جمعه, ۲۷ شوال ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۴/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ایران در آستانۀ ترک نمودن شبه‌نظامیانش

(ترجمه)

خبر:

منابع سیاسی آگاه روز پنجشنبه، ۹ ژانویه ۲۰۲۵ دربارۀ دیدار محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق با علی خامنه‌ای، رهبر ایران در جریان سفر او به تهران در روز چهارشنبه ۸ ژانویه ۲۰۲۵ جزئیات تازه‌ای را فاش کردند. این منابع به شفق‌نیوز گفتند: «گفت‌وگوها حول موضوع حشد الشعبی (شبه نظامیان عراق علیه داعش) و آیندۀ آن متمرکز بود، دو طرف توافق کردند که این نیرو تحت هیچ فشار یا بهانه‌ای منحل نشود و بر لزوم استفاده از سازوکارهای رسمی برای محدود کردن سلاح توسط دولت تأکید کردند تا بدین وسیله اقتدار قانون تقویت و ثبات داخلی تضمین شود.»

هم‌چنین مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران روز چهارشنبه، ۸ ژانویه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با السودانی از نگرانی‌های مشترک ایران و عراق دربارۀ تحولات سریع در سوریه پرده برداشت او تأکید کرد که احتمال فعال شدن دوبارۀ گروه‌های تروریستی یک دغدغۀ جدی برای تهران و بغداد است. در همین حال، خامنه‌ای در دیدار خود با السودانی بر ضرورت حفظ و تقویت حشد الشعبی عراق تأکید کرد و حضور نیروهای آمریکایی در عراق را «غیرقانونی و در تضاد با منافع مردم و دولت عراق» توصیف کرد. (منبع: شفق‌نیوز با ویرایش).

تبصره:

به نظر می‌رسد نظام ایران در این روزها با آشفتگی و سردرگمی قابل‌توجهی روبه‌رو است؛ از زمانی که آمریکا تصمیم گرفت نقش این نظام را محدود کند و نفوذ آن را از طریق نیروهای نیابتی‌اش در منطقه کاهش دهد، در این میان رژیم صهیونیستی نقش کلیدی ایفا کرد؛ به‌ویژه با هدف قرار دادن یکی از مهم‌ترین بازوهای ایران؛ یعنی حزب الله لبنان؛ اما واکنش ایران که چیزی جز سکوت نبود، این پیام را به همگان رساند که این حزب را رها نموده و سرنوشتش را به حال خودش واگذار کرده است.

پس از آن، ضربۀ دوم به نیروهای نیابتی ایران در سوریه وارد شد و ایران تلاش کرد عراق را به حمایت از نظام دیکتاتوری دمشق وادار کند؛ اما تحولات به‌سرعت پیش رفت و نظام دیکتاتوری سوریه سقوط کرد و در برابر این اتفاق نیز ایران واکنشی نشان نداد و هم‌چنان سکوت اختیار کرد. امروز به وضوح می‌توان دید که نظام ایران در مدیریت نیروهای نیابتی خود در عراق دچار سردرگمی است؛ چون این نیروها در بدترین شرایط خود قرار دارند و احساس می‌کنند که پایان‌شان نزدیک است.

اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس روز یکشنبه پنجم ماه جاری در سفری محرمانه وارد بغداد شد. به گفتۀ یک منبع آگاه به خبرگزاری شفق‌نیوز، هدف اصلی این سفر بررسی موضوعات حساس با مقامات عراقی بوده است، از جمله مهم‌ترین این موضوعات، تلاش برای بازسازی و سازماندهی دوبارۀ گروه‌های مسلح، محدود کردن سلاح آن‌ها در چارچوب قوانین و کاهش وابستگی برخی از این گروه‌ها به منابع خارجی است. هم‌چنین گفته می‌شود که ممکن است برنامه‌هایی برای تبدیل این گروه‌ها به احزاب یا جریان‌های سیاسی نیز مطرح شود.

یک روز پیش از سفر اسماعیل قاآنی به بغداد، یک منبع سیاسی آگاه به خبرگزاری شفق‌نیوز اطلاع داد که نخست‌وزیر عراق پیامی از رئیس‌جمهور منتخب آمریکا دونالد ترامپ از طریق یک فرستادۀ ویژه در سفر پنهانی دریافت کرده است. به گفتۀ این منبع این پیام شامل چند محور مهم بوده است، از جمله مهم‌ترین این محورها، ضرورت مهار و کنترل سلاح‌های خارج از چارچوب دولت، توقف فعالیت گروه‌های وابسته به ایران، خودداری عراق از دخالت در پروندۀ سوریه و حمایت از تشکیل دولت جدید سوریه بوده است.

واقعیت اینست که این تناقض‌ها و سردرگمی‌ها تغییری در موضع ایران ایجاد نمی‌کند؛ یعنی ایران نیروهای نیابتی خود را رها کرده است. این همان چیزی است که خامنه‌ای در سخنانی که توسط شبکۀ العربیه نقل شده، به آن اشاره کرده است. او گفته: «ایران در منطقه نیروی نیابتی ندارد.» وی همچنین افزود که «عقیده، قدرت ایمان و جهاد اسلامی» است که گروه‌هایی مانند حوثی‌های یمن، حزب‌الله، و حماس را به میدان مقاومت کشانده است.

چه ایران تصمیم به بازسازی ساختار این گروه‌ها بگیرد و چه به بقای آن‌ها رضایت دهد، نتیجه یکی است که همان رها کردن آن‌هاست تا سرنوشت خود را به تنهایی رقم بزنند؛ پس این امر روشن است چرا که ایران حتی از مهم‌ترین نیروی نیابتی خود، یعنی حزب‌الله لبنان نیز چشم‌پوشی کرده است.

ای مردم عراق! اینست حقیقت رفتار رهبران با پیروان‌شان؛ حقیقتی که الله سبحانه وتعالی آن را این‌گونه وصف کرده است:

﴿إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ﴾ [بقره: ۱۶۶]

ترجمه: آنگاه که پیشوایان از پیروان خود بیزاری می‌جویند و عذاب را می‌بینند و همه پیوندها از میان می‌رود.

این رهبران و پیروان‌شان همانند مثالی هستند که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾ [حشر: ۱۶]

ترجمه: مانند شيطان چون به انسان گفت: كفر بورز، پس چون كفر ورزيد، گفت: بى‌گمان من از تو بيزارم و از الله (سبحانه وتعالی) که پروردگار جهانیان است، می‌ترسم.

وضع این حکومت‌های دست‌نشانده نیز بهتر از پیروان‌شان نیست؛ چراکه آن‌ها نیز به محض این‌که کارایی خود را از دست بدهند و نقش‌شان تمام شود، به‌سرعت توسط اربابان‌شان رها می‌شوند؛ همان‌گونه که آمریکا حسنی مبارک (رئیس جمهور پیشین مصر) و بشار اسد را به حال خود گذاشت تا با سرنوشت شوم‌شان روبه‌رو شوند، بدون توجه به تمامی خدماتی که به آن ارائه کرده بودند و توطئه‌هایی که علیه مردم‌شان به راه انداخته بودند.

بنابراین، تنها راه نجات ما بازگشت به سوی الله سبحانه وتعالی، پیروی از راه او سبحانه وتعالی و دستوراتش، کفر ورزیدن به طاغوت در تمام شکل‌هایش و تنها ایمان آوردن به الله سبحانه وتعالی است. چنانچه اوتعالی می‌فرماید:

﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ [بقره: ۲۵۶]

ترجمه: پس هر كس كه به طاغوت كفر ورزد و به الله (سبحانه وتعالی) ايمان آورد، (بداند) كه به دستاويزى (بس) محكم چنگ زده است (كه) آن گسستنى ندارد و الله شنواى داناست.

نویسنده: احمد الطائی _ ولایۀ عراق

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

و سرانجام، پس از قتل‌های وحشتناک و ویرانی‌های هولناکی که یهود در غزه مرتکب شد... و پس از سکوت ننگین حکام سرزمین‌های اسلامی... ترامپ آتش‌بسی فریبنده و پرمخاطره ایجاد می‌کند!

  • نشر شده در حزب

 

(ترجمه)

وبسایت الجزیره در تاریخ 16 جنوری 2025 میلادی بندهای توافق آتش‌بس در نوار غزه را منتشر کرد که اجرای آن از امروز، یکشنبه 19 جنوری 2025 میلادی، آغاز می‌شود. در این گزارش آمده است: «در پایتخت قطر، دوحه، توافقی برای آتش‌بس در نوار غزه اعلام شد که در سه مرحله اجرا خواهد شد...»

مرحله اول: مدت این مرحله ۴۲ روز است و طبق توافق، موارد زیر در این مرحله اجرا می‌شود:

۱. توقف عملیات نظامی: طرفین به‌طور موقت عملیات نظامی متقابل را متوقف کرده و نیروهای اشغالگر رژیم یهود به سمت شرق و دور از مناطق مسکونی عقب‌نشینی می‌کنند.

۲. تعلیق فعالیت‌های هوایی: فعالیت‌های هوایی رژیم یهود برای اهداف نظامی و شناسایی در نوار غزه به‌صورت موقت به مدت ۱۰ ساعت در روز تعلیق می‌شود و در روزهایی‌که آزادسازی بازداشت‌شدگان و اسرا انجام می‌شود، این مدت به ۱۲ ساعت افزایش می‌یابد.

۳. کاهش نیروها در محور فیلادلفیا: رژیم یهود به‌تدریج نیروهای خود را در منطقه گذرگاه محور فیلادلفیا بر اساس نقشه‌هایی که بین دو طرف توافق شده است کاهش می‌دهد.

۴. بازگشت موترها در محور نتساریم: در روز هفتم اجرای توافق، به موترها اجازه داده می‌شود تا پس از بررسی توسط شرکت خصوصی که از سوی میانجی‌ها با رژیم یهود توافق شده، به محور شمالی نتساریم بازگردند. این اقدام بر اساس مکانیزم توافق‌شده انجام خواهد شد.

مذاکرات غیرمستقیم: در مدت حداکثر ۱۶ روز از آغاز اجرای توافق، مذاکرات غیرمستقیم میان طرفین برای تعیین شرایط اجرای مرحله دوم آغاز می‌شود. این مذاکرات باید پیش از پایان هفته پنجم از مرحله اول به نتیجه برسند.

مرحله دوم: مدت این مرحله نیز ۴۲ روز است و موارد زیر طبق توافق در این مرحله اجرا می‌شود:

اعلام آرامش پایدار: توقف دائمی عملیات نظامی و فعالیت‌های خصمانه از سوی هردو طرف و آغاز مجدد تبادل بازداشت‌شدگان و اسرا میان طرفین، که شامل آزادی تمامی مردان اسرائیلی زنده باقی‌مانده در ازای تعداد توافق‌شده‌ای از اسرای فلسطینی در زندان‌های اشغالگران خواهد بود. به علاوه عقب‌نشینی کامل نیروهای اشغالگر به‌طور کامل از نوار غزه.

مرحله سوم: مدت این مرحله نیز ۴۲ روز است و طبق توافق، موارد زیر در این مرحله اجرا می‌شود:

تبادل اجساد و بقایای درگذشتگان: اجساد و بقایای درگذشتگان که در اختیار طرفین قرار دارد، پس از شناسایی و تایید مبادله می‌شود.

 آغاز بازسازی نوار غزه: اجرای برنامه بازسازی نوار غزه که در مدت زمانی ۳ تا ۵ ساله انجام می‌شود. این برنامه شامل بازسازی منازل، ساختمان‌های غیرنظامی و زیرساخت‌ها خواهد بود. همچنین، تمامی افراد آسیب‌دیده مورد جبران خسارت قرار می‌گیرند. این اقدامات تحت نظارت تعدادی از کشورها و سازمان‌های حامی توافق انجام خواهد شد.

بازگشایی گذرگاه‌ها: تمامی گذرگاه‌ها بازگشایی می‌شوند و آزادی تردد افراد و کالاها برقرار خواهد شد. (منبع: وکالات).

به وضوح می‌توان دید که مرحله اول، ستون اصلی این توافق است و مملو از چالش‌ها و موانع است. هرگونه اختلال در اجرای این مرحله، اجرای مراحل دیگر را متوقف خواهد کرد. از عقب‌نشینی نیروها از مناطق مسکونی گرفته تا تعلیق فعالیت‌های هوایی برای ساعاتی. کاهش تدریجی نیروها و بازرسی موترهای بازگشتی، هر یک از این موارد اگر نتواند مراحل دوم و سوم را کاملاً متوقف نماید، قطعاً می‌تواند بهانه‌ای برای متزلزل شدن آن باشد.

ای مسلمانان!

اهالی غزه در غم آمیخته با شادی از این تصمیم استقبال کردند! شاید اندکی از درد و رنجی که تحمل کردند، کاسته شود؛ آن هم در حالی‌که از حکام سرزمین‌های اسلامی هیچ یاریی دریافت نکردند!

مردم غزه این تصمیم را پذیرفتند، شاید دریچه‌ای از آرامش برایشان باز شود، پس از آنکه ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی، چه در کشورهای همسایه و چه دوردست، آن‌ها را تنها گذاشتند...

کودکان غزه در حالی آتش‌بس را جشن گرفتند که دنیا برایشان تنگ شده بود و حکام سرزمین‌های اسلامی در قبال یاری به آن‌ها، به سان مردگان سکوت کرده بودند. چنین است حال حکام سرزمین‌های اسلامی در برابر تجاوز وحشیانه‌ای یهود به نوار غزه، سرزمین‌هایی که یهود و رژیم آن را همچون دست‌بندی که مچ دست را احاطه می‌کند، احاطه نموده اند.

﴿قَاتَلَهُمُ اللهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ؛ الله آنها را بکشد! چگونه (از حق) منحرف می‌شوند!﴾ [توبه: ۳۰]

ای مسلمانان! ای ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی!

آیا طبیعت یهود را می‌توان با توافقی فریبنده که آمریکا آن را طراحی و اجرا کرده، اصلاح کرد؟ توافقی‌که هدفش بالابردن جایگاه رژیم یهود است؛ همان رژیمی که آمریکا همچنان با سلاح و حمایت‌های دیگر تقویتش می‌کند؟

آیا طبیعت یهود را می‌توان با توافقی که بر پایه ریسمان متزلزلی استوار است، اصلاح کرد؟ ریسمانی‌که فقط به خاطر نبود دستی که آن را قطع نماید، باقی مانده است!

آیا طبیعت یهود را می‌توان با توافقی فریبنده اصلاح کرد؛ در حالی‌که آنان پیمان‌شکنی می‌کنند و از گذشته تا اکنون، همواره پیمان‌ها را نقض کرده‌اند، به‌ویژه در شرایطی که هیچ حاکمی را نمی‌بینند که در برابرشان به ‌ایستد؟ مگر عهدشکنی، ویژگی همیشگی آنان نبوده است، از گذشته تا امروز، و هر جا که قدم گذاشته‌اند آن را عملی نکرده‌اند؟ اکنون همین رفتارشان را در لبنان می‌بینیم، پس از توافقی‌که در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ امضا کردند و سپس آن را نقض کردند. همین‌طور در سوریه، با نقض توافق سال ۱۹۷۴ و حتی افزایش تجاوزات و اشغالگری در جولان.

آیا می‌توان با قومی که موجودیت‌شان بر پایه اشغال سرزمین‌های اسلامی است، توافق کرد؟ آیا باید با آنان بر سر مشروعیت اشغال‌شان توافق کرد، به جای آنکه موجودیت‌شان نابود شود؟!

ای مسلمانان!

یهود قومی هستند که به دروغ و فریب شناخته می‌شوند، قومی پیمان‌شکن و بدسیرت که جز آنچه الله سبحانه وتعالی فرموده است، آنان را باز نمی‌دارد:

﴿فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ؛ پس اگر آنان را در جنگ یافتی، چنان با آنان برخورد کن که عبرتی برای کسانی‌که پشت سرشان هستند، باشد، شاید پند گیرند.﴾ [انفال: ۵۸]

یهود قومی هستند که به دروغ و خیانت شناخته شده‌اند، قومی بدطینت که تنها با یک «خندق» جدید که ریشه‌های‌شان را برکند و با «خیبری» دوباره که همچون صاعقه‌ای آنان را نابود کند، مهار خواهند شد. چنین بوده‌اند از زمانی‌که ریسمان الله را در زمان پیامبرانشان گسستند و جز ریسمان مردم چیزی برایشان باقی نماند، ریسمانی شکننده و سست که وقتی لشکر مسلمانان از جلو و عقب به آنان حمله‌ور شوند، از هم خواهد گسست:

﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ؛ با آنان بجنگید! الله آنان را به دست شما عذاب می‌دهد و خوار می‌سازد و شما را بر آنان پیروز می‌گرداند و دل‌های گروهی از مؤمنان را شفا می‌بخشد.﴾ [توبه: ۱۴]

آن‌گاه است که سرزمین مبارک به دارالاسلام بازخواهد گشت، همان‌گونه که عمر رضی‌الله‌عنه آن را فتح کرد، صلاح‌الدین آن را آزاد ساخت و عبدالحمید آن را حفظ نمود:

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (۴) بِنَصْرِ اللهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ؛ و در آن روز مؤمنان شادمان خواهند شد به نصرت الله، که هر کس را بخواهد یاری می‌دهد و او شکست‌ناپذیر و مهربان است.﴾ [روم: ۴-۵]

ای مسلمانان!

در کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول او ﷺ راه‌حل مشکلات ما، عزت برای امت ما و خواری برای دشمنان ما وجود دارد. این راه‌حل روشن و آشکار است که حق و اهل حق را عزیز می‌کند و باطل و اهل باطل را خوار می‌سازد. آن راه‌حل بازگشت دولت اسلامی، خلافت راشده بر منهج نبوت است؛ دولتی‌که آن را حاکمی پرهیزگار و پاک‌دامن رهبری کند؛ حاکمی‌که از پشت سر او جنگیده شود و از او محافظت گردد. این دولت، سرزمین اسراء و معراج را آزاد و کریمانه بازمی‌گرداند و یهود و هر متجاوزی را به وادی عمیق خواری در دنیا و عذاب آخرت می‌فرستد.

ای مسلمانان بدانید که این وعده الهی است که پس از این دوران حکمرانی جبری‌که در آن به سر می‌بریم، تحقق خواهد یافت. احمد از حذیفه روایت کرده است:

«ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ. ثُمَّ سَكَتَ»

ترجمه: سپس حکومت‌های جبری (استبدادی) به وجود خواهند آمد و تا زمانی‌که الله بخواهد، باقی خواهند ماند. آنگاه الله آن‌ها را از میان برمی‌دارد، هرگاه اراده کند؛ سپس خلافت بر منهج نبوت برپا خواهد شد. سپس (پیامبر) سکوت کرد.

و مسلم از نافع از ابن عمر از پیامبر ﷺ روایت کرده است:

«لَتُقَاتِلُنَّ الْيَهُودَ فَلَتَقْتُلُنَّهُمْ»

ترجمه: به‌راستی که با یهود خواهید جنگید و آنان را خواهید کشت.

اما سنت الله چنین است که فرشتگانی از آسمان برای برپایی خلافت و جنگ با دشمنانمان بر ما نازل نمی‌شوند، در حالی‌که ما خود نشسته‌ایم؛ بلکه الله ملائکه خود را به عنوان یاری و بشارت برای مردانی‌که به پروردگارشان ایمان آورده و بر هدایت‌شان افزوده شده، نازل می‌کند. اینان لشکریان مؤمنی هستند که در جنگ صبر می‌کنند، از امام خود پیروی کرده و از پشت سر او با دشمنانشان می‌جنگند:

﴿بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ [آل‌عمران:۱۲۵]

ترجمه: آری، اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید و آنان همین حالا بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان‌دار یاری خواهد کرد.

سپس، ما از کسانی خواهیم بود که بشارت برایشان محقق شده است:

﴿نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ [صف: ۱۳]

ترجمه: یاری از سوی الله و فتحی نزدیک است و مؤمنان را بشارت ده.

ای مسلمانان! این دعوتی از سوی حزب التحریر است تا صفوف خود را متحد کرده و برای نصرت اسلام تلاش کنید؛ از طریق برپایی خلافت راشده‌ای که با آن اسلام و اهلش عزیز می‌شوند و کفر و اهلش خوار می‌گردند؛ تحقق وعده الهی! با استناد به فرموده الله متعال:

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾ [ق: ۳۷]

ترجمه: بی‌گمان در این (دعوت) یادآوری است برای کسی که دلی دارد یا گوش فرا دهد در حالی که حاضر دل باشد

این دعوتی است برای تأمل و عمل جدی.

حزب‌التحریر

۱۹ رجب ۱۴۴۶ه.ق.

یکشنبه، ۱۹ جنوری ۲۰۲۵م.

مترجم: عبدالله‌ دانشجو

ادامه مطلب...

نخبگان درحال فرار از دولت‌های امروزی تنها در دولت خلافت استقرار خواهند داشت!

 (ترجمه)

خبر:

دکتر نزارالعذاری، دبیر کل شورای ملی اتحادیه پزشکان اعلام کرد که تعداد پزشکانی که در سال گذشته تونس را ترک کرده‌اند، حدود 1450 نفر بوده است. همچنین، کمال سحنون، رئیس اتحادیه مهندسان تونس گفته است که متوسط تعداد مهندسانی که سالانه تونس را ترک می‌کنند، به 6500 نفر می‌رسد. (منبع: شبکه الجزیره تونس)

تبصره:

جوانان از مهم‌ترین اقشار جامعه هستند که نقش اساسی در ساخت و پیشرفت دولت‌ها ایفا می‌کنند. آنان ستون فقرات جوامع هستند که نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. جوانی نمادی از قدرت، انرژی، پویایی و تحمل است؛ توانمندی‌هایی که آن‌ها را به نیرویی برای تغییر و تحول تبدیل می‌کند. بنابراین جذب و بهره‌گیری از توانایی‌های جوانان باید به‌عنوان یک اولویت ضروری در نظر گرفته شود. حال اگر از کل جوانان صحبت می‌کنیم، اهمیت موضوع در مورد پزشکان، مهندسان و نخبگان فکری دوچندان خواهد بود.

عوامل متعدد و گوناگونی برای مهاجرت نخبگان به خارج وجود دارد و اکثر این عوامل از نتایج حاکمیت "دولت مدرنیته" محسوب می‌شوند. از جمله این عوامل می‌توان به مواردی مانند نبود آزمایشگاه‌های علمی، کمبود فرصت‌های شغلی و حتی در صورت وجود چنین فرصت‌هایی، فقدان شرایط کاری مناسب، به‌ویژه در بیمارستان‌ها، مؤسسات و مدارس و پایین بودن دستمزدها اشاره کرد.

اما کسی‌که تاریخ را به‌خوبی مطالعه کرده و از کینه غرب صلیبی نسبت به امت اسلام و حقیقت نبرد همیشگی بین حق و باطل آگاه باشد، به این نتیجه می‌رسد که دلیل اصلی مهاجرت نخبگان مسلمان به کشورهای غربی، طرحی از پیش ساخته شده است. هدف این طرح، نگهداشتن سرزمین‌های اسلامی در جهل و عقب‌ماندگی و در نتیجه وابستگی کامل به غرب استعمارگر است. با این سیاست، کشورهای اسلامی به مصرف‌کننده تبدیل می‌شوند و هیچ‌گونه تولیدی نخواهند داشت. یکی از قوی‌ترین شواهد این ادعا سندی است که از "کنفرانس کمپل بنرمن" به دست آمده است. این کنفرانس در بریتانیا بین سال‌های 1905 تا 1907 میلادی با حضور بزرگ‌ترین کشورهای استعمارگر آن زمان برگزار شد. این سند، یکی از خطرناک‌ترین اسنادی است که نتایج آن بر سرزمین‌های مسلمانان اعمال شده است. یکی از مهم‌ترین بندهای این سند، نگهداشتن جوامع عربی، از اقیانوس اطلس تا شبه‌جزیره عربی، در وضعیت تفرقه، جهل و دشمنی داخلی بود. این اهداف از طریق جلوگیری از دسترسی این کشورها به حمایت علمی، دانش فنی و تکنولوژی و مقابله با هرگونه تلاش آن‌ها برای دستیابی به علوم پیشرفته محقق شد. همچنین این سیاست بر ادامه عقب‌ماندگی، تکه‌تکه شدن و گمراه نگهداشتن مردم این منطقه تأکید داشت. این همان واقعیتی است که امت اسلامی امروز با آن روبه‌رو است.

تاریخ ما مسلمانان هیچ‌گاه از علم و دانشمندان خالی نبوده است. دوره‌هایی که اروپا آن‌ها را "عصر تاریکی" می‌نامند، در واقع عصر طلایی و دانش برای تمدن اسلامی بود. در زمانی‌که اروپا گرفتار نزاع‌های داخلی و کشمکش‌های مداوم بود، دولت اسلامی که پایه‌های آن را رسول الله صلی‌الله علیه وسلم بنا نهاد، کتابخانه‌ها می‌ساخت، کتاب‌های علمی، پزشکی، مهندسی و نجومی تألیف می‌کرد و تمدن بزرگ خلق نمود که جهان تا به امروز از اکتشافات و علوم آن بهره می‌برد.

تنها چیزی‌که می‌تواند جلو این روند بی‌رویه مهاجرت غیرقانونی نخبگان مسلمان را که غرب صلیبی، با تمام فرسودگی‌اش، از آن بهره‌برداری کرده و علیه خود مسلمانان استفاده می‌کند، بگیرد، وجود یک دولت مستقل است. دولتی‌که توان تصمیم‌گیری مستقل داشته باشد، فرزندان خود را حمایت کند و همه امکانات لازم برای ابداع و اختراع را برای آن‌ها فراهم نماید. این دولت جز دولت خلافت هیچ دولتی دیگر نخواهد بود؛ حکومتی که الله سبحانه وتعالی آن را بر مسلمانان واجب کرده تا با آن از منابع و توانایی‌های خود حفاظت کرده و اسباب پیشرفت و شکوفایی خویش را تأمین کنند.

نویسنده: نجم الدین شعیبن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

حکام مزدور، نگران تاج و تخت‌های‌شان هستند؛ اما نسل‌کشی آن‌ها را نمی‌آزارد!

(ترجمه)

وزارت‌خانه‌های امور خارجه اردن، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، حکومت فلسطین و اتحادیه عرب طی روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه، انتشار نقشه‌هایی از سوی حساب‌های رسمی رژیم یهود را محکوم کردند. این نقشه‌ها شامل بخش‌هایی از اراضی اشغالی فلسطین، اردن، لبنان و سوریه بوده و به‌عنوان نقشه تاریخی رژیم یهود معرفی شده‌اند. این کشورها نگرانیِ خود را درباره دو مسئله ابراز کردند:

نخست؛ تجاوز به آنچه "حاکمیت کشورها" و "طرح دولت فلسطینی" خوانده‌اند. در این راستا، وزارت خارجه عربستان در بیانیه‌ای اعلام کرد: «چنین ادعاهای افراطی نشان‌دهنده نیات رژیم اشغالگر در تثبیت اشغالگری و ادامه تجاوز به حاکمیت کشورها و نقض قوانین و عرف‌های بین‌المللی است.» هم‌چنین وزارت خارجه امارات خواستار «پایان دادن به اقدامات غیرقانونی تهدیدکننده راه‌حل دو دولتی و تشکیل دولت مستقل فلسطینی» شد.

دوم؛ شعله‌ور شدن آنچه "افراط‌گرایی در منطقه" نامیده‌اند. احمد ابوالغیط هشدار داد: «نادیده گرفتن چنین مطالب تحریک‌آمیز و اظهارات غیرمسئولانه توسط جامعه جهانی می‌تواند زمینه‌ساز افراط‌گرایی و واکنش‌های متقابل از همه طرف‌ها شود.»

بنابراین، حکام مزدور بیش از هر چیز، نگران تهدیدهای بالقوه‌ای هستند که تاج و تخت‌های‌شان را هدف قرار می‌دهد؛ خواه این تهدیدها ناشی از رؤیاهای توراتی و توسعه‌طلبانه رژیم یهود باشد یا واکنش احتمالی مسلمانان به تحریکات جدید که ممکن است به سرنگونی حکومت‌های‌شان بینجامد.

در همین حال، آن‌ها نسبت به نسل‌کشی رژیم یهود علیه مردم غزه که بیش از ۱۵ ماه ادامه دارد، هیچ نگرانی از خود نشان نداده‌اند. این نسل‌کشی منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ۱۵۰ هزار کودک، زن و سالمند شده است. صحنه‌های مرگ کودکان از گرسنگی و سرما، پاره‌پاره شدن اجساد شهداء توسط سگ‌ها در خیابان‌ها و ویرانی خانه‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها و مساجد غزه که به تلی از آوار تبدیل شده‌اند، هیچ واکنشی را از سوی آنان برنینگیخته است؛ اما هنگامی‌که بحث تاج و تخت‌های‌شان پیش آمد، فوراً ابراز نگرانی کردند.

ای کاش آن‌ها علاوه بر این نگرانی‌ها، امت و ارتش‌ها را برای مقابله با نقشه‌های یهود و رؤیاهای‌شان بسیج می‌کردند تا شاید امیدوار شویم که در نهایت به خود جرأت داده و به تکبر رژیم یهود پایان می‌دهند. اما آن‌ها نگرانی‌های‌شان را با سازش و کوتاهی دنبال کردند و بار دیگر دست به دامن همان نظام بین‌المللی شدند که یهود را تقویت کرده و از ابتدا حامی آن‌ها بوده است. هم‌چنین، بار دیگر از طریق طرح دولت فلسطینی و راه‌حل دو دولتی، به خیانت به فلسطین ادامه دادند!

این حکام، نمایندگان استعمارگران و هم‌پیمانان دشمنان ما هستند که در خدمت به آن‌ها از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند. با این حال، استعمارگران با آن‌ها مانند اربابانی رفتار می‌کنند که تنها به اندازه زنده ماندن به بردگان‌شان غذا می‌دهند و در صورت ضعف یا ناتوانی در خدمت‌رسانی، آن‌ها را کنار می‌گذارند. نمونه‌های بسیاری از این موارد وجود دارد؛ از جمله بشار اسد که هم‌چنان تازه است. بنابراین، هر بار که این حکام احساس خطر می‌کنند، به لرزه می‌افتند. اگر عقل داشتند، این حقیقت را درک کرده و به سوی توبه و آزادسازی از قید استعمارگران شتافته بودند؛ اما چه می‌توان کرد که خیانت در وجودشان نهادینه شده است!

این امت است که باید ابتکار عمل را به دست گیرد، کنترل اوضاع را بازپس گیرد و این حکام را برکنار کند. جای آن‌ها باید یک خلیفه صالح و عادل بنشیند که امت را از دست یهود و رؤیاهای توراتی آن‌ها و نیز از شر و طمع استعمارگران نجات دهد تا باشد که این امت یکبار دیگرعزت و آزادی خود را به دست آورد.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ﴾ [روم: ۴]

ترجمه: و در آن روز مٶمنین خوشحال می‌شوند.

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

۱۳ رجب ۱۴۴۶ه.ق.

۲جنوری ۲۰۲۵م

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

بریکس، اسلام و نظام‌های جایگزین جهانی

(ترجمه)

خبر:

اندونزیا قرار است از ابتدای ژانویه 2025 به یکی از 9 کشور شریک سازمان بریکس تبدیل شود. تأیید شده که علاوه بر اندونزیا هشت کشور دیگر نیز در همین تاریخ به جمع شرکای بریکس خواهند پیوست که شامل بلاروس، بولیوی، قزاقستان، تایلند، کوبا، اوگاندا، مالزی و ازبیکستان هستند (به نقل از سی‌ان‌ان اندونزی). این تصمیم واکنش‌هایی به همراه داشته است، زیرا برخی، به‌ویژه کشورهای غربی معتقدند که اندونزیا به اصل بی‌طرفی پایبند است و نباید به هیچ بلوکی متمایل شود.

تبصره:

گروه بریکس پس از جنگ غزه در صحنۀ جهانی برجسته ظاهر شد، زیرا کشورهای عضو آن حمایت قاطع خود را از فلسطین ابراز کرده و موضعی مخالف با رژیم یهود اتخاذ کردند. علاوه بر این در نشست بریکس که در اکتوبر گذشته در قازان برگزار شد، ولادیمیر پوتین اعلام کرد که وقت آن رسیده تا به جای جهان تک قطبی که آمریکا آن را به عنوان تنها قدرت غالب رهبری می‌کرد، جهان چندقطبی ایجاد گردد. در سال 2023م کرملین نیز تأکید کرد که آمریکا دیگر مرکز نظام جهانی جدید نخواهد بود.

این احساس با ناامیدی فزاینده‌ای که در بین کشورهای موسوم به "جنوب جهانی" نسبت به نظام تحت رهبری آمریکا، یا همان "شمال جهانی" وجود دارد، همخوانی دارد؛ زیرا نظام تحت رهبری آمریکا به عنوان نظام استثمارگر، دوگانه‌معیار و تبعیض‌آمیز در اجرای عدالت دیده می‌شود.

بحث پیرامون پیوستن اندونزیا به گروه بریکس با نگرانی‌های کشورهای غربی ارتباط مستقیمی دارد؛ زیرا منافع و اصول آن‌ها با روسیه و چین در تضاد قرار دارد. گروه بریکس به عنوان یک حرکت بازنگری یا ائتلافی از کشورهای ناراضی از نظامی که غرب در حال حاضر ساخته است، دیده می‌شود. این گروه دیدگاهی از "دنیای پس از غرب" دارد که به دنبال پایان دادن به سلطه غربی بر حکمرانی جهانی است، به ویژه در زمینه‌های اقتصادی و مالی بین‌المللی. روسیه بارها تلاش کرده که پیشگام شود و از طریق دعوت به کنار گذاشتن دالر آمریکا به عنوان وسیله اصلی معاملات، این تغییر را تحقق بخشد. هم‌چنین گروه بریکس بانک توسعه جدیدی تشکیل داده که به عنوان یک منبع تأمین مالی جایگزین برای کشورهای در حال توسعه در کنار بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول عمل می‌کند.

بدون شک، نظامی که امروزه بر جهان حاکم است با بحران جدی مشروعیت مواجه است، چرا که گروه بریکس و دیگر بلوک‌های جایگزین چارچوبی برای تضعیف سلطه آمریکا و کشورهای گروه هفت فراهم کرده‌اند. به‌ویژه برای گروه بریکس که جمعیت کشورهای عضو آن‌ها به‌طور رسمی 45٪ از نفوس جهان را تشکیل می‌دهند، در حالی که کشورهای گروه هفت (آمریکا، آلمان، کانادا، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا و ژاپن) تنها 10٪ از جمعیت جهان را نمایندگی می‌کنند. هم‌چنین کشورهای عضو  بریکس 35٪ از تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص داده‌اند، در حالی که کشورهای گروه هفت تنها 30٪ از تولید ناخالص داخلی جهان را دارند. اگرچه امروزه قدرت‌های شرقی (روسیه و چین) از گروه بریکس بهره می‌برند، اما محبوبیت این گروه در جریان جنگ روسیه و اوکراین و هم‌چنین در بحبوحه بحران غزه در خاورمیانه افزایش یافته است.

اندونزیا به‌عنوان یک سرزمین اسلامی که ادعا می‌کند سیاست خارجی آزاد و فعالی را دنبال می‌کند، نباید به بلوک‌های غربی یا شرقی چشم بدوزد، بلکه باید به ائتلاف‌های جایگزینی توجه کند که نماینده اسلام باشند. هنگامی که این کشورهای کافر آشکارا به نقص‌های نظام جهانی اعتراف کرده و به‌وضوح بر نیاز فوری به تولد یک نظام جهانی جدید تأکید می‌کنند، چرا ما مسلمانان در این مسیر نمی‌اندیشیم؟! آن‌ها جسارت ایجاد ائتلاف‌های قوی برای جایگزینی نظام کنونی و ارائه ایده‌های نوین را دارند؛ پس چرا سرزمین‌های اسلامی چنین نکنند؟!

در واقع، اسلام تجربه تاریخی غنی و عمیقی دارد که قرن‌ها تأثیرگذار بوده و بر نظام جهانی اثر گذاشته است. اندونزیا باید سیاست خارجی آزاد و فعال خود را در جهت بازگشت به اسلام به‌کار گیرد؛ نه به سمت غرب یا شرق، بلکه تنها به سوی اسلام. همان‌گونه که الله سبحانه وتعالی در آیه 50 از سوره مائده می‌فرماید: 

﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُوْنَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُّوْقِنُوْنَ﴾ [مائده: 50]

ترجمه: آیا حکم جاهلیت را می‌خواهند؟ و چه کسی بهتر از الله برای اهل یقین حکم می‌کند؟

ای مسلمانان! امروز صحنه جهانی در حال خالی شدن است؛ آیا آماده‌اید که این جای خالی را پر کنید؟ ما به‌خوبی می‌دانیم که نظام جهانی کافر و ویرانگر کنونی، حاصل ایدئولوژی سرمایه‌داری است که آمریکا از آن حمایت و پاسبانی کرده است. اما امروز می‌بینیم که آمریکا درگیر مشکلات داخلی خود است و توانایی ورود به هیچ درگیری خارجی را ندارد. هم‌چنین روسیه در اوکراین خون در حال خون‌ریختن است و چین نیز با مشکلات متعدد داخلی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

اکنون زمان فرا رسیده است، زمانی منحصر به‌فرد و مناسب برای مسلمانان که اسلام را به عنوان راه‌حلی جهانی معرفی کنند و تغییری را که این جهان به آن نیاز دارد محقق سازند. این فرصتی است که به اذن الهی، حکومت اسلام بر روی زمین برپا شود تا روزی فرا رسد که ما تحقق بشارت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم را با چشمان خود ببینیم.

«لَيَبْلُغَنَّ هَذَا الْأَمْرُ مَا بَلَغَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ، وَلَا يَتْرُكُ اللهُ بَيْتَ مَدَرٍ وَلَا وَبَرٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللهُ هَذَا الدِّينَ، بِعِزِّ عَزِيزٍ أَوْ بِذُلِّ ذَلِيلٍ؛ عِزّاً يُعِزُّ اللهُ بِهِ الْإِسْلَامَ، وَذُلّاً يُذِلُّ اللهُ بِهِ الْكُفْرَ» (روایت احمد) 

ترجمه: این امر تا جایی می‌رسد که شب و روز رسیده است؛ و الله متعال هیچ خانه‌ای را در شهر [و روستا] و بادیه رها نمی‌کند مگر این دین را وارد آن می‌کند؛ و آن را با عزت عزیز یا ذلت و خواری ذلیل همراه می‌گرداند؛ عزتی که الله به وسیلهٔ آن اسلام را عزت می‌بخشد و ذلتی که الله به واسطهٔ آن کفر را ذلیل و خوار می‌گرداند.

و تمیم داری می‌گفت: «این را در میان اهل خانواده‌ام دیده‌ام؛ هرکس از آن‌ها اسلام آورد، خیر، شرافت و بزرگی نصیبش شد و هرکس کفر ورزید دچار خواری، ذلت و پرداخت جزیه گردید.»

نویسنده: فیکا قمارة

مترجم: طه خالدی

 6 جنوری 2025

ادامه مطلب...

وعده‌های توخالی ایران: خیانت به پیروان در دنیا و زیان ابدی در آخرت

(ترجمه)

خبر:

روزنامه الثورة یمن روز پنج‌شنبه، ۲ جنوری سال جاری، در صفحه نخست خود خبری با عنوان «خامنه‌ای: یمن و لبنان نماد مقاومت هستند و پیروز خواهند شد» منتشر کرد. در این خبر آمده است:

«علی خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی ایران، یمن و لبنان را نماد مقاومت دانسته و تأکید کرده که آن‌ها بر دشمنان‌شان غلبه خواهند کرد. او در مراسم بزرگداشت پنجمین سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی و همراهانش، خطاب به خانواده‌های شهدا گفت: "دشمنان و متجاوزان، به‌ویژه آمریکا مجبور خواهند شد از دخالت در امور مردم منطقه دست بکشند و با خواری منطقه را ترک کنند.»

تبصره:

ایران از این‌که خودش به صورت مستقیم در مبارزه با دشمنانی که ادعای مقاومت در برابر آن‌ها را دارد ایفای وظیفه کند، کناره‌گیری کرده و این مأموریت را به پیروان خود سپرده است؛ کسانی که از واقعیت‌های پشت پرده آگاه نیستند و با تعریف و تمجیدهای زبانی فریب خورده‌اند. این در حالی است که ناکامی ایران در پاسخ مناسب به حملات رژیم یهود آشکار شده و ترجیح داده است به‌جای رویارویی با یهود، وارد توافق و تفاهم با این رژیم شود تا از تخریب متقابل جلوگیری کرده و به نفع مسلمانان عمل نکند. به همین دلیل، ایران به تمجید و نصیحت بسنده کرده و پیروان خود را که خانواده‌های آن‌ها در مراسم یادبود قربانیانشان شرکت می‌کنند، در میدان نبرد تنها گذاشته است. در حالی که تهران انتقام کشته‌های آنان را نگرفته و زمینه تمجید دیگران را فراهم کرده و پیروانش را به همان سرنوشت قربانیان قبلی سوق داده است. روزی نیز برای قربانیان تازه‌ای که در پایان سال ۲۰۲۴ کشته می‌شوند، مراسم یادبود برگزار خواهد کرد!

رفتار ایران در عمل نشان‌دهنده سیاستی است که در کتاب أم القری اثر علی جواد لاریجانی تبیین شده است. در این کتاب آمده است که ایران به‌دنبال تبدیل‌شدن به محور امت اسلامی است و تلاش می‌کند با استفاده از سرزمین‌های اسلامی به‌عنوان هم‌پیمان، مرزهای نفوذ خود را گسترش دهد. اما این هم‌پیمانان در مسیر حفاظت از منافع ایران قربانی می‌شوند و در نهایت ایران تنها به منافع خود اهمیت می‌دهد. نویسنده در این کتاب اشاره می‌کند که «ایران یکی از دو قدرتی بوده که برای قرن‌ها جهان را میان خود تقسیم کرده بودند.»

پیروان ایران در خطر بزرگی هستند. ایران در طول تاریخ، از جنگ چالدران تا حلب، درگیر جنگ‌هایی بوده‌ که هیچ نفعی برای مسلمانان نداشته است. ایران از رویارویی با دشمنان واقعی خود، مانند استعمارگران پرتگالی که حتی بنادرش را به روی آن‌ها گشود گرفته تا رژیم یهود که هیچ‌یک از موشک‌ها و حملاتش آسیبی به آن‌ها نرسانده، عقب‌نشینی کرده است. وعده‌های ایران برای عزت در دنیا کجاست؟ این پیروان باید از زیان آخرت نیز بر حذر باشند، همان‌گونه که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلاَ بَنُونَ (۸۸) إِلاَّ مَنْ أَتَى اللهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾ [شعراء: ۸۸-۸۹

ترجمه: روزی که مال و فرزندان سودی نخواهند داشت، مگر کسی که با قلبی پاک نزد الله حاضر شود.

عزت دنیا و رستگاری در آخرت تنها در گرو تلاش برای برافراشتن پرچم عقاب در سایه خلافت راشده است.

نویسنده: مهندس شفیق خمیس، ولایه یمن

مترجم: طه خالدی

ادامه مطلب...

اظهارات خطرناک درباره صلح با رژیم یهود از سوی اداره جدید سوریه

(ترجمه)

خبر:

ماهر مروان، والی/استاندار دمشق در تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۲۴ در گفت‌وگو با رادیوی عمومی آمریکا اظهارات جنجالی مطرح کرد. او گفت: «ما خواهان صلح هستیم و نمی‌خواهیم دشمن اسرائیل یا هیچ‌کس دیگری باشیم.»

تبصره:

این اظهارات واقعاً بسیار خطرناک است! ماهر مروان حتی تجاوزات رژیم یهود به سوریه و اشغال بخش‌های جدیدی از سرزمین‌های آن را توجیه کرد. او در این باره گفت: «ممکن است اسرائیل احساس ترس کرده باشد و به همین دلیل کمی پیشروی کرده و کمی بمباران کرده باشد. این یک ترس طبیعی است. ما هیچ ترسی از اسرائیل نداریم و مشکلی با اسرائیل نداریم. ما هیچ تمایلی به دخالت در مسائلی که امنیت اسرائیل را تهدید کند، نداریم. افرادی هستند که می‌خواهند همزیستی کنند، می‌خواهند صلح داشته باشند و نمی‌خواهند درگیری کنند. ما خواهان صلح هستیم و نمی‌توانیم دشمن اسرائیل یا دشمن هیچ‌کس دیگری باشیم.»

آیا این خیانت، رذالت و تسلیم شدن نیست؟! ای اهل انقلاب، به خود بیایید! انقلاب شما به بهای ناچیز فروخته می‌شود؛ درحالی‌که شما قربانی‌های بزرگی داده‌اید!

و رادیو اعلام نمود: «ماهر مروان از ایالات متحده درخواست کرده است که برای بهبود روابط با اسرائیل تسهیلاتی فراهم کند.» آیا این درخواست، تأییدی بر وابستگی به آمریکا و اشتیاق شدید برای صلح با رژیم یهود نیست؟!

اظهارات مروان کاملاً با اظهارات رئیسش، جولانی، در مصاحبه‌ای با تلویزیون سوریه در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۴ تطابق دارد، جایی که گفت: «وضعیت سوریه که پس از سال‌ها جنگ و درگیری‌ها فرسوده شده است، اجازه ورود به درگیری‌های جدید را نمی‌دهد. ساخت‌وساز و ثبات در اولویت قرار دارند و نباید به سمت درگیری‌های جدیدی کشیده شویم که منجر به ویرانی بیشتر شود.»

این سخنان، دلسردکننده و تسلیم‌طلبانه هستند؛ توجیهات بی‌پایه‌ای از کسانی که نمی‌خواهند اسلام را تطبیق کنند و جهاد را برای آزادسازی سرزمین‌های اشغال‌شده و فلسطین اعلام نمایند؛ بلکه هدف‌شان اینست که مردم را به دنیازدگی وادارند تا در ذلت زندگی کنند، به دنیا بچسپند، به کار و سازندگی سرگرم شوند، از لذت‌های مادی بهره‌مند شوند و بخورند!

آن‌ها در توهم هستند که نجات خواهند یافت و به اهداف‌شان خواهند رسید، اما در واقع به خواری دچار خواهند شد. شمشیر اشغالگری هم‌چنان بر سر آن‌ها خواهد ماند و این اشغال، ریشه‌های‌شان را می‌زند و سرزمین‌شان را از هم می‌پاشد.

این اظهارات به حدی گستاخانه و خائنانه است که حتی طاغوت فراری، بشار اسد، یا هیچ‌یک از ارکان حکومت ساقط او جرأت بیان آن را نداشتند. این سخنان نشان‌دهنده ضعف و خیانتی است که چیزی کمتر از خیانت و تسلیم‌شدگی کسانی که با رژیم یهود عادی‌سازی روابط کرده‌اند، نیست.

آیا این‌ها از شروط آمریکا برای پذیرش سقوط مزدورش، بشار اسد و آوردن این افراد از طریق ترکیه بوده است؟! چرا که آمریکا هیچ نظامی را نمی‌پذیرد؛ مگر اینکه تعهد به صلح با رژیم یهود دهد یا حداقل تعهد کند که با آن جنگ نکند و تنها به شکایت به سازمان ملل و اظهارات پوچ بسنده کند؛ همان‌طور که رژیم بشار اسد با تکرار عبارت «حق پاسخگویی را در زمان مناسب محفوظ می‌داریم» عمل می‌نمود.

رادیو عمومی آمریکا هم‌چنین گزارش داد: «ماهر مروان به فلسطینی‌ها یا جنگ در غزه اشاره‌ای نکرد.» و افزود: «گزارش‌هایی در رسانه‌های اسرائیلی منتشر شده است که نشان می‌دهد ایالات متحده اسرائیل را ترغیب کرده است تا با هیئت تحریرالشام تعامل کند، اما اسرائیل هنوز متردد است.»

آیا مسئله برادران‌شان در فلسطین و جنایاتی که رژیم یهود در آنجا مرتکب می‌شود، به رهبران جدید سوریه اهمیتی ندارد؟! آیا تصور می‌کنند که نوبت به مردم سوریه نخواهد رسید؛ اگر علیه رژیم یهود اقدام کنند و بخواهند آن‌ها را از سرزمین‌های‌شان بیرون کنند؟!

این وضعیت شباهت زیادی به زمانی دارد که بغداد به مغولان تسلیم شد و آن‌ها در این شهر قتل، ویرانی و تخریب گسترده‌ای به بار آوردند. پس از آن، مغولان به سمت دمشق پیشروی کردند. رهبران دمشق از ترس با مغولان، که مردمان خیانت‌پیشه‌ای بودند، صلح کردند و گمان کردند که نجات خواهند یافت. اما مغولان، پس از صلح، به آن‌ها خیانت کردند و در دمشق کاری مشابه آنچه در بغداد انجام داده بودند، انجام دادند.

حتی آن رهبران به جنگ با برادران خود برخاستند؛ کسانی که صلح با مغولان را رد کرده و بر مبارزه اصرار داشتند. آن‌ها به بهانه نقض عهد، برادران خود را دشمن تلقی کردند! گویی این صحنه دوباره تکرار می‌شود: رهبران جدید دمشق تسلیم شوند و به جنگ با کسانی بپردازند که صلح با مغولان جدید، یعنی رژیم یهود، را نمی‌پذیرند و بر مبارزه اصرار دارند! الله متعال می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَا لَكُمۡ إِذَا قِيلَ لَكُمُ ٱنفِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِيتُم بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾ [توبه: ۳۸]

ترجمه: ای مؤمنان! شما را چه شده که وقتی به شما گفته می‌شود؛ در راه الله خروج کنید، سُستی می‌کنید و به زمین می‌چسپید؟ آیا به جای آخرت به زندگی دنیا راضی شده‌اید؟ کالای زندگی دنیا در برابر آخرت اندک و ناچیز است.

بعضی از افراد چنین توجیه می‌کنند که آمریکا، رژیم یهود، اروپا و کشورهای منطقه‌ای وابسته به آن‌ها، اجازه تطبیق اسلام و اقامهٔ خلافت را نخواهند داد و علیه آن حمله خواهند کرد تا آن را نابود کنند و اینکه سوریه توان مقابله با این کشورها را ندارد. اما آن‌ها الله سبحانه وتعالی را فراموش کرده‌اند و از توکل بر او سبحانه وتعالی غافل‌اند، در حالی که وعده الله متعال به کسانی که او را یاری کنند، پیروزی است و این پیروزی را با فرستادن فرشتگان و مؤمنان برای یاری آنان تضمین کرده است.

بلی، دقیقاً این سخنان به این معناست که کسانی که دعوت به تطبیق اسلام را بیهوده می‌دانند و معتقدند که باید تسلیم شوند و با آنچه کشورهای کفر بر آن‌ها تحمیل می‌کنند راضی باشند، در حقیقت به اشتباه عمل می‌کنند. هرچقدر که آن‌ها از اصول خود دست بردارند، کافران از آن‌ها خواسته‌های بیشتری خواهند داشت. این روند در تاریخ همواره مشاهده شده است، مانند آنچه در اندلس و دیگر سرزمین‌ها رخ داد، که هر بار مسلمانان از مواضع خود کوتاه آمدند، کافران خواستار عقب‌نشینی‌های بیشتری شدند.

این حقیقتی است که الله سبحانه وتعالی در قرآنکریم به ما آموخته است، همانطور که در آیه‌ای می‌فرماید:

﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ...﴾ [بقره: ۱۲۰]

ترجمه: و یهود و نصارا هرگز از تو راضی نخواهند شد؛ مگر اینکه از آیین‌شان پیروی کنی...

هم‌چنین الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿...وَلَا يَزَالُونَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمۡ عَن دِينِكُمۡ إِنِ ٱسۡتَطَٰعُواْۚ...﴾

ترجمه: ...(مشرکان)، همواره با شما می‌جنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند... [بقره: ۲۱۷]

این‌گونه اغراق در توانایی‌های کشورهای کفر و کوچک‌شمردن توانایی‌های مسلمانان، موجب ناامیدی، یأس و دلسردی در میان امت اسلامی و کسانی می‌شود که در تلاش برای احیای آن و آزادسازی و اقامهٔ خلافت هستند. این تفکرات یک مغالطه بزرگ است، چه از سر نیت خوب باشد یا بد.

مجموع مردم خسته نمی‌شوند، بلکه به شرایط جنگ عادت می‌کنند، می‌سازند و می‌جنگند. رسول الله صلی‌الله علیه وسلم دولت را پایه‌گذاری نمود و اسلام را به مرحله تطبیق آورد، به‌طوری‌که هر بار حادثه‌ای رخ می‌داد، الله سبحانه وتعالی حکم آن را به او وحی می‌کرد و رسول الله صلی‌الله علیه وسلم هم‌زمان در داخل آن را تطبیق می‌نمود و توسط جهاد آن را در بیرون حمل می‌نمود. خلفای راشدین نیز بر اساس سنت او صلی‌الله علیه وسلم حرکت کردند و خلفای بعدی تقریباً همین رویه را دنبال کردند؛ هم اسلام را در داخل تطبیق و هم توسط جهاد آن را در بیرون حمل نمودند. امت به این شرایط عادت نمود و دولت اسلامی تبدیل به بزرگ‌ترین دولت جهان برای نه قرن و قدرت بزرگ برای چهار قرن شد.

مقاومت مسلمانان در افغانستان و عراق و پیروزی‌های آن‌ها بر کافران، تمام این مغالطات را رد می‌کند. در افغانستان، آن‌ها به مدت ۲۰ سال با آمریکا و متحدانش جنگیدند و آن‌ها را شکست دادند. اگر خلافت را اعلام کرده بودند و به اتحاد سرزمین‌های اسلامی می‌پرداختند، الله سبحانه وتعالی آن‌ها را یاری می‌کرد. اگر این رؤسای سرزمین‌ها می‌خواستند با آن‌ها جنگ کنند، مردم آمادگی برای جنگ دارند و روحیه و امید به پیروزی دارند، زیرا آن‌ها برای اولین بار بر نیروهای شر پیروز شدند و اگر دوباره مورد حمله قرار گیرند، با کمک الله سبحانه وتعالی آن‌ها را شکست خواهند داد. در سوریه نیز آن‌ها با رژیم جنایتکار و حامیان مستقیم آن یعنی روسیه، ایران، حزب‌الله لبنان و پیروان آن‌ها جنگیدند و پس از ۱۴ سال بر آن‌ها غلبه کردند.

اگر خلافت را اعلام کنند و اسلام را به‌طور کامل پیاده کنند، الله سبحانه وتعالی آن‌ها را یاری خواهد کرد؛ همان‌طور که در مقابل این جنایتکاران به پیروزی رسیدند. مردم آماده‌اند تا با آمریکا، رژیم یهود و دیگران بجنگند، حتی اگر جنگ ۱۴ سال دیگر به طول انجامد. اما در پایان، آن‌ها بنیان‌گذار بنایی عظیم خواهند بود، بنای خلافت بر اساس منهج نبوت، که در هر دو جهان عزیزشان می‌دارد و به ارادهٔ الله سبحانه وتعالی تا قیامت ادامه خواهد یافت.

نویسنده: أسعد منصور

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

ندا بر مسلمانان به طور عام و اهل شام به طور خاص!

  • نشر شده در حزب

(ترجمه)

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه وبعد...

شما از حوادث جدیدی‌که در شام و سرنوشت بشار اسد طاغوت شام که از تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴م به فردی فراری تبدیل شده است آگاهید، هم‌چنین مشاهده کردید که چگونه ظلم و جنایات او در روی و زیرزمین به اوج رسیده بود؛ جنایاتی که علیه زندانیان انجام داده که مایه شرمساری و سرافکندگی است، به‌گونه‌ای که حتی حیوانات وحشی چنین اعمالی را انجام نمی‌دهند. سپس دیدید که مردم چگونه در شهرها، روستاها و جاده‌ها، با شکرگزاری به درگاه الله سبحانه وتعالی، زوال این طاغوت را جشن گرفتند و الله سبحانه وتعالی را برای پیروزی خود سپاس گفتند.   

هم‌چنین شنیدید و دیدید که آمریکا، به همراه ترکیه، حکام کشورهای عرب را در شهر عقبه جمع کرد تا دربارۀ شکل‌گیری حکومت جدید در سوریه گفتگو کنند، این نشست با حضور اعضای کمیته ارتباط وزارتی عربی، ترکیه، امریکا، نمایندۀ عالی اتحادیه اروپا و نمایندۀ ویژه سازمان ملل برای سوریه برگزار شد. در بیانیۀ این نشست آمده است: «راه‌های حمایت از یک فرآیند سیاسی جامع به رهبری سوری‌ها برای تحقق انتقال قدرت طبق قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت مورد بحث قرار گرفت.» گیر پدرسن نمایندۀ ویژۀ سازمان ملل در دیدار با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، گفت: «ضروری است که یک مسیر سیاسی واقعی و جامع شکل گیرد که همه گروه‌ها و طیف‌های سوری را در بر بگیرد.» (منبع: الجزیره ۱۴ دسامبر ۲۰۲۴)

سپس روزنامۀ رسمی ترکیه گزارش داد که اردوغان ممکن است طی دو هفته آینده سفر «تاریخی» به دمشق داشته باشد. وی در گفت‌وگویی با خبرنگاران گفت: «ترکیه ادارۀ جدید سوریه را در ساخت و تقویت نهادهای دولتی کمک خواهد کرد.» هم‌چنین ابراز امیدواری کرد که تشکیل دولت جدید سوریه به رهبری جولانی، روابط دوجانبه میان دو کشور را به سطح جدیدی ارتقا دهد (منبع: اسکای نیوز عربی ۲۰ دسامبر ۲۰۲۴)

در همین حال، هیأت‌های آمریکایی و اروپایی به‌طور پی‌درپی به سوریه سفر کرده‌اند تا دربارۀ نحوۀ تنظیم امور، طبق خواسته‌های خود با حکومت جدید گفتگو کنند. آخرین این دیدارها تا تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۴م مربوط به هیئت وزارت خارجه آمریکا بود، در پایان این دیدار، فرماندهی عملیات نظامی سوریه بیانیه‌ای صادر کرد که در آن به نکات مهم که در این نشست میان احمد شرع و هیئت وزارت خارجه آمریکا اشاره شد؛ در این بیانیه آمده است: «طرف آمریکایی بر تعهد خود به حمایت از مردم سوریه و دولت جدید تأکید کرد و وعده داد که در حل مسائل پیچیده، مانند وضعیت شمال شرق سوریه، همکاری خواهد کرد. هم‌چنین از گام‌های دولت جدید سوریه در آزادسازی زندانیان، از جمله شهروند آمریکایی تراویس، قدردانی کرد.» در ادامۀ این بیانیه آمده است: «طرف سوری از این هیئت استقبال کرده و توضیح داد که مردم سوریه به حمایت گسترده‌ای نیاز دارند تا در تمامی سطوح به بهبود و بازیابی شرایط خود دست یابند. او خواستار رفع تحریم‌های اعمال‌شده علیه سوریه شد و تأکید کرد که مردم سوریه با تمام کشورهای منطقه و طرف‌های مختلف، بدون وارد کردن سوریه به وضعیت قطب‌بندی‌شده، در شرایط برابر قرار دارند. (منبع: RT عربی ۲۰ دسامبر  ۲۰۲ ۴ م)

سپس دیدید و شنیدید که چگونه ارتش یهود به روستاهای جولان و قنیطره یورش برد و حدود ۶۰۰ حملۀ هوایی انجام داد که اهداف این حملات، عمدتاً پایگاه‌های ارتش سوریه به‌ویژه پایگاه‌های هوایی و سامانه‌های دفاع هوایی بود. این حملات، به‌عنوان بزرگ‌ترین عملیات تخریب توانمندی‌ها و تجهیزات نظامی در تاریخ معاصر شناخته شده است، همان‌طور که در سایت اسکای نیوز عربی در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۴ گزارش شد.  

حملات یهود در داخل منطقه غیرنظامی ادامه یافت تا جایی که به جبل‌الشیخ رسید: «نیروهای اسرائیلی جبل‌الشیخ را زمانی اشغال کردند که وارد منطقه غیرنظامی بین سوریه و بلندی‌های اشغالی جولان شدند» (منبع: الجزیره ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴م)

این‌گونه، پس از آن‌که رژیم یهود صدها حمله علیه تأسیسات نظامی، امنیتی و علمی سوریه انجام داد، آن‌هم در برابر دیدگان حکام جدید سوریه، حکام عرب و حکام دیگر سرزمین‌های اسلامی، هیچ‌کس واکنشی نشان نداد؛ گویی این مسئله هیچ ارتباطی با آن‌ها ندارد! شگفت‌آورتر و تأسف‌بارتر این است که حکومت جدید سوریه با وجود این همه حملات، اظهار می‌کند که هیچ قصدی برای درگیری با رژیم یهود، آمریکا یا اروپا ندارد و خواهان صلح، رفع تحریم‌ها و دریافت کمک برای بازسازی این سرزمین است؛ درخواست‌هایی که بیشتر شبیه به ذلت و خواری است.

روزنامه الشرق الأوسط به تاریخ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴ م گزارش داد: «احمد شرع روز شنبه گفت که اسرائیل از بهانه‌های واهی برای توجیه حملات خود به سوریه استفاده می‌کند. با این حال، او توضیح داد که تمایلی به داخل شدن به درگیری‌های جدید ندارد، زیرا این کشور بر بازسازی پس از پایان حکومت بشار اسد متمرکز است. وی تأکید کرد که راه‌حل‌های دیپلماتیک، تنها مسیر  تضمین امنیت و ثبات هستند و باید از هرگونه ماجراجویی نظامی غیرمحسوب پرهیز شود». الجزیره نیز به نقل از نیویورک تایمز گزارش داد: «احمد شرع از دولت‌هایی مانند ایالات متحده خواست تا برچسب تروریسم را از هیئت تحریرالشام بردارند. او هم‌چنین خواستار لغو تمام محدودیت‌ها شد تا سوری‌ها بتوانند کشور خود را بازسازی کنند» (الجزیره: ۱۷ دسامبر ۲۰۲۴م)

ای مسلمانان به‌طور عام و ای اهل شام به‌طور خاص! نظام جدید سوریه، به رهبری جولانی، کاملاً وابسته به نظام ترکیه است که در مدار سیاست‌های آمریکا حرکت می‌کند؛ اگر گمان می‌کند که با راضی کردن آمریکا از طریق اجرای نظام سکولار، مبارزه با خلافت و دعوت‌‌گرانش و نگهداشتن شباب حزب‌التحریر در زندان‌ها؛ کسانی که برای بازگرداندن حکم الله سبحانه وتعالی در زمین و برپایی خلافت راشده تلاش می‌کنند، می‌تواند چوکی و جایگاه خود را حفظ کند، در اشتباهی بس بزرگ به سر می‌برد.

این اقدام‌ها که با هدف خشنود کردن آمریکا و غرب در جنگ‌شان علیه خلافت و اهل آن انجام می‌شود، اگر گمان می‌کند که برای او امنیت و ثبات به ارمغان می‌آورد، سخت در اشتباه است؛ مگر این‌که به خدمت‌گذاری امریکا ادامه دهد. رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را از خُسران کسی که چنین گمانی دارد، آگاه کرده و در حدیثی که ابن حبان در صحیح خود از قاسم، از عایشه، ام‌المؤمنین، رضی الله عنها نقل کرده، فرمودند:

«مَنْ أَرْضَى اللهَ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللهُ، وَمَنْ أَسْخَطَ اللهَ بِرِضَا النَّاسِ وَكَلَهُ اللهُ إِلَى النَّاسِ»

ترجمه: هرکس رضایت الله(تعالی) را به بهای ناخشنودی مردم بجوید، الله(تعالی) او را کفایت خواهد کرد؛ اما هرکس رضایت مردم را به بهای ناخشنودی الله(تعالی) بخواهد، الله(تعالی) او را به مردم واگذار خواهد کرد.

و هرکس در سرنوشت پیروان کفار استعمارگر و کسانی که در مسیر آن‌ها گام برداشته و برای خشنود کردن‌شان تلاش کرده‌اند، تأمل کند، به‌روشنی خواهد دید که اوضاع و احوال آن‌ها خود گویای سرنوشت‌شان است؛ همان‌گونه که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾ [ق: 37]

ترجمه: قطعاً در این (نشانه‌های) یادآوری است برای کسی که دلی دارد یا گوش فرا دهد و (به حقیقت) حاضر باشد.

ای مسلمانان به‌طور عام و ای اهل شام به‌طور خاص! تنها نظامی که الله سبحانه وتعالی آن را واجب کرده و رسول او صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین آن را تطبیق کرده‌اند، حکم به آنچه الله سبحانه وتعالی نازل کرده است، آن‌هم به صورتی خالص و پاک، بدون هیچ‌گونه آلودگی یا اختلاط با نظام‌های دیگر است. این نظام، خیر را با شر نمی‌آمیزد و بخشی از اسلام را با بخشی از سکولاریزم درهم نمی‌آمیزد؛ بلکه این نظام، همان خلافت راشده است که باید بدون هرگونه تجزیه و نقص تطبیق گردد. الله سبحانه تعالی می‌فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ..﴾ [مائده: 49]

ترجمه: و میان آن‌ها بر اساس آنچه الله(متعال) نازل کرده است، حکم کن و از هواهای نفسانی‌شان پیروی نکن، و از آن‌ها برحذر باش که تو را از بخشی از آنچه الله (متعال) بر تو نازل کرده است، منحرف نکنند، پس اگر روی برتافتند، بدان که الله(متعال) می‌خواهد آن‌ها را به سبب برخی از گناهان‌شان مجازات کند.

شما قربانی‌های زیادی دادید، رنج و آسیب‌های فراوانی را تحمل نموده‌اید، بسیاری از شما به شهادت رسیده‌اند و عدۀ بیشتری مجروح شده‌اند، وظیفه شما این است که این قربانی‌ها در راه برپایی حکم الله سبحانه وتعالی در زمین، یعنی خلافت راشده، به کار گرفته شود؛ نه برای جایگزینی یک نظام سکولار با نظام سکولار دیگر، حتی اگر نام و عنوان آن تغییر کند. به این ترتیب، قربانی‌های شما به نوری تبدیل خواهد شد که سرزمین شام را روشن می‌کند؛ اما اگر این قربانی‌ها تنها برای تغییر یک نظام وضعی به نظام وضعی دیگری باشد، در آن صورت، شما همانند کسی خواهید بود که پس از بافتن ریسمانی محکم، آن را از هم گسسته و به نخ‌های پراکنده تبدیل می‌کند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثاً..﴾[نحل: 92]

ترجمه: و همانند آن زنی نباشید که رشته‌اش را پس از آنکه محکم بافت، از هم گسست و آن را به حالتی پریشان و پراکنده بازگرداند...

ای مسلمانان به‌طور عام و ای اهل شام به‌طور خاص! حزب‌التحریر، که پیشرو و امینی است که به اهلش دروغ نمی‌گوید، شما را از دسیسه‌های شیاطین انسی برحذر می‌دارد؛ کسانی که می‌خواهند خون‌های ریخته‌شده شما بی‌ثمر بماند و شما به خیر خالص و پاک، یعنی حکم به آنچه الله سبحانه وتعالی نازل کرده است، دست نیابید؛ بلکه به قانون وضعی برسید که تنها نام و عنوان آن متفاوت است. به جای آنکه امتی باشید که کافران از آن حساب ببرند و بیم داشته باشند،دوباره به پیروان کافران استعمارگر و مزدوران آنان تبدیل شوید. یقیناً این امر جفای بزرگ است و پناه می‌بریم به الله سبحانه وتعالی از چنین سرنوشتی که نتیجه آن خواری در دنیا و عذاب سخت در آخرت خواهد بود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ﴾ [انعام: 124]

ترجمه: به‌زودی کسانی که جنایت کرده‌اند، دچار خواری نزد الله (سبحانه وتعالی) و عذابی سخت خواهند شد، به سبب آنچه که نیرنگ می‌زدند.

پس بکوشید تا قربانی‌های شما بیهوده از بین نرود؛ به‌ویژه آنکه شام باید عقر (مرکز)اسلام باشد، همان‌گونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را به این حقیقت بشارت داده‌اند. در حدیثی که طبرانی در المعجم الکبیر از سلمه بن نفیل روایت کرده است:

«عُقْرُ دَارِ الْإِسْلَامِ بِالشَّامِ»

ترجمه: مرکز دار اسلام در شام است.

پس تمام تلاش خود را برای ناکام کردن راه‌حل‌های سیاسی سکولار و فاسدی که کافران استعمارگر و مزدوران آن‌ها می‌خواهند بر شما تحمیل کنند، به کار گیرید، اجازه ندهید که قربانی‌های شما در این حوادث به چیزی بی‌اثر و بی‌نتیجه تبدیل شود! حزب‌التحریر را یاری کنید؛ حزبی که برای برپایی حکم اسلام و خلافت راشده تلاش می‌کند، تا با این کار، به پاداشی بزرگ و رستگاری عظیم به اراده الله سبحانه وتعالی دست یابید، آنگاه از کسانی خواهید بود که شایسته این بشارت شده‌اند:

﴿نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ [صف: 13]

ترجمه: یاری از جانب الله(سبحانه وتعالی) و فتحی نزدیک، و مژده‌ بده برای مؤمنان.

حزب‌التحریر

19جمادی الثانی1446ه.ق.

21دسامبر2024م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

ای امت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) چی کسی غیر از شما مسراء پیامبر را از نجاست یهود و تجاوز سفیه‌هان‌شان پاک می‌سازد؟!

  • نشر شده در فلسطین

(ترجمه)

بامداد روز پنچشنبه 26 دسامبر 2024م، "بن گویر" جنایت‌کار، به مسجد‌الاقصی هجوم برده و «عبادت مخصوص یهودیان» را در مطابقت با اعیان یهود در صحن آن انجام داد. او در یک چالش آشکار به امت اسلام و ارتش‌های آن گفت: «...  برای سلامتی... و پیروزی کامل سربازان‌مان دعا می‌کنم...».

مسلمانان بدون اجازه یهودیان وارد مسجدالاقصی نمی‌شوند. الاقصی امروز به کنیسه یهودیان تبدیل شده است که در آن عبادات‌شان را انجام می‌دهند، پس ای ارتش‌های مسلمان در اردن، مصر، پاکستان و ترکیه چه عزتی برای شما باقی مانده است؟! چه افتخاری برای تان باقی مانده است؟!

آنانی که مورد غضب الله سبحانه‌وتعالی قرار گرفته اند، جنایت پی جنایت مرتکب می‌شوند، خون می‌ریزند، خانه‌ها را ویران می‌کنند، ده‌ها هزار را نفر به رگبار بستند، مساجد را آتش زدند، به قبله نخست مسلمانان هتک حرمت کردند. این طایفه ویرانی را با خون و تجاوز به مقدسات را با هتک حرمت به مقدسات ترکیب می‌کنند و گذشته از آن، با اهانت به اسراء رسول‌الله صلی الله علیه وسلم بالای عقیده تمامی مسلمانان پا گذاشتند. پس کجاست شور و شجاعت مردان و حمایت مؤمنان؟!

"بن گویر" احمق یهودی، با یورش‌های مکرر خود به مسجد‌الاقصی، به صورت رژیم‌های  که بخاطر عادی‌سازی، تسلیمی و بی‌طرفی تلاش می‌کنند تُف انداخت، به ویژه آنانی که به نیابت از رژیم اردن "سرپرستی" مسجد‌الاقصی را بر عهده دارند. تا جاییکه بارها و بارها حضانت "نام‌نهاد"و آبرو و حیثیت "نداشته" شان را قبل از اینکه بر سطح و حیات مسجدالاقصی پا بگذارد، زیر پای کرد. باوجود این همه، هیچ کدام آن‌ها حتی انگشت تکان ندادند. او همچنین با اجرای مراسم خود در صحن مسجدالاقصی بی‌آبروگی مقامات بی‌شرم تشکیلات خودگردان فلسطینی را آفتابی ساخت. با این حال، او که در حال جنگ به نمایندگی از یهود در جنین و کمپ آن است و اعلام جنگ علیه فلسطین و مردم آن که هنوز از زخم های‌شان خون می‌آید و خون شان در آتش یهود جنایتکار جاری است.

ای افسران و ای سربازان، ای مسلمانان در عموم، و به ویژه ای کسانی که در جوار سرزمین مبارک و اطراف بیت‌المقدس به سر می‌برید:

 آیا در میان شما کسی نیست که آتش خشم و غرور در وجودش شعله‌ور شود و الله و رسولش را یاری کند؟! حمایت از برادران تان که خون‌شان در سرزمین مبارک ریخته می‌شود، ضمن دفاع از عقیده‌تان و تطهیر اسراء پیامبر تان بر عهده شماست. یهودیان که قبلاً مورد غضب الله سبحانه‌وتعالی قرار گرفته بودند، اینک حجت را بر خود تمام کرده اند تا الله سبحانه‌وتعالی آن را نابود سازد، چونکه آنها خون ریختند و ستم کردند.

﴿وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً﴾ [کهف:59]

ترجمه: و این است شهر و دیارهایی که اهل آن را چون ظلم و ستم کردند هلاک ساختیم و بر وقت هلاکشان موعدی معلوم مقرر گردانیدیم.

 و آنها در زمین به پخش و نشر فساد می‌پردازند و الله سبحانه‌وتعالی مفسدان را دوست ندارد. آنها مساجد را به آتش کشیده و ویران کردند و از ذکر نام الله سبحانه‌وتعالی جلوگیری کردند. اما این وعده هلاکت ستمگران و پیروزی مؤمنان بستگی به بندگان الله سبحانه‌وتعالی دارد. پس بندگان الله سبحانه‌وتعالی باشید که به آنها وعده پیروزی و رستگاری داده شده است.

﴿ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً﴾ [اسراء:7]

ترجمه: و هنگامی که وعده دوم (مجازات و عقاب فسادتان) فرا می‌رسد، (دشمنان تان را نیرو بخشیده و بر شما مسلط می‌گردانیم) تا شما را بدحال (و پریشان روزگار) سازند ( و گرد و غم اندوه بر چهره‌های تان بپاشند) و داخل مسجد(الاقصی) گردند همان گونه که در دفعه اول داخل شدند و بر هرکه و هرچه دست یابند بکشند و درهم کوبند.

پروردگارا ما را توفیق عنایت فرما تا این خیر را به دیگران برسانیم و دلهای مؤمنان را با آن گشاده بساز و برای ما از جانب خودت نصرت و پیروزی نصیب فرما. حمد و ستایش خدای را سزاست که پروردگار عالمیان است.

حزب‌التحریر سرزمین مبارک فلسطین

27 جمادی‌الثانی 1446 هـ.ق

جمعه 27 دسامبر 2024م

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

ایران، دروغگوی بزرگی که بسیاری‌ها را فریب داد!

(ترجمه)

خبر:

با عنوان «شیعیان سوری؛ "ایران بزرگ‌ترین دروغی بود که ما را فریب داد و پروژه‌اش سوریه را ویران کرد.»، روزنامه الشرق الاوسط نوشت: «شهروندان سوری از طایفه شیعه از سیاست‌های ایران در سوریه و فریب آن‌ها به‌وسیله ترساندن از دیگر اجزای جامعه سوری، به‌ویژه اکثریت اهل سنت، شکایت کردند. ایران جوانان شان را اغوا کرد و آن‌ها را به‌عنوان سوخت نظامی برای منافع خود در منطقه در قالب ملیشه‌های(به گروه‌های مسلح غیررسمی اطلاق می‌شود که معمولاً تحت فرمان‌برداری دولت‌ها یا گروه‌های خاص قرار نمی‌گیرند و خودمختار عمل می‌کنند) سپاه پاسداران به کار گرفت و سپس آن‌ها را رها کرد.

مصاحبه‌شوندگان بر این باور بودند که ایران بزرگ‌ترین دروغی بود که پروژه‌اش سوریه را نابود کرد، مردم آن را از هم جدا نمود و طوایف شیعه و علوی را به مهره‌هایی برای پروژه ولایت فقیه تبدیل کرد. این اقدام باعث تعمیق شکاف با اکثریت مردم سوریه شد و فرزندان این طوایف را به سوختی برای جنگ بی‌حاصل علیه انقلابی تبدیل کرد که طیف‌های مختلف مردم سوریه را متحد کرده بود.

ایرانی‌ها برخی از شیعیان سوری را با وعده‌های دروغین درباره آزادسازی قدس فریب دادند؛ در حالی‌که هدف اصلی تحقق منافع ایران و استفاده از اراضی سوریه برای انتقال سلاح به حزب‌الله لبنان و شعله‌ور کردن خشونت‌های فرقه‌ای بود.»

تبصره:

این واقعیت نظام ایران است؛ بلکه حتی بدتر از آن؛ نظامی که از همان روز نخست بر پایه فرقه‌گرایی بنا شد. میان مسلمانان تفرقه انداخت، اتحاد آن‌ها را از هم گسیخت و بذر کینه و اختلاف را در میان‌شان کاشت، پرورش داد و تغذیه کرد تا رشد کرده، بزرگ شود و به ثمر بنشیند. بسیاری از ساده‌لوحان و عوام فریب خوردند و بر اساس آن جنبش‌ها، انجمن‌ها و مراکزی شکل گرفت که فتنه را در میان مسلمانان گسترش داد. این فتنه سبب شد مسلمانان از دشمن اصلی خود، یعنی استعمار، غافل شوند و به نزاع با یکدیگر درگیر شوند؛ نزاعی فرقه‌ای که خواسته شده همیشه شعله‌ور بماند و کینه‌ها و دشمنی‌های تاریخی کور را زنده نگهدارد.

در مقابل این نظام آخندی، برخی از حاکمان دیگر مانند حاکمان آل سعود تلاش کردند تا احزاب، انجمن‌ها و مراکزی تشکیل دهند که جوانان مسلمان را درگیر جنگ‌های ساختگی کنند. ظاهر این جنگ‌ها دفاع از دین و اهل سنت والجماعت بود؛ اما در اصل هدف آن‌ها منحرف کردن مسلمانان از دشمن واقعی‌شان، یعنی استعمار بود که عامل بدبختی‌ها و مصیبت‌هاست. این امر موجب شد تا مسلمانان از تلاش برای تغییرات لازم که می‌تواند استعمار و کفر را از سرزمین‌های مسلمانان ریشه‌کن کند، منصرف شوند و به درگیری‌های فرقه‌ای میان سنی و شیعه مشغول شوند. در حالی‌که هر دو نظام، دشمن اسلام هستند، از اهل بیت رسول الله صلی‌الله علیه وسلم و تمام صحابه گرامی متنفرند، با اهل سنت نبرد دارند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از بازگشت سنت رسول الله صلی‌الله علیه وسلم به میدان زندگی به کار می‌گیرند. این دو نظام(ایران و سعودی) از همه دورتر از محبت رسول الله صلی‌الله علیه وسلم، اهل بیت پاک او و صحابه بزرگوارش هستند.

این‌ها نظام‌هایی هستند که آمریکا را ولی خود برگزیده‌اند و در خدمت منافع آن و اجرای نقشه‌هایش عمل کرده‌اند. در رأس این نقشه‌ها جنگ با اسلام و جلوگیری از وحدت مسلمانان قرار دارد. این نظام‌ها پشت سر شعارهای فریبنده‌ای پنهان شده‌اند که عوام را فریب می‌دهند و احساسات ساده‌لوحان را تحریک می‌کنند، مانند مسئله آزادسازی قدس و دفاع از اهل سنت و جماعت. این شعارها بسیاری را جذب کردند، اما ذهن‌ها را فریب داده و چشمانشان را کور کردند. نتیجه آن شد که مردم در پی این خیانت‌ها و ظلم‌ها گرفتار تفرقه، عذاب، جنایت و فساد شد، چیزی که امت به خاطر این مستبدان و حاکمان وفادار به غرب تجربه کردند.

آنچه که در گزارش بالا توسط افرادی که نظرشان مورد بررسی قرار گرفته است، تنها بخشی اندک از حجم گسترده‌ای از جنایات و دروغ‌های نظام ایران است و این وضعیت در مورد سایر رژیم‌های حاکم بر کشورهای اسلامی نیز صدق می‌کند. خدمات بزرگی که نظام ایران به آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه، خلیج فارس، یمن و لبنان ارائه کرده، تنها نمونه‌هایی از موارد بسیار زیاد است.

بلی، ایران یک دروغ بزرگ است، دروغ دوران ما، هم‌چنان که سایر رژیم‌ها، به‌ویژه آن‌هایی که ادعای محبت و حمایت از اهل سنت و جماعت دارند، همه‌شان دوستان غرب و دشمنان اسلام و مسلمانان هستند.

نویسنده: انجینیر/مهندس باهر صالح

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه