پنجشنبه, ۱۹ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
تنها خلافت، ناجی کراچی از لگدمال شدن زیر قدم‌های فدرال دموکراسی است!
بسم الله الرحمن الرحيم

تنها خلافت، ناجی کراچی از لگدمال شدن زیر قدم‌های فدرال دموکراسی است!

(ترجمه)

با گذشت چندین روز از باران‌های سنگین فصل باد و باران‌های موسومی، اکثر نقاط کراچی در آب باران و فاضلاب فرورفته و موجب خسارت رساندن به دارایی‌های مردم و قطع منابع برق شده‌است. بنابرین، بیش از بیست میلیون خانه طی چند روز، به‌خاطر دهه‌ها بی‌اعتنایی مسئولین نسبت به چرخ اقتصادی و بزرگ‌ترین شهر پاکستان، ویران شد.  

زمانی‌که رهبران خجالت‌زدۀ سیاسی و نظامی پاکستان، به‌علت عدم توانایی در حل مشکلات کراچی باوجود حضور دوسالۀشان در حکومت، با خشم گستردۀ مردم مواجه شدند، سریعاً به اعلام طرح متحول‌سازی کراچی پرداختند. هرچند یک روز پس از اعلام باشکوه این طرح در ۶ سپتامبر ۲۰۲۰ م جدال تلخی میان مقامات ولایتی و فدرالی حکومت بر سر بودجۀ این طرح صورت گرفت. در واقع، این طرح همین حالا نیز با شکست مواجه است، چون توان تشخیص عوامل اصلی مشکلات طولانی، ریشه‌ای و عمیق ناشی از دموکراسی را ندارد.

دموکراسی از طریق فدرالیزم، حاکمیت کراچی را طور عمودی به سه سطح تقسیم می‌کند – سطوح شهری، ولایتی و ایالتی – که برای هریک آنان انتخابات‌های جداگانه برگذار می‌شود. در حقیقت، تقسیم قدرت بین سطوح حکومت منجر به نادیده گرفتن امور مردم می‌شود، طوری‌که مقامات فدرالی، ولایتی و شهری با ایراد مسائل قضایی از مسئولیت‌های‌شان شانه خالی می‌کنند. حتی اکنون که کراچی می‌کوشد خود را بهبود دهد، نیز جنبش متحدۀ قوی در سطح شهر، حزب مردم پاکستان در سطح ولایت و تحریک انصاف پاکستان در سطح حکومت فدرال، مشغول انداختن تقصیر به گردن یکدیگر اند.

هم‌چنین دموکراسی از طریق تفکیک قوا، حاکمیت را به‌صورت افقی میان وزرا؛ مانند وزیر آب، برق و امنیت غذایی، و میان نهادهای دولتی؛ به شاخه‌های جداگانۀ اجرایی، تقنینی و قضایی تقسیم کرده‌است. این تقسیم قوا در عوض ایجاد یک حکومت حساب‌ده، سبب می‌شود که وزرا و نهادها امور مردم را نادیده بگیرند، مدام تقصیر را بر گردن یکدیگر بیندازند و از مسئولیت‌های‌شان فرار کنند.

دموکراسی از طریق تنوع نماینده‌گی سیاسی در قانون‌گذاری، تابعیت این شهر و از لحاظ تنوع نژادی، کراچی را میان چندین حزب سیاسی تقسیم کرده‌است، احزابی‌که هر یک ادعای نماینده‌گی از سندی‌ها، مهاجرها، پتن‌ها، پنجابی‌ها و بلوچ‌ها را دارند. بناءً در دموکراسی، سیاست و قانون‌گذاری در نتیجۀ رقابت‌های شدید بین احزاب سیاسی رقیب شکل می‌گیرد، و زمان انتخابات شبیه اعلام جنگ است که خشونت و خسارت جانی درپی دارد.

ای مسلمانان پاکستان!

طی هفت دهۀ اخیر، دموکراسی کراچی را ویران کرده‌است، زیرا این نظام ناقص و دست‌ساز هرگز نمی‌تواند در جامعه و دولت وحدت ایجاد کند. دموکراسی در همه قالب‌هایش، خواه پارلمانی غیرنظامی، ریاست جمهوری نظامی یا قالب دوگانۀ کنونی‌اش شکست خورده‌است. حتی پرچم‌دار و حامل دموکراسی در سراسر جهان، یعنی امریکا، نیز عمیقاً توسط دموکراسی تجزیه شده‌است؛ چنان‌که این وضع از درگیری‌های بین گروه‌های نژادی مختلف، سطوح حکومتی و نهادهای موازی - مخصوصاً در سال برگذاری انتخابات ریاست جمهوری – هویداست.

تنها خلافت می‌تواند با تطبیق اسلام به این تقسیمات مخرب پایان دهد. در اسلام، حکام قوانین را از متون الهی اتخاذ می‌کنند؛ برعکس دموکراسی که احزاب سیاسی مبنی بر تمایلات‌شان قوانین می‌سازند. در اسلام، حکام مکلف اند تا به اسلام به‌عنوان یک قانون چنگ بزنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ﴾ (النساء: ۵۹)

ترجمه: و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به الله (سبحانه وتعالی) و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) بازگردانید (و از آن‌ها داوری بطلبید) اگر به الله (سبحانه وتعالی) و روز رستاخیز ایمان دارید.

محکمۀ مظالم می‌تواند هر حاکم، شامل خلیفه، را به دلیل اصرار در تخطی صریح از اسلام برکنار کند. اگر حاکمی در برابر معزولی‌اش مقاومت کند، اهل قدرت وظیفه دارند تا او را به زور براندازند. برعلاوه، احزاب سیاسی در مجلس امت مرکزی و مجلس ولایه در سطح هر ولایت، مطابق به اسلام برای حکام مشوره می‌دهند. بناءً همۀ نیروهای مسلح، قضات، مجالس و حکام با یک هدف، که همانا بنده‌گی الله سبحانه وتعالی است، واحد و یک‌پارچه شده‌اند.

در اسلام، خلیفه شخصاً تمام حاکمیت را در دست دارد و اوست که از اعمال تمام حاکمان دولت، خواه والی یک ولایت یا کارگذار یک شهر، محاسبه می‌شود. درصورتی‌که مردم یک ولایت یا شهر از والی یا کارگذارشان شکایت داشته باشند، خلیفه شخصاً صلاحیت دارد که آن والی یا کارگذار بی‌کفایت را با افراد مناسب و توان‌مند جایگزین کند. این بدان خاطر است که هرچند الله سبحانه وتعالی حق قانون‌سازی را تنها به قوانین خودش منحصر کرده‌است، ولی او سبحانه وتعالی قدرت و صلاحیت حکم کردن مبنی بر اسلام را بر عهدۀ خود امت مسلمه گذاشته‌است. این قدرت توسط بیعت از امت، با رضایت و انتخاب خودشان، به خلیفه منتقل می‌شود و خلیفه در آخرت نزد الله سبحانه وتعالی و در دنیا نزد امت مسئول قرار می‌گیرد.

هم‌چنین در خصوص تابعیت، امت مسلمه خودش را در یک رابطۀ واحد و تقسیم‌ناپذیر برادرگونه می‌یابد که تنها مقید به عقیدۀ اسلامی است. نه نژاد و زبان و مرزهای منطقه‌یی ایشان را از یکدیگر جدا می‌کند و نه هیچ حزب سیاسی بر مبنای چنین تقسیمات جاهلی ایجاد خواهد شد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ قُتِلَ تَحْتَ رَايَةٍ عُمِّيَّةٍ يَدْعُو عَصَبِيَّةً أَوْ يَنْصُرُ عَصَبِيَّةً فَقِتْلَةٌ جَاهِلِيَّةٌ» [مسلم]

ترجمه: کسی‌که تحت بیرق عمیت (غیرت قومی) کشته شود، درحالی‌که به سوی عصبیت (ارزش‌های قومی، نژادی، لسانی، و...) دعوت می‌کند یا به‌خاطر عصبیت نصرت و یاری می‌دهد، مرگ‌اش مرگ جاهلیت است (یعنی مانند کسانی می‌میرد که در دوران جاهلیت مردند).

اما در خصوص ادارۀ امور، خلیفه به‌منظور سرعت بخشیدن به اجرای احکام، این وظیفه را در سطح هر ولایت جداگانه متمرکز قرار می‌دهد. همین‌گونه ثروت و منابع را نه مبنی بر حجم نفوس هر ولایت یا شهر و یا میزان نماینده‌گی‌اش در مجالس، بلکه بر طبق نیازهای‌شان تخصیص می‌دهد. بناءً به هر حالت اضطراری به‌صورت سریع و مؤثر پاسخ داده خواهد شد، همان‌گونه که در زمان قحطی در مدینه تحت حاکمیت خلیفۀ راشده عمر فاروق رضی الله تعالی عنه مشاهده کردیم.

ای مسلمانان پاکستان!

آیا شهر زخمی و منقسم کراچی ما را به یاد شهر یثرب نمی‌اندازد، آن زمان که هنوز توسط اسلام به مدینۀ منوره تبدیل نشده‌بود؟ وضع امت اسلامی به هیچ وجه بهبود نخواهد یافت، مگر به چیزی برگردیم که وضع‌مان را در ابتدا درست کرده‌بود و آن حاکمیت اسلام است. خلافت شهرهای باشکوهی هم‌چون مدینه، بغداد، دمشق، قاهره و استانبول را ایجاد کرد که در طول سیزده قرن موجودیت‌اش نمونه‌های شگفت‌آور جهان بودند و ان‌شاءالله با بازگشت‌اش باری دیگر چنین خواهد کرد. پس بیایید تعهد و بنده‌گی‌مان را به الله سبحانه وتعالی مستحکم‌تر کنیم و برای تأسیس مجدد خلافت به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم بکوشیم، از کسی جز او سبحانه وتعالی نترسیم و برای پیروزی‌مان تنها به اوتعالی توکل کنیم. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهَادُ﴾ (غافر: ۵۱)

ترجمه: ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا می‌خیزند یاری می‌دهیم.

حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: محمد حارث پویا

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه