پنجشنبه, ۱۹ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
منفعت ملی؛ خنجر زهرآگین!
بسم الله الرحمن الرحيم

منفعت ملی؛ خنجر زهرآگین!

)ترجمه(

مسلمانان منفعت ملی را نباید من‌حیث یک منفعت سیاسی بشناسند. منفعت سیاسی اصطلاح کامل است که در ثقافت اسلام داخل بوده و با اسلام موافقت دارد. لذا ما هیچ کتابی‌ را در فقه اسلامی سراغ نداریم که باب و یا فصلی ‌را در مورد ملیت و یا قومیت داشته باشد و یا این مفهوم را تأیید کرده باشد. هم‌چنان در هیچ یکی از نصوص شرعی و لغت عرب وارد نشده که مفهوم ملیت مورد توجه قرار گرفته باشد؛ زیرا معنی "وطنیت" که در زبان فارسی آن را ملیت می‌گوئیم، به معنی "سکن و اقام" یعنی مسکن گزین و مقیم می‌باشد. گفته می‌شود "وطن فلان بالمکان" یعنی فلانی در این‌جا ساکن و مقیم گردید و فلان مکان را برایش محل زندگی قرار داد اگر با دقت به این معنی نگاه کنیم، در می‌یابیم که هیچ رابطه‌ای بین قوانین و ارزش‌های سیاسی که دولت قطر برای منافع مردم و خواسته‌های شهروندان اتخاذ می‌کند و بین این مفهوم وجود ندارد.

ما شاهد تغییرات و تبدیلات این قوانین در زندگی طبیعی خود در پی انقلاب‌ها و سقوط ایدیولوژی‌ها هستیم؛ به گونۀ مثال؛ ملت اروپا بر ضد ظلم حکومتی که محصول تبانی و سازش کلیسا با پادشاهان بود، نظام سیاسی جدیدی را ایجاد کرد که بر عقیدۀ جدائی دین از زندگی بنا یافته و از آن یک نظامی بیرون شد که این نظام سیاسی هیچ رابطه‌ای با وطن، خاک و جغرافیه یعنی کوه‌ها، دشت‌ها و دریاها نداشت؛ بلکه این نظام سیاسی از عقل و افکار مردم و آنچه بر آن توافق داشته اند و برای منافع شان تعریف کردند، بیرون شد.

این مورد در خصوص مردمی است که در برابر دین تحریف‌شدۀ شان انقلاب کردند و در برابر آن به جنگ ایستادند؛ اما امت اسلامی در این قضیه باید چه موقف اتخاذ نماید! هم‌چنان انقلاب بلشویک‌ها یک نظام کمونیستی برگرفته از افکار مردم با درنظرداشت همان وقت و زمان ایجاد نمودند و سپس بعد از ظهور فساد مفکورۀ کمونیستی و ناتوانی‌اش از بین رفت و یک سیستم و بستۀ دیگری از منافع دیگری قرار داشت که متناقض آنچه گذشت، ایجاد گردید که این سیستم نیز به دور از ارزش‌های جغرافیائی و ملی بود.

لذا به تأکید گفته می‌توانیم که منفعت ملی یک اصطلاح غلطی است که در میدان واقعیت وجود نداشته، بلکه این اصطلاح به مفهومی اطلاق شده که هدف بسیار دوری از وطن و مسکن در نزد ملت‌هایی دارد که بر ضد دین و نظام سیاسی شان انقلاب کردند. این اصطلاح با اختلاف حدود و جغرافیای دولت و نتیجۀ منافع آن‌ها تغییر می‌یابد و حسب منافع شان تصمیم گرفته می‌شود که یک پارچه باشد و یا تقسیم گردد، توافق به صلح باشد و یا جنگی داخلی؛ چنانچه همین اکنون در مناطق مورد اختلاف بین روسیه و اوکراین و بین چین و تایوان همین حالت است؛ تایوان که همه‌اش در حقیقت یک سرزمین بوده است.

وقتی ما با استفادۀ سیاسیون و صاحبان صلاحیت و قانون‌گذاران در مورد مفهوم منفعت ملی دقت کنیم، خود را در برابر یک تناقض وپراکندگی در خصوص استعمال این اصطلاح می‌یابیم و این ابهام و تناقض وجود دارد؛ مگر این‌که در معیارها و تعامل با مفهوم منفعت ملی یک برخورد دوگانه را متقبل گردیم.

بناءً ممکن است که بگوئیم مفهوم منفعت ملی، خلاصه به اهداف دولت و خواسته‌های آن می‌شود؛ خواه این خواسته‌ها و اهداف اقتصادی باشد یا نظامی و یا فرهنگی. با مشخص کردن این اهداف سیاست‌های داخلی و روابط بین‌المللی  ترسیم می‌گردد که قوانین خود را از واقعیت، امکانات و دیدگاه‌اش می‌گیرد؛ چنانچه هر دولتی تلاش می‌کند برای تحقق منفعت ملی خود که تعلق به منطقه، جغرافیای مشخص با حدود بین المللی‌اش و قوانین خود را از واقعیت دولت، امکانات و دیدگاه‌اش گرفته عیار سازد. پس منفعت ملی مجسم نمودن یک مکتب واقعیت‌گرائی در چهارچوب سیاست است.

وقتی ما در مورد اصطلاح ملی از منظر سیاسی نگاه کنیم، در می‌یابیم که این اصطلاح یک اصطلاح سرمایه‌داری است که به هیچ ارزشی غیر از منفعت مادی قائل نمی‌شود. متأسفانه بذر این اصطلاح بعد از پارچه‌پارچه شدن سرزمین‌های اسلامی و تقسیم آن به دولت‌های کوچک و ضعیفی نهادینه شد که بازیچۀ دست دیگران هستند. اصطلاح ملی در سرزمین‌های اسلامی با مکر استعماری و با دست استعمارگران کینه‌توز به تبدیل نمودن رابطۀ ملی متعصبانه و منحط -که کم‌ترین سطح فکری  و رابطه به دین ندارد- به نصب کردن رهبری سیاسی اجیر غرب که دشمن ملت‌شان است می‌پردازد.

وقتی این اصطلاح را در چوکات شریعت قرار ‌دهیم، در می‌یابیم که این اصطلاح خطر بسیار بزرگی با دین و حیات مسلمانان دارد:

اول)  اولین خطر این اصطلاح یک خطر عقیدوی است؛ زیرا عقیدۀ اسلامی اعطای حقوق و مشخص کردن واجبات را بر هرکسی‌ که تابع دولت اسلامی باشد، به خاطر انجام اوامر الله سبحانه وتعالی بر اساس وحی لازم نموده است. کسی‌که حقوق، واجبات و تکالیف را برای بندگان مشخص و تعیین نموده تنها الله سبحانه وتعالی بوده و این ارزش‌ها بر اساس خاک و وطن نمی‌باشد. پس حقوق با اختلاف سرزمین‌ها فرق نکرده و با اختلاف جغرافیا ساقط نمی‌شود. لذا آنچه حق مسلمان است و آنچه بر مسلمان واجب است به اساس دلیل شرعی ثابت شده نه به اساس دلیل جغرافیائی و سیاسی.

دوم) خطر دوم منفعت ملی خطر منهجی در طرز تفکر مسلمان است؛ زیرا منهج مسلمان در طرز تفکر و تصمیم‌اش موقوف بر حکم شرعی بیرون آمده از دلیل شرعی و مقیید بودن بر آن است. اصل در افعال مقیید بودن بر حکم شرعی است. پس دیدگاه ملیت در تناقض با حکم شرعی قرار دارد که در محور واقعیت‌های جغرافیائی و سیاسی می‌چرخد که این محور دور از حلال، حرام و دور از تعظیم اوامر الله سبحانه وتعالی بوده و در حقیقت یک دروازۀ ورودی به شکستن و ازبین بردن حکم رب العالمین است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينً﴾ا [احزاب: 36[

ترجمه: وهیچ مرد و زن مٶمنی را نسزد که چون الله و رسولش به کاری فرمان دهند، برای آنان در کارشان اختیار باشد؛ هرکس الله و رسولش را نافرمانی کند به گمراهی آشکار گرفتار شده است.

هم‌چنان یکی از قواعد اساسی در فکر اسلامی اینست که دین الله سبحانه وتعالی برای تحقق منافع بندگان آمده، چنانچه الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ﴾ [اعراف: 96[

ترجمه: اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پروا پیشه می‌کردند، حتماً برکاتی از آسمان و زمین بر آن‌ها می‌گشودیم؛ ولی پیام‌های هدایت ما را دروغ شمردند؛ پس به عواقب آنچه همواره انجام می‌دادند گرفتارشان کردیم.

هم‌چنان الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾ [طه: 124[

ترجمه: و هرکس از یاد من روی بگرداند، مسلماً زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را کور محشور خواهیم کرد.

پس منافع مسلمانان در این است که یک امت هستند و ملیت آن‌ها را جدا کرده نمی‌تواند.

هم‌چنان یکی دیگر از جمله قواعد اساسی این است که تعیین منافع از جانب شریعت بوده، نه از جانب عقل. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾ [بقره: 216[

ترجمه: قتال بر شما نوشته شد؛ در حالی‌که آن را خوش ندارید و چه بسا چیزی را دوست ندارید و خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که به ضرر شما است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید.

پس هرجا که شریعت باشد، مصلحت و منفعت هم در همان است؛ نه عکس آن. لذا هیچ کسی نمی‌تواند دین الله سبحانه وتعالی را متهم به ضایع ساختن منافع نماید.

سوم) سومین خطر منفعت ملی خطر مبدئی است؛ زیرا مبدأ عقیده‌ای است که باید حفاظت شده و الله سبحانه وتعالی از منظر همین مبدأ پرستش گردد، نظامی است که باید  تطبیق گردد و رسالتی است که باید حمل شود. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا﴾ [فتح: 28[

ترجمه: اوست که رسولش را با هدایت و آئین حق فرستاد تا آن را بر همه آئین‌ها آشکار سازد و گواه بودن الله بر این امر کافی است.

پس ملیت عقیده را نقض نموده و شرع را تعطیل و رسالت را ضایع می‌سازد.

چهارم) منفعت ملی خطرهای سیاسی دارد. تعدد رژیم‌های سیاسی اختلاف منافع و تناقضات منافع را ایجاد می‌کند؛ چیزی‌که باعث تفرقه بین مسلمانان شده و این خودش یک عمل منکر کلان و گناه بزرگی است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَـئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ [آل‌عمران: 105[

ترجمه: و هم‌چون کسانی نباشید که پس از نشانه‌های روشنی که بر آن‌ها آمد، پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند، چنین کسانند که بر آن‌ها عذابی عظیم است.

لذا بدون تردید ملیت از اعمال متعصبانۀ بدبوی و زشت است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«دعوها فانها منتنة؛ آن را ترک کن؛ زیرا او بدبوی است.«

هم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لیس منا من دعا الی عصبیة ولیس منا من قاتل علی عصبیة ولیس منا من مات علی عصبیة»

ترجمه: کسی‌که به عصبیت دعوت کند، از ما نیست! کسی‌که به عصبیت بجنگد، از ما نیست و کسی‌که به عصبیت بمیرد از ما نیست!

عصبیت ملی مادر تمام فسادها و جمع کنندۀ تمام شرها می‌باشد که حرمت آن حرمت بسیار شدیدی است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

»يَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِينَ! اللهَ اللهَ، أَبِدَعْوَى الْجَاهِلِيَّةِ وَأَنَا بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ بَعْدَ إِذْ هَدَاكُمُ اللهُ إِلَى الْإِسْلَامِ، وَأَكْرَمَكُمْ بِهِ، وَقَطَعَ بِهِ عَنْكُمْ أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ، وَاسْتَنْقَذَكُمْ بِهِ مِنَ الْكُفْرِ، وَأَلَّفَ بِهِ بَيْنَكُمْ، تَرْجِعُونَ إِلَى مَا كُنْتُمْ عَلَيْهِ كُفَّاراً؟«

ترجمه :ای گروه مسلمانان! از الله بترسید، آیا بعد از این‌که الله سبحانه وتعالی شما را به اسلام هدایت کرده و به وسیلۀ اسلام شما را اکرام نموده و توسط اسلام جاهلیت را از شما دور ساخته و از کفر شما را نجات داده و شما را به وسیلۀ اسلام یک پارچه و هم‌دل ساخته، به جاهلیت فرا می‌خوانید؛ در حالی‌که من در بین شما هستم! و پس به همان حالت کفر خود بر می‌گردید؟!

هم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمْ الَّذِينَ مَاتُوا، إِنَّمَا هُمْ فَحْمُ جَهَنَّمَ، أَوْ لَيَكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللهِ مِنَ الْجُعَلِ الَّذِي يُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ. إِنَّ اللهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاء«

ترجمه:باید افتخار به پدران تان را که مرده اند به پایان برسانید؛ زیرا آنان آتش گیرۀ دوخ هستند، در غیر آن کسانی‌که به پدران شان افتخار می‌کنند از حشره‌ای  که مرداری انسان را به بینی خود لور می‌دهد، خارتر است یقیناً که الله سبحانه وتعالی لباس جاهلیت را از تن شما بیرون نموده و افتخار جاهلیت به پدران را نیز از شما دور ساخته است.

یقیناً ملیت‌پرستیِ منفور در واقعیت زندگی ما، ثمر زهرآگین خود را رسانده که ما طعم تلخ آن را هرلحظه می‌چشیم و امروزه بهترین امت را مانند کف دریا می‌بینیم که هیچ سیادت، تصمیم گیری، عزت وکرامت ندارد. امروزه ما شاهد غارت ثروت‌ها، فقر، گرسنگی و محروم بودن مسلمانان هستیم. ما شاهد خون‌های هستیم که به ناحق می‌ریزد. حرمت‌شکنی مقدسات مباح شده؛ اما ما ساکن و بی‌حرکت هستیم. امروزه کشتارهای وحشیانه و ویران‌گر در غزه به قضیۀ غزه تبدیل شده و آن را ذلیلانه به یک قضیۀ قومی و قدس را به قضیۀ فلسطینی تبدیل نمودیم؛ درحالی‌که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ [انفال: 72]

ترجمه: اگر از شما در دین یاری خواستند بر شما واجب است؛ مگر آنکه علیه قومی باشد که میان شما و آن‌ها پیمانی باشد؛ مسلماً الله به آنچه می‌کنید بیناست.

وهم‌چنان فرموده است:

﴿إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ [توبه: 39]

ترجمه: اگر رهسپار نشوید شما را عذابی دردناک گرفتار می‌کند و قومی دیگر را جایگزین شما می‌سازد و شما هیچ زیانی به او نمی‌رسانید و الله سبحانه وتعالی بر هرچیز توانا است.

و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«المسلم أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَلَا يُسْلِمُهُ، مَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ كَانَ اللهُ فِي حَاجَتِهِ، وَمَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ كُرْبَةً فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ بِهَا كُرْبَةً مِنْ  كُرَبِ يَوْمِ القیامة»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، به آن ظلم نکرده و آن را به دشمن تسلیم نمی‌کند؛ کسی‌که در پی برآورده کردن حاجت برادرش باشد، الله سبحانه وتعالی در پی برآورده نمودن حاجت آن می‌باشد. کسی‌که غمی را از مسلمانی دور سازد، الله سبحانه وتعالی غمی از غم‌های روز قیامت وی را دور می‌کند.

هم‌چنان فرموده است:

«ما من امْرِئٍ يَخْذُلُ امْرَأً مُسْلِماً فِي مَوْضِعٍ تُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ وَيُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ»

ترجمه: مسلمان، مسلمان دیگر را در جایی‌که هتک حرمت می‌شود و آبرویش از بین برده می‌شود و با حمایت نکردنش آن را خوار می‌کند، الله سبحانه وتعالی نیز آن را در جایی‌که دوست دارد که یاری و کمک شود آن را خوار می‌کند.

منفعت ملی دلیل پشت کردن به غزه، چتر عیب‌پوشی اجیران و وسیلۀ توجیه برای خائنین قرار گرفته است. در حق اهل ما کوتاهی صورت گرفته و ماشاهد کشتارهای اطفال، پیرمردان، مریضان، قتل اسیران و تعذیب‌شان و شاهد از بین بردن درختان، سنگ‌ها و تمام اسباب زندگی هستیم، اما همۀ این کوتاهی‌ها در زیر پردۀ منفعت ملی منفور پوشیده می‌شود!

قسم به الله سبحانه وتعالی این منفعت ملی نیست؛ بلکه منفعت تاج و تخت است؛ منفعت نظام‌های مزدوری است که خون، آبرو و مقدسات مسلمانان را به بهای اندکی به فروش رسانده اند. به بهای خیانت نظام‌های مزدور و دست‌ساخته‌های استعارگر.

14 ذوالقعده 1445ه.ق.

22 می 2024م

نویسنده: استاد سعید رضوان ابوعماد

مترجم: مصطفی اسلام

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه