- مطابق
آیا راهی دیگری برای نجات قدس از چنگال یهودیها و جود ندارد؟!
(ترجمه)
دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا به تاریخ ۶ دسمبر ۲۰۱۷م اعلام کرد که بیت المقدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اسرائیل به رسمیت میشناسد. او همچنان دستورهایی را برای انتقال سفارت امریکا از تل ابیب به بیت المقدس صادر نمود. ترامپ مفسد با تمام تکبر و گستاخی زیاد، وعدهاش را با اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت دولت صهیونیستی یهود به پایان رساند؛ ولی از دیدگاه اسلام برای ما مسلمانان، اینگونه گستاخیها و لودگیهای یهودیهای نجس و ترامپ مفسد، یک امر باطل و بیاعتبار میباشد.
آنچه که ترامپ را به این امر گستاخانه ترغیب میکند، همانا خیانت، بیکفایتی و بزدلی حکام سرزمینهای اسلامی میباشد که در دوستی با امریکا و یهودیهای نجس، با همدیگر به رقابت میپردازند. پس از فرمان ترامپ، این حاکمان بلافاصله تلاش نمودند تا احساسات عامه را تحت کنترول قرار دهند. ایشان کسانیاند که خیانتشان را با گفتن اینکه اعلام مذکور خلاف قطعهنامههای سازمان ملل میباشد، نشان دادهاند؛ به گونهای که حتی بعضی از آنها گفتهاند که اینکار به صلح و راهحل دو جانبه آسیب وارد خواهد کرد و برخی از آنها خواستار برگزاری نشست سازمان همکاریهای اسلامی شدند که اصلاً راهحلی را در پینخواهند داشت و با این حال، آنها از پاپهای واتیکان، روسیه و ایران درخواست کمک میکنند که قاتل هزاران تن در سوریه اند.
همان طوریکه این حاکمان قادر به حفاظت از مقدساتشان نیستند؛ تلاش دارند تا نقاط ضعف خود را با بیانیهها و محکوم کردنهای میانخالی سرپوش گذاری کنند، که نتیجۀ این همه تلاشهایشان، هویت اصلیشان را برای تمام امت اسلامی نشان داده است. قابل ذکر است که مسلمانان در سراسر جهان به خاطر نشان دادن خشمشان علیه این اعلام احمقانۀ ترامپ، به جادهها و خیابانها ریخته و در مقابل سفارتخانههای امریکای کافر با شعار اینکه قدس یک سرزمین اسلامی میباشد، جمع شدند؛ در واقع این کار آنان نشان میدهد که مسجدالاقصی، سرزمین اسراء و معراج رسول الله صلی الله علیه وسلم برایشان چقدر اهمیت دارد.
همچنان مردم در هر گوشه و کنار و در هر مسجد و در هر سطحیکه ممکن بود، خشمشان را نسبت به امریکا و یهودیهای نجس، نشان دادند. آنها نسبت به این درد بیقرار بودند و فریاد میزدند تا کسی مرحمی به زخمهایشان نهد؛ اما هیچ رهبری، هیچ حاکمی و هیچ سربازی پیدا نشد که زخمهایشان را التیام بخشد؛ مگر اینکه با زبانبازیها و بیانیههای کاذبانه میخواستند تا مردم را در این زمینه منحرف سازند و اصلاً به دنبال راهحلی در این زمینه نبودند.
ای مسلمانانیکه قلبهایتان به خاطر محبت قدس میتپند! شما میدانید که موضوع قدس یک موضوع جدید نیست؛ ۵۰ سال است که قدس به شمول "الاقصی" تحت اشغال قرار دارد، به جزء قسمتهای غربی آن، که از اشغال آن هفتاد سال میگذرد، در این مدت زمان، بسیاری از مسلمانان به خاطر این سرزمین مبارک جانهایشان را از دست دادند. موضعگیری یهودیهای غاصب تغییر نکرده است و همچنان نمیتوان موقف انگلیسها را در این باره که دولت یهود را به عنوان کلانترین مشکل در اطراف مسلمانان مسلط میکند، نادیده گرفت و پس از آن امریکا که موقفش را در حمایت از دولت یهود ادامه میدهد.
با این حال، حاکمان سرزمینهای اسلامی؛ مانند بازیگران نمایشگاه تلاش میکنند تا راهحلی را در این زمینه دریافت نمایند، و کنفرانسها برگزار میکنند تا به خاطر اغوای افکار عامه نشان دهند که آنان دست روی دست نمیگذارند؛ در حالیکه روابط مستحکمی با این قدرتهای غاصب و استعماری دارند و به دنبال راهحلهای سازمان ملل هستند. سازمان مللیکه از این دولت غاصب یهود حمایت میکند و به خاطر فریب مردم عامه، بیانیههای اغواگرانه و میانخالی را علیه عاملین وحشی خود منتشر میکند.
آیا این حاکمان چنین چیزها را به عنوان راهحلی در این موضوع بارها برای شما پیشنهاد نکردهاند؟ تا چی وقت در مقابل چنین بیانیههای میانخالی و اقدامات فریبنده سکوت اختیار میکنید؟ در حالیکه شما به خوبی از این امر آگاه هستید، که موضعگیریهای احمقانه و پیشنهادات بیاساس این حاکمان به منافع یهودیهای نجس بوده و به این کارشان مشروعیت میبخشد. جزء این نیست که این کار آنان سبب تشویق یهودیها، در ادامۀ استبداد وحشیانۀشان میشود. آگاه باشید، این بهترین فرصت برای یک رادیکال(دگرگونی بنیادی) و آخرین راهحل میباشد.
حزب التحریر-ولایه ترکیه یک بار دیگر به شما یگانه راهحل رادیکالی(بنیادی) را در جهت آزادسازی قدس و تمام فلسطین ارائه میدهد. راهحل اساسی برای هر مشکل را میتوان با بررسی عوامل اصلی آن و در نهایت از بینبردن این عوامل دریافت نمود. فلهذا یگانه راهحل اساسی در این زمینه این است که ریشۀ اصلی مشکل را عمیقتر تحت بررسی قرار داده و آن را شناسایی کنیم؛ سپس نظر به مشکل یک راهحل صحیح را مطرح کنیم.
1- مسألۀ فلسطین تنها مشکل مردم فلسطین و یا اعراب نیست؛ بل این یک مسألۀ اسلامی است؛ مسألۀ یک سرزمین مقدس اسلامی که با حمایت امریکا و انگلیس و همکاری حکام خائن سرزمینهای اسلامی توسط یهود غصب شده است، میباشد. فلسطینیکه مسلمانان با مال و جان خود آن را فتح کردند و در هر نقطه آن خون یک شهید ریخته شده است و یا اینکه گَرد و خاک آن توسط اسپ یک مجاهد و قدمهای یک مجاهد به فضاء بلند شده است، این سرزمین مقدس مربوط همه مسلمانان میباشد؛ واگذار کردن یک قسمت بسیار کوچک و یا بزرگ آن به غیرمسلمانان، خیانت بزرگ به الله سبحانه وتعالی، رسول الله صلی الله علیه وسلم و مؤمنان محسوب میشود.
2- یهودیان فلسطین را به زور اشغال کردهاند؛ اما اینگونه غصب نمودنها، واقعیت مالکیت آن را تغییر نمیدهد، هرگز نمیتواند حق مالکیت آن را از مالک اصلی آن صلب کند و گذشت زمان نمیتواند این حق را به غاصبین دهد. حکم اسلام در موارد سرقت شده این است که مالک مال در مقابل غاصبین باید تا زمانی مبارزه نماید، که مال سرقت شده دوباره به صاحب اصلی آن برگردد و هر نوع عملیکه از طرف سارق به خاطر مشروع ساختن مال سرقت شده صورت میگیرد، ممنوع و باطل میباشد.
3- هر عملیکه در مخالفت با اسلام قرار داشته باشد، باطل است؛ لذا هرگونه تسلیمدهی هر قسمت فلسطین باطل و فاقد اعتبار میباشد. هیچ نقطه و مرجعی در روی زمین وجود ندارد که آنچه را الله سبحانه وتعالی ممنوع قرار داده است، مشروعیت دهد؛ برای اینکه حرام الله سبحانه وتعالی تا روز قیامت حرام و حلال آن تا روز قیامت حلال میباشد.
4- اسلام تقسیمبندی سرزمینهای اسلامی و ایجاد مرز میان آنها را ممنوع قرار داده است و این مرزهای فعلی توسط استعمارگران ایجاد شده است. استعمارگران سیاست تقسیمبندی را به کار میبندند تا قلمرو حکومتشان را در کشورهای مستعمره آسان نموده و نفوذشان را گسترش دهند. بر مسلمانان اجازه نیست تا در زمینۀ این تقسیمبندیها خاموشی اختیار نموده و به خاطر از بینبردن آن دست روی دست گذارند. از سوی دیگر، قبول نمودن ادامۀ مرزبندیها حرام قطعی میباشد.
یهود و نصارا از جمله دشمنان سرسخت مسلمانان میباشند. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾
[بقره: ۱۲۰[
ترجمه: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد(تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی،
و) از آیین(تحریف یافتۀ) آنان پیروی کنی.
﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾
[ممتحنه: ٩]
ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هرکس با آنان رابطۀ دوستی داشته باشد، ظالم و ستمگر است!
به این ترتیب، کسانیکه با آنها دوست میشوند، با آنها همکاری میکنند و با آنها متحد میشوند، در نادانی و سرافگندگی به سر برده و ظالمی بیش نیستند.
ای مسلمانان! مسألۀ فلسطین یک موضوع حیاتی میباشد و مکلفیت ما در قبال آن این است، که به خاطر رضای الله سبحانه وتعالی پیکار نماییم تا باشد که آن را از زیر سیطرۀ یهودیان غاصب نجات دهیم. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا﴾
[ نساء: ٧٥]
ترجمه: چرا در راه الله(سبحانه وتعالی)، و(در راه) مردان و زنان و کودکانیکه(به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید؟! همان افراد(ستمدیدهای) که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر(مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر، از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما.
آزادسازی قدس و مسجدالاقصی، کار به خاطر باز گردانیدن این سرزمین مقدس و از بینبردن یهودیها از این مکان مقدس، وجیبۀ شرعی تمام مسلمانان میباشد، حتی اگر به قیمت خون هزاران شهید تمام شود. بنابر این، یگانه راهحل برای از بینبردن اشغال فلسطین و آزادی آن، انسجام ارتشهای اسلامی و سوق دادن آنان در مقابل دولت یهود میباشد؛ ولی متأسفانه امر ذلتبار این است که امروزه حکام و رهبران سرزمینهای اسلامی، نیروهای مسلمان ما را به اساس فرمان ناتو و کفار استعمارگر حرکت میدهند؛ اما نه به خاطر فرمان الله سبحانه وتعالی، رسولش صلی الله علیه وسلم و آزادسازی قدس و فلسطین. الله سبحانه وتعالی در این مورد میفرماید:
﴿لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ﴾
[آلعمران: ٢٨]
ترجمه: افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هر کس چنین کند، هیچ رابطهای با الله(سبحانه و تعالی) ندارد(و پیوند او بکلّی از الله سبحانه وتعای گسسته میشود).
آنها هیچ رابطهای با الله سبحانه وتعالی ندارند؛ زیرا آنها کفار استعمارگر را به عوض مؤمنان به دوستی و همپیمانی گرفتهاند، جزء این نیست که آنان دشمنان الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم و مؤمنان بوده و هیچگونه وفاداری با الله سبحانه وتعالی، پیامبر صلی الله علیه وسلم و مؤمنان ندارند. پس چی کسی میتواند، این سرزمین مبارک را از چنگال یهود نجات دهد؟ حقیقتاً یگانه کسیکه میتواند آن را از اسارت یهودیها نجات داده و آنان را از پا در آورد، همانا خلیفۀ اسلامی میباشد و بس؛ زیرا قدس توسط حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه فتح گردید، توسط صلاح الدین ایوبی یکی از رهبران خلافت اسلامی آزاد شد و توسط سلطان عبدالحمید آخرین خلیفۀ عثمانی، کسیکه حتی یک توتۀ آن را به یهود تسلیم نکرد، محافظت گردید.
در نهایت، یگانه راهحل برای آزادسازی سرزمین اسراء و معراج رسول الله صلی الله علیه وسلم و ریشهکن کردن کیان یهود، خلافت بر منهج نبوت است و بس. فلهذا کسانیکه میخواهند قدس را آزاد سازند، باید به این امر پیبرده و به خاطر تأسیس خلافت اسلامی دست بهکار شوند.
حزب التحریر-ولایه ترکیه