جمعه, ۱۸ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۱۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

با اخلاق‌ترین ارتش دنیا(؟!)

(ترجمه)

خبر:

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم غاصب یهود، بر افریقای جنوبی که علیه اسرائیل در برابر محکمۀ بین‌المللی شکایت نموده بود، تاخته و چنین گفت: «فریادهای ریاکاریِ افریقای جنوبی به آسمان می‌رسد.» در ادامه نتانیاهو به این نکته اشاره می‌کند که ارتش اسرائیل با اخلاق‌ترین ارتش جهان است. (شبکۀ العربی)

تبصره:

فکر نمی‌کنم وقتی این خبر را از تلویزیون تماشا می‌کردم، تنها فردی بوده باشم که خندیدم. شاید خیلی‌ها با شنیدن این خبر خندیده باشند؛ بدترین مصیبتی‌که انسان را به خنده می‌آورد.

قبل از اظهار نظر در مودر این خبر مضحک باید اشاره نمود، که اگر شرارت و خیانت حکام عرب و مسلمان نمی‌بود، این شخص متکبر و بد اخلاق هرگز جرأت نمی‌کرد،صدایش را بالا برده و چنین حرافی کند!

این شخص فاجر از چه اخلاقی صحبت می‌کند؟ آیا منظورش از کشتن اطفال، زنان و افراد مسن است؟ یا در مورد تخریب خانه‌ها، مدارس و شفاخانه‌ها؟ و یا هم در مورد گرسنگی اطفال تا زمانی که از شدت گرسنگی بمیرند؟ یا شایدهم در مورد محروم کردن آن‌ها از دارو، آب، شیر، پوشاک و سرپناه؟ اگر این فاجر می‌توانست مردم مظلوم غزه را از آکسیجن محروم کند، حتماً این کار را انجام می‌داد!

آیا درمورد بزدلی، ترس و وحشتی که در دل او و سربازانش نهفته است، صحبت می‌کند؟ که حتی برخی از آن‌ها از شدت ترس سکته نمودند و یا در مورد آن افرادش که وحشت چشم و بینش آن‌ها را کور نموده و حتی از شدت ترس یکدیگر را به قتل رساندند؟

در واقع نتانیاهو فریب سراب قدرت مادیی را خورده که در عصر غفلت مسلماناها و خیانت حکام شان آن را بدست آورده و فکر می‌کند این قدرت به او حق تعیین معیارهای اخلاق را می‌دهد. اگر نتانیاهو فراموش کرده ما به او یادآوری می‌کنیم که شما قوم یهود ملتی هستید که به خاطر اخلاق بدتان از تمام دنیا رانده شدید! پس باید نفرینی را برای آن‌ها یادآوری کنیم که بخاطر انجام مداوم اعمال منکر شامل حال‌شان شد. این قوم قاتل پیامبران، شکننده عهدها و ناقض پیمان‌ها هستند، حتی بد اخلاقی این قوم به جای کشیده که به الله سبحانه وتعالی توهین می‌کنند... باز نتانیاهوی فاجر آمده و ندای اخلاق سر می‌دهد!

﴿قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ ۚ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ ۚ أُولَٰئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ﴾ [ مائده: آیه 60]

ترجمه: بگو: آیا شما را با خبر کنم از چیزی که پاداش بدتری از آن ( چیزهائی که بر ما خرده می‌گیرید) در پیشگاه الله دارد؟ (این کردار شما است، شما) کسانی هستید که الله آنان را نفرین و از رحمت خود دور ساخته است، و بر ایشان خشم گرفته و (مسخ قلوبشان) از آنان میمون‌ها و خوک‌هائی را ساخته است، و (کسانی را پدیدار نموده است که) شیطان را پرستیده اند. آنان (از هرکس دیگری) موقعیت و منزلتشان بدتر و از راستای راه منحرف‌تر و گمراهترند.

نویسنده: خلیفه محمد

تاریخ: دو شنبه 3 رجب 1445هـ ق.

15 ژانویه 2024 م.

مترجم: محمد یاسین سادات

 

ادامه مطلب...

خلافت مظهر عزت و پیروزی و مصدر رهایی از بردگی و رمز عدالت است!

(ترجمه)

خبر:

تظاهرات بزرگی که توسط سازمان اراده ملی در اولین روز سال جدید برگزار شد با سخنرانی بلال اردوغان، پسر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه همراه بود. همچنان در این تظاهرات پرچم خلافت بر افراشته شد و در نتیجه به تظاهرات خلافت تبدیل گردید. برعلاوه سلجوق بیرقدار، داماد اردوغان نیز در این راهپیمایی شرکت کرد و بنیاد جوانان ترکیه نیز در میان تظاهرات‌کننده‌گان حضور داشتند.

                       (منبع: روزنامه جمهوریت، ۰۳/۰۱/۲۰۲۴)

تبصره:

کمالیست‌های طرفدار انگلیس و جمهوری خواهان سکولار، عمداً تظاهراتِ که در اولین روز سال نو برگزار شد را به دولت نسبت می‌دهند و ادعا می‌کنند که این راهپیمایی دعوت به سوی خلافت داشت. در جریان این تظاهرات مرد جوانی به دلیل بر افراشتن پرچم سبز توحید، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و پس از تظاهرات پولیس وی را به بهانه دعوت به سوی خلافت دستگیر کرد. اوضاع در ترکیه به دلیل دعوت به سوی خلافت در حالت انفجار قرار گرفته است، درحالیکه تظاهراتِ که در اولین روز سال جدید به خاطر حمایت از فلسطین ترتیب داده شده بود دعوت به سوی خلافت نمی‌کرد و همچنان نه پرچم خلافت و نه هم بیرق‌های آن برافراشته شده بود.

پس از آنکه مسئولین سعودی و طرفدار امریکا، عکس بُت و معبود کمالیست‌ها، کمال اتاترک را از روی لباس دو تیم بازیکنان فوتبال ترکیه مانع شدند، در نتیجه کمالیست‌ها به عنوان یک اقدام تلافی جویانه، مسابقه را به خاطر اعتراض لغو کردند و مدعی شدند که تظاهراتِ که بر روی پل گالاتا ترتیب داده شده بود، خواستار خلافت بود و طی آن پرچم خلافت برافراشته شد. آنها برای صحت ادعای خود تصاویری از تظاهرات حزب التحریر در هفدهم ماه گذشته که در آن پرچم‌های سیاه و سفید بر افراشته شده بود ارائه کردند؛ اما تظاهرات در اول همین ماه برگزار شد تا مردم باور کنند که هر دو تظاهرات در یک روز برگزار شده است.

بناء دلیل عدم پذیرش دعوت به سوی خلافت توسط کمالیست‌ها خصومت آنها با اسلام است، زیرا خلافتی که توسط بُت کمالیست‌ها یعنی کمال اتاترک نابود شد به این فکر بودند که دیگر هرگز بر نخواهد گشت، لذا بارها و بارها مردم ترکیه و بخصوص در این روزها مفکوره خلافت را در اذهان خود تداعی کردند. همراه با حوادث غزه، کمالیست‌ها و جمهوری خواهان ضد اسلام عقل خود را از دست دادند و شروع به پایان دوران طلایی خود کردند.

از طرف دیگر، برخی در حال تلاش هستند که دعوت به سوی خلافت را به حزب عدالت و توسعه ربط دهند. اولین دلیل این است که با حوادث غزه در ۷ اکتوبر، خلافت به افکار عمومی در سراسر جهان به طور عام و در ترکیه به طور خاص تبدیل شد. به همین دلیل است که می‌کوشند خلافت مرتبط با حزب التحریر را به دیگران ارتباط دهند. و ممکن حزب عدالت و توسعه و اردوغان برای اینکه از آنچه در اطراف او می‌گذرد غافل نباشند و تلاش کنند که از این شرایط به نفع خود سوء استفاده کنند. به خوبی می‌دانید که اردوغان کوشش در رابطه با خلافت ندارد و حتی به تأسیس آن نیز فکر نمی‌کند.

هواداران حزب الهدا اغلب در تظاهرات خود پرچم سبز رنگی را حمل می‌کنند که کلمه توحید در آن نوشته شده است. بعید نیست فرد مورد تعرض از طرفداران حزب الهدا بوده باشد، زیرا عملاً ثابت شده است که در تظاهرات گذشته خود همان پرچم را بر افراشته‌اند.

سوال اینجاست که چرا هیچکس در آن زمان چیزی نگفت؟ آیا به این دلیل است که کمالیست‌ها آنها را ندیده‌اند؟ توجه داشته باشید که این کمالیست‌ها به یقین می‌دانند که جوانان حزب التحریر پرچم توحید سیاه و سفید را حمل می‌کنند و طرفداران حزب الهدا پرچم توحید را به رنگ قرمز و سبز بر دوش می‌کشند.

نفرت قلب کمالیست‌ها را کور کرده است که طاقت دیدن پرچم توحید را ندارند! بگو با خشم خود بمیرید که خواه ناخواه اسلام سراسر زمین را فرا می‌گیرد و اگر الله سبحانه و تعالی بخواهد حرف خلافت بر سر زبان‌ها می‌رسد هر چند به دست یک شخص فاسق باشد، اگر بدانید که خلافت تنها راه نجات از بردگی است. اما کسی که در تاریکی زندگی نموده و گمان می‌برد که در روشنایی زندگی می‌کند هرگز این را درک نخواهد کرد. حال کمالیست‌ها و حاکمانی که با سکولاریسم حکومت می‌کنند همین است. آنها دو روی یک سکه هستند و تفاوت آنها تفاوت در وفاداری به ارباب است؛ زیرا هرکدام آنها از ادامه نظام سکولار حمایت می‌کنند. آنها هیچ ارتباطی با اسلام و خلافت ندارند جز اینکه آنها از این مفاهیم به دور هستند.

نویسنده: أرجان تکین باش

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

اسیران را آزاد کنید!

از ابو موسی رضی‌الله عنه روایت است که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«فُكُّوا الْعَانِيَ وَأَجِيبُوا الدَّاعِيَ وَعُودُوا الْمَرِيضَ». (فتح الباري بشرح صحیح البخاري برقم 5174)

ترجمه: «اسیران را آزاد کنید،  دعوت کننده را اجابت کنید و مریض را عیادت کنید».

ابن بطّال گفته است که آزاد نمودن اسیر واجب کفایی است و نظر جمهور علماء نیز همین است. همچنان اسحاق و ابن راهویه گفته است که فدیۀ آزادی اسیر از بیت‌المال پرداخت می‌شود و از امام مالک رحمه‌الله نیز چنین روایت شده است؛ اما امام احمد رحمه‌الله گفته است که اسیر، با تبادلهٔ اسیر آزاد می‌شود، نه با مال. اگر هم‌زمان اسیرهایی در نزد مسلمانان و اسیرهایی در نزد کفار بود و هر دو طرف به پرداخت فدیه توافق کنند مشکلی ندارد ولی آزاد نمودن اسرای مشرکین در بدل مال جایز نیست.

همه ما هدف و مقصد حدیث فوق را می‌دانیم که رسول اکرم صلی‌الله علیه وسلم در آن ما را به آزاد کردن اسیر، طعام دادن به گرسنگان و عیادت مریضان توصیه و سفارش می‌کند، اما نسبت به واقعیت کنونی امت اسلامی جرقه‌ای در ذهنم خطور کرد و آن اینکه امت اسلامی امروز اسیر، گرسنه و بیمار است‌. اسیر است؛ زیرا از نظر نظامی، سیاسی، اقتصادی، فکری و رسانه‌ای تحت تسلط نظام‌های کفری زندگی می‌کند، گرسنه است؛ زیرا چیزهای خوبی که الله سبحانه وتعالی به او ارزانی داشته از او گرفته شده و این کالاها مایه لذت کفار شده است، بیمار است؛ زیرا بیماری سرمایه‌داری تمام جسمش را فرا گرفته. ولی آیا برای رهایی امت اسلامی از اسارت، گرسنگی و بیماری تلاش می‌کنیم؟! نه تنها این، بلکه پس از  رهایی خود برای نجات جهان تلاش می‌کنیم؟!

پروردگارا ! ما را به خلافت راشدهٔ ثانی بر منهج نبوت؛ که به وسیلۀ آن از زیر اسارت نظام‌های کفری، دست درازی کفار و از بیماری خطرناک سرمایه داری نجات می‌یابیم، برسان.

اللهم آمین.

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان در جریان سفرش به امریکا گفت: «پاکستان علاقه‌مند گسترش روابط دوجانبه از طریق مشارکت طولانی و چندجانبه با ایالات متحده می‌باشد.» وی تأکید نمود؛ دیدارهایی‌که وی در جریان سفر به ایالات متحده با رهبران سیاسی و نظامی داشته، بی نهایت مثبت بوده است. (منبع: صفحۀ عربی ایکس اردوی پاکستان، 20 دسمبر2023م) رهبری ارتش پاکستان قبلاً به تاریخ 11 دسمبر2023م اعلان نموده بود که فرمانده ارتش برای نخستین‌بار پس از تعیین شدن به این پست، در یک سفر رسمی عازم ایالات متحده گردیده.

سوال اینست که منظور از گسترش روابط مشترک دوجانبه پاکستان با امریکا چیست؟ و هدفش از این‌که دیدارهای وی با رهبران سیاسی و نظامی امریکا مثبت بوده چه می‌باشد؟ آیا به معنای ائتلاف بیشتر با امریکای استعمارگر، مخصوصاً در موضوع هند، کشمیر، افغانستان و هم‌چنین، ممانعت از نصرت دادن به مردم فلسطین در برابر تجاوز خصمانۀ یهود و وادار نمودن‌شان به پذیرفتن رژیم یهود به بهانۀ راه‌حل تشکیل دو دولت است؟ با سپاس

جواب:

در جواب به سوال‌های مطرح شدۀ فوق، امور زیر را بررسی می‌نماییم:

1. به تاریخ 24 نومبر 2022م، عاصم منیر به عنوان فرمانده اردو و به عنوان جانشین جنرال قمر جاوید باجوا معرفی گردید. او توسط جنرال باجوا فرد مناسب خوانده شد و شهباز شریف، که وابسته به امریکاست، با تفویض این پست به وی موافقت نمود. این بدان معناست که امریکا به تعیین وی به صفت فرمانده اردو تمایل داشته و می‌دانسته که او نیز مانند باجوا با خواسته‌های امریکا موافق خواهد بود.

عاصم منیر در حالی به این پست برگزیده می‌شود که پاکستان از بحران اقتصادی رنج می‌برد. او کسی است که می‌تواند پول‌های فراوانی را از عربستان سعودی و سایر دولت‌های خلیج به پاکستان سرازیر نماید؛ زیرا وی به عربستان سعودی خدمت نموده و از روابط خوبی با آن برخوردار می‌باشد. «آگاهان به این باور اند که ممکن است سفر فرمانده اردو، راه را برای جلب کمک‌های مالی هموار نماید؛ کمک‌هایی که "پاکستان" به شدت به آن نیاز دارد...» (منبع:https://tribune.com.pk 5 جنوری 2023م)

عاصم منیر بخشی از منظومۀ نظامی وابسته به امریکا بود که رتبه‌های امنیتی و نظامی را به تدریج کسب نمود. در میان سال‌های 2014 تا 2016م، فرمانده منطقۀ شمال در اردو بود، از سال 2016 تا 2018، مدیر استخبارات نظامی شد و سپس از سال 2018 تا 2019م پست رئیس کل استخبارات را به دست آورد. او در منطقۀ قبایلی جنگیده و به این ترتیب، یکی از ستون‌های نظام حاکم در پاکستان به شمار می‌رود که وابسته به امریکا می‌باشند. سپس بر اساس فیصلۀ عمران خان نخست‌وزیر سابق و بدون هیچ گونه توجیهی برکنار گردید و به عوض وی، فیض حمید مقرر شد.

اختلاف نظرها میان عمران خان و اردو برسر تعیین فرمانده اردو پس از تمام شدن دورۀ فرماندهی باجوا به تاریخ 29 دسمبر 2022م بالا گرفت. گزارش‌ها هم‌چنین حاکی است که عمران خان با عاصم منیر -که از نزدیکان باجواست- اختلاف نظر داشت و مایل بود فیض حمید را که از نزدیکان او بود، به صفت مدیر کل استخبارات داخلی تعیین نماید. به نظر می‌رسد عمران خان سعی داشت به صفت نخست‌وزیر، ارادۀ خود را بالای اردو تحمیل نماید تا زیر سلطۀ اردو باقی نماند. چنان‌چه می‌کوشید به صفت حاکم اردو تصرف نموده و سیاست‌های مورد نظر خود را بر آن تحمیل نماید. به دلیل همین اختلافات بود که عمران خان در ماه اپریل2022م برکنار گردید و سپس شکایت‌هایی مبنی بر اتهامات فساد و افشای اسرار دولتی علیه او مطرح گردید.

در جواب به سوالی‌که به تاریخ 5 می 2022م منتشر نموده بودیم، در این زمینه گفتیم: «چنان‌که قبلاً اشاره شد، عمران خان هرگز توقع نداشت که آن همه خدمت وی به اردو و به ادامه آن به امریکا، هیچ نفعی برایش نداشته باشد! انگار عمران خان پی نبرده بود کسی‌که به کمک کفار استعمارگر به قدرت می‌رسد و به عنوان یک مزدور در خدمت آنان قرار می‌گیرد، او در چشم آنان بسان دانۀ شطرنجی می‌نماید که هرگونه بخواهند وی را جابجا می‌کنند. حتی اگر منافع آنان را به صورت تمام و کمال براورده نکند، وی را حذف می‌نمایند و این همان کاری بود که با عمران خان نمودند.» به این ترتیب، امریکا در حذف عمران خان هیچ استدلالی ننمود، بلکه به گونۀ ضمنی با این کار موافق بود.

البته باید گفت که عمران خان خود نیز مزدور امریکاست، چنان‌چه او، باجوا و فیض حمید در سال 2019م در مورد مدغم نمودن کشمیر به هند با امریکا موافقت نمودند، آنگاه که دو هفته قبل از ادغام مذکور، آنان در یک سفر به امریکا رفته و با ترامپ رئیس‌جمهور وقت دیدار و گفتگو نمودند، بدون این که هیچ اقدام جدی و قابل ملاحظه‌ای از خود در این خصوص نشان دهند، بلکه حتی برای جلب رضایت امریکا و حفظ چوکی‌های خود و جلب برخی منافع گذرا، به گونۀ ضمنی با ادغام کشمیر به هند موافقت نمودند. امریکا به اردو کمک می‌نمود تا قدرت را در اختیار داشته و بالای مردم مسلط باشد، زیرا رهبری اردو با امریکا در ارتباط بود و منافع استعمارگران را تأمین می‌نمود، بر خلاف سیاسیون، که در میان آنان هم مزدوران امریکا وجود دارد و هم مزدوران انگلیس و در صورت تغییر حکام مزدور در میان سیاسیون، هیچ ضمانتی برای وابستگی کامل برای امریکا وجود ندارد.

2. صفحۀ عربی‌زبان اکس اردوی پاکستان به تاریخ 11 دسمبر 2023م نوشت: «جنرال عاصم منیر فرمانده اردوی پاکستان در یک سفر رسمی عازم ایالات متحده شد. قرار است وی در این سفر با مسؤولین رده اول و سایر مسئولین در ایالات متحده دیدار و گفتگو نماید. لازم به ذکر است که این نخستین سفر وی پس از رسیدن به این پست می‌باشد.» "شروق نیوز" مصر به تاریخ 11 دسمبر 2023م به نقل از صفحۀ اکسپرس تریبیون پاکستان نوشت: «این سفر پس از سفر مسئولین بلندپایۀ امریکا در هفتۀ گذشته به پاکستان صورت می‌گیرد. یکی از مسئولین بلندپایۀ ادارۀ حکومت بایدن که مسئولیت قضایای پناهندگان را بر عهده دارد، در یک سفر چهار روزه وارد اسلام آباد شد و این به نوع خود نخستین سفری است که در ادامۀ سفرهای مسئولین امریکایی به پاکستان صورت می‌گیرد. این سفرها در حالی صورت می‌گیرد که روابط پاکستان و افغانستان غبار آلود است. جولیتا فانس نویز، معاون وزیر خارجۀ امریکا در دفتر پناهندگی و مهاجرت، تا روز پنج‌شنبه مؤرخ 7 دسمبر2023م در پایتخت پاکستان به سر می‌برد. در همین روز از جنرال عاصم منیر فرمانده اردوی پاکستان نیز نقل شده که «وی با تصمیم حکومت کشوراش مبنی بر اخراج پناهندگان غیرقانونی موافقت دارد و این‌ را که چنین پناهندگانی بالای امنیت و اقتصاد پاکستان تأثیر دارند، تأیید می‌کند و تأکید دارد این اخراج باید محترمانه و با در نظرداشت واقعیت و قوانین موجود صورت گیرد.»

اینجاست که میزان مداخلۀ امریکا در امور داخلی پاکستان واضح می‌گردد، به شمول موضوع پناهندگان، که به افغان‌ها ارتباط دارد؛ افغان‌هایی‌که به دلیل جنگ‌ها به پاکستان پناهنده شده بودند و سال‌هاست که در سرزمین دوم خود به سر می‌بردند، برخی‌ حتی چندین دهه می‌شود که در آنجا به سر می‌برند. پس آنان بیگانه نیستند؛ بلکه واقعیت اینست که سرزمین مسلمانان یکی بوده و این امریکاست که از اختلافات میان این دو سرزمین متعلق به مسلمانان (افغانستان و پاکستان) سوءاستفاده نموده، سعی می‌کند این اختلافات را در روند استحکام نفوذ خود در منطقه به کارگیرد. به این ترتیب، امریکا قصد دارد روابط میان این دو سرزمین را متشنج نموده و از وحدت میان دو طرف جلوگیری نماید و پاکستان درگیر این تنش‌ها و تشنج‌ها میان خود افغانستان شود، به جای این‌که به جنگ با هند برای آزادی کشمیر بپردازد.

3. صفحۀ "المعرفة" به نقل از صفحۀ "داون" پاکستان به تاریخ 15 دسمبر 2023م نوشت: «عاصم منیر، فرمانده اردو به تاریخ 14 دسمبر2023م با لوید اوستن، وزیر دفاع امریکا دیدار و گفتگو نمود. پنتاگون پس از این دیدار با صدور یک بیانیۀ مختصری گفت: «این دو مسئول، تحولات امنیتی اقلیمی اخیر و عرصه‌های ممکن همکاری‌های دفاعی دوجانبه را مورد بحث و بررسی قرار دادند.» و این‌که وی با «جنرال کیو براون رئیس هیأت ارکان مشترک نیز دیدار نمود.» در صفحۀ مذکور هم‌چنین گفته شد: «فرماندۀ اردو به تاریخ 15 دسمبر 2023م، با بلنکن، وزیر خارجۀ امریکا و نیز ویکتوریا نولاند، معاون وی در امور سیاسی و هم‌چنین جوناثان فینر، معاون مشاور امنیت ملی دیدار و گفتگو نمود.» صفحۀ مذکور به نقل از سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا نوشت: «پاکستان یک شریک مهم ماست و ما در عرصه‌های گسترده‌یی در داخل حکومت پاکستان با یکدیگر همکار می‌باشیم. ما در جستجوی یافتن راهی برای تداوم همکاری های مشترک با پاکستان در عرصه‌های امنیت اقلیمی و همکاری‌های دفاعی می‌باشیم.» این صفحه به نقل از یک منبع دیپلوماتیک در خصوص دیدار وی با بلنکن نوشته «دو طرف تمام روابط دوجانبه و اوضاع اقلیمی را بررسی نمودند.» سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا در جواب به یک سوال در خصوص دیدار فرمانده اردوی پاکستان و نیز رئیس دستگاه استخباراتی آن با انتونی بلنکن گفت: «ما در جستجوی دستیابی به مشارکت با آنان در همکاری‌های امنیتی، دفاع اقلیمی می‌باشیم.» (منبع: سایت حکومت امریکا، 18 دسمبر 2023م.)

موارد فوق نشان می‌دهد که دیدارهای نظامی، امنیتی و حتی سیاسی فرمانده اردوی پاکستان با امریکائی‌ها تا چه حد گسترده است، انگار او رئیس دولت پاکستان است! بعید نیست هدف امریکا از گسترش این دیدارها، انسجام مجدد امور در پاکستان باشد، زیرا امریکا می‌خواهد مزدوران و سیاست‌های شان در داخل پاکستان بر وفق مراد آن بچرخد، به ویژه با توجه به این‌که موعد انتخابات پاکستان نزدیک می‌شود(فبروری 2024م)؛ البته در صورتی‌که این انتخابات به تأخیر نیفتد. به این ترتیب، در می‌یابیم که هرچند این دیدارها در ظاهر زیر نام "همکاری" صورت گرفته، اما در حقیقت بیانگر نوعی از وابستگی و غلامی به امریکاست.

آن‌چه بیشتر از همه جای تعجب و شگفتی دارد، اینست که عاصم منیر، فرمانده اردو ظاهر متدین دارد؛ در حدی‌که برخی او را "ملا جنرال" می‌خوانند! اما با وجود آن‌هم وی اعلان می‌نماید که با امریکا ائتلاف نموده و بر اساس برنامه‌های آن به پیش می‌رود، اهداف آن را عملی می‌نماید و میدان را برای آن باز می‌نماید تا نفوذ خود را زیر نام فعالیت مشترک و همکاری امنیتی و دفاعی، گسترش دهد. انگار نمی‌داند که متدین بودن به اسلام وی را ملزم می‌نماید که تنها به الله عزیز و قوی و رسولش صلی الله علیه وسلم دوستی و وابستگی داشته باشد و نه برای کفار:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَاناً مُّبِيناً﴾ [نساء: 144]

ترجمه اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! كافران را به جاى مؤمنان دوست و سرپرست خود نگيريد، آيا مى‌خواهيد به الله دليل و حجّت آشكار عليه خودتان قرار دهيد؟

 تدین یک اسم برای نام‌گذاری نیست! ﴿أفلا یعقلون

4. صفحۀ انترنتی "صدای پاکستان" به تاریخ 19 دسمبر 2023م نوشت: «عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش از مقر فرماندهی مرکزی در خلیج تامبا در ایالت فلوریدای امریکا دیدن به عمل آورد و شماری از قضایا، به شمول روابط نظامی و امنیتی اقلیمی را با جنرال مایکل کوریلا، رهبر فرماندهی مرکزی ایالات متحده، مورد بحث و بررسی قرار داد. ادارۀ "روابط عمومی اردوی پاکستان" با انشار بیانیه‌یی گفت که رئیس ستاد اردوی پاکستان از مقر فرماندهی مرکزی امریکا دیدار نموده و گفتگوهای عمیقی را با جنرال مایکل اریک کوریلا، رهبر فرماندهی مرکزی امریکا انجام داده است. در جریان این دیدار، دو طرف در خصوص قضایای مهم و مشترک، مفصلاً تبادل نظر نمودند، به ویژه همکاری در امور امنیت اقلیمی. رئیس ارتش پاکستان در این دیدار گفت: جنرال‌های دو اردو در مورد راه‌های تمرین مشترک با یکدیگر تبادل نظر نموده و نیاز به استحکام همکاری‌های تمریناتی را یک بار دیگر مورد تأکید قرار دادند. در جریان این سفر، بزرگ‌ترین جنرال پاکستان نیز از مرکز عملیات مشترک رهبری مرکزی امریکا دیدن به عمل آورد. ادارۀ امریکا به رهبری بایدن، کمک‌هایی را برای پاکستان اهدا نمود و پاکستان را "هم‌پیمان اصلی بیرون از ناتو" خواند.»

ازین همه به وضوح بر می‌آید که این سفر تا چه حد حایز اهمیت بوده و این مرد، یعنی فرمانده اردوی پاکستان، تا چه اندازه برای ادارۀ حکومت امریکا مهم می‌باشد؛ چنان‌چه با عالی رتبه‌ترین مسئولین امریکایی دیدار نموده و و در مورد قضایای مهمی با وی بحث و گفتگو می‌شود و روی همکاری‌های امنیتی و دفاعی تأکید و تمرکز صورت می‌گیرد. این بدان معناست که امریکا می‌خواهد پاکستان را در منطقه، پیشگام جنگ خویش با تحرکات مسلمانان علیه خود قرار دهد و نفوذ خود را در این منطقه حفظ نماید. هم‌چنین بدین معناست که امریکا به داشتن مزدوران سیاسی اکتفا نکرده، بلکه مزدوران نظامی زیر نام همکاری گسترده در داخل حکومت پاکستان، برای خود می‌سازد. امریکا، پاکستان را شریک مهم، یعنی خادم مهم برای سیاست‌هایش در منطقه می‌داند، چنان‌چه پاکستان را از سال 2004م، هم‌پیمان اصلی خارج از ناتو معرفی نموده است.

5. صفحۀ عربی‌زبان اکس اردوی پاکستان به تاریخ 20 دسمبر 2023م نوشت: «عاصم منیر، فرمانده اردوی پاکستان با اعضای مراکز تحقیقی و رسانه‌های برجستۀ امریکا به گونۀ صریح گفتگو نمود. فرمانده اردو، دیدگاه پاکستان در خصوص امنیت اقلیمی، تروریزم فرامرزی و اهمیت محافظت از ثبات استراتژی در جنوب آسیا را بیان نمود.» فرمانده اردو هم‌چنین گفت: «پاکستان از نظر جیوسیاسی و جیواقتصادی جایز اهمیت بوده و مایل است به عنوان مرکز روابط و دروازه عبور به آسیای میانه و بیرون از آن عرض وجود نماید.» وی تأکید نمود: «پاکستان علاقه‌مند گسترش روابط مشترک دوجانبه با ایالات متحده از طریق شراکت درازمدت و چند جانبه می‌باشد.» او افزود: «دیدارهایش در جریان سفر به ایالات متحده با رهبران سیاسی و نظامی، فوق العاده مثبت بوده.» او اشاره نمود که: «پاکستان برای چندین دهه، هم‌چون قلعۀ محکمی در برابر تروریزم فرامرزی ایستاده و ضامن استقرار و ثبات اقلیمی و صلح و امنیت جانی بوده است.» او توضیح داد: «پاکستان در جنگ با تروریزم سهمگیری و قربانی‌های بی نظیری داده و این نزاع را تا پایان ادامه خواهد داد.» او هم‌چنین به حل قضیۀ کشمیر بر اساس خواسته‌های مردم کشمیر و فیصله‌های شورای امنیت سازمان ملل پرداخته گفت: «در کشمیر نزاع جهانی جریان دارد و هیچ‌گونه اقدام یکجانبه نمی‌تواند طبیعت این نزاع را بر خلاف تمایلات ملیون‌ها ساکن این منطقه تغییر دهد».  او هم‌چنین اشاره به نیاز فوری برای پایان دادن به درد و رنج غزه و فراهم نمودن کمک‌های بشردوستانه و عملی نمودن راه‌حل تشکیل دو دولت به هدف تحقق صلح دائمی در منطقه نمود.»

6. پس دیده می‌شود که فرمانده اردوی پاکستان تمایلش به گسترش ائتلاف با امریکا و وابستگی به آن زیر نام مشارکت دوجانبه را نشان داده و خواستار اینست که این ائتلاف و مشارکت، درازمدت و چندجانبه باشد، یعنی در تمام عرصه‌ها. او می‌خواهد پاکستان را تبدیل به قلعۀ محکم و امنی برای جنگ امریکا علیه امت و تحرکات آزادی خواهانۀ آن زیر نام جنگ با تروریزم فرامرزی نماید؛ یعنی میان سرزمین‌های اسلامی به صورت عام و میان افغانستان و پاکستان به گونۀ خاص.

اما باید گفت که افغانستان و پاکستان هردو یک سرزمین می‌باشد و استعمارگرانی‌که آن را اشغال نموده بودند، در میان آن مرز گذاشته و آن را به دو دولت متخاصم تقسیم کردند تا هردو، ضعیف و ناتوان باقی مانده و کاری از دست آنان علیه استعماگران بر نیاید و کفار استعمارگر بتوانند به آسانی بر آنان تسلط داشته و برخی را علیه برخی دیگر به کارگیرند.

در مورد کشمیر باید گفت که سفر جنرال منیر به واشنگتن در حالی صورت می‌گیرد که محکمۀ عالی هند با ملحق نمودن آن بخش از کشمیر که زیر تسلط هند قرار دارد، موافقت نموده. صفحۀ الجزیره نت به تاریخ 14 دسمبر 2023م نوشت: «مجلس قضائی متشکل از پنج قاضی، به شمول چاندرشود، رئیس محکمۀ عالی به تاریخ 12 دسمبر جاری اعلان نمود که با فیصلۀ حکومت مرکزی مبنی بر لغو استقلال خودخواستۀ کشمیر موافقت دارد.» شکی نیست که هند این تصمیم را نگرفته مگر با موافقت و حمایت امریکا، اما باوجود آن هم، فرمانده اردوی پاکستان حمایت امریکا از هند و دشمنی آن با پاکستان را فراموش نموده و یا بهتر است بگوییم خود را به فراموشی زده و عازم سفر به امریکا می‌شود! از جانب دیگر؛ فرمانده اردوی پاکستان، قضیۀ کشمیر را قضیۀ جهانی خوانده و ادعا می‌کند که حل آن بر اساس فیصلۀ (ظالمانۀ) سازمان ملل صورت می‌گیرد.

باید گفت که قضیۀ کشمیر، قضیۀ اسلامی بوده و این سرزمین توسط هند اشغال گردیده و بالای پاکستان واجب است تا بپا خاسته و آن را آزاد نماید و با مردم این سرزمین در مقاومت علیه اشغالگران و زورگویی هندوها، کمک و یاری کند، مخصوصاً که پاکستان توان این کار را به خوبی دارد. چنان‌چه جریان‌های جهادی کشمیر عنقریب هند را به کمک اردوی پاکستان در جنگ کوه‌های کارگیل در سال 1999م شکست داده بودند؛ اگر خیانت نوازشریف، نخست وزیر وقت و پروزیر مشرف، فرمانده اردو در آن زمان نمی‌بود، آنگاه که امریکا به این دو دستور داد دست از کمک برداشته و نیروهای پاکستان را از میدان جنگ خارج کرده و حرکت‌های نظامی کشمیر را ترورستی اعلان نمایند.

اما در خصوص تجاوز وحشایانۀ یهود برغزه و راه‌حل دو دولت، که فرمانده اردو به آن اشاره نمود و "عملی نمودن راه‌حل دو دولت برای تحقق صلح دائمی در منطقه"، باید گفت که فلسطین سرزمینی مبارک است؛ سرزمینی اسلامی که جایز نیست یهود بر آن تسلط داشته باشد. راه‌حل تشکیل دو دولت هم هیچ ارزشی ندارد؛ بلکه این سرزمینی است که عمر فاروق رضی الله عنه آن را فتح نمود و خلفای راشدین از آن محافظت نمودند، صلاح‌الدین ایوبی آزادش کرد و عبدالحمید آن را از شر یهود حفظ نمود. پس فلسطین یک سرزمین اسلامی بوده و به هیچ‌وجه در معرض فروش قرار ندارد و هرگز نمی‌پذیرد که میان مردم اصلی آن و کسانی‌که آن را اشغال نموده و ساکنان آن را از آن بیرون کرده اند، تقسیم گردد! راه‌حل قضیۀ فلسطین، نه تشکیل دو دولت، بلکه همان چیزی است که الله عزیز و جبار فرموده:

﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ [بقره: 191]

ترجمه: ‏و (چون جنگ درگرفت) هرجا آنان را (كه آغازكنندگان جنگ بودهاند) دريافتيد ايشان را بكشيد، و آنان را (از مكّه) كه شما را از آنجا بيرون كردهاند بيرون سازيد.

7. شکی نیست که مشکل اصلی در عقلیه و طرز تفکر غلط رهبران نظامی پاکستان می‌باشد؛ زیرا با وجود این‌که آنان از امکانات هنگفت و کافی برای تشکیل دولتی بزرگ بر خوردار می‌باشند؛ دولتی‌که می‌تواند امریکا را به چالش کشیده و برای آن مزاحمت نماید، اما بازهم از خود مزدورانی ساخته اند که از امریکا فرمان می‌برد! آنان می‌توانند با تشکیل دولتی عظیم به حل و فصل قضایا و مشکلات خود بر اساس مفاهیم و معیارهای دین عظیم خویش بپردازند، مفاهیم و معیارهایی که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را به عنوان وحی از جانب الله قوی و عزیز برای مان بیان داشته و عرب‌ها را بر اساس آن از منجلاب جهالت ویران‌گر در میان‌شان نجات داد و از آنان بر مبنای تعالیم اسلام عزیز، بهترین امتی تشکیل داد که برای هدایت مردم به جانب خیر فرستاده شدند، سرزمین فارس را فتح نمودند؛ فارسی‌که در آن زمان دولتی بس بزرگ بود. قسطنطنیه پایتخت روم را فتح نمودند که آن نیز دولتی بس بزرگ داشت. اسلام و مسلمانان توسط دولت اسلامی که جهان را با نور عدالت روشن نمود، عزت و شکوه یافتند و این چنین بود که حق استحکام یافت و باطل از میان رفت، زیرا باطل همواره رفتنی است!

این دقیقاً همان چیزی است حزب‌التحریر از شما می‌خواهد برای تحقق آن از طریق برپایی دولت اسلامی دست به کار شوید؛ خلافت بر منهج نبوت، چنان‌که الله سبحانه و تعالی وعدۀ آن را فرموده:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وبَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ...﴾ [نور: 55]

‏ترجمه: ‏الله به كسانی از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهای شايسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد كه آنان را قطعاً جايگزين (پيشينيان، و وارث فرماندهی و حكومت ايشان) در زمين خواهد كرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همان‌گونه كه پيشينيان (دادگر و مؤمن ملّت‌های گذشته) را جايگزين (طاغيان و ياغيان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاريخ) كرده است.

رسول الله صلی الله علیه وسلم بشارت تحقق آن را داده:

«ثمّ تکون ملکاً جبریة فتکون ما شاء الله أن تکون ثمّ یرفعها إذا شاء أن یرفعها ثمّ تکون خلافة علی منهاج النبّوة ثمّ سکت»  (اخرجه احمد)

ترجمه: سپس حکومت‌های جبری خواهد بود و تا زمانی‌که الله بخواهد ادامه خواهد داشت و هرگاه بخواهد آن را از میان بر می‌دارد، سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد بود. سپس رسول الله علیه السلام سکوت نمود.

21 جمادی الآخرة 1445هـ.ق

3 جنوری 2024م

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

یک وجب از زمین

(ترجمه)

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است؛ که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ أَخَذَ شِبْرًا مِنَ الْأَرْضِ بِغَيْرِ حَقِّهِ طُوِّقَهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِينَ». (صحيح ابن حبان)

ترجمه: هرکس يک وجب از زمين را به ناحق تصاحب کند، روز قيامت همين يک وجب از هفت زمين به دور گردنش پيچيده می‌شود».

این حدیث شریف در رابطه به حقوق مردم و حرمت تجاوز به آن خبر می‌دهد و رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از کار بسیار خطر‌ناکی که الله سبحانه وتعالی عذاب بسیار سختی  برای انجام دهندۀ آن در نظر گرفته  خبر می‌دهد، این کار خطرناک، گرفتن یک وجب از زمین برادر مسلمان، به ناحق می‌باشد و مجازات آن اینست که باید؛ در روز قیامت آنچه را که با ظلم و تعدی گرفته‌اند را با خود به میدان محشر انتقال دهند. پس عاقبت کسانی‌که؛ اینقدر از زمین‌ها را به ناحق گرفته‌اند، چه خواهد بود؟! و چه مجازاتی خواهند داشت. گرفتن سرزمین‌های مسلمانان به ناحق؟ و کسی که زمین را به تباهی کشانده، اهل آن را از آن بیرون کند و به دشمنانش بدهد، چه مجازاتی دارد؟! مانند حاکمان امروزی که با دادن سرزمین مبارک فلسطین به یهودیان؛ که دشمن الله و رسولش و مسلمانان می‌باشد، آن را تباه و بر باد نمودند؛ پس مجازات آنها در پیشگاه الله چه خواهد بود و به سبب این اعمال خود مستحق چه نوع عذابی خواهند شد؟

شکی نیست که الله سبحانه وتعالی هر مجرم و جنایت‌کاری را مجازات می‌کند، مگر اینکه توبه کرده و باز گردد؛ اما برای ما لازم و ضروری است، در برابر ظالمی که اموال مسلمانان را غارت می‌کند، بایستیم، وی را نهی نموده و او را از این کارش بازداریم؛ تا به یاری و نصرت الله سبحانه وتعالی که برای عاملین دولت خلافت وعده داده شده است حالت ما تغییر کند.

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که ما را توفیق بدهد تا به ظالم بگوییم «تو ظالم هستی»،الله حق را به یاران و دوستان ما برگرداند و با نصرت دادن به این دین، ما را عزت بدهد اللهم آمین.

نویسنده: داکتر ماهر صالح

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

آیا اقدام مردم سودان به خاطر نصرت اسلام است؛ یا پلان برهان؟

(ترجمه)

خبر:

به مناسبت یاد بود از شصت و هشتمین سالگرد استقلال سودان که مصادف با ۱ جنوری ۲۰۲۴ است، سرلشکر البرهان، رئیس شورای حاکمیت انتقالی و فرمانده ارتش سودان سخنرانی نمود. وی در سخنانی خطاب به شهروندان گفت: «شهروندان محترم، من به شما درود می‌فرستم، زیرا همه شما برای حمایت از ارتش خود به پا می‌خیزید و برای حمایت و نصرت حق اقدام می‌کنید، ایستاده‌گی و حمایت شما از نیروهای مسلح عزم و اراده آنها را برای از بین بردن این گروهای تروریستی بیشر می‌سازد... و غیره.»

تبصره:

از زمانی‌که این جنگ لعنتی بین ارتش و نیروهای پشتبانی سریع در اپریل ۲۰۲۳ آغاز شد واضح بود که امریکا نمی‌خواست هیچ یک از طرفین به پیروزی قاطع بر دیگری دست یابند، تا زمانی‌که به آنچه از این جنگ لعنتی امید دارد دست یابد. این موضوع در تمام سخنرانی‌های دو طرف مشخص بود وقتی جنگ برای مدت طولانی ادامه یافت، مردم احساس کردند که چیز عجیبی برای سودان در حال برنامه ریزی است. البرهان از آنها خواست تا قیام کنند و کسانی که توانایی حمل سلاح را دارند سلاح به دست بگیرند و می‌توانند این کار را انجام دهند و با ارتش به قتال بپردازند. اگرچه آموزش جنگیدن و حمل سلاح در اکثر ولایت‌های سودان تقریباً منظم بوده، اما با آن هم رهبری ارتش در مسلح کردن بسجیان شکست خورده است. فاجعه الجزیره و واد مدنی باعث شد تا مردم درک کنند که رهبری ارتش همدست است و نمی‌خواهد نیروهای پشتیبانی سریع را همانطوری که ادعا می‌کرد از بین ببرد تا اینکه صداهای برای مسلح شدن همه شهروندان و به غیر از ارتش بلند شد. سپس امریکا این خطر را احساس کرد و به این باور شد که ممکن است موضوع از دست مزدورانش بیفتد. بنابراین به آنها دستور داد که این اقدام مردم را در کنترول خود بگیرند و این همان چیزی است که اکنون در حال رخ دادن است، در حالی که البرهان برای گمراه کردن مردم سودان سخنان خود را چنانچه در بالا ذکر کردیم به مردم ایراد کرد.

ای مردم سودان «لَا یُلدَغُ المُؤمِنُ مِن جُحر وَاحِد مَرَّتَینِ» مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. پس این فرمان را آن گونه که برهان ادعا می‌کند که حمایت و نصرت از حق می‌باشد باور نکنید، بلکه گفته‌های وی برای فرونشاندن خشم شماست، لذا موقف و خشم شما باید روشن باشد تا اینکه دست امریکا و مزدورانش و انگلیس و مزدورانش قطع شود و بالای نیروهای مسلح فشار آورید تا به حزب التحریر به خاطر تأسیس خلافت راشده ثانی بر منهج نبود نصرت دهند و طرف‌های درگیر جنگ را حمایت نکنید.

نویسنده: ابراهیم عثمان (أبو خلیل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر ولایه سودان

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

امیران بد و شرور و بیزاری رسول الله صلی الله علیه و سلم از آنان

(ترجمه)

از ابوسعید خدری روایت است؛ که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«سَيَكُونُ مِنْ بَعْدِي أُمَرَاءُ يَغْشَاهُمْ غَوَاشٍ مِنَ النَّاسِ، فَمَنْ صَدَّقَهُمْ بِكَذِبِهِمْ، وَأَعَانَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ، فَأَنَا مِنْهُ بَرِيءٌ، وَهُوَ مِنِّي بَرِيءٌ، وَمَنْ لَمْ يُصَدِّقْهُمْ بِكَذِبِهِمْ، وَلَمْ يُعِنْهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ، فَأَنَا مِنْهُ وَهُوَ مِنِّي» (صحيح ابن حبان 285 )

ترجمه: «در آینده حاکمانی خواهند آمد که حاشیه و درباریانی از مردم دور آنان را خواهند گرفت؛ هرکس نزد آنان برود و دروغ‌شان را تصدیق کند و آنان را بر ستم‌شان یاری دهد او از من نیست و من از او بیزارم و هرکس نزدشان نرود و آنان را یاری ندهد او از من است و من از او هستم».

این حدیث شریف از جمله احادیثی است که از آنچه در آینده رخ خواهد داد و این‌که  پس از آن باید چه کاری انجام دهیم خبر می‌دهد.

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم به ما خبر می‌دهند، کسانی به حکومت می‌رسند که سزاوار آن نیستند و از الله متعال نمی‌ترسند و آن حضرت صلی‌الله علیه وسلم خبر می‌دهد که مردمانی خواهد بود که این افراد را یاری نموده، آنان را همراهی می‌کنند و اعمال‌شان را مشروعیت می‌بخشند و این افراد از پیروان سنت نبوده و رهروان مسیر هدایت پیامبر ما محمد صلی‌الله علیه وسلم نیستند. چیزی که توجه را به خود جلب می‌کند تکرار این کلمه به دو صورت است؛ این‌که  این افراد به دلیل عدم استقامت و پایداری بر حق از پیروان رسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلم و از مسلمانان نیستند، و تنها رسول‌الله صلی علیه وسلم از آنان بیزار نیست بلکه هر کس از ایشان پیروی می‌کند از این افراد بیزار است. این امر مسلمانان را از پیروی حکام و دستیاران‌شان برائت می‌دهد و مسلمانان نباید حکام و حقلۀ درونی‌شان را که در ظلم و ستم آنان را یاری می‌کنند، بپذیرند.

در قسمت دیگر حدیث، رسول اکرم صلی‌الله علیه وسلم به ما از نحوۀ تعامل با آنان خبر می‌دهد، باید اعمال و سخنانی که بر خلاف شرع انجام می‌دهند را تصدیق نکرده، آنان را یاری ننمائیم. بلکه در برابرشان بایستیم و تا جایی که توان داریم با تغییر دادن منکری که انجام می‌دهند آنان را محکوم کنیم و کسانی که این کار را انجام دهند با پیمودن مسیر هدایت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم به حوض کوثر خواهند رفت.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که ما را در گفتن کلمۀ حق و نکوهش ستمگران و یاران‌شان، کمک و یاری دهد و وضعیت ما را به آنچه دوست دارد و راضی است تغییر دهد و ما را در زمرهٔ کسانی قرار دهد که در کنار حوض با رسول اکرم صلی‌الله علیه وسلم ملاقات می‌کنند. اللهم آمین.

ادامه مطلب...

امیران بد و شرور و بیزاری رسول الله صلی الله علیه و سلم از آنان

(ترجمه)

از ابوسعید خدری روایت است؛ که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«سَيَكُونُ مِنْ بَعْدِي أُمَرَاءُ يَغْشَاهُمْ غَوَاشٍ مِنَ النَّاسِ، فَمَنْ صَدَّقَهُمْ بِكَذِبِهِمْ، وَأَعَانَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ، فَأَنَا مِنْهُ بَرِيءٌ، وَهُوَ مِنِّي بَرِيءٌ، وَمَنْ لَمْ يُصَدِّقْهُمْ بِكَذِبِهِمْ، وَلَمْ يُعِنْهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ، فَأَنَا مِنْهُ وَهُوَ مِنِّي» (صحيح ابن حبان 285 )

ترجمه: «در آینده حاکمانی خواهند آمد که حاشیه و درباریانی از مردم دور آنان را خواهند گرفت؛ هرکس نزد آنان برود و دروغ‌شان را تصدیق کند و آنان را بر ستم‌شان یاری دهد او از من نیست و من از او بیزارم و هرکس نزدشان نرود و آنان را یاری ندهد او از من است و من از او هستم».

این حدیث شریف از جمله احادیثی است که از آنچه در آینده رخ خواهد داد و این‌که  پس از آن باید چه کاری انجام دهیم خبر می‌دهد.

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم به ما خبر می‌دهند، کسانی به حکومت می‌رسند که سزاوار آن نیستند و از الله متعال نمی‌ترسند و آن حضرت صلی‌الله علیه وسلم خبر می‌دهد که مردمانی خواهد بود که این افراد را یاری نموده، آنان را همراهی می‌کنند و اعمال‌شان را مشروعیت می‌بخشند و این افراد از پیروان سنت نبوده و رهروان مسیر هدایت پیامبر ما محمد صلی‌الله علیه وسلم نیستند. چیزی که توجه را به خود جلب می‌کند تکرار این کلمه به دو صورت است؛ این‌که  این افراد به دلیل عدم استقامت و پایداری بر حق از پیروان رسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلم و از مسلمانان نیستند، و تنها رسول‌الله صلی علیه وسلم از آنان بیزار نیست بلکه هر کس از ایشان پیروی می‌کند از این افراد بیزار است. این امر مسلمانان را از پیروی حکام و دستیاران‌شان برائت می‌دهد و مسلمانان نباید حکام و حقلۀ درونی‌شان را که در ظلم و ستم آنان را یاری می‌کنند، بپذیرند.

در قسمت دیگر حدیث، رسول اکرم صلی‌الله علیه وسلم به ما از نحوۀ تعامل با آنان خبر می‌دهد، باید اعمال و سخنانی که بر خلاف شرع انجام می‌دهند را تصدیق نکرده، آنان را یاری ننمائیم. بلکه در برابرشان بایستیم و تا جایی که توان داریم با تغییر دادن منکری که انجام می‌دهند آنان را محکوم کنیم و کسانی که این کار را انجام دهند با پیمودن مسیر هدایت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم به حوض کوثر خواهند رفت.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که ما را در گفتن کلمۀ حق و نکوهش ستمگران و یاران‌شان، کمک و یاری دهد و وضعیت ما را به آنچه دوست دارد و راضی است تغییر دهد و ما را در زمرهٔ کسانی قرار دهد که در کنار حوض با رسول اکرم صلی‌الله علیه وسلم ملاقات می‌کنند. اللهم آمین.

ادامه مطلب...

پیامی به علماء

(ترجمه)

از ابوهریره رضی الله عنه، روایت است؛ که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ لَزِمَ السُّلْطَانَ افْتُتِنَ، وَمَا ازْدَادَ عَبْدٌ مِنْ السُّلْطَانِ دُنُوًّا إِلَّا ازْدَادَ مِنْ اللَّهِ بُعْدًا». [رواه أبو داود، 2859]

ترجمه: «هر کسی که ملازمت حاکمی را اختيار كند در فتنه می‌افتد و هیچ بنده‌ای نیست که به حاکمی نزدیک شود، مگر اینکه از الله دور تر می‌شود».

هدف از ذکر این حدیث، ضربه زدن به رابطه میان علماء و امت اسلامی نیست، بلکه هدف آن آگاه ساختن امت از حقیقت و واقعیتی است که علماء در آن قرار دارند و آنچه که باید می‌بودند، چنانچه امت باید از علمای درباری بر حذر باشد. بنابراین از عالم بخاطر مقام و شخصیت وی پیروی نمی‌شود؛ بلکه بخاطر علمیت و قابل اعتماد بودن وی، متابعت و پیروی می‌شود. پیامبر ما، حضرت محمد صلی‌الله علیه وسلم بارها در احادیث متعددی، ما را از علمای بد، هشدار داده است و این به خاطر نقشی مهمی است که علماء ایفا می‌کنند و نقش اصلی و اساسی علما این است که دریچهٔ اطمینان امت هستند و حق را از باطل جدا نموده، مردم را به جای امن و بهشت رحمن سوق می‌دهند.

شاید خطرناک‌ترین اتفاقی که این روزها برای علمای درباری افتاده، این باشد که بر اساس برنامه‌های سایکس-پیکو با امت برخورد و تعامل کرده، وطن پرستی و ملی‌گرایی را آن‌گونه که دشمنان امت می‌خواهند رایج ساختند. هر عالمی در کنار حاکم مملکت خود ایستاد و بر تمام اعمال که در برابر امت انجام داد، مشروعیت بخشید در حالی‌که حاکم‌شان در گمراهی و ضلالت قرار داشته و مسیری که روان بود، کاملاً اشتباه و منتهی به گودال جهالت بود؛ که امت قبلاً با چنین حالتی اصلاً آشنایی نداشت؛ تا این که عالم، سایهٔ حاکم و دست راست او شد که توسط آن به هرطرف و هرکس حمله‌ور شده و غلبه می‌یافت.

در گذشته عالم در نزد خلیفه از مقام و منزلت والایی برخوردار بود؛ ولی حالا عالم، همان طور که از الله می‌ترسد از حاکم نیز می‌ترسد و حتی بیشتر از آن. برخی از این علما فتوای جواز صلح با یهود، جواز درخواست یاری از امریکا بخاطر اشغال عراق و فتوای جواز انتخابات پارلمانی را دادند و آنها با واقعیت زندگی کاملاً از طریق وطن پرستی فاسد و ملی‌گرایی متعفن تعامل کردند. بلی، ای علماء! این یک ندا و فراخوان از جانب پیامبر ما، حضرت محمد صلی‌الله علیه وسلم بسوی شماست و آن اینست که برخیزید و غبار تبعیت از حاکم را بزدایید و همانند عز بن عبدالسلام موقف بگیرید‌.

پروردگارا! ما را به خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت که به وسیلۀ آن پراکندگی و هرج و مرج مسلمانان بهبود یافته، برسان و مصیبت را از آنان دور گردان، خدایا! به نور وجه کریمت زمین را نورانی گردان.

اللهم آمین آمین.

ادامه مطلب...

خبر شهادت یکی از اعضای حزب‌التحریر در زندان‌های چین!

(ترجمه)

به‌تازگی، بار دیگر جنایت دیگری‌ به‌فهرست جنایات حکومت چین اضافه شد. حکومت چین‌ -که جنگ بی‌رحمانه‌ای را برضد اسلام و مسلمان‌ها پیش می‌برد- به تاریخ 28 نوامبر2023م از درگذشت سیدجهان محمد خانوویچ نودروف خبر داد. سیدجهان عضو حزب‌التحریر بود و در یکی از زندان‌های پکن شهید شد. او از جملۀ حاملین فعال دعوت در بین برادران اویغور در ترکستان شرقی بود که برای اعلای کلمة‌الله کار و فعالیت می‌نمود. این عضو حزب‌التحریر در تابستان سال 2000م توسط حکومت چین زندانی شد؛ اما بعد از 19سال حکم آن ابلاغ گردید.

سیدجهان مدت 20سال از آزادی محروم گردید و این‌همه سالیان طولانی را که در زندان سپری کرد، اصلاً نظام چین به آن توجهی نکرد. هم‌چنان، خانم اویغوریِ سیدجهان نیز در آن‌جا در پایگاه نظامی در جای شکنجه و تعذیب محبوس است. اقارب سیدجهان می‌گویند که او در روزهای اخیر در بخش معالجوی زندان پکن نگهداری می‌شد.

مشخص است که چین در عداوت و دشمنی‌اش برضد اسلام و مسلمان‌ها از یهود کم‌تر نبوده و حتی شدیدترین شکنجه‌ها و قربانی‌ها را در حق مسلمانانِ ترکستان شرقی مرتکب می‌شود؛ چنان‌که این حکومت ملیون‌ها مسلمان را در بازداشتگاه‌های پایگاه‌های نظامی در حبس داشته و انواع شکنجه‌های مهیب و وحشت‌ناک را برضد مسلمان‌های ترکستان شرقی اعمال می‌کند.

شکی نیست؛ امروزه به دلیل این‌که برای مسلمانان خلیفه و سپر محافظت کننده‌ای وجود ندارد، چین با این جرئت و بدون ترس و هراس بالای مسلمان‌ها هجوم آورده و آن‌ها را شکنجه می‌کند. هم‌چنان حکومت میرضیایف در ازبکستان از فرزندان امت حمایت نکرده؛ بلکه برعکس، در جنایاتش بر ضد مسلمان‌ها هم‌‌چو حکومت چین رفتار می‌کند. به همین دلیل، نظام چین به ارتکاب جنایات زشت و قبیحی بدون هیچ دلهره و ترس دست می‌زند.

بدون تردید، بازگشت اسلام در صحنۀ زندگی تنها به نصرت الله سبحانه‌وتعالی وابسته بوده و این درخت نصرت و عزت به خون شهدای مثل سیدجهان آبیاری می‌شود؛ سیدجهان و سایر شهدایی‌که رنج و مشقتِ بار دعوت را به دوش کشیدند؛ الله سبحانه‌وتعالی آن‌ها را بنده‌های برگزیده و مقرب درگاهش انتخاب نموده است. لذا اگرچه از بابت فراق برادر مان، سیدجهان از این دنیا غم و درد می‌کشیم؛ اما به حالش غبطه می‌خوریم که او بهترین خاتمه، یعنی شهادت را از زندگی خود به دست آورد:

﴿مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً﴾ [احزاب: 23]

ترجمه: از میان مؤمنین مردانی هستند که بر آنچه با الله(سبحانه‌وتعالی) پیمان بسته بودند، صداقت ورزیدند؛ پس بعضی از آن‌ها عهد خویش را به پایان رسیدند و برخی در انتظاراند و هیچ تبدیلی نکردند.

از الله سبحانه‌وتعالی می‌خواهیم که برادر مان، سیدجهان را با سایر شهداء در جنت با انبیاء، صدیقین، شهداء و صالحین حشر نماید؛ آنانی‌که چی خوش رفیق‌ها هستند! از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که صبر و عافیت را برای خانواده و اقارب‌اش ارزانی فرماید و انشاءالله و به یاری الله سبحانه‌وتعالی به‌زودی خلافت راشده بازخواهد گشت و در آن روز انتقام برادران مظلوم و شهدای مان مانند سیدجهان را از چین و سایر استعمارگرانِ کافر خواهد گرفت:

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(28) قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ﴾ [سجده: 28-29]

ترجمه: می‌گویند اگر راست می‌گوئید این گشایش چه وقت است؟ بگو روز بازگشائی کافران را ایمان‌شان سودی نمی‌بخشد و مهلتی هم نخواهند یافت.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ازبکستان

11جمادی الثانی 1445هـ.ق.

24دسمبر2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه