- مطابق
حقیقت 23 اپریل؛ روز کودک در ترکیه
(ترجمه)
از سال 1929م، هرسال در 23 اپریل از حاکمیت ملی و روز کودک در ترکیه تجلیل میشود. این روز بهنام جشن اطفال در بین مردم شهرت یافتهاست که کمالیستها آنرا تحفهای از طرف اتاترک برای اطفال میدانند. در حقیقت، این اصطلاحِ "جشن" نه تحفهای از جانب اتاترک بوده و نه جشنی برای اطفال است.
در شانزدهم مارچ سال 1920م، به تعقیب حملهی آرمیتریس مانتروس" نیروهای انگلیس مجلس نمایندهگان را که مربوط به پارلمان عثمانی میشد، الغاء کردند؛ مجلسیکه تحت نظارت خلیفه قرار داشت و تمام اعضای آنرا به مالتا تبعید کردند. متعاقباً مصطفی کمال شورای ملی جدید بزرگی را روز جمعه مصادف با 23 اپریل 1920م، در انقره تشکیل داد. افتتاحیهی جلسه عمداً سازماندهی شدهبود که در روز جمعه اتفاق بیفتد. بعد از نماز جمعه در مسجد هاچی بایرام، دو گوسفند را قربانی و آغاز شورای بزرگ ملی را اعلام کردند که با دعاها همراهی میشد. در نگاه اول، این شوری در حمایت از خلافت اطمینان داد. با این همه، اولین سوگند این پارلمان تحت رهبری مصطفی کمال قرار ذیل بود:
«تمام اقدامات به کمک الله در حمایت از خلافت و سلطنت و آزادکردن سلطان و کشور از بردهگی غرب انجام خواهد شد.» هرچند وقت زیادی را دربر نگرفت که تمام جهان اسلام هدف واقعی این شوری را دریافتند؛ قسمیکه در سوم مارچ سال 1924م، براندازی خلافت و جدایی امور دینی از امور دولتی را اعلام نمود. در همین شب، مصطفی کمال برای والی استانبول دستوری را مبنی بر اینکه خلیفه عبدالحمید باید ترکیه را قبل از صبح روز بعدی ترک کند، فرستاد. بناءً او با یک دسته از پولیس و نیرو در میانهی شب به قصر خلیفه رفت و خلیفه را مجبور به سوارشدن به موتری کردند که او را با گذر از مرزها به سمت سویس برد، بعداً او با یک چمدان، که مقداری پول و لباس در آن بود، به مقصد منتقل شد. دو سال بعد، مصطفی کمال تمام شاهزادهها و شاهدختهای دربار را جمع و آنها را از کشور تبعید کرد؛ تمام عوامل دینی مختل شد و اوقاف مسلمانان تبدیل به ثروت دولت گردید و مدارس دینی تحت نظارت وزارت معارف به مدارس مدنی تبدیل شد. لورد کارزون نتایج این روز را چنین بیان میکند: «موضوع اصلی اینست که ترکیه ویران شده و هرگز دوباره آنقسم ظهور نخواهد کرد؛ بهخاطریکه ما نیروی معنوی آنرا ازبین بردیم: خلافت و اسلام.» (برای معلومات جامع کتاب خلافت چگونه نابود شد، از شیخ عبدالقدیم را ظلوم برای تان پیشنهاد میکنم)
این مختصر مفهوم 23 اپریل از یک دیدگاه تاریخی است و اتاترک هیچ نقشی در اعلام آن منحیث جشن اطفال ندارد. این روز منحیث یادبود از حاکمیت ملی تا 23 اپریل 1929م تجلیل میشد و نه یک جشن. در واقع، امروزیکه منحیث یک جشن شناخته میشود، جامعه در حفاظت از اطفال قرار داشت و نیازی به جشن گرفتن نبود. این اجتماع از 23 تا 29 اپریل را بهنام هفتهی طفل اعلام کرد و 23 اپریل به نام جشن اطفال موازی با جشن حاکمیت ملی سازماندهی و نامگذاری شد. بنابر این، اولین 23 اپریل "جشن طفل" رسماً در سال 1929م توسط هستهای این اجتماع برای حفاظت از اطفال تجلیل شد. (http://www.mustafaarmagan.com.tr/genel/hangi-23-nisan/)
تا حال ما واقعیت جشن طفل را در ترکیه مورد بحث قراردادیم. در برگشت به واقعیت حاضر، وضعیت اطفال ترکیه امروزه یکی از موضوعات تلخ است. 38 درصد اطفال ترکیه در فقر شدید بهسر میبرند. تقریباً 41 درصد اطفال ترکیه قادر به اخذ پروتین مورد نیاز خود نیستند و یا توانایی کافی برای گرمایش خانه و تهیهی لباس گرم برای آنان وجود ندارد. تغییر ساختارهای اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، فساداجتماعی و فرهنگی میزان بالایی از افزایش آمار جرمهای اطفال را باعث شده است.
هرسال در ترکیه 83هزار طفل زیر سن 18سال مشمول جرایم هستند؛ 76هزار طفل منحیث قربانیان جرایم شناخته شده و 23هزار طفل دیگر منحیث مجرم در دفتر محاکم ثبت میشوند. بهطور میانگین هرساله 150هزار طفل دچار قضایای عدالت نوجوانان میشوند. بر اساس مرکز آمار ترکیه، شمار کودکانیکه توسط واحدهای پولیس گرفته میشوند، در سال 2017م افزایش 6.2 درصدی داشته است؛ 57.5 درصد این اطفال در سن 15 تا 17 سال قرار دارند؛ 24.5 درصد بین 12 تا 14 سال سن دارند و 17.9 درصد زیر سن 11 سال هستند؛ درحالیکه 68.3 درصد پسر و 31.7 درصد آن را دختران تشکیل میدهند.
روش تدریس غیرعلمی، بدون پشتوانهی فکری و سرکوبکننده، که نتیجهی نظام تعلیمیست، تنها هدف آن بیگانهکردن نسل جدید از فرهنگ و ارزشهای اسلامی و تربیهی آنها منحیث افراد نشنلیست، وطنپرست، دموکرات و سیکولر میباشد که نقش بزرگی را در پیشرفت این آمار منفی بازی میکند. بهطور خاص در تمام سالهای گذشته گرایش عجیبی به الحاد و همجنسگرایی در بین جوانان دیده شده است. اگرچه حکام ترکیه اکیداً این افزایش را انکار میکنند و باوجود بیانیههای متناقض و غیرقابل باور ادارهی امور دینی(دیانت)، والدینیکه تلاش به حفظ ارزشهای اسلامی خود دارند، واضحاً و مستقیماً این واقعیت را حس میکنند. والدینیکه با این پدیدهی مخرب در زندهگی کودکانشان مبارزه میکنند، توسط مجریان نظام به سختی مجازات میشوند. منحیث نمونه یکی از وقایعیکه اخیراً اتفاق افتاده و در صدر مناقشات کاربران رسانههای اجتماعی قرار دارد که هنوز هیچ یادی از آن در رسانههای اصلی نشدهاست، برایتان یادآور میشوم. علی آلگول، یک پدر در هاتای، بهخاطر عدم اعتماد به نظام تعلیمی و بهخاطریکه میخواست اطفالاش تعلیمات اسلامی ببینند، آنها را در مکتب شامل نکرد. بنابر این، دولت هرپنج طفل او را از وی گرفته و آنها را در مراکز مراقبت متفاوت در دو شهر مختلف دور از والدینشان قرارداده است. اطفال اجازه نداشتند که یک ماه تمام والدین خود را ملاقات کنند و حالا اجازه دارند که آنها را هفتهی یک بار، آنهم تحت نظارت پولیس ببینند. مقامات دولتی با بیان اینکه اطفال از مکتب و اجتماع همسنوسالان خود محروم شدهاند، میخواهند اعمال ظالمانهی شان را توجیه کنند، حالآنکه از صدمات روانی و زندهگی اجتماعی، که بهخاطر دوربودنشان از همدیگر و والدین به ایشان میرسد، کاملاً بیاطلاع اند.
نظامیکه به مسلمانان و ارزشهای اسلامی هیچ حقی نمیدهد، قادر نخواهد بود تا تحت هیچ موضوعی مانند جشنها و یا هرنام دیگریکه برای آن میگذارد، ظلم خود را پنهان کند. الله سبحانه وتعالی برای امت مسلمه دو جشن(عیدین) را ارزانی داشته است. این حق هرطفل مسلمان در تمام جهان است تا از این جشنها لذت ببرد. هرچند این تنها خلافت راشدهی ثانی بر منهج نبوت خواهد بود که حقوق مسلمانان را احیاء خواهد کرد.
نویسنده: زهره مالک
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر