- مطابق
الْحَلاَلُ بَيِّنٌ وَالْحَرَامُ بَيِّنٌ
(ترجمه)
جواب سوال
به جواب حسین حمایس
سوال:
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!
امير و دوست ما! الله سبحانه وتعالی از شما راضی باشد و همان طوریکه کتاب و اولیای خود را حفظ میکند، شما را نیز حفظ نماید!
در كتاب"دوسیة ازالة الاتربة عن الجذور" صفحۀ 58 فقرۀ اول حدیث: «الْحَلاَلُ بَيِّنٌ وَالْحَرَامُ بَيِّنٌ... وَمَنْ وَقَعَ فِي الشُّبُهَاتِ كَرَاعٍ» وارد شده است؛ به نظر میرسد که از این حدیث جملۀ "وقع فی الحرام" ساقط شده است. امیدوارم لطف نموده در این مورد جواب دهید! الله سبحانه وتعالی شما را حفظ نموده و شما بزرگوار را در پناه خود داشته باشد، با احترامات فراوان!
جواب:
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!
الله سبحانه وتعالی از بابت این دعای نیک، صدق و کلام زیباییکه دارید، به شما برکت دهد و شما را از هر بدی و شر محفوظ بدارد!
نسبت به حدیث شریف: «الْحَلاَلُ بَيِّنٌ وَالْحَرَامُ بَيِّنٌ...» آنچه ما در "الکراسة" ذکر نمودیم، حدیث بخاری است که به لفظ زیر آمده است: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«الْحَلاَلُ بَيِّنٌ وَالْحَرَامُ بَيِّنٌ، وَبَيْنَهُمَا مُشَبَّهَاتٌ لاَ يَعْلَمُهَا كَثِيرٌ مِنْ النَّاسِ، فَمَنْ اتَّقَى الْمُشَبَّهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِينِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِي الشُّبُهَاتِ كَرَاعٍ يَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى يُوشِكُ أَنْ يُوَاقِعَهُ، أَلاَ وَإِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمىً، أَلاَ إِنَّ حِمَى اللَّهِ فِي أَرْضِهِ مَحَارِمُهُ أَلاَ وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ أَلاَ وَهِيَ الْقَلْبُ» (رواه بخاری)
ترجمه: حلال آشکار است و حرام نیز آشکار است؛ اما در میان این دو امور مشتبه و پوشیدهای است که بسیار از مردم آنها را نمیدانند. هرکس از این مشتبهات تقوی کرد، در حقیقت دین و آبرویش را پاک نگهداشته و کسیکه در این مشتبهات وارد گردید، مانند چوپانی است که در اطراف حریمی واقع شده که هر لحظه امکان دارد که داخل آن شود، آگاه باشید که هر پادشاه حریمی دارد و حریم الله (سبحانه وتعالی) در زمینش محارم آن است؛ آگاه باشید که در جسد آدمی پارچۀ گوشتی است که هرگاه این پارچۀ گوشت اصلاح گردد، همۀ جسدش اصلاح میگردد و وقتی این پارچۀ گوشت فاسد گردد، همۀ جسدش فاسد میگردد، بدانید که این پارچۀ گوشت همانا قلب است.
اما در مورد ملاحظه شما در مورد سقوط کلمۀ "وَقَعَ فِی الحَرَام" است باید گفت که این کلمه در بخاری ذکر نیست؛ بلکه در روایت مسلم چنین ذکر شده است: صحيح مسلم (8/ 290) 2996 – حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُمَيْرٍ الْهَمْدَانِيُّ حَدَّثَنَا أَبِي حَدَّثَنَا زَكَرِيَّاءُ عَنْ الشَّعْبِيِّ عَنْ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ:
«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ يَقُولُ «وَأَهْوَى النُّعْمَانُ بِإِصْبَعَيْهِ إِلَى أُذُنَيْهِ إِنَّ الْحَلَالَ بَيِّنٌ وَإِنَّ الْحَرَامَ بَيِّنٌ وَبَيْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لَا يَعْلَمُهُنَّ كَثِيرٌ مِنْ النَّاسِ فَمَنْ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِينِهِ وَعِرْضِهِ وَمَنْ وَقَعَ فِي الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِي الْحَرَامِ كَالرَّاعِي يَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى يُوشِكُ أَنْ يَرْتَعَ فِيهِ أَلَا وَإِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمًى أَلَا وَإِنَّ حِمَى اللَّهِ مَحَارِمُهُ أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ»
ترجمه: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرمودند: در حالیکه نعمان دو انگشت خود را به طرف گوشهایش بالا کرد، گفت بدون شک حلال آشکار است و حرام نیز آشکار است؛ اما در میان این دو امور مشتبه و پوشیدهای است که بسیاری از مردم آن را نمیدانند. هرکس از این اشیاء مشتبه و پوشیده پرهیز نمود، در حقیقت دین و آبرویش را حفظ نموده و هرکس در این اشیاء مشتبه و پوشیده داخل گردد، انگار که در حرام واقع شده است، مانند چوپانیکه گوسفندانش را در اطراف حریم میچراند و نزدیک است که در این حریم واقع گردد؛ آگاه باشید که برای هر پادشاه حریمی است و حریم الله سبحانه وتعالی محارم آن است. آگاه باشید که در جسد انسان پارچۀ گوشتی است، وقتی این پارچۀ گوشت اصلاح شد، همۀ جسدش اصلاح میشود و هرگاه این پارچۀ گوشت فاسد شد، همۀ جسدش فاسد میشود. بدانیدکه این پارچۀ گوشت همانا قلب است.
چنانچه شما میبینید، بخاری این جمله را در روایت خود ذکر نکرده است؛ اما هردو روایت صحیح است. در فتح الباری از روایت بخاری چنین آمده است:
فتح الباري لابن حجر (1/ 82) 50 - حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا زَكَرِيَّاءُ عَنْ عَامِرٍ قَالَ سَمِعْتُ النُّعْمَانَ بْنَ بَشِيرٍ يَقُولُ:
«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ يَقُولُ الْحَلَالُ بَيِّنٌ وَالْحَرَامُ بَيِّنٌ وَبَيْنَهُمَا مُشَبَّهَاتٌ لَا يَعْلَمُهَا كَثِيرٌ مِنْ النَّاسِ فَمَنْ اتَّقَقَى الْمُشَبَّهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِينِهِ وَعِرْضِهِ وَمَنْ وَقَعَ فِي الشُّبُهَاتِ كَرَاعٍ يَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى يُوشِكُ أَنْ يُوَاقِعَهُ أَلَا وَإِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمًى أَلَا إِنَّ حِمَى اللَّهِ فِي أَرْضِهِ مَحَارِمُهُ أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ» (أخرجه البخاری)
ترجمه:شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرمودند: بدون شک حلال آشکار است و حرام نیز آشکار است، اما در میان این دو، امور مشتبه و پوشیدهای است که بسیاری از مردم آن را نمیدانند. هرکس از این امور مشتبه و پوشیده پرهیز نمود، در حقیقت دین و آبرویش را حفظ نموده و هرکس در این امور مشتبه و پوشیده داخل گردید، انگار در حرام واقع شده است؛ مانند چوپانیکه گوسفندانش را در اطراف حریمی میچراند و نزدیک است که در این حریم واقع گردد. آگاه باشید که برای هر پادشاه حریمی است و حریم الله (سبحانه وتعالی) در زمنیش محارم آن است. آگاه باشید که در جسد انسان پارچۀ گوشتی است، وقتی این پارچۀ گوشت اصلاح شد، همۀ جسدش اصلاح میشود و هرگاه این پارچۀ گوشت فاسد شد، همۀ جسدش فاسد میشود. بدانید که این پارچۀ گوشت همانا قلب است.
کلمۀ "کراع یرعی" به همین شکل در تمام نسخههای بخاری جواب شرط محذوف است. اگر"مَن" شرطیه ظاهر باشد؛ اما در روایت دارمی که از ابونعیم شیخ بخاری نقل شده است، به ثبوت"مَن" ذکر شده و گفته است: «وَمَنْ وَقَعَ فِي الشُّبُهَات وَقَعَ فِي الْحَرَام، كَالرَّاعِي يَرْعَى» همچنان ممکن است اِعراب"مَن" در سیاق بخاری موصول باشد که در آن حذف نباشد که در این صورت تقدیر چنین میشود: «وَاَلَّذِي وَقَعَ فِي الشُّبُهَات مِثْل رَاعٍ يَرْعَى» اما حالت اول بهتر است به خاطر ثبوت محذوف که در صحیح مسلم و غیر آن از طریق زکریا روایت شده است که آن را تخریج نموده و از جملۀشان مولف نیز است. بنابر این، "كَرَاعٍ يَرْعَى" جملۀ مستأنفهای است که بر سبیل تمثیل به خاطری آگاهی دادن شاهد، به شکل غائب وارد شده است... نکته... ابن عون در اخیر این حدیث گفته است: این مثال را نمیدانم که از قول رسول الله صلی الله علیه وسلم است و یا از قول شعبی، و شاید دلیل و حکمت حذف جملۀ"وَقَعَ فِي الْحَرَام" در روایت بخاری باشد تا ماقبل مثال مرتبط به آن باشد و دعوی ادراج سالم بماند و از چیزیکه عدم ادراج را تقویت می بخشد، روایت ماضی ابن حبان است. همچنان ثبوت مثال مرفوعاً از ابن عباس و عماربن یاسر روایت شده است.»
امیدوارم که به همین مقدار کافی باشد. الله سبحانه وتعالی از همه داناتر و حکیمتر است.
برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته
9 رمضان1445هـ.ق.
موافق به 19مارچ2024م.
مترجم: مصطفی اسلام