جمعه, ۱۸ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۱۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

کسی که از حکام (امروزی) نگهبانی بخواهد بر خود ظلم کرده است

(ترجمه)

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ».

ترجمه: «هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام الله را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته، با سنّت رسول الله مخالفت ورزیده و در میان بندگان خدا به ستم رفتار مى کند و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت بر نخیزد، سزاوار آن است که الله او را در جایگاه آن سلطان ستمگر (دوزخ) بیندازد».

ظلم در لغت عرب، چیزی را در غیر جای آن قرار دادن است و عرب یک ضرب‌المثل داشتند که می‌گفتند: "کسی که از گرگ چوپانی و نگهبانی خواهد، ستم کرده است"، و ظلم گذشتن از حد و ستم است. الله سبحانه وتعالی در سورهٔ بقره می‌فرماید:

﴿وَ مُن یَتَعدَّ حُدُودَ الله فاؤلائک هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ [بقره: 229]

ترجم: هر کسی از حدود و مرزهای[اوامر و نواهی] الهی تجاوز کند[ستمگر بوده و] بی گمان این چنین کسانی ستمگرند[و به خود و جامعه ای که در آن زندگی می‌کنند، ستم می نمایند].)

 الله سبحانه و تعالی ظلم بر خود و دیگران را حرام گردانیده است، بلکه الله سبحانه و تعالی بر خود لازم گردانیده است كه قومى را بدون فرستادن رسول عذاب نكند، و دین حنیف ما اسلام؛ ظلم، انواع، اسباب و پیامدهای آن را واضح بیان کرده است.

صحابۀ کرام، علما و خلفای بزرگوار به معانی ظلم و عواقب آن آگاه بودند، چنانچه حضرت علی رضی الله عنه می‌فرماید:«روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است»، همچنان یوسف ابن اسباط رحمه‌الله می‌گوید:«هر کس برای بقای ظالمی دعا کند، در حقیقت دوست دارد که از الله در روی زمین نافرمانی شود».

اما امروز ظلم و بی عدالتی از هر طرف ما را به سبب حکام مضری که به امت اسلامی خیانت کرده و دساتیر و نظام‌های کفری را بر آنها تطبیق می‌نمایند، احاطه کرده است و ما مسلمانان زمانی که این حکومت‌داران عاجز و ناتوان را به عنوان حاکم پذیرفتیم و با نشستن و ترک تکلیف عزل آنها و نصب خلیفه به جای آنها، بر خود ظلم و ستم نمودیم.

خدایا! مارا به خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت که به وسیله‌ آن پراکندگی و هرج و مرج بین مسلمانان بهبود می‌یابد، برسان و مصیبت را از آنان دور گردان، خدایا به نور وجه کریمت زمین را نورانی گردان.

اللهم آمین آمین.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

اقدامات حوثی‌ها با حمایت و تأیید دولت آمریکا انجام شد!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

ویب‌سایت العمانه نت در تازه‌ترین گزارش‌های خود به تاریخ 29 نوامبر 2023- بیانیۀ ساموئل واربرگ؛ سخنگوی منطقه‌ای وزارت خارجۀ آمریکا را تحت این عنوان  نقل نمود : "وزارت خارجۀ آمریکا: واشنگتن قصد اعمال تحریم‌های جدید را علیه حوثی‌ها به خاطر موجودیت تنها یک دلیل ندارد" وی در این بیانیه یادآور شد: دولت فعلی آمریکا قصد ندارد تحریم‌های جدیدی را علیه حوثی‌ها اِعمال کند تا مردم یمن از آن متأثر نگردند. "اقدامات حوثی‌ها واشنگتن را خشم‌گین نساخته؛ بلکه در خدمت نقشه‌های آن می‌باشد."

این بیانیۀ وزارت امور خارجۀ آمریکا دو روز پس از آن است که ناوشکن آن، یو اس‌اس‌میسون، در هنگام پاسخ به تماس اضطراری کشتی سنترال‌پارک، هدف دو موشک بالستیک قرار گرفت و پنج نفر که در خلیج عدن سوار کشتی شده بودند، بازداشت گردیدند.

هدف از این بیانیۀ واشنگتن جلوگیری از اِعمال تحریم‌های جامعۀ بین‌المللی علیه شورشیان حوثی است. از چه زمانی واشنگتن نگران مردم یمن گردیده است!؟ واشنگتن در عقب درگیری‌های جاری در آن‌جا قرار دارد تا به جای نفوذ سیاسی بریتانیا نفوذ سیاسی خود را با حفظ حوثی‌ها در موقعیت‌های قدرت،  تضمین نماید. احزاب سیاسی مورد حمایت واشنگتن، از جمله حزب منحل شده علی صالح و حزب اصلاح، آگاهانه یا غیر آگاهانه در خدمت منافع بریتانیا بودند. پیش از این واشنگتن از سقوط شهر حدیده به دست حوثی‌ها به بهانۀ حفاظت از غیرنظامیان جلوگیری نمود؛ اما در شهرهای مأرب و تعز چنین موقفی را اتخاذ نکرد، زیرا این حوثی‌ها بودند که به آن‌ها حمله کردند. واشنگتن در طول 9 سال جنگ قربانیان و آوارگان را در نظر نگرفت. دلیل ارائه شده توسط واشنگتن با برنامه‌های آن برای مشروعیت بخشیدن به حکومت حوثی‌ها همسو می‌باشد.

واشنگتن مشتاق حمایت منطقه‌یی از شورشیان حوثی از طریق تهران بوده است. این امر از زمان دولت جورج بوش در سال 2001 که اداره اوباما، ترامپ و رئیس جمهور فعلی بایدن آن را ادامه می‌دهند، مشهود بوده است. هدف این همسویی با برنامه‌های شبانه‌روزی درگیری‌های فرقه‌یی در آسیای میانه ترسیم دوبارۀ مرزهای آمریکا می‌باشد. بنابراین، اقدامات شورشیان حوثی واشنگتن را خشم‌گین نساخته بلکه به پلان‌های آن خدمت می‌نمایند.

از سوی دیگر، صدای جنوبی‌ها مانند هم‌دستان انگلیسی چون "هانی‌بن‌بریک" که خواستار زیارت بیت‌المقدس تحت حمایت یهودیان گردیده و عیدروس الزبیدی که از عادی‌سازی با موجودیت یهودی حمایت می‌کنند، بلند شده است. این پیروزی از رئیس آن‌‎ها بریتانیا است که شورشیان حوثی را به دلیل توقیف "غیرقانونی" کشتی گلکسی لیدر محکوم کرد و خواستار آزادی آن شد.

درگیری ابتدایی در خاورمیانه از جمله یمن، ناشی از مداخلۀ مستقیم قدرت‌های استعماری قدیمی و معاصر در منطقه از زمان سقوط خلافت پس از پایان جنگ جهانی اول می‌باشد. این درگیری به دلیل عدم وجود حاکمیت اسلام و تقسیم سرزمین‌های آن بر اساس قرارداد سایکس-پیکو، همراه با تأسیس نهاد یهودی، ادامه خواهد داشت. کشمکش نفوذ قدرت‌های استعماری تنها با تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر مهج نبوت، از قلب سرزمین‌های اسلامی و خاورمیانه حذف خواهد شد. این همان چیزی است که حزب‌التحریر برای آن کار و فعالیت می‌نماید. ای اهل ایمان و درایت! در کنار یک حزب استعمارگر علیه حزب دیگر ایستاد نشوید. بلکه با آسیاب اسلام هر طرف که می‌چرخد باشید.

 

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه یمن

18 جمادی الاول 1445

شنبه 02 دسمبر 2023م

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

امارت

(بخش اول)

(ترجمه)

امام مسلم در صحیح خود آورده است:

عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ، مَعَ غُلاَمِى نَافِعٍ: أَنْ أَخْبِرْنِى بِشَيْءٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ ، قَالَ: فَكَتَبَ إِلَىَّ: سَمِعْتُ رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم يَوْمَ جُمُعَةٍ، عَشِيَّةَ رُجِمَ الأَسْلَمِىُّ، يَقُولُ: «لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِمًا حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ، أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً، كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «عُصَيْبَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَفْتَتِحُونَ الْبَيْتَ الأَبْيَضَ، بَيْتَ كِسْرَى، أَوْ آلِ كِسْرَى». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «إِنَّ بَيْنَ يَدَيِ السَّاعَةِ كَذَّابِينَ فَاحْذَرُوهُمْ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «إِذَا أَعْطَى اللَّهُ أَحَدَكُمْ خَيْرًا فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «أَنَا الْفَرَطُ عَلَى الْحَوْضِ» (مسلم: 1822)

ترجمه: عامر بن سعد بن ابی وقاص رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: نامه‌ای با خدمتگزارم نافع نزد جابر بن سمره فرستادم و در آن نوشتم که بخشی از آنچه را که از رسول الله صلی اللّٰه علیه وسلم شنیده‌ای، برایم بیان کن. او در جوابم نوشت: شنیدم که رسول الله صلی اللّٰه علیه وسلم روز جمعه، بعد از ظهر همان روزی که مرد اسلمی (ماعز) سنگسار گردید، می‌فرمود: «تا قیام قیامت یا زمانی‌که دوازده خلیفه بر شما حکومت کنند که همگی از قریش‌اند، دین باقی خواهد ماند.» و هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «گروه اندکی از مسلمانان کاخ سفید پادشاه ایران یا خاند‌انش را فتح خواهند نمود.» هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «قبل از فرارسیدن قیامت، کذابانی خواهند آمد؛ پس از آنان، برحذر باشید.» هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «هرگاه، الله متعال به یکی از شما، خیری عنایت فرمود، نخست، خودش و خانواده‌اش از آن، بهره‌مند شوند.» و هم‌چنین می‌فرمود: «من پیش قدم هستم و جلوتر از دیگران به حوض کوثر می‌رسم.» (و آب را آماده می‌کنم).

این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (عُصَيْبَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَفْتَتِحُونَ الْبَيْتَ الأَبْيَضَ، بَيْتَ كِسْرَى، أَوْ آلِ كِسْرَى) یکی از معجزات آشکار رسول الله صلی الله علیه وسلم است و -الحمدلله- مسلمانان در زمان خلافت عمر بن خطاب رضی الله عنه آنجا را فتح نمودند. (العُصَیبة) اسم تصغیر (عصبة)، یعنی جماعت و کِسری به کسر و فتح کاف خوانده می‌شود.

این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (إِذَا أَعْطَى اللَّه أَحَدكُمْ خَيْرًا فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ) ‏مانند این حدیث است (اِبْدَأْ بِنَفْسِك ثُمَّ بِمَنْ تَعُول) یعنی: اول از خود آغاز کن، سپس از خانواده‌ات. جملۀ (أَنَا الْفَرَط عَلَى الْحَوْض): (الفرط) به فتح (راء) یعنی در آن از دیگران پیش‌قدم هستم و انتظار می‌کشم که شما را از آب کوثر بنوشانم. (فَرَط و فارط) کسی است که پیش از قومش خود را به آب می‌رساند تا آب مورد نیازشان را فراهم کند.

جملۀ (الدین قائما... أو یکون علیکم) تعدادی از اهل علم گفته‌اند: (قائما) یعنی مداوم و مستمر، می‌گویند (أقام شیء) یعنی آن را ادامه داد. این کلام پروردگار «یقیمون الصلاة» و «إلا ما دمت علیه قائما» همین معنی را شامل می‌شود. بنابراین تقدیر آن چنین است: دین اسلام هم‌چنان ادامه خواهد داشت تا قیامت برپا شود.

جملۀ: (أو یکون علیکم)... (أو) در اینجا برای عطف به معنای (وَ) است، پس اینطور تقدیر می‌شود: (و یکون علیکم اثنا عشر) آنان را به صورت خاص یاد کردند تا عزت، قدرت و عدم حصول ضرر در زمان‌شان محقق شود... علما در تفسیر و توجیه این حدیث گرایش‌های مختلفی دارند:

گفته‌اند: منظور از آن خلفای عادل است که برخی از آن‌ها در امت بوده‌اند و تعدادشان تا برپا شدن قیامت تکمیل خواهد شد.

امام نووی رحمه الله به نقل از قاضی عیاض می‌گوید: ممکن است منظور از این دوازده خلیفه، خلفای عادلی باشند که مستحق خلافت هستند، چنانچه برخی از آن‌ها گذشته‌اند و این تعداد باید پیش از برپایی قیامت تکمیل شود.

نووی رحمه الله به نقل از قاضی عیاض گفته است: احتمال دارد منظور حدیث آن کسی باشد که در زمان خود، اسلام را شکوه داده و تمام مسلمانان وی را بپذیرند، چنانچه در سنن ابی‌داود آمده است: (کلهم تجتمع علیه الأمة) یعنی: «امت بر هرکدام از آن‌ها اجماع داشته باشد».

سیوطی نقل کرده است که منظور از آن: وجود دوازده خلیفه در تمام دوران اسلام تا قیامت است که حق را اعمال می‌کنند، حتی اگر پی‌درپی نباشند.

در فتح الباری آمده: چهار خلیفۀ راشده از این دوازده خلیفه گذشته‌اند و تعدادشان باید پیش از برپایی قیامت تکمیل شود.

ابن کثیر گفته است: این حدیث وجود دوازده خلیفۀ صالح که حق را حاکم کرده، در میان امت عدالت می‌کنند، بشارت داده است، پی‌در پی بودن و توالی روزگارشان الزامی نیست؛ بلکه چهار نفر از آن‌ها به یک ترتیب گذشته‌اند که عبارت از خلفای اربعه، ابوبکر، عمر، عثمان و علی می‌باشند. هم‌چنین عمر بن عبدالعزیز و تعدادی از خلفای عباسی بدون تردید در نزد علما از جملۀ این خلفا هستند و قیامت برپا نمی‌شود تا این دوازده نفر بر زمین خلافت نکنند و واضح و روشن است که مهدی موعود که در احادیث درباره‌اش بشارت داده شده، نیز یکی از آنان است.

ای امت خیر، ای فرزندان خلافت!

چقدر می‌بینیم که در یک حدیث لفظ «خلیفه» وارد شده و به کسی دلالت می‌کند که قدرت و زعامت عموم را به عهده دارد، و این‌که در حدیث شریف قائم بودن دین را بیان می‌کند، نشان دهندۀ تمکین، سیادت، نفوذ و غلبۀ دین بر موافقین و خلافین است. بنابراین حیلۀ فریب‌کاران و طعنۀ طعنه‌زنان به آن زیانی نمی‌رساند... اسلام دین، منهج و مرجعیت حکام و رعیت دولت حاکم است.

حدیث شریف به این خلفا تنها بخاطر این‌که اسلام در زمان‌شان شکوهمند بوده، مزیت و برتری نمی‌دهد؛ طوری‌که منظورش آن دورۀ زمانی باشد؛ صرف نظر از این‌که حکام و سران دولت چه شخصیت‌هایی دارند؛ بلکه یک پیام غیبی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده.

دین در آن دوره زمانی حاکم می‌ماند و بر کسانی‌که به هدف از بین بردن اسلام به عنوان یک دین تمدن و دولت یا جلوگیری از گرایش مردم به آن کار کنند یا تلاش نمایند مردم را علیه آن بشورانند یا در احکام و آموزه‌های اسلام شبهه‌افگنی کنند و به آن ضربه بزنند، ظاهر و غالب می‌ماند.

از مظاهر غلبه، ظهور و عزت دولت این است که مخالفین آن اعم از دشمنان خارجی و داخلی هر قدر برای نابودی آن تلاش کنند، بر اسلام به عنوان یک دین هیچ زیانی وارد نشود و این مخالفین خواه از مشرک‌های اهل کتاب باشند یا دشمنانی که از جانب نظام‌های کفری مانند آمریکا یا انگلیس و امثال آنان به کار گرفته می‌شوند، به هیچ شکلی از اشکال نتوانند آسیبی به آن برسانند، بر مصداق سخن پروردگار:

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾ [انفال: 36]

ترجمه: کافران اموال خود را خرج می‌کنند تا(مردمان را) از راه الله(و ایمان به الله) بازدارند. آنان اموال خود را خرچ خواهند کرد، اما بعداً مایۀ حسرت و ندامت ایشان خواهد گشت و شکست هم خواهند خورد. بی‌گمان کافران همگی به سوی دوزخ رانده می‌شوند و در آن گرد آورده می‌شوند.

همانطور که جدایی‌طلبان و کسانی‌که کم یا زیاد از دولت انحراف کرده‌اند، اعم از پیروان واقعی و منافقین نتوانند به آن آسیبی برسانند.

دولت اسلام در زمان منصور بعد از اینکه ابومسلم خراسانی را نابود کرد نیرومند ماند و در دورۀ هارون الرشید قدرت‌مند بود؛ در حالی‌که برخی مخالفان قدرتمند شدند، نفوذ در سرزمین‌های فتح شده را آغاز کردند و در دستگاه‌های دولت اسلامی رخنه نموده، نزدیک بود قدرت را به صورت کامل در دست بگیرند، چنانچه برمک‌ها پیش از این‌که حرکت‌شان توسط خود هارون الرشید سرکوب شود، چنین کردند.

با این وجود، می‌بینیم که آنچه رسول الله صلی الله علیه وسلم خبر داده است، در دورۀ دوازده خلیفه تحقق یافته است. بنابراین اسلام در آن زمان شکوهمند بوده، همه‌چیز غیر از اسلام در خواری و ذلت به سر می‌برد. دین اسلام پیش از برپایی قیامت دوباره حاکم خواهد شد و ظهور مطلقی که با این حاکمیت همراه است، محدود به آن برهه زمانی می‌باشد که این دوازده خلیفه در آن قدرت را در دست دارند.

قابل ذکر است که موضوع مهم تعداد خلفاء نیست. برای روشن شدن موضوع، مسلم حدیثی از عمار رضی الله عنه روایت کرده است که «فِي أُمَّتِي اثْنَا عَشَرَ مُنَافِقًا لَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ؛ در امتم دوازده منافق وجود دارد که وارد بهشت نمی‌شوند.» حال سوالی مطرح می‌شود که آیا منافقین در این امت تنها دوازده نفر هستند یا تعدادشان بیشتر است؟ در جواب به آن گفته می‌شود که تعداد منافقین از دوازده نفر بیشتر است. هم‌چنین گفته می‌شود: تعداد خلفاء از دوازده بیشتر است؛ اما بخاطر شکوفایی عزت و شکوه در دوره این دوازده خلیفه، از آنان به صورت خاص یادآوری شده است، در غیر این صورت می‌توانیم بیش از دوازده خلیفه را نام ببریم که اسلام در دوره حکومت‌شان غالب و شکوهمند بوده است. به عنوان مثال برای برتری خلفای عثمانی نسبت به خلفای پیشین مسلمانان، همین کافی است که اروپا را فتح کردند.

مسلمانان، حکام و علما همه در یک ‌میدان قرار دارند و از عقیده اسلام دفاع می‌کنند، امرای شان صالح هستند، اسلام را تطبیق می‌کنند و با دعوت و جهاد آن را به تمام جهان می‌رسانند. علما و فقهای‌شان اسلام را به مردم یاد می‌دهند و در میان‌شان صحبت می‌کنند و حکام را نصیحت و محاسبه می‌نمایند و از سرزنش هیچ سرزنش‌گری بیم ندارند. مسلمانان از حاکمیت اسلام بهره‌ می‌برند. امت اسلام، امت وسط و صدر نشین تمام امتیان است و بر تمام جهان گواه می‌باشد؛ همانطور که الله سبحانه وتعالی آن را توصیف نموده و در این جایگاه قرار داده است:

﴿ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً﴾ [بقره: 143]

ترجمه: بی‌گمان شما را ملت وسطی کرده‌ایم تا شاهدانی بر مردم باشید و پیامبر بر شما شاهد باشد.

تمام فرزندان مسلمانان -که علما بخشی از آنان می‌باشد- باید بدانند که دعوت فردی‌شان کافی نیست و باید در یک گروه کار کنند؛ گروهی‌که برای بیداری امت اسلامی فعالیت و آن را برای تغییر همه‌جانبه رهبری می‌کند؛ گروهی‌که برای اعزاز دین تلاش می‌کنند تا همانطور که در دولت خلافت اول بود، دین امت در دولتش حاکم باشد تا الله سبحانه وتعالی اذن نصرت را بدهد و مسلمانان به رویکرد اول خود بازگردند؛ بهترین امتی که برای مردم بیرون شده تا به اذن الله سبحانه و تعالی اسلام را عزت دهد! الله متعال می‌فرماید:

﴿ قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ [یوسف: 108]

ترجمه: بگو این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی الله فرا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند) و الله را منزه می‌دانم و من از زمرۀ مشرکان نمی‌باشم.

مترجم: طه خالد

ادامه مطلب...

راه‌حل دو دولت یک پروژه خبیث است!

(ترجمه)

خبر:

نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر: «رهبران درباره راه‌‌اندازی یک روند سیاسی با هدف صلح همه جانبه و عادلانه برای مردم فلسطین مطابق با قطعنامه‌های بین‌المللی و ابتکار صلح عربی، بر اساس راه‌حل دو دولت و ایجاد یک دولت فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ با بیت المقدس شرقی به عنوان پایتخت آن گفتگو کردند».

         (منبع: خبرگزاری أنباء کویت)

تبصره:

حاکمان مسلمانان همچنان پروژه امریکایی و راه‌حلِ دو کشور را شبانه روز به عنوان راه‌حل نهایی که به قول خودشان امنیت، صلح و ثبات را برای منطقه تامین می‌کند، تکرار می‌کنند!

پروژۀ راه‌حل دو دولت، پروژه‌ خبیثی است که مستلزم تداوم رژیم یهودی (پایگاه پیشرفته صلبیون در سرزمین‌های اسلامی) در سه چهارم سرزمین‌ مبارک فلسطین، در مقابل ایجاد یک دولت کوچک عربی که شبیه به دولت‌های کوچک دیگر عربی که نگهبان رژیم یهودی‌اند، می‌باشد. توجه داشته باشید که یهودیان به رهبری نتنیاهو و افراطی‌ها از اجرای راه‌حل امریکا جلوگیری می‌کنند؛ زیرا آرزوی تشکیل کشوری از نیل تا فرات را دارند. ای کاش حاکمان مسلمان در جاه طلبی‌ها و آرزوهای خود مانند یهودیان می‌بودند!

تنها راه‌حل شرعی قضیه فلسطین جهاد، جهاد و جهاد است. هیچ راه‌حلِ دیگری وجود ندارد تا زمانی که تمام سرزمین فلسطین، سرزمین إسراء و معراج آزاد نشود و به شکل کامل از بحر تا نهر به آغوش مسلمانان در یک دولت اسلامی راشده که خلافت دوم بر منهج نبوت باشد بازگردانده نشود. این راه‌حل جز با رهبران مخلصی همچون عمر، صلاح الدین، قطز و عبد الحمید رضی الله عنهم اجمعین، حاصل نخواهد شد و به زودی إن شاء الله، ارتشی از این ارتش‌های فعلی در سرزمین‌های اسلامی مانند ارتش اردن و مصر را رهبری می‌کند و مرزهای خبیث را از بین برده و سرزمین مبارک فلسطین و بقیه سرزمین‌های اسلامی اشغال شده را آزاد می‌کند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«إِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّة یُقَاتَلُ مِن وَرَائِهِ وَیُتَّقَی بِهِ».

ترجمه

به تحقیق امام (خلیفه) سپری است که شما از عقب آن می‌جگید و به او پناه می‌برید.

نویسنده: عبد العزیز المنیس

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...

ای اهل غزه: با اعمال خود به مردم می آموزانید و با مواضع خود اسلام را به جهانیان می‌رسانید!

(ترجمه)

خبر:

ده‌ها زن در مسجد میدوهایتس (Meadow Heights) در ملبورن استرالیا به اسلام گرویدند و دلیل آن استواری، صبر و ایمان مردم غزه است.     

                                                                                                                                                                               (یمین پرس)

تبصره:

ای عزیزان ما در غزه: ایمان راسخ شما به این‌که اجل در دست الله است و تسلیمی مطلق در برابر قضای الله متعال شما را الگوی همه‌ی کسانی قرار داد که از جان، مال و فرزندان خود بیم داشتند و حتی با استقامت‌تان باعث حیرت کافران شدید تا آنجا که برخی از آنها اسلام آوردند.

این پند و عبرت‌های جنگ غزه است، کسی که همه عزیزانش را از دست داد صبر پیشه کرد، کسی که چشمانش را از دست داد، صبر کرد و کسی که غذای روزمره اش را ندارد بسنده و اکتفا کرد. لیست اتفاقاتی که برای آنها رخ داده ادامه دارد و همه پاسخ‌های آنها حاکی از امیدواری و رضایت به قضای الله است و باید این‌گونه باشد حال هر مسلمان موحد؛ رسول الله ﷺ فرمودند:

«عَجَباً لأمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ كُلَّهُ لَهُ خَيْرٌ، وَلَيْسَ ذَلِكَ لأِحَدٍ إِلاَّ للْمُؤْمِن: إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَكَرَ فَكَانَ خَيْراً لَهُ، وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَكَانَ خيْراً لَهُ » (رواه مسلم)

ترجمه: شگفتا از حال مؤمن که همۀ اوضاع و احوالش برای او خير است و کسی جز مؤمن، چنين وضعی ندارد: اگر با امر خوشايندی مواجه شود، شکر می کند و اگر دچار زيان و امر ناگواری گردد، صبر می نمايد؛ و اين برای او خير است.

حمد و سپاس  آن خدایی را که با مسلمان کردن ما بر ما منت گذاشت و  الحمدلله که این دین برای تمام جهان است. اینجا زنانی از استرالیا هستند که اسلام را پذیرفته‌اند، زیرا در اسلام عقیده‌ای را می بینند که با فطرت موافق است و به قلب‌ها آرامش می‌دهد؛ چرا این گونه نمی‌باشد و این زنان غزه محتسب (به خاطر پیکار جهاد مردها را تشویق می‌کند و با تمام توان خود به تشویق مجاهدین می‌پردازند) هستند که بهترین الگوها را به نمایش می‌گذارند، آنها بهترین الگوی تسلیمی در برابر خواست الله سبحانه و تعالی هستند و مردان‌شان صبورترین مردم در برابر مشکلات هستند. و به این قول بسنده کردند (حسبنا الله ونعم الوكيل) "الله ما را بس است و او بهترین پشتیبان است". ای مردم غزه، شما در اینجا با اعمال خود به مردم می‌آموزید و اسلام را با موقف‌گیری خود به جهانیان می‌رسانید، سلام بر شما و بر صبرتان.

عزیزان ما در غزه: این موقف باعث نمی‌شود کارهایی که باید انجام دهیم را فراموش کنیم و به صبر و رضایت شما و استحکام اعتقاد شما تکیه نمی‌کنیم و از شما انتظار نداریم در حالی که در اسارت قرار دارید سرزمین‌ها را آزاد کنید. ما وظیفه خود را به عنوان مسلمان در قبال شما و در قبال تمام فلسطین فراموش نمی‌کنیم، واضح و مسلَّم است که ما منتظر ارتش‌های مقتدر هستیم تا سرزمین و مردم را از دست صهیونیزم آزاد کنند، ما منتظریم تا آن‌ها به وظیفه خود عمل کنند. در اینجا روی صحبت ما با لشکریان است: آیا موقف‌هایی که با طلا نوشته شده را ندیده‌اید؟! آیا به موقف‌های عزت‌مندی علاقه‌مند نیستید هم‌چون جایگاهی که انسان‌های صادق با الله در غزه با طلا نقش بستند؟!

نویسنده: سوزان مجرات از سرزمین مبارک (فلسطين)

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

دعای رسول الله صلی الله علیه وسلم در حق حکام مسلمان

(ترجمه)

از عایشه رضی الله عنها روایت است که می‌گوید: در خانۀ خود از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمودند:

از عایشه رضی الله عنها روایت است که می گوید: در همین خانه‌ام از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمودند:

«اللَّهُمَّ مَنْ وَلِيَ مِنْ أمرِ أُمَّتِي شَيْئاً فَشَقَّ عَلَيْهِمْ فَاشْقُقْ عَلَيْهِ، وَمَنْ وَلِيَ مِنْ أمْرِ أُمَّتِي شيئًا فَرَفَقَ بِهِمْ فَارْفَقْ بِهِ»:

ترجمه: يا الله، هرکس مسؤوليتی در امتم بر عهده گرفت و بر آنها سخت گيری نمود، بر او سخت بگير و هرکس مسؤوليتی در امتم عده دار شد و با آنها مدارا کرد، تو نيز بر او آسان بگير.

این دعای رسول الله صلی الله علیه وسلم در حق کسانی است که چه خاص و چه عام امور مسلمانان را عهده‌دار می‌شوند و آن حضرت صلی الله علیه وسلم بر حاکمی که نسبت به مسلمانان مهربان و دلسوز باشد دعای خیر کرده و برای حاکمی که به مسلمان سخت می‌گیرد دعایی بد نموده است. کلمه (شَيْئاً) نکره در سیاق شرط آمده است تا هر مسئولیتی را شامل شود. علما گفته‌اند که نکره در سیاق شرط معنی عموم را می‌دهد؛ بنابراین در اینجا مسئولیت مرد در خانه  و مسئولیت زن نسبت به خانه و فرزندانش، مسئولیت مدیر در مدرسه و استاد نسبت به شاگردانش و همچنان مسئولیت حاکم بر رعیتش را دربر می‌گیرد. لذا بر هر مسلمانی که عهده‌دار امور مسلمانان می‌شود سزاوار است تا این حدیث را الگوی خود قرار دهد، با زیردستان خود مهربان باشد و طوری که حق‌شان است از آنها محافظت کند.

امروزه مسلمانان با حکام گمراه و مزدور ابتلا شده‌اند که بدون خواست و رضایت خودشان و با ظلم و وحشت بر آنها حکومت می‌کنند، هیچ توجهی به امت نداشته و بر سرشان ظلم و ستم می‌کنند.  سازمان‌های استخباراتی را بر امت گماریده‌اند که نفس‌های فرزندان‌‌شان را شمارش می‌کند، فعالیت‌های‌شان را کنترل کرده و در زندگی روزمرهٔ‌شان با آنان است. به دستگیری، شکنجه و مجازات آنان پرداخته و حتی با وارد شدن به خانه‌های شان حرمت آن را زیر پا می‌کنند... چرا این رفتار زشت را انجام می‌دهند؟ بلی آنها بخاطر حفظ قدرت و چوکی‌های شان این کارها را انجام می‌دهند همان چوکی‌هایی که کافر استعمارگر بعد از آنکه حاکم واقعی امت (خلیفۀ که در میان امت به عدالت حکم می‌کرد) را از بین برد به آنها هدیه داد.

پروردگارا! خلافت راشده بر منهج پیامبرصلی الله علیه وسلم را زودتر بیاور که توسط آن آشفتگی مسلمانان برطرف می شود و مصیبت‌ها را از آنان دفع می‌نماید، پروردگارا! به نور وجه کریم خود زمین را روشن بفرما! اللهم آمین آمین.

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

امت اسلامی نابود شدنی نیست!

معاویه رضی الله عنه می‌گوید: از نبی‏ اکرم صلی الله علیه وسلم شنیدم که ‏فرمود:

وَلَنْ تَزَالَ هَذِهِ الأُمَّهُ قَائِمَهً عَلَى أَمْرِ اللَّهِ لا یَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ حَتَّى یَأْتِیَ أَمْرُ اللَّهِ»». (بخارى:۷۱)

ترجمه: و این امت همچنان بر دین خدا استوار خواهد ماند ومخالفت مخالفان به آنها ضرری نخواهد رساند تا اینکه قیامت فرا رسد.

این خبری از جانب رسول الله صلی الله علیه وسلم است که وضعیت امروز امت را برای ما به تصویر می‌کشد و در عین حال خبری است که به ما اطمینان می‌دهد، پس این امت تا روز قیامت باقی و جاودان می‌ماند و حتی اگر ضعیف شود و شُکُوه خود را از دست دهد از بین نمی‌رود و پایان نمی‌پذیرد و با وجود مشکلات و بلاهایی که بر آن‌ها وارد شده است، مانند کوه‌ها استوار است و مکر دشمنان، توطئه حکام و یاری نکردن علما به آن آسیبی نمی‌رساند.

واقعیت دردناک کنونی باید در مقابل این حدیث عاجزانه بایستد، چرا اینطور نباشد در حالی که این حدیث شریف خبر می‌دهد که امت اسلامی باقی می‌ماند و بعد از ضعفی که آن را فرا گرفته قدرتمند و شکست ناپذیر باز می‌گردد و تاریخ گواه است که این امت قبلاً ضعیف شده بود و ضعفش به حدی رسید که در روزگار تاتارها و جنگ‌های صلیبی نابودی‌اش را پیش بینی می‌کردند اما به سرعت از خواب بیدار شد و روی پاهای خود ایستاد و دوباره سلامتی خود را به دست آورد. ضعف امت  ضرری برایش نمی‌رساند و تا زمانی که به دین خود پایبند باشد خیانت حاکمانش به آن آسیبی نمی‌زند بلکه بر می‌خیزند و برای برکناری حکام و بدست آوردن جایگاهش که بهترین امت در میان بشر می‌باشد مبارزه می‌کند.

پروردگارا! خلافت راشده بر روش پیامبرصلی الله علیه وسلم را زودتر بیاور که توسط آن آشفتگی مسلمانان برطرف می شود و مصیبت‌ها را از آنان دفع می‌نماید، پروردگارا! به نور وجه کریم خود زمین را روشن بفرما! اللهم آمین آمین.

نویسنده: ابومریم

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

طاغوت آل‌سعود با زندانی کردن علمای حق‌گو همراهی خود با رژیم یهود را اثبات می‌کند

خبر:

مقامات سعودی شیخ عبدالله بن فیصل الاحدال را صبح روز پنجشنبه 23 / 11 / 23 در مکه در حالی که سخنانی درباره جنگ غزه ایراد می‌کرد و به انتقاد از موضع ضعیف حاکمان عرب پس از نشست اخیر سران عرب پرداخته بود، دستگیر نمودند.

                     (منبع: سایت زندانیان عقیدتی در پلتفرم ایکس)

تبصره:

پس از جشنواره موسیقی ریاض و مسابقه سگ‌ها، مقامات سعودی با دستگیری علمای اُمت، وقتی که حقایق را بیان می‌کنند و خیانت و توطئه حاکمان مسلمان علیه مسائل اُمت و دین را آشکار می‌سازند، بر مواضع ذلت و خیانت خود می‌افزایند.

این دستگیری‌ها و هجوم وحشیانه به اسلام و مسلمین، ثبات و استقامت مسلمانان را در پرتو بصیرت‌شان افزایش می‌دهد  و زمامداران و دستیاران آنها را بخاطر خیانت و انحطاط مداوم‌شان افشا کرده، آن‌ها را بیشتر از چشم تمام مسلمانان می‌اندازد.

اتفاقات دردناک غزه، موضع خائنانه حاکمان مسلمان و توطئه آنها با کشورهای غربی و اشغالگر جنایتکار (رژیم یهود) و  تضاد بین کفر و اسلام را آشکارتر ساخته، میدان را مشخص می‌کند و مردم را در این دو میدان قرار می‌دهد میدان ایمان که در آن نفاق نباشد یا میدان نفاق که در آن ایمان نباشد در حالی که جز این دو میدان، میدان دیگری وجود ندارد.

این اتفاقات که اُمت را به سختی گرفتار کرده است، ان‌شاءالله همین بس که نزدیک شدن به فجر اسلام را بشارت می‌دهد؛ "طلوع خلافت بر منهاج نبوت".

 ای امت اسلام! برای سرنگونی حاکمان خیانتکار خود که مانع حمایت مسلمانان از برادران‌شان در فلسطین می‌شوند به پا خیزید، در یک موقعیت روشن و قوی،که هیچ جایگزینی جز حاکمیت اسلام به جای حاکمیت طاغوت را نمی‌پذیریم.

رحمت الله بر کسی باد که گفت: « رژیم یهود سایه رژیم‌های عربی است و اگر شی از بین برود، سایه آن نیز از بین می‌رود». ای امت اسلام و ای لشکریان مسلمان! حاکمان خود را که مانع حمایت از اسلام و مسلمین هستند را از بین ببرید و امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ آنگاه در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود.

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

ای اردوغان، آیا دشمنی کفار با اسلام متوقف خواهد شد؟!

(ترجمه)

خبر:

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در «راهپیمایی بزرگ فلسطین» که در میدان‌هوایی اتاتورک استانبول در اعتراض به عملیات نظامی رژیم یهود در نوار غزه برگزار شده بود، سخنرانی کرد.

                          (منبع: شبکه  تی‌آرتی)

وی گفت: از یک یک شما برای حمایت از قضیه فلسطین و امید دادن به مظلومان غزه تشکری می‌کنم. وی غرب را مقصر اصلی درگیری نظامی توصیف کرد که به قول او "بدون این‌که دستانش کثیف شود" اقدام می‌کند و رژیم یهودی را "پیادۀ شطرنج که روزی قربانی خواهد شد" توصیف کرد.

به گفته رئیس جمهور ترکیه، کسانی که "اشک تمساح برای کشته شده‌گان اوکراین ریختند" برای کشته شده‌گان غزه ابراز همدردی نکردند. اردوغان گفت: ای غرب، از شما می‌پرسم! آیا می‌خواهید دوباره آتش جنگ بین "هلال و صلیب" را شعله‌ور کنید؟ (rbc.ru)

تبصره:

مبادا کسی فریب مهارت اردوغان در بازی با کلمات را بخورد، مانند مهارت جادوگرانی که به فرمان فرعون برای رد آیات الله سبحانه وتعالی، در مقابل موسی علیه السلام تناب انداختند. اما برخلاف اردوغان، جادوگران این هوش و شجاعت را داشتند که حقیقت را به صورت آشکارا بپذیرند. آنان تا روز قیامت نمونه‌ای از ایمان و استقامت خالصانه باقی ماندند و مرگ دردناک در راه اطاعت الله را بر زندگی مجلل در زیر حاکمیت طاغوت کافر ترجیح دادند.

هیچ کس نباید فریب اتهامات شدید اردوغان بر غرب به رهبری فرعون زمان ما امریکا را بخورد. آیا امروز جمهوری ترکیه به رهبری اردوغان متحد و شریک آنها نیست؟! مگر پایگاه نظامی امریکا در ترکیه نیست؟! آیا ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو در اشغال افغانستان شرکت نکرده بود؟! این برای همگان روشن است، البته اگر به نقش بدخواهانه حکومت ترکیه در حوادث سوریه، لیبی و دیگر سرزمین‌های مسلمان اشاره نکنیم.

اردوغان در حالی که موجودیت کیان یهودی را به یک پیاده (مهره شطرنج)  توصیف می‌کند، اما در مورد این واقعیت که ترکیه یکی از اولین دولت‌هایی بود که استقرار آن را ​​در سرزمین‌های فلسطین اشغالی توسط استعمارگران غربی را به رسمیت شناخت، سکوت کرده است. آیا روابط و همکاری دیپلماتیک بین ترکیه و این دولت اشغالگر وجود ندارد؟! آیا قرارداد تجارت آزاد بین آنها وجود ندارد که از جمله شامل حوزه تسلیحات و فناوری‌های نظامی با تراز سالانه تا چند میلیارد دلار باشد؟!

اردوغان با متهم کردن غرب به شعله‌ور کردن جنگ «میان هلال و صلیب»، در حال تغییر مفاهیم است و می‌خواهد خود را از مسئولیت عملیات کشتار مسلمانان در فلسطین معاف کند. اما آیا جنگ کفر با اسلام به عنوان یک ایدئولوژی نه فقط جنگ بین ادیان حتی برای لحظه‌ای متوقف شده است، چنانچه خود سیاستمداران امریکایی و اروپایی به آن اعتراف کرده‌اند؟  

آیا ابرقدرت‌های غربی به رهبری امریکا که با مسلمانان دشمنی می‌کنند، با شعار «گسترش دموکراسی و حفظ حقوق بشر» اعلام نمی‌کنند که اسلام تنها تهدید گسترش استعماری آنهاست؟ آیا در جنگ با اسلام به رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم) توهین نمی‌کنند، قرآن را آتش نمی‌زنند، به لباس زنان مسلمان دست‌درازی نمی‌کنند، مساجد خود را به روی همجنس‌گرایان نمی‌گشایند و فاحشه‌ها را در آن منحیث امام جماعت نمی‌گمارند؟! ایا اسلام «اروپایی یا امریکایی»  خاص خودشان که با  عقیده سکولاری‌شان سازگار است را مطرح نمی‌کنند؟!

کدام طرف قرار داری اردوغان؟! چرا وقتی قبر مصطفی کمال جنایتکار خبیث را زیارت می‌کنید، به او تف نمی‌اندازید، بلکه گل می‌گذارید و قسم می‌خورید که «از میراث او به نحو شایسته دفاع کنید»؟! آیا این «میراث» به معنای لغو احکام شرعی برای جلب رضایت کفار و وضع قوانین کفرآمیز به جای آن، بزرگترین ظلم به امت اسلامی نیست؟! چرا تبریک دشمنان اسلام به مناسبت برپایی جمهوری سکولاری بر روی آوار خلافت را می پذیرید؟ خلافتی که حتی در دوران ضعف شدید همچنان به دفاع از مسلمانان می‌پرداخت.

ای اردوغان! آیا خون کهن سالان، زنان و کودکان غزه از گریه‌ها و سخنان خشم‌آلود شما که فضا را تکان می‌دهد، گران‌بهاتر نیست؟ پس چرا ارتش و نیروی دریایی ترکیه صف‌آرایی نمی‌کند و به یاری فلسطینی‌ها نمی‌شتابد؟!

آیا کلام الله متعال را نشنیدید:

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيراً﴾؟!

ترجمه:چرا باید در را خدا و (نجات)مردان و زنان و کودکان درمانده و بیچارهای نجنگید که (فریاد برمیآوردند و) میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر و دیاری که ساکنان آن ستمکارند (و بربیچارگان ستم روا میدارند) جارج ساز و از جانب خود سرپرست و حمایتگری برای ماپدید آور, و از سوی خود یاوری برایمان قرار بده (تا ما را یاری کند و از دست ظالمان برهاند)

نویسنده:مصطفى امين

عضو دفتر مرکزی حزب التحرير در اوکراین

­­­مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

سوال: السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

برادر محترم امید که به سلامت باشید و بعد: در کتاب مقدمۀ دستور جلد 1مادۀ 95 چنین ذکر شده است:

«اما تحریک قضایای متعلق به کسانی‌که به اسلام و مسلمانان آزار رسانیدند؛ از آنجائی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم در هنگام فتح مکه خون چند نفری را به دلیل آزار رساندن به مسلمانان در زمان جاهلیت، مباح اعلام کردند حتی اگر خود را به پرده‌های کعبه آویزان کنند و با درنظرداشت این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إن الإسلام يجب ما قبله»(أحمد و طبرانی به روایت عمرو بن عاص)

ترجمه: اسلام گناهانِ پيش از خود را نابود می کند.

یعنی کسانی‌که اسلام و مسلمانان را اذیت کردند از این حدیث مستثنی هستند».

من در مورد واقعیت این اشخاص بررسی کردم و دانستم که بعضی از آنها، مسلمان بودند که اسلام را ترک و مرتد شده بودند و بعضی هم، مسلمان نبودند که به قتل رسیدند، پس کسی‌که مسلمان باشد و مرتد گردد؛ اصل این‌ست که به اساس ارتدادش مجازات شود و کسی‌که بر شرک خود باقی و از کسانی باشد که اسلام و مسلمانان را آزار رسانده باشد؛ محکوم به قتل شده و یا بر حسب دیدگاه امام مسلمانان عفو می‌شود، چنانکه در مادۀ معینه نیز همین‌طور ذکر شده است. اما حدیث فوق‌الذکر، به هیچ یک از این دوحالت صدق نمی‌کند؛ زیرا چیزی که ما می‌دانیم این‌ست که این حدیث بر کسی صدق می‌کند که تازه مسلمان باشد، پس چرا در این ماده به این حدیث استناد شده و حال آنکه؛ برخی از اصحاب مانند خالد بن ولید و وحشی بن حرب رضی الله عنهما قبل از اسلام شان مسلمانان را به قتل رساندند و رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از اسلام شان هیچ اقدامی علیه آنها نکردند؟

الله سبحانه وتعالی برای شما برکت دهد و شما را ثابت قدم نگه‌داشته و نصرت را بر دستان شما جاری سازد!

صلاح فوزی- قدس شریف

وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!

به نظر می‌رسد که در مورد این مسأله نزد شما التباس به وجود آمده است، چنانچه حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم که احمد وطبرانی از عمرو بن عاص روایت نموده: «إِنَّ الإِسْلامَ يَجُبُّ مَا كَانَ قَـبْلَهُ»، این حدیث شریف دال بر این است که هرکس از کفر به اسلام روی آورد و مسلمان شود، اسلام گناهان قبل از اسلام وی را معدوم می‌سازد یعنی گناهان زمان کفر و قبل از اسلام آن محاسبه نشده و داخل شدن آن در اسلام تمام گناهان قبل از اسلام آن را محو و نابود می‌سازد، اما این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم وقتی مکه را فتح نمودند خون چند نفری‌که در زمان جاهلیت اسلام و مسلمانان را اذیت کرده بودند مباح اعلام کردند اگرچه این افراد آویزان به پرده‎‌های کعبه بوده باشند؛ از این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم فهمیده می‌شود که این اشخاص به سبب آزار و اذیتی که به مسلمانان رسانده بودند باید که مؤاخذه و مجازات شوند هرچند که اسلام بیاورند؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:«اگرچه به پرده‌های کعبه آویزان باشند». این حدیث دلالت بر این دارد که رسول الله صلی الله علیه وسلم حالت اسلام آوردن آنها را استثناء نکرده بلکه اصحاب رضی الله عنهم را به هر حالت امر به قتل شان دادند، پس از این فهمیده می‌شود آنانی‌که اسلام و مسلمانان را اذیت کردند به سبب آزار و اذیت رساندن شان مجازات می‌شوند گرچه در اسلام داخل شوند، پس حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم:«إِنَّ الإِسْلامَ يَجُبُّ مَا كَانَ قَـبْلَهُ» شامل این مردم نمی‌شود بلکه آنها از این حدیث مبارک استثناء هستند، یعنی به دلیل این‌که اسلام و مسلمانان را اذیت کردند اسلام این عمل شان را از بین نبرده بلکه به اساس این عمل‌کرد شان مؤاخذه می‌شوند و سرنوشت و تصمیم گیری شان به دست امام مسلمانان است، اگر امام مسلمانان خواست عفو شان کند و اگر خواست مجازات شان کند.

روایتی‌که نسائی در سنن خود از مصعب ابن سعد از طریق پدرش روایت نموده بر صحت این فهم دلالت دارد:

«لَمَّا كَانَ يَوْمُ فَتْحِ مَكَّةَ أَمَّنَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ النَّاسَ إِلَّا أَرْبَعَةَ نَفَرٍ وَامْرَأَتَيْنِ وَقَالَ اقْتُلُوهُمْ وَإِنْ وَجَدْتُمُوهُمْ مُتَعَلِّقِينَ بِأَسْتَارِ الْكَعْبَةِ عِكْرِمَةُ بْنُ أَبِي جَهْلٍ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ خَطَلٍ وَمَقِيسُ بْنُ صُبَابَةَ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعْدِ بْنِ أَبِي السَّرْحِ فَأَمَّا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ خَطَلٍ فَأُدْرِكَ وَهُوَ مُتَعَلِّقٌ بِأَسْتَارِ الْكَعْبَةِ فَاسْتَبَقَ إِلَيْهِ سَعِيدُ بْنُ حُرَيْثٍ وَعَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ فَسَبَقَ سَعِيدٌ عَمَّاراً وَكَانَ أَشَبَّ الرَّجُلَيْنِ فَقَتَلَهُ وَأَمَّا مَقِيسُ بْنُ صُبَابَةَ فَأَدْرَكَهُ النَّاسُ فِي السُّوقِ فَقَتَلُوهُ وَأَمَّا عِكْرِمَةُ فَرَكِبَ الْبَحْرَ فَأَصَابَتْهُمْ عَاصِفٌ فَقَالَ أَصْحَابُ السَّفِينَةِ أَخْلِصُوا فَإِنَّ آلِهَتَكُمْ لَا تُغْنِي عَنْكُمْ شَيْئاً هَاهُنَا فَقَالَ عِكْرِمَةُ وَاللَّهِ لَئِنْ لَمْ يُنَجِّنِي مِنْ الْبَحْرِ إِلَّا الْإِخْلَاصُ لَا يُنَجِّينِي فِي الْبَرِّ غَيْرُهُ اللَّهُمَّ إِنَّ لَكَ عَلَيَّ عَهْداً إِنْ أَنْتَ عَافَيْتَنِي مِمَّا أَنَا فِيهِ أَنْ آتِيَ مُحَمَّداً ﷺ حَتَّى أَضَعَ يَدِي فِي يَدِهِ فَلَأَجِدَنَّهُ عَفُوّاً كَرِيماً فَجَاءَ فَأَسْلَمَ وَأَمَّا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعْدِ بْنِ أَبِي السَّرْحِ فَإِنَّهُ اخْتَبَأَ عِنْدَ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ فَلَمَّا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ﷺ النَّاسَ إِلَى الْبَيْعَةِ جَاءَ بِهِ حَتَّى أَوْقَفَهُ عَلَى النَّبِيِّ ﷺ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَايِعْ عَبْدَ اللَّهِ قَالَ فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ ثَلَاثاً كُلَّ ذَلِكَ يَأْبَى فَبَايَعَهُ بَعْدَ ثَلَاثٍ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا كَانَ فِيكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ يَقُومُ إِلَى هَذَا حَيْثُ رَآنِي كَفَفْتُ يَدِي عَنْ بَيْعَتِهِ فَيَقْتُلُهُ فَقَالُوا وَمَا يُدْرِينَا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا فِي نَفْسِكَ هَلَّا أَوْمَأْتَ إِلَيْنَا بِعَيْنِكَ قَالَ إِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ خَائِنَةُ أَعْيُنٍ».

ترجمه:« وقتی فتح مکه صورت گرفت، رسول الله صلی الله علیه وسلم برای همۀ مردم امان داد مگر چهار مرد و دو زن، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: اگر این افراد را یافتید به قتل برسانید گرچه به پرده‌های کعبه آویزان باشند؛ عکرمه ابن ابوجهل، عبدالله بن خطل، مقیس بن صبابه، عبدالله بن سعد بن ابو سرح. عبدالله بن خطل در حالی به دست آمد که به پرده‌های کعبه آویزان بود و سعد بن حریث و عماربن یاسر در کشتن شان با هم مسابقه زدند، سعید که جوان‌تر بود از عمار پیشی گرفت و آنرا به قتل رساند، اما مقیس بن صبابه را مردم در بازار دریافتند و آنرا به قتل رساندند اما عکرمه که فرار کرده و خود را به دریا زده بود، در داخل دریا دامن‌گیر طوفانی شد و کشتی‌سواران به یکدیگر گفتند به الله یگانه ایمان بیاورید؛ زیرا خداهای شما، نمی‌تواند شما را این‌جا نجات دهد، عکرمه گفت قسم به الله که اگر اخلاص یعنی ایمان من به الله در اینجا مرا از دریا نجات ندهد غیر از آن مرا در خشکه نیز نجات داده نمی‌تواند، ای بارالها! مرا با تو پیمانی است اگر تو مرا از این حالتی‌که هستم نجاتم دهی در نزد محمد(صلی الله علیه وسلم) می‌روم و دست خود را به دست‌اش می‌گذارم بدون شک او بخشنده بزرگوار است، سپس در نزد محمد(صلی الله علیه وسلم) آمد و مسلمان شد، اما عبدالله بن سعد بن ابوسرح در نزد عثمان بن عفان(رضی الله عنه) پنهان شد، وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم مردم را به بیعت فراخواندند، عثمان(رضی الله عنه) آنرا به محضر رسول الله صلی الله علیه وسلم ایستاد نمود، گفت یا رسول الله! از عبدالله بیعت بگیر، رسول الله صلی الله علیه وسلم سر مبارک شانرا بلند نمودند و سه مرتبه به طرف آن نگاه کرده، هربار که نگاه می‌کردند از قبولی بیعت آن خود داری می‌کردند بعد از سه مرتبه، بیعت‌اش را قبول کردند، سپس به اصحاب‌ روی کرده فرمودند: آیا در بین شما مرد رشیدی نبود که وقتی دیدید دستانم را برای بیعت کردن با وی بازداشتم؛ آنرا به قتل برساند، گفتند یا رسول الله! ما چه می‌دانیم در دل تان چیست؟! چرا به چشم خود به سوی ما اشاره نکردید؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند، برای هیچ پیامبری شایسته نیست که چشم خیانت‌کار داشته باشد.

لذا، معلوم می‌شود که رسول الله صلی الله علیه وسلم خواست تا مسلمانان عبدالله بن ابی سرح را بکشند، با وصف این‌که عبدالله بن ابی سرح در حالت مسلمان بودن در نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم برای طلب بیعت آمده بود که این خود دلالت به این دارد که مباح بودن خون این افراد به صورت مطلق و بدون قید بوده و داخل شدن در اسلام، آنها را از قتل منع ننموده بلکه مسألۀ شان به امام سپرده می‌شود؛ اگر خواست آنان را مجازات کند و اگر خواست آنان را عفو کند و به این شکل، مجازات آن عده از کفاری که مسلمان شده بودند و قبل از اسلام شان، مسلمانان را آزار و اذیت می‌رساندند توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم لغو و معاف گردید، چنانچه با عکرمه رضی الله عنه چنین تعاملی صورت گرفت و وی شامل عفو و بخشش امام قرار گرفت، چنانچه در کتاب اجهزه نیز بیان شده است:« رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از آن، بعضی از ایشانرا عفو نمودند مانند عفو عکرمه بن ابوجهل رضی الله عنه؛ لذا برای خلیفۀ مسلمانان جائز است که قضیه را بر علیه این اشخاص تحریک نماید و یا ایشانرا عفو نماید». امیدوارم که التباس و پوشیدگی که در این مسأله پیش آمده بود برطرف شده باشد.

برادر شما عطاء ابن خلیل ابوالرشته

17 ربیع الاول1445هق

موافق به 2اوکتبر2023م

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه