چهارشنبه, ۰۴ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سؤال:

سایت الحرة به تاریخ 18جون 2024م چنین مطلبی را به نشر رساند: «اخیراً سایت‌های خبری به شکل گسترده‌ای، گزارش‌های منتشر نموده اند که حاکی از  توافق سعودی/امریکایی در سال 1974م می‌باشد؛ توافقی‌که بر اساس آن سعودی ملزم بوده که در تمام فروشات نفتی خود از دالر استفاده کند. بر حسب این گزارش‌ها، مدت این توافقنامه 50 سال بوده که اکنون به پایان رسیده است...» اما وب‌سایت "لیدر اینسایت" این گزارش‌ها را تکذیب و تاکید کرد که: «چنین توافقی وجود ندارد.» امیدوارم حقیقت و صحت این توافق، در صورت وجود آن و سپس نقش نفت در حفظ سیطرۀ دالر، برایم روشن شود و این‌که پس از آن، آیا تشکیلات بریکس می‌تواند در زمینه سیطرۀ دالر در آینده تأثیرگذار باشد؟

جواب:

 برای وضاحت بیشترِ جواب سؤالات فوق، می‌بایست موارد زیر را مورد بررسی قرار داد:

اول: این‌که با توجه به اخبار منتشر شده مبنی بر پایان مدت توافق سعودی و امریکا برای منحصر کردن فروش نفت به دالر؛ شبکه‌های اجتماعی مملو از این خبر است؛ اما هیچ یک از مقامات رسمی دو کشور در این مورد صحبت نکردند. گویا عمداً از این قضیه چشم‌پوشی نمودند! همان‌طور رسانه‌ها نیز در ابتدا از پرداختن به نشر این خبر خودداری کردند تا این‌که برخی از آن‌ها به دلیل حجم زیاد صحبت‌ها در مورد آن، در این خصوص شروع به صحبت نمودند. به عنوان مثال: وب‌سایت روسی RT  در 15 جون 2024م چنین مطلبی را به نشر رساند: «اولگا سامووالوا در وزگلیاد می‌نویسد: توافق پترودالر که بین سعودی و امریکا در سال 1974م امضا شده بود، به پایان رسیده است و این برای سعودی فرصت این را می‌دهد که نفت و تولیدات نفتی خویش را نه تنها در بدل دالر بلکه به هر ارز دیگری‌که می‌خواهد بفروشد. البته بر حسب تایید رسانه‌ها.» این یک تایید غیررسمی از یک منبع رسانه‌ای روسی است، در خصوص وجود چنین توافقی.

دوم: این‌که از طرف منابع رسانه‌های امریکایی این موضوع را تکذیب می‌کنند:

1- در سوال ذکر شده بود که در سایت الحرة به تاریخ 18 جون 2024م چنین آمده است: «...طبق این گزارشات، مدت این توافق 50 سال بوده، اکنون به پایان رسیده است که چنین چیزی نویددهنده پایان سیطرۀ ارز امریکایی است. اما وب‌سایت لیدر اینسایت این گزارش‌ها را تکذیب و تاکید کرد که: "چنین توافقی وجود ندارد».

2- روزنامه MorningStar به تاریخ 17 جون 2024م از اخبار و روایات منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، مبنی بر از بین رفتن توافق پترودالر درازمدت  امریکا و سعودی خبر داده گفت: «این توافق هرگز وجود نداشته است».

3- در یک پست وبلاگی که در روز جمعه منتشر شد، پول دونوان، اقتصاددان ارشد UBS Global Wealth Management، بر این اشاره کرد که داستان جعلی "توافق پترودالر" به طرز شگفت‌آوری منتشر شده است و این‌مسئله درس دیگری در مورد خطرات جانبداری تأییدی ارائه می‌دهد. (منبع: MorningStar، مورخ 17 جون 2024م)

سوم: این‌که هیچ یک از طرفین رسماً در مورد گفتگو‌های اخیر که حاکی از انعقاد توافق پترودالر بین امریکا و سعودی در سال 1974م و پایان مدت الزامیت آن در تاریخ 6 سپتامبر2024م بود، هیچ تبصرۀ رسمی ننمودند. هیچ یک از طرفین رسماً در تکذیب یا تأیید آن اظهار نظر نکردند، بلکه تنها همان‌طور که در فوق یاد آورشدیم، تبصره‌هایی از سوی منابع رسانه‌ای و شبه رسانه‌ای دیگری صورت گرفته است! لیکن قراین دیگری نیز وجود دارد که از طریق آن‌ها احتمال موجودیت چنین توافقی در  بین امریکا و سعودی وجود دارد که از جمله این قراین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- در گزارش دیوان عمومی محاسبات امریکا که در سال 1978م تحت عنوان «کمیته همکاری اقتصادی امریکا و سعودی» صادر گردیده، چنین آمده است: «دیوان عمومی به تقویت فعالیت کمیته همکاری‌های اقتصادی سعودی و امریکا که در جون 1974م تأسیس شده است، توصیه به همکاری‌های اقتصادی دو طرف و افتتاح دفتری برای وزارت خزانه‌داری امریکا در ریاض، برای ازسرگیری چرخۀ پترودالر نمود.»  این گزارش در مقدمه خود تأسیس این کمیته مشترک را تأیید می‌کند.

2- پس از این‌که پل دونووان در پست وبلاکی خود گفت؛ «معلوم است که داستان "توافق پترودالر" که امروز در حال دست به دست شدن است، خبر جعلی و دروغین بیش نیست.» و افزود: «شاید نزدیک‌ترین چیز به داستان توافق پترودالر، توافق مخفیانه‌ای باشد که بین امریکا و سعودی در اواخر سال 1974م به امضاء رسید و در آن وعده داده شده بود که در ازای سرمایه‌گذاری میلیاردها دالری سعودی از درآمدهای حاصل از فروش نفت در خزانه‌ای امریکا، این کشور برای سعودی کمک‌ها و تجهیزات نظامی ارائه کند.» (منبع: MorningStar، مورخ: 17 جون 2024)

3- پس از آن‌که روزنامه MorningStar در تاریخ 17 جون 2024م گفت: «توافق پترودالر دربین امریکا و سعودی توافقی است که هرگز وجود نداشته است.» در جای دیگر گفت: «بر اساس گزارشی که اداره حساب‌داری امریکا منتشر کرده است، موضوع مربوط به کمیته مشترک امریکایی و سعودی است که برای تقویت همکاری‌های اقتصادی بین دو کشور تشکیل شده بود و قرار تأسیس آن در تاریخ 6 اگست 1974م بین کیسینجر، وزیر امور خارجه امریکا و فهد بن عبدالعزیز ولیعهد سعودی در آن زمان امضا شد.»

4- روزنامه کویتی «القبس» در تاریخ 20 اکتبر2020م در ضمن نشر  اخبار برنامه "حافظه خبری" خود، خبری را منتشر کرد که در شماره تاریخی 7 جون 1974م خود منتشر کرده بود. در آن  چنین آمده بود: «رئیس جمهور نیکسون امروز با شاهزاده فهد بن عبدالعزیز، معاون دوم نخست‌وزیر سعودی و وزیر داخله، در خصوص امکان دستیابی به صلح پایدار در خاورمیانه در پی توافقات بر جداسازی نیروهای جبهه مصر و سوریه، همان‌طور در خصوص راه‌های گسترش همکاری‌های اقتصادی، صنعتی و دفاعی بین سعودی و امریکا گفتگو کرد. این گفتگوها در دفتر رئیس جمهور نیکسون در کاخ سفید پیش از صرف ضیافتی  صورت گرفت که از سوی رئیس جمهور نیکسون برای گرامی‌داشت از مهمانی که در یک سفر سه روزه دیروز از راه رسیده بود تدارک دیده بود. در این گفتگوها شاهزاده فهد در تلاش افزایش کمک‌های نظامی امریکا به کشورش در ازای ادامه همکاری سعودی در تامین نفت امریکا بود.

5- وب‌سایت businesstimes.com.sg در 18 جون 2024م ذکر نمود که: «روزنامه امریکایی نیویورک تایمز در 8 جون 1974م در صفحه اول خود چنین بیان داشته است: «وزیر امور خارجه کیسینجر و شاهزاده فهد بن عبدالعزیز، معاون دوم نخست وزیر سعودی و برادر ناتنی ملک فیصل، امروز صبح در "بلرهاوس" واقع جاده کاخ سفید، توافقنامه شش صفحه‌ای را امضا کردند.»

چهارم: با دقت نظر بیشتر در بند سوم که در فوق ذکر گردید، مخصوصاً استقبال نیکسون، رئیس‌جمهور امریکا از فهد بن عبدالعزیز،  نشان‌دهنده اهمیت زیاد آن دیدار و سپس تأسیس کمیته همکاری‌های اقتصادی امریکا و سعودی در 6 اگست 1974م است که منابع رسمی از جمله گزارش دیوان عمومی محاسبات امریکا به آن اشاره می‌کنند، حاکی از توافقاتی است که گویی این کمیته متولی اجرای آن بوده و همه این‌ها وجود توافقی بین امریکا و سعودی را تایید می‌کند، شاید مکتوب شده و محرمانه بوده و شاید  تفاهمات الزام‌آور و نانوشته‌ای بین یک دولت کوچک مزدور و بین دولت قدرتمندی چون امریکا بوده که معمولاً چنین تفاهماتی برای مزدوران کاملاً الزام‌آور است؛ اگرچه مکتوب شده هم نباشد.

تمام حقایق مذکور در فوق مؤید وجود توافق پترودالر است؛ چیزی‌که ما آن را ترجیح می‌دهیم؛ اگرچه این موضوع مخفی نگهداشته شده و ادارات رسمی آن را تأیید ننمودند؛ البته  آن را انکار نیز ننمودند.

پنجم: آن‌چه این را تأیید و ترجیح می‌دهد، توجه امریکا به تبدیل دالر به ارز بین‌المللی و جهانی است، چنان‌چه:

1- از زمان توافق برتون وودز در سال 1944م که قیمت هر اونس طلا را 35 دالر تعیین کرد، دالر در بالاترین سطح نظام پولی جهانی قرار گرفت؛ طوری‌که دالر و طلا از یک ارزش برخوردار شد؛ اما به دلیل پروژه‌های استعماری امریکا به ویژه جنگ ویتنام و هزینه‌های گزاف در جنگ، امریکا مجبور شده که دالرهای بیشتر از مقدار دالری چاپ کند که می‌توانست آن را با طلا مبادله کند تا جایی‌که در اواخر دهه 1960م، تعداد دالرهای در حال گردش افزایش یافته بود و دالر در جهان بیشتر از طلا شد. این امر کشورهای دیگر را تشویق کرد که در ازای دالرهای خود از امریکا طلا تقاضا کنند؛ چیزی‌که منجر به کاهش ذخایر طلای امریکا شد. چنان‌چه ذخایر طلای امریکا در پایان جنگ جهانی دوم در سال 1971م از 574 میلیون اونس به حدود 261 میلیون اونس کاهش یافت. این‌جا بود که ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت امریکا، استاندارد طلا را در 15 اگست 1971م لغو کرد و این‌گونه دالر را به طور کامل از طلا جدا کرد. مسئله که به "فاجعۀ نیکسون" معروف است.

2- این جدایی دالر و طلا مشکل سیاسی و مالی برای امریکا ایجاد کرد و آن این بود که کشورهای جهان، دیگر عامل مجبورکننده برای به دست آوردن دالر نداشتند. لذا این امر باعث شد که امریکا به دنبال راه‌های دیگری باشد که کشورها را به سوی تقاضای بیشتر دالر سوق داده و در نتیجه سیطرۀ جهانی دالر محفوظ بماند تا این‌که بالاخره امریکا گم‌شده‌اش را در نیاز حتمی جهان به انرژی پیدا کرد؛ این در حالی بود که منبع اصلی انرژی در آن زمان نفت بود و سعودی هم بزرگترین تولیدکننده آن.

3- دولت نیکسون از طریق گفتگو با سعودی از سال 1972م تا 1974م در مورد ایجاد پترودالر و در نتیجه توافقی صورت گرفته که بر مبنی آن امریکا امنیت رژیم سعودی را تضمین نموده و در مقابل سعودی که بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان بوده و دارای بزرگترین ذخایر نفتی در جهان است، نفت خود را در برابر دالر بفروش برساند؛ همان‌طور که سعودی نیز موافقت کرد که میلیاردها دالر از درآمدهای نفتی خود را مجدداً در اوراق خزانه امریکا برگرداند.

4- قبل از این قرارداد، سعودی به دلیل نفوذ عوامل انگلیسی در حکومت آن زمان سعودی، نفت خود را در بدل جنیه استرلینگ بفروش می‌رساند،  زمانی‌که این قرارداد در 8 جون 1974م بین وزیر امورخارجه کیسینجر و شاهزاده فهد بن عبدالعزیز، منعقد شد، این مقدمه‌ای برای معامله همرای سعودی به دالر به عنوان قیمت نفت در عوض استرلینگ بود.

پس از آن، شاهزاده فهد در سال 1975م، در زمان سلطنت برادرش، ملک خالد، به اوج شهرت رسید و ولیعهد شد. او در دوران برادرش ملک خالد از صلاحیت‌های زیادی بر خوردار بوده و بر همین منوال قرار داشت تا این‌که ملک خالد وفات کرده و در 13جون 1982م به پادشاهی رسید. وی در ولاء و وابستگی خود نسبت به امریکا معروف بود.

بنابراین، معاملات سعودی در زمینه فروش نفت از ابتدای سال 1975م منحصر به دالر شد، بر حسب بیان منابع پس از سال 1974م، فروش نفت سعودی به دالر امریکا منحصر شد و این امر شامل کشورهای عضو سازمان اوپک از کشورهای تولیدکننده نفت نیز می‌شد. بدین ترتیب لازم شد هر کشوری که نیاز به خرید نفت دارد، تا مقدار کافی از ارز دالر، تنها ارز منحصر به معاملات نفتی را داشته باشد. به این معنی که این کشورها باید وام های دالری می‌گرفتند و یا از بازارهای مالی و یا به هر وسیله دیگری برای‌شان دالر خریداری می‌نمودند. نکته‌ای قابل توجه این بود که امریکا تداوم سرازیر شدن دالر و بانک ذخایر فدرال تداوم تولید دالر را تضمین کرده بود... مخصوصاً این‌که ریال سعودی وابسته به دالر بوده و از همین جهت عاملی برای سعودی وجود دارد که جهت حفظ ثبات اقتصادی خود به دالر امریکا وابسته و متعهد باشد. چنان‌چه طی گزارش خبرگزاری اناضول بتاریخ 4 سپتامبر2019م چنین بیان داشت: «خالد الفالح وزیر انرژی سعودی تایید کرد که دالر امریکا ارز مورد اعتماد برای فروش و تجارت نفت خام کشورش در خارج از کشور باقی خواهد ماند...»

ششم: اگر پیوستن سعودی به تشکیلات بریکس به رهبری چین و روسیه که هردو از رقبای امریکا هستند، بر استمرار محدودیت سعودی در فروش نفت‌اش به دالر تأثیر بگذارد، این موضوع تحت تأثیر عوامل دیگری قرار می‌گیرد که برای روشن شدن آن موارد زیر را به  بررسی خواهیم گرفت:

1-    اصطلاح BRICS برای اشاره به اقتصادهای برازیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی به کار می‌رود. برازیل، روسیه، هند و چین در سال 2006م گروه BRIC را ایجاد نمودند تا به کشورهای در حال توسعه نقش بیشتری در امور بین المللی بدهند. در سال 2011م نام این گروه با اضافه شدن آفریقای جنوبی به BRICS تغییر یافت. در اجلاس الـ15 که در 24 اگست 2023م در ژوهانسبورگ، پایتخت آفریقای جنوبی خاتمه یافت، از پیوستن سعودی به همراه مصر، امارات، ایران، ایتوپی و ارجنتاین به گروه بریکس، در ابتدای سال 2024م خبر داده شد. یکی از اهداف این اجلاس تلاش برای رهایی از سیطرۀ دالر و صدور ارزی برای اعضای بریکس بود، چیزی‌که این کشورها در آن به توافق نرسیدند، سپس تصمیم به معامله با ارزهای محلی خود در میان شان گرفتند. به همین دلیل این گروه تلاش کرد تا سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت را به این گروه دعوت کند.

شایان ذکر است که علی‌رغم اعلام رسمی تلویزیون سعودی در 1فبروری 2024م مبنی بر پیوستن سعودی به بریکس، مجید القصابی وزیر تجارت سعودی در میزگردی در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس چنین گفت: «سعودی دعوت نامه‌ای برای پیوستن به بریکس دریافت کرد، اما ما هنوز به طور رسمی به آن نپیوستیم.» (منبع: سكاي نيوز عربي 16 جنوری2024م) این بدان معناست که سعودی منتظر موافقت امریکا برای پیوستن به بریکس بود تا این‌که پیوستن به آن در مصلحت امریکا باشد.

2- ورود کشورهای وابسته به امریکا مانند سعودی به گروه بریکس این گروه را سست و شکننده می‌کند، چنان‌چه ما شاهد مخالفت‌های آفریقای جنوبی در برابر صدور ارزی برای بریکس بوده ایم. در گروه بریکس به جز روسیه و چین هیچ کشور مستقلی وجود ندارد، بقیه کشورهای عضو آن، همه مزدوران غرب به ویژه امریکا به شمار می‌روند. اما روسیه و چین می‌خواهند طوری جلوه کنند که گویی قادر به مقابله با غرب و تشکیل یک جبهه متقابل در برابر آن هستند و همیشه از دنیای چندقطبی صحبت می‌کنند. وقتی امریکا به سعودی و سایر مزدورانش اجازه ورود به بریکس را می‌دهد، برای اینست که می‌خواهد از درون بر آن تأثیرگذاری داشته باشد، همانطور که قبلاً کشورهای اروپای شرقی تابع خود را در سال 2004م تشویق کرد که وارد اتحادیه اروپا شوند تا این‌که از طریق این کشورها بتواند بر این اتحادیه تأثیرگذاری داشته باشد، از طریق این کشورها وارد اتحادیه اروپا شوند. چان‌چه به وسیلۀ پولند که وارد اتحادیه شد، توانست مانع تدوین قانون اساسی برای آن شود، قانونی که باعث تقویت قدرت سیاسی این اتحادیه شده و آن را در حد شبه دولت فدرالی نزدیک می‌نمود. اما از این طریق هم‌چنان یک اتحادیه سست و شکننده باقی ماند که همواره در معرض شکستگی و فروپاشی قرار دارد. هم‌چنین زمانی‌ که سعودی که بزرگترین تولیدکننده اوپک است و نفوذ زیادی روی اوپک دارد، موظف شد تا فعالانه برای ایجاد نوعی از اتحاد بین اوپک و روسیه، برای کنترل تولیدات روسیه در داخل مرزهای اوپک با هماهنگی سعودی و روسیه، از اسالیب لازم استفاده کند.

 3- پوتین که کشورش یکی از اعضای موسس گروه بریکس بوده و بسیار مشتاق صدور ارزی مستقل برای این گروه است، تسلیم واقعیت سیاسی کشورهای عضو این گروه شده، چنین می‌گوید: «تداوم توسعۀ بریکس، نقش این تشکیلات را در سطح بین‌المللی، فعال خواهد داشت و این‌که موضوع اتخاذ یک ارز مستقل هنوز حل نشده و نیاز به گفتگوهای بیشتری دارد...» (منبع: الجزیره مورخ: 24 اگست2023) هم‌چنان الجزیره پیش از این بتاریخ 23/اگست/2023م، چنین مطلبی را منتشر ساخت: «موضوع ایجاد ارز مستقل برای بریکس، به دلیل عدم توافق بین پنج کشور و وجود اختلافات بین آن‌ها، به طور رسمی در جریان اجلاس در اجندا گرفته نشد... اما پوتین در یک سخنرانی ویدئویی برای این گروه، درخواست نمود تا به معاملات گروه به ارزهای محلی توسعه بخشند...» بنابراین، این‌گونه روسیه موفق نشد تا ارز جایگزینی برای دالر پیدا کند، البته او هم‌چنان تحقق چنین ارزی را از اعضاء بریکس تقاضا‌ می‌کند.

هفتم: این‌که تا زمانی‌که پول کاغذ باشد، ارزش ذاتی نداشته، مشکلات اقتصادی، احتکارهای اقتصادی، اختلافات سیاسی و حتی استعمار تدوام خواهد داشت. اسلام با وحی از جانب الله سبحانه وتعالی پول را متکی بر طلا و نقره قرار داده است. یعنی ماده‌ای که خوددارای ارزش ذاتی می‌باشد و همان‌طور که در احادیث صحیحه ثابت است، رسول الله صلی الله علیه و سلم طلا و نقره را به عنوان پول تعیین نموده و آن‌ها را  تنها معیار پولی و وجه نقدی قرار داده که سنجش مال و عمل به آن‌ برمی‌گردد. اما استعمارگران با استفاده از اسالیب استعمار اقتصادی و استعمار مالی، پول کاغذی را ابزاری از ابزار استعماری شان قرار دادند. بنابراین برای پول و وجه نقدی سیستم‌های دیگری ایجاد نمودند که مبتنی بر طلا و نقره نیست و از این‌جا بود که این مشکلات پدیدار شد...

لذا این مشکلات برطرف نمی‌شود مگر این‌که دولت خلافت اقامه شده و پول را به طلا و نقره برگرداند تا این‌که یا خود طلا و نقره در گردش باشد یا پول کاغذی جایگزین طلا و نقره در گردش باشد؛ جایگزینی که امکان تبدیل آن در هر زمانی وجود داشته باشد. این همان شریعتی است که الله سبحانه وتعالی بر مبنی علم پاک و منزه‌اش نازل فرموده است. همان‌طور که چنین می‌فرماید:

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾ [ملک: 14]

ترجمه: آیا کسی (همه چیز را) آفریده است نمی‌داند؟ در حالی‌که او باریک بین و بس آگاه است.

 اول محرم 1446ه.ق

مطابق به7 جولای 2024م

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

بن سلمان زمینه را برای فروش سرزمین حرمین آماده می‌کند!

(ترجمه)

خبر:

براساس گزارش رسمی خبرگزاری عربستان سعودی، محمد بن سلمان، ولی‌عهد سعودی و جیک سالیوان در دیدار خود "روابط راه‌بردی بین دو کشور و راه‌های تقویت آن در زمینه‌های مختلف را بررسی کردند. هم‌چنین درباره نسخه نیمه‌نهایی پروژه‌های توافق‌نامه‌های استراتژیک بین عربستان و آمریکا که کار روی آن‌ها تقریباً به پایان رسیده است، بحث و گفتگو صورت گرفت." (منبع: العربية نت)

تبصره:

پس از این‌که آل سعود 52 سال است نفت خود را برای خرید اسلحه از آمریکایی‌ها هزینه نموده؛ چنانچه گزارش‌ها تأیید می‌کنند که رژیم آل‌سعود در طی پنجاه سال گذشته نزدیک به سه تریلیون دالر برای خرید اسلحه هزینه نموده است. هم‌چنین پس از ۳۴ سال آموزشِ ارتش سعودی توسط نیروهای آمریکایی، درخواست حمایت از آمریکایی‌ها غیرمنطقی به نظر می‌رسد؛ آن‌هم با وجود قدرت و نیرویی‌که اکنون دولت سعودی در اختیار دارد!

بن سلمان در حال پیمودن مسیر پدربزرگ خود عبدالعزیز است که سرزمین قدس را با یک کاغذ و قلم به یهودیان تسلیم کرد و اکنون نوه‌اش دارد آماده می‌شود که سرزمین‌های حرمین شریفین و محل دفن رسول الله صلی الله علیه وسلم را به صلیبیان واگذار کند!  علاوه بر این‌که با کفار دست دوستی داده و به این دستور الله سبحانه وتعالی پشت کرده که می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنْ الْحَقِّ...﴾ [متحنه: ۱]

ترجمه: ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید که از روی دوستی برایشان پیام بفرستید؛ حال آن‌که آنان به دین راستینی که برای شما آمده، کفر ورزیده اند...

بنابراین، نمی‌توانیم کسی را که دست به چنین اعمالی می‌زند و سرزمین‌های مسلمانان را به دشمنان سرسخت آنان می‌فروشد، ولی‌الامر یا حاکمی بنامیم که اطاعت از وی واجب باشد؛ زیرا رسول الله صلی‌الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ» (رواه احمد)

ترجمه: در نافرمانی خالق نبايد مخلوق را اطاعت نمود.

بلکه باید با او و امثال وی به مبارزه برخواسته و در مقابل‌شان سنگر بگیریم و نظام‌های فاسد و ساختگی را که بر سینه امت اسلام سنگینی می‌کند، ریشه‌کن کنیم، سپس نظامی را که الله سبحانه وتعالی بر ما فرض کرده است، برپا کنیم که تنها توسط آن سرزمین‌ها و آبروی مسلمانان در امان مانده  و زندگانی توأم با رضایت الله سبحانه وتعالی و پیامبر صلی الله علیه وسلم را برای‌شان تضمین می‌کند، آن‌گاه به یاری الله متعال در دنیا و آخرت کامیاب خواهند شد. این امر بعید و غیرممکن نیست، بلکه وعده الله سبحانه وتعالی و مژده رسول الله صلی‌الله علیه وسلم است که از هوای نفس سخن نمی‌گوید:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: سپس خلافتی بر اساس منهج نبوی شکل خواهد گرفت.

23محرم 1446ه.ق.

29جولای 2024م.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

کنگرۀ امریکا با شور و شوق بی‌نظیر و کف‌زدن‌های بی‌وقفه، از سفاک غزّه استقبال کرد!

(ترجمه)
﴿قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ﴾ [آل عمران: 118]

ترجمه: به راستی کینه و دشمنی از لحن و سخنان شان پیداست و آنچه در سینه‌های شان پنهان می‌دارند، بزرگ‌تر است.

پس از ده ماه کشتار روزانه در غزّه که به دقت با صدا، تصویر و آمار و شهادت‌ها مستند شده، کنگرۀ آمریکا با شور و شوق جنون‌آمیز، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، نتانیاهو را به عنوان قهرمان مردم خود استقبال کرد. گویا به او گفتند: "می‌خواهیم تو را به خاطر کشتار مردم مسلمان غزّه به نمایندگی از خود، مورد پاداش قرار دهیم". الله سبحانه وتعالی در قرآن فرموده است:

﴿إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا﴾ [آل عمران: 120]

ترجمه: اگر نيكی به شما دست دهد (و نعمتی هم‌چون پيروزی و غنيمت بهرۀ شما گردد، کافران) ناراحت میشوند و اگر به شما بدی برسد، شادمان میشوند.

این رویدادها هم‌چنان نشان می‌دهد که غرب کافر و استعمارگر، به امت اسلامی تنها به چشم یک امت شکست‌خورده و به سرزمین‌هایش به عنوان مستعمره‌ای برای خود نگاه می‌کند. اگر غرب در توان خود می‌دید، مسلمانان را از روی زمین نابود می‌کرد.

در دیدگاه غرب، جنگ‌های صلیبی به پایان نرسیده و تنها نام‌ها تغییر کرده‌اند. هربار که دوره‌ای از استعمار به پایان می‌رسد، دوره‌ای دیگر آغاز می‌شود؛ چهره‌ها و نام‌ها عوض می‌شود؛ اما اعمال همانند گذشته باقی مانده و حملات نظامی، اقتصادی و فرهنگی، انکار حق مسلمانان در انسان بودن و دفاع از خود و از سرزمین و عقایدشان و در نهایت حمایت از حکام خائن و جنایت‌کار برای تسهیل تاراج و استعمار هم‌چنان باقی‌ست.

بلی، غرب کافر نفرت از اسلام را  از اجداد صلیبی خود به ارث برده است! با این‌که این غرب مسیری از رنسانس را طی کرده که او را از تاریکی‌های قرون وسطی خارج کرده است؛ اما دلش هنوز در آن تاریکی‌ها به سر می‌برد؛ به ویژه وقتی‌که با اسلام و مسلمانان برخورد می‌کند. به همین دلیل است که هنوز از بازکردن ذهنش به روی اسلام می‌ترسد و نمونۀ بارز آن جنگش با عفت مسلمانان است؛ با این‌که به خوبی می‌داند که این عفت چیست!

این غرب است و این هم سیاست‌مدارانش که برای سفاک غزّه، نتانیاهو جنایت‌کار، کف و سوت می‌زنند!
ای مسلمانان… ای بهترین امتی‌که برای هدایت و ارشاد مردم آفریده شده اید!
ما مسلمانان باید هرچه سریع‌تر دنیای خود را بسازیم که در آن کرامت خود را حفظ و شأن و هیبت دین خود را بالا برده و دولت خلافت راشدۀ دوم بر منهج نبوت را تأسیس کنیم! بدانید که زندگی شما هرگز به ثبات نخواهد رسید؛ مگر این‌که حاکمیت اسلام را اقامه کنید. مسیر رسیدن به ثبات، کنار زدن حکام خائن، بازپس‌گیری قدرت و برپایی حاکمیت اسلام و بیرون راندن نفوذ غرب کافر استعمارگر از سرزمین‌های ماست.

ای مسلمانان… ای اهل منابر و رسانه‌ها!
بنگرید که چگونه برای سفاک غزّه کف زدند؛ درحالی‌که دستانش هنوز در خون‌ اهل سرزمین مبارک فلسطین آغشته است! آیا این شما را تحریک نمی‌کند که در رسالت خود در رسانه‌های اسلامی در مورد مسائل مسلمانان تجدید نظر کنید؟! توانسته‌اند که غزّه را ویران کنند؛ درحالی‌که دوربین‌های شما لحظه به لحظه وقایع را منتقل می‌کنند و این کار را تنها به این دلیل انجام داده‌اند که مطمئن بودند به ارتش‌های مسلمانان دستور داده می‌شود که حرکت نکنند؛ ارتش‌هایی‌که سربازان شان، فرزندان و برادران شما هستند و با پول‌ها و ثروت‌های شما آموزش دیده و ذخیره شده‌اند.

بنابراین، ساکت نمانید؛ بلکه گفتار خود را به سمت اهل قدرت و نفوذ هدایت کنید تا ارتش‌ها را به حرکت درآورند و حکام خائن و جنایت‌کار را سرنگون سازند.

ای سربازان در ارتش‌های مسلمانان!

ده ماه است که در پادگان‌ و اردوگاه‌های تان نشسته‌اید و به نابودی غزه و کشتار مردم آن توسط یهودیان نظاره می‌کنید. با چه رویی روز قیامت در مقابل الله قهار خواهید ایستاد؛ در حالی‌که مردم سرزمین مبارک در برابر چشمان شما کشته می‌شوند و سلاح در دست شماست؟! کجاست محبت به الله، دوستی با پیامبر و موالات با مؤمنان؟

آیا واقعا شما الله را پرستش می‌کنید و پیامبرش را دوست دارید یا فقط حکام و پیسه‌های شان را می‌پرستید؟ کجاست غیرت، شجاعت و مردانگی تان؟ برای چه جنگی آماده می‌شوید؟ آیا وقت آن نرسیده که درک کنید حکام تان فقط شما را برای ویران‌کردن خانه‌های اهل تان به کار می‌برند؟ پس منتظر چه هستید؟!

اسلام بر شما واجب می‌سازد که اکنون برای نجات مردم فلسطین از جنایات رژیم یهود حرکت کنید و اگر حکام در برابر شما ایستادند، وظیفه شماست که آن‌ها را بر اساس خیانت‌شان محاکمه کنید! اکنون زمان اصلاح مسیر است؛ پس برای نصرت سرزمین مبارک فلسطین و برادران تان بدون تأخیر بسیج شده و حرکت نمایید! کل امت منتظر شماست و آماده است که در مسیر آزادی از استعمار و نفوذ آن شما را همراهی کند؛ پس منتظر چه هستید و چه می‌کنید؟ الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴾ [انفال: 74]
ترجمه: كسانی‌كه پناه داده‌اند و ياری كرده‌اند(هردو گروه) آنان مؤمنان حقیقی و با ايمانند و برای آنان آمرزش (گناهان از سوی الله منان) و روزی شايسته (در بهشت جاويدان) است.‏

نویسنده: مهندس صلاح‌الدین عضاضه – رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

21محرم1446ه.ق.

27جولای 2024م.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

کمپاین حزب‌التحریر علیه ظلم و خشونت در ازبیکستان با موفقیت به پایان رسید! الحمدلله!

(ترجمه)

نظام میرزضیایف با بازداشت مجدد زندانیان سیاسی سابق که از ظلم دوران کریموف جان سالم به در برده بودند و محکوم کردن دوباره آن‌ها به حبس طولانی، خود را در مقابل جهان رسوا نموده و اکنون تمام امت اسلامی شاهد این واقعیت هستند. گویا خون‌های بی‌گناه مسلمانانی‌که توسط رژیم جنایتکار یهود به خصوص زنان و کودکان در سرزمین مقدس فلسطین ریخته می‌شود، کافی نیست که باید حکامی که خود را مسلمان می‌دانند، نیز خنجر خیانت خود را به این امت داغ دیده فرو برند. هیچ نشانه‌ای از پایان چنین ظلم و خشونتی وجود ندارد ‌که با هیچ منطقی سازگار نیست و کاملاً با وعده‌های توخالی آنان در تضاد است.

هم‌چنین حقیقت تمایل دولت ازبیکستان به تصویب قانونی برای ممنوعیت آموزش اسلامی نسل جوان، عدم تسامح با حجاب، سخت کردن ازدواج، ممنوعیت تعدد زوجات و تلاش برای دور کردن ارزش‌های اسلامی از جامعه، به وضوح نشان می‌دهد که این دولت به کدام سو حرکت می‌کند؛ به جای حمایت از منافع اسلام و مسلمانان، ترجیح می‌دهد استعمارگرانِ مانند روسیه و امریکا را راضی نماید.

حزب‌التحریر مسلمانان را در سراسر جهان به ایستادگی در برابر این ظلم و خشونت دعوت کرده و کمپاینی با عنوان «وا أمتاه؛ فریادی‌که زندانیان عقیدتی در ازبکستان سر می‌دهند» را اعلام کرده است. مسلمانان به رهبری  شباب حزب از سرزمین‌هایی مانند پاکستان، تونس و سوئد به این کمپاین پیوسته‌اند. به عنوان مثال؛ در تظاهراتی‌که در مقابل سفارت ازبیکستان در استکهلم سوئد برگزار شد، استاد اسلام ابوخلیل رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ازبیکستان سخنرانی کرد و از دولت خواست تا این ظلم و خشونت را که به منظور راضی کردن کفار استعمارگر انجام می‌شود، متوقف کند و از پیروی از سیاست‌های ضد اسلام و مسلمانان خودداری کند.

در ۲۳ جولای ۲۰۲۴م  مطابق با ۱۷ محرم ۱۴۴۶ هـ، هیئتی به ریاست فضل امزایف، رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-اوکراین به سفارت ازبیکستان در کی‌یف مراجعه کرد تا نامه اعتراضی را  ارسال کند. هم‌چنین در روز چهارشنبه ۱۷ جولای ۲۰۲۴م مطابق با ۱۱ محرم ۱۴۴۶ هـ، هیئتی به ریاست انجینیر شاکر عاصم، نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر-کشورهای آلمانی‌زبان، به سفارت ازبیکستان در وین مراجعه کرد تا نامه اعتراض را تحویل دهد. رئیس این هیئت، حزب را به مسئول سفارت، معرفی کرد و توضیح داد که حزب‌التحریر یک حزب سیاسی فکری است و در هیچ فعالیت فیزیکی مشارکت نمی‌کند. برعکس، حزب استفاده از خشونت را به عنوان وسیله‌ای برای دستیابی به هدفش  را رد می‌کند و تلاش‌های مستمری برای برپایی خلافت راشده بر منهج نبوت، در سرزمین‌های اسلامی انجام می‌دهد.

بنابراین، اشتباه بزرگی است که دولت ازبیکستان حزب‌التحریر را به عنوان یک سازمان تروریستی برای راضی کردن کشورهای استعمارگر مانند روسیه طبقه‌بندی کند. هم‌چنین کاملاً غیرقابل قبول است که اعترافات کاذب از اعضای حزب پس از بازداشت مجدد آنان گرفته شود و آنان را مجبور به امضا تعهدنامه کنند و در صورت عدم امضا، تهدید به تجاوز به همسران‌شان یا بازداشت فرزندان‌شان شوند.

به عنوان بخشی از این کمپاین، از جمله موارد دیگر، مقالاتی منتشر شده‌ که رسانه‌های محلی ازبیکستان را به دلیل بی‌توجهی به ظلم و سرکوب در جامعه و ناتوانی در خروج از خطوط قرمزی‌که دولت تعیین کرده، مورد انتقاد قرار داده‌اند. هم‌چنین رسانه‌های خارجیِ مرتبط با ازبیکستان نیز در این مقالات نادیده گرفته نشدند.

علاوه بر این، با وجود اعلام اصلاحات در نظام قضایی ازبیکستان، هم‌چنان این نظام تحت تأثیر دستگاه‌های امنیتی قرار دارد؛ همانند دوران "نظام زباله" و این موضوع از طریق مقالات متعدد به مردم مسلمان ما توضیح داده شده است. هم‌چنین، مطابق با متن حکم دادگاه که در ۱۵جولای خوانده شد، در بین ۲۳ مرد جوان که اکثرًا دارای تحصیلات عالی بودند و هرکدام حداقل ۳ فرزند داشتند، با این حال به نظر می‌رسید که این جوانان "جنایتکاران بسیار خطرناکی" هستند! در حالی‌که واقعیت خلاف آن است؛ مردم آنان را به عنوان افراد شریف و با تقوا می‌شناسند که در حقوق هیچ‌کسی خیانت نمی‌کنند و تنها به مصلحت سرزمین‌ و مردم‌شان اهمیت می‌دهند و سلامت و منافع مردم را بر سلامت و منافع شخصی خود ترجیح می‌دهند.

طبیعتاً، افراد بی‌طرف در ازبیکستان از این کمپاین علیه سیاست‌های ظلم و خشونت حمایت کردند. این امر با این واقعیت تأیید می‌شود که مواد تصویری و صوتی، مقالات، پخش زنده و غیره که در چارچوب این کمپاین توزیع شده اند، توسط هزاران نفر دیده شده و توسط صدها نظر تأیید شده است. اما برخی نادانانی هستند که این قول الله سبحانه وتعالی در موردشان صدق می‌کند که می‌فرماید:

﴿أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴾ [اعراف: 179]

ترجمه: آن‌ها هم‌چون چهارپایان اند؛ بلکه گمراه‌تر! اینان همان غافلان اند (چرا که با داشتن همه‌گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)!

در پایان، باید تأکید کرد که هر قدرتی که راه استبداد را در پیش گیرد، تضعیف و نابود خواهد شد و تاریخ نمونه‌های زیادی از این نوع حکومات را دارد و خود نظام سابق کریموف شاهدی واضح بر این است؛ زیرا سیاست ظلم و استبداد علیه مردم تنها نشانه‌ای از ضعف حکومت و ترس آن از مردمش است و تنها امید باقی‌ماندۀ این حکام اربابان‌شان است.

برعکس، حکومت قوی محبّت و حمایت مردمش را با داشتن صفات عالی مانند حمایت از مظلوم، بازداشتن ظالمین، تمایز بین دوستان و دشمنان و شجاعت در برابر دشمن به دست می‌آورد. امت اسلامی امروز به شدت منتظر آمدن چنین حکام راشدی است و شبانه‌روز دعا می‌کند که دورۀ خلافت بر منهج نبوت فرا برسد؛ زیرا وعده الله متعال حق است و او دعاها را می‌پذیرد؛ حتی پس از مدتی و به بندگانش نصرت و توانایی می‌بخشد!

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ۞ بِنَصْرِ اللَّهِ ۚ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ [روم: 4-5]

ترجمه: و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد به سبب یاری الله؛ و او هر کس را بخواهد یاری می‌دهد و او صاحب قدرت و رحیم است!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ازبیکستان

21محرم1446ه.

27جولای 2024م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

مرز بین کفر و ایمان ترک نماز است

(ترجمه)

از جابر بن عبد الله رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«بَيْنَ الكُفْرِ وَالإِيمَانِ تَرْكُ الصَّلَاةِ» (جامع الترمذي/۲۶۶۳)

ترجمه: حد فاصل بین کفر و ایمان ترک نماز است.

این حدیث شریف مرز بین کفر و ایمان را به تفصیل بیان می‌کند؛ یعنی حد فاصل بین دو باور متضاد کفر و ایمان در نماز است. این امر بر عبادت و پایبندی به تمام احکام خاص و عام الله سبحانه وتعالی دلالت می‌کند؛ زیرا اگر به معنی لغوی صلاة (نماز) مراجعه شود، می‌بینیم که به معنی انجام عبادات خاص بخاطر ارتباط بنده با پروردگارش است. پس مسلمان باید نشان دهد که به چیزی‌که بنده را به پروردگارش نزدیک می‌نماید، متعهد بوده و اعمالی را انجام دهد که الله سبحانه وتعالی برایش فرض نموده است.

از آن جمله اعمالی‌که نشان دهندۀ شکر، عبادت و تقرب به الله سبحانه وتعالی است، مهم‌ترین آن نماز می‌باشد؛ ولی اگر معنای کلی صلاة مد نظر گرفته شود، مراد از آن تمام احکام شرعی تحت نام صلاة است؛ چنانچه این موضوع را می‌توان از متن برداشت کرد. بگونه‌ای که صلاة کنایه از تمام احکامی است که الله سبحانه وتعالی برای انسان فرض نموده و انسان نباید تنها به اقرار زبانی ایمان اکتفا کند؛ بلکه باید به مقتضیات ایمان عمل نماید که همان اجرای احکامی است که لازمۀ ایمان بوده و الله سبحانه وتعالی از ما خواسته تا با آن‌ها پایبند باشیم. بنابراین، هردو معنی را می‌توان از این برداشت کرد و هردو به نوبۀ خود صحیح می‌باشد.

بر ما مسلمانان لازم است که به تمام احکام الله سبحانه وتعالی از عبادات تا معاملات به صورت یک‌سان عمل کنیم؛ زیرا باور راسخ به الله سبحانه وتعالی بدون تطبیق عملی این تصدیق که همانا تطبیق احکام الهی است، بدست نمی‌آید.

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم، ما را از جمله کسانی بگرداند که به الله سبحانه وتعالی به عنوان "رب" ایمان آوردند و بر ایمان خود با پایبندی کامل به آن‌چه که در شریعت برای‌شان واجب شده، استقامت می‌کنند و ما را مسلمان زنده نگهدارد و مسلمان بمیراند! الله آمین!

پروردگارا! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و بلاها و مصیبت‌ها برطرف گردد!

پروردگارا، زمین را با نور وجه کریمت دنور گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

ای حکام سرزمین‌های اسلامی، آیا نمی‌فهمید؟!

(ترجمه)

خبر:

نعمان کورتولموش، رئیس پارلمان ترکیه گفت: «جامعه‌ای که برای یک  قاتل جمعی -که در محاکم بین‌المللی محاکمه می‌شود- به گرمی کف می‌زند، خود آن جامعه نیز شریک این قتل عام‌هاست. ننگ بر شما.» (منبع: فتیح مدیا، 2024/07/25 )

تبصره:

در حالی‌که حملات رژیم یهود به غزه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ ادامه دارد و ده‌ها هزار تن جان‌های خود را از دست داده‌اند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم یهود، به دعوت رهبران کنگره امریکا در جلسه مشترک کنگره حضور یافت. نتانیاهو در این جلسه سخنرانی‌ حدود یک ساعت انجام داد و در پایان هر جمله‌ای که می‌گفت، از اعضای کنگره تشویق گرمی دریافت می‌کرد. با این‌که برای جهان معلوم است که امریکا عامل اصلی کشتارهای غزه است، موضع کنگره امریکا در برابر نتانیاهو این حقیقت را بیشتر از پیش به اثبات رساند.

اظهارنظری‌که نعمان کورتولموش، رئیس مجلس پارلمان ترکیه، درباره موضع امریکا داشت؛ البته اظهار قابل توجه است. اما آیا این اظهار نظر با اقدامات دولتش، که توسط همین پارلمان ریاست می‌شود، موافقت دارد؟ آیا دولت ترکیه در طول حدود شش ماه از آغاز کشتار رژیم یهود در غزه، بسیاری از مواد از جمله آهن، فولاد و مواد غذایی را به رژیم یهود نرسانده است؟ چرا نعمان کورتولموش در آن زمان هیچ واکنشی به این اقدام دولت ترکیه نشان نداد؟ چرا دولت ترکیه را برای متوقف کردن این کشتار از سوی رژیم یهود پاسخگو نکرد؟ چرا نگفت که ارتش‌ها باید برای نجات مردم مظلوم و ناتوان غزه حرکت کنند؟ آیا اظهاراتش فقط بیانیۀ توخالیِ نیست که هدفش آرام کردن مردم مسلمان ترکیه باشد، مانند اظهارات رئیسش ،رجب طیب اردوغان؟

 همه جهان، حتی کودکان می‌دانند که امریکا از کشتارهای رژیم یهود در غزه حمایت می‌کند! در این شرایط، آیا واکنش نعمان کورتولموش نباید به جای امریکا، به حکام سرزمین‌های اسلامی، به ویژه ترکیه که در برابر کشتار غزه سکوت کرده‌اند، باشد؟

بنابراین، می‌گوییم: اگر نعمان کورتولموش در اظهاراتش نسبت به امریکا جدی است، باید موارد زیر را به عنوان واکنش واقعی بگوید:

1. حکام مسلمان را در سراسر جهان، به ویژه در ترکیه، به قطع روابط با امریکا فرا بخواند.

2. به همۀ حکام سرزمین‌های اسلامی بگوید، که آزادی غزه تنها با بسیج ارتش‌ها ممکن است.

3. به همه مسلمانانی‌که مشتاق توقف کشتارهای غزه هستند و دل‌های‌شان از سینه‌های‌شان بیرون می‌آید و شبانه‌روز برای این هدف تظاهرات می‌کنند، بگوید که به کاخ‌های دولت‌ها و مقرهای ارتش‌های‌شان بروند تا به دولت‌های‌شان فشار بیاورند.

4. در نهایت و مهم‌ترین؛ دعوت به برپایی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت نماید، که تنها راه‌حل برای آزادسازی مسلمانان ستم‌دیدۀ غزه و تمام سرزمین‌های اسلامی اشغال شده است.

در غیر این صورت، اظهار نظر نعمان کورتولموش نه نزد الله و نه پیش مسلمانان ارزشی خواهد داشت؛ بلکه اگر چنین نکند، مورد خشم الله سبحانه وتعالی قرار خواهد گرفت؛ زیرا الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ۞ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ [صف: 2 و 3]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! چرا سخنی می‌گویید که عمل نمی‌کنید؟! نزد الله بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی‌کنید!

چنان‌چه شاعر می‌گوید:

از خصلتی نهی مکن که خود آن کنی

که ننگی بس بزرگ بر تو آید!

خطاب به تمام حکام مسلمان! شما کنگره امریکا را می‌بینید که برای قاتل نتانیاهو کف می‌زنند و او را هم‌چون قهرمانی می‌بیند؛ ای حکام مسلمان آیا نمی‌فهمید؟!

نویسنده: رمضان أبو فرقان

 21 محرم 1446 هـ.ق.

27 جولای 2024 م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

صلوات تلمودی در اقصی؛ فریاد جدیدی برای صلاح‌الدین!

(ترجمه)

خبر:

وب‌سایت الجزیره گزارش داد که تعداد زیادی از شهرک‌نشینان یهودی صبح روز ۲۳/۷/۲۰۲۴ به صحن‌های مسجدالاقصی یورش بردند تا صلوات تلمودی بخوانند. این خبر تحت عنوان "۱۸۴ شهرک‌نشین امروز به صحن‌های الاقصی یورش بردند" منتشر شد.

تبصره:

وحشی‌گری‌های رژیم یهود هم‌چنان بیداد می‌کنند، افراد بی‌دفاع را در غزه با وحشیگری بی‌سابقه می‌کشند، جوانان مجاهد را در جنین و طولکرم و دیگر مناطق کرانه باختری شکنجه می‌دهند، در قدس فساد می‌کنند و درصحن‌های مسجد الاقصی با وقاحت تمام یورش می‌برند؛ اما این خبر به‌طور گذرا منتشر می‌شود!

یورش‌ها به الاقصی دیگر صدایی ندارد و کشتارها در غزه نیز بازتابی ندارد. آیا امت اسلام خوابیده است؟! آیا به صحنه‌های قتل و ذبح و خون عادت کرده‌اند؟! آیا یورش به الاقصی توسط اینان که به عنوان برادران میمون‌ها و خوک‌ها شناخته می‌شوند، به خبری عادی تبدیل شده که خون‌ها برای آن نمی‌جوشد؟!

اگر یهود پیش از این جنگ، در طرح‌های‌شان برای تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی پیش می‌رفتند تا آن را مانند مسجد ابراهیمی کنند، اکنون پس از تنهاگذاشتن و یاری نکردن امت و سکوتش در برابر جنایات یهود بر غزه، به هدف‌شان نزدیک‌تر شده‌اند و طمع‌شان بیشتر شده است. اگر امت و ارتش‌هایش، علماء و همه نیروهای زنده‌اش به فکر الاقصی نیفتند، دیگر بعد از آن گریه و ناله سودی نخواهد داشت.

مسلمانان مخلصی‌که در ارتش‌های اردن، مصر، الجزایر و دیگر سرزمین‌ها هستند، در انتظار چه می‌باشند؟ آیا اجساد و جنازه‌های سوخته شما را به حرکت نمی‌آورد؟! آیا برای مسرای رسول الله ﷺ حرکت نمی‌کنید و نمی‌سوزید؟!

چه چیزی نیاز است تا از اطاعت حکام ظالم و خائن دست بکشید و حرکتی انجام دهید که رضایت الله سبحانه وتعالی و رسولش را به دست آورید و شما را قهرمان دنیا و آخرت نماید؟ و تا روز قیامت منادی از آسمان در شأَن شما نداء دهد: چه کسی مسجد الاقصی را از چنگ یهود آزاد کرد؟ یا این‌که می‌خواهید الله سبحانه وتعالی به شما بگوید:  چه کسی مسرای رسولم را خوار کرد و اجازه داد دشمنانم آن را به پلیدی بکشند؟!

ای افسران ارتش‌های امت اسلامی! آیا می‌خواهید مسجدالاقصی به دیسکوتیکی برای مغضوب علیهم تبدیل شود؟! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ [توبه: 13]

ترجمه: آیا با گروهی‌که پیمان‌های خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی‌کنید؟! در حالی‌که آن‌ها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند؛ آیا از آن‌ها می‌ترسید؟! با این‌که الله سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!

نویسنده: بیان جمال

21 محرم 1446 هـ.ق.

27 جولای 2024 م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

سخنرانی نتانیاهو در کنگره امریکا؛ هراس و درخواست کمک -که جسارت و تکبر را آشکار می‌سازد!

(ترجمه)

خبر:

در 24 جولای، نتانیاهو در کنگره امریکا سخنرانی کرد و با استقبال گرمی روبرو شد. اعضای کنگره به همان شکلی که به رٶسای جمهور امریکا در مهم‌ترین سخنرانی‌های‌شان کف می‌زنند، او را تشویق کردند. سخنرانی او شامل نکات بسیاری بود که حول محور جنگ جاری در غزه و تأکید بر این‌که این جنگ، جنگ مشترک امریکا ورژیم یهود)اسرائیل (و حتی جنگ تمام غرب و تمدنش علیه اسلام است، می‌چرخید. نتانیاهو این جنگ را مبارزه با تروریسم و وحشی‌گری نامید. او گفت؛ اسرائیل هم‌چنان متحد بی‌‌بدیلی به امریکا باقی خواهد ماند و امریکا باید به حمایت‌های خود از اسرائیل ادامه دهد تا بتوانند پیروزی نهایی و مطلق را بر حماس و تروریسم به دست آورند.

تبصره:

این سخنرانی در امریکا توجه زیادی را به خود جلب کرد. آنچه در این سخنرانی درباره پیوند میان امریکا و  رژیم یهود(اسرائیل) و دشمنی آن‌ها با منطقه و اسلام بیان شد و همراه با تشویق مکرر اعضای دو مجلس بود، معانی و دلالت‌های مهم و تاریخی داشت. در این سخنرانی نتانیاهو با چرچیل، نخست‌وزیر بریتانیا، که سه بار در دوران جنگ جهانی دوم به این کنگره سخنرانی کرده بود، همتا قرار گرفت و  سخنرانی نتانیاهو چهارمین آن به شمار می‌آید؛ زیرا این سخنرانی به مناسبت جنگی بود که امریکا و اسرائیل  علیه غزه انجام می‌دهند. جنگی‌که پیش چشم  کشورهای دیگر غربی و عربی حدود 10 ماه است که جریان دارد، و این نشان‌دهنده نتایج بزرگ و خطرناک این جنگ برای نظام جهانی است.

 بنابراین، این سخنرانی مشابه سخنرانی‌های سالانه «وضعیت اتحاد» درباره وضعیت ایالات متحده امریکا بود که رئیس‌جمهور امریکا در یک جلسه مشترک در ساختمان کنگره به مجلس‌های سنا و نمایندگان ارائه می‌دهد.

هدف از بیان دلالت‌های مهم این سخنرانی و جزئیات آن، خطر این جنگ به اسرائیل و سپس به نفوذ امریکا در منطقه است که تقریباً یک سال از آن می‌گذرد. چنانچه با وجود انواع حمایت‌های سیاسی و نظامی امریکا، این جنگ در جهان تحت نام شکست اسرائیل در نابودی کامل حماس و دستیابی به پیروزی مطلق عنوان می‌شود، که خود این موضوع به نوبه خود، شکستی به امریکا نیز محسوب می‌شود و تمایلات کسانی را که به این منطقه چشم طمع دوخته اند و یا به دنبال کسب نفوذ و یا هم تغییر وضعیت هستند برمی‌انگیزد تا برای آن برنامه‌ریزی کنند. این مسئله نگرانی‌های امریکا و اسرائیل را نسبت به پیامدهای این اقدامات، بر وجود رژیم یهود(اسرائیل) و نظام جهانی را افزایش می‌دهد. میزان این خطرات چنین سخنرانی‌های را توجیه می‌کند؛ همانطور که سخنرانی نتانیاهو به خطرات و میزان آن‌ها اشاره دارد.

در مورد آنچه درباره مخالفت برخی از اعضای کنگره و شخصیت‌های سیاسی برجستۀ امریکا، با این سخنرانی گفته می‌شود، باید گفت که میزان این مخالفت‌ها در مقایسه با حامیان این سخنرانی نسبتاً کم است. در اصل این میزان از مخالفت‌ها در امریکا در مواقع رقابت‌های داخلی طبیعی است؛ به‌ویژه در مسئله‌ای به این اهمیت و این وخامت. اگرچه مشخص است که چنین گرایشی علیه دولت نتانیاهو وجود دارد؛ حتی اگر کمتر از گرایش حمایتی از او باشد طبیعی است که گرایش به کنار گذاشتن این رژیم وجود داشته باشد؛ زیرا شکست آن در این جنگ نشان‌دهنده به پایان رسیدن توانایی‌های آن در حفظ منافع امریکا به‌طور مطلوب است.

بنابراین، این استقبال از نتانیاهو و گرمی که با آن روبرو شد، پاسخی به این گرایش و پیامی به جهان  است که این امر از طرف امریکا ممکن نیست و اطمینانی به اسرائیل برای ادامه حمایت و این‌که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد. هم‌چنین این‌که شکست اسرائیل در غزه با گذشت تقریباً یک سال دلایلی دارد که نیاز به افزایش حمایت از آن دارد؛ نه ترک آن، و این‌که او متحدی است که امریکا نمی‌تواند از آن بی‌نیاز باشد.

رژیم یهود در واقع بزرگ‌ترین حامل هواپیماهای جنگی و بزرگ‌ترین انبار تسلیحات نظامی امریکا برای مبارزه با گرایش اسلام سیاسی در حال ظهور است و این جنگ تأیید کرده که به‌طور قوی در منطقه ریشه دارد و تهدیدی برای غرب و تمدن آن و هژمونی غرب و امریکا، در منطقه است.

بنابراین، دیدیم که این معانی محور عبارات نتانیاهو بود و دیدیم که نمایندگان و سناتورهای امریکا با اشتیاق به آن کف می‌زدند. این سخنرانی با جزئیات آن دلیلی بر بحران مشترک امریکا و رژیم یهود به‌خاطر ثبات غزه و مبارزان آن بود و نشان‌دهنده این بود که امریکا هم‌چنان از اسرائیل برای سرکوب غزه و دستیابی به آنچه که «روز بعد» نامیده می‌شود، حمایت می‌کند.

 برای تأیید آنچه گفته شد، برخی از عباراتی را که نتانیاهو با فخر گفته و کنگره برای آن کف زده است، ارائه می‌کنم که نشان‌دهنده بحران مشترک و هدف مشترک و تداوم روابط قوی امریکا و رژیم خونخوار یهود است.

نتانیاهو گفت که جنگ جاری در غزه یک نبرد تمدنی سرنوشت‌ساز است که نتیجه آن تثبیت نظم جهانی موجود یا نابودی آن را تعیین می‌کند. او گفت: «ما در یک تقاطع تاریخی هستیم و خاورمیانه در حال جوشش است و نبرد میان تمدن‌ها نیست؛ بلکه بین وحشی‌گری و تمدن است… ایالات متحده و اسرائیل باید باهم بایستند و وقتی این کار را انجام دهیم، پیروز خواهیم شد و آن‌ها شکست خواهند خورد.» او ایران و نمایندگان آن را به‌عنوان منبع تروریسم و خطری در منطقه  به غرب و امریکا توصیف کرد؛ به این معنا که باید آن را نابود کرد و نمایندگان آن را از بین برد. او گفت: «ایران می‌داند که باید ابتدا بر خاورمیانه مسلط شود تا بتواند با ایالات متحده مقابله کند... اگر دست اسرائیل بسته شود، ایالات متحده هدف بعدی خواهد بود.»

او بر لزوم ایجاد یک ائتلاف اسرائیلی عربی آمریکایی علیه ایران تأکید کرد و گفت: «اسرائیل و ایالات متحده می‌توانند ائتلافی در خاورمیانه برای مقابله با تهدیدات ایران تشکیل دهند... به دوستانم در خاورمیانه می‌گویم که ایران منبع همه تروریسم و هرج‌ومرج است و به دنبال تحمیل اسلام رادیکال است... منتظر ائتلاف جدیدی در خاورمیانه هستم که ادامه توافقات ابراهیم باشد... وقتی اسرائیل برای جلوگیری از توسعه سلاح‌های هسته‌ای ایران اقدام می‌کند، از خود و امریکا محافظت می‌کند... باید از تمام کشورهایی که صلح با اسرائیل را می‌پذیرند دعوت کرد تا به ائتلاف ما بپیوندند.»

نتانیاهو برای شکست خود در جنگ به‌خاطر گستردگی میدان‌های نبرد و نیاز به حمایت بزرگتر، بهانه آورد. او گفت: «وقتی با حماس و حزب‌الله و حوثی‌ها می‌جنگیم، با ایران می‌جنگیم... پیروزی در جلو چشمان ماست و شکست حماس ضربۀ محکمی به محور تروریسم ایرانی خواهد بود.» خطاب نتانیاهو،اصرار بر انجام یک اقدام گسترده بین‌المللی برای این هدف است و حمایت داخلی مجلس‌های کنگره را به خود جلب می‌کند.

علاوه بر موارد فوق، مهمترین نکته‌ای که نتانیاهو در سخنرانی‌اش بطور غیر مستقیم و بدون تصریح به آن اشاره کرد، موضوع وجود رژیم سفاک یهود و توانایی آن در انجام وظیفۀ حفظ منافع امریکا در منطقه بود.

این‌که امریکا در ابتدای جنگ، دولت نتانیاهو را ملزم به نابودی حماس کرد؛ چون بلینکن، وزیر خارجه‌اش گفت؛ نابودی حماس یک تعهد است که باید این رژیم انجام دهد. ناتوانی در این امر، رهبران رژیم یهود را وادار کرد که مکرراً تأکید کنند که آن‌ها جنگ را تا دستیابی به پیروزی کامل ادامه خواهند داد، یعنی انجام دستور امریکا و انجام تعهدات خود، صرف‌نظر از هزینه‌های انسانی و خساراتی‌که به آن‌ها وارد می‌شود و بدون توجه به فشارهای داخلی یا خارجی. این همان چیزی بود که نتانیاهو در این سخنرانی مجدداً تأکید کرد و با آن خطر عدم پاسخگویی به درخواستش برای افزایش حمایت را برای رژیم و امریکا به‌طور مشترک واضح سازد. نتانیاهو گفت: «اسرائیل عقب‌نشینی نخواهد کرد و ما تا دستیابی به پیروزی مبارزه خواهیم کرد و این تعهد ماست... ما به جنگ ادامه خواهیم داد تا پیروزی کامل و فراگیر را محقق کنیم... اجازه نمی‌دهم که جنگ در غزه به پایان برسد تا زمانی‌که اهداف آن محقق شود... من اینجا آمده‌ام تا به شما اطمینان دهم که ما پیروز خواهیم شد. جنگ ما جنگ شماست و دشمنان ما دشمنان شما هستند و پیروزی ما پیروزی ایالات متحده است... اسرائیل هم‌چنان متحدی باقی خواهد ماند که ایالات متحده نمی‌تواند از آن صرف‌نظر کند... من از ایالات متحده می‌خواهم که ابزارهای لازم برای پایان دادن سریع‌تر به مأموریت را به ما بدهد.»

نباید در تفسیر سخنرانی نتانیاهو، میزان فخرفروشی و حجم دروغ‌های آشکار آن را نادیده گرفت. اگر جهان عادت کرده که دروغگوترین و مغرورترین فردِ عالَم رئیس جمهور امریکا باشد و کسی در این زمینه بر او پیشی نگیرد؛ مگر رئیس جمهور بعدی، باید بدانند که نتانیاهو در این خصوص از تمام رؤسای جمهور امریکا پیشی گرفته است.

هرچند میزان فخرفروشی و غرور کاذب قدرت در این سخنرانی زیاد باشد؛ اما به کسی‌که در پاراگراف‌های این متن و اوضاع دقت کند، آشکار است که در آن ترس و وحشت چندین برابر این فخرفروشی و غرور وجود دارد و نالۀ درخواست کمک و فریاد استغاثه نیز چندین برابر آن است. پیروزی تنها صبر یک ساعت است.

﴿ وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِن تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا [نساء: 104]

ترجمه: و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج می‌بینید، آن‌ها نیز همانند شما درد و رنج می‌بینند؛ ولی شما امیدی از الله دارید که آن‌ها ندارند و الله دانا و حکیم است.

نویسنده: محمود عبد الهادي

22 محرم 1446 هـ. ق.

یکشنبه 28 جولای 2024 م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

رژیم حسینه در خوش‌خدمتی به انگلیس و محافظت از رژیم نظامی میانمار مسلمانان روهینگیا را قتل عام و درگیر جنگ نیابتی می‌نماید!

(ترجمه)

صدها عضو محافظت از سرحدات (BGP) و ارتش میانمار بار دیگر به دلیل جنگ‌های شدید میان گروه شورشی و نیروهای نظامی میانمار در ایالت راخین(اراکان)، بخاطر پناهگاه امن به بنگلادیش فرار‌کردند. )منبع: داینک جاناکانتا، ۱۲ جولای۲۰۲۴( رژیم حسینه با ارسال دوباره اعضای قاتل رژیم نظامی که واضحاً فرار نموده اند، ارتش این رژیم را دوباره تقویت می‌کند. بدین ترتیب نیروهای قاتل رژیم نظامی -که دستان‌شان با خون مسلمانان روهینگیایی آلوده است- از سرزمین ما من‌حیث ساحه امن استفاده می‌نمایند تا شورشیان را مهار نمایند. علاوه بر آن سه کشتی نظامی با تجهیزات سنگین و گلوله‌های خمپاره‌ای در آب‌های جزیره سینت مارتین بنگلادیش جابجا شدند تا با ارتش اراکان -که ائتلافی از گروه‌های قومی مسلح در آن کشور است- بجنگند و صدها مهمات سنگین و گلوله‌های خمپاره‌ای که از این کشتی‌ها شلیک شده اند، موجب وحشت در سراسر این جزیره گردیده است.  )منبع: روزنامه آز تایم، ۱۴ جون ۲۰۲۴(

مرد جوانی بنام علی جوهر هنگام برگشت از جزیره سینت مارتین در یک کشتی ماهی‌گیری از خاک میانمار مورد اصابت گلوله قرار‌گرفت. (منبع: تلویزیون یانوما، ۱۳ جون ۲۰۲۴( به تاریخ ۱۶ ماه جون سال ۲۰۲۴ روابط داخلی خدمات عامه بنگلادیش (ISPR) طی اعلامیه‌ای بیان داشت: «نظامیان میانمار عملیات مشترکی را علیه نیروی اراکان در ایالت راخین با توجه به زدوخوردهای داخلی جاری در میانمار، راه‌اندازی می‌کنند. این برخورد میان نیروی نظامی میانمار و نیرو‌های اراکان باعث شده تا بدون کدام تفکیک بالای کشتی‌های بنگلادیش در بخش‌های مرزی و ورودی دریای نف گلوله باری صورت بگیرد.» در چنین وضعیت، حکومت تمامی نقل و انتقالات راه خشکه را با جزیره مهم سینت مارتین قطع نموده، باشنده‌گان جزیره را محصور کرده و نیروی نظامی را در اطراف ساحه جزیره سینت مارتین بخاطر محافظت عامه جابجا نموده که در نتیجه آن کمبود شدید غذا و دارو احساس می شود. در حقیقت حکومت این وضعیت را بخاطر ایجاد ساحه امن به نیروی دریایی حکومت نظامی بخاطر سرکوب گروه‌های مسلح میانمار به میان آورده است. با وجود انتقاد کارشناسان نظامی و امنیتی بازهم حکومت نیروی دریایی و گارد ساحلی را ظاهراً بخاطر نظارت بر حرکات کشتی‌های میانمار ارسال نمود که حالا در جزیره سنت مارتین دایمی شدند و تحرک عادی مردم دوباره به حالت اول برگشت نکرده است.

بنابرین، حسینه در خدمت به بادارش، انگلیس درگیر جنگ نیابتی در محافظت از رژیم مورد حمایت انگلیس گردیه که مسلمانان روهینگیا را قتل عام و با امت مسلمه خیانت می‌کند.

ای مردم! قراری‌که شما قبلاً  شاهد بودید، رژیم حسینه مسلمانان روهینگیا را که از اثر جنگ داخلی بیجا شده بودند دوباره عقب زد؛ اما اعضای نیروهای محافظت از سرحدات (BGP)، قاتلین مسلمانان را که از میانمار بخاطر حمله جنگجویان فرار کردند، به عقب نه راند؛ بلکه آن‌ها را  به اساس مشوره کارشناسان امنیتی و قانون خودخوانده بین‌المللی زندانیان جنگی دانست. رژیم حسینه بالای رژیم نظامی فشار وارد نکرد تا مسلمانان روهینگیا را دوباره بپذیرد؛ بلکه این نیروی قاتل را با گُل‌ها خوش آمدید گفت و بدون کدام تأخیر آن‌ها را به کشورشان باز گرداند تا ارتشِ رژیم نظامی را دوباره تقویت کند. الله سبحانه وتعالی  می فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾ [توبه: 123]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! با كافرانی بجنگيد كه به شما نزديك‌ترند و بايد كه (در جنگ) از شما شدّت وحدّت (و جرأت و شهامت) ببينند و بدانيد كه الله (ياری و لطفش) با متقیان است.‏

بنابر این، رژیم حسینه در خوش‌خدمتی به انگلیس رژیم نظامی مورد حمایه‌اش را کمک کرده و اقتدار خود را در خطر انداخته و منافع برادران و خواهران مسلمان روهنگیایی ما را کنار می‌گذارد.

ای مردم! شما می‌دانید که رژیم نظامی مورد حمایه انگلیس در میانمار -که به شکل دسته‌جمعی مسلمانان روهنگیایی را در اراکان به بیجا شدن وادار کرد- به شکل سیستماتیک دهه‌هاست که با ایجاد اختلافات مذهبی توسط کشیشان تندرو بودایی بر مسلمانان حمله‌ور می‌شوند، خانه‌ها را آتش زده، مردان روهینگیایی را کشته، اطفال را ذبح نموده، بالای زنان تجاوز کرده و خانه‌ها را تاراج و قتل عام را در بین مردم به راه انداخته اند؛ اما رژیم حسینه رژیم نظامی میانمار را با محاصره کردن میلیون‌ها مسلمان روهینگیایی تحت نام پناهگاه از مقاومت‌شان محافظت می‌کند. با خواست الله سبحانه وتعالی این مردم جاهل بودایی در حال حاضر درگیر اختلافات نژادی شده اند و در دام استراتیژِی جغرافیایی آمریکا گیر آمده اند. هم چنان بدلیل تضاد منافع کفار و نیز خشم مردم، راج حسینه خائن در پرتگاه سقوط قرار دارد.

﴿وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِير﴾ٍ [شوری:٣٠]

ترجمه: هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید و بسیاری را نیز عفو می‌کند!

 

ای مردم! الله سبحانه وتعالی قرارد دادن زندگی و دارایی مردم این سرزمین را به دستان حکام احمق منع قرار داده است:

﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا﴾ [نساء: ٥]

ترجمه: اموال خود راکه الله وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید.

از طرف دیگر، پیشنهاد ایجاد رابطه با ارتش اراکان توسط مزدوران امریکا، گروه (BNP) منافع جیوپولوتیک آمریکا را هرچه بیشتر تأمین خواهد کرد. رسول‌الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«وَإِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: بدون شک امام سپر است که از عقب آن جنگ شده و به او پناه برده می شود.

تنها راهی‌که سبب اقتدار این سرزمین  و احیای  دوباره مسلمانان روهینگیایی می‌شود، اینست که اراکان را با خاک بنگلادیش یکجا سازیم. بنابرین شما باید هرچه زودتر به تأسیس خلافت بر منهج نبوت به رهبری حزب‌التحریر دست بکار شوید و شدیداً از افسران ارتش بخواهید تا بخاطر این هدف به حزب‌التحریر را نصرت دهند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ [انفال:٢٤]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید الله میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگلادیش

 ۸ محرم ۱۴۴۶ه.ق.

 ۱۴ جولای ۲۰۲۴م.

مترجم: منیب تقوی

ادامه مطلب...

ازبیکستان و حزب‌التحریر

(ترجمه)

خبر:

روز جمعه 2024/07/05  دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر کمپاینی را برای حمایت از برادران مظلوم ما در ازبیکستان تحت عنوان: وا امتا؛ فریاد زندانیان عقیدتی در ازبیکستان را برگزار کرد.

تبصره:

در مورد دعوت حزب‌التحریر در ازبیکستان صحبت‌های زیادی وجود دارد.  از آغاز تا گسترش  علیه دعوت‌گران و فداکاری‌ها و موقف‌ها... اما حداقل می خواهم در مورد این خبر موارد زیر را تبصره نمایم:

اول) اگر گسترش شدید فکر حزب‌التحریر در ازبیکستان نمی‌بود، با این حجم از دستگیری و شکنجه مواجه نمی‌شدند؛ چرا که جسد یک مرده نمی‌جنگد.

دوم) اگر امروز از ازبیکستان نام برده می‌شود، به کشتار اندیجان اشاره می‌کند که در آن بازداشت شدگان و خانواده‌های‌شان با گلوله‌های واقعی کشته شدند و در آسفالت دفن شدند؛ اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برید، از زندان‌ها و جوشاندن زندانیان با آب تا شهادت یاد می‌کنید؛ همانطور که در مورد عثمانوف رحمه‌الله اتفاق افتاد، دندان کشیدن، آویزان کردن با سیخ در هوا، تزریق ایدز به زندانیان، خفگی با سلسه، جلوگیری از نوزاد شیرخوار از مادر و ... را ذکر کرد.

اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برم، سخنان خانم اناباطخان رحمه‌الله به نوه‌هایش را یادآور می‌شوم که آنان را به صبر در حمل پیام دعوت توصیه می‌کرد و می‌گوید: «با استراحت راحت نخواهید شد.»

و یادآور جواب جوان کم سن و سال می‌شوم که یک خبرنگار خارجی به او گفته بود: «شما اعلامیه‌های حزب‌التحریر را به قیمت 20 دلار پخش می کنید؟» آن جوان با اطمینان پاسخ داد و گفت: «من 100 دلار به شما می دهم و از شما دعوت می‌کنم که اعلامیه‌های حزب‌التحریر را پخش کنید.»

از جوانی یادآور می‌شوم که فقط برای گرفتن غذای روزانه مغازه‌اش را باز می‌کرد و وقتی به دستش مقدار قوت رسید، به همین بسنده کرد و رفت تا کار حمل دعوت را انجام دهد...

سوم) ابتلاء و آزمایش سنتي است كه الله سبحانه وتعالی در آيات متعددی آن را بیان کرده است؛ چنانچه الله متعال می‌فرمايد:

﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ﴾ [عمران: 186]

ترجمه: به طور مسلم از لحاظ مال و جان خود مورد آزمایش قرار می‌گیرید.

این وضعی انبیاء، رسولان، اصحاب و کسانی بود که به نیکی از آن‌ها پیروی کردند.

«لَقَدْ كَانَ مَنْ قَبْلَكُمْ وَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَتُحْفَرُ لَهُ الْحُفْرَةُ، ثُمَّ يُوضَعُ فِيهَا ثُمَّ يُوضَعُ الْمِنْشَارُ عَلَى رَأْسِهِ، ثُمَّ يُمْشَطُ بِأَمْشَاطِ الْحَدِيدِ مَا دُونَ عَظْمِهِ فَمَا يَصْرِفُهُ ذَلِكَ عَنْ دِينِهِ»

ترجمه: قبل از شما کسانی بودند که برای آن‌ها گودالی کنده می‌شد، سپس در آن قرار می‌گرفت و اره بر سر او  می‌گذاشتند، سپس با شانه‌های آهنی، آنچه را که روی استخوانش بود شانه می‌کردند و او از دینش منصرف نمی‌شد.

و این حالت امروز در مورد جوانان حزب‌التحریر به طور عام و مسئولان آن‌ها به طور خاص صدق می‌کند.

چهارم) درد برطرف می‌شود و ثواب می‌ماند؛ انشاءالله و رسول الله صلی الله علیه و سلم گفتند: «...وَيُؤْتَى بِأَشَدِّ الْمُؤْمِنِينَ ضُرًّا وَبَلَاءً فَيُقَالُ: اغْمِسُوهُ غَمْسَةً فِي الْجَنَّةِ، فَيُغْمَسُ فِيهَا غَمْسَةً فَيُقَالُ لَهُ: أَيْ فُلَانُ، هَلْ أَصَابَكَ ضُرٌّ قَطُّ أَوْ بَلَاءٌ؟ فَيَقُولُ: مَا أَصَابَنِي قَطُّ ضُرٌّ وَلَا بَلَاءٌ»

ترجمه: و او را با سخت‌ترین آزار و آزمایش مؤمنان می‌آورند و گفته می شود: او را در بهشت فرو برید، ای فلانی آیا تا به حال بلایی سر شما آمده است؟ می‌گوید: هیچ بلایی سرم نیامده است.

این در مورد آخرت و در مورد این دنیا، افکار ناامیدی در لحظات پریشانی، اندوه و وقفه، خود منادی آرامشی قریب‌الوقوع است.

﴿حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا﴾ [یوسف: 110]

ترجمه: ای پیامبر! یاری ما را دور از خویشتن مدان، یاری ما به شما نزدیک و پیروزی‌تان حتمی است.

پنجم) روزی در آخرت می‌رسد که ستمگرِ متکبر از کرده خود پشیمان می شود.

﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ * مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ﴾ [ابراهیم: 42-43]

ترجمه: و (ای رسول ما) هرگز مپندار که الله از کردار ستمکاران غافل است؛ بلکه (کیفر) ظالمان را به تأخیر می‌افکند تا آن روزی که چشم‌ها(یشان) در آن روز خیره و حیران است.  (در آن روز سخت آن ستمکاران) همه شتابان و هراسان سر به بالا کرده و چشم‌ها واله مانده و دل‌هایشان به دهشت و اضطراب است.

اما در این دنیا، همان طور که با حمزه البسیونی افسر زندان نظامی در دوران جمال عبدالناصر که به شکنجه زندانیان معروف بود، اتفاق افتاد؛ طوری‌که با سیخ‌های آهنی پیشانی او را سوراخ کرد، گردنش را پاره کرد و سمت راستش را تقسیم کرد تا این‌که شانه‌اش از بقیه بدنش جدا شد.

سرانجام دومین آفتاب خلافت راشده بر منهج نبوت طلوع می‌کند؛ هرچند کافران و ستمگران و مستکبران از آن متنفر باشند و سپس ظلم و ظلمات با نور و عدالت اسلام از بین می‌رود. ای مسلمانان، شما را به این ندا فرا می‌خوانیم!

نویسنده: جابر أبو خاطر

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه