پنجشنبه, ۱۹ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
قربانی کردن جان، مال و وقت؛ از مهم‌ترین صفات حامل دعوت!
بسم الله الرحمن الرحيم

قربانی کردن جان، مال و وقت؛ از مهم‌ترین صفات حامل دعوت!

(ترجمه)

یقیناً حمل دعوت، کاری بسا بزرگ و مسیری مملو از سختی‌ها و دشواری‌هاست که این مسیر را قبلاً رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحابش رضوان الله علیهم پیموده و برای پسینیانی‌که به این دعوت ایمان آورده اند، به ارث گذاشتند تا این‌که بندگان را از بندگی بندگان بیرون آورده و بسوی بندگی رب بندگان(الله سبحانه وتعالی) سوق دهند. سختی و دشواری این مسیر را کسی تحمل می‌کند که نفس خود را به صفات نیکی‌که حامل دعوت به آن آراسته است، خود را با آن تربیه و عادت داده باشد که از جملۀ مهم‌ترین آن صفات، قربانی کردن است.

هدف از قربانی کردن: هدیه دادن چیزی بدون عوض است؛ مانند: قربانی کردن جان، مال، کار، وقت، مقام، علم، منصب و... تا این‌که انسان تصور کند، در چیزهایی‌که از نیازهای ضروری‌اش اضافه است، حق ندارد؛ پس در تقدیم آن بدون عوض و بدیل مادیی‌ به عنوان پاداشِ قربانی و هدیه‌اش به دست آورد، تلاش خود را به خرچ داده و در مقابل تمام تلاش‌ها و قربانی‌هایش، رضایت الله سبحانه وتعالی و یاری نمودن دینش را بخواهد؛ چون آرزو و خیال‌پردازی انسان را به مقام‌های والا نمی‌رساند. هم‌چنان دعوت‌ها نیز بدون قربانی‌ها و فداکاری‌ها به پیش نمی‌رود. هرگاه دانسته شود که ابتلاء قرار گرفتن حاملین دعوت یک سنت دیرینه است، پس این را باید دانست که دعوت حق، بدون قربانی به پیش نمی‌رود.

قربانی کردن جان: صفتی‌ست که باید هر حامل دعوت خود را به آن آراسته نموده و به انواعی آزار و اذیت‌ها همانند شکنجه، تکذیب، پی‌گیری، قطع  درآمدی پول، زندان و سخت‌گیری در تمامی نواحی زندگی آماده باشد، حتی اگر این آزاد و اذیت به مرگ نیز بینجامد. الگوی حامل دعوت در این مسیر انبیاء و پیامبران علیهم السلام و اصحاب رضی الله عنهم می‌باشند؛ زیرا پیامبر بزرگوارمان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم در راه رساندنِ دعوت خود از آزار و اذیت مشرکین در امان نماند و از هنگامی‌که به کوه صفا بلند شد، خویشاوندان نزدیک خود را بیم داد، مورد انواع آزار و اذیت‌ها قرار گرفت، به حدی‌که وی صلی الله علیه وسلم را ساحر و دیوانه خواندند؛ در حالی‌که قبلاً به صادق و امین مشهور بود. هم‌چنان او و اصحابش را مورد سخت‌ترین نوع آزار و اذیت قرار داده و به بزرگ‌ترین آزمایش ابتلاء شدند تا این که در ایام حج از قبائل مختلف برای تبلیغ و رساندن دین الله سبحانه وتعالی طلب حمایت نمود و به طائف رفت، به امید این‌که به هدف مذکور خود برسد؛ اما با مملو شدن کفش‌هایش از خون از طائف طرد شد. او صلی الله علیه وسلم، اصحاب و حامیانش در شعب(درۀ ابی طالب) سه سال محاصره گردیدند و حتی دست به خوردن برگ‌های درختان زدند.

اصحاب کرام قربانی‌ها و فداکاری‌های بی‌شماری را در راه دعوت متحمل گردیده اند؛ به طور مثال: حضرات بلال، سمیه، یاسر و عمار رضی الله عنهم همه در راه الله سبحانه وتعالی شدیدترین نوع آزار و اذیت‌های بی‌شماری را متحمل شدند؛ چنانچه حضرات سمیه و یاسر در راه حمل عقیده، ایدیولوژی، طلب اجر و ثواب و جنتی‌که پهنای آن آسمان‌ها و زمین است، جان به جان آفرین تسلیم نمودند.

هم‌چنان مشرکین قریش حضرت عبدالله ابن مسعود را به دلیل شنواندن برخی از آیاتی‌که بر رسول الله صلی الله علیه وسلم وحی شده بود، شدیداً مورد لت و کوب قرار دادند تا این‌که خون از چهره‌اش جاری شد و او  از این برخورد قریش، خوش و خورسند بود؛ زیرا او می‌دانست که متقبل شدن با این لت و کوب، نزد الله متعال برایش ذخیره و اندوخته است و حتی می‌گوید: «قسم به پروردگار! دشمنان الله در چشمانم هیچ وقت این قدر خوار و ذلیل نبودند؛ اگر خواسته باشید، فردا هم این کار را تکرار می‌نمایم. گفتند: نه، کفایت می‌کند؛ چیزی را که خوش نداشتند، برایشان شنواندی.» از این گذشته حضرت مصعب رضی الله عنه زندگی راحت، آسایش و آرامش را ترک نموده و به مدینۀمنوره برای حمل دعوت هجرت نمود. حضرت علی رضی الله عنه با خوابیدن در بستر پیامبر صلی الله علیه وسلم در شب هجرت، خود را در معرض خطر مرگ قرار داد. حضرت براء رضی الله عنه خود را میان دشمنان در "حدیقة الموت" پرتاب نمود و به دلیل این کارش الله سبحانه وتعالی برای مسلمانان فتح بزرگ نصیب کرد. حضرت ابو الدرداء رضی الله عنه برای همنشینی با پیامبر صلی الله علیه وسلم از تجارت کناره‌گیری کرد. حضرت خالد رضی الله عنه از منصب خود برای اطاعت از امیر المؤمنین، حضرت عمر رضی الله عنه کناره رفت و ابو عبیده رضی الله عنه برای حفظ اتحاد مسلمانان از امارت ارتش به نفع عمرو ابن عاص رضی الله عنه کناره گیری کرد.

پس هیچ دعوتی بدون تلاش و زحمات پیروانش منتشر نمی‌گردد و دین اسلام نیز به راحتی و بدون زحمت منتشر نشده است؛ اگر همت بلند اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم و تمامی مسلمانان نمی‌بود-که وطن خود را رها نمودند، خانواده، فرزندان و تجارت را ترک گفتند و در این راه، جان و مال خود را فد اکردند- دین اسلام به ما نمی‌رسید. آن‌ها متیقن شده بودند که مسئولیت بزرگ و وجیبۀ عظیمی را حمل می‌کنند و این‌که آنان وارثین پیامبر صلی الله علیه وسلم در رسانیدن دعوت الله سبحانه وتعالی و تطبیق شریعت وی در دولت خلافت هستند تا این‌که مردم، عدالت و رحمت اسلام را مشاهده نموده و در دین الله سبحانه وتعالی گروه گروه و دسته دسته وارد شوند و در چشم‌شان غیر از این مسئولیت بزرگ و دعوت، تمامی اشیاء بی‌اهمیت گردیده بودند.

اما قربانی نمودن مال: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَتلُونَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقنَٰهُم سِرّٗا وَ عَلَانِيَةٗ يَرجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ لِيُوَفِّيَهُم أُجُورَهُم وَيَزِيدَهُم مِّن فَضلِهِ إِنَّهُۥ غَفُور شَكُور﴾

[فاطر: ۲۹]

ترجمه: کسانی‌که کتاب الله(سبحانه‌وتعالی) را می‌خوانند و نماز را برپا می‌دارند و از چیزهایی‌که برای‌شان داده‌ایم، پنهان و آشکارا در راه الله(سبحانه‌وتعالی) انفاق می‌کنند و چشم  امید به تجارتی بسته اند که هرگز زیان ندارد تا الله(سبحانه‌وتعالی) اجرشان را به تمام و کمال بدهد و از  فضل خود برای آن‌ها بیفزاید چرا که الله(سبحانه‌وتعالی) آمرزنده و سپاس‌گذار است.

و نیز می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموَٰلَهُم بِٱلَّيلِ وَ ٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ فَلَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلَا خَوفٌ عَلَيهِم وَلَا هُم يَحزَنُونَ﴾

[بقره: ۲۷۲]

ترجمه: کسانی‌که دارائی خود را شب و روز به گونۀ پنهان و آشکار به خرچ می‌رسانند، مزدشان نزد پروردگارشان(محفوظ) است و نه ترسی بر آنان است و نه ایشان اندوهگین خواهند شد.

و در جای دیگری از قرآن‌کریم می‌فرماید:

﴿مَّثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموَٰلَهُم فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَت سَبعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖ وَٱللَّهُ يُضَٰعِفُ لِمَن يَشَآءُ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ﴾

[بقره: ۲۶۱]

ترجمه: مّثّل کسانی‌که درائی خود را در راه الله(سبحانه وتعالی) صرف می‌کنند، همانند دانه‌ای‌ست که به هفت خوشه برویاند که در هر خوشه صد دانه باشد و الله(سبحانه‌وتعالی) برای کسیکه بخواهد آن را چندین برابر میکند، الله(سبحانه وتعالی قدرت و نعمت‌اش) فراخ و(از همه چیز) آگاه است.

از این‌رو، آیاتی‌که تشویق به انفاق در راه الله سبحانه وتعالی می‌کند، بسیار است. هم‌چنان احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم پیرامون تشویق بر انفاق در راه الله متعال زیاد است؛ چنانچه او صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«ما من يوم يصبح العباد فيه إلا ملكان ينزلان، يقول أحدهما: اللهم أعطِ منفقًا خلفًا، ويقول الآخر: اللهم أعط ممسكًا تلفًا»

(رواه بخاری)

ترجمه: هر روز صبحی‌که بندگان آغاز می‌کنند، دو ملائکه فرود می‌آِیند، یکی از آن‌ها می‌گوید: یا الله! برای کسی‌که انفاق می‌کند، عوض بده و دیگرش می‌گوید: برای بخیل و کسی‌که از انفاق کردن خودداری می‌کند، خسارت و زیان بده.

و نیز می‌فرماید:

«قال الله: أَنْفِق يا ابن آدم أُنْفِق عليك»

(رواه بخاری و مسلم)

ترجمه: الله(متعال) فرموده است: ای فرزند آدم! انفاق کن من بر تو انفاق خواهم کرد.

اصحاب رضی الله عنهم این مفاهیم را به طور درست می‌فهمیدند و به آن عمل می‌کردند؛ چرا که نگرش و موضع آن‌ها مناره‌یی‌ست که باعث هدایت کسانی می‌شود که راه آنان را می‌پیمایند؛ به طور مثال: حضرت ابو بکر صدیق رضی الله عنه تمام دارائی خود را به حضور رسول الله صلی الله علیه وسلم آورد؛ سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم از وی پرسید: «برای خانواده‌ات چه چیزی را مانده‌ای؟» گفت: «الله و رسول‌اش را برای‌شان گذاشته‌ام.» حضرت عثمان رضی الله عنه ارتش مسلمانان را که در حالت وخیم به سر می‌بردند، تجهیز نمود تا این‌که وی صلی الله علیه وسلم در مورد حضرت عثمان ابن عفان گفت:

«ما ضر عثمان ما فعل بعد اليوم»

ترجمه: بعد از این عثمان هرچه انجام دهد به او ضرری نخواهد رساند.

هم‌چنان حضرت عثمان رضی الله عنه در مدینه چاه آب را از یهودیان خرید و وقف مسلمانان نمود. حضرت ابو طلحه رضی الله عنه هنگامی‌که این قول الله سبحانه وتعالی را شنید:

﴿لَن تَنَالُواْ ٱلبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِ عَلِيمٞ﴾

[آل عمران: 92]

ترجمه: به نیکوکاری(کاملی‌که جویای آن هستید و مورد پسند الله سبحانه وتعالی است) نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید، انفاق(بخشش) نکنید و هرچیزی را که انفاق کنید، الله(سبحانه وتعالی) به آن آگاه است.

 محبوب‌ترین مال خود را در بیرحاء(زمینی در مدینه) وقف مسلمانان کرده و به حضور رسول الله صلی الله علیه وسلم تقدیم نمود تا این‌که وی صلی الله علیه وسلم هرقسمی‌که خواسته باشد، از آن استفاده نماید. حضرت صهیب رضی‌الله عنه برای این‌که به رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه ملحق شود، تمام مال و دارائی خود را ترک نمود.

اصحاب کرام در باب بخشش، فداکاری، قربانی کردن، انفاق نمودن در راه الله سبحانه وتعالی رقابت می‌نمودند و برای به دست آوردن این خیر حریص بودند؛ هرچند دارائی‌شان کم می‌بود؛ زیرا می‌دانستند و مطمئن بودند چیزی را که به مصرف می‌رسانند، برای‌شان نزد الله متعال باقی می‌ماند. از بس که در این مورد بی‌نهایت و شدیداً حریص بودند، فقرای اصحاب کرام به رسول الله صلی الله علیه و سلم شکایت می‌نمودند که چیزی برای صدقه دادن و انفاق نمودن در راه الله  ندارند، حالآن‌که ثروت‌مندان در کسب اجر و ثواب از آن‌ها سبقت نموده اند. مسلم از ابو هریره رضی الله عنه روایت نموده است:

«أن فقراء المهاجرين أتوا رسول الله صلى الله عليه وسلم فقالوا: ذهب أهل الدثور بالدرجات العلى و النعيم المقيم، فقال: و ما ذاك؟ قالوا يصلون كما نصلی، ويصومون كما نصوم، ويتصدقون ولا نتصدق، ويعتقون ولا نعتق، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم أفلا أعلمكم شيئًا تدركون به من سبقكم وتسبقون به من بعدكم؟ ولا يكون أحد أفضل منكم إلا من صنع مثل ما صنعتم، قالوا: بلى يا رسول الله، قال: تسبحون وتكبرون وتحمدون دبر كل صلاة ثلاثًا وثلاثين مرة»

ترجمه: «فقرای مهاجرین نزد رسول الله صلی الله عیله وسلم آمده و گفتند: ثروت‌مندان و اغنیاء مراتب بلند و بهشتی را که در آن نعمت‌های جاویدانه است، از آن خود نموده اند. گفت: یعنی چه؟ اصحاب کرام گفتند: نماز می‌خوانند، همان طوری‌که ما نماز می‌خوانیم، روزه می‌گیرند، طوری‌که ما روزه می‌گیریم، آن‌ها صدقه می‌دهند و ما صدقه نمی‌دهیم، آن‌ها برده‌ها را آزاد می‌کنند و ما برده‌ها را آزاد نمی‌کنیم، رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: آیا برای شما چیزی را تعلیم ندهم کسانی را که از شما پیشی گرفته اند، دریابید و از پسینیان(کسانی‌که بعد از شما می‌آیند) پیشی بگیرید؟ و هیچ کسی بهتر از شما نباشد؛ مگر کسی‌که آن چه را شما انجام دهید، آن‌ها نیز انجام دهند؛ گفتند: چرا نه! فرمود: بعد از هر نماز، سی و سه بار سبحان الله، سی و سه بار الله اکبر و سی و سه بار الحمد لله بگویید.

بدون شک، عادت نمودن حامل دعوت به تقدیم مال و دارائی‌اش-هرچند کم باشد- در حالت فقر و نیازمندی و به طور خاص در وقت‌ سختی‌ها و بحران‌ها، که در چنین اوقات نیازمندی‌های دعوت بیشتر می‌گردد، به قربانی‌های بیشتری نیاز دارد که با این کار، حامل دعوت نفس‌ خود را صیقل داده و آن را از وابستگی به دنیا پاک می‌گرداند؛ زیرا دریچۀ انفاق بر دعوت، مجد و عزت مسلمانان را بازگردانیده و آن‌ها را دوباره رهبر و سرور دنیا می‌گرداند و از بهترین و با فضیلت‌ترین باب خیر و به-اذن الله متعال- جامع همه‌ خیر و نیکی‌هاست.

قربانی کردن وقت: چنانجه بر حامل دعوت لازم است که جزئی از وقتِ شب و روز خود را به دعوت تخصیص دهد و باید بهترین وقت‌ خود را برای ادای امانتی‌که حمل آن مسئولیت‌اش است و بدان ایمان دارد که این یگانه راه نجات امت از زندگی تنگ، از ‌دوری از الله سبحانه وتعالی و از تسلط دشمنان است. حامل دعوت باید بهترین وقت خودش را قربانی دعوت‌اش نماید و دعوت را در رأسِ اولویات و محور زندگی‌اش قرار دهد و در عقب این کار خواستار رضایت الله سبحانه وتعالی باشد؛ هم‌چنان آرامش و خواب خود را قربانی نماید و گاه برای حمل دعوتِ پروردگارش، جزئی از وقت کارش را قربانی نماید و بدان ایمان داشته باشد که الله متعال این قربانی‌هایش را به روزی‌که نه مال و دارائی نفع می‌رساند و نه فرزندان و عیال، ذخیره می‌نماید و نیز این‌که در تمامی اعمال و وقت‌هایش برکت می‌افگند و هم‌چنان در رزقش و یقین داشته باشد که رزق مقررش برایش خواهد رسید و اگر۲۰ساعت کار کند یا ۸ ساعت یا کم‌تر از آن و یا بیشتر از آن، به اندازۀ ذرۀ‌ غبار از رزقش کم نخواهد شد؛ چرا که رزق تقسیم و تعیین شده است و قبل از به دست آوردن رزقش هرگز نمی‌میرد.

این ایمان چیزی‌است که باعث می‌گردد حامل دعوت در تمامی ساعات روز، هرجا که باشد و یا هرجا که سفر نماید؛ چه در مکان کار باشد یا در خانه‌ میان خانواده و فرزندانش یا با همسایه‌گان خود باشد و یا در منطقه و قریه‌اش، دعوت خود را حمل می‌نماید و امر به معروف و نهی از منکر می‌کند؛ هم‌چنان وقتش را میان کارش و درس ثقافت تمرکز شده و یا عمومی(حلقات تثقیفی و مجالس عمومی) تنظیم می‌کند و به دیدارهای مطلوب می‌پردازد و هرچیزی‌که حمل دعوت خواستار آن باشد، انجام می‌دهد.

چنانچه او برای انجام تکلیف و مسئولیت‌اش بدون تردد و بدون درنگ، همیشه آماده می‌باشد. حامل دعوت صاحب همت والا، ثابت‌قدم و پرشور و حماسه‌آفرین می‌باشد و در کنار این، قلب مهربانی در قبال مردم دارد، برای آن‌ها خیر و نیکی را دوست داشته و بر منفعت و مصلحت‌شان حریص می‌باشد؛ حریص بر آنند که آن‌ها را از حالتی‌که الله سبحانه وتعالی را ناراض ‌می‌گرداند، به حالتی‌که او سبحانه وتعالی را راضی گرداند، منتقل سازند و چیزی را که برای خود می‌پسندند-فهم، دیدگاه و فکری‌ را که الله سبحانه وتعالی برایش عطا نموده است- برای آن‌ها نیز می‌پسندد.

ساعات و دقائقی‌که در این دنیا زندگی می‌کنیم، در حقیقت عمر مان است؛ باید با طاعت الله سبحانه وتعالی و با چیزی‌که وی سبحانه وتعالی را راضی می‌سازد، پر بسازیم؛ نه این‌که برای ضایع ساختن آن با لهو و بازی‌ها، هرچند که مباح باشد یا با غفلت و بی‌پروایی از چیزهایی‌که الله سبحانه وتعالی بر ما واجب گردانیده است، بکوشیم. باید هر انسان و علی الخصوص حامل دعوت، برای این‌که خود را محاسبه نماید، برنامه‌ها و کارهای روزانۀ خود را تنظیم نماید؛ اگر تقصیر و کوتاهی داشته باشد، قبل از این‌که محاسبه گردد، خود را محاسبه نماید.

جبران نمودن تقصیر و کوتاهی در دنیا ممکن است و انسان توانائی آن را دارد؛ اما در آخرت هیچ عمل و کاری نیست؛ بلکه ندامت بر تقصیر و حسرت خوردن است که آن وقت ندامت سودی ندارد. ابو برزه نضله از عبید الاسلمی رضی الله عنه روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لا تزول قدما عبد يوم القيامة حتى يسأل عن أربع: عمره فيمَ أفناه؟ وعن علمه فيمَ فعل؟ وعن ماله من أين اكتسبه؟ وفيمَ أنفقه؟ وعن جسمه فيمَ أبلاه»

(رواه ترمذی)

ترجمه: روز قیامت هیچ بنده‌ای از جای خود تکان نمی‌خورد تا آن‌که از چهار چیز پرسیده نشود: از عمرش که در چه چیزی سپری کرده؟ از علم‌اش که با آن چه کرده؟ از مال و دارائی‌اش که از کجا به دست آورده است؟ و از جسم و بدنش که در چه چیزی فرسوده کرده است؟

از حضرت ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به مردی‌که برایش وعظ و نصیحت می‌کرد، فرمود:

«اغتنم خمسًا قبل خمس: شبابك قبل هرمك، وصحتك قبل سقمك، وغناءك قبل فقرك، وفراغك قبل شغلك، وحياتك قبل موتك»

(رواه حاکم بالمستدرک)

ترجمه: پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت بشمار: جوانی‌ات را قبل از پیری؛ صحت‌مندی‌ات را قبل از مریضی؛ ثروت‌مندی‌ات را قبل از فقر؛ بیکاری‌ات را قبل از مشغول بودن و زندگی‌ات را قبل از مرگ!

و چیزی‌که قابل درک و محسوس است، این است که الله سبحانه وتعالی در اوقات علمای صادق برکت افگنده است؛ زیرا آنان چیزی را انجام داده است که تصور آن در حساب‌های مادی مشکل است و در اقوال، افعال و کتاب‌های‌شان برکت نهفته است؛ چون به اندازه‌ای نافع و تأثیرگذار واقع گردیده است که در اذهان‌شان خطور نکرده بود؛ چه رسد به این‌که در اذهان سائر مردم خطور می‌کرد؛ چون یگانه دلیل‌اش این است که آن‌ها بخش اعظمی وقت‌شان را قربانی نموده بودند.

پس نتائج، پیامدها، منافع و هدایتی‌که از تمام انواع این قربانی‌ها و تلاش‌هایی‌که به خرچ می‌دهند، به بار می‌آید و در ذهن صاحب آن خطور نمی‌کند و تداوم آن را فقط الله سبحانه وتعالی می‌داند. مصداق حدیث ذیل پیامبر صلی الله علیه وسلم که می‌گوید: «کسی‌که به سوی هدایت فراخواند، اجری کسی‌ را کسب می‌کند که از وی پیروی کرده است و از اجر او کاسته نمی‌شود.» از حضرت ابو هریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:

«مَنْ دَلَّ عَلَى خَيْرٍ فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ فَاعِلِهِ»

ترجمه: کسی‌که به کار خیر رهنمائی کند، پاداش او همانند پاداش فاعل خیر می‌باشد.

و پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز فتح خیبر به حضرت علی رضی الله عنه در حدیث طولانی فرمود:

«...فوالله، لأن يهدی الله بك رجلًا واحدًا خير لك من أن يكون لك حمر النعم.»

ترجمه: ... قسم به الله! این‌که الله(متعال) به واسطه‌ات یک شخص را هدایت نماید، برای تو بهتر از داشتن شتر سرخ است.

  و این فضیلت مخصوص حضرت علی رضی الله عنه نبوده؛ بلکه برای تمام امت پیامبر صلی الله علیه وسلم عام است و در اخیر باید گفت: مادامی‌که دعوت با تقدیم قربانی‌ها به پیش می‌رود، هریک از حاملین دعوت تکلیف و واجبات خود را باید فهمیده باشد.

یا الله! ما را خوش ادراکی، شایستگی، سخن و عمل نیک نصیب فرما و ما را از زمرۀ کسانی بگردان که سخنان را می‌شنوند و از سخنان نیکو پیروی می‌کنند. ای پروردگار بزرگوار و گرامی! ما را کلیدهای خیر و قفل‌های شر بگردان و به فضل و کرمت، با برپایی خلافت راشده بر منهج نبوت بر ما منت گذار.

و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه أجمعین.

برگرفته از مجلۀ الوعی-شماره: ۳۸۷

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه