جمعه, ۲۷ شوال ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۴/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

مرزهای ملی در صدد نابود شدن قرار گرفته اند

  • نشر شده در حزب

(ترجمه)

سال‌هاست که ما از لحاظ فکری درک کرده‌ایم که بازگشت خلافت مرزهای ملی ای را که بر بالای امت اسلامی تحمیل شده‌است، نابود خواهد کرد. ما درک نموده‌ایم که زندگی من‌حیث یک امت، تحت یک نظام، فرض است و این چیزی بود که در زمان نخستین خلافت متحقق گردید.

اما ما در تعجب هستیم که چگونه این امر (نابودی مرزها توسط خلافت) ممکن است. پس از یک قرن زندگی تحت حاکمیت نظام سرمایه‌داری، برای ما گفته میشد که مرزهای ملی برای بهبودی ما می‌باشد، تعجب می‌کنیم که چگونه تغییری ممکن خواهد بود. غرب و مزدوران اش برای ما آموزش داد که یگانه راه برای دست‌یافتن به "آزادی" ایجاد دولت‌های ملی است که در آن حاکمیت از آنِ مردم، توسط مردم و برای مردم است. با توجه به این امر، این مسئله به آخرین دستاورد ما تبدیل شده است، چیزی که مردم در سراسر دنیای استعماری در اواسط قرن 1900م شروع به تلاش برای رسیدن به آن کردند. به ما گفته شد که هر کسی که با این مفکوره مبارزه کند، به عنوان افراطی، تروریست و تهدید برای جهان و ارزش‌های آن شناخته می‌شود.

فلهذا، ما بدین طرز فکر ایمان آوردیم و برای آن جنگیدیم. جنبش‌های استقلال‌طلب در سراسر امپراتوری‌های بریتانیا و سایر امپراتوری‌های غربی شکل گرفتند. کشت و خون برپا شد تا باشد که از حاکمیت استعماری، دخالت خارجی، استثمار و بدبختی رهایی یابیم. در تمام سرزمین‌های اسلامی، حاکمان دیدگاه‌هایی ملی گرایی/نشنلیزم را به اسلام پیوند دادند و به ما گفتند که آن‌ها دو روی یک سکه اند.

ما آن را باور کردیم، حتی وقتی تصمیمات مشکوکی که توسط حاکمان ما یا توسط نظم بین‌المللی گرفته می‌شد را دیدیم. تصمیماتی که برای آزاد کردن ما نبودند، بلکه برای استثمار  و نگه داشتن ما تحت قبضه آمریکا و مزدوانش  بود. تصمیماتی از قبیل تهاجمات غیرقانونی به عراق و افغانستان، قرضه‌های استثماری مبتنی بر سود توسط صندوق بین‌المللی پول و دیگر نهادهای بین‌المللی، تصمیماتی از قبیل جنگ‌ها در یمن، میانمار و سودان – اگر به چند مورد اشاره کنیم.

اما غزه تمام این‌ها را تغییر داد. از خیر الله سبحانه‌وتعالی و فداکاری مردم فلسطین، می‌توانیم دروغ‌ها را استماع کنیم و به چشم سر مشاهده کنیم. ما می‌توانیم ببینیم که چگونه مفکوره‌های ملی و تقسیم سرزمین‌های اسلامی منجر به تأسیس "اسرائیل" و نابودی وحشتناک بسیاری از فلسطینیان گردید. ما می‌توانیم ببینیم که چگونه این مفکوره‌ها مسلمانان را از هم جد کرد، به کفار اجازه داد که ما را علیه یکدیگر قرار دهند و سیاست "تفرقه بی‌انداز و حکومت کن" را اجرا کنند.

برای ما بارها و بارها گفته شده است که "امت اسلامی" یک ایده محض است که اصلاً واقعیت ندارد- چونکه مسلمانان در سراسر جهان فاقد افکار و دیدگاه‌های واحد اند. به ما گفته شده است که جدا از تقسیمات ملی و نشنلستی در میان ما اختلافات زیادی از جمله شیعه و سنی وجود دارد که هرگز تحت یک نظام وحدت نمی‌یابند.

اما حوادثی که پس از 7 اکتوبر رخ داد، همه این دیدگاه‌ها را غلط و باطل ثابت کرد - زیرا تمام امت اسلامی در فراخوانی برای پاسخ به فلسطین متحد شدند. ما به جناح‌ها اهمیت ندادیم؛ ما به تفاوت‌های کوچکی که غرب بین ما تشدید کرده بود، اهمیت ندادیم. آنچه برای ما مهم بود، یافتن راه‌حلی برای وحشت‌هایی بود که مردم، کودکان، در غزه تجربه می‌کردند. و دیری نگذشت که فهمیدیم  راه‌حل دو ملت نمی‌تواند مشکلات مردم فلسطین را حل کند، پس ما با یک صدا برای جهاد ندا سر دادیم.

اکنون، مجاهدین شجاع در سوریه یک قدم فراتر گذاشته اند. آن‌ها بشار اسد، دیکتاتور وحشتناکی که به غرب در سرکوب مردم سوریه و غزه کمک کرده بود، را سرنگون کردند و هنگامی که او را سرنگون کردند، شروع به فراخوانی برای اسلام - برای یک پاسخ متحد به غزه و برای تأسیس دوباره دولت اسلامی کردند.

اکنون، آیا مسئولیت ما به عنوان برادران و خواهران مسلمان آن‌ها نیست که این دعوت را اجابت کنیم؟ از ارتش‌های کشورهای خود بخواهیم که به این دعوت پاسخ مثبت دهند؟ از دغل‌کاری دروغ‌های ملی گرایی و وطن‌پرستی خودداری کنیم؟

ابو داود از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت می‌کند که حضرتش فرمودند:

«لَيْسَ مِنَّا مَنْ دَعَا إِلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ قَاتَلَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ مَاتَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ»

ترجمه: از ما نیست کسی که به سوی عصبیت (نشنلیزم/قبیله‌گرایی) دعوت می‌کند، یا برای عصبیت می‌جنگد و یا برای عصبیت می‌میرد.

و در حدیث دیگری رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم با اشاره به ننشنلیزم، نژادپرستی و وطن‌پرستی می‌فرماید: «دَعُوهَا فَإِنَّهَا مُنْتِنَةٌ» آن (عصبیت) را رها کنید، چونکه فاسد است. [مسلم و بخاری]

چراکه غرب و مزدورانش با دیدن نشانه‌های بازگشت به اسلام دو برابر سخت‌تر برای دغل‌کاری، دو دلگی و تفرقه‌اندازی در میان ما کار می‌کنند. آن‌ها همواره از این نشانه‌ها نظارت می‌کنند، زیرا تهدیدی که بازگشت اسلام برای قدرت آن‌ها ایجاد می‌کند را می‌بینند. ما می‌بینیم که چگونه امریکا بلافاصله به آنچه در سوریه اتفاق می‌افتد واگنش نشان داد. بیانیه‌ها و ملاقات‌های آن‌ها با حاکمان اردن و بقیه خاورمیانه، نشان می‌دهد که آن‌ها در تلاش اند تا اطمینان حاصل کنند از اینکه در سرکوب حمایت احتمالی از مجاهدین در سوریه و دعوت آن‌ها برای جهاد و احیای مجدد خلافت تنها نیستند.

با توجه به این موضوع، برخی ممکن است بپرسند؛ اگر تلاش برای احیای مجدد خلافت و ارسال ارتش‌های مسلمان به غزه نتیجه ندهد - نمی‌توانیم مطمئن باشیم که موفق خواهیم شد.

اما آیا مسئولیت ما این نیست که تلاش کنیم، و برای رسیدن به چنین هدف والایی دست به کار شویم و سپس ایمان داشته باشیم که نتیجه از جانب الله سبحانه‌وتعالی است؟

﴿وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾  [انفال:30]

ترجمه: و (به یاد آر) وقتی که کافران با تو مکر می‌کردند تا تو را به بند کشند یا به قتل رسانند یا از شهر بیرون کنند، و آنها (با تو) مکر می‌کنند خدا هم (با آنها) مکر می‌کند و خدا بهتر از هر کس مکر تواند کرد.

آیا مسئولیت ما این نیست که از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم پیرویکنیم، برای زندگی تحت حکومت اسلامی تلاش کنیم و بر سایر دیدگاه‌ها و گزینه‌ها دست رد بزنیم؟ همان‌گونه که در حدیث مشهور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم مشاهده کردیم، زمانی که  پیشنهاد قریش را مبنی بر ادامه حکومت در کنار حکومت اسلامی رد کرد و گفت:

«لَوْ وَضَعُوا الشَّمْسَ فِي يَمِينِي، وَالْقَمَرَ فِي يَسَارِي عَلَى أَنْ أَتْرُكَ هَذَا الْأَمْرَ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ، أَوْ أَهْلِكَ فِيهِ، مَا تَرَكْتُهُ»

ترجمه: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارند مبنی بر اینکه این مسیر (دعوت) را ترک کنم، قطعاً نخواهم پذیرفت، تا زمانی که الله مرا پیروز گرداند یا در این مسیر از بین خواهم رفت.

باشد که در روز قیامت زمانی که مردم غزه طالب عدالت می‌شوند، سرهای خود را بالا بگیریم و بگوییم بله، ما شما را فراموش نکردیم. ما برای شما جنگیدیم و دروغ‌هایی که پس از فداکاری شما به ما خورانده شد را باور نکردیم؟

نویسنده: فاطمه مصعب

برای دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

12 جمادی‌الثانی 1446 هـ.ق

14 دسامبر 2024م

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

«صلُّوا بالليل والناس نيام، تدخلوا الجنة بسلام؛ شب هنگام نماز بخوانید، در حالی‌که مردم در خواب اند تا با امنیت وارد جنت شوید!»

  • نشر شده در تثقیفی

(ترجمه)

رسول الله صلی الله علیه وسلم امت خود را به قیام شب ترغیب کرده‌اند؛ به دلیل فضائل، خیرات، برکات و رحمت‌هایی که در آن نهفته است. قیام شب باعث اجابت دعاها، برآورده شدن حاجات، رفع بیماری‌ها و گشایش درهای خوبی‌ها و کرامت‌ها می‌شود...

از مغیره بن شعبه رضي الله عنه نقل شده که چنین می‌فرمود:

«قام النبي حتى تورمت قدماه، فقيل له: قد غفر الله لك ما تقدَّم من ذنبك وما تأخَّر ؟ قال : «أفلا أكون عبدًا شكورًا!» (رواه البخاري ومسلم والنسائي)

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم در شب‌ها به قدری نماز می‌خواندند که پاهای مبارک‌شان متورم می‌شد. به ایشان گفته شد: الله سبحانه وتعالی برای شما تمامی گناهان گذشته و آینده را بخشیده است، رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ می‌فرمودند؛ آیا نباید بنده‌ شکرگزاری باشم؟!

از ابو هریره رضي الله عنه نقل شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«أفضل الصيام بعد رمضان شهر الله المُحرَّم، وأفضل الصلاة بعد الفريضة صلاة الليل» (رواه مسلم وأبو داود، والترمذي، والنسائي وابن خزيمة في صحيحه(

ترجمه: بهترین روزه بعد از ماه رمضان، روزه در ماه الله (سبحانه وتعالی ماه مُحرَّم) است و بهترین نماز بعد از نماز فرض، نماز شب است.

از عبدالله بن سلام رضي الله عنه نقل شده که چنین می‌گفت:

«أول ما قدم رسول الله المدينة، انجفل الناس إليه، فكنتُ فيمَن جاءه، فلما تأملتُ وجهَه، واستبنتُه عرفت أن وجهه ليس بوجه كذَّاب، قال: فكان أول ما سمعتُ من كلامه أن قال: «أيها الناس أفشوا السلام، وأطعموا الطعام، وصلوا الأرحام، وصلُّوا بالليل والناس نيام تدخلوا الجنة بسلام» (رواه الترمذي)

ترجمه: هنگامی که رسول الله صلی الله علیه وسلم به مدینه وارد شدند، مردم به سوی ایشان شتافتند و من نیز از جمله کسانی بودم که به نزد ایشان رفتم. هنگامی که به چهره‌ی ایشان نگاه کردم و آن را دقیق‌تر بررسی کردم، دریافتم که چهره‌ی ایشان چهره‌ی دروغگو نیست. اولین چیزی که از سخنان ایشان شنیدم این بود که فرمودند: «ای مردم، سلام را بین خود منتشر کنید، طعام بدهید، رحم‌ها را وصل کنید (صلۀ رحم را بر قرار کنید) و شب‌ها نماز بخوانید، در حالی که مردم در خواب هستند تا با امنیت وارد جنت شوید.

سعید بن مسیب می‌گوید: «مردی که شب‌زنده‌داری می‌کند، الله سبحانه وتعالی در چهره‌اش نوری قرار می‌دهد که هر مسلمانی او را دوست خواهد داشت. حتی کسی که او را ندیده باشد، می‌گوید: من این مرد را دوست دارم. هنگامی که از حسن بصری پرسیدند: «چرا چهره‌های شب‌زنده‌داران از زیباترین چهره‌هاست؟» وی در جواب گفت: «چون آن‌ها با الله سبحانه وتعالی خلوت می‌کنند و الله سبحانه وتعالی از نور خود آن‌ها را پوشش می‌دهد.»

از معاذ بن جبل رضي الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«ما من مسلم يبيت طاهرًا، فيتعار من الليل، فيسأل الله خيرًا من أمر الدنيا والآخرة إلا أعطاه الله إياه » (رواه أبو داود، ورواه النسائي، وابن ماجة(

ترجمه: هیچ مسلمانی نیست که شب را در حالت طهارت سپری کند و در شب برخیزد و از الله سبحانه وتعالی برای خیرات دنیا و آخرت درخواست کند، مگر این‌که الله سبحانه وتعالی درخواست او را برآورده می‌سازد.

از جابر رضي الله عنه نقل شده است که گفت، از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که چنین می‌فرمودند:

«إن في الليل لساعة لا يوافقها رجل مسلم يسأل الله خيرًا من أمر الدنيا والآخرة إلا أعطاه إياه، وذلك كل ليلة» (رواه مسلم)

ترجمه: در شب ساعت خاصی هست که هر مسلمان در آن ساعت از الله سبحانه وتعالی برای خیرات دنیا و آخرت درخواست کند، الله سبحانه وتعالی حتماً درخواست او را برآورده می‌سازد و این ساعت هر شب وجود دارد.

از عقبه بن عامر رضي الله عنه نقل شده است که گفت؛ از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که چنین می‌فرمودند:

«الرجل من أمتي يقوم من الليل يعالج نفسه إلى الطهور، وعليه عُقَد، فإذا وضَّأ يديه انحلت عقدة، وإذا وضّأ وجهه انحلت عُقدة، وإذا مسح رأسه انحلَّت عُقدة، وإذا وضَّأ رجليه انحلت عقدة، فيقول الله عز وجل للذين وراء الحجاب : انظروا إلى عبدي هذا يُعالج نفسه يسألني، ما سألني عبدي هذا فهو له» (رواه أحمد وابن حبان في صحيحه، واللفظ له)

ترجمه: هر مردی (شخصی) که از امت من در شب برمی‌خیزد و خود را برای وضو آماده می‌کند، بر او گره‌هایی بسته شده است، وقتی دست‌هایش را می‌شوید، یک گره باز می‌شود، وقتی صورتش را می‌شوید، گره دوم باز می‌شود، وقتی سرش را مسح می‌کند، یک گره دیگر باز می‌شود و هنگامی که پاهایش را می‌شوید، تمام گره‌ها باز می‌شود. سپس الله عزوجل به فرشتگان پشت حجاب می‌فرماید: به بنده من نگاه کنید که خود را به مشقت می‌اندازد و از من درخواست می‌کند، آنچه بنده‌ام از من بخواهد، برای او فراهم خواهد بود.

از ابو امامه باهلی رضي الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«عليكم بقيام الليل؛ فإنه دأب الصالحين قبلكم، وقُربة إلى ربكم ومكفرة للسيئات ومنهاة عن الإثم» (رواه الترمذي)

 ترجمه: بر شما باد قیام شب (به سوی قیام شب بشتابید)؛ زیرا این عمل راه و روش نیکان پیش از شما بوده است، وسیله‌ای برای تقرب به پروردگارتان، کفاره گناهان و بازدارنده از گناه است.

از عبدالله بن عمرو بن عاص رضي الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«أحب الصلاة إلى الله صلاة داود، وأحب الصيام إلى الله صيام داود؛ كان ينام نصف الليل، ويقوم ثلثه، وينام شدسه، ويصوم يومًا، ويُفطر يومًا» (رواه البخاري ومسلم وأبو داود، والنسائي، وابن ماجة)

ترجمه: محبوب‌ترین نماز نزد الله سبحانه وتعالی نماز داود علیه‌السلام است و محبوب‌ترین روزه نزد الله سبحانه وتعالی روزه داود علیه‌السلام است. او نیمی از شب را می‌خوابید، یک‌سوم آن را قیام می‌کرد و سپس نیز یک‌ششم باقی‌مانده را می‌خوابید. او یک روز روزه می‌گرفت و یک روز افطار می‌کرد.

از ابو هریره و ابو سعید رضي الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«إذا أيقظ الرجل أهله من الليل فصليا، أو صلى ركعتين جميعًا، كُتبا في الذاكرين والذاكرات» (رواه أبو داود)

ترجمه: هرگاه مردی شب هنگام همسر خود را بیدار کند و هر دو نماز بخوانند یا هر یک دو رکعت نماز بخواند، در زمره ذکرکنندگان مرد و زن مکتوب خواهند شد.

از سهل بن سعد رضي الله عنهما نقل شده است که چنین می‌گفت:

جاء جبريل إلى النبي صلى الله عليه وسلم فقال: «یا محمد، عش ما شئت فإنك ميت، واعمل ما شئتَ فإنك مجزي به، وأحبب من شئت فإنك مفارقه، واعلم أن شرف المؤمن قيام الليل، وعزّه استغناؤه عن الناس» (رواه الطبراني في الأوسط)

ترجمه: جبرئیل به نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: «ای محمد، هرچقدر می‌خواهی زندگی کن، اما بدان که در نهایت خواهی مُرد؛ هرچه می‌خواهی عمل کن، اما بدان که بر اساس آن جزا داده خواهی شد؛ هرکه را می‌خواهی دوست بدار، اما بدان که از او جدا خواهی شد و بدان که شرف مؤمن در قیام شب است و عزت او در بی‌نیازی از مردم.

از ابن عباس رضي الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«أشرافُ أمتي حملة القرآن، وأصحاب الليل» (رواه ابن أبي الدنيا، والبيهقي(

 ترجمه: شریف‌ترین افراد امت من حاملان قرآن و شب‌زنده‌داران هستند.

از ابو درداء رضي الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«ثلاثة يُحبُّهم الله ويضحك إليهم، ويستبشر بهم: الذي إذا انكشفت فئة قاتل وراءها بنفسه لله عز وجل: فإما أن يُقتل، وإما أن ينصره الله عز وجل ويكفيه، فيقول: انظروا إلى عبدي هذا كيف صبر لي بنفسه؟ والذي له امرأة حسنة، وفراش لين حسن، فيقوم من الليل، فيقول: يذَرُ شَهوته ويذكرني، ولو شاء رقد. والذي إذا كان في سفر، وكان معه ،ركَب فسَهِروا، ثم هجعوا فقام من السحر في ضراء وسراء» (رواه الطبراني في الكبير بإسناد حسن(

ترجمه: سه گروه هستند که الله سبحانه وتعالی آن‌ها را دوست دارد، به آنان می‌خندد و از آنان خشنود می‌شود: کسی که وقتی سپاه اسلام شکست می‌خورد، خود را برای الله عزوجل در میدان جنگ قرار می‌دهد، خواه کشته شود، خواه الله عزوجل او را پیروز کرده و حفظ کند، و الله می‌فرماید: به بنده من نگاه کنید که چگونه برای من صبر کرد. کسی که همسر زیبا و بستر نرم و راحت دارد، اما شب از خواب برمی‌خیزد و می‌گوید: شهوت و راحتی خود را رها کردم و به یاد الله سبحانه وتعالی برخاستم. و کسی که در سفر است و همراهانش پس از بیداری شب به خواب می‌روند، اما او در سحرگاه، در سختی یا آسایش، به عبادت برمی‌خیزد.

از ابن مسعود رضي الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«عجب ربنا تعالى من رجلين: رجل ثار عن وطائه ولحافه من بين أهله وحبه إلى صلاته، فيقول الله جل وعلا: انظروا إلى عبدي، ثار عن فراشه ووطائه من بين حبه وأهله إلى صلاته رغبةً فيما عندي، وشفقة مما عندي، ورجل غزا في سبيل الله، وانهزم أصحابه وعلم ما عليه في الانهزام ، وما له في الرجوع، فرجع حتى يُهريق دمه، فيقول الله: انظروا إلى عبدي، رجع رجاءً فيما عندي، وشفقةً مما عندي، حتى يُهريق دمه» (رواه أحمد)

ترجمه: پروردگار ما تعالی از دو مرد شگفت‌زده می‌شود: مردی که از رخت‌خواب و لحاف خود، در میان خانواده و محبوبانش، برای نماز برخیزد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید: به بنده من نگاه کنید که چگونه از بستر و لحافش، در میان محبوبان و خانواده‌اش، به سوی نماز برخاسته است، به امید آن‌چه نزد من است و از ترس آن‌چه نزد من است و مردی که در راه الله سبحانه وتعالی جهاد می‌کند و یارانش شکست خورده‌اند. او از پیامد شکست آگاه است و نیز از پیامد بازگشت به میدان، اما بازمی‌گردد تا خونش ریخته شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید: به بنده من نگاه کنید که به امید آن‌چه نزد من است و از ترس آن‌چه نزد من است، بازگشت تا خونش ریخته شود.

از عبدالله بن ابی قیس رضي الله عنه نقل شده که عایشه رضي الله عنها چنین گفت است:

«لا تدع قيام الليل؛ فإن رسول الله صلى الله عليه وسلم كان لا يدعه، وكان إذا مرض أو كسل صلى قاعدًا» (رواه أبو داود وابن خزيمة في صحيحه(

ترجمه: قیام شب را ترک مکن؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم هرگز آن را ترک نمی‌کردند، و اگر بیمار می‌شدند یا احساس کسالت می‌کردند، نماز را در حالت نشسته اداء می‌کردند.

هم‌چنین از عایشه رضي الله عنها روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«ما من امرئ تكون له صلاة بليل، فيغلبه عليها نوم، إلا كتب الله له أجر صلاته وكان نومه عليه صدقة» (رواه مالك، وأبو داود، والنسائي(

ترجمه: هیچ فردی نیست که نمازی برای شب داشته باشد و خواب بر او غلبه کند، مگر این‌که الله سبحانه وتعالی پاداش نماز او را برایش می‌نویسد و خواب او را برایش صدقه قرار می‌دهد.

برگرفته از شماره 458-459 مجله الوعي - سال سی‌ونهم، ربیع‌الاول – ربیع‌الثانی 1446 ه.ق.

مصادف با اکتبر – نوامبر 2024 میلادی.

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

جواب سوال

 

(ترجمه)

به جواب عبدالله الحداد

سوال:

السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته!

الله سبحانه وتعالی اوقات شما را به خیر و سعادت داشته باشد و عمر طولانی برای شما در طاعت الله و رسولش ارزانی فرماید! از الله بزرگ که صاحب عرش بزرگ است، می‌خواهم دولت خلافت راشدۀ ثانی را در حالی  برای ما نصیب کند که شما دارای صحت  وعافیت کامل باشید.

سوالم اینست: آیا پرداخت زکات برای خواهر و دختر جائز است؟

جواب:

وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته!

1- اسلام نفقه را بر فقیر واجب گردانیده و این مسأله را نسبت به فقیر و کسی‌که بر آن نفقه واجب می‌باشد بیان کرده است.

در ورد کتاب نظام اقتصادی صفحۀ 204-211 چنین ذکر شده است:

«حاجات اساسی که عدم مرفوع شدن آن‌ها فقر پنداشته می‌شود، غذاء، لباس و مسکن است، غیر از این موارد موارد دیگر از جمله نیازهای کمالیه به حساب می‌آیند. پس کسی‌که حاجات کمالیه‌اش مرفوع نشود، فقیر پنداشته نمی‌شود.

اسلام مرفوع نمودن و پوره نمودن این موارد ضروری را فرض نموده، اگر شخص خودش توان پوره نمودن این موارد را داشته باشد، بر وی لازم است که پوره نماید؛ اما در صورتی‌که خودش توان پوره نمودن این موارد را نداشته باشد، به دلیل این‌که مالی نداشت و یا امکان به دست آوردن این موارد ضروری برایش ممکن و مقدور نبود، شریعت مبین اسلام همکاری‌اش را بالای غیرش واجب گردانیده تا این موارد ضروریه‌اش مرفوع گردد. شریعت مبین اسلام چگونگی همکاری شخص را در این موارد بیان کرده و بر اقارب آن از ورثه واجب نموده است. الله متعال فرموده است:

﴿وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ﴾ [بقره: 233]

ترجمه: و برعهدۀ پدران است تأمین خوراک و پوشاک مطابق به عرف و هیچ‌کس جز به اندازۀ توانش مکلف نمی‌شود، نه هیچ مادری به خاطر فرزندش زیان ببیند و نه هیچ پدری به خاطر فرزندش ضرر ببیند و بر وارث نیز مشابه همین تعهدات است.

یعنی این‌که بر وارث مانند مولود له(پدر) واجب است که نفقۀ شخص را بدهد؛ البته منظور از وارث، وارث بالفعل نیست؛ بلکه منظور از وارث کسی است که مستحق میراث آن باشد. اگر شخص اقارب نداشت که بر آن نفقه را بالایش واجب کرده است، در این صورت نفقۀ آن بر بیت‌المال لازم می‌شود. در باب زکات از ابوهریره روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«مَنْ تَرَكَ مَالاً فَلِوَرَثَتِهِ وَمَنْ تَرَكَ كَلّاً فَإِلَيْنَا» (مسلم)

ترجمه: کسی‌که مالی را به جا گذاشت، برای ورثه آن است و کسی‌که مالی را به جا گذاشت بدون این‌که وارث داشته باشد، پس مال آن برای ما( دولت سپرده) می‌شود.

کَل به کسی گفته می‌شود که فرزند پدر و مادری ندارد.» پایان.

2- اما کسی که از اقارب نفقه بر آن واجب است قرار ذیل است: در "موسوعة الفقهیة الکویتیة" صفحۀ 68-8267 آمده است: «اصناف کسانی که پرداخت زکات برای شان جائز نیست... هرکسی که زکات دهنده به آن نسبت داده می‌شود و یا آن شخص به زکات دهنده از جهت ولادت نسبت داده می‌شود که اصول شخص یعنی پدر و مادر و پدرکلان و مادرکلان شخص را شامل می‌شود؛ خواه وارث باشند  وخواه نباشند، هم‌چنان اولاد و اولاد آن را به هر درجۀ که پائین برود شامل می‌شود. احناف گفتند: به دلیل اینکه منافع املاک در بین شان با هم پیوند دارد و این مذهب احناف و حنابله است.

اما برای سائر اقارب که عبارت از حواشی یعنی برادران، خواهران، کاکاها، عمه‌ها، ماماها، خاله‌ها و اولاد شان است پرداخت زکات هیچ مانع ندارد، اگرچه بعضی در تحت نفقۀ آن باشد به دلیل قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«الصّدقة على المسكين صدقة، وهي على ذي الرّحم اثنتان: صدقة وصلة»

ترجمه: صدقه بر مسکین صدقه است در حالی که بر ذوالارحام دو چیز حساب می‌شود، صدقه و صلۀ رحم.

این مذهب احناف است و نظر اولی حنابله نیز می‌باشد.

اما در نزد مالکیه و شافعیه اقارب که نفقۀ شان بر مزکی و یا زکات دهنده واجب است پرداخت زکات برای شان جائز نیست. آنانی که نفقۀ شان در نزد مالکیه واجب است پدر و مادر است نه پدرکلان و مادرکلان و هم‌چنان نفقۀ پسر و دختر واجب است نه اولادشان و نفقۀ پسر تا زمانی‌که صغیر باشد و نفقۀ دختر تا زمانی‌که ازدواج نماید و مدخول‌بهای شوهرش قرار گیرد لازم است؛ اما کسانی‌که نفقۀ شان از دیدگاه شافعیه لازم است همانا اصول و فروع می‌باشند.»

3- چنانچه می‌بینید در مورد پرداخت زکات برای دختر در نزد فقهاء نظریات مختلفی وجود دارد؛ زیرا دختر از جملۀ فروع است و علاوه بر آنکه از دیدگاه فقهاء ثابت است که مزکی و یا زکات دهنده بر آن کسانی‌که نفقۀ شان بالای وی واجب است، باید از مال زکات خویش ندهد؛ بلکه از مال غیر زکاتش پرداخت کند؛ اختلاف در مورد این است که نفقه بر چی کسانی از اصول و فروع واجب است؟

بعضی از فقهاء تصریح داشتند که: «اصناف کسانی که پرداخت زکات برای شان جائز نیست، اصول شخص است که همانا پدر، مادر، پدرکلان و مادرکلان هستند، خواه وارث باشند و خواه نباشند، هم‌چنان اولاد و اولاد آن، اگرچه پائین بروند. احناف گفتند به دلیل اینکه منافع املاک شان در بین شان با هم ارتباط دارد این مذهب احناف و حنابله است.»

بعضی از فقهاء می‌گویند:«کسانی که نفقۀ شان در نزد مالکیه واجب است پدر و مادر هستند نه پدرکلان و مادر کلان، هم‌چنان پسر و دختر است نه فرزندان شان و نفقۀ پسر تازمانی لازم است که صغیر باشد و نفقۀ دختر تا زمانی لازم است که ازدواج نموده و مدخول بهای شوهر قرار گیرد.»

 بعضی از فقهاء گفتند: «کسی‌که نفقه‌اش در نزد شافعیه لازم است اصول و فروع می‌باشند...»

حالا به جواب سوال شما که گفته بودید: «آیا پرداخت زکات برای خواهر و دختر از مال زکات جائز است» به قرار ذیل می‌پردازیم:

1- نسبت به دختر:

الف- وقتی دختر شوهردار نبوده و با پدر خود زندگی کند، نفقۀ آن بالای پدرش لازم است. لذا پدر نفقۀ دخترش را باید از مال خودش پرداخت کند نه از مال زکاتش.

ب: وقتی دختر شوهر داشته باشد و شوهر آن موسر یعنی کفاف زندگی اش را داشته باشد و نفقۀ زنش را پرداخت کند، در این صورت پرداخت زکات برای دختر جائز نیست؛ اگرچه دختر فقیر باشد؛ زیرا دختر به اعتبار دارای شوهرش غنی پنداشته می‌شود.

نووی در "المنهاج" گفته است: «شخصی که به سبب نفقۀ یکی از اقاربش و یا شوهرش کفاف زندگی کند بنا بر نظریۀ صحیح‌تر اینست که فقیر و مسکین پنداشته نمی‌شود.» ختم

ج- وقتی دختر شوهر داشته باشد و فقیر نیز باشد و شوهرش نیز از پرداخت نفقه عاجز باشد؛ در این صورت ابن قدامه در "المغنی" گفته است: «اگر زن شوهرِ توان‌مندی در پرداخت نفقۀ داشت و نفقه را برایش پرداخت می‌نمود، پرداخت زکات برای آن زن جائز نیست؛ زیرا کفاف زندگی‌اش با مال و نفقۀ شوهرش حاصل می‌شود و این زن مانند کسی است که زمینی دارد و از محصول زمین‌اش کفاف زندگی می‌کند و اگر نفقه برایش نمی پرداخت، پرداخت زکات برایش جائز است و این زن مانند کسی است که ملک عقاری دارد؛ ولی منفعت آن تعطیل شده است و اما احمد عین همین مسأله را تصریح نموده است.» ختم

نظری را که من به خاطر بیرون رفت از این اختلاف ترجیح می‌دهم، اینست که اگر شوهر دختر فقیر باشد، زکات برای شوهر دختر فقیره داده شود و بعداً همان شوهر به زن خود از مال زکاتی که گرفته پرداخت کند؛ اما اعطاء برای دختر باید از مال غیر زکات باشد.

2- جواب نسبت به خواهر قرار ذیل است:

اگر خواهرت در خانه‌ات زندگی می‌کند و شما نفقۀ آن را پرداخت می‌کنید، در این صورت جائز نیست که مال زکات تان برایش پرداخت گردد، اما در صورتی که خواهر شوهردار باشد و شوهر آن فقیر باشد، در این صورت نه تنها که پرداخت زکات برایش جائز است؛ بلکه بهتر این است که زکات مال خود را برای آن پرداخت کنید؛ به دلیل این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«الصَّدَقَةُ عَلَى الْمِسْكِينِ صَدَقَةٌ، وَهِيَ عَلَى ذِي الرَّحِمِ ثِنْتَانِ صَدَقَةٌ وَصِلَةٌ» (ترمذی روایت کرده است)

ترجمه: صدقه برای مسکین صدقه است و برای محارم دو چیز به حساب می آید؛ صدقه و به جا آوردن صله رحم.

این نظری بود که من آن را برای جواب سوالت ترجیح می‌دهم، امیدوارم که به همین حد کفایت کند و الله سبحانه وتعالی از همه، عالم‌تر و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

28 ذوالحجه 1445ه.ق.

4 جولای 2024م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

اینک فرصت برای مردان سیاست مهیاست

(ترجمه)

خبر:

نظام بشار اسد فروپاشید و مرحلۀ تازه‌ای برای تشکیل یک دولت موقت آغاز شد. فضایی از بلاتکلیفی سیاسی همه‌جا را فراگرفته و رهبران مخالفان دربارۀ شکل نظام آینده اظهاراتی مبهم و نامشخص ارائه می‌دهند. در این میان، آمریکا و کشورهای غربی با دقت و حساسیت، حاکمان جدید را زیر نظر دارند تا ببینند آیا عملکرد آن‌ها با ارزش‌ها و معیارهای غربی در زمینۀ سیاست و حکومت سازگار خواهد بود یا نه.

تبصره:

سقوط سریع ارتش نظام اسد و شبه‌نظامیان ایران در برابر هجوم گستردۀ نیروهای انقلابی و مجاهدین از مناطق شمال، همه را شگفت‌زده کرد. این پیروزی ناگهانی باعث شد گروه‌های انقلابی را در موقعیتی قرار دهد که برای آن آماده نبودند و نتیجۀ این شرایط، سردرگمی در تصمیم‌گیری‌ها، اظهارات، و برخوردهای عجولانه در مسائل سیاسی و امنیتی بوده است که یکی از نمونه‌های این آشفتگی، پرونده‌ای به نام "طلقاء" است که موجی از نارضایتی عمومی را برانگیخته است. در همین حال، نگرانی‌های جدی میان فعالان دعوت اسلامی شکل گرفته است، مبنی بر این‌که مداخلۀ ترکیه به رهبری آمریکا، ممکن است به تحمیل یک نظام حکومتی منجر شود که بر پایۀ معیارها و الگوهای غربی طراحی شده باشد؛ زیرا چنین اتفاقی می‌تواند انقلاب را از مسیر خودش منحرف کرده و آن را به ناکامی بکشاند. از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که هرگز چنین نشود.

این وضعیت بسیاری از افراد دل‌سوز و وفادار از جریان‌های مختلف اسلامی را چه در داخل و چه در خارج، وادار کرد تا با راه‌اندازی کمپین‌های گسترده‌ای از نصیحت‌ها و هشدارها تلاش کنند تا خون پاک شهدا در دالان‌های سیاست‌های موقت، میانه‌روی‌ها و توجیهات به هدر نرود. آن‌ها نگران‌اند که به جای یک حکومت اسلامی، یک حکومت سکولار و غیر اسلامی نیاید. پیام‌های رسانه‌ای در شبکه‌های اجتماعی با لحن‌های مختلف از نصیحت‌های نرم برادرانه گرفته تا انتقادات تند و قاطع به انتشار درآمد.

 مردم سوریه که از این وضعیت جدید شوکه شده‌اند و نمی‌دانند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، نگران جنگ داخلی هستند. آن‌ها از دشمنی مثل ارتش اسرائیل هراس دارند که هر وقت بخواهد به آسمان سوریه حمله می‌کند و زمین آن‌ها را تصرف می‌کند، حالا مردم سوریه در وضعیت گیجی و سردرگمی قرار دارند و نمی‌دانند چه کار کنند، این شرایط به زودی باعث می‌شود بحث‌ها و اختلافات زیادی در مورد آینده و راه‌حل‌ها به وجود بیاید.

در واقع پشتوانۀ مردمی ذخیره و قوت واقعی امت است. بنابراین برای کسانی که طرح حمل اسلام را دنبال می‌کنند باید سریعاً اعتماد مردم و رهبری فکری و سیاسی آن‌ها را جلب کنند تا بتوانند مردم را با بصیرت و آگاهی کامل به سمت امنیت و آیندۀ روشن رهنمایی کنند و این کار فقط زمانی ممکن است که مردم به این باور برسند که این گروه ویژگی‌هایی مثل صداقت، آگاهی و قدرت کامل برای رهبری آن‌ها را دارند؛ چون در گذشته، امت از گروه‌هایی رنج برد که گرچه صادق بودند، اما آگاهی کافی نداشتند و دشمنان آن‌ها را فریب دادند و یا گروه‌هایی که نه توانایی حکمرانی داشتند و نه قدرت دفاع از خود و دشمنان از هر طرف حمله کردند و آن‌ها را شکست دادند. بنابراین اولویت حاملین دعوت باید این باشد که ویژگی‌های ذیل را در خود تقویت کنند:

۱. آن‌ها باید با تمام قدرت تلاش کنند که خود را به عنوان سیاستمداران عملی معرفی کنند، نه کسانی که فقط حرف‌های اکادمیک نظری می‌زنند؛ یعنی افرادی باشند که یک طرح کامل و آماده برای اجرا دارند و می‌توانند آن را تنفیذ کنند. زیرا فقط صحبت دربارۀ داشتن یک قانون اساسی یا نظام اقتصادی کافی نیست؛ بلکه باید راه‌حل‌هایی برای مشکلات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و دیگر مسائل روزمره را به مردم و مسئولان ارائه دهند به شکلی که آن‌ها بتوانند آن را درک کنند و اثرش را ببینند و این راه‌حل‌ها باید در قالب برنامه‌هایی روشن و قابل اجرا، حتی اگر به شکل کلی باشد، برای همه منتشر شود.

۲. حامل دعوت نباید طوری رفتار کند که مردم او را فقط به عنوان یک منتقد بدبین ببینند که همیشه ایراد می‌گیرد و فقط خودش را صالح می‌داند. تنها گفتن سخنان درست کافی نیست؛ بلکه باید از روش‌هایی استفاده کند که مردم، چه افراد عادی و چه افراد آگاه و تحصیل‌کرده بتوانند آن‌ها را بفهمند و بپذیرند؛ چون همه می‌توانند انتقاد کنند، اما همه نمی‌توانند کار درست را انجام دهند؛ پس برای این‌که مردم تشخیص دهند که این فرد قصد خیر دارد و دشمنی نمی‌کند باید به احساسات و وضعیت مخاطبان خود توجه کند و اگر این نکات رعایت نشود، ممکن است مردم از او دور شوند و حرف‌های دشمنانش را باور کنند. در این صورت نتیجه برعکس خواهد شد و مردم از او فاصله می‌گیرند.

۳. باید در نظر داشته باشیم که افکار اسلامی که در دست گروه‌های دعوت‌کننده است، آن‌قدر غنی و کافی است که می‌تواند هزاران پیام مفید برای نیازهای روز مرۀ مردم فراهم کند. این مطالب باید به شکل‌های کوچک، ساده و قابل دسترس ارائه شوند، چه به صورت نوشتاری و چه به صورت تصویری تا مردم بتوانند به راحتی آن‌ها را درک کنند و مقایسه کنند که چه واقعیتی باید حاکم باشد و چه واقعیتی فعلاً حاکم هست؛ چون بیشتر مردم وقت یا حوصلۀ خواندن کتاب‌های طولانی را ندارند. پس حامل دعوت باید به مردم نزدیک شوند و منتظر نباشند که مردم خودشان دنبال آن‌ها بیایند؛ زیرا اگر داشته‌های خود را به شکلی ساده و قابل فهم به مردم ارائه نکنیم، از سخنان طولانی هیچ نفعی نخواهیم برد، همان‌طور که یک ضرب المثل قدیمی است: "کار به عمل است؛ نه به سخن".

۴. حاملین دعوت نباید از مردم انتظار داشته باشند که فراتر از ظرفیت فکری خود عمل کنند، بلکه باید به آرامی و قدم به قدم مردم را فهمانده تا همه به درک درستی برسند. بنابراین باید آگاهی مردم را در مورد جزئیات مورد نیاز سنجید و به تفاوت‌های معنایی کلمات توجه داشت؛ چون خیلی وقت‌ها ممکن است کسی با شما هم‌نظر باشد؛ اما از اصطلاحات متفاوتی استفاده کند، یا برعکس. بنابراین نباید عجله کرد و مراحل را نادیده گرفت، ابتدا باید روی آگاهی عمومی فکری تمرکز کرد، سپس به احساسات عمومی، حتی اگر این کار زمان بیشتری ببرد؛ چون نتیجۀ نهایی مهم است.

۵. در نهایت، حاملین دعوت باید بدانند که تنها نیستند؛ در حالی‌که کشورها و گروه‌های مختلف ممکن است علیه آن‌ها توطئه کنند. باید بدانند که قبل از شجاعت، باید تفکر و نظر درست داشته باشند و این مرحله نیاز به آگاهی عملی و سیاسی دارد. پس باید در صورت امکان با مردم سریع پیش برویم، و اگر امکانش نبود آرام‌تر عمل کنیم؛ اما باید ادامه بدهیم، نه این‌که متوقف شویم یا به عقب برگردیم. برای کسب نتیجه نباید عجله کنیم، زیرا میوه‌ها زمانی چیده می‌شوند که کامل رسیده باشند. این چیزی است که سیاستمداران می‌فهمند و خوب آن را انجام می‌دهند و به همین دلیل شایسته رهبری هستند.

نویسنده: عدنان مزیان

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

گر دست تو نبود چکش ظلم فرود نمی‌آمد

(ترجمه)

خبر:

رسانه‌ها جنایات هولناک رژیم سرنگون‌شدۀ اسد و نیروهای شبه‌نظامی وابسته به آن را افشا کردند.

تبصره:

روایت شده است که زمانی شیخ‌الاسلام ابن تیمیه در زندان بود، یکی از نگهبانان نزد او آمد و با عذرخواهی گفت: «شیخم! مرا ببخش، من مأمور هستم.» شیخ رحمه‌الله در پاسخ وی جمله‌ای فرمود که به مثلی مشهور تبدیل شد: «لولاک ما ظلمو» یعنی اگر امثال تو نبودند آن‌ها نمی‌توانستند بر کسی ظلم کنند.

هم‌چنین روایت شده است که امام احمد بن حنبل، زمانی که در زندان بود، یکی از زندانبانان نزد او آمد و پرسید: «ای اباعبدالله، آیا حدیثی که درباره ظالمان و یاری‌دهندگان آن‌ها نقل شده صحیح است؟» امام احمد پاسخ داد: «بله، صحیح است» زندان‌بان با نگرانی گفت: «آیا من از یاری‌دهندگان ظالمان هستم؟» امام احمد فرمود: «یاری‌دهندگان ظالمان کسانی هستند که موی تو را کوتاه می‌کنند، لباس تو را می‌شویند، غذای تو را آماده می‌کنند و با تو معامله می‌کنند. اما تو، خود از ظالمان هستی.»

این فرصتی گران‌بها برای تمام ظالمان است. منظور ما حکام ظالم و جنایتکار در سرزمین‌های اسلامی نیست؛ بلکه هدف‌مان افسران، سربازان، و کارمندانی هستند که دستورات این حکام را اجرا کرده و به واسطه این دستورات بر مردم ظلم می‌کنند، آنان را به ناحق می‌کشند، شکنجه می‌دهند، زندانی می‌کنند و اموال‌شان را به ناحق می‌خورند. این فرصتی است تا به خود بازگردند و در کار خود بیندیشند پیش از آن‌که به سرنوشت ظالمان دستگاه بشار اسد و دیگر حاکمان برکنار شده گرفتار شوند. ما تنها از مجازات دنیوی سخن نمی‌گوییم که گاه برای برخی رخ می‌دهد و برای برخی نمی‌دهد، بلکه از مجازات آخرت سخن می‌گوییم. در آخرت، نه دیناری وجود دارد و نه درهمی، و هیچ‌کس نمی‌تواند از دادگاه عدالت الهی که در آن هیچ ظلمی نمی‌شود، رهایی یابد. بخاری روایت کرده است که رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ كَانتْ عِنْدَه مَظْلمَةٌ لأَخِيه، مِنْ عِرْضِهِ أَوْ مِنْ شَيْء، فَلْيتَحَلَّلْه ِمنْه الْيوْمَ قَبْلَ أَنْ لا يكُونَ دِينَارٌ ولا دِرْهَم، إنْ كَانَ لَهُ عَملٌ صَالحٌ أُخِذَ مِنْهُ بِقَدْرِ مَظْلَمَتِهِ، وَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ حَسَنَاتٌ أُخِذَ مِنْ سيِّئَاتِ صاحِبِهِ فَحُمِلَ عَلَيْهِ»

ترجمه: هرکس ظلمی به برادرش نموده، خواه به آب‌روی او لطمه زده يا هر حقّ ديگری از او پايمال کرده است، همين امروز و پيش از فرارسيدن روزی که درهم و ديناری وجود ندارد، از او حلاليت بخواهد. اگر اعمال نيکی داشته باشد، (روز قيامت) به اندازۀ ظلمی که نموده، از نيکی‌هايش کسر می‌شود (و به حسابِ کسی که به او ظلم کرده، منظور می‌گردد) و اگر اعمال نيکی نداشته باشد، از گناهان مظلوم می‌گیرند و بر دوش ظالم می‌گذارند.

ظالمان باید بدانند؛ آن حکام ظالمی که در این دنیا از آنان اطاعت کرده و دستوارت‌شان را اجرا نموده‌اند در روز قیامت هیچ سودی به آن‌ها نخواهند رساند، چرا که حتی قادر نخواهند بود خودشان را از عذاب الهی نجات دهند؛ چه رسد به این‌که به یاران و هم‌دستان خود یاری برسانند. هم‌چنین هیچ بهانه‌ای برای اطاعت از آنان در انجام ظلم پذیرفتنی نیست؛ چراکه رزق و روزی و اجل و سرنوشت به دست الله متعال است، نه حکام.

آن‌چه بر بشار اسد و هم‌دستان ظالمش گذشت، درس عبرتی آشکار برای دیگر ستمگران و هم‌دستان‌شان است. پس باید از آن پند گیرند و از ظلم دست بردارند. پیش از این‌که حکام ظالم در روز قیامت از آنان برائت جویند، و آن‌گاه جز عذاب جهنم چیزی در انتظارشان نخواهد بود. الله سبحانه وتعالی در قرآن‌کریم می‌فرماید:

﴿إِذْ تَبَرَّأَ ٱلَّذِينَ ٱتُّبِعُوا مِنَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوا وَرَأَوُا ٱلْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ ٱلْأَسْبَابُ ﴿۱۶۶﴾ وَقَالَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا  كَذَ‌ٰلِكَ يُرِيهِمُ ٱللَّهُ أَعْمَـٰلَهُمْ حَسَرَ‌ٰتٍ عَلَيْهِمْ  وَمَا هُم بِخَـٰرِجِينَ مِنَ ٱلنَّارِ﴾ [بقره: ۱۶۶-۱۶۷]

ترجمه: آنگاه که پیشوایان از پیروان‌شان، اظهار بیزاری کنند و (پیروان باطل) عذاب الله را ببینند و تمام وسایل نجات بریده شود (و دستشان از همه جا کوتاه گردد، در آن هنگام) پیروان می گویند: ای کاش بارِ دیگر به دنیا باز می گشتیم تا از این‌ها بیزاری بجوییم، همان طور که از ما اظهار بیزاری کردند. الله این چنین اعمال‌شان را که سبب اندوه و حسرت‌شان است، به آنان نشان می‏دهد و آنان، از دوزخ خارج نخواهند شد.

نویسنده: خلیفه محمد – ولایت اردن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

 16 دسامبر 2024

ادامه مطلب...

نقشه‌پردازی آمریکا؛ بازیگری ایران و ترکیه

(ترجمه)

خبر:

اردوغان اعلام کرد که ترکیه با قاطعیت و بدون هیچ‌گونه سازشی با گروه‌های مسلح و تندرو اسلامی مقابله خواهد کرد.

چنانچه خامنه‌ای دو روز پیش گفت: یک کشور همسایه مسئول حوادث سوریه است، در حالی که پیش‌تر گفته بود این حوادث نتیجه یک نقشۀ آمریکایی صهیونیستی است.

تبصره:

متأسفانه برنامه‌ریزی برای آینده سوریه پس از سقوط رژیم اسد، توسط آمریکا در حال انجام است؛ این حقیقتی است که هیچ ناظر آگاهی نمی‌تواند آن را انکار کند. اما در اینجا با صراحت و شفافیت می‌پرسیم:

آیا آمریکا می‌تواند بدون حاکمانی که مجری دستوراتش هستند –چه در ترکیه، چه در ایران و چه در سایر سرزمین‌های اسلامی – برنامه‌های خود را عملی کند؟

آیا آمریکا می‌توانست نقشه‌هایش را در سرزمین‌های ما اجرا کند؛ اگر این سرزمین‌ها زیر پرچم واحد اسلام قرار داشتند؟

آیا رهبران ایران نمی‌دانند که وقتی ترکیه را مسئول مستقیم حوادث سوریه معرفی می‌کنند، این کار به ایجاد دشمنی و کینه میان مردم دو کشور و حامیان آن‌ها در سایر سرزمین‌های اسلامی منجر می‌شود؟

آیا نمی‌دانند که این دشمنی زمینه‌ساز تنش‌ها و درگیری‌هایی خواهد شد که حتی ممکن است به جنگ بیانجامد، اگر آمریکا در این میان منفعتی برای خود ببیند؟

از این رو، با کمال مسئولیت به امت اسلامی هشدار می‌دهیم که آمریکا در حال ایجاد فتنه و اختلاف میان ترک‌ها و عجم‌هاست و پس از آن عرب‌ها نیز درگیر این طرح خواهند شد. هدف آمریکا تقسیم مسلمانان به دو دسته است:

دسته‌ای به رهبری ترکیه و اردوغان و همراهی حکام عربی که با رژیم یهود، دشمن غاصب فلسطین، سازش کرده‌اند، و دسته دیگری که به دنبال ایران خواهند بود، کشوری که به ظاهر از پذیرش رژیم یهود خودداری می‌کند، اما در عمل رفتار دیگری دارد.

این طرح تا زمانی جریان دارد که رژیم یهود خواسته‌های آمریکا را بپذیرد. آن‌گاه حتی این امکان وجود دارد آمریکا از حکام ایران بخواهد که این رژیم را به رسمیت بشناسند؛ طرحی که آمریکا از همین حالا در حال آماده‌سازی آن است و تلاش دارد که رژیم یهود را به پذیرش این روند متقاعد کند، تا در نهایت کشورهای مقاومت نیز مجبور به عادی‌سازی روابط با یهود شوند؛ روندی که از لبنان آغاز شد، به سوریه رسید و اکنون عراق را هدف قرار داده است. اکنون چه کسی می‌داند پس از این نوبت کدام کشور خواهد بود؟!

ای مسلمانان ایران و ترکیه! تنها راه نجات شما، تلاش برای برپایی یک حکومت واحد اسلامی است؛ حکومتی که تمام مسلمانان را متحد کند، دست آمریکا و غرب را از سرزمین‌های ما کوتاه سازد، فلسطین و دیگر سرزمین‌های اسلامی اشغال‌شده را آزاد کند و انتقام ظلم‌هایی را که بر شما شده است را بگیرد.

نویسنده: دکتر محمد جابر

مترجم: طه خالدی

تاریخ: 15 دسامبر 2024م.

ادامه مطلب...

آیا غزه بدون عزا دار باقی مانده است؟

(ترجمه)

کشتار، ویرانی و محاصره به حالت روزمره غزه تبدیل شده است. با این حال، آنچه جدید است این است که وضعیت و اخبار آن از توجه رسانه‌ها و چشمان امت دور شده است، دقیقاً مانند وضعیت سرزمین شام، جایی که ارتش یهود تمام سلاح‌های باقی‌مانده را در آنجا بمباران می‌کند، از ترس اینکه مبادا کسانی‌که به دین الله سبحانه و تعالی احترام می‌گذارند، کنترول شام را در دست گیرند و بالای امنیت موجودیت آن‌ها تأثیر بگذارند. این‌ها کسانی هستند که مشتاق آزادسازی قدس، حمایت از مردم غزه در راه الله سبحانه و تعالی و جهاد در راه او هستند.

در این صحنه خفقان، تشکیلات خودگردان فلسطین و نیروهای امنیتی آن به عنوان غلامان حلقه به گوش برای یهودیان عمل می‎کنند. آن‎ها مجاهدین را تعقیب نموده، تک تیراندازهای شان را مستقر می‎سازند و مجاهدین را با خونسردی به قتل می‎رسانند و از عمل‌کرد یهودیان تقلید می‌نمایند، درست همانطور که بشار و شبه نظامیان‌اش در شام انجام می‎دادند.

در حالی که مردم غزه و سراسر فلسطین، مانند هر مسلمانی، از آزادی سرزمین شام از دست بشار جنایتکار اظهار شادمانی می‎کنند، ارتش یهود برای از بین بردن این شادی  لحظه‌ای دریغ نمی‎کند. محاصرۀ آن‏ها به طرز غیر قابل تحملی تشدید یافته است: اگر در خانه های خود بمانند، بمباران می‎شوند. اگر بیرون بیایند، تیراندازی می‎شوند. و اگر به شفاخانه پناه ببرند کشته می‎شوند. نیروهای جنایتکار به کمک حکام خائن، آن‎ها را از هر طرف محاصره می‌کنند در حالی‌که می‌توانند حداقل سکوت اختیار کنند و مردم خود را ساکت ‌نمایند. اما برعکس، در بدترین حالت، آن‎ها دست به محاصره می‌زنندو سلاح و تجهیزات را برای اطمینان از ادامه نابودی خود فراهم می‎نمایند، و غزه را به ظاهر متروکه، بدون کمک، بدون نجات، و حتی بدون عزادارانی که برای مصیبت آن ابراز تأسف کنند، رها می‎نمایند.

شادی در شام هنوز حالت کامل را به خود نگرفته است، زیرا جشن گیری با عزاداری در سوریه، جولان، غزه و در سراسر فلسطین همراه شده است. این شادی است که با مصیبت سرزمین مبارک تنها که تحت شکار، کشته و محرومیت قرار گرفته، سایه افکنده است. چگونه ممکن است در شام شادی باشد، درحالی‌ که تاج آن اسیر است و غزه مانند قربانی کشته شده خونریزی می‎نماید؟

ای اهل شام و قهرمانان و مجاهدان آن، مکان سفر مقدس پیامبر شما به اندازۀ پرتاب یک سنگ با شما فاصله دارد. مردم فلسطین با امید فراوان به شما می‌بینند، زیرا آن‎ها خانواده و برادران شما هستند. ندای آن‌ها با وجود زخم های‌شان این است که جبهۀ شمالی را باز کنید. بگذارید سربازان مصر بعد از قیام علیه جنایتکار خود، جبهۀ جنوب را باز کنند، همانطور که شما علیه جنایتکار خود قیام نمودید. بگذارید سربازان اردن بعد از سرنگونی دست نشاندۀ انگلیس در آن‌جا، جبهۀ شرقی را باز کنند تا امت بتواند چنگال خود را بالای موجودیت یهود محکم نموده و آن را در گوشۀ دریا به سمت غرب ببندد. به فضل و اراده الله سبحانه و تعالی، خاتمۀ آن به دست شما نوشته خواهد شد.

این ندایی است برای سرزمین شام و مصر برای بازگشت به نقش تاریخی شان به عنوان سکوی پرتاب برای آزادی، سازندۀ آن، مانند حطین و عین جالوت. در آن روز مردم غزه و تمام فلسطین و شام و مصر و تمام امت شادمان خواهند شد. هر پیروزی کمتر از این قابل قبول نیست، زیرا روزها و نقشه‏های خائنان جشن های زودگذر را به اندوه و درد تبدیل می‎نمایند و فلسطین و غزه‎اش را بدون عزادار می‎گذارند.

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ) [سوره محمد: 7]

ترجمه: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر الله سبحانه و تعالی را نصرت دهيد، وی شما را يارى مى‏نماید و پاهاى شما را استوار نگه مى‏دارد».

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر _ سرزمین مبارک فلسطین

12 جمادی الثانی 1446 هـق

شنبه، 14 دسمبر 2024م

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

افراد پست و فرومایه اندک‌اند و نیکوکاران بسیار

(ترجمه)

از مرداس اسلمی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«يذهب الصالحون الأول فالأول، وتبقى حثالة كحثالة الشعير أو التمر، لا يباليهم الله باله‏» ‏(رواه البخاری)

ترجمه: انسان‌های نیکوکار، یکی پس از دیگری می‌روند و تفاله‌هایی مانند تفالۀ جو یا خرما (افراد بی‌ارزش) باقی می‌مانند که الله به آن‌ها هیچ توجهی نمی‌نماید.

این حدیث شریف دو گروه از مردم را برای ما معرفی می‌کند که عبارتند از: افراد نیکوکار و فرومایگان.

افراد نیکوکار کسانی هستند که تعداد‌شان زیاد بوده و به اموری که الله سبحانه وتعالی و رسول بزرگوارش صلی الله علیه وسلم دستور داده‌اند، عمل می‌کنند. اما افراد بی‌ارزش گروه اندک‌اند و زمانی پیدا می‌شوند که تعداد نیکوکاران کم شود و یا آن‌ها در برابر کار‌های بد‌شان سکوت کنند.

افراد نیکوکار کسانی هستند که فقط اسلام را به عنوان دین خود پذیرفته اند، قرآن را به حیث راهنمای زندگی خود قرار داده و آخرت را هدف اصلی خود می‌دانند، برای رسیدن به آخرت تلاش کرده و تمام اعمال خود را بخاطر آن انجام می‌دهند. زمانی انسان از دیدگاه شریعت نیکوکار و صالح محسوب می‌شود که به دستورات الله سبحانه وتعالی عمل کرده و به راه و روش رسول الله صلی الله علیه وسلم قدم بگذارد، اما این افراد صالح و نیکوکار همیشه و در هر زمان ثابت نمانده بلکه با توجه به سنت الله سبحانه وتعالی در خلقت تغییر می‌نمایند؛ چراکه هر زمان مردان و همرا‌هان صالح خود را دارد که با افراد نیکوکار همراه شده و به انجام اعمالی که سبب رضایت الله سبحانه وتعالی می‌شود، آن‌ها را یاری می‌دهند.

یعنی وقتی که زمانه صالح باشد، افراد نیکوکار آشکار و غالب می‌شوند و اما اگر زمانه فاسد باشد، افراد بی‌ارزش زیاد شده و برتری می‌یابند. با این حال، این به معنای از بین رفتن کامل صالحان نیست؛ بلکه فساد چنان گسترده می‌شود که به نظر می‌رسد تاریکی و بدی بر نور و نیکی غلبه کرده است. بنابر این ما نباید امید خود را از دست دهیم و شرایط زمانه را غیر قابل تغییر ندانیم.

افراد پست و فرومایه همان‌طوری که رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث توصیف کرده‌اند مانند تفاله‌های بی‌فایده‌ای هستند که هیچ ارزشی ندارند و هیچ کس به آن‌ها اهمیت نمی‌دهد، حقیقت و وضعیت‌شان مانند زباله‌ها و پس‌افکنده‌های متعفن است. ما در این روز‌ها این نوع افراد را زیاد می‌بینیم و دربارۀ‌شان زیاد می‌شنویم؛ زیرا این زمان، روزگار آن‌ها است و ایشان مردان این زمانه هستند، این افراد بسیار کم بوده و اکثریت جامعه را صالحان و نیکوکاران تشکیل می‌دهند که شناسایی و تشخیص آن‌ها آسان است.

افراد بی‌ارزش، زمین را فاسد کرده و کسانی که به سخنان‌شان گوش داده و از آن‌ها پیروی می‌کنند را گمراه می‌سازند، آن‌ها زندگی آخرت را به زندگی دنیا سودا نموده و بعضی از آن‌ها زندگی خود را به زندگی دیگران نیز فروخته‌اند. آنان به راه و روش رسول الله صلی الله علیه وسلم حرکت نکرده و برای تطبیق احکام الله سبحانه وتعالی تلاش نمی‌کنند، عمر آن‌ها و کسانی که از آن‌ها پیروی می‌کند بسیار کم است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إن دولة الظلم ساعة ودولة الحق إلى قيام الساعة»

ترجمه: دولت ظلم یک ساعت است اما دولت حق تا قیامت ادامه خواهد داشت.

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که زمانۀ این انسان‌های ارازل را کوتاه کند، تعداد‌شان را کم کرده و کار‌های‌شان را بی‌تأثیر نماید و ما را نیز از جمله صالحان و نیکوکارانی قرار بدهد که به راه سلف صالح گام برداریم، آنانی که برای برپایی شریعت الله سبحانه وتعالی، اعلای کلمة الله و گسترش عدالت او سبحانه وتعالی تلاش کردند! اللهم امین!

ادامه مطلب...

سرعت پایبندی به احکام

 (ترجمه)

در کتاب فتح الباری، شرح صحیح بخاری اثر ابن حجر عسقلانی با اندکی تصرف در "باب من أحب تعجيل الصدقة من يومها" آمده است:

از عقبه بن حارث رضی‌الله عنه روایت است که گفت: نماز عصر را در مدينه پشت سر رسول الله صلی‌الله عليه وسلم خواندم. پس از سلام دادن (و پايان نماز) با شتاب برخاست و از روی شانه های مردم عبور كرد و به خانه ی يكی از همسرانش رفت. مردم از شتاب رسول الله صلی‌الله عليه وسلم شگفت زده و نگران شدند. اندکی بعد نزد مردم برگشت و ديد كه از تعجيل او شگفت زده شده‌اند؛ پس فرمودند:

«كنْتُ خلَّفْتُ في الْبيتِ تِبراً من الصَّدقةِ، فكرِهْتُ أنْ أُبَيِّتَه، فَقَسّمتهُ»

ترجمه: قطعه‌ای از طلای صدقه در خانه گذاشته بودم و دوست نداشتم آن را شب در خانه نگهدارم، پس آن را تقسیم کردم.

این وضعیت پیامبر عزیز ما صلی الله علیه و آله وسلم (که یک مسئولیت ادا نشده بر عهده داشت) مشابه وضعیت بسیاری از مسلمانان این عصر و زمان است. در این واقعه که نشان‌دهندۀ پذیرش مسئولیت و ترس از سؤال الله سبحانه وتعالی درباره باقی‌مانده صدقه است، ایشان پس از نماز به سرعت به خانه‌اش می‌رود تا خیری را انجام دهد و وظیفه‌اش را به جا آورد.

این عمل (اشاره به عمل رسول الله صلی‌الله علیه وسلم دارد) به‌طور مؤثری مردم را به پیروی از قوانین و احکام الهی تشویق می‌کند. صحابهٔ رضوان الله علیهم پیامبر صلی الله علیه وسلم را دیدند و در چشمان‌شان سؤالاتی وجود داشت: چه چیزی رسول الله صلی‌الله علیه وسلم را وادار نمود که بلافاصله پس از نماز خارج شود؟ بدون شک، آنان می‌دانستد که دلیل مهمی دارد. رسول الله صلی الله علیه وسلم بازگشت و آنان را از دلیل کارش باخبر ساخت؛ بلکه ما را نیز از امر مهمی آگاه نمود که ارزش تأمل را دارد.

ای رسول الله صلی‌الله علیه وسلم، ای پیامبر عدالت، پدر و مادرم فدای تو! چگونه می‌توانیم این عمل را بفهمیم و تفسیر نماییم در حالی که امروزه ظلم و ستم حاکمان خائن و ننگین را می‌بینیم؟ چگونه می‌توانیم این عمل و این عدالت را بفهمیم در حالی که هرجا نگاه می‌کنیم، ظلم و تاریکی را می‌بینیم و درد و رنج را مشاهده می‌کنیم؟ حاکمانی را می‌بینیم، که بر اساس قوانین کفر حکومت می‌کنند، هر مسلمانی که «ربی الله» می‌گوید را در زیر آوار ظلم مشاهده می‌کنیم. قصد و نیت حکام رسیدگی به امور مسلمین و تطبیق احکام نیست.

پس شما کجاهستید ای علمای امت! چرا از عمل رسول الله صلی‌الله علیه وسلم الگوبرداری نمی‌کنید؟! شما ای کسانی که ادعا می‌کنید ولیّ الامر هستید، کجایید در حالی که در هیچ جای زمین احکام اسلام تطبیق نمی‌شود؟! آیا بر کسانی که ظلم کرده و مسلمانان را شکنچه و عذاب می‌کنند، آرزوی مرگ و نفرین نمی‌کنید؟!

پروردگارا! ما را به خلافت راشده بر منهج نبوت برسان تا به وسیلهٔ آن تفرقه و پراکندگی مسلمانان بهبود یافته و مصیبت‌ها از بالای آنان برطرف شود! پروردگارا! زمین را به نور وجه کریمت منور گردان! اللهم آمین آمین!

ادامه مطلب...

جهان مجرم؛ معیارهای یک بام و دو هوای جهان از غزه تا سوریه!

(ترجمه)

خبر:

پس سقوط رژیم طاغوت شام یعنی بشار اسد، رژیم یهود حملات خود را به مناطق نظامی در عمق خاک سوریه افزایش داده و زیر‌ساخت‌های نظامی آن را مورد هدف قرار می‌دهد.

تبصره:

زمانی که حماس عملیات طوفان الأقصی را علیه رژیم یهود آغاز کرد و توانست دیوارهای این رژیم را بشکند و ضربه‌های شدیدی به ارتش آن وارد کند، کشورهای جهان از جمله بسیاری از کشورهای اسلامی واکنش‌های شدیدی نشان دادند. حماس به عنوان گروهی تروریستی معرفی شد که به یک کشور مستقل و دارای حاکمیت حمله کرده است. دولت‌های جهان با حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی تمام توان خود را برای دفاع از رژیم یهود به کار گرفتند که موجب تخریب کامل غزه گردید. این در حالی بود که حماس هزار دلیل و توجیه برای حمله به رژیم یهود  داشت.

اما امروز رژیم یهود در عمق خاک سوریه که به نظر جهانیان کشوری مستقل و دارای حاکمیت است، نفوذ می‌کند. در حالی که رژیم یهود برای این تجاوز هیچ بهانه و دلیلی ندارد؛ زیرا با وجود اشغال بلندی‌های جولان که بخشی از خاک سوریه است در طول 54 سال حکومت خاندان اسد حتی یک گلوله هم به سمت کیان یهود شلیک نشده است. با این حال رژیم یهود بیش از 500 حملۀ هوایی به پایگاه‌های نظامی سوریه انجام داده و توان دفاعی این کشور را به شدت تعضیف کرده است. این اقدامات نه تنها محکومیتی از سوی کشورهای جهان به همراه نداشته، بلکه هیچ اقدام تنبیهی نیز برای مقابله با تجاوزات این رژیم انجام نشده و کسی آن را تروریست نخواند.

این چه جهان مجرم و دو رویی است که امور را با معیارهای دوگانه و سیاست یک بام و دو هوا قضاوت و سنجش می‌کند.

نویسنده: محمد عبدالملک

مترجم: طه خالدی

 16 دسامبر 2024 میلادی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه