- مطابق
افزایش شواهد بدست آمده مبنی بر ماهیت فریبندۀ تساوی زن و مرد تحت قوانین لیبرال
(ترجمه)
در ماه نومبر و دسمبر 2018م مطالعات مهم انجام شده است که عقیدۀ مبنی بر پیشرفت حقوق زنان و تساوی زنان با مردان را تحت ارزش های دموکرات لیبرال، به چالش میکشد.
لورا جونز یک سری مطالعات خویش را تحت عنوان "چرا زنان از آنچه شما فکر میکنند، دارای قدرت کمتر هستند"، به مؤسسۀ جهانی رهبری زنان پیشکش نموده بود. وی طی این مطالعاتاش، قدرتیکه ادعاء میشود زنان دارا هستند، از لحاظ آنچه را که در واقع به آنان داده میشود، مورد سوال قرار داده است. نویسنده معتقد است که اگرچه امروزه در سراسر جهان نمونههای زیادی از سهمدهی زنان در بخشهای سیاسی و اجتماعی که معمولاً تحت ادارۀ مردان بوده، به نمایش گذاشته میشود، اما به طور واقعی سهمدهی و دادن قدرت به آنها در مقایسه به اینکه آنها به یک تغییر اساسی و واقعی برای خود و دیگر زنان جامعه دست نیافته اند؛ بسیار عددی و اندک میباشد. اینک مثالهاییکه توسط آنها قدرت و سهمدهی زنان را به نمایش میگذارند، قرار ذیل است:
_ کشور رواندا نیمی از کرسیهای کابینهاش را به زنان اختصاص داده است.
_ اخیراً در کشور اتیوپی یک کابینۀ متعادل جنسیتی تأسیس شده است.
_ در اسلوونی، قاضیان زن چهار برابر بیشتر نسبت به مردان مشغول به کار اند.
_ کشور نامیبیا در عرصۀ روزنامهنگاری مقام عالی را کسب نموده است؛ زیرا نیمی از پستهای خبری این کشور توسط زنان تهیه میشود.
_ نیمی از متخصصان فناوری اطلاعات در مالزیا زنان هستند.
_ در نیوزیلند از هر 10 محقق طبی 6 تن آن زن میباشد.
_ در عمان از هر 10 انجینیر 5 تن آن زنان هستند.
_ در فرانسه از هر 10 قاضی بیش از 6 تن آن زن میباشد .
_ در لیتوانیا و رومانیا از هر 10 قاضی 7 تن آن زن میباشد.
نویسنده با درنظرداشت تمام این دستآوردهای ظاهری زنان، تصریح میکند که: «آنچه تظاهر میکنند و توقع میرود، حقوق زنان مراعات نمیشود، مخصوصاً در قسمت مساوات بین مرد و زن؛ طور مثال: زنانیکه عین وظیفۀ مردان را اجراء میکنند، دستمزد کمتری را نسبت به مردان دریافت میکنند.» بلی، این واقعیت وجود دارد؛ حتی اگر زنان عین شرایط و تجربۀ مردان را دارا باشند، دستمزد کمتری را دریافت میکنند. مثالهای فوق نمونۀ از تجربیات زنان میباشد. اینک پستهای عالی رهبری را که زنان در جهان اسلام کسب نموده اند، بیان مینمایم.
1. بینظیر بوتو: بوتو یازدهمین نخستوزیر پاکستان و اولین زن مسلمان در تاریخ جهان اسلام است که به مقام نخست وزیری در یک کشور اسلامی رسید. وی طی دو دوره از سال 1988م تا 1990 و از 1993م تا 1996م نخست وزیر پاکستان بود.
2. مگاواتی سوکارنوپوتری: سوکارنوپوتری از سال 2001م تا سال2004م رئیس جمهور اندونزیا بود.
3. شیخ حسنیه: وی طی دو دوره از سال 1996م تا سال 2001م و سپس از سال 2009م تا کنون نخست وزیر بنگلادش میباشد.
4. خالده ضیا: وی اولین نخست وزیر زن در تاریخ بنگلهدیش و دومین زن پس از بینظیر بوتو در تاریخ جهان اسلام بود که یک دولت دموکراتیک را رهبری میکرد. وی طی دو دوره از سال 1991م تا سال 1996م و بعداً از سال 2001م تا سال 2006م نخستوزیر بنگلادش بود.
5. عاطفه یحیی آغا: رئیس جمهور منتخب کوزوو، وی نخستین و جوانترین رئیس جمهور زن در بالکان مدرن میباشد.
6. تانسو چیلر اولین و تنها نخستوزیر زن در ترکیه از سال 1993م تا 1996م ایفای وظیفه نموده است.
7. مامه مادیور بویه: وی نخستوزیر سنگال از سال 2001م تا 2002م بود.
8. امیناتا توره: وی پس از بویه مقام نخست وزیری سنگال را از سال 2013م تا 2014م بهدست گرفت.
9. سیسی مریم کیداما سیدیبه: وی پروفیسور و سیاستمدار کشور مالی که از سال 2011م تا سال 2012م سمت نخست وزیری کشورش را بدست گرفت.
10. امینه غریب فکیم: رئیس جمهور و فرماندۀ کل قوا در موریس.
در همۀ این انتصابها، هیچ تغییر اساسی در وضعیت اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و حقوقی زنان در کشورهای مربوطه مشاهده نشده است. در حقیقت تمام شواهد بیانگر کاهش چشمگیر امنیت و حقوق زنان میباشد. این واقعیت را نمیتوان به عنوان یک تصادف ساده یا نتیجۀ تطبیق قوانین اسلامی، که جنبشهای اجتماعی زنان را محدود میکند، رد کرد؛ زیرا همۀ آنها تحت ساختارهای دموکراتیک لیبرال، که قوانین سیکولر را بجای قوانین شرعی پیشکش میکند، قرار دارد.
حقیقت این است که این زنان همه تحت نظام سرمایهداری که تنها از منافع و ارزشهای تعداد محدودی حفاظت میکند، کار و فعالیت میکنند و همچنان نظام سرمایهداری از این زنان منحیث بازیچه برای اجرای برنامههای خود در کشورهای مستعمرۀ خویش استفاده میکند. هیچکدام از این زنان به قوانین اسلامی که منافع هر فرد را تأمین میکند، پایبند نمیباشند؛ سپس با پشتکردن قوانین الهی؛ غلام و خدمتگذار قوانین منحط و دستساختۀ بشر میشوند.
یکی دیگر از مطالعاتیکه ثابت نموده قوانین سیکولر لیبرال حقوق زنان را زیر پا میکند؛ طی گزارش از خبرگزاری بی بی سی که در ماه دسمبر 2018م تحت عنوان " اقلیتهای قومی تحصیلکرده در مقایسه با همکاران سفیدپوست خود دستمزد کمتری دریافت میکنند"، نشر شده است. این مطالعات پس از آن انجام شد که زنان اقلیتهای قومی اظهار نمودند که آنها دستمزد کمتری را نسبت به همکاران سفیدپوست خود دریافت میکنند. همینطور یک زن سیاه پوست بیان نمود که: «این حالت سبب شده که احساس افسردگی و بیارزشی نمایم... احساس میکنم مانند هرکس دیگری در حال اجرای مسابقۀ دوش هستم؛ اما تنها مانع سد راه من وجود دارد؛ بناً این مسابقه عادلانه نیست.»
بلی، این حالت میلیونها زن در پیشرفتهترین کشورهای دموکراتیک در عصر مدرن است که چنین احساس میکنند! لذ این گزارش میزان حقوق کارکنان را به شرح ذیل نشان میدهد: 52 هزار پوند دستمزد کارکنان تحصیلکردۀ سفیدپوست، 38 هزار پوند دستمزد کارکنان تحصیلکردۀ سیاهپوست و 37 هزار پوند دستمزد کارکنان عرب نژاد میباشد. لذا این بدان معنیست که افراد تحصیلکردۀ سیاهپوست و عربنژاد در مقایسه به همکاران سفیدپوستشان در دانشگاههای مشهور انگلیس به میزان 26 درصد حقوق کمتری را دریافت میکنند.
حتی زنان تحصیلکرده وضعیتشان از مردان نیز بدتر است؛ چراکه آنها نه تنها در معرض تبعیض قومیتی قرار دارند؛ بلکه در معرض تبعیض جنسیتی نیز قرار دارند. نژادپرستی و قومگرای جزء نظام سرمایهداری میباشد؛ اما اغلباً در فرمهای درخواستی مدعی فرصتهای برابر برای اقلیتهای قومی و زنان هستند، ولی در حقیقت بخاطر سود بیشتر شرکتهای سرمایهداری خویش خلاف آنچه ادعاء میکنند، عمل مینمایند. زنان نیز بخاطر مسئولیتهای شغلی خویش ازدواج نمیکنند و به نفع شرکتهای تجارتی کار میکنند. در جنبش کنونی #MeTooیا "من هم" که بهمنظور شکستن سکوت زنان در مورد آزار و اذیت جنسی که در طول زندگیشان تجربه نموده اند؛ شاهد هستیم که ثروت، تحصیلات و قدرت سیاسی زنان، امنیتشان را در محل کار و یا خانههای شخصی آنها تأمین نکرده است. بنابر این، زنان همواره مورد آزار و اذیت روحی و جسمی تحت ارزشهای لیبرال قرار میگیرند؛ زیرا مردان تحت این نظام فاسد به فکر لذت بردن از آزادیهای شخصی خویش بوده و از زنان منحیث کالا استفاده مینمایند.
راهحل واقعی برای پیشرفت زنان، شناخت آزادیهای دروغین ارزشهای لیبرال دموکراتیکه برای فریب افراد مخصوصاً زنان استفاده میشود، میباشد؛ زیرا این آزادیهای دروغین با تلقین کردن زنان به اینکه دارای قدرت و تحرک سیاسی اند، آنها را فریب میدهد؛ در حالیکه این ارزشها تنها بخاطر به دام انداختن زنان در چرخهییکه هیچگاه به حقوق واقعی خویش دست نمییابند، میباشد. همچنان از اسلام به عنوان یک سلاح برای دفاع استفاده میکنند؛ طوریکه به آنها تلقین میکنند که: «حتی اگر مشکلی وجود داشته باشد، حداقل به مثابۀ زنان مسلمان از مشکلات بیشتر رنج نمیبرید.»
بنابر این، وقت آن رسیده که زنان بیدار شده و حقیقت را دریابند؛ زیرا با وجود پیشرفتهای اندکشان، آنها به مقام واقعی خویش که عبارت از عزت و احترامیکه الله سبحانه وتعالی برایشان اعطاء نموده است، نرسیده اند. زیر چتر دولت اسلامی لازم نیست تا زنان رئیس دولت باشند تا مورد احترام بیشتری قرار گیرند. همچنان آنها اجازه ندارند تا منحیث ابزار در تبلیغات ظاهر شوند، مجبور نیستند که بخاطر کار و وظیفه ازدواج ننمایند و همینطور مجبور به رنجکشیدن ناشی از آرزوی زیبائی دروغین تبلیغاتیکه بخاطر فروش محصولات براه انداخته میشود، نیستند.
در زمان خلافت اسلامی قدیمیترین دانشگاه جهان "القرویین" توسط یک زن مسلمان بنام فاطمه بنت محمد الفهری القریشی در مراکش تأسیس شد؛ در حالیکه در آنزمان کدام جنبش از زنان همانند هر ملتی دیگری بخاطر تأمین حقوقشان وجود نداشت؛ بلکه صدها سال قبل، پیش از اینکه زنان مدرن امروزی تحت قوانین لیبرال دموکرات به آن دستیابند، زنان مسلمان مشارکت سیاسی و استقلال اقتصادی داشتند؛ زیرا الله سبحانه وتعالی به وسیلۀ قوانین ناب اسلامی خویش از عزت و کرامت زن بدون هرنوع دخالت سیاسی و تجارتی انسانها محافظت و مراقبت میکند.
﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾
[حجرات: 13]
ترجمه: گرامیترین شما نزد الله سبحانه وتعالی با تقویترین شماست.
﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ﴾
[نحل: 97]
ترجمه: هرکس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.
بلی، این حکام خائن و منحط سرزمینهای اسلامی اند که خلاف فرمودۀ الله سبحانه وتعالی عمل مینمایند؛ زیرا آنها در خدمت کشورهای غربی بوده که این کشورها از سرزمینهای اسلامی برای پیشبرد برنامههای فاسد نظام سرمایهداری خویش استفاده میکنند. بناءً تنها با بازگشت یک حاکم صادق مسلمان یعنی خلیفۀ که همانند رسول اللهﷺ عمل کند؛ میتوان زنان را از زیر هرگونه ظلم و ستم نجات داد.
تا کنون نقد وبررسی لورا جونز در مورد وضعیت زنان تحت این نظام فاسد مطابق به واقعیت میباشد؛ چنانچه وی مینویسد: «...میدانیم که موجودیت تعداد بیشتر زنان برجسته به شکل نمادین بیانگر قدرت آنها میباشد، اما برای همگی بسیار واضح و روشن است که این عملکرد زنان تغییرات بسیار اندک را ببار آورده است.»
نویسنده: عمرانه محمد
عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر