چهارشنبه, ۰۳ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۴/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

وقتی بزرگترین تأمین کننده تسلیحات از آتش بس و صلح صحبت می‌کند، واقعاً مظهر فریب و ریا است.

در پایان ماه گذشته، "مالیزیاکینی" مصاحبه خودرا با سفیر آمریکا در مالیزیا، "ادگارد دی کاگان"، گزارش داد، جایی که وی از جمله در مورد موقعیت و پالیسی‌های آمریکا در غرب آسیا، به ویژه در مورد فلسطین بحث کرد. "کاگان" هنگامی‌که در مورد تناقض آشکار درخواست برای آتش بس و کاهش تنش در فلسطین و همزمان ارسال سلاح برای حمایت از «اسرائیل» سوال شد، پاسخ داد که واشنگتن متعهد به پایان دادن به خونریزی است اما حاضر نیست از تعهدات بلند مدت خود در قبال امنیت "اسرائیل" «عدول کند». سفیر همچنان تاکید نمود که روابط و تعهد آمریکا به اسرائیل به آن اعتبار می‌دهد که در روند صلح در منطقه میانجیگری کند.

سخنان سفیر آمریکا را می‌توان اینگونه تفسیر کرد: «ما خواهان صلح در فلسطین هستیم و می‌خواهیم کشتار فلسطینی‌ها را با تهیه سلاح و بمب به «اسرائیل» متوقف کنیم تا فلسطینیان را از بین ببرد و تمام سرزمین فلسطین را ویران کند! " این واقعیت موقف آمریکاست - این کشور دیگر ریاکاری خودرا هنگام بحث در مورد پالیسی‌های خود در غرب آسیا پنهان نمی‌کند. یکی از متحدان نزدیک "اسرائیل" و بزرگترین تامین کننده تسلیحات برای دولت یهود اکنون از آتش بس، صلح و پایان دادن به کشتار در فلسطین صحبت می‌کند! دروغ یا ریا از این بزرگتر چی میتواند باشد؟ در واقع، آمریکا هر گونه ظاهر شرم و عقل را در مورد فلسطین از دست داده است!

مالیزیاکینی گزارش داد که کاگان در جریان بازدید از دفتر این رسانه در "پتالینگ جایا" با او مصاحبه کرده است. کنجکاو است که چگونه فردی در قد و قامت کاگان می‌تواند برای مصاحبه به دفتر مالیزیاکینی مراجعه کند، به خصوص با توجه به اینکه مالیزیاکینی یک چینل دولتی نیست. باید چیزی "خاص" در مورد مالیزیاکینی وجود داشته باشد که توجه نمایندۀ یکی از بزرگترین قدرت های استعماری جهان را به عنوان بستری برای رساندن پیام خود به مردم مالیزیا جلب کند!

سفیر آمریکا در این مصاحبه از دستاوردهای دیموکراسی در مالیزیا قدردانی کرد و از رهبران مالیزیا که اهمیت اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا(ASEAN)  را برای آمریکا می‌شناسند، قدردانی کرد. به عنوان نماینده منافع آمریکا در مالیزیا، ستایش های سفیر دارای وزن قابل توجهی است و به دور از دروغگویی صرف است. قابل ذکر است که این تمجید در حالی بیان می‌شود که انور ابراهیم سمت نخست وزیری را بر عهده دارد. لازم به یادآوری است که در سفر "ال گور" به مالیزیا در سال 1998، معاون رئیس جمهور آمریکا آشکارا جنبش اصلاحات به رهبری انور را ستایش کرد و شجاعت آن‌ها را در حمایت از تغییرات دموکراتیک که ضربه مهمی به دولت "ماهاتیر" در آن زمان وارد کرد، به رسمیت شناخت. به نظر می‌رسد که انور از نظر آمریکا "جایگاه ویژه ای" دارد.

برای مسلمانان ضروری است که سیاق توصیف و تایید آمریکا از دیموکراسی در مالیزیا را درک نمایند. آمریکا به عنوان حامی اصلی دیموکراسی در سطح جهان، از هر رهبر یا کشوری که دیموکراسی را پذیرا باشد، به ویژه در جهان اسلام حمایت می‌کند. برعکس، آمریکا به کسانی که مخالف دیموکراسی هستند، به ویژه کسانی‌که به دنبال ایجاد دولتی خارج از چارچوب های دموکراتیک هستند، برچسب رادیکال، افراطی یا حتی تروریست می‌زند. در نتیجه، آمریکا نسبت به تلاش‌ها برای ایجاد خلافت، یک نهاد سیاسی مسلمان که بعد از تأسیس آن، تهدیدی مهم برای منافع آمریکا می‌باشد، خصومت نشان می‌دهد. بنابراین، دیموکراسی به عنوان یک ابزار استراتیژیک برای آمریکا برای خنثی کردن هرگونه تلاش برای ایجاد خلافت عمل می‌کند. آمریکا به وضوح درک می‌کند که تا زمانی که مسلمانان متعهد به دیموکراسی باشند، اسلام غیرقابل اجرا خواهد ماند، زیرا تنها خلافت یگانه وسیله‌ای است که اسلام را به طور کامل تطبیق می‌کند.

آمریکا از کسانی حمایت می‌کند که از دیموکراسی حمایت کنند و آماده است تا تمام اقدامات را انجام دهد تا اطمینان حاصل شود که مسلمانان به دیموکراسی متعهد باقی می‌مانند. حتی یک توصیف ساده از دیموکراسی در مالیزیا برای آمریکا کافی است تا این پیام را منتقل کند: "این تنها راه درستی است که من برای شما (مسلمانان) تأیید می‌کنم که اگر تأیید من را می‌خواهید از آن پیروی کنید." همانا آن‌چه الله متعال فرموده است درست است:

)وَ لَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ(    [بقره – 120]

ترجمه: (و هرګز یهود و نصارا از شما راضی نخواهد شد تا اینکه از دین و آیین آنان پیروی نکنید)

پس اى مسلمانان مراقب باشيد! دیموکراسی را رها کنید، زیرا این راهی است که توسط دشمنان الله متعال به ویژه آمریکا تایید شده است. با توجه به جنایات و ریاکاری آشکار آمریکا، مایۀ تاسف است که مالیزیا بر حفظ روابط دیپلوماتیک و تجارتی و تقویت روابط دوستانه با این قدرت امپریالیستی پافشاری می‌کند. از زمانی که مالیزیا به اصطلاح "استقلال" خود را به دست آورد و از زمان اشغال سرزمین مبارک فلسطین، 9 نخست وزیر در مالیزیا گذشته است. با این حال هیچ‌کدام از جمله دهمین نخست‌وزیر کنونی، شهامت اخراج سفیر آمریکا و تعطیل کردن سفارت خود در این کشور را به عنوان پاسخی به نقش جنایت‌کارانه آمریکا در فلسطین نداشته‌اند.

با توجه به شرایط واقعی و احکام الهی، داشتن خلیفۀ امین و شجاع برای ما (مسلمانان) ضروری است که نه تنها دشمن را از استقرار سفیران و سفارت‌های خود در کشور ما منع کند، بلکه باید اوامر الله متعال را مبنی بر شکست دشمنان تا ادغام کشورهای‌شان در خلافت نیز باید تطبیق نماید و آن‌ها را به تسلیم اسلام و پرداخت جزیه به عنوان نشانۀ اطاعت از اسلام وادار کند. بدین ترتیب با تأیید کلام الله متعال سخنان خودرا خاتمه می‌دهیم:

)قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ(  [التوبه – 29]

ترجمه: (با کسانی که به الله و روز قیامت ایمان نمی‌آورند و آنچه را الله و پیامبرش حرام کرده اند حرام نمی‌شمارند و دین حق را نمی‌پذیرند بجنگید تا آنگاه که با شکست و خواری به دست خویش جزیه دهند.)

عبدالحکیم عثمان

سخنگوی رسمی حزب التحریر – مالیزیا

2 ربیع الاول 1446 هـق

پنجشنبه، 5 سپتمبر 2024م

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

 

ادامه مطلب...

راه‌حل ایجاد دو دولت به کجا خواهد رسید؟

(ترجمه)

خبر:

رسانه‌ها گزارش داده‌اند که ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل از نتانیاهو خواسته است که اهداف جنگ را به کرانۀ باختری نیز گسترش دهد.

تبصره:

اولاً جوانان حزب‌التحریر و رسانه‌های آن در هفته‌های اول پس از وقوع طوفان الاقصی، در افشای نقشۀ رژیم صهیونیستی که هدف آن گسترش جنگ تا جایی  بود که تمام فلسطینیان را در حد توان (از غزه، کرانۀ باختری و مناطق 48) کوچ داده و تمام اراضی فلسطین را از آن خود نماید، پیشگام بودند. شواهد زیادی برای این ادعا وجود دارد، اما یکی از جدیدترین آن‌ها، نقشه‌ای است که نتانیاهو چند روز پیش هنگام صحبت دربارۀ غزه در رسانه‌ها استفاده کرد و در آن هیچ اشاره‌ای به کرانۀ باختری نشده بود.

ثانیاً روزنامۀ لس‌آنجلس تایمز و  مؤسسه رند به تاریخ 20 جون 2024 مقاله‌ای از رافائل کوهن تحت عنوان "نتانیاهو ممکن است مانع راه‌حل ایجاد دو دولت باشد؛ اما او تنها نیست" منتشر کردند. نویسنده مذکور در آن توضیح داده که چرا رژیم یهود راه‌حل دو دولتی را نمی‌پذیرد و به صورت خلاصه می‌گوید: رژیم یهود غزه را در سال 2005 به حماس واگذار کرد و نتیجۀ آن حملۀ طوفان الاقصی در سال 2024 بود. بنابراین اگر اجازۀ تأسیس یک دولت را برای فلسطینیان بدهد نتیجه چه خواهد بود؟ به‌ویژه این‌که مردم فلسطین، حکومت خود را ضعیف و فاسد می‌دانند و تقریباً نود درصد مردم فلسطین خواهان برکناری محمود عباس رئیس جمهور آن، هستند. در حالی که 57٪ از ساکنان غزه و 82٪ از فلسطینیان کرانۀ باختری از حملۀ حماس در 7 اکتبر حمایت کردند، پس چه چیزی می‌تواند مانع این شود که حماس یا گروهی مشابه به آن قدرت را تصاحب کنند؟

در نظر رژیم صهیونیستی، راه‌حل دو دولت تنها به تشدید تنش‌ها و مشکلات منجر خواهد شد. این تنها دیدگاه نتانیاهو نیست، بلکه نظر سایر اسرائیلیان نیز همین هست. طبق گزارش‌های مرکز تحقیقاتی پیو حمایت از راه‌حل ایجاد دو دولت در بین اسرائیلی‌ها در یک دهۀ گذشته به طور مداوم در حال کاهش بوده است. در یک نظرسنجی که چند ماه قبل از طوفان الاقصی انجام شد، تنها 35٪ از اسرائیلی‌ها معتقد بودند که دو کشور می‌توانند در صلح و صفا با یکدیگر زندگی کنند.

ثالثاً آن‌چه در بالا ذکر شد هدف رژیم یهود است. اما آمریکا مجبور است که راه‌حلی برای مشکل موجود (یعنی مشکل فلسطینی‌ها) بیابد تا تمام خاورمیانه زیر سلطه‌اش باقی بماند. جوبایدن، رئیس جمهور آمریکا در این‌باره گفت: «چندین روش برای راه‌حل دو دولت وجود دارد». با این حال به نظر می‌رسد که هیچ‌ یک از این روش‌ها در آیندۀ نزدیک به وقوع نخواهد پیوست. بنابراین قضیۀ فلسطین هم‌چنان در نوسان و فراز و نشیب باقی خواهد ماند: ﴿وَاللهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ﴾

و در نهایت برای ما به عنوان مسلمان، هر راه‌حلی که از طرف آمریکا بیاید و مورد رضایت کیان یهود باشد، از نظر شرعی و عقلی مردود است. آتش درگیری با رژیم یهود و دولت‌های استعمارگر غربی عقب آن هم‌چنان شعله‌ور و رو به افزایش خواهد بود تا زمانی‌که امت اقتدار خود را بازیابد و خلافت راشدۀ ثانی بر منهاج نبوت توسط افراد غیور لشکر اسلام تأسیس گردد. فقط در آن زمان است که می‌توانیم راه‌حل خود را به کرسی بنشانیم و غرب و هم‌دستانش را از وسوسه‌های شیطانی بازداریم.

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ قَرِيباً﴾

ترجمه: و می‌گویند چه زمانی این [معاد] خواهد بود؟ بگو شاید که نزدیک باشد.

نویسنده: جابر ابو خاطر

6ربیع الاول1446ه.ق.

9سپتمبر2024م.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

هراس دولت هندو از ظهور اسلام سیاسی در بنگلادیش

(ترجمه)

خبر:

روز‌نامۀ نیو ایندیان اکسپرس در 30 اگست 2024م گزارشی را منتشر کرد که در آن اظهار داشت: «در میان آشفتگی سیاسی و بی‌ثباتی مداوم، بنگلادیش با چالش دیگری روبروست که همانا رشد زیاد حزب‌التحریر  می‌باشد. حزب‌التحریر یک حزب سیاسی اصول‌گراست که به دنبال احیای خلافت اسلامی و اجرای قوانین شریعت در سرتاسر جهان می‌باشد.  پروفیسور نظمول احسن کلیم الله، تحلیل‌گر سیاسی از داکا، به این روزنامه اظهار داشت: «حزب‌التحریر یک حزب جاافتاده و متشکل از افراد تحصیل‌کرده است که در حال حاضر در تمام اقشار جامعه نفوذ دارد.  منبع دیگری افزود: «اگر فعالیت‌های حزب‌التحریر در بنگلادیش افزایش یابد، هم‌چنان در هند تاثیراتی خواهد داشت تا جایی‌که اعضای گروه‌های مخفی در هند با بنگلادیش همدست خواهند شد.»

تبصره:

رژیم حسینیه که مزدور هند و دشمن اسلام بود، زمانی‌که دید طاغوت حسینه محبور به کناره‌گیری از قدرت و فرار از بنگلادیش به دلیل ترس از محاکمه برای جنایاتش علیه اسلام و مردم بنگلادیش شد، در بهت فرو رفت. طاغوتِ از بین رفتۀ حسینه همراه هند در کشتن ۵۷ افسر نظامی برجستۀ بنگلادیش که در پایگاه پیلخانا در سال ۲۰۰۹به قتل رسیدند، هم‌دست بود. هرکسی‌که علیه توطئۀ هند صدای خود را بلند می‌کرد با زندانی شدن، شکنجه، تبعید و قتل روبرو می‌شد و در نهایت، نظام حسینه، احزاب سیاسی از جمله حزب‌التحریر را ممنوع کرد؛ زیرا حزب‌التحریر با فعالیت‌های عمومی و وسیع‌اش توطئه‌های هند و حسینه را افشا می‌ساخت. لیکن تصمیم حسینه برای ممنوعیت و سرکوب نمودن حزب‌التحریر هیچ ربطی به خواسته‌های مردم بنگلادیش نداشت؛ چراکه مردم هیچ ترسی از حزب‌التحریر ندارند. 

تصمیم به ممنوعیت و سرکوب حزب‌التحریر نتیجۀ شکست فکری اربابان استعمارگر حسینه و شکست نظام سکولاری آن‌ها در مقابل نظام حکومتی اسلامی و مشروعی بود که حزب‌التحریر در بنگلادیش از آن حمایت می‌کرد. طوری‌که در این گزارش نقل شده است؛ حزب‌التحریر در تمامی اقشار مؤثر جامعه نفوذ کرده است. توطئه‌های دولت هندو برای ایجاد ترس کاذب از حزب‌التحریر به نام افراط‌گرا، در میان مردم محکوم به شکست است. تبلیغات دروغینی که هند دربارۀ آزار اقلیت‌ها در بنگلادیش و ایجاد بی‌ثباتی که از طریق تجاوز به منابع آبی انجام می‌داد، نتیجۀ معکوسی به بار آورده و مردم بنگلادیش را برای مبارزه در مقابل توطئه‌های آیندۀ هند، متحد کرده است.

بازگشت قریب‌الوقوع خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت در بنگلادیش زوداست که توطئه‌های شکست خوردۀ نظام مشرک هندو را بیشتر به شکست مواجه کند و زود است که خلیفۀ مسلمانان، هند را به خاطر جرم‌های که علیه مردم بنگلادیش انجام داده است، محاسبه نماید. ان‌شاءالله! الله سبحانه وتعالی در کلام مجید خود می‌فرماید:

﴿يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ [توبه: ۳۲-۳۳]

ترجمه: مى‌خواهند نور الله را با سخنان خويش فرونشانند و الله نمى پذيرد، مگر آنكه نورش را كامل كند و اگر چه كافران ناخوش دارند. او كسى است كه رسولش را به هدايت و دين حقّ فرستاد تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند و اگر چه مشركان ناخوش دارند.

نویسنده: ریسات احمد

6ربیع الاول1446ه.ق.

9سپتمبر202م.

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

سفر سیسی به ترکیه

(ترجمه)

خبر:

رسانه‌های مختلف در 7سپتامبر اظهارات اردوغان در مورد ترور عایشه نور فعال ترک را گزارش دادند که گفت: «تنها اقدامی‌که می‌تواند استکبار و قلدوری اسرائیل و تروریسم دولتی اسرائیل را متوقف کند، اتحاد دولت‌های اسلامی است و اقداماتی را که ترکیه در این اواخر برای بهبود روابط با مصر و سوریه انجام داده به هدف هبستگی در برابر تهدید توسعه‌طلبی فزاینده که لبنان و سوریه را نیز تهدید می‌کند بوده است.»

تبصره:

برای محو و نابودی رژیم یهودی نیازی به ائتلاف کشورها نیست؛ چون به تنهایی ترکیه قادر به نابودی این رژیم است؛ مصر به تنهای می‌تواند و همین قسم سوریه. بدون شک از بین این سه دولت هر کدام به تنهایی می‌توانند که رژیم یهودی را محو و نابود کنند و فلسطین را آزاد نمایند؛ در صورتی‌که اراده سیاسی و همت واقعی داشته باشند. بناءً عذر به نیاز اتحاد، امری محال و از سستی و تنبلی است که می‌خواهید از این راه اتهام و تقصیرات خود را دفع کنید.

اما نزدیکی ترکیه، مصر و سوریه هیچ ربطی به آزادی فلسطین ندارد، بلکه برعکس است؛ چون مصر به رهبری سیسی، بزرگترین توطئه‌گر علیه مقاومت در فلسطین و سوریه است که در پنجاه سال گذشته حتا یک فیر به سوی رژیم یهودی شلیک نکرده است؛ در حالی‌که هر روز از سوی این رژیم سیلی می‌خورد. اصلاً نمی‌توان تصور کرد که این‌ها نگران آزادی فلسطین باشند!

هدف از نزدیکی ترکیه و سوریه بازگرداندن آبروی بشار و رژیم جنایتکار سوریه پس از ادعای مبنی بر طرفداری از انقلاب ودشمنی با رژیم خونبار دمشق است؛ زمانی‌که امریکا اطمینان یافت که گروه‌های انقلابی در شام مهار شده‌اند (عمدتاً زیر بال ترکیه قرار گرفتند) به مزدوران خود در منطقه چراغ سبز نشان داد تا دوباره رابطه خود را با آن بر قرار کنند.

در مورد نزدیکی ترکیه و مصر نیز به دلیل تمایل امریکاست؛ پس از آنکه اردوغان ادعا کرد که مخالف کودتاه علیه مرسی رحمه الله علیه و کشتارگاه رابعه است و ادعا کرد که از سازمان اخوان المسلمین حمایت می‌کند، در اینجا او با همه این‌ها مخالفت می‌کند و بار دیگر به تمایل امریکا برای حمایت از مزدور آن در مصر که در حال فروپاشی و بر قراری روابط مجدد با او به گونه‌ای است که گویا هیج اتفاقی نفتاده است.

نزدیکی ترکیه، مصر و سوریه هیچ ربطی به فلسطین ندارد و اگر ربطی هم داشته باشد، در جستجوی راهی برای نجات رژیم یهودی از مخمصه‌ای می‌باشد که در غزه گرفتار شده؛ از طریق این‌که بتواند معامله‌ای را منعقد کند که چهره آن را نجات دهد و شکست خورده و ناامید به نظر نرسد تا امت جرأت مقابله بیشتر با آن را نداشته باشند.

﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَی أَمرِهِ وَلَکِنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یَعلَمُونَ﴾

ترجمه: الله بر کار خود چیره و مسلّط است، ولی بیشتر مردم (خفایای حکمت و لطف تدبیرش را) نمی‌دانند.

نویسنده: محمد عبد الله

6ربیع الاول 1446ه.ق.

9سپتمبر2024م.

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

محبت الله سبحانه وتعالی

از قتاده بن نعمان رضی‌الله عنه روایت است که رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«إذا أحبَّ الله عبداً، حماه الدنيا كما يظِلُّ أحدُكم يحمى سقيمه الماء» (صحیح ابن حبان/۶۷۱)

ترجمه: هرگاه الله (سبحانه وتعالی) بنده خویش را دوست داشته باشد او را از (گزند) دنیا طوری حفظ می‌کند که شما بیمار خود را از آب نوشیدن حفظ می‌کند (در صورتی که آب برایش مضر باشد).

این حدیث شریف ما را  از غایت رحمت پروردگار نسبت به بندگانش آگاه ساخته و بیان می‌کند که الله سبحانه وتعالی با کسی که او را دوست دارد و از گناهان دوری می‌کند، چگونه برخورد خواهد کرد. الله سبحانه وتعالی حافظ آن شده و از وی در برابر بسیاری از کارهایی که به او آسیب می‌زند، حفاظت می‌نماید. اعمالی‌که باعث کسب محبت الهی می‌شوند، همانا اطاعت از اوامر او سبحانه وتعالی هستند و اعمالی‌که انسان را از رحمت الهی دور می‌سازد، گناهان و اصرار بر انجام آن‌ها است.

از جمله اعمالی‌که انسان مسلمان را به پروردگار نزدیک می‌کند، رفتار و سلوک درست و منطبق با احکام شرعی است و کارهایی‌که مسلمان را از رحمت الله سبحانه وتعالی دور می‌کند، اموری است که الله به ما دستور داده از آن‌ها اجتناب ورزیده و دوری جوییم.

اکنون باید درک کنیم که برای رسیدن به هر هدفی باید مسیر درستی را بپیماییم که ما را به آن هدف والا می‌رساند. لذا بهترین اعمال، آن‌هایی است که با تطبیق احکام شرعی و تلاش برای گسترش این دین و حاکم کردن آن به محبت و رحمت پروردگار خواهیم رسید.

لذا از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که ما را از کسانی بگرداند که الله متعال آن‌ها را دوست دارد و ما را از هر چیزی‌که باعث خشم پروردگار شده و محبت الله سبحانه وتعالی را از ما سلب می‌کند، دور بگرداند!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

در سمیناری که توسط گفتمان سیاست بنگلادیش (BPD) برگزار شد، از حزب التحریر ولایۀ بنگلادیش دعوت صورت گرفت تا راجع به موضوع "قتل عام پیلخانا: حسینه و توطئه هند" بحث نمایند.

امروز یکشنبه، 1 سپتامبر 2024، ساعت 3 بعد از ظهر، میزگردی با موضوع "قتل پیلخانا: توطئه حسینه و هند" توسط گفتمان سیاست بنگلادیش در سالون نصرالحمید، اتحاد خبرنگاران داکا برگزار شد. یکی از اعضای حزب‌التحریر ولایۀ بنگلادیش محمد جبیر به نمایندگی از طرف دعوت شده سخنرانی کرد.

آقای محمد جبیر در ابتدای سخنان خود از 57 افسر شایستۀ ارتش که قربانی کشتارهای وحشیانه در پیلخانا در 25 فبروری 2009 و بسیاری دیگر پس از آن شدند، با احترام یاد کرد. وی همچنان از کسانی‌که جان خودرا در اعتراض به ظلم و ستم 15 ساله حسینه و در آخرین جنبش گردهمایی شاگردان بیان کردند، با احترام یاد کرد و برای شان طلب آمرزش کرد. وی در سخنان خود موارد ذیل را بیان کرد.

17 آگست 2024 در کنفرانس مطبوعاتی که در سالون راوا ماهخالی پایتخت با عنوان "خواستار محاکمۀ کشته شدن 57 افسر ارتش و 17 غیرنظامی در پیلخانا" برگزار شد. خانواده‌های افسران کشته شده ارتش به صراحت اعلام کردند که قتل‌های پیلخانا بخشی از یک توطئه بین‌المللی بود و بسیاری در دولت حسینه، از جمله نخست‌وزیر سابق شیخ حسینه، مستقیماً در آن دخالت داشتند. حزب‌التحریر این اقدام جسورانه خانوادۀ ارتشیان را تحسین می‌کند و به طور کامل از مطالبۀ عدالت برای قتل‌ها حمایت می‌کند.

ما می‌خواهیم به خانواده ارتش و مردم یادآوری کنیم که حزب‌التحریر اولین حزبی بود که شجاعانه توطئه دولت حسینه را بلافاصله بعد از حادثه به مردم افشا کرد. در 28 فبروری 2009 میلادی، حزب‎‌التحریر اعلامیه‌ای با عنوان "اعتراض به توطئه هند برای نابودی ارتش و BDR و بی‌عملی دولت” منتشر کرد که در بخشی از آن چنین آمده بود: همه ما توطئه هند برای تفرقه انداختن و تضعیف نیروهای مربوط به دفاع از کشور را می‌دانیم. در جریان رویدادها مشخص است که این به اصطلاح شورش بخشی از یک برنامه درازمدت است که هند و نیروهای طرفدار هند در داخل و خارج از دولت را دربر می‌گیرد. دولت دشمن مشرک و متحدانش از کشتن افسران مستعد ارتش سود خواهند برد. تحلیل وضعیت نشان می‌دهد که دولت حاکم عوامی لیگ از ابتدای حادثه نقش مرموزی را ایفا کرده است. در چنین شرایط بحرانی امنیت ملی، چرا در ابتدا نمایندگان بی‌تجربه ای فرستاده شدند تا امنیت بعضی از شورشیان را تضمین کنند؟ اما امنیت جان و مال پرسونل ارتش و خانواده های‌شان را تامین نکردند. چرا دولت بدون تامین امنیت بیش از صد و پنجاه تن از پرسونل ارتش و خانواده های‌شان عجولانه عفو عمومی اعلام کرد؟ با بهره‌گیری از این اعلامیه، یک ونیم روز مفقود شدند، غارت‌های گسترده صورت گرفت و خانواده‌های افسران ارتش شکنجه شدند. آیا قاتلان با درخواست از ساکنان اطراف مقر BDR برای تخلیه و قطع برق در بعدازظهر 26 فبروری اجازه فرار نداشتند؟

در نتیجه، در جریان توزیع اعلامیه های 1-2 مارچ 2009، از جمله 31 نفر از رهبران و کارگران حزب ما و 2 نفر دیگر، در مجموع 33 نفر دستگیر شدند. سپس در 27 مارچ 2009، روز جمعه، پولیس یک تظاهرات اعتراضی و راهپیمایی را تحت عنوان "توطئه هندی در کشتن پرسونل ارتش، دخالت نزدیکان هندی در دولت و دستگیری 33 رهبر و فعال حزب‌التحریر بنگلادیش" در دروازه شمالی بیت المکرم که در آن حدود 150 رهبر-فعال مجروح شدند و 10 نفر در محل تظاهرات دستگیر شدند.

دولت ظالم حسینه به همین بسنده نکرد و با سوء استفاده از قدرت اداری و قضایی فعالیت حزب التحریر را ممنوع کرد و سرکوب گستردۀ رهبران و دعوت گران حزب را روی دست گرفت.

توطئه حسینه علیه ارتش کشور تنها با قتل پیلخانا آغاز شد. اما این پایان کار نبود حسینه خائن به طور منظم افسران ارتش وفادار کشور را که برای دفاع از اسلام، کشور و منافع ملی ایستاده بودند، ربوده، دستگیر و برکنار می‌کرد، زیرا این افسران ارتش مانع اصلی عادی سازی روابط با ارتش هند بودند. حزب‌التحریر همچنان با نادیده گرفتن سیاست های سرکوبگرانه دولت حسینه، به توطئه های حسینه علیه ارتش اعتراض کرد. حزب‌التحریر هرگز با دولت ظالم حسینه سازش نکرده است. تمام توطئه ها علیه کشور، اسلام و ارتش توسط حسینه، بدون هیچ گونه ترس و سازش ناپذیر در برابر مردم افشا شده و به چالش کشیده شده است.

حسینه به دلیل وفاداری محض به اربابان امپریالیست خود چنین موقفی در برابر ارتش اتخاذ کرد. همانطور که می‌دانید، در سال 2008، حسینه به دلیل مصالحه ایالات متحده، بریتانیا و هند، قدرت را به دست گرفت. ایالات متحده سیاست جلوگیری از احیای خلافت در منطقه از جمله پاکستان، بنگلادیش، اندونزیا و مالزیا و در عین حال مهار چین را دنبال می‌کند. و به همین دلیل است که روابط استراتیژیک با هند برقرار کرده است تا بتواند موقعیت خود را در منطقه و کنترول خود را بالای کشورهای مسلمان منطقه تقویت کند. بنابراین آن‌ها می‌خواهند دست هند را با حل مشکلات طولانی مدت با هند آزاد کنند. تمام موانع بر سر راه تحقق این هدف و کسانی‌که این پلان آن‌ها را افشا می‌نمایند و یا مخالف آن صحبت می‌کنند، به شدت سرکوب شده است. و به همین دلیل بود که افسران درخشان و شجاع ارتش ما در پیلخانا کشته شدند و حسینه این کشتار وحشیانه را یاری کرد، زیرا این افسران ارتش مانع اصلی بر سر راه برقراری روابط عادی با ارتش هند بودند.

باید به خاطر داشته باشید که صرف تشکیل دوسیۀ قتل علیه حسینه یا متهم کردن هند به قتل و کشتار "کافی نیست". ما نباید فراموش کنیم که کشتار پیلخانا یک توطئه بین‌المللی علیه حاکمیت کشور بود که توسط هند طراحی و توسط حسینه اجرا شد. بنابراین در کنار محاکمه حسینه باید در راستای این هدف تلاش کنیم تا نظام دفاعی کشور در معرض این گونه تهدیدات قرار نگیرد و دیگر چنین جنایت ها و توطئه های وحشیانه ای دیده نشود. ما، حزب‌التحریر ولایۀ بنگلادیش، از همه گی می‌خواهیم که اقدامات لازم ذیل را برای حفاظت از حاکمیت و امنیت کشور انجام دهند.

1. حسینه و همدستانش باید محاکمه شوند و به مجازات‌های پندآموز محکوم شوند. برای این منظور ما باید برنامه های سیاسی واحدی برای تقویت مطالبات خود ارائه نماییم.

2. برای انعکاس آرمان های مردم کشور، هند باید فوراً به عنوان کشور دشمن شناخته شود و تمامی معاهدات و تفاهم نامه های ضد اسلامی و ضد دولتی که با هند امضا شده است لغو گردد.

3. یک برنامه بلندمدت برای بازگرداندن هند به زیر سلطه مسلمانان باید برای توقف دایمی این همه تجاوزها اتخاذ شود. زیرا تنها در زمان حکومت مسلمانان بود که مردم این منطقه بدون توجه به مذهب و قوم در وحدت و یکپارچگی زندگی سعادتمندانه‌ای داشتند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر

ولایۀ بنگلادیش

27 صفر المظفر 1446

یکشنبه 1 سپتامبر 2024م

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

علما در میان امت وجود خواهند داشت

(ترجمه)

از عبد الله بن عمرو بن عاص رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّ اللَّهَ لَا يَقْبِضُ الْعِلْمَ انْتِزَاعًا يَنْتَزِعُهُ مِنْ الْعِبَادِ، وَلَكِنْ يَقْبِضُ الْعِلْمَ بِقَبْضِ الْعُلَمَاءِ، حَتَّى إِذَا لَمْ يُبْقِ عَالِمًا اتَّخَذَ النَّاسُ رُءُوسًا جُهَّالًا فَسُئِلُوا فَأَفْتَوْا بِغَيْرِ عِلْمٍ فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا» (سنن ابن ماجه)

ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) علم را از سینۀ بندگان خود محو نمی‌کند، بلکه با قبض نمودن علماء آن را از بین می‌برد. زمانی‌که علماء از بین رفتند، مردم جاهلان را رهبر خود می‌گیرند و مسائل خود را از آ‌ن‌ها می‌پرسند و آنان نیز بدون علم فتوا می‌دهند، بنابراین خودشان گمراه شده و دیگران را نیز به گمراهی می‌کشانند.

این حدیث شریف ما را از سنت الله سبحانه وتعالی در خصوص مخلوقات آگاه می‌سازد که او سبحانه وتعالی به هر کس بخواهد علم می‌دهد و او را از جملۀ علما می‌گرداند. هم‌چنین الله سبحانه وتعالی علم و طلب علم را دوست می‌دارد.

این روزها کسانی را می‌بینیم که خود را عالم می‌نامند؛ در حالی‌که آن‌چه از علم باید بدانند نمی‌دانند و برخی از آنان علم را به دیگران باز می‌دارند و این کار‌شان از روی جهل و نادانی نیست؛ بلکه از ترس اینست که مبادا با گفتن سخن حق، خود را متضرر نمایند! این‌ها علم را در خود محبوس می‌نمایند و به دیگران نمی‌رسانند؛ این گروه در روزگاری‌که انسان ذلیل باعزت و محترم شمرده می‌شود، انسان باعزت ذلیل شمرده شده و نادان احترام می‌شود و انسان عاقل و هوشیار از قلم افتاده است، از ترس خشم و تحقیر مردم، زندانی شدن و شکنجه شدن یا تبعید شدن  علم را می‌پوشانند.

کسی‌که علم را می‌پوشاند و به دیگران نمی‌رساند، زیان بزرگی نموده و کسانی‌ را که به دنبال حق هستند، از پیدا کردن حق منحرف کرده است. پس اگر علم از کسانی‌که در جستجوی حق هستند، دریغ شود به چه کسی باید مراجعه شود؟ و عالمی که علم را از رساندن به دیگران دریغ کرده است در برابر الله سبحانه وتعالی چه جوابی خواهد داشت؟

نکتۀ دیگری که در حدیث شریف به آن اشاره شده، اینست که هرگاه جامعه از وجود علمای دین خالی شود، کسانی به جای آن‌ها خواهند آمد که از دین چیزی نمی‌دانند و سخنانی به زبان می‌آورند که در دین هیچ اصلی ندارد. سخنان‌ آن‌ها هیچ شباهتی به اسلام ندارد و فقط حکام فرومایه را خوشحال می‌سازند. بنابراین بخاطر موجودیت چنین اشخاصی در جامعه  و طفره رفتن آن‌ها از گفتن سخن حق، می‌بینید که مردم دین خود را گم کرده و به بی‌راهه روان هستند. اما در سنت الله سبحانه وتعالی هیچ تغییری وارد نمی‌شود.

شاید به نظر برسد که در این امت دیگر علم و علما یافت نخواهند شد، اما کسانی‌که چنین می پندارند، سخت در اشتباه هستند؛ زیرا علم و علمای دین الله سبحانه وتعالی از بین نمی‌روند و بسیارند؛ اما بخاطر وضعیتی‌که در آن به‌سر می‌بریم، ممکن دست‌یابی به آن‌ها دشوار شود.

از الله سبحانه وتعالی می‌خوهیم که علم و علمای متقی را باز گرداند تا چراغ راه بندگان باشند! امت اسلامی را از لوث استعمار کفار آزاد نماید و پرده را از چشمان امت بردارد تا این‌که حق را ببینند و از بهترین و راست‌ترین سخن پیروی نمایند!

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

حزب‌التحرير، حامی مظلومان و ستم‌دیدگان و دشمن طواغیت و ستم‌گران! Featured

(ترجمه)

تحت عنوان "افزایش نفوذ حزب‌التحرير در بنگلادیش ممکن است تأثیر غیرمستقیم بر هند داشته باشد" روزنامۀ (The New Indian Express) در تاریخ 28/8/2024م گزارشی منتشر کرد که در آن آمده است:

«در میان بی‌ثباتی و ناآرامی‌های مستمر در سراسر کشور، بنگلادیش با چالشی دیگر روبرو است و آن افزایش نفوذ حزب‌التحرير است. حزب‌التحرير یک سازمان سیاسی اصول‌گراست که آرزوی برپایی خلافت اسلامی و تطبیق شریعت اسلامی به‌طور جهانی را دارد... با وجود ممنوعیت حزب‌التحرير در بنگلادیش از اکتبر 2009م، حامیان این حزب هم‌چنان در تظاهرات‌ها و راه‌پیمایی‌ها شرکت می‌کنند، از جمله در داکا و منشورات خود را که ترویج‌کنندۀ ایدیولوژی شان است، به‌طور گسترده‌ای منتشر می‌سازند... در نهم اگست، حامیان حزب‌التحرير تظاهراتی در دروازۀ شمالی بیت‌المكرم در داکا برگزار کرده و خواستار برپایی خلافت در بنگلادیش بر اساس شریعت اسلامی شدند که به گفتۀ آنان می‌تواند "عدالت واقعی و رفاه" را برای تمامی مردم بنگلادیش تضمین کند. هم‌چنین خواستار اخراج شرکت‌های خارجی و لغو توافقات استراتژیک با کشورهای غیر اسلامی شدند... منبعی از داکا به این روزنامه گفت: "این موضوع نگران‌کننده است، به نظر می‌رسد که آن‌ها حامیانی در ارتش دارند. آن‌ها به دموکراسی اعتقاد ندارند و با حقوق جنسیتی مخالف‌اند. بنابراین، زنان نگرانی‌های زیادی خواهند داشت..." در عین حال، برخی از اعضای مخفی حزب‌التحرير در هند نیز دستگیر شده‌اند و به نظر می‌رسد که آن‌ها در حال گسترش حلقات خود هستند. بیشتر آن‌ها تحصیل‌کرده و یا دانش‌آموز هستند و دعوت خود را از طریق دانشجویان منتشر می‌کنند. این منبع افزود: "اگر فعالیت‌های حزب‌التحرير در بنگلادیش تشدید شود، تأثیراتی بر هند نیز خواهد داشت؛ زیرا احتمال دارد اعضای مخفی در هند با بنگلادیش هماهنگ شوند..." این حزب در کشورهای چین، روسیه، پاکستان، آلمان، ترکیه، بریتانیا، آسیای میانه، اندونزی و تمامی کشورهای عربی به‌جز لبنان، یمن و امارات متحده عربی ممنوع شده است..." در جنوری همین سال، پارلمان بریتانیا با لایحه‌ای که وزیر اسبق کشور، جیمز کلیورلی ارائه داده بود، به‌منظور ممنوعیت حزب‌التحرير تحت قانون تروریسم سال 2000 میلادی موافقت کرد.»

در پاسخ به ادعاهای منتشر شده در این روزنامه، دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحرير مایل است به نکات زیر تأکید کند و از روزنامه درخواست می‌کند که این پاسخ را در صفحات خود منتشر کند تا به اصول حرفه‌ای و انصاف پایبند باشد و خوانندگان و پیگیران روزنامه را با تصویری روشن‌تر از موضوع آشنا کند و نظرات مختلف را به آن‌ها ارائه دهد تا خود قضاوت کنند:

اولاً: دعوت حزب‌التحرير به برپایی خلافت اسلامی که به تطبیق اسلام می‌پردازد، دعوتی است برای پاک‌سازی شبه‌قاره هند از مشکلاتی که استعمار انگلیسی به جا گذاشته؛ از جمله ذلت، بردگی، فقر و تبعیض نژادی. در زمانی‌که شبه‌قاره هند تحت حاکمیت اسلام قرار داشت و بیش از هشت قرن در امنیت و آرامش و شکوفایی به سر می‌برد، اسلام با تلفیق مختلف اقوام در این سرزمین چندین نژاد و دین، اقتصاد هند را رونق بخشید تا حدی‌که کشورهای استعمارگر، به ویژه بریتانیا، به آن طمع کردند. سهم شبه‌قاره هند در دوران اسلامی از اقتصاد جهانی 23% بود و در زمان اورنگ‌زیب جهانگیر به 27% رسید. آیا این موضوع باید برای روزنامه یا مردم هند نگران کننده باشد که تحت سلطۀ نظام‌های دست‌نشاندۀ غربی هستند، که به نوبت از استعمار انگلیسی و امریکایی پشتیبانی کرده‌ و نمی‌دانند استقلال و ثبات داخلی چیست؟!

ثانیاً: حزب‌التحرير به حفظ فطرت انسانی از انحرافات دعوت می‌کند. الله سبحانه وتعالی انسان را با دو جنس مرد و زن آفریده است؛ چنان‌که در قرآن آمده:

﴿أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى (36) أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَى (37) ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى (38) فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى﴾ [قیامة: 36 – 39]

ترجمه:آيا انسان (منكر معاد) می‌پندارد كه او بيهوده به حال خود رها شود (و قوانين و مقرّرات الهی و حساب و كتاب و سزا و جزاي دنيوی و اخروی نداشته باشد؟!) آيا او نطفه ناچيزی از منی نيست كه (به رحم مادر) پرت و ريخته می‌گردد؟‏ سپس به صورت خون لخته و دَلَمه‌ای درآمده است و الله او را آفرينش تازه‌ای بخشيده است، و بعد اندام او را نظم و نظام و سر و سامان داده است‌ و از اين (انسان) دو صنف نر و ماده را ساخته و پرداخته است.‏

 این دیدگاه به انسان (مرد و زن) نسل بشر را حفظ کرده و به عدالت نسبت به مرد و زن پرداخته است. قوانین الهی روابط میان مرد و زن را تنظیم کرده و شأن زن را بالا می‌برد، به‌گونه‌ای که او به‌عنوان مادر، همسر و خانه‌دار باید محترم شمرده شود و هم‌چنین وی را مادر قرار داده و برای  فرزندان رفتن به بهشت را در کسب رضایتش قرار داده، برخلاف نگاهی که در جوامع غربی به زن به‌عنوان کالای جنسی برای لذت مرد می‌نگرد. بنابراین، کدام نگرانی را باید زنان از آنچه که روزنامه اشاره کرده احساس کنند؟

ثالثاً: ممنوعیت حزب در بسیاری از کشورها نشانۀ پیشرفت و صحت دعوت و فکر آن است. کشورهایی که حزب‌التحرير را ممنوع کرده‌اند یا استعمارگران هستند که نمی‌توانند تحمل کنند در میان امت اسلامی یا کشورهای جهان سوم حزبی وجود داشته باشد که به آزادی ملت‌ها از استعمار دعوت کند و از غارت منابع و بهره‌برداری از مردم و بردگی آن‌ها جلوگیری کند؛ مثال بارز آن بریتانیاست که شبه‌قاره هند را قرن‌ها استعمار کرده و مردم هند هنوز از نفوذ آن رنج می‌برند یا مزدوران آن‌ها. بریتانیا به‌تازگی حزب را به‌دلیل حمایت از مظلومان در فلسطین و مخالفت با نسل‌کشی در غزه ممنوع کرده است.  هم‌چنین بریتانیا می‌داند خلافتی‌که حزب به‌دنبال آن است، می‌تواند ملت‌های مستعمره و مظلوم را از استعمار آزاد کند، از جمله مردم هند. آیا ممنوعیت حزب توسط دولت استعمارگر بریتانیا نشانۀ "نگرانی" از دعوت حزب است یا این‌که نشانۀ شرف و عظمت حزب است که مخالف استعمار و استثمار ملت‌های درهم‌شکسته است؟ سایر کشورهایی که حزب را ممنوع کرده‌اند، از جمله کشورهای عربی و آسیای میانه، دولت‌های دیکتاتوری و دست‌نشاندۀ استعمار هستند که اجازه نمی‌دهند هیچ حرکت فکری یا سیاسی برای بیداری ملت‌ها و رهایی از استعمار وجود داشته باشد. ممنوعیت حزب از سوی آن‌ها نیز نشانۀ شرف و افتخار حزب است.

اشارۀ این روزنامه به ممنوعیت حزب در پاکستان نیز خنده‌آور است. آیا مگر پاکستان معیاری برای هند در مسائل "آزادی بیان" و "حقوق بشر" مبدل نگشته یا این‌که پاکستان و هند هردو با کشورهای استعمارگر، به‌ویژه امریکا، در جنگ علیه اسلام همکاری دارند؟!

رابعاً: ما می‌خواهیم این روزنامه و مردم هند را اطمینان دهیم که دعوت حزب، دعوتی است برای بیرون کردن مردم از بردگی سرمایه‌داران به سوی عبادت رب‌ العالمین که بیش از نود درصد از مردم را به بردگی کشیده‌اند تا میان ثروتمند و فقیر، قوی و ضعیف توازن قرار داده و اجازه نمی‌دهد امپراتورهای پول و جباران قدرت در دولت اسلامی وجود داشته باشند تا بشریت از حاکمیت اسلام عظیم بهره‌مند شود.

خوشا به حال هند اگر تحت حاکمیت اسلام قرار گیرد و به شأن و شوکت گذشتۀ خود در زمان حاکمیت اسلام بازگردد. شایسته است که مردم هند از جوانان حزب‌التحریر استقبال کنند و آن‌ها را در نشر دعوت حق و عدالت در کشورشان یاری دهند تا عدالت و شکوفایی دوباره در هند حاکم شود.

خامساً: می‌دانیم که بیشتر رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران در نشریات و خبرهای داغ به اصول شفافیت و قواعد حرفه‌ای پایبند نیستند و بدون بررسی و تحلیل به تکرار مطالب منتشر شده در رسانه‌های محلی و جهانی می‌پردازند و یا هم به این رسانه‌ها، مطالبی از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی محلی و جهانی دیکته می‌شود که به نفع نظام‌های فاسد و سلطه‌گر است. آیا این وضعیت شامل روزنامه (The New Indian Express) و خبرنگاران آن نیز می‌شود؟! هر خبرنگار صادق باید حقیقت را در انتقال اخبار به خوانندگان و مخاطبان خود جستجو کند و خیر را برای سرزمین و مردم خود بخواهد و هیچ خیری بزرگ‌تر از اسلام عظیم نمی‌باشد. خالق جهان هستی و انسان می‌فرماید:

﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً﴾ [مائده: 3]

ترجمه: امروز ( احكام ) دين شما را برای‌تان كامل كردم و (با عزّت بخشيدن به شما و استوار داشتن گام‌های‌تان ) نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين الله پسند برای شما برگزيدم.

 دین در اینجا به معنای روش زندگی و نظام حکومتی است.

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

27 صفر 1446هـ.ق.

1 سپتمبر 2024م.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

سوال:

به تاریخ ۵ اگوست ۲۰۲۴ اعلام شد که نخست‌وزیر بنگلادیش استعفا داده و به خارج از کشور فرار کرده است. این استعفا پس از اعتراضاتی صورت گرفت که علیه سیستم سهمیه‌بندی برای مشاغل دولتی از ابتدای ماه گذشته آغاز شده بود. این اعتراضات از اواسط ماه گذشته به خشونت کشیده شد و حامیان حزب حاکم با معترضان درگیر شدند. ارتش اعلام کرد که قدرت را به دست گرفته و رئیس‌جمهور کشور نیز اعلام کرد که مجلس را منحل کرده و دولت مؤقت ایجاد شده است. سوالاتی مطرح است که آیا اعتراضات برنامه‌ریزی شده بودند؟ آیا ورود ارتش با توافقی همراه بود؟ و آیا این موضوع به درگیری‌های بین‌المللی بر سر کشور ارتباط دارد؟

جواب:

برای پاسخ به سوالات مطرح شده، ابتدا باید به بررسی نکات زیر بپردازیم:

1. بنگلادیش یک سرزمین اسلامی است. در اوایل قرن سیزدهم میلادی، مسلمانان منطقۀ بنگال را فتح کردند که این فتح در طی یک لشکرکشی توسط محمد غوری در اواخر سال 1192 میلادی آغاز شد و به مدت طولانی در شمال هند ادامه یافت. بنگلادیش، که از نظر جمعیت هشتمین کشور بزرگ جهان است و حدود 171 میلیون نفر جمعیت دارد، در جنوب آسیا واقع شده و با کشورهای میانمار و هند هم‌مرز است. بیش از 90 درصد از جمعیت آن مسلمان هستند و اسلام دین رسمی آن است. به عنوان بخشی از سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" بریتانیا، از "رابطه عوامی" که در پاکستان شرقی (بنگلادیش کنونی) مستقر بود، به رهبری شیخ مجیب الرحمن، که به عنوان یک مزدور بریتانیا شناخته می‌شد، حمایت کرد. با حمایت بریتانیا، این گروه پس از جنگ با پاکستان در سال 1971، استقلال خود را از پاکستان اعلام کرد.

2. حسینه، نخست‌وزیر بنگلادش، مسئولیت را از پدرش، مجیب الرحمن، که رئیس‌جمهور سابق بنگلادیش و رهبر حزب عوامی بود، به ارث برد. مجیب الرحمن و اعضای خانواده‌اش در سال 1975 توسط افسرانی‌که علیه او کودتا کردند، اعدام شد. حسینه در آن زمان در خارج از کشور بود و از این رو جان سالم به در برد. او بعدها در بریتانیا زندگی می‌کرد تا این‌که در سال 1981 اجازه یافت به کشور بازگردد و فعالیت سیاسی کند. حسینه برای اولین بار بین سال‌های 1996 و 2001 رهبری دولت را بر عهده داشت و از سال 2009 تاکنون در این مقام باقی مانده بود. او به تقلب در انتخابات اوایل امسال متهم شد که در آن حزب وی، حزب عوامی، اکثریت قاطع را در پارلمان به دست آورد و 233 نفر از 300 عضو مجلس به علاوه 9 عضو از حزب متحد با حزبش را به خود اختصاص داد. سایر احزاب نتایج را رد کردند و آن را انتخابات نمایشی دانستند و امریکا نیز به آن انتقاد کرد. با این حال، نظام حسینه پیروزی آن را به طور رسمی تأیید نمود.

3. حسینه در دوران حکمرانی‌اش سعی کرد تا نفوذ امریکایی‌ها را کاهش داده و قدرت انگلیس‌ها را در ارتش، سیاست، قضاوت و دیگر مراکز مهم تقویت کند. او با خالده ضیاء، رهبر حزب ملی بنگالی و رقیب سیاسی‌اش، درگیر بود. خالده ضیاء مسئولیت را از شوهرش، جنرال ضیاء الرحمن، که در سال 1977 به قدرت رسید و در سال 1981 توسط عوامل انگلیس به قتل رسید، به ارث برد. خالده ضیاء دو بار، بین سال‌های 1991 و 1996 و سپس بین 2001 و 2006، رئیس‌جمهور شد. سپس به فساد و سوءاستفاده از قدرت متهم شد. پس از فرار حسینه در 5 اگست 2024، او و سایر زندانیان در تظاهرات اخیر آزاد شدند. به این ترتیب، در بنگلادیش، رقابتی بین انگلیس، که نفوذ قوی‌تری دارد و امریکا، که از طریق نفوذ در ارتش و سیاست تلاش می‌کند قدرت پیدا کند، وجود دارد. با این حال، نفوذ انگلیس‌ها هنوز غالب است.

4. حسینه و دولتش به شدت با تلاش‌ها جهت بازگرداندن اسلام به قدرت مخالف بودند؛ زیرا او و حزبش سکولار و ملی‌گرا هستند و به استعمار غربی وابسته‌اند که با اسلام و تلاش‌های آن برای بازگشت به قدرت مخالف است. به همین دلیل، در تاریخ 22 اکتبر 2009 حزب‌التحریر را به دلیل خواسته‌اش برای برپایی دولت خلافت راشده ممنوع کرد. با درک این‌که حزب‌التحریر یک حزب سیاسی اسلامی است که بر اساس اصول اسلامی فعالیت می‌کند و از طریق مبارزات سیاسی و فکری تلاش می‌کند، نه اقدامات مادی. هم‌چنین، چهار گروه اسلامی دیگر را نیز ممنوع کرد و بسیاری از جوانان حزب‌التحریر و دیگر گروه‌ها را به زندان انداخت و برخی از رهبران اسلامی را اعدام کرد.

از سال 2013، حسینه به تصفیه سیاسی علیه جماعت‌ اسلامی پرداخت و به بهانۀ این‌که اعضای این گروه مجرمان جنگی هستند که استقلال بنگلادیش را رد کرده‌اند، به سرکوب آن‌ها پرداخت. هدف اصلی او حذف جریان اسلامی بود. از رهبران جماعت اسلامی که تا کنون، زندانی شدند یا اعدام شدند و یا هم داخل زندان وفات کردند تا کنون هفت نفر از علمای برجسته‌ای هستند که پنج نفر آنان اعدام شده و دو نفر قبل از اجرای حکم اعدام در زندان فوت کردند. (منبع: 6/8/2024. https://alestiklal.net/ )

حسینه به شدت با اسلام و تلاش برای بازگرداندن آن به قدرت و اتحاد مسلمانان در یک دولت واحد مخالف است و رهبری حزب سکولار را به عهده دارد که توسط پدرش تأسیس شده است؛ پدری‌که خیانت بزرگی را مرتکب شد و در سال 1971 با حمایت بریتانیا و مزدورانش در هند، پاکستان شرقی (بنگلادیش) را از پاکستان غربی جدا کرد.

5. بنگلادیش به دلیل عدم وجود توسعه و وابستگی آن به قدرت‌های خارجی سیاسی و اقتصادی با بحران‌های اقتصادی شدیدی روبروست. تخمین‌ها نشان می‌دهد که حدود 18 میلیون جوان بنگالی در جست‌وجوی شغل هستند و فارغ‌التحصیلان دانشگاه با نرخ بیکاری بسیار بالایی مواجه‌ می‌باشند. بیش از 40 درصد از جمعیت بنگالی در رده سنی 15 تا 24 سال نه شغل دارند و تحصیل نمی‌کنند. بی‌بی‌سی بریتانیا در تاریخ 5/8/2024، به نقل از مصاحبه‌ای در مورد وضعیت اقتصادی در بنگلادیش گزارش داد که لطفی صدیقی، استاد مؤقت در دانشگاه لندن، گفت: "تغییر نظام در بنگلادیش از نظر اقتصادی اجتناب‌ناپذیر است و آنچه اتفاق افتاد فقط یک موضوع زمان بود. دولت حسینه حق و قدرت حکومت را از دست داده است و برای آن نیز کمبود منابع خواهد داشت. بنگلادیش در آستانه فروپاشی اقتصادی است." با درک این‌که حکومت حسینه اقتصاد و منابع کشور را به شرکت‌های خارجی، به ویژه بریتانیایی، امریکایی، چینی و هندی، واگذار کرده است؛ اما به قرضه‌های با سود بالا تحت شرایط سخت از صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی وابسته است. این مؤسسات تحت تسلط امریکا و بانک توسعه آسیایی چینی هستند. به همین دلیل، وضعیت اقتصادی بنگلادیش به شدت بحرانی است و در آستانۀ انفجار قرار دارد.

6. بنگلادیش از ابتدای ماه گذشته، یعنی 1 جولای 2024، شاهد موجی از اعتراضات دانشجویان علیه نظام استخدام بود. اعتراضات به دنبال لغو سیستم سهمیه‌بندی در بخش دولتی بود که حدود 56 درصد از وظایف را به گروه‌های خاصی اختصاص می‌داد. این سیستم به رئیس‌جمهور و حامیانش این امکان را می‌داد تا بستگان و حامیان خود را استخدام کنند و مخالفان را از مشاغل دولتی محروم نمایند. در میان این گروه‌های خاص که در مشاغل گنجانده شده‌اند، کسانی بودند که با پدر و فرزندان خود در خیانت بزرگ در جنگ جدایی پاکستان شرقی (بنگلادیش) از پاکستان غربی در سال 1971، با حمایت بریتانیا و عواملش در هند، شرکت داشتند.

این همان سیستم استخدامی بود که اعتراضات علیه آن شروع شد و دانشجویان خواستار آن بودند که استخدام‌ها بر اساس شایستگی فردی انجام شود نه بر اساس سهمیه‌ها. این اعتراضات سبب سقوط نظام شد و دادگاه عالی بنگلادیش در تاریخ 21 جولای 2024 اعلام کرد که تصمیم به بازگرداندن سهمیه‌ها غیرقانونی است. با وجود آن، این تصمیم نتوانست اعتراضات را متوقف کند. در تاریخ 16 جولای  2024، اولین مرگ‌ها در این اعتراضات رخ داد؛ زمانی که دانشجویان حامی حزب حسینه به معترضان در داکا حمله کرده و با چوب و سنگ به آن‌ها حمله نمودند.

7. برای توقف این اعتراضات، دولت حسینه دستور داد که مدارس/مکاتب و دانشگاه‌ها در سطح کشور بسته شوند. حسینه هم‌چنین از دانش‌آموزان خواست تا آرامش خود را حفظ کنند و وعده داد که تمام جنایاتی را که سبب قتل در جریان اعتراضات شده است پیگیری خواهد کرد. اما معترضان به اظهارات او پاسخ منفی دادند و به طور خاص به او حمله کردند و با شعار "سقوط دیکتاتور" به اعتراضات خود ادامه دادند. آن‌ها هم‌چنین مقر ادارۀ رادیو و تلویزیون دولتی بنگلادیش و ده‌ها ساختمان دولتی دیگر را آتش زدند. دولت نیز خدمات انترنت را قطع کرد. اعتراضات به شدت گسترش یافت و تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها هر روز افزایش می‌یافت. دولت برای مقابله با این وضعیت، محدودیت‌های شدید برای رفت‌وآمد در تمام ساعات شبانه‌روز را اعمال و نیروهای نظامی را به کار گرفت. پولیس به معترضان تیراندازی کرده و از گاز اشک‌آور استفاده کرد و وضعیت فوق‌العاده در سراسر کشور اعلام شد. نیروهای ارتش نیز برای حفظ امنیت مستقر شدند. شامگاه ۱۹ جولای ۲۰۲۴، از کشته شدن ۱۰۵ نفر خبر داده شد. نعیم اسلام خان، سخنگوی دفتر نخست‌وزیر، اعلام کرد که «دولت تصمیم به اعمال محدودیت‌های شدید برای رفت‌وآمد و استقرار ارتش به منظور کمک به مقامات مدنی گرفته است». (منبع: خبرگزاری فرانسه، ۱۹/۷/۲۰۲۴) ارتباطات و برنامه‌های خبری و برخی خدمات موبایل به منظور سرکوب اعتراضات قطع شد. معترضان هم‌چنین به زندانی حمله کرده و روز ۱۹ جولای ۲۰۲۴، صدها نفر از زندانیان را آزاد کرده و سپس ساختمان زندان را به آتش کشیدند.

بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، شمار کشته‌های اعتراضات در بنگلادیش به حدود ۴۰۹ نفر رسیده که بر اساس اطلاعات شامل پولیس، مقامات دولتی و داکتران است. به نظر می‌رسد این اعتراضات به عنوان اعتراضات دانشجویی علیه نظام استخدامی آغاز شده بود که اکثریت را از اشتغال محروم می‌کند. این اعتراضات به دانشجویان محدود نشد و افراد از تمام اقشار به آن پیوستند و تعداد آن‌ها به حدود ۴۰۰ هزار نفر رسید. این تظاهرات به عنوان یک چالش و تهدید بی‌سابقه برای حکومت استبدادی حسینه که ۱۵ سال در قدرت بوده، تلقی شد.

8. جنرال وقرالزمان، فرماندۀ ارتش بنگلادیش، در تاریخ ۵/۸/۲۰۲۴ اعلام کرد که پس از استعفای حسینه و فرار او، مسئولیت کامل کشور را به عهده خواهد گرفت و دولت مؤقت تشکیل خواهد داد. او در تلویزیون رسمی گفت: «به شما وعده می‌دهم که با تمامی نارضایتی‌ها برخورد خواهد شد». و افزود: «کشور به شدت آسیب دیده، اقتصاد صدمه دیده و تعداد زیادی از مردم کشته شده‌اند؛ وقت آن است که خشونت متوقف شود». (منبع: خبرگزاری فرانسه ۵/۸/۲۰۲۴)

جنرال وقرالزمان که پیش از این افسر پیاده‌نظام بود، در ماه جون گذشته به عنوان فرمانده ارتش منصوب شد. حسینه به دلیل رابطۀ دور خانوادگی به او اعتماد کرد و به عنوان مشاور وی در دفترش بود. پدر همسر او نیز فرماندۀ ارتش در دوران اولیۀ حکمرانی حسینه از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بود. وقرالزمان در بریتانیا آموزش نظامی دیده و مدرک فوق‌لیسانس در مطالعات دفاعی از دانشگاه بنگلادیش و از دانشکدۀ سلطنتی "کینگز کالیج" در لندن دارد. این ارتباطات نشان‌دهندۀ نزدیکی او به نظام حسینه و بریتانیا است. به نظر می‌رسد که بریتانیا او را برای حفظ نفوذ خود در بنگلادیش به قدرت رسانده و توافق کرده که حسینه برای حفظ جانش از کشور برو؛، زیرا ادامه حضور او بحران را تشدید کرده و منجر به ریخته شدن خون‌های بیشتری می‌شود. پس از آن، ارتش تلاش کرد تا به معترضان نزدیک شود و اوضاع را آرام کند. به همین دلیل، در روز آخر پیش از تصرف کامل قدرت، ارتش به اعتراضات اجازه داد و از تیراندازی به معترضان خودداری کرد تا با این کار به آن‌ها نزدیک شده و اوضاع را آرام کند.

9. زمانی‌که فرمانده ارتش، جنرال وقرالزمان، از تصدی امور کشور خبر داد، وعده داد که دولت مؤقت را به سرعت تشکیل خواهد داد و با احزاب اصلی مخالف و افراد جامعۀ مدنی به استثنای حزب رابطۀ عوامی و حزب حسینه مذاکره خواهد کرد. برای جلب رضایت امریکا و جلوگیری از نفوذ سیاست‌های انگلیس، ریاست جمهوری بنگلادیش در تاریخ ۷ اگست ۲۰۲۴ اعلام کرد که محمد یونس، برندۀ جایزه نوبل صلح، ریاست دولت مؤقت را بر عهده خواهد گرفت. در بیانیۀ ریاست جمهوری آمده است: «تصمیم به تشکیل دولت مؤقت با ریاست یونس در جلسه‌ای میان رئیس‌جمهور محمد شهاب‌الدین و افسران ارشد ارتش و رهبران گروه دانش‌آموزان مخالف تبعیض اتخاذ شد.» هم‌چنین گفته شده است: «رئیس‌جمهور از مردم خواست تا به او در عبور از بحران کمک کنند و تشکیل سریع دولت مؤقت برای غلبه بر بحران ضروری بود.» (منبع: خبرگزاری فرانسه، ۷ اگست ۲۰۲۴) پس از آن، محمد یونس، که در اروپا به سر می‌برد و ۸۴ سال سن داشت، اعلام کرد که آماده است ریاست دولت مؤقت را بر عهده گیرد.

بنابراین، انگلیس‌ها برای نجات خود از سقوط و حفظ نفوذ خود تلاش کردند بعد از آن که مزدورشان با یک هلیکوپتر نظامی تحت فشار اعتراضات به هندوستان فرار کرد. انحلال دولت و مجلس را با به دست گرفتن کنترول فرماندهی ارتش و انتصاب یک مامور قدیمی امریکایی مانند محمد یونس به ریاست دولت مؤقت تا انتخابات آیندۀ مجلس و تشکیل دولت منتخب جدید اعلام نمود. این چنین تلاش کرد تا با اخراج حسینه، معترضان را ساکت کنند و با انتصاب محمدیونس که به امریکا وفادار است، او را نیز خشنود کند. پیش از این بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق امریکا، او را شایستۀ دریافت جایزۀ نوبل دانسته بود. "پروفسور محمد یونس جایزۀ نوبل را دریافت کرد. جایزه صلح در سال 2006، مشترک با بانک گرامین... و بیل کلینتون امریکایی از اعطای جایزۀ نوبل به محمد یونس حمایت می‌کند و رئیس جمهور کلینتون طی یک سخنرانی در سال 2002 یونس را مردی توصیف کرد که باید مدت‌ها پیش جایزۀ نوبل را دریافت می‌کرد." (منبع: الجمهور، سه شنبه 8/6/2024)

با درک این‌که حسینه پیشتر با یونس مخالفت کرده بود و دادگاهی بنگلادیش در تاریخ ۱ جنوری ۲۰۲۴ او را به شش ماه حبس به خاطر نقض قوانین کار در داکا محکوم کرده بود. قاضی خورشید علم خان روز دوشنبه به خبرگزاری فرانسه گفت؛ محمدیونس، برنده جایزه صلح نوبل، به دلیل نقض قوانین کار بنگلادیش در پرونده‌ای که طرفدارانش می‌گویند انگیزه‌های سیاسی دارد، محکوم شده است. علم خان به خبرگزاری فرانسه توضیح داد که یونس و همکارانش بر اساس قوانین کار مجرم شناخته شدند و به شش ماه زندان محکوم شدند و خاطرنشان کرد که آن‌ها با قرار وثیقه آزاد شدند تا در انتظار محکمۀ استیناف باشند. ۱۶۰ شخصیت بین‌المللی، از جمله رئیس‌جمهور پیشین اوباما و دبیرکل پیشین سازمان ملل بان‌کی‌مون، نامه‌ای مشترک منتشر کردند که در آن به تداوم آزارهای قضائی علیه یونس اعتراض کرده و نگرانی‌های درباره امنیت و آزادی او ابراز کردند. (منبع: الشرق الأوسط، ۱ جنوری ۲۰۲۴)

به این ترتیب، محمد یونس به عنوان فردی مورد تایید بوده و انگلیس‌ها با برکناری حسینه توانستند اعتراضات را کاهش دهند و با انتصاب فردی کهن‌سال وابسته به امریکا، رضایت آن کشور را نیز جلب کنند. بدین ترتیب، بریتانیا هم‌چنان کنترول اوضاع بنگلادیش را از طریق فرماندۀ ارتش حفظ کرد و وضعیت کشور را به حالت پیش از فرار حسینه بازگرداند.

10. بنابراین، درگیری‌های بین‌المللی در بنگلادیش هم‌چنان ادامه دارد. کسانی‌که به نظریات استعمارگران تکیه می‌کنند و به دنبال تأمین منافع آن‌ها هستند، در دنیا و آخرت زیان‌کار خواهند بود. در دنیا، به خاطر گناهان‌شان رسوا خواهند شد و در آخرت نیز عذاب سختی در انتظارشان است.

﴿سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ﴾

ترجمه: از سوی الله (سبحانه و تعالی) هرچه زودتر خواری و رسوائی (در دنیا) نصیب کسانی می‌گردد که بزهکاری پیش می‌گیرند، و عذاب سختی (در آخرت) به سبب نیرنگی که می‌ورزند بهره‌ی ایشان می‌شود.

اگر این افراد عقل داشتند، از سرنوشت کسانی مشابه خودشان در کشورهای دیگر، به ویژه سرزمین‌های اسلامی، عبرت می‌گرفتند. آن‌ها یا زندانی می‌شوند یا کشته می‌شوند یا هم از کشور به ذلت می‌گریزند. اما آن‌ها از پیشینیان عبرت نمی‌گیرند و هم‌چنان در گمراهی خود باقی می‌مانند. آیا نباید به سوی پروردگارشان بازگردند و به دین او پایبند باشند و از تلاش‌های کسانی که در پی برپایی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت هستند حمایت کنند؟ خلافتی‌که در مورد آن  رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی که احمد و طیالسی تخریج کرده‌اند فرمودند:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه:سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد بود.

آیا اگر آن‌ها عقل می‌داشتند، به سوی پروردگارشان بازنمی‌گشتند؟

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾

ترجمه: بی گمان در این (سرگذشت پیشینان)  تذکر و اندرز بزرگی است برای آن کسی که دلی (آگاه) داشته باشد یا با حضور قلب گوش فرا دارد.

یازدهم صفرالخير 1446هـ.ق.

برابر با 16 اگست 2024م.

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

حملۀ گستردۀ کیان یهود به شمال کرانۀ باختری

(ترجمه)

خبر:

شبکه الجزیره  در 31 اگست 2024 و طی روزهای گذشته از حملۀ گسترده‌ای خبر داد که در آن نیروهای هوایی رژیم یهود بر علاوۀ  نیرو‌های زمینی آن ارتشی به اندازۀ یک لشکر نظامی به شهرهای شمال کرانۀ باختری (جنین، طولکرم و طوباس) یورش برده‌اند. این حمله یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های ارتش یهود از سال 2002 به این سو بوده که برای ریشه‌کن کردن مقاومتی که بار دیگر در این مناطق به وجود آمده، انجام شد.

تبصره:

این مناطق در گذشته به عنوان پایگاه‌های اصلی تشکیلات خودگردان فلسطین محسوب می‌شدند و بسیاری از ساکنین آن‌ها به نیروهای امنیتی این تشکیلات وابسته بودند. ولی با گذشت زمان، این نیروهای فلسطینی به بازوی امنیتی اشغال‌گران یهودی برای از پا درآوردن مردم فلسطین تبدیل شدند. از این رو، رشد نهادهای قوی مقاومت فلسطین در این شهرها، شکستی بزرگ برای اقتدار محمود عباس به حساب می‌آید؛ اقتداری‌که کنترل خود را بر این مناطق به ویژه اردوگاه‌های‌ آن از دست داده است؛ تا جایی‌که ارتش یهود دیگر نتوانست به سرویس های امنیتی محمود عباس در شمال کرانۀ باختری اتکا کند و خودش مستقیماً وارد عمل شد.

نسل جدیدی از جوانان فلسطینی به مقاومت در برابر اشغال پرداخته اند. این پیامی است که مردم فلسطین نسل به نسل برای جهانیان واضح ساخته‌اند که این ملت زنده است و حاضر نیست واقعیت تحمیل‌شده را بپذیرد، خواه این واقعیت از سوی اشغال‌گران باشد خواه از طریق کمک‌های مالی اروپا که برای دور کردن جوانان فلسطینی از مبارزه با یهودیان طراحی شده است و یا هم با فریب‌کاری و جذب جوانان به نیروهای امنیتی تحت نام "فلسطین" که سریعاً در خدمت یهود و مقابله با کسانی قرار می‌گیرند که علیه یهود سلاح برمی‌دارند. بنابراین تمامی این تلاش‌های شوم برای تحمیل شرایط جدید با شکست مواجه شده‌اند.

از سوی دیگر، جناح‌های سنتی سازمان آزادی‌بخش فلسطین به شدت تضعیف شده‌اند؛ در حالی‌که تمام گروه‌های اسلامی رشد چشم‌گیری را تجربه می‌نمایند. این پیام قوی دیگری است که نشان می‌دهد جریان و حرکت اسلامی به شکل قاطعی در میان مردم فلسطین نفوذ کرده و دیگر به هیچ تشکیلات سکولاری اعتماد ندارد و اسلام بار دیگر به مرکز رهبری مردم فلسطین بازگشته و آن‌ها جز اسلام هیچ شیوۀ دیگری را برای زندگی نمی‌پذیرند.

عقیدۀ اسلامی، اشتیاق به شهادت در راه الله سبحانه وتعالی و دفاع از مسجدالاقصی به حیث قبلۀ اول و سومین مسجد مقدس مسلمانان، انگیزه‌دهندۀ جوانان فلسطینی برای فداکاری و ایثار است؛ به‌ویژه پس از آن‌که تمام نمونه‌های سکولار سقوط کرده، آبروی‌شان رفته و فساد و توطئه‌ آن‌ها با دشمن علیه مردم فلسطین آشکار گردیده است.

با تمام این اوصاف، رژیم یهود که احزاب یمینی (محافظه‌کار) حاکم بر آن کرانۀ باختری را مرکز دولت خود می‌دانند؛ زیرا در آن، مناطقی وجود دارد که  نمادی از تاریخ یهود است. رژیم یهود که شعارهای دینی سر می‌دهد، باگروه‌هایی که اسلام را اساس مبارزه و پیکار خود می‌دانند، به شدت در تعارض قرار گرفته و این موضوع قضیۀ فلسطین را به اصل آن یعنی مبارزه کفر و اسلام برمی‌گرداند، درست مانند جنگ‌های صلیبی. این امر جنبش مسلمانان خارج از فلسطین را برای آزادسازی آن آسان می‌سازد؛ پس از این‌که تلاش‌های اروپا و آمریکا برای این‌که جنگ میان کفر و اسلام را جنگ میان دو ملت جلوه دهند با شکست مواجه شد و مفکورۀ غربی مبنی بر این‌که سازمان آزاد‌ی‌بخش فلسطین ممثل شرعی و یگانه راه مردم فلسطین است سقوط کرد. اکنون مردم فلسطین به دنبال آزادی هستند و جان فرزندان خود را در این راه فدا می‌کنند، در حالی‌که رهبران سازمان آزادی‌بخش فلسطین به دنبال مذاکرات بی‌حاصل هستند و بیش از دو سوم فلسطین را به یهودیان فروخته‌اند و آماده‌اند تا باقی‌ماندۀ آن را نیز بفروشند!

نویسنده: بلال التمیمی

28 صفر1446ه.ق.

2 اگست 2024م.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه