بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

]وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [

خطاب عام

وعده هاى حکام افغانستان سرابى است که تشنه بران گمان آب ميکند

قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِينَ

بگو شما در انتظار (پندارهاى خامتان) باشيد، و من هم با شما در انتظار(عاقبت نيک خود و سرانجام بد شما)هستم

در هر دوره انتخابات رياست جمهورى ها در سرزمين هاى اسلامى کانديدان انتخابات، حکام مزدور غرب کافر و استعمارگر به مردم وعده هاى تغيير ميدهند، درحاليکه وعده هاى اين حکام و نامزدان دروغ است، کار حکام سرزمين هاى اسلامي بغير از فتنه، خيانت، فساد و استثمار چيزى ديگرى نيست.

أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلاَمُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ

آيا خرد هاى شان ايشان را به اين (سخنان متناقض) دستور ميدهند؟ يا اين که اصلا مردمان طغيانگر و سرکشى هستند.

آيا ما و شما در هفت سال گذشته در افغانستان شاهد تغيير مثبت هستيم؟! آيا در کشور همسايه تان پاکستان در طول ٥٠ سال تغير مثبت مطابق اسلام را ملاحظه کرده ايد؟! مشت نمونه خروار است، سرنوشت ساير سرزمين هاى اسلامي هم به همين منوال است. رسول صلى الله عليه وسلم ميفرمايد:

"لكل غادر لواء يوم القيامة يرفع له بقدر غدره، ألا ولا غادر أعظم غدرا من أمير عامة."

براى هر خاين در روز قيامت لوائى ميباشد، که به اندازه خيانتش بلند مى باشد، آگاه باشيد که خيانت خاين ترين آنها از امير مردم ميباشد.

آيا حکام افغانستان در طول تاريخ استعمار توانسته اند و يا بعد ازين ميتوانند حداقل معاش کارمندان خويش را از منابع حلال و يا افغانى بپردازند؟ آيا ميتوانند امنيت خويش را بدون حمايت ديگران تامين نمايند؟ آيا ميتوانند اسلحه بدون قيد وشرط را براى اداره هاى امنيتى خويش را بيابند؟ آيا ميتوانند هزينه انتخابات حرام خويش را از منابع افغاني تامين نمايند؟ آيا مصارف کمپاين هاى انتخاباتى از خودشان است؟ وآيا ميتوانند تغييرى که وعده ميدهند بدون پشتيبانه استعمارى بياورند؟ و بسا پرسش هاى ديگر.

حزب التحرير پيشبينى هاى جادويى نمى کند، بلکه با درک واقعيت عملى سياست در افغانستان و ارتباط منظم و عميق به احکام شرعي راهکارى است که به سياستمداران مسلمان بصيرت ميدهد تا واقعيت امت اسلامي را دقيق درک و راه حل هاى شرعي را پيشنهاد نمايند.

اى مسلمانان رنج ديده و هردم شهيد! به نکات ذيل جدا توجه داشته باشيد:

• هر نوع تغيير خلاف دين اسلام مشکلات شما را زياد مى نمايد، تغيير بايد مطابق دين مبين اسلام بياييد. الله سبحانه وتعالى ميفرمايد: َفلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا يعنى: قسم به پروردگار توکه مؤمن نمیشوند تا اینکه حَکَم قرار دهند ترا در آنچه که منازعه دارند در بین شان و بعد از آن هیچ مشکلی دربین شان از آنچه که فیصله کردی باقی نمانده و خوب تسلیم و منقاد میگردند.
• تغيير مطابق دين مبين اسلام توسط حمايت کفار استعمارگر هرگز نمى آيد. الله متعال ميفرمايد: وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ. يعنى: و يهوديان‌ و مسيحيان‌ هرگز از تو راضی‌ نمی‌شوند، مگر آن‌ كه‌ از كيش‌ آنان‌ پيروی‌كنی، بگو: هدايت راستین تنها هدايتِ‌ الهی‌ است‌، و اگر پس‌ از آن‌ علمی‌ كه‌ بر تو فرود آمده‌ است، باز از هوسهايشان‌ پيروی‌ كنی، در برابرِ خدا سرور و ياوری‌ نخواهی داشت‌.
• تغيير مطابق دين اسلام بايد به طريقه شرعي، وسايل و امکانات حلال صورت گيرد، نه برخلاف اين. به پول سود و احتکار، به پول استعمارگران کافر و به پول غارت و چور نمى توانند تغيير مطابق اسلام بياورند، كمك گرفتن از كشورهاى كفرى مطلقاً حرام شده است، به دليليكه نبي كريم صلى الله عليه وسلم ازين عمل نهى كرده و گفته: لا تستضيئوا بنار المشرکین (به آتش مشركين به خود روشنايي نكنيد). و ميگويد: إنا لانستعین بمشرک، (ما از مشرك مدد نمى خواهيم)، همين اكنون حكام تمام جهان اسلام بخصوص افغانستان اين عمل را انجام داده و دوام ميدهند كه مطلقاً حرام است وكفارى كه پيامبر ازان كمك گرفته، تمام شان افراد بوده و تحت بيرق اسلام جنگ و كمك كرده اند و هيچگاه از نظام هاى كفرى كمك نگرفته، در حاليكه اكنون مسئله برعكس است.
• دين مبين اسلام قابل تجزيه نيست، بايد به صورت انقلابى حاکم و تطبيق شود. الله سبحانه و تعالى ميفرمايد: أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ٨٥ يعنى: آيا شما به برخى از كتاب ايمان مى آوريد و به برخى ديگر كفر ميورزيد، پس نيست جزاى آنهاييكه اين نوع عمل مى كنند، چيزى ديگرى بغير از پريشانى و ذلت در زنده گى دنيا و در روز قيامت هم آنان به سخت ترين عذاب برگردانده ميشوند و الله Y از اعماليكه انجام ميدهيد غافل نيست.
• هيچکس نمى تواند به زعم خود احکام شرعي را تغيير بدهد و آن را مطابق شرايط زمان ومکان عيار سازد، الله متعال ميفرمايد: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُّبِينًا : يعنى به هيچ يكى از مردان و زنان مسلمان سزاوار نيست، هنگامی كه خدا ورسولش به چيزى داورى كند، اينكه از خود راى و اختيارى داشته باشند، و كسى كه از دستور خدا ورسولش سرپيچى كند از صراط مستقيم دور و به گمراهي آشکار گمراه شده است.
• تغيير براى تمام سرزمين هاى اسلامي و سرزمين هاى بحرانى مانند فلسطين، کشمير، وزيرستان، ترکستان شرقي، چيچينيا، سودان، سوماليا، عراق و بخصوص افغانستان حل جذري ميخواهد که آن بغير از احياى دولت اسلامي (خلافت) نمى توان صورت گيرد.
• پيام دين مبين اسلام جهانى است، براى تمام بشريت است، سزمين مشخص و محدود را قبول نمى کند، به همين منظور راه حل ها را به تمام جهانيان پيشنهاد مى کند، و بر تمام اديان، مبادي و افکار غالب ميشود، به همين منظور مسلمانان هم بايد به سطح امت اسلامي فکر نمايند، نه مطابق افکار وطن پرستي ها و قوميت پرستي هاى محدود، الله سبحانه و تعالى مى فرمايد:  هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.يعنى: اوست آنكه فرستاد پيامبر خود را به هدايت و دينِ راست، تا غالب كند دين اش را بر همه اديان، اگرچه ناخوش شوند مُشركان.
• ·         ديموکراسي پديده کفري است، ٤ قرن قبل از ميلاد عيسى عليه السلام در يونان به ميان آمده، اگر نظام مورد قبول خداوند ميبود در قرن هفتم ميلادي الله سبحانه و تعالى اين پديده را در دين اسلام تضمين ميکرد، اما نکرد، پس فعلا کسانى که ميگويد که ديموکراسى از اسلام است و يا بهترين ديموکراسي در اسلام است، گمراه گرديده، ديموکراسي، انتخابات ديموکراتيک، آزادي هاى ديموکراتيک، بازار آزاد، حقوق بشر، جامعه مدني، جنگ عليه تروريزم افکار و اعمال کفار است که به امت اسلامي توسط حکام مزدور کفار تحميل ميشوند، الله سبحانه و تعالى در مورد آن مى فرمايد:  وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ٣٩ أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ٤٠ يعنى: کافران اعمالشان به سرابى مى ماندکه در بيابان بى آب و علفى شخص تشنه اى آن را آب پندارد، اما هنگامى که به سراغ آن رود، اصلا چيزى نيابد، مگر خدا را که (اورا بميراند) و به حساب او برسد و سزاى عمل وى را به تمام و کمال بدهد، خداوند در حسابرسى سريع است. آيا (اعمال) آنان بسان تاريکيهايى در درياى ژرف مواجى است که امواج عظيمى آن را فرا گرفته باشد و بر فراز آن امواج عظيم، امواج عظيم ديگرى قرار گرفته باشد و بر فراز امواج (خوفناک دريا) ابرهاى تيره خيمه زده باشند. تاريکيها يکى بر فراز ديگرى جاى گرفته (که مسافر دريا) هرگاه دست خود را به در آورد، ممکن نيست آن را ببيند و کسى که خداوند نورى بهره او نکرده باشد، او نورى ندارد.

اى ملت مسلمان و آزاده افغانستان!

پس در نتيجه دهها کميسيونى که در مورد ارزيابي قتل و کشتار هاى صليبي ها در ولايات مختلف به کار گماشته شد، نتيجه اى کدام يکى را به خاطر داريد؟ فقر و بيکارى کاهش يافت و يا روز بروز بران افزوده شد؟  آيا فتنه هاى جديد، مانند: سود، احتکار، فحشا، ايدز و سرگرمى هاى نا مشروع در افغانستان بروز نکرد؟ آيا اين جمهورى نام نهاد اسلامي درين مورد کدام عکس العمل شرعي داشت؟  بياييد براى تغير جذري، تغير ريشه اى، تغير اسلامى، تغيير توسط طريقه شرعي و وسايل و امکانات حلال کار و پيکار نماييم! بياييم از افکار قوم پرستي هاى زمان جاهليت، وطن پرستي هاى نامشروع دست برداريم و امت واحد اسلامي شويم! تا خداوند ما و شما را به سعادت هر دو جهان نايل گردانند، مومنان باشيم، نه منافقان و دوستان کفار! الله پاک ميفرمايد:

 يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ١٢ يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ ١٣ يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الأَمَانِيُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ١٤ فَالْيَوْمَ لاَ يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلاَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاَكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ١٥ يعنى: روزى مردان مومن و زنان مومن را خواهى ديد که ايشان، پيشاپيش آنان و در سمت راستشان در تلالو و درخشش است، شما را مژده باد! امروز به بهشتى در مى آييد که در زير آن رودبارها جارى است و جاودانه در آنجا به سر مى بريد و مى مانيد، کاميابى بزرگ و رستگارى سترگ، اين است.

روزى مردان منافق و زنان منافق به مومنان مى گويند: منتظر مان بمانيد تا از نور شما فروغ و پرتوى استفاده کنيم! بديشان گفته مى شود: به عقب برگرديد و نورى به دست بياوريد! در اين حال ناگهان ديوارى ميان آنان زده مى شود که درى دارد. داخل آن رو به رحمت است و خارج آن رو به عذاب است.

منافقان، مومنان را فرياد مى دارند، مگر ما با شما نبوديم؟ مى گويند: بلى! و ليکن خويشتن را گرفتار بلا کرديد، و چشم به راه مانديد و شک و ترديد ورزيديد، و آرزوها و پندارها شما راگول زد تا اين که فرمان خدا در رسيد. و اهريمن فريبکار، شما را در باره خدا فريب داد.

پس امروز، هم از شما، و هم از کافران، عوضى و غرامتى پذيرفته نمى شود. جايگاه شماها آتش دوزخ است. دوزخ سرپرستتان است و چه بد سرنوشتى و چه بد سرنوشتى و چه بد جايگاهى است!

حزب التحرير- افغانستان