- مطابق
دعوت بهسوی الله سبحانه وتعالی با حکمت و موعظۀ حسنه!
(ترجمه)
الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَۚ وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَۚ وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَۚ إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ﴾
[نحل 125-128]
ترجمه: (ای پيامبر!) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نيكو و زيبا به راه پروردگارت فراخوان و با ايشان به شيوۀ هرچه نيكوتر و بهتر گفتگو كن؛ چرا كه(بر تو تبليغ رسالت الهی با سخنان حكيمانه و مستدلاّنه و آگاهانه و به گونۀ بس زيبا و گيرا و پيدا است و بر ما هدايت و ضلال و حساب و كتاب و سزا و جزا است) بیگمان پروردگارت آگاهتر(از همگان) به حال كسانی است كه از راه او منحرف و گمراه میشوند و يا اينكه رهنمود و راهياب میگردند. (ای مسلمانان!) هرگاه خواستيد مجازات كنيد(كسانی را كه به حقوق شما تعدّی و تجاوز كردهاند)، تنها بدان اندازه مجازات كنيد و كيفر دهيد كه درباره شما روا شده است(و از حدّ آن فراتر نرويد و برمگذريد) و اگر شكيبائی پيشه ساختيد(و به خاطر الله مجازات نكرديد و كيفر نداديد) حتماً شكيبائی برای شكيبايان(حقپرستی چون شما كه از دل فرمان نمیبريد و به راهنمائی يزدان گوش فرا میداريد، در دنيا و آخرت ) بهترخواهد بود. و (ای پيامبر!) تو نيز در برابر مصائب و صحنههای جانسوزیكه در راه تبليغ رسالت آسمانی خواهی ديد) شكيبائی كن و شكيبائی تو(و هركس ديگری) جز در پرتو(لطف رحمان و به ياری و) توفيق يزدان ميسّر نيست( اگر كافران ايمان نياوردند) بر آنان اندوهگين مشو و در برابر مكر و نيرنگیكه میورزند(و توطئههائیكه به راه میاندازند) ناراحت و نگران مباش(و خويشتن را در پناه الله دار)! بیگمان الله(مرحمت و معونت و حفاظت و رعايت همه جانبهاش) همراه كسانی است كه تقوی پيشه كنند و(با دوری از نواهی، خود را از خشم الله به دور دارند و با تمام نيرو و قدرت) با كسانی است كه نيكوكار باشند و(با انجام اوامر الهی خويشتن را به الطاف ايزد نزديك سازند).
صیغۀ ادع بر سه محور تمرکز دارد: دعوتگر، دعوت و اسلوب دعوت و اینها لازم و ملزوم یکدیگر اند؛ به این معنی که دعوتگر باید دارای این صفات باشد تا امید به قبولی طاعت داشته باشد. پس دعوت در راه الله سبحانه وتعالی در حقیقت دعوت به کلمۀ طیبه، دعوت به ایمان داشتن به عقیدۀ اسلامی، دعوت به ایمان آوردن به الله سبحانه وتعالی، ملائکه، کتابها، پیامبران و اینکه خیر و شر قضا از طرف الله سبحانه وتعالی است و دعوت به سوی عمل کردن به آنچه که از این ایمان داشتن مرتب میشود، است که عبارت ازسرگیری زنده گی اسلامی توسط تأسیس دولت اسلامی است. چنانچه رسول الله صل الله علیه وسلم در مدینۀ منوره تأسیس نمود و اسلام را تطبیق کرد؛ احکام شریعت اسلامی را تنفیذ و منافع مردم را سرپرستی نمود و عدالت و انصاف را در بینشان حاکم کرد.
دولت اسلامی به جهان رسید و امروزه تعداد مسلمانان به 8. 1میلیارد، نزدیک به چهارم ساکنان زمین رسیده است و سرزمینشان به سه قارۀ مشهور جهان امتداد پیدا کرده است. مسلمانان به همه جهان پخش شده اند و آنچه که امروزه مسلمانان کم دارند، دولت اسلامی است؛ دولتیکه اسلام را چنانچه که رسول الله صلی الله علیه وسلم تطبیق نمود، تطبیق نماید و تمامی مسلمانان زیر سلطۀ آن سرپرستی شوند. از آنها و سرزمینهایشان محافظت نموده، مصالحشان را سرپرستی و اسلام را در همه زمین نشر نمایند. مسلمانان از پس زندهگی زیر چتر احکام شریعت اسلامی بر آیند و اسلام به گونۀ زنده به زندهگی مسلمانان برگردد... این حیثیت دعوت به گونۀ خلاصه بود.
اما به نظر میرسد که امروزه دعوت به نصاب درستاش حرکت نمیکند و برخی دعوتگران در سرزمینهای کلیدی اسلامی بر روشی از دعوت تمرکز دارند که فقط منافع خود و حکامشان را برآورده مینمایند و از خود دعوت غافل هستند؛ چون آنها فرصت توجه به این کار را ندارند؛ زیرا در دولتهایشان اسلام تطبیق نمیگردد؛ بلکه نظام سرمایهداری حاکم است؛ نظامهای ستمگر و مستبد.
اما بر دعوتگر در نخست لازم است که دانا و زیرک به آنچه باشد که به طرفاش فرامیخواند و به آن عامل باشد؛ به این معنی که حرفاش به عملاش مخالفت نداشته باشد؛ اگر یک شخصیت است یا دولت، باید به اساس عقیدۀ اسلامی بناء گردد و اسلام را در سیاست داخلی و خارجی اجراء کند.
دعوت به طرف الله سبحانه وتعالی به شخص دعوتگر، قومیت، سرزمین وغیره نیست؛ بلکه تنها به خاطر الله سبحانه وتعالی، دین اسلام و پیامبر صلی الله علیه و سلم است. دعوتگر مسئولیتاش را نزد الله سبحانه وتعالی اداء نموده و به طرف دین الله سبحانه و تعالی فرامیخواند و هیچ حق یا برتری ندارد که مزد را در دنیا بخاطرش کسب نماید؛ مانند گرفتن حاکمیت برای خود و خانوادهاش و یا کدام امتیاز دیگری؛ بلکه مزد آن تنها در نزد الله سبحانه وتعالی میباشد.
اسلوب دعوت باحکمت و موعظۀ حسنه از طریق سخن نیک و شناخت وضعیت مخاطبین میباشد تا درست به سخنش گوش دهند و به آنها از طریق خطاب صادق و سخن نرم، که بیانگر حسن نیت و قصد رسیدن به حق وجود دارد، اعتماد نمایند. دعوتگر به نکوهش، زجر و اظهار عیوب دیگران روی نمیآورد و مناقشهاش به آرامی، بدون حمله و حقیر شمردن و یا روی آوردن به خشم و فریاد صورت میگیرد؛ چون هدف رهنمائی به طرف الله سبحانه وتعالی، برآوردن طاعت و عبادت است و هیچ ضرورتی به لجاجت و شدت دلایل نیست؛ باید بیان نیک، اخلاص در عمل بخاطر الله سبحانه وتعالی و رسیدن به حق باشد.
اگر بر شما تجاوز صورت گرفت، پس شما هم مانندیکه مورد تجاوز قرار گرفته اید، به آن برخورد کنید و این فورمول قصاص به مثل بدون اسراف است؛ اما با وجود قصاص به مثل، قرآن به طرف صبر و بخشش فرامیخواند. صبر و بخشش گاهی تأثیر عمیقتری در نزد طرف مقابل دارد و به اسلام داخل میشود؛ اما در صورتیکه بر کفر خود پا فشاری کند، شکنجه کردن آن بدون هیچ توجه باید صورت گیرد و شکنجه تنها وظیفۀ دولت اسلامی است.
دعوتگر نیاز به صبر دارد تا دعوتاش به هدف خود برسد و الله سبحانه وتعالی به صبر یاری مینماید و صبر و ضبط نفس نیز لبیک گفتن به دعوت الله سبحانه وتعالی میباشد:
﴿وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ﴾
ترجمه: و اگر شكيبائی پيشه ساختيد(و به خاطر الله مجازات نكرديد و كيفر نداديد)، حتماً شكيبائی برای شكيبايان(حقپرستی چون شما كه از دل فرمان نمیبريد و به راهنمائی يزدان گوش فرامیداريد، در دنيا و آخرت) بهترخواهد بود.
﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللّهِ﴾
ترجمه: و(ای پيامبر! تو نيز در برابر مصائب و صحنههای جانسوزیكه در راه تبليغ رسالت آسمانی خواهی ديد) شكيبائی كن و شكيبائی تو(و هركس ديگری) جز در پرتو(لطف رحمان و به ياری و) توفيق يزدان ميسّر نيست.
الله سبحانه وتعالی بر کارش چیره است؛ اما اکثر مردم نمیدانند.
برگرفته ا زمجلۀ الوعی
نویسنده: ابراهیم سلامت