- مطابق
اگر مصیبتها نمیبود؛ در آخرت مفلس وارد میشدیم! دستوراتیکه به مبتلایان توصیه میشود تا حین تعامل با مرض، تعامل شرعی داشته باشند
(ترجمه)
- ایمان؛ اینکه "بلاء" ابتلائی از جانب الله سبحانه وتعالی است. مسلمان همیشه در نفس خود بیاد بیاورد که خلقت وی در دنیا برای عبادت الله سبحانه وتعالی میباشد؛ چنانچه او سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقتُ ٱلجِنَّ وَٱلإِنسَ إِلَّا لِيَعبُدُونِ﴾ [ذاریات: 56]
ترجمه: و من جن وانس را نیافریدهام، مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.
و این دنیا دار ابتلا است؛ آنجا که الله متعال میفرماید:
﴿تَبَٰرَكَ ٱلَّذِي بِيَدِهِ ٱلمُلكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيءٖ قَدِيرٌ ١ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلمَوتَ وَٱلحَيَوٰةَ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلٗاۚ وَهُوَ ٱلعَزِيزُ ٱلغَفُورُ﴾ [ملک:2-1]
ترجمه: پر برکت وبزرگواراست کسیکه فرمانروایی جهان هستی به دست اوست و او بر هر چیز تواناست. (همان) کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما نیکو کار تراست و او پیروزمند بخشنده است.
او سبحانه وتعالی انسان را در دنیا منحیث جانشین آفریده تا عمر خود را سپری نماید و در هنگام تحقق این خلافت، وی د چار مصیبت و "قَدَر" شده و به مصیبتهایی باید دچار گردد. این مصیبتها به اندازۀ ایمان مؤمن در ابتلای وی میآید. ترمذی در سنن خود حدیثی را از سعد بن أبی وقاص رضی الله عنه روایت میکند که گفت:
«يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَيُّ النَّاسِ أَشَدُّ بَلَاءً؟ قَالَ: «الْأَنْبِيَاءُ، ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ، فَيُبْتَلَى الرَّجُلُ عَلَى حَسَبِ دِينِهِ، فَإِنْ كَانَ دِينُهُ صُلْبًا اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ، وَإِنْ كَانَ فِي دِينِهِ رِقَّةٌ ابْتُلِيَ عَلَى حَسَبِ دِينِهِ، فَمَا يَبْرَحُ الْبَلَاءُ بِالْعَبْدِ حَتَّى يَتْرُكَهُ يَمْشِي عَلَى الْأَرْضِ مَا عَلَيْهِ خَطِيئَةٌ»
ترجمه: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم کدام مردم در ابتلا سختتر اند؛ فرمود: ابتلاى پيامبران از همه مردم سختتر است و پس از آن هركه بآنها نزديكتر باشد. مرد باندازه قوت دين خود بلا مىبيند، اگر دين او محكم باشد، ابتلاى او سخت است و اگر دين او سست باشد، به اندازه دين خود بلا مىبيند. بلا بر بنده فرو مىآيد تا همه گناهان او را پاك كند.
مرض یا یا مصیبتها از جمله این "قَدَر" است. مرض اراده الله سبحانه وتعالی برای بندهاش به هدف پاک شدن گناهانش، دانستن قیمت صحت خود، بجا آوردن حق نعمتهای الله سبحانه وتعالی، پیبردن به ضعف خود در برابر قدرتهای الله متعال میباشد تا باشد که مرضهای پی در پی و تکراری سبب پند و تذکرش گردیده و بعد از مریضی به شگفتی ایمان به الله سبحانه وتعالی پی ببرد. از این قبیل موارد قرار ذیل است:
- گمان نیک به الله سبحانه وتعالی: اینکه الله متعال در این مریضی یا مصیبت خیر بندهاش را میخواهد. ابن حبان در صحیح خود حدیثی را از ابوهریرة رضی الله عنه روایت میکند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«(إنَّ اللهَ جَلَّ وَعَلَا يَقُولُ: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي بِي، إِنْ خَيْرًا فَلَهُ، وَإِنْ شَرًّا فَلَهُ»
ترجمه: همانا الله (سبحانه وتعالی) میفرماید:من به گمان بنده مؤمنم هستم، اگر خوش گمان بود، نیکی میکنم و اگر بدگمان بود، بر اساس آن بااو رفتار میکنم(یعنی به خواسته او با او عمل میکنم).
- صبر و عدم نا رضایتی و اجر حساب و کتاب: صبر مطلوب که همانا صبر جمیل است، چنانچه الله متعال میفرماید:
﴿فَٱصبِر صَبرٗا جَمِيلًا﴾ [معارج: 5]
ترجمه: پس تو (ای پیامبر!) صبر جمیل پیشه کن.
صبر جمیل صبریست بدون بدون دلزدگی، بدون تشویش و بدون اعتراض (صبر به زبان و قلب)؛ نه اینکه تنها به لسان راضی باشی و قلبات بگوید چرا ای پروردگار؟ پس کسیکه لسان و قلبش یکی باشد، او صابر بوده و صبر جمیل میکند؛ اما حساب اجر آن نزد الله متعال است؛ زیرا او تعالی است که بالای بندهاش مرض یا مصیبتی را نازل میکند، باید که شکر الله متعال را نموده و نسبت به مصیبتیکه به وی می آید، صبر نماید؛ جز اینکه الله متعال به او پاداشی میدهد که خودش نمیداند، چنانچه او سبحانه وتعالی میفرماید: ﴿فَٱصبِر صَبرٗا جَمِيلًا﴾
﴿إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسَابٖ﴾ [زمر:10]
ترجمه: جز این نیست که صابران، پاداش خود را بیشمار و تمام دریافت میدارند.
و نیز رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان نموده است؛ کسیکه با از دست دادن فرزندش جزع و فزع ننمود؛ بلکه در پیشامد ناگواری به الله سبحانه وتعالی رجوع کرد و شکر او تعالی را میکند، الله سبحانه وتعالی به وی در برابر پاداش صبر و شکرش، خانهای در بهشت خواهد ساخت. او صلی الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«إذا مات ولد العبد، قال الله لملائكته: قبضتم ولد عبدي؟ فيقولون: نعم. فيقول: ماذا قال عبدي؟ فيقولون: حمدك واسترجع، فيقول الله تعالى: اِبنوا لعبدي بيتًا في الجنة، وسمُّوه بيت الحمد» (رواه ترمذي، وقال حديث حسن)
ترجمه: هنگامیکه پسر بندهای فوت میکند، الله (سبحانه وتعالی) برای ملائکهای خود میفرماید: پسر بندهام را قبض روح کردید؟ میگویند؛ بلی، قبض روح کردیم. سپس او (سبحانه وتعالی) میگوید که بندهام چه گفت؟ میگویند: حمد تو را گفته و بسوی تو رجوع میکرد. الله (سبحانه وتعالی) میفرماید: برای بندهام در جنت خانهای ساخته و آن را خانهی حمد یا شکر بگذارید.
- ایمان به اینکه بلاء یا مصیبت، محبتِ الله سبحانه وتعالی را به نسبت بنده مبتلای خود نشان میدهد و او سبحانه وتعالی میخواهد دری را در جنت به وی بگشاید. پس اگر بنده در چنین حالتی صبر کرد، اجر و حساب وی در دیوان صابرین نوشته میشود و برای صابرین این بزگترین شرفی است که آنان در حفظ و معیت الله سبحانه وتعالی اند. او تعالی میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱستَعِينُواْ بِٱلصَّبرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ﴾ [بقره: 153]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید، از شکیبائی و نماز یاری بجویید که همانا الله با شکیبایان است.
اگر بنده در برابر مرض یا مصیبتی پیش آمده حمد و شکر او تعالی را بجا آورد، اجر و حساب وی در دیوان شاکرین نوشته میگردد، و این به شاکرین کفایت میکند که الله سبحانه وتعالی وعده افزودن را در اجر آنان نمودهاست: ﴿لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم﴾؛ اگر شکر گزاری کنید، یقیناً (نعمت خود را) به شما افزون میدهم(بلکه بیشتر از آن).
انسانهای صحتمند در روز قیامت زمانیکه پاداش انسانهای مصیبت دیده و بیمار را از سوی الله سبحانه وتعالی میبینند، آرزو میکنند که ای کاش پوستها و اجسادشان با قیچی بریده میشد.
- کثرت ذکر الله و طلب دعاء و اصرار ورزیدن به او سبحانه وتعالی، چنانچه او تعالی میفرماید:
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَليَستَجِيبُواْ لِي وَليُؤمِنُواْ بِي لَعَلَّهُم يَرشُدُونَ﴾ [بقره: 186]
ترجمه: و چون بندگانم، از تو درباره من بپرسند، بگو: به راستی که من نزدیکم. دعای دعا کننده را هنگامیکه مرا بخواند؛ اجابت می کنم. پس (آنان) باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، باشد که راه یابند.
و نیز او تعالی میفرماید:
﴿َأَمَّن يُجِيبُ ٱلمُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجعَلُكُم خُلَفَآءَ ٱلأَرضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ﴾ [نمل: 62]
ترجمه: آیا این بتها بهتراند یا کسیکه (دعای) مضطر (= درمانده) را اجابت میکند؛ چون او را بخواند و گرفتاری را بر طرف میسازد و شما را جانشینان زمین قرار میدهد. آیا معبودی دیگری با الله است؟! چه اندک پند میگیرید.
بنابرین، مرض یا مصیبت بنده را به الله نزدیک کرده و تحولی را میان بنده و او سبحانه وتعالی به میان میآورد. چه بسیار افرادیکه از توسل به الله سبحانه وتعالی امتناع ورزیده اند، به مریضی یا مصیبتی گرفتار شده اند. با این حساب دوباره به الله سبحانه وتعالی بسیار با فروتنی، شکسته و مخلصانه به او پناه برده و التماس دعا نموده تا ایمان و یقینشان زیاد گردد. وهب بن منبه میگوید: مصیبت برای استخراج دعا نازل میگردد، او تعالی میفرماید:
﴿َوَإِذَآ أَنعَمنَا عَلَى ٱلإِنسَٰنِ أَعرَضَ وَنََٔابِجَانِبِهِۦ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ فَذُو دُعَآءٍ عَرِيضٖ﴾ [فصلت: 51]
ترجمه: وهرگاه بر انسان (خیر و) نعمتی عطاء نمائیم، روی میگرداند و متکبرانه (از حق) دور میشود و هرگاه شر (و بدی) به او برسد؛ پس دعا (وتقاضایش)یش (برای دفع آن) افزون میشود.
- مسلمان باید ایمان به قضاء و قَدَر الله سبحانه وتعالی داشته و اسباب و وسایل را به هدف مواجهت با بلاء و عدم تسلیمی در برابر آن در اختیار خود قرار دهد. رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«واعلم أن ما أخطأك لم يكن ليصيبك، وما أصابك لم يكن ليخطئك»
ترجمه: بدانید آنچه مرتکب خطا شدهاید، گریبان شما نخواهد آمد و آنچه برای شما اتفاق افتاده است، شما را دچار خطا نخواهد کرد.
و او سبحانه وتعالی میفرماید
﴿َإِنَّا كُلَّ شَيءٍ خَلَقنَٰهُ بِقَدَرٖ﴾ [قمر: 49]
ترجمه: بیگمان ما همه چیز را به اندازه آفریدیم.
اما با آنکه مسلمان ایمان به قضای الله و قدر وی دارد، همچنان باید تلاش نماید تا خود را از این بلا خارج نموده و دست به اسباب آن بزند، زیرا اسباب از جمله قدر الله سبحانه وتعالی بوده و مسلمان باید آن را در برابر مرض بکار بگیرد و نیز دست به تداوی آن زد؛ زیرا مرض قضاء است و دوای آن قدر الله متعال است که خاصیت آن علاج است. موفقیت دواء در علاج مرض، وابسته به قدر الله متعال است که بیماری را خلق نمیکند، مگر اینکه دوای آن را خلق کرده است. و با ایمان به قضا و قدر حقیقت ایمان در قلوب انسان استقرار مییابد.
- مسلمان باید قلبش متعلق به این باشد که الله سبحانه وتعالی شافی امراض و کاشف اضرار است. هیچ شفای جز شفای او نبوده و هیچ کاشفی نیست؛ مگر او سبحانه وتعالی، چنانچه میفرماید:
﴿َوَإِن يَمسَسكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يَمسَسكَ بِخَيرٖ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيءٖ قَدِير﴾ [انعام: 17]
ترجمه: اگر الله (بخواهد) زیانی به تو برساند، هیچکس جز او نمیتواند آن را دفع کند، و اگر خیری به تو رساند، پس او بر همه چیز تواناست.
و او تعالی میفرماید:
﴿َوَإِذَا مَرِضتُ فَهُوَ يَشفِينِ﴾ [شعراء: 80]
ترجمه: و هنگامیکه بیمار شوم، پس او مرا شفا میدهد.
با این حساب نکاتیکه مسلمان در نظر بگیرد:
أ- رقیه شرعی؛ چون: سورة فاتحه، معوذتین، آیت الکرسی و دعاهای مأثورة را ورد زبان خود قرار دهد؛ مانند قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:
«اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ، أذْهِبِ البَأسَ، وَاشْفِ أنْتَ الشَّافِي، لا شِفَاءَ إِلا شِفاؤُكَ، شِفَاءً لا يُغَادِرُ سَقماً»
ترجمه: بار الها، ای پروردگار مردم! بيماریاش را برطرف کن و چنان بهبودی و شفايی عنايت فرما كه هيچ بيماری باقی نگذارد؛ چون شفادهنده تویی و هيچ شفايی جز شفای تو وجود ندارد.
و قول او صلی الله علیه وسلم برای مریض:
«ضَعْ يَدَكَ عَلَى الَّذِي تَألَّمَ مِنْ جَسَدِكَ وَقُلْ: بسم اللهِ ثَلاثاً، وَقُلْ سَبْعَ مَرَّاتٍ: أعُوذُ بِعِزَّةِ الله وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أجِدُ وَأُحَاذِرُ»
ترجمه: دستت را بر محلِّ درد بگذار و سه بار بگو: "بسم اللهِ" و هفت بار بگو: "أعُوذُ بِعِزَّةِ الله وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أجِدُ وَأُحَاذِرُ" از دردیکه احساس میکنم و از شرّ چيزیکه میترسم، به عزت و قدرتِ الله پناه میبرم.
ب- اینکه نسبت به شفا ناامید نگردد؛ الله سبحانه وتعالی بر همه چیز مسلط است. او تعالی ذاتی است که از مسلمان خواسته است ایمان به این داشته باشد که مرض و شفا نیز از جانب او تعالی میباشد و بنده از او تعالی باید طلب کند و ناامید نگردد. او تعالی می فرماید: ﴿ ﴾
﴿إِنَّهُۥ لَا يَاْئَسُ مِن رَّوحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلقَومُ ٱلكَٰفِرُون﴾ [یوسف: 87]
ترجمه: چرا که جز گروه کافران کسی از رحمت الله ناامید نمیشود.
و او تعالی میفرماید:
﴿إِنَّمَآ أَمرُهُۥ إِذَآ أَرَادَ شَئًا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ﴾ [یس: 82]
ترجمه: جز این نیست که فرمان او، چون چیزی را اراده کند(این است) که به آن میگوید: "موجود شو" پس (بی درنگ) موجود میشود.
و او تعالی برای ما در قرآنکریم تذکر داده که ایوب علیه السلام چگونه در بلا و مصبت 18سال را صبر کرد، سپس الله سبحانه وتعالی مصیبت و ضرر را دور کرده و وی را شفا داد. او تعالی میفرماید:
﴿وَأَيُّوبَ إِذ نَادَىٰ رَبَّهُۥ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ (٨٣) فَٱستَجَبنَا لَهُۥ فَكَشَفنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖ وَءَاتَينَٰهُ أَهلَهُۥ وَمِثلَهُم مَّعَهُم رَحمَةٗ مِّن عِندِنَا وَذِكرَىٰ لِلعَٰبِدِينَ﴾ [انبیاء: 84-83]
ترجمه: و (ای پیامبر!) ایوب را (به یاد آور) هنگامیکه پروردگارش را ندا داد: «رنج و بیماری به من رسیده است و تو مهربانترین مهربانانی.» پس (ما) دعای او را اجابت کردیم و رنج و ناراحتی که داشت، بر طرف ساختیم و خانوادهاش و (نیز) همانندشان را با آنها به او بازگرداندیم (تا) رحمتی از جانب ما و پندی برای عبادت کنندگان باشد.
ج- اینکه بنده در مورد مریضی و مصیبت به وی پیش آمده به جز الله سبحانه وتعالی به هیچکس نباید لب به شکایت گشود، باید بر درد خود صبر کرد. او با مرض خود زندگی میکند، بدون آنکه احساس کند به مقربترین فرد مبدل گردیده است و اگر از لسانش چیزی ظاهر شد، باید به استتغفار، حمد، شکر و صبر رجوع کرد. بنابرین در چنین حالتی فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم بر وی تطبیق میگردد که میفرماید:
«عجَبًا لِأَمر المُؤمِن إِنَّ أمرَه كُلَّه لَه خَير، وَلَيسَ ذَلكَ لِأَحَد إِلَّا لِلمُؤمِن: إِنْ أَصَابَته سَرَّاء شَكَرَ فَكَانَ خَيراً لَهُ، وإِنْ أَصَابته ضّرَّاء صَبَر فَكَان خَيراً لَهُ»
ترجمه: شگفتا از حال مؤمن که همهای اوضاع و احوالش برای او خير است و کسی جز مؤمن، چنين وضعی ندارد: اگر با امر خوشايندی مواجه شود، شکر میکند و اگر دچار زيان و امر ناگواری گردد صبر می نمايد؛ و اين برای او خير است.
اگر به حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم عمیق شوید، بیشتر درک خواهید کرد؛ چیزیکه از انابت و حلاوت ایمان در حالت مرض حاصل میشود، بزرگتر از زوال مرض است. در ترمذی روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودهاست:
«إن عظم الجزاء مع عظم البلاء، وإن الله إذا أحب قومًا ابتلاهم، فمن رضي فله الرضا، ومن سخط فله السخط» «إِنَّ عِظَمَ الْجزاءِ مَعَ عِظَمِ الْبلاء، وإِنَّ اللَّه تعالى إِذَا أَحَبَّ قَوماً ابتلاهُم، فَمنْ رضِيَ فلَهُ الرضَا، ومَنْ سَخِطَ فَلَهُ السُّخْطُ»
ترجمه: هرچه مصيبت بزرگتر باشد، پاداش آن بزرگتر (بيشتر) است و الله متعال کسانی را که دوست دارد، به سختیها گرفتار میکند؛ کسیکه (به مشيت الهی) راضی باشد، دست آوردش، رضايت الله است و هرکس ناخشنود باشد، نتيجهاش خشم الله سبحانه وتعالی را در پی خواهد داشت.
یعنی کسیکه به آنچه او تعالی وی را ابتلامیکند، راضی گردید، رضایت او تعالی را بدست آورده که منجر به پاداش و ثواب میگردد و کسیکه نسبت به بلاء و مصیبتیکه الله برسرش میآورد، ناراض گشته، غم و اندوه خود را نسبت به قضای الله آشکار گردد. خشم و عذاب الله تعال را در پی دارد. از ابوهریرة رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْراً يُصِبْ مِنْهُ»
ترجمه: الله متعال در مورد هرکسی ارادهی خیر داشته باشد، او را دچار مصيبت میکند.
پس مرض یا مصیبت، رحمتی از جانب پروردگار برای بندهاش است. الله سبحانه وتعالی بندههایش را برای مرحمت خلق کرده است، نه اینکه آنان را مورد عذاب قراردهد. او تعالی میفرماید:
﴿مَّا يَفعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِكُم إِن شَكَرتُم وَءَامَنتُم﴾ [نساء: 147]
الله چه نیازی به عذاب شما دارد، اگر سپاسگزاری کنید و ایمان آورید؟!
اما اکثر مردم به حکمت الله سبحانه وتعالی جاهل اند. با آنهم الله سبحانه وتعالی بندهاش را به سبب جهلش میبخشد و در اثر وارد گردیده است، زمانیکه بنده به مصیبتی گرفتار گردد، پروردگارش را فریاد میزند؛ ولی دعایش زود مستجاب نمیشود (استجابت دعایش به تاخیر میافتد)، در این هنگام مردم میگویند: پروردگارا! آیا بر او رحم نمیکنی؟ و الله سبحانه وتعالی میگوید: چگونه از چیزی بر او رحم کنم که توسط همان چیز بر او رحم میکنم.
د- عیادت مریض: از ثوبان رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«إنَّ المُسْلِمَ إِذَا عَادَ أخَاهُ المُسْلِمَ لَمْ يَزَلْ في خُرْفَةِ الْجَنَّةِ حَتَّى يَرْجِعَ»
ترجمه: هنگامیکه مسلمان از برادرِ مسلمانش عيادت میکند، تا زمانیکه باز میگردد، در "خُرفهی بهشت" است. گفته شد: ای رسول الله، خُرفهی بهشت چيست؟ فرمود: «جَنَاهَا: چيدنِ ميوههای بهشتی»، تا وقتیکه بر میگردد.
این از لطف اسلام است که مراقبت و عیادت مریض را حقی از حقوق برادر مسلمانش گردانیده است. در حدیثی روایت شده است که پنج چیز مسلمان بر برادرش واجب است، از جملهی آن عیادت مریض است. رسول الله صلی الله علیه وسلم نه تنها مسلمانان را به ملاقات بیماران ترغیب میکرد؛ بلکه شخصاً به دیدن آنان رفته و و آنان را تسکین داده و از آنها پذیرایی میکرد. حضرت عثمان رضی الله عنه میفرماید: همانا ما رسول الله صلی الله علیه وسلم را در سفر و همه جا همراهی میکردیم؛ او صلی الله علیه وسلم عادت داشت که بیماران مارا عیادت میکرد، در جنازههای ما اشتراک میورزید، با ما یکجا به جنگ میرفت و با کم و زیاد از ما دلجویی میکرد.
- ابتلا برای پوشانیدن خطاها، محو بدیها است؛ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«مَا يُصِيبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلاَ وَصَبٍ وَلاَ هَمٍّ وَلاَ حُزْنٍ وَلاَ أَذًى وَلاَ غَمٍّ حَتَّى الشَّوْكَةِ يُشَاكُهَا، إِلاَّ كَفَّرَ اللَّهُ بِهَا مِنْ خَطَايَاهُ» (رواه بخاری)
ترجمه: هيچ خستگی و مرضی، غم و اندوه و اذيت و شکنجه به مسلمان نمیرسد؛ حتی خاریکه بهپايش میخلد، مگر اينکه الله (سبحانه وتعالی) در برابر آن گناهانش را میآمرزد.
همچنان ابتلاء برای بلند بردن درجات و ازدیاد حسنات میباشد، این حالت انبیاء در ابتلاه الله سبحانه وتعالی بود، رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
«أشدّ النّاس بلاء الأنبياء ثمّ الأمثل فالأمثل يبتلي الرّجل على حسب دينه فإن كان في دينه صلبا اشتدّ بلاؤه و إن كان في دينه رقّة ابتلى على قدر دينه فما يبرح البلاء بالعبد حتّى يتركه يمشي على الأرض و ما عليه خطيئة»
ترجمه: ابتلاى پيامبران از همه مردم سختتر است و پس از آن هركه بآنها نزديكتر باشد، مرد به اندازه قوت دين خود بلا مىبيند؛ اگر دين او محكم باشد، ابتلاى او سخت است و اگر دين او سست باشد، به اندازه دين خود بلا مىبيند. بلا بر بنده فرو مىآيد تا همه گناهان او را پاك كند. (بخاری این حدیث را روایت کردهاست)
علما میگویند: انبیاء برای اینکه مزدشان مضاعف، فضائل شان کامل، و برای مردم صبرشان ظاهر گردد و نیز مردم به آنان رضایت داشته و از آنان تقلید کنند مورد ابتلا قرار میگیرند، نه برای اینکه کدام نقص و عذابی داشته باشند، مورد ابتلا قرار میگیرند.
و نیز ابتلاء برای پاک کردن مؤمنین بکار برده میشود، تا از منافقین تمییز شوند، چنانچه او تعالی میفرماید:
﴿أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُترَكُوٓاْ أَن يَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُم لَا يُفتَنُونَ(1) وَلَقَد فَتَنَّا ٱلَّذِينَ مِن قَبلِهِمۖ فَلَيَعلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَلَيَعلَمَنَّ ٱلكَٰذِبِينَ﴾ [عنکبوت: 1-2]
ترجمه: الم (الف. لام. میم). آیا مردم پنداشتند که چون بگویند: «ایمان آوردیم» (به حال خود) رها میشوند و آنان آزمایش نمیشوند؟! و به راستی کسانی را که پیش از آنها بودند، آزمودیم؛ پس البته الله کسانی را که راست گفتند معلوم میدارد و دروغگویان را (نیز) معلوم خواهد داشت.
یقیناً که الله سبحانه وتعالی مؤمنین را با بلا و مصیبت بخاطر بعضی گناهان مورد ابتلا قرار میدهد؛ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«إن الرجل ليحرم الرزق بالذنب يصيبه، ولا يرد القدر إلا الدعاء، ولا يزيد العمر إلا البر» (رواه أحمد، نسائي، ابن ماجه، ابن حبان، حاكم و حسنه السيوطي)
ترجمه: مرد به سبب گناهىكه مىكند (چه بسا) از روزى خويش (كه برايش مقرر شده) محروم مىگردد و قدر برگشتی ندارد، مگر توسط دعا و عمر زیاد نمیگردد، مگر توسط نیکی.
مترجم: عثمان طه