یکشنبه, ۲۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۲/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

pr header

 

 

تاریخ هجری :25 محرم 1442
تاریخ میلادی : پنج شنبه، 13 آگوست 2020م

شماره صدور:۰۵ / ۱۴۴۲

دفتر مطبوعاتی
تونس

اعلامیه مطبوعاتی

پاسخ به مقالۀ روزنامۀ الصباح

(ترجمه)

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه تونس به‌تاریخ ۹ سپتمبر/سپتامبر ۲۰۲۰م پاسخ ذیل را راجع به مقاله‌ای که به‌تاریخ ۱ سپتمبر ۲۰۲۰ م در روزنامۀ الصباح به نوشتۀ صلاح‌الدین کریمی نشر شد، ارسال کرد. عنوان این مقاله، "حزب‌التحریر با برگزاری کنفرانس سالانه‌اش، قانون احزاب سیاسی را نادیده می‌گیرد" می‌باشد. هرچند آن‌گونه‌که از درستی و صداقت یک رسانۀ حرفه‌ای توقع می‌رود، روزنامۀ مذکور تا هنوز این پاسخ را منتشر نکرده‌است!

متن پاسخ قرار ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

روزنامۀ الصباح به روز سه‌شنبه، ۱ سپتمبر ۲۰۲۰ م مقاله‌ای را با عنوان "حزب‌التحریر با برگزاری کنفرانس سالانه‌اش، قانون احزاب سیاسی را نادیده می‌گیرد" به نوشتۀ صلاح‌الدین کریمی دربارۀ کنفرانس حزب‌التحریر منتشر کرد. او برگزاری این کنفرانس را تخطی از قانون احزاب سیاسی خواند، چون این حزب در سیاست بر مبنای اسلام عمل می‌کند و منکر دموکراسی است.

مقالۀ مذکور دربارۀ کنفرانس حزب‌التحریر پراگنده بود و هیچ‌گونه پیوسته‌گی و یک‌نواختی نداشت. او برخلاف عنوان فریبنده‌اش، از وقایع و حوادث جاری طفره رفته و در قضاوت ابتدایی‌اش را برای ممنوعیت یک ماهۀ فعالیت‌های این حزب، به دعواها و دادخواهی‌های قبلی تکیه کرده‌است. نمی‌دانیم چرا در این خصوص از احکام اخیر که احکام اولیه را منسوخ کرده‌است، یاد نشده‌است؟ شاید که فراموش کرده و یا خواسته‌است فراموش کند! به‌علاوه، باید روی بسیاری از مغالطه‌ها مکث و آن‌ها را اصلاح کنیم، که خلاصه‌اش قرار ذیل است:

۱ – نویسنده با به‌کارگیری عباراتی مانند: «همان‌که تصمیم به محدود کردن فعالیت‌هایش گرفته‌شد» و «کنفرانس حزب‌التحریر با تخطی‌های قانونی و عملی آسیب دید»، در پی افزایش ترس و بیم از این حزب و دعوت‌اش به‌سوی اسلام و خلافت است. چنان‌که به‌منظور تاپه/برچسپ زدن به این حزب، به سابقۀ قضایی‌اش اشاره می‌کند. از پرداختن نویسنده به تصمیمات محدودکننده و احکام قضایی واضح می‌شود که یا او در کار روزنامه‌نگاری مبتدی است و خودش را برای مراجعه به منابع رسمی مورد قبول حزب‌التحریر به زحمت نینداخته‌است؛ و یا فقط قصد ارتباط با دفتر مطبوعاتی حزب را داشته‌است تا در مورد حجم پی‌گردهای حکومت در دوران باجی قائد اسبسی بپرسد و معلومات بگیرد، و با تخریب این وقایع نزد رسانه‌ها و تحریک‌شان علیه این حزب، زمینۀ مسدود کردن فعالیت‌هایش را فراهم کند. این از آن‌جا دانسته می‌شود که وی به‌روز پنج‌شنبه اول سپتمبر/سپتامبر ۲۰۱۶ م گفت: «باید درخصوص حزب‌التحریر برایم راه‌حل بدهید.» بجی وفات کرده و نقش حزب‌اش کم‌رنگ شده‌است، ولی حزب‌التحریر هنوز پابرجاست.

و یا شاید نویسنده واضحاً می‌خواهد به صف مخالفان حزب درآید؛ به صف کسانی‌که در مقابلۀ فکری و سیاسی برابر حزب ناتوان اند، بدین‌خاطر به روش‌هایی مانند خودشیرینی و اتهامات کینه‌توزانه متوسل می‌شوند.

اگر از نویسندۀ این مقاله بپرسیم، احتمالاً خواهد دانست که این حزب اطلاعات و اخبار موثق را در خصوص تشکیل حزب‌التحریر – ولایه تونس و هدف‌اش، که تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت می‌باشد، به نخست وزیر ارائه کرده‌است. این پرونده و اطلاعات ارائه‌شده شامل شعار حزب و بیرق مبارک رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌شود؛ به‌ویژه پیش‌نویس قانون‌اساسی تهیه‌شده توسط حزب‌التحریر را نیز دربر دارد، که با دموکراسی به‌عنوان نظام بشری مغایر با احکام الهی اسلام و نظامی‌که ضعفا را بردۀ قدرت‌مندان قرار می‌دهد، مخالف است. ازین‌رو، حزب باخودش در تناقض قرار ندارد و حتی یک انچ هم از آن‌چه در اظهارنامۀ تشکیل‌اش بیان کرده، و به دفاتر نخست وزیری و این نشریۀ رسمی ارسال کرده‌است، منحرف نشده‌است.

مؤلف نوشتۀ مذکور باید بداند احکام قضایی‌که بر فعالیت‌های این حزب محدودیت وضع کرده‌است، احکام ساده و ابتدایی است که از اتهامات کینه‌توزانۀ حکومت به‌مظور منحرف کردن این حزب و ایجاد اختلال در فعالیت‌هایش سرچشمه می‌گیرد. طوری‌که حتی احکام موافق با فعالیت‌های این حزب نیز، سرانجام رنگ احکام جزائی را گرفته‌است که نشان از ضعف و بی‌اعتباری حکومت دارد.

بناءً چگونه این مؤلف می‌تواند خودش را قاضی قضاوت‌های قاضی‌هایی بپندارد که خلاف میل‌اش حکم کرده‌اند؟

 ۲ – نویسندۀ مقاله می‌گوید: «به‌خاطر موضع‌اش دربرابر ارزش‌های جمهوری تونس و عدم پذیرش دموکراسی و دولت داخلی ...»

حزب‌التحریر موضع‌اش را در مورد دموکراسی و جمهوری و حکم اسلام در خصوص آن‌ها و تمام دستگاه‌های حکومتی صریحاً بیان کرده‌است. الله سبحانه وتعالی در کلام مبارک‌اش می‌فرماید:

﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا للهِ﴾ (یوسف: ۴۰)

ترجمه: حکم تنها از آن الله (سبحانه وتعالی) است.

حق قضاوت و قانون‌سازی تنها از آن الله سبحانه وتعالی است. اما دموکراسی این حق را از او سبحانه وتعالی – صاحب کائنات و خالق بشر – انکار می‌کند و برای بشر مخلوق، که در ادراک و مشاهدات‌اش محدودیت دارد، قرار می‌دهد.

برخلاف واقعیت بسیاری از احزاب، حزب‌التحریر یک حزب فرصت‌گرا نیست؛ بل یک حزب ایدیولوژیک و مبدئی می‌باشد که رنگ و موضع‌اش را با نظام‌های فاسد مختلف دموکراسی تغییر نمی‌دهد. این حزب فساد دموکراسی را با شواهد محکم ثابت کرده و سپس برای مشکل حکومت‌داری‌شان راه‌حل‌های دقیق را مطابق با قوانین پروردگار جهانیان ارائه کرده‌است.

به‌علاوه، بحث دیگر درمورد پایان دموکراسی می‌باشد. هرچند حزب‌التحریر در اظهار ورشکستگی دموکراسی و خشکانیدن ریشه‌های ایدیولوژیک‌اش پیش‌گام است، ولی اتاق‌های فکری بزرگ غرب پس از دهۀ نود قرن گذشتۀ میلادی به این موضوع پی‌برده‌اند و با جدیت روی "پایان اجتاب‌ناپذیر دموکراسی" و دوران "پسا دموکراسی" صحبت می‌کنند. ظاهراً نویسندۀ مقالۀ مذکور این مطلب را فراموش کرده‌است. ولی اگر کلمۀ "پایان دموکراسی" را در ماشین جستجوی گوگل می‌نوشت، مطمئناً ده‌ها کتاب غربی را تحت این عنوان مشاهده می‌کرد.

این چه سپری‌ست که روی دموکراسی و جمهوری می‌بینیم؟ آیا جمهوری دارای ارزش است؟ آیا نویسندۀ این مقاله جنایات جمهوریت‌های متوالی فرانسه را علیه بشریت مشاهده نکرده‌است؟ و چه وحشتی‌که حتی هیولاهای جنگل از انجام‌اش امتناع می‌روزند، ولی امروزه امریکا من‌حیث رهبر دموکراسی‌ها و پاسدار ارزش‌های غلط جمهوریت مرتکب آن می‌شود؟! آیا این نویسنده ندیده‌است که احزاب دموکراتیک معتقد به ارزش‌های جمهوریت در تونس و بالای مردم‌اش چه‌ها انجام دادند و می‌دهند؟! آیا ندیده‌است که چگونه دموکراسی جنایت‌کاران رژیم بن علی را قادر ساخت تا باری‌دیگر به قدرت برگردند؟! آیا ندیده‌است که چگونه ارزش‌های جمهوریت، تونس را به یک دولت ضعیف وابسته به اروپای غرب بدل کرده‌است؟ آیا نویسندۀ این مقاله می‌خواهد که حزب‌التحریر هم به جمع غلامان بپیوندد؟! آیا نویسندۀ این مقاله ندیده‌است که چگونه احزاب پارلمانی و دموکراتیکی که باورمند به ارزش‌های جمهوری استند کشور را فروخته‌اند؟!

سرانجام، باید گفت که دوست نداریم نویسندۀ این مقاله به مانند همان هیزم‌کش شب‌هنگام باشد که مارها را نیز همراه با هیزم جمع می‌کند. دوست نداریم که او درست و غلط را خلط کند و از کنار حقیقت، واقعیت و تاریخ بگذرد. و دوست می‌داشتیم اگر این روزنامه قبل از انتشار چنین مقاله‌ای، صحت محتوایش را به اثبات می‌رساند تا در تضاد با اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری قرار نمی‌گرفت.

﴿مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ﴾ (ق: ۱۸)

ترجمه: انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد، مگر این‌که همان دم فرشته‌ای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ظبط آن) است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه تونس

مترجم: محمد حارث پویا

ابراز نظر نمایید

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه