- مطابق
آیا ضرورتها ممنوعیت را مباح میگرداند؟
(ترجمه)
پرسش:
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
پرسش بنده پیرامون حکم شرعی که میگویند: «ضرورتها ممنوعیت را مباح میگرداند» میباشد؛ هدف شرعی از کلمه ضرورتها چیست؟ با بیان دو موضوع میخواهم مقصدم را بیان نمایم. چنانکه دوکتور قرضاوی در فتوای خود برای زن اجازه دادهاست که حجاب خود را در مدارس بیگانه بهقصد تعلیم کنار بگذارد و این را از ضرورتها میداند. همچنین ولادت زنها توسط داکتران مرد.
بهفرض اگر پذیرفته شود ضرورت در حالت جلوگیری از مرگ و هلاکت است؛ پس بهطور مثال: در نبود داکتر زن ضرورت ایجاب مینماید تا در بعضی حالات داکتر مرد در وقت ولادت زنها حاضر شوند؟ بنابرین وقتیکه ضرورت در حق زنها در وقت ولادت بهخاطر جلوگیری از مرگ و هلاکت احساس میشود، پس چگونه ضرورت در تعلیم و ولادت هردو احساس میگردد؟ الله سبحانه وتعالی برای تان جزای خیر نصیب گرداند.
پاسخ:
و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!
بعضی علما بهاین قاعده(ضرورتها ممنوعیت را مباح میگرداند) استدلال بهقول الله سبحانه وتعالی نمودهاند که میفرماید:
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
[بقره: 173]
آنچه را كه مشركان و يهوديان و ديگران حرام میدانند، حرام نيست بلكه الله سبحانه وتعالی تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غيرالله(بههنگام ذبح) بر آن گفتهشده باشد(و بهنام بتان و شبيه آنها سر بريدهشود) بر شما حرام كردهاست؛ ولی آن كس كه مجبور شود(بهخاطر حفظ جان از آن اشيای حرام بخورد) در صورتیكه علاقهمند(بهخوردن و لذّت بردن از چنين چيزهایی نبوده) و متجاوز(از حدّ سدّ جوع هم) نباشد، گناهی بر او نيست. بیگمان الله بخشنده و مهربان است.
و همچنان میفرماید:
فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
[مائده: 3]
اما كسیكه در حال گرسنگی ناچار شود(از محرّمات سابق چيزی بخورد تا هلاك نشود) و متمايل بهگناه نباشد(و عمداً نخواهد چنين كند، مانعی ندارد) چرا كه الله بخشنده مهربان است(و از مضطرّ صرف نظر میكند و برای او مقدار نياز را مباح می نمايد).
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
[نحل: 115]
آنچه را كه مشركان حرام می دانند، حرام نيست بلكه الله سبحانه وتعالی تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غيرالله(بههنگام ذبح) بر آن گفتهشده باشد(و بهنام بتان و شبيه آنها سر بريدهشود) بر شما حرام كردهاست؛ ولی اگر آن كس كه مجبور شود(بهخاطر حفظ جان، از آن اشيا حرام بخورد) در صورتیكه علاقهمند(بهخوردن و لذّت بردن از چنين چيزهائی) نبوده و متجاوز( از حدّ سدّ جوع هم) نباشد(بر آنان ايرادی نيست، چرا كه) الله سبحانه وتعالی بس آمرزنده و مهربان است.
نظر دقیق در این قاعده واضح میسازد که آن درست نیست. دلایل فوق را که بهآن عده از علما قول نمودهاند و بر آن قاعده(ضرورتها) حمل مینمایند برین موضوع دلالت نمیکند، بلکه دلالت نهایی دلایل فوق حالت اضطرار بهخاطر دفع گرسنهگی استفاده از حیوان خود مردهاست. چنانکه الله سبحانه تعالی فرموده:
فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ
اما كسیكه در حال گرسنگی ناچار شود.
هدف از مخمصه گرسنهگی قریب بههلاکت میباشد که در آن وقت خوردن اشیای حرام جایز میباشد؛ چنانکه واضح است حالت اضطرار در آیت فوق مقید بهحالت گرسنهگی است نه در دیگر حالت، پس لفظ اضطرار عام و مطلق-که بههر حالت دلالت نماید- نبوده بلکه تنها مقید در حالت گرسنهگی میباشد وبس.
در بعضی از کتب شروح عدهای از علما آن را رخصت حکم نمودهاند در حالیکه حکم رخصت نیاز بهدلیل شرعی دارد نه اینکه عقل بدون در نظرداشت دلیل شرعی آن را تعیین نماید؛ بهطور مثال: افطار روزه در ماه رمضان در حالت سفر و مرض رخصت است، زیرا در آن دلیل شرعی وارد گردیدهاست. چنانکه الله سبحانه وتعالی در این باره میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (183) أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ
[بقره: 183-184]
ای كسانیكه ايمان آورده ايد! بر شما روزه واجب شدهاست، همانگونه كه بر كسانیكه پيش از شما بودهاند واجب بودهاست تا باشد كه پرهيزگار شويد. [روزه در] چند روز معيّن و اندكی است، و كسانیكه از شما بيمار يا مسافر باشند(اگر افطار كردند و روزه نگرفتند، بهاندازه آن روزها) چند روز ديگری را روزه میدارند.
پس در حالات فوق رخصت از جهت ورود نص شرعی میباشد. بنابرین اجرای این قاعده که «ضرورتها ممنوعیتها را مباح میگرداند» در همه موارد درست نیست؛ طوریکه بعضیها بهآن قول نمودهاند. قول راجح و درست همان است که دلایل شرعی بهآن دلالت مینماید که آن حالت اضطرار است، اجازه میدهد برای فرد مسلمان که بخورد و بنوشد از آن خوردنیهایی که الله سبحانه وتعالی بر وی حرام گردانیدهاست، و بر کدام حالت دیگری دلالت ندارد.
اما رخصت در غیر موارد متذکره نیاز بهدلایل دیگری دارد. قابل ذکر است که این قاعده(ضرورت ها ممنوعات را مباح میگرداند)، در عصر ما تکیه نمودن بر حلال دانستن هر حرام ایجاد گردیدهاست، زیرا کلمه «ضرورت ها» لفظ عامی است که در آن حسب تفسیر علما بنام ضرورت واقع شدن در هر حرام میباشد.
و اما مثالهای که در پرسش تذکر یافت و آن را بهاستناد بهقاعده «ضرورتها» جایز میدانند نیز درست نیست؛ پس زن مسلمان بالغ شرعاً مکلف بهپوشیدن چادر میباشد و برایش در وقت تحصیل در مدارس بیگانهها جایز نیست که چادر خود را بیرون نماید و اگر میخواهد درس بخواند و در مدارس بیگانه برایش میسر نیست، بر وی لازم است مدارس دیگری را جستجو نماید که در آن برایش پوشیدن چادر و لباس فراخ میسر باشد و یا وسیلهای دیگری جهت تحصیل دریافت نماید و یا همراه محرم خود مهاجرت بهشهری نماید که در آنجا تحصیل برایش آسان میگردد نه اینکه چادر خود را بیرون نماید، زیرا دلایلی وجود ندارد که برای زن جوان در وقت تحصیل و یا تعلیم اجازه دور نمودن چادر را بدهد.
و اما آگاهی داکتر از عورت زن جهت تداوی نیز در قاعده «ضرورتها» داخل نمیباشد، زیرا جواز تداوی زن از قول پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت میگردد. امام ترمذی در سنن خود از اسامه پسر شریک روایت نموده که گفت: عربها بهرسول الله صلی الله علیه وسلم گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم آیا تداوی ننمائیم؟ رسوالله صلی الله علیه وسلم فرمود:
نَعَمْ، يَا عِبَادَ اللَّهِ تَدَاوَوْا، فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَضَعْ دَاءً إِلَّا وَضَعَ لَهُ شِفَاءً، أَوْ قَالَ: دَوَاءً إِلَّا دَاءً وَاحِدًا
بلی! ای بندهگان الله سبحانه وتعالی تداوی نمائید، زیرا الله سبحانه وتعالی هیچ دردی را بدون شفا نگذاشتهاست. و یا فرمود: هیچ دردی را بدون دوا نیافریدهاست مگر یک چیز؛ اصحاب گفتند: آن چیست؟ فرمود: پیری است.
بنابرین برهنه شدن عورت زن در اکثر حالات از لزومات تداوی است و دلایل جواز تداوی بر آن دلالت دارد. پس درین حالات(در حالت تداوی) تنها محلی باید برهنه گردد که معالجه و تداوی میگردد و جایز نیست که غیر محل تداوی برهنه گردد.
برادر شما عطا بن خلیل ابورشته