- مطابق
سرنگونی بشار مستبد، پیروزییست از جانب الله سبحانهوتعالی. این فقط آغاز تغییر است، نه تغییر کامل
(ترجمه)
با سقوط بشار مستبد و آزادسازی پایتخت (دمشق)، پس از آزادسازی کل ادلب، حلب، حماه و حمص، سرور و نشاط تمام شام را فرا گرفت. صدای دلنواز تکبیرها از مساجد، چهارراهیهای عمومی، خیابانها و پیشروی زندانها که انقلابیون همه افراد داخل آن را اعم از مرد و زن آزاد کردند، طنین انداز شد. آنها احساس میکردند که گویا این فقط یک رویا باشد، نه واقعیت. زمین زیر پای مجاهدین و انقلابیون تقریباً به لرزه درآمد. مردم از سقوط رژیم طاغوتی که دههها به کشتار، فساد و جنایت علیه مردم شام ادامه داده بود، خوشحال گردیدند. ظلم و ستم صحنههایی را به وجود آورد که حتی روحها به دلیل قساوت و وحشیگری آنها علیه هر کسی که در برابر رژیم شورش کرده و میخواست از ظلم آن آزاد شود، نمیتوانستند در برابر آن طاقت بیاورند. اما همانگونه که الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ [آلعمران:126]
ترجمه: )بگو: بار الها! ای مالک همه موجودات! به هر که خواهی حکومت می دهی و از هر که خواهی حکومت را می ستانی، و هر که را خواهی عزت می بخشی و هر که را خواهی خوار و ذلیل میکنی، هر خیری به دست توست، بیگمان تو بر هر کاری توانایی(. پس ای اهل شام مبارک تان باد این پیروز و فتح بزرگ!
تمام این موارد جدا از تحلیلهای سیاسی است که به آنچه هیأت تحریر شام (HTS)، ارتش ملی و گروهها را به حرکت درآورده، اشاره دارد؛ حرکتی که پس از مدتها اجتناب از آن صورت گرفته است. همچنین این موارد جدا از عدم پاسخگویی به درخواستهای مکرر برای گشایش جبههها و آزادسازی شام از سوی حاملان مخلص دعوت در شام طی سالهای متمادی میباشد. تمام این موارد جدا از تحلیل است، هرچند که تحلیل برای درک سرعت اتفاقات ضروری است، زیرا در عرض ده روز، انقلابیون و مجاهدین توانستند این دستاورد بزرگ را کسب کنند. با این حال، چیزی که اکنون مهمتر از تحلیل است، چیزیست که پس از سرنگونی بشار و رژیم او اتفاق میافتد.
شکی نیست که آمریکا و مزدوران آن در منطقه، مانند ترکیۀ اردوغان، دوست دارند تا از آزادسازی شام از چنگال استعمار جلوگیری کنند. آنها از تمام منابع و تواناییهای خود برای فریب انقلابیون در جهت پذیرش تغییری استفاده خواهند کرد که بر ماهیت دولت و رژیم سکولار تأثیری نداشته باشد. این دقیقاً مشابه چیزی است که آمریکا با کمک حاکمان پاکستان و قطر با جنبش طالبان در افغانستان به دست آورد. این امر مستلزم آن است که انقلابیون و مجاهدین نسبت به توطئهها و نقشههایی که این افراد برای خنثی کردن پروسه واقعی تغییر در شام ترسیم میکنند، هوشیار و محتاط باشند.
تغییر واقعی باید واقعیت شام را به طور کلی تغییر دهد. تغییر واقعی؛ عبارت از همان تغییر بنیادی است که با سرنگونی رژیم با تمام ارکان، دولتمردان، ساختار و قانون اساسی آن صورت میگیرد. تغییر واقعی؛ عبارت از تغییری است که در آن نظم سکولار کنار زده میشود و به جای آن نظام اسلامی در چهارچوب خلافت راشده بر منهج نبوت اعلان میگردد. خلافت؛ دولتیست که از جزء تا کل آن با تمام معنی اسلامی است و هیچگونه آلودگی یا ناپاکی در آن جای ندارد و حاکمان آن از جمله خلیل (دوستان نزدیک) الله سبحانهوتعالی و بندگان پرهیزگار او هستند.
پذیرش یک دولت سکولار، یا یک دولت ترکیبی از اسلام و سکولاریزم، بدین معنیست که وضعیت به همان شکل باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر، یک دولت دیگر به جمع 56 دولت دیگر به نام مسلمان اضافه خواهد شد. این به معنای تسلط استعمار، به رهبری آمریکا، بر کشورهای ما، ثروتهای ما و تصمیمات ما میباشد. این به معنای باقی ماندن بیعدالتی، فساد و مشکلات است.
آمریکا و کسانی که با او هستند، به ویژه اردوغان، فکر میکنند که با ابزارهایی که دارند و روابطی که در سالهای گذشته، به ویژه پس از انقلاب، با رهبران گروهها برقرار کرده اند، میتوانند تغییرات را به برخی جزئیات و مشخصات محدود کنند و از رژیم قبلی فراتر نروند و با این حال به ماهیت دولت یا نظام سکولار حکومت آسیب نزنند. حتی اگر مجبور شوند که نظام را به نوعی اسلامی جلوه دهند. این نکتهای است که انقلابیون، مخلصین و مجاهدین باید به آن توجه داشته باشند.
فداکاریهای انقلابیون و مردم شام، قابل ستایش است و بیعدالتی، ظلم و جنایتی که آنها متحمل شدهاند، فراتر از تصور است. این فداکاریها و صبر نباید در باد هدر برود یا در کوره تغییراتی که در ذات مصیبت مردم شام و همه مسلمانان نمیرسد، گم شود. بیعدالتی، تحقیر، تخریب و عذابی که بر مسلمانان وارد شد، تنها پس از نابودی خلافت و ناپدید شدن اسلام از زندگی رخ داد. مصیبتها و تراژیدیهای امت به دلیل نبود یک دولت بر بالای امت است که آن دولت، همانا دولت خلافت راشده بر منهج نبوت است.
انقلابیون و مخلصین شام باید تصمیم بگیرند تا زمانی که شام را به عنوان خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت اعلام نکنند، نباید آرام گیرند و استراحت کنند. این امر بدون قطع هر گونه روابط با رژیم ترکیه، سرمایهگذار خارجی، سایر حاکمان منطقه و مزدوران استعمار ممکن نخواهد شد. این امر بدون تکیه بر دستهای پاک و قلبهای پاک فرزندان امت و مجاهدین مخلص آن اتفاق نخواهد افتاد. الله سبحانهوتعالی آن مجاهدی را که پس از آزادسازی حمص گفت، "ما ادامه خواهیم داد تا به غزه برسیم و آن را به عنوان خلافت راشده بر روش نبوت اعلام کنیم"، خیر و برکت نصیب کند. امثال او در شام فراوان خواهند بود.
﴿ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾
[قصص:5]
ترجمه: )و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرو دست شده بودند منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم و ايشان را وارث [زمين] قرار دهیم.(
نویسنده: انجنیر باهر صالح برای دفتر مطبوعاتی مرکز حزبالتحریر
5 جمادیالثانی 1446 هـ.ق
8 دسمبر 2024م
مترجم: حذیفه مستمر