- مطابق
وقوف در عرفات
پرسش:
از این آیۀ مبارکه:
﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ [بقره: ۱۹۸]
ترجمه: و هنگامیكه از عرفات(به سوی مزدلفه) روان شديد، الله سبحانه و تعالی را (با تهليل و تكبير و تلبيه) در نزد مشعرالحرام ياد كنيد و همان گونه كه شما را رهنمون كرده است، الله (سبحانه وتعالی) را ياد كنيد(با تضرّع و زاری و بيم و اميد و اينكه گوئی او را می بينيد به ذكرش بپردازيد) اگرچه پيش از آن جزو گمراهان بوده باشيد.
سوالی در نزدم خلق شده است؛ زیرا از آیۀ اول ﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾ و هنگامیكه از عرفات(به سوی مزدلفه) روان شديد، الله سبحانه وتعالی را (با تهليل و تكبير و تلبيه) در نزد مشعرالحرام ياد كنيد.
طوری فهمیده میشود که حجاج در عرفات وقوف کنند؛ اما آیۀ بعدی طوری دلالت دارد که حجاج باید در مزدلفه نیز وقوف کنند، پس از این دو آیه طوری برداشت میشود که گویا باید دو وقوف صورت گیرد، یک وقوف در عرفات و وقوف دوم در مزدلفه با وجودی معلوم است که وقوف در عرفات لازم بوده و از عرفات به مزدلفه نزول صورت میگیرد. امیدوارم که این مطلب توضیح داده شود! الله سبحانه وتعالی شما را جزای خیر نصیب فرماید.
پاسخ:
برادر محترم در حج یک وقوف است، همان وقوف در عرفات و سپس به مزدلفه نزول صورت میگیرد. برای روشن شدن این موضوع معنی این دو آیه کریمه را برای شما واضح خواهم میساخت: ﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ﴾ و هنگامیكه از عرفات (به سوی مزدلفه) روان شديد. و این از باب سیلان آب است یعنی مانند آن که آب در مسیر خود سیلان میکند؛ همان طور حجاج از عرفات به مزدلفه میآیند. "عرفات" در این آیه صیغۀ جمع نیست؛ بلکه اسم مکانِ معروفی است از اماکن حج یعنی عرفات اجزای مختلفی ندارد؛ بل یک مکانی است که به نام عرفات یاد میشود. یعنی "عرفة" و "عرفات" یک معنی دارد، "تاء" در کلمۀ عرفات "تاء" تأنیث نمیباشد به همین دلیل از لحاظ ادبی قبول اعراب نموده و غیر منصرف نشده است. ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ﴾ یعنی اگرچه شما قبل از آوردن هدایت از جانب رسول الله صلی الله علیه وسلم و بیان احکام حج و غیر آن در گمراهی بودید. ﴿الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾ مشعرالحرام مزدلفه است؛ چنانچه ابن عمر رضی الله عنه روایت نموده است که مشعرالحرام به مزدلفه اطلاق میشود. ﴿ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ یعنی باید وقوف شما ای اهل مکه مانند دیگر مردم باشد، بدین معنی که در عرفات وقوف کنید، سپس از عرفات به مزدلفه نزول کنید. این آیه مبارك عادت قریش را در زمان جاهلیت باطل نمودهاست؛ چون که در آن زمان قریش در مزدلفه وقوف مینمودند؛ نه در عرفات از این لحاظ مزدلفه از اماکن حرم است؛ ولی عرفات از اماکن حل و میگفتند که ما ساکنین و پاسداران بیت اللهالحرام هستیم و از منطقۀ حرم بیرون نمیشویم، همچنان این منطقه را "حمس" یاد میکردند. از اینرو الله سبحانه وتعالی در این آیه مبارک قریش را امر کرد که مانند دیگر مردم در عرفات وقوف کنند و از خطاهایکه انجام داده اند، استغفار کنند. الله سبحانه وتعالی برای بندگان مخلص خود بخشاینده و مهربان است.
بخاری و مسلم که لفظ حدیث از بخاری است از هشام ابن عروه از پدرش که وی از عائشه رضی الله عنها روایت نموده است:
«كَانَتْ قُرَيْشٌ وَمَنْ دَانَ دِينَهَا يَقِفُونَ بِالْمُزْدَلِفَةِ، وَكَانُوا يُسَمَّوْنَ الحُمْسَ، وَكَانَ سَائِرُ العَرَبِ يَقِفُونَ بِعَرَفَاتٍ، فَلَمَّا جَاءَ الإِسْلاَمُ أَمَرَ اللَّهُ نَبِيَّهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنْ يَأْتِيَ عَرَفَاتٍ، ثُمَّ يَقِفَ بِهَا، ثُمَّ يُفِيضَ مِنْهَا» فَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى: ﴿ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ﴾
ترجمه: قریش و همکیشانشان در مزدلفه وقوف میکردند و آن را بنام "حمس" یاد میکردند و دیگر اعراب در عرفات وقوف میکردند و وقتیکه اسلام آمد، الله سبحانه وتعالی رسول الله صلی الله علیه وسلم را امر نمود که قریش نیز در عرفات وقوف کنند، سپس از عرفات به مزدلفه بروند و همین معنی قول الله سبحانه وتعالی است: یعنی نزول کنيد از جائیکه مردم نزول میکنند.
بناء (ثُمَّ) عطف بر آخر آیه سابقه است:
﴿وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ﴾ [بقره: ۱۹۷]
ترجمه: و توشه برگيريد(هم برای سفر حجّ و هم برای سرای ديگرتان و بدانيد) كه بهترين توشه پرهيزگاری است و ای خردمندان! از (خشم و كيفر) من بپرهيزيد.
یعنی در آیۀ مبارکه از لحاظ معنی تقدیم و تأخیر است، بناًء ترتیب معنی به صورت ذیل است: یعنی برای خودتان اعمال خیر جمع کنید؛ زیرا بهترین توشه تقوا و اعمال خير است و از من تقوا کنید ای صاحبان عقل سپس وقوف کنید از جایکه مردم وقوف میکنند، یعنی در عرفات وقوف کنید و بعداً از عرفات به مزدلفه برويد؛ چنانچه قریش این عمل را در زمان جاهلیت انجام میدادند وقتی به عرفات وقوف کردید و امر الله سبحانه وتعالی را انجام دادید به طرف مزدلفه بروید و الله سبحانه وتعالی را در مزدلفه یاد کنید، الله سبحانه وتعالی را به خاطری این هدایت حمد بگوید؛ چون قبلاً شما گمراه بودید و راه هدایت را نمیشناختید.
چنان به نظر میرسد نکتۀ که سبب این سوال گردیده است و چنانچه سوال کننده فکر میکند که کلمۀ "ثمَ" در این آیه حرف عطف است که "تراخی" یعنی وسعت و فراخی را افاده میکند که در این صورت معنی آیۀ اول را اینگونه فکر میکند:
﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾
ترجمه: یعنی شما وقتی در عرفات وقوف کردید به مزدلفه پایان شوید.
پس حاجی باید از عرفات به مزدلفه بیاید و از آیۀ دوم طوری برداشت میکند که آیۀ: ﴿ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ﴾ با در نظرداشت معنی "ثمَ" به این معنی است که وقتی به مزدلفه رسیدید بعد از نماز صبح از "مزدلفه" به "مِنا" بروید، از چنین تعبیری این سوال پیدا شده است در حالیکه به دو وجه چنین نیست:
وجه اول: روایتی است که بخاری و مسلم در مورد نزول این آیه مبارکه نموده است: ﴿ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ﴾ یعنی به عرفات باید توقف کنید؛ نه در مزدلفه و الله سبحانه وتعالی برای تمام حجاج به شمول قریش فرض نموده تا به عرفات وقوف کنند.
وجه دوم: این است که "ثمَ" معنی تراخی یعنی فراخی و وسعت را میرساند و مسئله که بعد از "ثمَ" ذکر شده باید بعد از موضوع و قبل از"ثمَ" باشد؛ اما این معنی دائمی آن نیست؛ بلکه گاهی اوقات کلمۀ "ثمَ" برخلاف این معنی نیز استفاده میشود، چون یکی از موارد استعمال آن این است که مسئله ما بعد "ثمَ" در معنی قبل از ماقبل "ثمَ" است؛ اما این مسئله نیاز به قرینه دارد و همچنان نیاز به نکتۀ دارد که ایجاب چنین مسئله را داشته باشد.
چنانچه عربها میگویند: "أعجبني ما صنعت اليوم ثم ما صنعت أمس أعجب" یعنی چیزیکه دیروز انجام دادم جالبتر از چیزی است که امروز انجام دادم که در این صورت علماء زبان میگویند عطف لاحق بر سابق است و بدون اینکه مسئله اولیت در نظر گرفته شود؛ مگر معنی مشهور این است که مسئله متذکره بعد از کلمۀ"ثمَ" از لحاظ وقوع باید بعد از مسئله متذکره قبل از"ثمَ" باشد. بناًء استعمال کلمه" ثمَ" به قرینۀ نیاز دارد تا وجه دوم را ثابت سازد و هدف از استعمال "ثمَ" به این شکل تبارز دادن مسئله خاصی است؛ زیرا تفاوت استعمال در زبان عربیفصیح حتماً روی یک هدف است نه بدون هدف.
با دقت نمودن زبان عربی سابق در مییابیم که همین استعمال کلمه "امس" بعد از "ثمَ" و استعمال "یوم" قبل از "ثمَ" معنی تقدیم و تأخیر را میرساند؛ اما هدف از این تقدیم و تأخیر ظاهر نمودن مطلبی است که گویا طوری گفته شده که آنچه دیروز انجام میدادند از امروز شان بهتر است؛ اما در حقیقت چنین نیست. پس در آیۀ مبارکه قرینه تقدیم و تأخیر از لحاظ معنی سبب نزول آیه طبق روایت بخاری و مسلم است. اما هدف از تقدیم و تأخیر ابراز مسئله است و این آیۀ مبارکه عادت قریش را به بطلان کشیده و برای قریش بیان کرد که باید مثل سائر حجاج در عرفات وقوف کنند نه در مزدلفه.
امیدوارم که مسئله واضح و فهمیده شدهباشد که وقوف تنها همان وقوف در عرفات است و آیۀ متأخر﴿ثُمَّ أَفِيضُوا...﴾ در معنی از آیۀ ﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ...﴾ مقدم است و این تقدیم و تأخیر در زبان عربی به خاطری یک هدف است و هدف در اینجا از بین بردن عادت جاهلیت است که این عادت قریش را از دیگر مردم جدا میکرد.
برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته
مترجم: مصطفی اسلام