چهارشنبه, ۰۳ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۴/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

فشار روسیه بالای تاجکستان بخاطر کسب عضویت نشست اقتصادی یوروشیا (EAEC)

(ترجمه)

خبر:

میز گیردی که تحت عنوان ادغام کشورهای آسیایی میانه در جامعه اقتصادی ایرواشیا، واقعیت ها و دورنمای های آن در شهر دو شنبه بگزار گردید. این برنامه توسط ماموریت نهاد غیر انتفاعی و صندوق انکشافی انستیتیوت مطالعات ایرواشیا با حمایت سفارت روسیه در تاجیکستان دایر گردید که به تاریخ 22 ماه نومبر سال 2016 توسط خبر گزاری خاور منتشر شد. در این میزگیرد، تحلیگران و نماینده های سفارت خانه های کشورهای عضو جامعه ایرواشیا و کارمندان نهادهای دولتی، سازمان های غیر انتفاعی حکومتی و جامعه تجاری شرکت داشتند.

تبصره:

قبل از این نشست انتظار میرفت که در اخیر سال جاری تاجیکستان پیشنهاد عضویت در جامعه ایرواشیا بدهد. چنانچه لیند سلتسکی، یکی از معاونان ایالت دومای فدراسیون روسیه، در مورد اظهارات خوشبینانه ای را در وایل تابستان چنین بیان داشت:«من فکر می کنم دوشنبه تا سال آینده تمایلش را اعلام کند. چون تاجیکستان بیشتر از هر کشور دیگر در این راستا تلاش می کند». اما علی الرغم این اظهارات، تاجیکستان تمایلی جهت پیوستن به این سازمان نشان نداد که روسیه شروع به اقداماتی تشویقی دیگری در مورد دست یازید تا این کشور، در جامعه اقتصادی ایرواشیا شرکت کند.

روسیه اقدامات ذیل را برای انجام این کار روی دست گرفته است:

۱- به تاریخ 21 نومبر ارینا کریموف، رئیس شورای پایان نامه اکامی تعلیمی روسیه گفت: کمیسیون عالی تصدیق، تحت نظارت وزارت معارف و ساینس روسیه فعالیت های شورای علمی پایان نامه های ماستری و دوکتورای اکادمی تعلیمی تاجیکستان را به حالت تعلیق در آورده است.

۲- در هفته های اخیر دولت روسیه دست به توقیف دسته جمعی کارگران تاجیکستان زد؛ این عمل یک شیوه سنتی اعمال نفوذ روسیه در روابطش با کشورهای آسیایی میانه است تا آنها را مجبور به پذیریش طرح های اقتصادی و سیاسی خود نماید. باید متذکر شد که ایجاد جامعه اقتصادی ایرواشیا ابتکار روسیه بود تا نفوذش را در کشورهای اتحاد جماهیر شوری سابق حفظ و تقویت کند.

اهداف اعلام شده جامعه اقتصادی ایرواشیا افکار ذیل را تطبیق می نماید:

  1.  هماهنگ سازی قوانین؛
  2.  ایجاد مارکیت مشترک که آزادی تحرک کالا، خدمات، سرمایه و نیروی بشری را فراهم سازد؛
  3. وضع تعرف های مشترک گمرکی؛
  4. تطبیق هماهنگ سازی، تشریک مساعی و پالیسی واحد در سکتورهای اقتصادی.

موارد فوق، مقصد رسمی جامعه اقتصادی ایرواشیا می باشد.

 انگیزه های واقعی روسیه برای ایجاد این اتحادیه قرار ذیل است:

1-       روسیه بعد از به قدرت رسیدن پوتین، اقداماتی را جهت تحت نفوذ قرار دادن دوباره کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق روی دست گرفت. روسیه برای  تحقق این هدف، توافقنامه های مختلفی را با این کشورها بست که از جمله CSTO,SCO و جامعه اقتصادی ایرواشیا می باشد. روسیه در این امر، در برخی از کشورها موفق و در بعض دیگر ناکام شد؛ از جمله در یوکراین. اتفاقات اخیر در جنوب شرق یوکراین، نماینگر اینست که روسیه برای حفظ نفوذش چگونه از قدرت خود استفاده می کند. روسیه با هر حرکت در قلمرو کشورهای اتحادیه جماهیر شوری سابق، به دلیلی واکنش شدید نشان می دهد که آن را از دید رقابت برای تصاحب نفوذ با امریکا می نگرد. به رغم این همه باز هم امریکا تلاش دارد تا نفوذ روسیه را در منطقه تضعیف و حتی از بین ببرد. چون تخصیص بودجه ۹۵۲ میلیون دالری از بودجه فدرال امریکا به اداره مرکزی در سال ۲۰۱۷م جهت مبارزه برضد تحرکات روسیه از جمله در کشورهای آسیای مرکزی گواه این مدعاست. این گزارش در ویب سایت خزانه داری امریکا به تاریخ ۹ فبروری۲۰۱۶م منتشر گردید. با در نظر داشت این دلیل، کرملین به نوبه خود برای تقویت سلطه جیوپولیتک اش در این کشورها شروع به تشکیل متحدین جدید از طریق عقد این توافقات  نمود.

2-      روسیه کشوری است دارای مواد خام، نه کشور صنعتی که اکثر تسهیلات تولیدی موجودش را از اتحاد جماهیر شوری سابق به ارث برده است که ضرورت به تجدید و  سازی دارد. روسیه امروز، دیگر قدرت رقابت در بخش تولید محصولات را از دست داده است. این کشور، تقریباً در تمام سکتورها به رکود تکنالوژی مواجه است؛ از جمله: صنایع خودکار که عملاً ضروریات مدرن، ساختارهای مجهز، مصرف الکترونیک، داوا سازی، مواد غذایی و غیره موارد را تکافو کرده نمی تواند. به همین گونه رئیس سبربانک در سخنرانی اجلاس گاج دار در رانگیس اظهار داشت:«ما در رقابت ناکام شدیم و در چتر کشورهای ناکام رو به رکود قرار داریم». به این ترتیب، با ایجاد چنین یک اتحادیه، کشورهای شوری سابق، بازار مطلوب صادرات می گردد که روسیه می تواند کالاهای غیر رقابتی اش را به فروش برساند.

علاوه براین، آسیایی میانه یک منطقه حایل از تهدیدهای سیاسی و نظامی برای روسیه بوده و بخاطر این امر تلاش دارد تا کشورهای آسیایی میانه را با تمام امکانات موجود کاملاً تابع خود سازد. 

با در نظر داشت موارد متذکره این واضحاً آشکار گردید که هر پیمانی فقط منافع روسیه را تأمین می کند و نمی تواند منافع مشترک برای کشورهای آسیای میانه باشد. تا زمانیکه سرزمین های ترکمنستان تحت کنترول حکام خائنی باشد که خود شان را به دشمنان اسلام و مسلمانان فروخته اند، وضع موجود مسلمانان بدون کدام تغییر به همین منوال باقی خواهد ماند. برعلاوه، اسلام چنین پیمان ها و توافقات را با کشورهای کفری حرام قرار داده است، به خصوص پیمان های که برضد مسلمانان و منافع شان انعقاد گردد. پس یگانه راه حل، برای تمامی مشکلات و مصائب جاری مسلمانان تاجیکستان، بازگشت تطبیق احکام اسلام در زندگی، جامعه و دولت است. چنانچه نظام اقتصادی اسلام توزیع مساویانه ثروت را تضمین نموده و نظام حکومتداری اسلام تمام معضله های فساد را حل می تواند و عزت و اموال مسلمانان را حفظ می‌کند که تنها رضایت الله سبحانه وتعالی معیار تطبیق این نظام بوده و در تطبیق آن حاصل می گردد.

دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

فردوس سلیم زاده

 

ادامه مطلب...

ولاية سوريا: وقفة في مدينة الأتارب رفضا لوقف إطلاق النار وللهدن والمفاوضات

  • نشر شده در ویدیوها

ولاية سوريا: وقفة في مدينة الأتارب رفضا لوقف إطلاق النار وللهدن والمفاوضات


نظم حزب التحرير / ولاية سوريا وقفة في مدينة الأتارب رفضا لوقف إطلاق النار وللهدن والمفاوضات.


الاثنين، 04 ربيع الآخر 1438هـ الموافق 02 كانون الثاني/يناير 2016م

ادامه مطلب...

كندا: وفد من حزب التحرير توجه للقنصلية التركية نصرة لأهل حلب وسوريا

  • نشر شده در ویدیوها
كندا: وفد من حزب التحرير توجه للقنصلية التركية نصرة لأهل حلب وسوريا
 
كلمة ألقاها رئيس وفد حزب التحرير / كندا الذي توجه للقنصلية العامة لدولة تركيا في تورنتو، كانت الزيارة بخصوص أحداث سوريا بشكل عام وحلب على وجه الخصوص.

ربيع الأول 1438هـ - كانون الأول / ديسمبر 2016م
ادامه مطلب...

مردان خلافت خواه را از زندان آزاد بسازید!

  • نشر شده در پاکستان

(عدالت می خواهیم به آزادی بی درنگ آن کسانی که بر منهج نبوت صلی الله علیه وسلم برای خلافت دعوت می کنند)!

به تاریخ 24 دسمبر 2016م، میان ثاقب نثار رئیس منتخب ستره محکمه ی کشور پاکستان، گفت: «من تعهد می نمایم که هیچ گونه فشار و زورگوی بر قوه قضائیه وارد نخواهد شد و هیچ کس جرأت پرسش در مورد شفافیت کار ما نخواهد داشت. و من آخرت خود را بخاطر متاع و سود دنیاوی نمی توانم از بین ببرم.» بدون شک، قاضی واقعی کسی است که قضاوت اش مطابق به اسلام به منظور کسب جنت باشد. و وای بر آن کسی که به غیر از حکم الله قضاوت می کند! رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:

الْقُضَاةُ ثَلَاثَةٌ: وَاحِدٌ فِي الْجَنَّةِ، وَاثْنَانِ فِي النَّارِ، فَأَمَّا الَّذِي فِي الْجَنَّةِ فَرَجُلٌ عَرَفَ الْحَقَّ فَقَضَى بِهِ، وَرَجُلٌ عَرَفَ الْحَقَّ فَجَارَ فِي الْحُكْمِ، فَهُوَ فِي النَّارِ، وَرَجُلٌ قَضَى لِلنَّاسِ عَلَى جَهْلٍ فَهُوَ فِي النَّارِ

(رواه ابوداود)

قاضيان سه گروه اند: یک گروه در بهشت، دو گروه آن در جهنم است. مردى كه حق و حقيقت را مى شناسد و به آن حكم مى كند، اين مرد در بهشت است. از آن جایی که  کسی حق و حقیقت را می داند و در قضاوت خود آن را پنهان می کند، این نیز در جهنم است. و مردى كه جاهلانه ميان مردم قضاوت مى كند، او هم چنان در آتش است.

متأسفانه، کشوری که تحت نام اسلام تأسیس و مردم نجیب اش برای کسب آخرت قربانی های را متحمل شدند، اگر مسلمانان را بطور عام و طرفداران خلافت را طور خاص بنگریم، می بینیم که در یک تنگنای ظلم بی عدالتی گسترده قرار دارند. اکثریت مسلمانان که برای اسلام جد و جهد کردن به شدیدترین حالت شکنجه شدند، آنان را از خواب محروم، مورد ضرب و شتم بی رحمانه، و مجبور به خوردن دواهای که روان شان را متضرر کند، می نمایند و مورد شوک برقی قرار می دهند. بعضی طرفداران نظام خلافت بدون محکمه به طویل مدت زندانی شده اند، منجمله آن افرادی که دو سال قبل به تاریخ 5 دسمبر 2014م دستگیر شده بودند.

اما بعضی خلافت خواهان اختطاف شده اند، از جمله نوید بت، سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان از چهار و نیم سال بدین سو ناپدید است، زمان اختطاف او در سال 2012م توسط نیروهای خاص دولتی به ثبت رسیده است. بنابر این، از رئیس منتخب ستره محکمه و سایر قضات انتظار می رود که مخلصانه به خیر مردم باشند و بدون تردید و ترس از الله سبحانه وتعالی تمام مسلمانان که برای اسلام هر روز تفاعل یا جد و جهد می کند را آزاد بسازد.

باوجود این هم، بی عدالتی فاحش در برابر تفاعل دعوتگران که خواهان اقتدار اسلام اند صورت می گیرد، به همین لحاظ است که تطبیق اسلام یک امر التزامی بشمار می رود، به اندازه ی که الله سبحانه وتعالی درین آیه مبارکه می فرماید:

وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الظَّالِمُونَ

[مائده: 45[

و كسي كه بدان چه الله(سبحانه وتعالی) نازل كرده است حكم نكند(اعم از قصاص وغيره)، او و امثال او ستمگر اند. ‏

این بی عدالتی ها حتی باوجودی که خلافت خواهان بطور آزاد هم باشد صورت می گیرد، در حالی که رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم برگشت آن را پیش گویی کرده و به عنوان علت خاتمه یافتن ظلم و ستم بیان شده است.

ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ

(رواه احمد)

سپس هنگامی که الله سبحانه وتعالی خواست آن را برداشته و بر شما نظام های جبریه را حاکم می گرداند، و تا زمانی که الله سبحانه وتعالی خواست آن نیز دوام می یابد و بعد از آن، زمانی که الله سبحانه وتعالی خواست آن را دور کرده بار ديگر خلافت بر روش و منهج نبوت در میان شما قایم می گردد، پس ازین پیامبر صلی الله علیه وسلم خاموش شد.

و این بی عدالتی فاحش در حالی صورت می گیرد که مجرمان واقعی بیرون از زندان آزاد گشت و گذار می کنند؛ بطور مثال: حکام فعلی که همواره به کفر حکومت کرده و همرای استعمارگران همدستی می کنند، با این حال اموال عامه را در روز روشن غارت نموده و همیشه کوشش به فریب دادن قوه قضائیه از جرم شان هستند. این حکام خائن مطلقاً وابسته به ارباب خود(امریکا) هستند و اگر فشار بادارشان از سوی واشنگتن بیاید، بر روی تمام مردم پاکستان تاثیر گذار می سازد، اما باوجود همه بدبختی که در نتیجه حضور این ها رخ داده(حکام)، هنوز هم شب و روز بسوی آن ها می روند. 

در واقع، حالت مذکور به ما واضح می سازد که این همان فشار و مشقت های است که دعوتگران بدون هیچ ترس از اختطاف و زندانی شدن از هیچ قدرت های جهان مانند واشنگتن، برای دوباره برپایی خلافت، از تفاعل شان روی گردان نخواهد بودند.

ای قضات مخلص قوه قضائیه! این مسئله در ماه مارچ 2016م از مداخله جنرال راحیل شریف که بطور امن جنرال مشرف را از محکمه فرار داد، واضح شد؛ شما بخاطر این که فشار دست های کثیف را از قوه قضائیه بر دارید، نیاز به نهادهای مستحکم قضایی و ارتش نیرومندی دارید. علاوه بر این، هنوزم هم قوه قضائیه در تحت حکام و نظام فعلی قضاوت می کند، و با این صورت انتظار تطبیق عدالت اسلامی مطابق به احکام الله سبحانه وتعالی و پیامبرش صلی الله علیه وسلم نخواهد رفت و کاملاً ناممکن است.

بنابر این، این بالای همه شما واجب است که از ظرفیت های قابل توجهی خود استفاده و از افواج مخلص ارتش خود بر طلب نصرت برای حزب التحریر برای تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت تفاعل کنید. بعداً آن زمانی می رسد عدالت را که ما همه مسلمانان خواستش را داریم، خواهیم دید. در نهایت، براستی که ما قوه قضائیه ای در پرتو اسلام را خواهیم دید که حکام فعلی را از افعال نقص اسلامی که عذاب دردناک الله سبحانه وتعالی که در انتظار شان است، آنان را محکمه خواهد کرد.

وَلاَ تَحْسَبَنَّ ٱللَّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ ٱلظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ ٱلأَبْصَارُ مُهْطِعِينَ مُقْنِعِى رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَآءٌ

[ابراهيم: 42-43[

(ای پيامبر!) گمان مبر كه الله از كارهائی كه ستمگران می كنند بی خبر است. (نه، بلكه مجازات) آنان را به روزی حوالت می كند كه چشم ها در آن(از خوف و هراس چيزهائی كه می بيند) باز می ماند.‏ ‏(ستمگران هم چون اسيران، از هراس) سرهای خود را بالا گرفته و يك راست(به سوی ندا دهنده) می شتابند و چشمانشان(از مشاهده اين همه عذاب هراسناك) فرو بسته نمی شود و دل هايشان(فرو می تپد و از عقل و فهم و انديشه) تهي می گردد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

 یکی از مامورین امنیتی ترکیه به تاریخ 19 دسمبر سال 2016م سفیر روسیه در ترکیه را در انقره با تفنگچه کمری خویش هدف گلوله قرار داده و او را به قتل رساند. این حادثه در حالی اتفاق افتاد که سفیر روسیه در یک نمایشگاه هنری در حال سخنرانی بود و این جریان از طریق برخی تلویزیون ها به صورت زنده پخش می شد. حکومت ترکیه فتح الله گولن را مسئول این حادثه قلمداد کرده است. حال پرسش اینست که این اتهام تا چه حد درست بوده و انگیزه های آن چیست؟ جزاکم الله خیراً.

پاسخ:

 برای روشن شدن موضوع باید مسائل زیر را بررسی نمائیم:

اول: واقعیت ماجرا از این قرار بود:

1-     بدون شک آنچه این اواخر در شهر حلب اتفاق افتاد، فاجعه ای بود که احساسات تمام مسلمانان را برانگیخته و دل های شان را پر از آتش ساخته و طبیعی است که چنین جنایت هایی مسلمانان را وادار به عکس العمل می کند. این در حالی است که خیانت های اردغان حاکم ترکیه نیز در قالب عملی نمودن دسیسه های که امریکا؛ دشمن درجه یک اسلام و مسلمانان به راه انداخته، برای همه گان روشن گردید. همچنین مسلمانان دیدند که سایر مزدوران امریکا اعم از روسیه، بشار اسد حاکم خون آشام سوریه و دار و دسته اش با همکاری ایران خائن و حزب اش در لبنان و سایر وابسته گان شان در حلب چه کردند!

2-     مردی که سفیر را به قتل رساند، شعارهای اسلامی سر می داد، چنانچه فوراً پس از قتل سفیر به زبان عربی گفت:«نحن الذین بایعوا محمداً علی الجهاد ما حیینا أبدا"؛ یعنی ما کسانی استیم که با محمد بیعت بسته ایم که تا زنده ایم جهاد را ادامه خواهیم داد». سپس با زبان ترکی گفت: «حلب را فراموش نکنید، سوریه را فراموش نکنید، الله اکبر» و این جمله را چندین بار تکرار کرد. این خود بیانگر آنست که آنچه در سوریه برعلیه مسلمانان جریان دارد، به ویژه حودث اخیر حلب، وی را سخت متأثر ساخته است. همچنان او در ادامه گفت: «هر کسی که در بیدادگری هایی حلب و سوریه دست داشته باشد، بهای آن را به زودی خواهد پرداخت». همچنین گفت: «تا زمانی که سرزمین های ما در امنیت نباشد، شما هم طعم امنیت را نخواهید چشید». ظاهراً او با سر دادن این شعارها می خواست به امریکا، روسیه و همپیمانان شان پیام دهد که جنایت های شما در سوریه و تجاوز به سرزمین مسلمانان فراموش ما نخواهد شد و ان شاء الله روزی فرا خواهد رسید که بهای سنگین آن را پس دهید.

3-     جالب اینجاست که نیروهای امنیتی به جای اینکه او را بازداشت کنند، اقدام به قتلش کرده و او را کشتند. به نظر می رسد نیروهای امنیتی آگاهانه دست به این اقدام زدند، چون سران مستبد و خودکامه این کشور ترسیدند که اگر وی را بازداشت و محاکمه کنند، شعارهای مربوط به حلب و سوریه را همچنان سر داده و پرده از خیانت هایی که حکام مسلمانان، به ویژه اردغان در سقوط حلب مرتکب شده افشا شود که این کار اردغان را می آزرد. اردغانی که از پشت به حلب خنجر زد. بنابر این بعید نیست که اردغان شخصاً دستور قتل این مامور امنیتی را صادر کرده باشد تا از پیامدها و اذیت های بعدی آن در امان بماند! اگرچه وی مسلح بود و برای اظهار نمودن جدیت موقفش و عدم ترس از مرگ گفته بود که: هرگز نمی توانید من را زنده به دست آورید، اما امکان بازداشت او هنوز هم وجود داشت، زیرا شمار زیادی از مامورین امنیتی وارد محل شده و او را محاصره کرده بودند. آژانس اناضول به تاریخ 21 دسمبر 2016 میلادی در خبری گفت: «برخی ها در این زمینه تحقیقی را در مورد اسباب عدم بازداشت مولود طنطاش آغاز کرده و در پی آن اند تا بدانند چرا با وجودی که وی هنوز زنده بود او را بازداشت نکرده و فوراً او را به قتل رساندند». اردغان به خاطر عدم بازداشت مولود زیر فشار قرار گرفته با این اظهارات از کشتنش توسط مامورین امنیتی دفاع نموده و گفت: «سر و صداهایی در مورد عدم بازداشت مولود بالا شده است، شما حادثه بشیکطاش را به یاد آورید که وقتی تلاش شد فرد مهاجم زنده بازداشت شود، چه اتفاق افتاد؟» اما واقعیت این حادثه با حادثه بشیکطاش هیچ شباهتی ندارد؛ به دلیل اینکه  این حادثه توسط یک فرد انجام شد که شعارهای اسلامی سر می داد و بالای کسی حمله نمود که نماینده یک دولت محارب بود. دولتی که شب و روز مسلمانان را در سوریه بی رحمانه به خاک و خون می کشاند و خانه های شان را به ویرانه مبدل می سازد تا حاکمیت کفر بشار اسد رئیس حکومت خون خوار این کشور را حمایت و پشتیبانی نماید. چنانچه حوادث اخیر حلب احساسات هر مسلمانی را جریحه دار نمود و مولود یکی از این مسلمانان بود که پس از قتل سفیر، شعارهای دفاع از حلب و ندای تکبیر را سر می داد. اما حمله بشیکطاش توسط یک گروه کرد قوم گرا، جدایی طلب و سکولار صورت گرفت که هیچ ربطی با اسلام و اهداف آن نداشت و انگیزه های آن کاملاً از اسلام به دور بود. همچنین می دانیم که این گروه روابط سیاسیی نیز با دولت های استعماری داشت. بناءً یاد کردن این دو حادثه در یک سخن، بیانگر خلط واقعیت ها و وارونه جلوه دادن آن می باشد که تهی از هر گونه دلیل واقعی و عقلی بوده و چنین استدلال ها، نه تنها که صاحب خود را حق به جانب نشان نمی دهد، بلکه پرده از منافقت هایش هم بر می دارد.

دوم: واکنش های مربوط به این حادثه:

1-     قتل سفیر روسیه، امریکا را ناراحت نمود، زیرا امریکا در حال حاضر روسیه را برای تطبیق پروژه هایش در سوریه استخدام نموده و دو کشور در بحران سوریه کاملاً با هم توافق نظر دارند و تمام امور را در هماهنگی دو جانبه انجام می دهند. چنانچه وزیر خارجه امریکا جان کیری این حادثه را به شدت تقبیح نموده و در اظهاراتی که به تاریخ 19 دسمبر 2016 م در آژانس خبری رویترز منتشر گردید، گفت: «ایالات متحده ترور اندری کارلوف، سفیر روسیه در انقره را که امروز صورت گرفت، تقبیح می کند.». کیری این حمله را یک حمله زشت خوانده و اعلان نمود که کشورش اش آماده است روسیه و ترکیه را در بررسی های مرتبط به این حمله همکاری نماید. همچنان جان کیربی سخنگوی وزارت خارجه امریکا نیز در اظهاراتی گفت: «این حمله ی خشونت آمیز را از هر منبعی که باشد، تقبیح می کنیم و برای او و خانواده اش دعا نموده و به یاد آنان خواهیم بود.» سخن گوی قصر سفید، سخنگوی وزارت دفاع امریکا و تیم جدید اداره حکومت ترامپ، رئیس جمهور منتخب نیز هر کدام به نوبه خود کشته شدن سفیر روسیه را تقبیح نمودند. بنابر این روشن است که امریکا و روسیه هر دو در این قضایا هماهنگ عمل می کنند.

2-     اردغان که وابسته به امریکا بوده و به اشاره  های این کشور با روسیه همپیمان شد، نمی خواهد روابطش با روسیه در پی اتفاق چنین حوادثی مخدوش گردد. چنانچه در قضیه سقوط طیاره روسیه دیده شد که چگونه موقف گیری داشت تا جای که بالاخره از روس ها معذرت خواهی نمود. همچنین به وضوع مشاهد کردید که وی اوج خیانت کاری هایش را در ماه آگست 2016  به نمایش گذاشت؛ آنگاه که با اتفاق پوتین دشمن الله سبحانه وتعالی، بر اساس نقشه ای که توسط امریکا طراحی گردیده بود، انقلابیون را فریب داده و آنها را از حلب بیرون کشید. پوتین خودش پرده از این خیانت برداشته و همپیمانش اردغان را در برابر جهانیان رسوا نمود تا مبادا به قهرمانی های دروغین او افتخار نموده و با سخنان فریبنده اش حقائق را وارونه جلوه دهد. اگرچه اردغان در دیداری که در ماه آگست سال گذشته با پوتین در سنپترسبورگ داشت، خود را به پوتین نزدیک نموده و با کمال ذلت و خواری پوتین را همپیمان و دوست عزیزش معرفی نمود. اما با وجود آن هم پوتین گندکاری های دوستش اردغان را پنهان نگذاشته و رسوایی هایش را برملا ساخت. اردغان درست یک روز بعد از کشته شدن سفیر روسیه اعلان نمود که وی با پوتین توافق نموده که همکاری های شان را در خصوص دوسیه سوریه، باوجود کشته شدن سفیر آن کشور، همچنان ادامه خواهند داد. چنانچه تلویزیون الجزیره به تاریخ 20 دسمبر 2016 به نقل از وی گفت: «من و پوتین رئیس جمهور روسیه، اتفاق نظر داریم که همکاری های مان در عرصه های مختلف، به ویژه قضیه سوریه، نباید به خاطر این حمله متزلزل شود». چاوش اغلو وزیر خارجه اردوغان نیز در جریان دیداری که با لاوروف همتای روسش در مسکو داشت گفت: «ترکیه و روسیه تا دستیابی به راه حل سیاسی در سوریه و سایر مناطق، همچنان همکار باقی خواهند ماند». وی هدف از کشتن سفیر روسیه را ضربه زدن به روابط دو جانبه ترکیه و روسیه خواند. پوتین نیز این قتل را تحریک آمیز خوانده و گفت که هدف از آن خراب کردن روابط حل و فصل شده روسیه و ترکیه و مختل کردن روند صلح در سوریه می باشد. دمیتری بیسکوف، سخنگوی رئیس جمهور روسیه در سخنانی گفت:«هردو رئیس جمهور، توافق نموده اند تا کمیته مشترکی جهت بررسی این حمله تشکیل گردد».

بناءً به نظر می رسد که ترکیه و روسیه در خصوص این حادثه به توافق نظر رسیده و قصد دارند زیر نام پروسه صلح یا راه حل مسالمت آمیز در سوریه، انقلاب این سرزمین را ناکام نمایند. چنانچه وزیران خارجه ترکیه، روسیه و ایران یک روز پس از کشته شدن سفیر روسیه در ترکیه گرد هم آمده و روی این هدف تأکید نمودند که بعداً در بیانیه مشترک شان گفته شد؛ هر سه کشور برای حمایت از نظام سکولاریزم در سوریه تلاش خواهند کرد.

3-     اروپا نیز برعلیه انقلاب سوریه قرار داشته و با برگشتن اسلام به صحنه حکومت در سوریه مخالف می باشد. چنانچه همواره همگام با امریکا حرکت نموده و حفاظت از حاکمیت نظام سکولار در سوریه را تائید نموده و موافقتش را از حاکمیت نظام سیاسی در سوریه با حضور در کنفرانس وین به تاریخ ۱۴ نومبر ۲۰۱۵م عملاً نشان داد. همچنین با فیصله های سازمان ملل در این زمینه نیز موافقت نموده و در کنار امریکا و روسیه قرار گرفت. تمام آنچه را اروپا می خواهد اینست که در حل سیاسی بحران سوریه برایش نقشی داده شود تا در سطح بین المللی به حاشیه رانده نشود. می دانیم که اروپا نیز در دشمنی با اسلام و مسلمانان و جنگیدن در برابر مفکوره برگشت اسلام به صحنه زندگی، دست کمی از امریکا و روسیه ندارد. به همین دلیل بود که فیدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، حادثه قتل سفیر روسیه را تقبیح نموده و در خبری که صفحه انترنتی الجزیره نت به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م منتشر شده، گفت: «در برابر این حادثه غیر قابل توجیه، سخت دچار شکه شدم». ماثیو ری کرافت سفیر بریتانیا در سازمان ملل متحد نیز از کشته شدن سفیر روسیه در ترکیه ابراز تأسف نمود. چنانچه منبع فوق به نقل از او نیز نوشت: کشورش آمادگی دارد تا در جنگ برعلیه ترورزم، در داخل و خارج سوریه با مسکو همکاری نماید. گزارش هایی به نقل از بوریسن جانسون وزیر خارجه بریتانیا نیز منتشر گردیده که از جمله صفحه انترنتی رشیا تودی به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م به نقل از وی گفت: «این یک حمله بزدلانه و متجاوزانه بود».

حکومت آلمان نیز قتل سفیر روسیه را تقبیح نمود؛ چنانچه صفحه انترنتی الجزیره نت به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م به نقل از استیفن زایبرت سخنگوی انگلامیرکل خبر داد که وی با گذاشتن پیامی در تویترش در این زمینه گفته: «خبر این ترور، بسیار غم انگیز بوده و حکومت آلمان این عمل را با شدید ترین الفاظ، تقبیح می کند». منبع فوق در همان تاریخ به نقل از جان مارک آیرو وزیر خارجه فرانسه نیز گفت: «هیچ چیزی نمی توان خشونت و ترور را، توجیه کند و ما در حالیکه با خانواده سفیر ابراز هم دردی می کنیم، آماده هرنوع همکاری با روسیه و ترکیه نیز می باشیم».

4-     اینکه اردغان مسئولیت این قتل را به گردن عبدالله گولن انداخته، یک اتهام عاری از صحت می باشد؛ آژانس خبری رویترز به تاریخ ۲۱ دسمبر ۲۰۱۶م به نقل از اردغان گفت: «شکی نیست فرد مسلحی که سفیر روسیه را در انقره به قتل رساند، یکی از اعضای شبکه ترورستی فتح الله گولن بود. تمام شواهد به شمول تعلیمات و روابطش نشان می دهد که او وابسته به شبکه ترورستی گولن بوده است». البته این نوع اتهامات از طرف اردغان چیز جدیدی نیست؛ زیرا دولت ترکیه به رهبری اردغان عادت نموده تا برای سرپوش گذاشتن به حقائق، انگشت اتهام را همواره متوجه این گروه کند. چنانچه در قضیه کودتای نافرجام نیز همین گروه را متهم نمود تا با استفاده از آن مزدوران انگلیس را که این انقلاب را به تاریخ ۱۵ جولای ۲۰۱۶م به راه انداخته بودند کنار زده و بازداشت نماید. لازم به ذکر است که گولن خود نیز کشته شدن سفیر روسیه را تقبیح نمود. چنانچه الب اصلان سخنگوی این گروه، به نقل از وی گفت: «آقای گولن این کار را کاملاٌ تقبیح نموده و آن را یک عمل زشت خوانده است.»وی همچنین گفته که: «متهم نمودن گروه او توسط حکومت ترکیه، خنده دار است». این اظهارات را آژانس رویترز به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م منتشر نمود.

بر علاوه، می دانیم که این گروه به رهبری گولن، هیچگونه احساسی نسبت به اسلام و مسلمانان ندارد. چنانچه همین گروه بود که حمله رژیم اسرائیل بالای کشتی مرمره و کشتن ۱۰ تن از مسلمانان ترک را توجیه نمود و همین گروه است که با اسرائیل همپیمان شده و آنان را مانند خودش مؤمن می خواند. درحالیکه هیچ گونه پیمانی با مسلمانان نداشته و در قضایای جهان اسلام با آنان همکاری نداشته و از آنان حمایت نمی کند. این گروه با پروژه خلافت اسلامی نیز مخالفت نشان داده و آن را به تمسخر می گیرد و با کسانی که در این راستا کار می کنند می جنگد. گروه موصوف تا پایان سال ۲۰۱۳م با اردغان شریک بود. سپس به دلیل رقابتی که با وی در خدمت به منافع امریکا داشت، مخالفت نشان داد. بناءً این گروه، مانند اردغان مزدوری امریکا را کرده و به نفع آن عمل می کند و درست همانند اردغان و حزبش؛ از دموکراسی، سکولاریزم و پروژه های امریکا حمایت می کند. پس این گروه به هیچ مسلمانی کمک نکرده و هرگز احساسات و غیرتش در برابر منافع مسلمانان و قضایای آنها برانگیخته نمی شود. در نتیجه می توان گفت که این گروه هیچ کاری برعلیه کفار استعمارگر انجام نمی دهد. حتی روسیه نیز او را در این قضیه متهم نکرد، چنانچه شبکه رشیا تودی به تاریخ ۲۱ دسمبر ۲۰۱۶م با نشر خبری به نقل از بیسکوف، سخنگوی رئیس جمهور روسیه گفت: «در واکنش به اظهارات ترکیه که گروه گولن را در این قضیه متهم می کند. باید گفت که هنوز زود است مشخص شود چه کسی در پس ترور سفیر قرار داشته.» وی هم چنین گفت: «این ترور قطعاً به هیبت ترکیه ضربه می زند». این اظهارات سخنگوی رئیس جمهور روسیه اردغان را برانگیخت تا از مامور امنیتی که سفیر را به قتل رسانید، انتقام بگیرد. چنانچه دستور داد تا پدر، مادر، خواهر و شمار از نزدیکان و دوستانش را که تعداد شان مجموعاً به ۱۳ تن می رسید باز داشت نمایند. سپس اردغان با رئیس جمهور روسیه در تماس شده و مراتب تسلیت خود را به وی تقدیم نمود!

سوم: انگیزه هایی که در پس این عمل قرار داشت:

با درنظر داشت واقعیت های متذکره در خصوص این حادثه، و عکس العمل هایی که از طرف های مختلف نشان داده شد به این نتیجه می رسیم که این مامور امنیتی به تنهایی دست به این عمل زده و هیچ ارتباطی با هیچ جهتی نداشته است. گرچه این تنها الله سبحانه وتعالی است که از نیت تمام انسان ها آگاهی دارد، اما از شواهد بر می آید که هدف مهاجم، انتقام گرفتن از جنایت های وحشیانه روسیه در سوریه بوده و یگانه انگیزه ی اش هم از این اقدام، احساسات اسلامی او بود. از الله سبحانه وتعالی می خواهیم تا رحمتش را شامل حال او نموده و به خانواده اش صبر جمیل عطا نماید. ﴿ إن الله مع الصابرین ﴾. همچنین از او تعالی مسئلت داریم تا به مصیبت هایی که دامنگیر مسلمانان گردیده گشایش داده و آنان را در برپایی خلافت شان هرچه زودتر نصرت عطا کند تا انتقام شان را از کفار استعمارگر و حکام خون آشام و منافقین بی شرم، بازپس گرفته و به سزای اعمال شان برساند تا به این ترتیب، تمام زخم های امت اسلامی مرهم یافته و مظلومین بی پناه دارای یار و یاور شوند.

﴿ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

برای اهل مان در شام به ویژه حلب، چی پیامی داشته اید و نقش امت و ارتش در یاری رساندن به آن ها چیست؟

پاسخ:

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

بدون شک انقلاب بر مبنای مفکوره ی آغاز شد که آن عبارت از آزادی از زیر تسلط غربی ها نه تنها در سوریه؛ بلکه در  تمام سرزمین های اسلامی و این آزادی به معنی از بین بردن نظام سیکولریزم که استعمار غربی آن را بالای امت تحمیل نموده و تأسیس خلافت بر منهج نبوت برای تطبیق شریعت به طور کامل می باشد.

انقلاب برای آزاد کردن گوشه ی از شهرها و مناطق آغاز نشده است و نه هم به خاطر تجدید پیمان استعماری برای جاگزین نمودن سیکولریزم دیگری به عوض بشار. افزون بر این جنگ حلب با وجود سختی ها و مشکلات اش حقیقت توطئه گری و دسیسه چینی های جهانی و منطقه ای ضد انقلاب و ضد تطبیق شریعت را واضح ساخت.

تطبیق شریعت به عقیده مجتمع بین المللی یعنی دولت های استعمارگر چیزی غیر ممکن است؛ البته این عقیده ی آن هاست؛ اما به عقیده ی مایان بدون شک وعده ی الله سبحانه وتعالی حق است و الله سبحانه وتعالی به وعده ی خود خلاف نمی کند، چنان چه فرموده است:

يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

 [صف: 7-8]

آنان می خواهند نور الله(سبحانه وتعالی) را با دهان خود خاموش کنند و الله(سبحانه وتعالی) نور خود را کامل می کند؛ هرچند کافران خوش نداشته باشد. او(جل شأنه) ذاتی است که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا او را به همه ادیان غالب سازد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.

این پنهان نیست که امریکا و هم پیمانان شان از حکام مسلمین پیمان می گیرند به کامیاب شدن شان در شکستاندن اراده ی امت؛ زیرا خلافت برای تمام امت می باشد نه فقط برای مسلمانان سوریه.

الله سبحانه وتعالی را سپاسگذار هستیم، می بینیم که گرد آمدن مسلمانان در مطالبه ی تطبیق شریعت هر روز و هر ساعت بیشتر می شود؛ بناً حكم شرعی را ذکر می کنیم که واجب می سازد بالای مسلمانان نصرت برادرانش را در سوریه که نخست عزل و برکنار کردن حکام موافقین ضد انقلاب، و دوم کار کردن برای بر پایی خلافت بر منهج نبوت می باشد.

اتم، بمب و موشک ها هرگز پیروز نمی شوند در قتل مفکوره ی خلافت و زنده گی کردن تحت سایه ی احکام دین الهی؛ چون: حلب دیدگاه درد ناک و ثابت است در روند امت برای برگشت آن. چنان چه اهل شام بهترین امت بود برای نفع امت؛ اما این آغاز پیروزی و یا پایان شب عصر جبریت است که استعمار بنابر تخلف از درک احکام دین و چنگ زدن به ریسمان الله سبحانه وتعالی -قرآن و سنت- آن را بالای امت تحمیل کرده است.

هم چنان جنگ حلب حقیقت خیانت حکام مسلمین بالخصوص اردوغان با حکام خلیج و اردن است و دسیسه چینی و توطئه گری آن ها را بر ضد اهل  شام واضح ساخت، با وجود آن هم انقلاب ادامه دارد و مخالفین و کسانی که آن ها را تنها گذاشته بودند ضرر رسانده نمی توانند تا فرارسیدن وعده ی الله سبحانه وتعالی.

و اما راجع به نقش افسران ارتش، کسانی که توانایی دور کردن مصیبتی که  اهل شام  به آن مبتلا گردیده را دارند، باید به آن ها  این قول الله سبحانه وتعالی را یاد آوری کنیم:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

[فاطر: 14]

ای مردم! شما(همه گی) نیازمند به الله(سبحانه وتعالی) هستید؛ تنها الله(سبحانه وتعالی) است که بی نیاز و شایسته ی هر گونه حمد و ستایش است.

إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

[توبه: 40]

اگر او را یاری نکنید، الله(سبحانه وتعالی) اورا یاری کرد؛ (هنگامی که مشکل ترین ساعات اورا تنها نگذاشت) آن هنگام که کافران او را(از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود(و یک نفر بیشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند و او به همراه خود می گفت: غم مخور، بدون شک الله با ما است؛ در این موقع، الله(سبحانه وتعالی) سکینت و آرامش خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را تقویت نمود و گفتار(هدف) کافران را پایین قرارداد(آن ها را با شکست مواجه ساخت) و سخن الله(سحانه وتعالی) بالا است و الله(سحانه وتعالی) عزیز و حکیم است.

بناً اگر الله سبحانه وتعالی اراده ی خیر کند، شما را با استخدام نمودن در نصرت دینش و بلند نمودن کلمه طیبه شما را استقبال می نماید و اگر نه در زیان آشکارا قرار دارید. لهذا خود را قبل از از دست دادن فرصت دریابید؛ چون: الله سبحانه وتعالی نصرت دهنده ی دینش است، توسط شما و یا توسط غیر شما و هیچ چیزی او را عاجز نمی تواند و به انجام هر کار قادر و توانا است.

در عین زمان برادران واهل مان را به پاک کردن صفوف شان از اشخاص نجس که برای منحرف کردن انقلاب از مسیر آن  و ریزاندن آب به کوزه ی جلادان و برده فروشان جهانی می کوشند، و هم چنان به پاک و صفا نگهداشتن انقلاب؛ چنان چه با شعار: "انقلاب برای الله سبحانه وتعالی است، انقلاب برای الله سبحانه وتعالی است" و "رهبر ما برای ابد سرور ما محمد صلی الله علیه وسلم است" نصیحت می کنیم.

کسانی که شهید شدند؛ پس شهادت شان قبول و مبارک باد. کسانی که درد مند شدند درراه الله سبحانه وتعالی، امید است که در روز قیامت برایش شفیع قرار گیرد؛ چون: ما جز رضایت الله سبحانه وتعالی و پیروزی  دین او چیزی دیگری نمی خواهیم.

ای اهل مان در شام بخصو ص حلب! شما نور روشن کننده در عمق تاریکی ها هستید و به اذن الله سبحانه وتعالی نور شما هرگز خاموش نخواهد شد ونیز نقش امت و ارتش آن در یاری رسانیدن به اهل حلب و شام فراموش نخواهد شد.

عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعات مر کزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

فرزندان هفتمین اردوی قوی جهان، دوستی با دوستان خائن خویش را خاتمه دهید!

خبر:

به تاریخ 21 نومبر 2016م، درگیری های در یکی از مناطق تحت کنترول داعش بنام"الباب" در شمال سوریه قرار دارد، به وقوع پیوست. نظر به گفته مقامات ارشد امنیتی ترکیه، در این درگیری ها 14تن از عساکر ترکی کشته و 33تن دیگر شان زخم برداشتند. 30تن از عساکر ترکی در عملیات بنام "سپر فرات" نیز کشته شدند. چند روز قبل به تاریخ 7 دسمبر 2016م، یک موتر مملو از مواد منفجره خودش را در شهر مرکزی ترکیه به نام "کاسیری" منفجر ساخت، که در نتیجه این رویداد 13تن از عساکر در خارج از ملی بس کشته و بیش از 56تن دیگر مجروح گردیده اند. و هم چنان در هفته گذشته مواد منفجره دیگر در استانبول منفجر نمود که بیش از 30تن از افسران پولیس و 8تن غیر نظامیان در این رویداد کشته شدند.

تبصره:

فرزندان هفتمین اردوی قوی جهان، قربانی شکارهای نادرست روابط نیک شان می شوند، که در حقیقت آن ها شکار قدرت های بزرگ کفری شدند، کفار که در مقابل امت مانند گروه از گرگان درنده قرار دارند. این همه به خاطری رهبران است که به آنان دستور داده و خود غرق منفعت های دنیائی شان هستند. آن ها نمی خواهند بدانند که امت از ایشان چه می خواهد و نیز از اوامر الله سبحانه وتعالی نافرمانی می کنند. اگرچه امروز امت مسلمه از لحاظ تعداد، قدرت و حتی خواسته ها و تشنگی شان برای آزادی بیشتر است. اگرچه این امت اردوی بسیار بزرگ دارد، اما در شرایط پر از بدبختی به سرمی برند.

چنان که پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:

یوشك أن تداعى علیكم الأمم من كل أفق كما تداعى الأكلة على قصعتها قال: قلنا یا رسول الله أمن قلة بنا یومئذٍ؟ قال: أنتم یومئذٍ كثیر ولكن تكونون كغثاء السیل، ینتزع المهابة من قلوب عدوكم، ویجعل فی قلوبكم الوهن، قلنا وما الوهن ؟قال: حب الدنیا وكراهیة الموت

(رواه ابو داوود)

زود است که(تمام) ملل دیگر بر شما حمله کنند، چنان چه که حیوانات بر شکار حمله می کنند. پرسنده ی پرسید یا رسول الله! آیا این حالت به دلیل قلت تعداد ما رخ خواهد داد؟ رسول الله در پاسخ فرمودند: نخیر، شما از دید تعداد بسیار زیاد خواهید بود، اما همانند کفی بالای امواج دریا می باشید(که به هر طرفی  بدون اختیار کشانیده شده) و دشمن تان(کفار) هیچ گونه ترسی از شما در قلوب شان نمی داشته باشند، و وهن در قلوب شما جای می گیرد. اصحاب رضی الله عنهم اجمعین پرسیدند: یا رسول الله وهن چیست؟ رسول الله فرمودند: محبت دنیا و بیزاری از مرگ.

پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود که از جمله امت من نیست کسی که وهن(دنیا را دوست و از مرگ هراس) دارد. بخاطری که آن ها مشتاق هستند تا برای حفظ عقیده شان بزرگ ترین و با ارزش ترین چیزی حتی زنده گی شان را قربانی دهند. آن ها می خواهند تا صادقانه باورمندی کسانی باشند که آنان را براساس خواسته های اسلامی دستور و رهبر نمایند. اگرچه واقعیت دولت ترکیه چیزی دیگری است، و رهبران دولت ترکیه هیچگاه نخواسته است تا دستورات الله سبحانه وتعالی را لبیک گفته و آن را بالای امت تطبیق و یا با آن عمل نمایند. آن ها هیچگاه به خواسته های شان عمل نکرده اند، مگر با دستورات باداران شان(استعمارگران) که حتی یک لحظه هم برای انجام آن کوتاهی نکرده اند. پس چگونه می توان آن را بیشتر از این واضح ساخت، چرا ترکیه در شش سال گذشته نمی توانست مداخلات بیشتری در سوریه داشته باشد؟

امروز ترکیه می تواند عساکر خود را به بهانه جنگ علیه تروریزم و داعش به سوریه بفرستد، اما نمی تواند حتی یک مرمی خود را برای نجات مسلمانان که از فریاد کمک خواستن زیاد، بجای اشک از چشمان شان خون سرازیر می شود، تیر اندازی نماید. ترکیه و رهبران آن می بالند که آنان مسلمانان شهر حلب را کمک و آنان را نجات داده اند. برخی دیگر آنان برای خاک شان دعا می کنند؛ مانند: اردوغان که در نجات یک دختر 7 ساله بنام "بناالاباد" از شهر حلب با خود بالید. مادرش بنام دخترش در صفحه "تویترش" نوشت: «نخیر! بنای عزیز، به الله سبحانه وتعالی قسم! که بهتر است تا از ایران و روسیه تشکر کنی، نه از اردوغان و ترکیه. بخاطری که شما در ترکیه بودید، روسیه و ایران خواست تا شما این کشور را ترک کنید. نه بخاطری این که شما را نجات دهد بلکه خواستند تا شما  را ازکشور خود تان خارج سازند. روسیه و ایران موافقت کردند تا مسلمانان را از سوریه خارج نمایند. نجات چیزی دیگری است و کمک چیزی دیگر....»

بلی! ترکیه با مردم سوریه کمک های زیادی کرده که از جمله: ترکیه به کفار اجازه داد تا آن ها خیلی به راحتی بتوانند اطفال معصوم و فامیل های شان را بمباران کنند...، ترکیه سرحدات خود را برای مهاجرین باز کرد که آن ها به آسانی از آب عبور نموده و در آغوش قاتلین افتادند، و تعدادی زیادی دیگر آنان در آب غرق شدند. کمک های غذایی و نیز مراقبت های صحی به داخل اردوگاه ها به شدت تحت اداره و کنترول قرار دارد، اما هیچ امید برای زنده گی در خارج آن نبود. بلاخره ترکیه  با کفار همکاری نموده تا مجاهدین را که از شهر حلب حفاظت می کرد مقصر دانسته و بخاطری نجات خود عملیات های آنان را افراط گرایانه خواند. علاوه بر آن ترکیه با کفار همکاری نموده تا داخل شهر را حتی از موجودیت یک مسلمان هم پاکسازی نمایند.

بلی در ترکیه ترور وجود دارد! در سوریه هم ترور وجود دارد! و هردوی شان توسط یک قدرت بزرگ از لحاظ وحدت سیاسی و قدرت های نظامی استعمار کفری؛ مانند: ایالات متحده امریکا و روسیه و هم چنان با مزدوری ایران رهبری می گردد. تا زمانی که رهبران امت در صف رهبران ترکیه به اشتباهات شان پی برده و راه حقیقت را درنیابند، این ترورها ادامه خواهد داشت. ترورها تا زمانی ادامه خواهد داشت که رهبران مسلمانان روابط شان را با باداران امپریالیستی شان قطع ننمایند.

و نیز تمام نماینده گان شان را از خاک خود اخراج نموده و دست به تطبیق تصامیم خویش زنند. آن تصامیم را که برای مردم وعده دادند انجام دهند، و هرگاه از ایشان خواسته شود تا رای دهد، دیگر هیچ کسی نه اشخاص عادی و نه اشخاص نظامی که تمام عمر خویش به اطاعت از رهبران این کشور صرف نموده اند به پای صندوق های رای حضور بیابند. ما در جریان راه اندازی کودتای 15 جولای در کشور ترکیه را شاهد بودیم. بنابر این تنها چیزی که باید آن ها انجام دهند دستور درست به اوامر الله سبحانه وتعالی است. در این کودتا نه تنها مسلمانان با زنان، مردان و جوانان در خیابان ها گردهم جمع شدند، بلکه تمام مسلمانان جهان بخاطری تطبیق این دساتیر بدون کدام تأخیر هجوم بردند.

اگرچه نخستین دستوری را که به آنان می دهد، دستور تاسیس خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم است. و اگر آن ها و یا کسی دیگری در میان امت در دست آوردها و موفقیت های فوری آن شک کنند، بیاد داشته باشند که الله سبحانه وتعالی هدایت می کند، سرفراز می گرداند کسانی را که برای کامیابی دین فعالیت های بیشتری را انجام می دهد و این که وعده الله سبحانه وتعالی است.

الله سبحانه وتعالی می فرماید:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ ینصُرْكُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ

[محمد: 7]

ای مؤمنان! اگر الله را یاری كنید، الله شما را یاری می‌ كند و گام هایتان را استوار می دارد.

وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیز

[فاطر: 17]

‏‏‏‏‏ و این كارِ برای الله مشكل نیست.‏

نویسنده: زهرا ملک

برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

سیاست مداران غربی تا این که بر ضد اسلام شعار ندهند، به نظر می رسد در انتخابات پیروز نخواهد شوند

خبر:

بتاريخ 6 دسمبر 2016م، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان صراحتاً در مجلس عمومی حزب اش خواهان ممنوع قرار گرفتن برقع و نقاب در حجاب زنان مسلمان، در این کشور موافقت کرد. او به اشتراک کننده گان در گردهمایی اتحادیه حزب دموکرات مسیحی(CDU) در شهر اسن اظهار داشته، گفت: «جلوگیری از پوشانیدن چهره عمل نامناسب و در هر زمانی که از لحاظ قانونی امکان پذیر باشد، حتمی ممنوع قرار گیرد و باید همگی این مسئله را به وضوح پی ببرند، که قوانین ما از قاعده های فامیلی و عزت و آبرو و حتی نسبت به شریعت ادیان، مقدم تر است.» و این نخستین بیانه ای از آدرس حزب اش بود، بعد از آن که اعلام نمود به چهارمین دور به عنوان صدر اعظم در انتخابات سال آینده فدرال، کاندید و ایستاده خواهد شد.

 در حال حاضر حزب اش (CDU)تلاش می ورزد حرکتی به منظور ممنوع قرار گرفتند کامل حجاب-چهره همراه برقع- در محکمه، مکاتب، پوهنتون، جریان بازرسی پولیس و در ادارات دولتی به راه بیندازد. در ماه سپتمبر 2016م، مرکل در انتخابات محلی دقیقاً در میان ملت خودش در برابر حزب (right anti-Islam populist)به سمت پوست "صدراعظم" آلمان، شکست قابل توجهی خورد. اکثریت اتباع پالیسی مهاجرت وی را دلیل گرفتند که اجازه می دهد صدها هزار پناهنده خصوصاً مسلمانان داخل خاک آلمان شوند.

این احساسات ضد مهاجرت در میان رای دهنده گان زمانی مطرح شد، که اکثریت آن ها ادعا کردند این عمل ضربه و تهدید بزرگی ی برای فرهنگ و مبانی سیکولار آلمان است. و حال اظهارات اش بر علیه برقع و حجاب، به منظور نمایان کردن سیاست ضد اسلامی وی برای مردم، احزاب مخالفش و رای دهندگان آلمانی بود که نشان دهد اگر او برنده شود می تواند بر ضد مسلمانان آلمانی باشد. پافشاری مرکل علیه منع برقع و حجاب دقیقاً در همان هفته ای به میان آمد که دولت هالند در ماه نومبر خواستار ممنوعیت جزئی برقع در شفاخانه ها ،مکاتب، نهادهای شهری و در تکسی و ملی بس ها شد، و هم چنان مسئله در لیست قوانین اجرایوی در انتخابات پارلمانی سال آینده هالند قرار گرفت.

تبصره:

شما همیشه فرق را زمانی احساس خواهی کرد هرگاه که در کشورهای غربی فصل انتخابات پیشرو باشد، چون سلاح سیاست مداران پر از مرمی و بر علیه لباس زنان مسلمان استفاده خواهد شد؛ و سیاست مداران پیشنهاد ممنوعیت را می دهند و یا در دیگر جنبه های اسلام چیزی را محدود می سازند که سرمقالۀ خبرها می شوند. در واقع حمله بر لباس زنان مسلمان یک ابراز دلخواه در کمپاین های انتخاباتی آن عده سیاست مداران و احزاب سیکولار شده که در عقب آن برای جمع ‌آوری رای تلاش می ورزند و یا آرای شخص منتخب خود را در میان احزاب بیگانه تر در انتخابات بالا می برند.

فرانسه یک نمونه ی ازین قضیه است. این تابستان، سیاست مداران فرانسوی در کمپاین نامزدی انتخابات ریاست جمهوری، در برابر همدیگر رقابت بر مخالفت بر این که کی بهترین بیانیه موهن و توهین آمیز علیه حجاب ارائه می کند، سبقت نمودند. و قسم خوردن که سخت ترین محدودیت ها را علیه حجاب زنان مسلمان خواهیم گرفت. در کل هدف شان طوری به نظر می رسد که برای مجموع مردم عام می خواهند ضد اسلامیت و یا اسلام هراسی خود را نشان دهند، بجای این که همراه مخالفان سیاسی خود رقابت بر این که کی بهترین رهبر سیکولار افراطی فرانسه در ضد اسلامیت شهرت پیدا خواهد کرد، شهرت یابد. یقیناً در جهان امروزی، ضربه زدن بر مسلمانان از لحاظ سیاسی به یک راه و روش برجسته ای برای سیاست مداران سیکولار غربی تبدیل شده که چگونه ازین ترفند برای پیروزی در انتخابات  استفاده کنیم.

آنگلا مرکل همیشه خود را به عنوان طرفدار مهاجرین، زن بردبار و صدر اعظم که به مردم همه پذیر خود را نمایان ساخته بود، مگر واضحاً دیده می شود زمانی که در شرایط سخت و باخت در انتخابات روبرو شد، شروع به ضد اسلامی بودن را نشان داد. این حالت نشان دهنده ماهیت بی ثبات بودن دموکراسی سیکولاریزاسیون است که در آن شما می بینید، بخاطر ارزش های اخلاقی، تعهدات، اصول و قواعد سیکولاری تغییر فکر می کند و این عمل در ذات و بنیاد سیاستش است.

اما این عمل هم چنان به ما خطر بزرگی را از نحوه نظام سیاسی این ها بازگو می کند، که در آن حتی به اصطلاح عام احزاب کلیدی و رهبران بمنظور جلب توجه و برنده شدن در انتخابات بدون در نظر داشت عواقب ناگوار تفرقه افگنی آن، می خواهند بر ضد اسلام برای پیشتبانی مردم در عضویت به حزب افراطی شان این عمل را انجام می دهند. و این نسبتاً از بی اعتنایی در جمع آوری رای نیست که بر اصول و قواعدی که پر از نفرت و کینه ی نژاد پرستی و ضد اسلامی آن ها خود را پایبند گرفته اند، بلکه بخاطر اهداف شان است که چه چیز درست معلوم می شود وبس.

علاوه بر این، استراتیژی غیر منطقوی احزاب کلیدی سیاسی و سیاست مداران بر اینست که از ورد احزاب افراطی نشنلست در صحنه قدرت مانع شوند که از آن ها در بازی های تعصبات سیاسی شان استفاده کنند، و از جمعیت مسلمان و اقلیت مهاجرین برای کسب رای در انتخابات بحیث توب فوتبال در بازی های سیاسی استفاده می کنند. چنین یک نظام غیر قابل پیش بینی شده، قابل تغییر در هر مقطع و غیر اخلاقی درب را برای حضور حکام فاشیست همیشه باز می کند.

قوانین در نظام های سیکولر دموکراتیک همیشه نقش بازیچه را داشته و از آن منحیث ابزار بخاطر در قدرت ماندن استفاده می گردد. سیاسیون سیکولر حتی قوانین لیبرالیزم خود را پامال می نمایند. ازین آزادی ها عقاید مذهبی خویش را بخاطر بدست آورد یک مشت رای، مورد استفاده قرار می دهند. به اندازه کافی خود شان را وفادار به ارزش های لیبرالیزم می دانند. از جمله ارزش های لیبرالیزم را که بخاطر اقدامات سیاسی مخالفت می ورزند، همانا سرزنش های خصمانه ی مسلمانان بخاطر رد کردن آزادی های آنان می باشد. آنان از مسلمانان توقع دارند تا منحیث شهروندان در ارزش های لیبرالیزم با سایر شهروندان مشترک باشند.

 استفاده از شعارهای ضد مسلمانان مهاجر نشان می دهد که سیاست گذاران غربی و سیکولر، از قناعت دادن برنامه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خویش برای مردم عاجز مانده اند. آنان سیاست سگ مانند را به پیش گرفته اند که گاهی خودشان را به دیوانگی زده، گاهی معذرت خواهی و گاهی هم دیگران را قربانی اهداف خویش می نمایند تا ناکامی های ایدیولوژی فاسد سیکولر خویش را که در حل مشکلات زنده گی مردم ناکام است، پنهان نمایند. نظام های دموکراتیک نظامی است که ناکامی اش در ریشه کن سازی تعصبات نژادی و ارزش های ضد اجتماعی کاملاً آشکار است. در حقیقت سیاست مدارن آنان نقش مخالفت را بخاطر بدست آوردن افکار عامه بازی می نمایند. این جای تعجب نیست زیرا قوانین آنان ساخته شده دست بشر بوده که همیشه در حل مشکلات انسان عاجز بوده است. اما جای که مقاصد سیاسی و بدست آوردن قدرت باشد، از آن استفاده می نمایند.  

به همین خاطر تمام جهان انتظار بدیل سیاسی را دارند تا مشکل بشر را حل نماید. سیاست که بطور واقعی و مخلصانه زمام امور مردم را بدوش گیرند نه این که دنبال قدرت و زدوبندهای درونی جهت بدست آوردن قدرت باشند. نقش احزاب نیز بدست آوردن قدرت و بدست آوردن رهبریت نبوده، بلکه هدف آنان باید ادای مسئولیت در برابر شهروندان مسلمان و غیر مسلمان و تمام جهان باشد. این مدل نظام حکومت داری جز خلافت به منهج نبوت نظام دیگری نیست. 

أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡيَـٰنَهُ ۥعَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٲنٍ خَيۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡيَـٰنَهُ ۥعَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَٱنۡہَارَ بِهِۦ فِى نَارِ جَهَنَّمَۗ وَٱللَّهُ لَا يَہۡدِى ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّـٰلِمِينَ

]توبه: 109[

آيا كسی كه شالوده آن(مسجد) را بر پايه تقوا و پرهيز از(مخالفت فرمان) الله و(جلب) خوشنودی(او) بنياد نهاده است،(كارش) بهتر است يا كسی كه شالوده آن را بر لبه پرتگاه شكافته و فرو تپيده ای بنياد نهاده است و(هر آن با فرو ريختن خود) او را به آتش دوزخ فرو می اندازد؟ الله مردمان ستم پيشه را(به چيزی كه خير و صلاح ايشان در آن باشد) هدايت نمی كند.

داکتر نسرین نواز

مسئول بخش زنان در دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

زنان افغانستان و جهان صرف در سایه خلافت راشده از خشونت نجات می یابند

خبر:

افعانستان تایم به روزیک شنبه چهارم دسمبر 2016م طبق احصایه سازمان ملل متحد گزارشی را به نشر رسانید که 80درصد زنان مظلوم افغانستان در جریان زنده گی خویش شکار خشونت شده اند. احمد جان نعیم، نماینده وزیر صحت عامه افغانستان گفت: «در حدود 3470 قضیه خشونت که ارتباط مستقیم به مسئله جندر دارد از سراسر افغانستان در وزارت صحت عامه کشور ثبت گردیده است. وی علاوه نمود: از جمله 2806 قضیه آن خشونت فزیکی و 470 قضیه دیگر آن خشونت روانی، 1207 قضیه آن از جمله قضایایی بوده که ارتباط مستقیم به کمبود ضروریات اولیه خانم ها می باشد، 403 قضیه شامل ازدواج اجباری، 166 قضیه از جمله تجاوزهای جنسی به شکل اجباری و 136 قضیه دیگر نیز از جمله آزار و اذیت هایی زنان بوده است.»

پس طبق آمار خشونت های ثبت شده وزارت صحت عامه کشور و شایع ساختن خشونت های سرخ و زرد برعلیه زنان مسلمان این کاملاً در تضاد باحقوق بشر بوده و اگر درست این مسئله را تحلیل نماییم، درمی یابیم که در هرسه زن، دو زن آن از آزار و اذیت های جسمی و روحی رنج می برند. پس از این تحلیل دانسته می شود که خشونت برعلیه زنان و دختران افغانستان نسبت به دیگر کشورهای جهان در درجه بالایی قراردارد. (منبع: افغانستان تایم)

تبصره:

خشونت برعلیه زنان صرف در افغانستان نبوده، بلکه با این مشکل همه زنان جهان دچار هستند. در سراسر جهان نعره های رنگارنگ برای محو خشونت علیه زنان بلند می شود، کجاست که واقعاً به ناله های زنان افغانستان لبیک گفنه شود؟ سازمان ملل کمپاین جهانی را زیر نام محو خشونت برعلیه زنان در سراسر جهان از تاریخ 25 نومبر الی 10 دسمبر 2016م به راه انداخت که هدف این کمپاین های جهانی ریشه کن ساختن خشونت از بالای زنان و دختران در سراسر جهان بوده است. به راه انداختن هم چون کمپاین ها به رهبری انجمن زنان جهان از سال 1991م به این طرف بوده است.

بیش از 80درصد زنان و دختران که در حدود 800هزار شخص می شود، سالانه ظلم های شدیدی را می چشند. در حدود 70درصد آن مورد تجاوز جنسی قرارمی گیرند. و یا هر 10 زن بیش از 7 تن آنان در یکی از مرحله زنده گی خویش مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند. در بعضی از کشورهای جهانی خشونتی که در ساحات وظیفه سالانه بر بالای همکاران جنس مخالف رخ می دهد، ۱.۶ تا ۵.۸ بلیون می رسد. بیش از50درصد عمل جنسی اجباری صرف بر بالای دخترانی که زیر سن 16 اند در جهان صورت می گیرد. بیشتر از 100 میلیون زن از ولادت های قبل از وقت رنج می برند. هرچند که یک الی چهار بار صرف در زمان بارداری جماع های اجباری صورت می گیرد، تقریباً 250هزار الی 500هزار زنان و دختران به سبب تجاوز جنسی فتل عام می شوند.

این وضیعت زشت در سراسر جهان صرف بالای زنانی بوده که نظام های موجود برای حل این مشکل شب و روز تلاش می کنند. نظام سیکولریزم در جهان امروز بلندترین جایگاه دارد، سال ها است که برای نجات بشر از ظلم فعالیت هایی؛ مانند: حقوق بشر را راه می اندازد، باوجود این که نتوانست خشونت برعلیه زنان را ریشه کن سازد. سطح خشونت را هم نتوانست پایین بیاورد.

مفاهیم سیکولریزم از فکر بشر سرچشمه گرفته و هرگز قادر به حل این مشکل و مشکلات دیگر بشریت نبوده است. این نظام می خواهد که در جوامع بشری مساوات را در بین زنان و مردان در هر بخش زنده گی سیاسی، اقتصادی و... در نظر بگیرد. پس دانسته می شود که اساس سیکولریزم منفعت بوده و اقتصاد آن نیز به شکل بازار آزاد می باشد که این فکر از افکار دموکراسی و سرمایه داری منشا گرفته است. و در پی مساوات ساختن حقوق زنان و مردان در همه امورات زنده گی می باشد. نظام سیکولریزم دین را از امورات زنده گی انسان ها جدا می کند.

بناً بنام اخلاق و رفتارهای حسنه چیزی را نمی شناسد و هم چنان هیچ قانون درستی وجود ندارد که پاسخ گو به هر مشکل بشریت باشد تا بشریت از تنظیم امور زنده گی خویش مطابق به خواهشات خویش نجات یابند و غرایض جنسی خویش را مطابق به آن آماده سازند. در کشورهای غربی از زنان منحیث کالا استفاده می شود و این حالت زشت صرف بر بالای زنان جریان دارد، روی این دلیل در نظام سرمایه داری-سیکولریستی هیچ امکان ندارد که زنان از حقوق واقعی خویش مستفید شوند. نمونه آن در کشورهای مستعمره؛ مانند: افغانستان این وضیعت بد جریان دارد، زیرا قوانین اسلام تطبیق نمی شود و زنان مسلمان در فرهنگ های غربی غرق اند.

حجاب را از وجود پوشیده زنان بنام مساوات حقوق زن و مرد دورمی کنند، این خودش نمایندگی از قوانین لایکی غربی می نماید و نیز بنام آزادی فردی زنان از خانه های خویش به شکل های مختلف بیرون می شوند، به همین شکل در کشورهای غربی نیز جریان دارد و تا به حال خشونت برعلیه زنان در سراسر جهان جریان دارد و ختم ناشده باقی مانده است.

پس برای نجات جهان به رهبریی نیاز داریم تا مطابق به نظامی که سازگار به فطرت انسانی باشد، جهان را رهبری کند و همه زنان جهان را از حقوق واقعی شان برخوردار گرداند. جهان به افرادی نیاز دارد که صرف منفعت خویش را در نظر نگیرند، بلکه همه زنان جهان از حقوق واقعی خویش برخوردار گردند. به دولتی نیاز است که اگر تجاوزی بر بالای زنی در گوشه از جهان صورت می گیرد، اردوی آن برعلیه آن تجاوزگر فرستاده شود. به رهبریی نیاز است که از هیچ قضیه زنان شرم نکند و به وجه احسن ازٖ آن ها دفاع کند.

حالا به دولتی نیاز است که زنان در جوامع بشری از بلندترین حق و حقوق برخوردار گردند. به قانونی نیاز است که زنان و مردان مطابق به حقوقی که الله سبحانه وتعالی برایش شان داده، تصویب و مستفید گردند و زنان را از جایگاه واقعی شان یعنی جنت زیره پای مادر است، با خبر سازند.

پس همه انسان ها به ایجاد دولتی بنام خلافت به روش پیامبر صلی الله علیه وسلم نیاز دارند که همه امورات زنده گی خویش را مطابق به اسلام ترتیب و تنظیم کنند. واحدی از بشریت ترسی در زنده گی خویش نداشته باشند، همه قوانین از وحی الهی سرچشمه گرفته باشد و می دانیم که بشریت از ساختن آن عاجز بوده و عدالت سراسری را در همه نقاط جهان پیاده خواهد کرد.

وَمَن لَّمۡ يَحۡڪُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَـٰٓٮِٕكَ هُمُ ٱلظَّـٰلِمُونَ

[مائده: 45]

و هرکس خلاف آن چه الله سبحانه وتعالی فرستاده حکم نکند، چنین کس از ستم گاران خواهد بود.

نویسنده: آمنه عابد

نوشته شده برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب تحریر

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

به تاریخ 17.12.2016م انفجاری در ترکیه به وقوع پیوست و لحظاتی بعد صفحۀ انترنتی عربی زبان سی ان ان با نشر خبری گفت: «در بیانیۀ منتشر شده از منابع نیروهای مسلح ترکیه گفته شده که بر اثر انفجار موتر بمب گذاری شده ای در نزدیکی دانشگاه ارجیس ولایت قیصریۀ ترکیه، 13 سرباز کشته و 48 تن، به شمول غیر نظامیان، مجروح گردیدند.» یک هفته قبل از آن یعنی به تاریخ 10.12.2016م در نزدیکی استدیوم ورزشی بشیکتاش، در وسط شهر استانبول نیز دو انفجار رخ داد که بر اثر آن 38 تن به شمول 30 تن از افراد پلیس کشته و تعداد کشته شده گان بعداً تا 44 تن افزایش یافت. گروهی موسوم به "عقاب های آزادی کردستان" مسئولیت دو انفجار قبلی را به دوش گرفته بود. پرسش این است که آیا انفجار اخیر نیز کار این گروه می باشد؟ و این که تاریخچۀ این گروه از چه قرار است؟ پرسش دیگر این که، چه انگیزه هایی در پس این انفجارها قرار دارد؟

پاسخ:

  1. در مورد انفجارهای استانبول که به تاریخ 10.12.2016م اتفاق افتاد، چنان که در اعلامیۀ گروه "عقاب های آزادی کردستان" گفته شده، این گروه مسئولیت آن را به دوش گرفته. خبرگزاری رویترز–انقره به تاریخ 11 دسمبر 2016م با انتشار خبری گفت: «گروه عقاب های آزادی کردستان، که شاخۀ از حزب کارگران کردستان به شمار می رود، مسئولیت انفجارهائی که در بیرون یک استدیوم فوتبال در شهر استانبول ترکیه رخ داد را به عهده گرفته است. این دو انفجار 38 کشته و 155 مجروح به جا گذاشت. گروه عقاب های آزادی کردستان که مسئولیت چند حملۀ دیگر سال جاری در ترکیه را نیز به دوش گرفته بود، با انتشار اعلامیه ای در صفحۀ انترنتی اش گفته بود: دو انفجار شام روز شنبه را گروه ما انجام داده است. این دو انفجار در کشوری اتفاق می افتد که هنوز از صدمه های انقلاب نا فرجام و چندین انفجار دیگری که از آغاز سال تا کنون رخ داده، رنج می برد. حملات روز شنبه در نزدیکی استدیوم ورزشی فودافون مربوط به تیم فوتبال بشیکتاش و درست دو ساعت پس از پایان یک سلسله مسابقات اتفاق افتاد. به نظر می رسد هدف این حملات، افراد پولیس بوده که شمار کشته شده گان بعداً افزایش یافت.»

چنان چه نشریۀ خاور میانه آن لاین روز دو شنبه 12 دسمبر 2016 با انتشار خبری نوشت: «براساس معلوماتی که رسانه های ترکیه به نقل از وزارت صحت این کشور منتشر نموده اند؛ شمار قربانیان انفجارهای که شام دیروز شنبه در استانبول رخ داد، تاکنون به حد اقل 44 تن افزایش یافته است. رجب اکداغ وزیر صحت ترکیه در برابر پارلمان این کشور گفت: بسیار دردناک است که 36 تن از افراد پولیس و 8 تن از غیر نظامیان مان را در این حملات خونین از دست می دهیم.»

  1. مسئولیت انفجاری را که به تاریخ 17.12.2016م رخ داد، کسی به دوش نگرفت، اما مسئولین ترک در اظهارات شان گفته اند که انفجار امروز شباهت به انفجار روز شنبه گذشته 10.12.2016م دارد. چنان چه العربیه نت روز شنبه 17 دسمبر 2016م در خبری گفت: «نعمان قورتولموش معاون نخست وزیر ترکیه گفته که مواد به کار گرفته شده در این موتر بمب گذاری شده شبیه به موادی است که در انفجارهای هفتۀ گذشته در استانبول به کار گرفته شده بود. حمله کننده، موتر سرویس حامل سربازانی را هدف قرارداد که نوبت کاری شان در قیصریه به پایان رسیده بود و روانۀ قرارگاه شان بودند. قورتولموش این اظهارات را در گفتگوئی با ایستگاه تلویزیونی ان.تی.فی بیان نمود. تا کنون هیچ جهتی مسئولیت این حمله، که 13 تن کشته و 55 تن مجروح به جا گذاشته را به عهده نگرفته است.»

منبع فوق هم چنین می گوید: «رجب طیب اردغان رئیس جمهور ترکیه نیز به نوبۀ خود حزب کارگران کردستان را مسئول این حملات دانسته و در بیانیه ای اعلان نموده که مسئولیت این حملات بر دوش یک "حزب تروریستی جدائی طلب" می باشد. وی حملات این چنینی را به تحولات اخیر عراق و سوریه ارتباط داد. استفاده از عبارت "حزب تروریستی جدائی طلب" توسط رجب طیب اردغان، اشاره ایست به حزب کارگران کردستان، حزبی که ایالات متحده، اتحادیۀ اروپا و ترکیه آن را در لیست سازمان های تروربستی شان دارند.»

بنابر این؛ به گمان اغلب حملۀ روز شنبه مورخ 17.12.2016م توسط کسی صورت گرفته که حملات تاریخ 10.12.2016م را انجام داده بود، یعنی گروه عقاب های آزادی کردستان، مشهور به گروه "TAK".

  1. تاریخچه و چگونگی تشکل این گروه را پس از ارائه معلوماتی در مورد تحولاتی بیان خواهیم نمود که در حزب کارگران کردستان، به ویژه پس از بازداشت بنیان گزار آن(اوجالان)، رونما گردید:

أ‌-        پس از آن که اوجالان در سال 1999م در نایروبی پایتخت کینیا بازداشت شد، کمیته ای شش جانبه به منظور رهبری نمودن سیستم جامعۀ کرد، تشکیل گردید که در مقایسه با احزاب کرد سایر بخش های کردستان از ساختار پیچیده تری برخوردار می باشد؛ طوری که این سیستم عملاً از مجموع چهار حزب بزرگ تشکیل می گردد که شامل ده ها سازمان دیگر، به شمول اتحادیه های جوانان، محصلین، زنان، سازمان های اجتماعی، کمیته های خدماتی، امنیتی وغیره می باشد. این احزاب عبارت از: حزب کارگران کردستان در ترکیه، حزب اتحاد دموکرات در سوریه، حزب حل دموکرات در عراق و حزب زنده گی آزاد در ایران موسوم به "بیجاک" اند. هر یک از این احزاب رهبری و ساختار ویژۀ خود را دارد، اما در نهایت همه در چهارچوب سیستم جامعۀ کرد فعالیت می کنند که از سال 1999م به این طرف توسط مراد قره یلان رهبری می گردد.

ب‌-    موقف حزب کارگران کردستان در جریان رهبری مراد قره یلان در برابر حکومت ترکیه نرم گردید. پس از دستگیری عبدالله اوجالان در سال 1999م درخواست های این حزب مبنی بر استقلال کامل کردستان کاهش یافته و تبدیل به درخواست برای دست رسی کردهای ترک به نوعی استقلال در حقوق فرهنگی گردید؛ این تغییر موقف کردها پس از آن صورت گرفت که حکومت ترکیه و اوجالان براساس نقشه ای که امریکا طراحی نمود با کردها به تفاهم هایی در این خصوص دست یافتند و در پی آن، برخوردها میان حزب کارگر کردستان و دولت ترکیه کاهش یافته و تبدیل به آرامش گردید.

ت‌-    روابط نرم و آرام میان حزب کارگر کردستان و حکومت ترکیه در زمان رهبری مراد قره یلان، براساس اقداماتی که امریکا برای آرامش اوضاع میان دو طرف روی دست می گرفت، هم چنان ادامه پیدا نمود. سپس اسباب آرامش میان دو طرف، به ویژه از سال 2012م به بعد افزایش یافت:

-          هاکان فیدان رئیس استخبارات ترکیه به تاریخ 16.12.2012م به جزیرۀ ایمرالی سفر نموده و در آن جا با عبدالله اوجالان دیدار نمود.

-          رجب طیب اردغان به تاریخ 09.12.2012م در تلویزیون حکومتی TRT از دیدارهایش با اوجالان خبر داد.

-          به تاریخ 21.3.02013م پیام عبدالله اوجالان در برابر تجمع عظیم مردم به مناسبت تجلیل نوروز به خوانش گرفته شد. اوجالان در این پیام از کردها خواست سلاح های شان را بر زمین گذاشته و مبارزات سیاسی را آغاز نمایند. اوجالان در بخشی از این پیام گفته بود: «اینک وقت آن فرارسیده تا دست از سلاح برداشته و افراد مسلح به بیرون از خاک ترکیه برگردند، البته این به معنی پایان مبارزات نیست، بلکه به معنی نوع دیگری از مبارزه می باشد.» صفحۀ انترنتی الجزیره نت به تاریخ 22.3.02013م با انتشار خبری گفت: «ایالات متحدۀ امریکا از پیامی که رهبر حزب کارگران کردستان برای افراد تندرو این حزب مبنی بر دست برداشتن از سلاح، استقبال نموده و آن را یک گام مثبت خوانده است. حکومت ترکیه نیز از این اقدام اوجالان استقبال نموده است، اما پیام وی خشم نژاد پرستان ترک را بر انگیخت. وکتوریا نولاند سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا گفت: درخواست اوجالان مبنی بر تأمین آتش بس می تواند به خشونت های مصیبت باری که سه دهه است در ترکیه ادامه دارد، پایان دهد. نولاند هم چنین افزود که ایالات متحده تلاش های شجاعانه ای را که حکومت ترکیه و سایر طرف ها، در جهت تحقق راه حل مسالمت آمیز و استحکام دموکراسی در ترکیه به خرچ داده اند، مجدداً احیاء خواهد نمود.»

-          به تاریخ 04.4.02013م کمیتۀ حکیمان، که متشکل از 63 تن بود تشکیل گردید. این کمیته به گوشه و کنار ترکیه سفر کرده و در مورد ایجاد راه حل متفق علیه برای قضیۀ کردها با مردم دیدار و گفتگو می نمودند.

-          مراد قارایلان یکی از رهبران کوه قندیل به تاریخ 25.4.02013م در برابر صدها خبرنگار اعلام نمود که این گروه خروج اش از خاک ترکیه را سر از تاریخ 8 می سال 2013م آغاز خواهد نمود.

ث‌-    این آرامش در سراسر دورۀ رهبری مراد قره یلان ادامه پیدا نمود، اما پس از برگزاری نوهمین گردهمائی حزب کارگران کردستان و انتخاب جمیل بیک به صفت جانشین مراد، اوضاع رو به خشونت گذاشت. چنان چه صفحۀ انترنتی حزب دموکرات کردستان به تاریخ 06.11.2013م با انتشار خبری گفت: «نوهمین دور گردهمائی حزب کارگران کردستان در ماه های جون و جولای گذشته در کوه قندیل برگزار گردید. در این گردهمائی که با حضور 162 تن از اعضای حزب برگزار گردیده بود، یک سلسله تغییراتی در رهبری حزب رونما شد، چنان چه بیک با تفاوت سه رأی از قره یلان پیشی گرفته و به صفت رهبر حزب برگزیده شد.»

از نظر برخی از کردها و ترک ها، تغییراتی که در رهبری حزب رونما گردید به معنی انقلاب سیاسی در مرحلۀ بعدی خواهد بود. چنان چه کمیتۀ رهبری، کاملاً جدید برگزیده شده که مرکب از سه مرد و سه زن می باشد و رهبری آن را جمیل بیک، که یکی از رهبران برجستۀ حزب می باشد، عهده دار خواهد بود. می توان گفت که این تغییرات در رهبری حزب می تواند تحول جدیدی در استراتیژی حزب به شمار رود، چه در خصوص انتخاب رهبری کاملاً جدید و چه در سطح سیاستی که در مرحلۀ بعدی باید پی گرفته شود. حوادثی که بعداً رخ داد، بیانگر این سیاست می باشد:

-          جمیل بیک، که یکی از فرماندهان نظامی حزب کارگران کردستان در کوه قندیل بود، همراه با پیسی هوزارت به تاریخ 5 می سال 2013م در رأس اتحادیۀ جوامع کرد موسوم به KCK برگزیده شدند.

-          جمیل بیک به تاریخ 31 جولای 2013م در اظهاراتی به رادیوی بی بی سی گفته بود: «اگر حکومت ترکیه گام های عملی را تا اول ماه سپتمبر پیش رو بر ندارد، حزب کارگران کردستان روند خروج از ترکیه را متوقف خواهد نمود. وی به این حد اکتفا نکرده بلکه هشدار داد که حتی ممکن است آنعده نیروهایی که خارج شدند نیز مجدداً به خاک ترکیه برگردند.

-          جمیل بیک به تاریخ 19 آگست سال 2013م اعلام نموده بود که در صورت ناکام ماندن روند مصالحۀ ملی، اوضاع امنیتی در داخل ترکیه از قبل نیز متشنج تر خواهد شد.

-          اتحادیۀ جوامع ترک KCK در اول سپتمبر سال 2013م اعلام نمود که روند خروج نیروهای حزب کارگران کردستان از خاک ترکیه به صورت کامل متوقف گردید.

-          جمیل بیک در 3 دسمبر سال 2013م بیانیه ای در خصوص تحولات ترکیه منتشر نموده و در آن گفته بود: «اگر اوضاع به همین منوال به پیش رود، قطعاً باید جنگی در ترکیه راه اندازی گردد. ما به حکومت ترکیه مهلت داده بودیم تا خواسته های ما را تا بهار آینده براورده نماید، در صورتی که این خواسته ها از طرف حکومت ترکیه براورده گردد، مشکل به گونۀ صلح آمیز حل و فصل خواهد شد اما در صورتی که حکومت ترکیه شرط های ما را نپذیرد، در این صورت ما قادر نخواهیم بود این گونه با ترک ها کنار بیاییم.»

-          جمیل بیک به تاریخ 20 دسمبر سال 2014م در اظهاراتی گفت: «دست برداشتن از سلاح برای ما به معنی مرگ است.»

-          صلاح الدین دیمیرطاش رئیس حزب ملت های دموکرات به تاریخ 12 جولای 2015م گفت: «اگر عبد الله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان بخواهد، این حزب حاضر است از سلاح دست بردارد.» اتحادیۀ جوامع کرد فوراً در پاسخ به وی اعلان نمود: «همه باید این واقعیت را درک کنند که مسئلۀ دست برداشتن از جنگ مسلحانه برعلیه دولت ترکیه کاملاً به ما برمی گردد و هیچ شخصی حق ندارد در این خصوص ابراز نظر کند. در عین حال همه باید این را نیز بدانند که حزب ملت های دموکرات نمایندۀ سیاسی ما به شمار نمی رود، بنابر این رهبران این حزب نمی توانند از ما بخواهند سلاح مان را بر زمین گذاریم و مطمئن استیم که رهبر ما "عبدالله اوجالان" از ما نخواهد خواست با توجه به اوضاع و شرائط موجود، دست از سلاح بر داریم. می خواهیم این را نیز خطاب به همه بگوئیم که فیصلۀ ما مبنی بر عدم دست برداشتن از سلاح، هرگز به معنی رد کردن خواسته های اوجالان نیست و ما در صدد مختل نمودن تلاش های سیاسی حزب ملت های دموکرات نیز نیستیم.»

-          سیستم جوامع کردستان یا KCK روز یک شنبه 12.7.02015م با انتشار اعلامیه ای گفت که آتش بس با ترکیه از سال 2012م عملاً نقض گردیده است. این اعلامیه که توسط ریاست مشترک مجلس اجرایی سیستم جوامع کردستانKCK  منتشر گردید، دلیل نقض آتش بس را، "ساختن موانع و پایگاه های نظامی" توسط دولت ترکیه معرفی نموده و گفت که دولت ترکیه با این کارش شروط آتش بس را نقض نموده است. (منبع: آرا نیوز 12.07.2016)

-          یکی از رؤسای سیستم جوامع کردستان(پیسی هوزارت)، به تاریخ 14.7.02015م مقاله ای زیر عنوان "مرحلۀ بعدی، مرحلۀ جنگ ملت انقلابی ترکیه خواهد بود" در نشریۀ اوزغور غوندم منتشر نمود.

ج‌-     از آن چه گذشت چنین برمی آید که حزب کارگران کردستان زیر رهبری مراد قره یلان به امریکا نزدیک تر بوده و در اجرای توافق نامۀ امریکا میان حزب کارگران و حکومت ترکیه همکاری بیشتری نشان می داد. اوج همکاری های دو طرف در آن مرحله؛ توافق نامۀ صلحی بود که در ماه مارچ 2013م میان طرفین به امضاء رسید. نارضایتی برخی از کردها از آن مرحله منجر به اعتراض ها و تقسیماتی در درون حزب گردید. دورۀ رهبری مراد قره یلان که از سال 1999م الی 2013م ادامه داشت، بعضی از کردها را سخت ناراحت نمود، زیرا فضای حاکم در آن مرحله همواره تشویق به آرامش می نمود و این از نظر کردهای ناراضی به معنی کوتاه آمدن بود. گروه عقاب های آزادی کردستان در جریان همین مرحله خودش را از پیکر حزب کارگران جدا نمود.

این گروه که TAK نام دارد از سال تأسیس اش در 1993م با حزب کارگران ارتباط داشت، اما در سال 2004م از  پیکر آن جدا گردید و در حال حاضر به گونه مستقل فعالیت دارد. این گروه در حال حاضر تأکید دارد که فعالیت های آن کاملاً مستقلانه بوده و با هیچ کسی ارتباط ندارد. اعضای این گروه از لحاظ ساختار خود شان را "نیروهای فدائی" نامیده و هدف اساسی شان ضربه زدن به زیربناهای نظامی اردوی ترکیه و ایجاد اختلال در سکتور جهانگردی آن می باشد. نخستین عملیات گروه عقاب های آزادی کردستان در سال 2005م بود که موتر سرویس حامل تعدادی جهانگرد را هدف قرار داد که منجر به قتل 5 تن و مجروح شدن 20 تن دیگر گردید. بنا به گفته مقامات ترکیه، این گروه از سال 2008م بدین سو توسط وزارت خارجۀ امریکا یک گروه تروریستی خوانده شده و در لیست گروه های تروریستی بیگانه قرار گرفته و اتحادیۀ اروپا نیز آن را یک حزب تروریستی می خواند.

ح‌-     پس از تغییری که در انتخابات نوهمین گردهمائی حزب کارگر رونما گردید و در پی آن بیک در ماه جولای 2013م در رأس حزب قرار گرفت، دیده می شود که حزب کارگران کردستان به جانب انگلیس ها تمایل پیدا نموده و اردغان و حکومت اش را با فعالیت های مادی، به شمول کشتار و انفجارها، هدف قرار می دهد. این گونه فعالیت ها بیشتر در گروه عقاب های آزادی و به ویژه در جریان سال جاری به نظر می خورد، زیرا فضا برای این گروه آماده بود تا فعالیت هایش را برعلیه نیروهای امنیتی ترکیه افزایش دهد. به این ترتیب فعالیت های گروه عقاب های آزادی کردستان در این مرحله شدت گرفت و اینک می خواهیم با ذکر نمونه هایی از فعالیت های این گروه که از اواخر سال گذشته تا سال جاری ادامه داشته روشنی اندازیم، فعالیت هایی که اوج شدت آن را می توان در عملیات اخیر که به تاریخ 17.12.2016م اتفاق افتاد مشاهده نمود:

-          در دسمبر 2015م میدان هوائی کوکجن واقع در استانبول را با موشک هدف قرار داد که منجر به قتل یک زن کارمند گردید.

-          در فبروری 2016م یک موتر بمب گذاری شده را در شهر انقره منفجر نمود که منجر به قتل 28 تن گردید که بیشتر آن سربازان بودند.

-          در مارچ 2016م باز هم موتر بمب گذاری شده ای را در شهر انقره منفجر نمود که منجر به مرگ و جراحت ده ها تن گردید.

-          در جولای 2016م موتر بمب گذاری شده ای را در منطقۀ فزنگیلار استانبول منفجر نمود که 11 کشته و 35 مجروح به جا گذاشت و بیشتر آن افراد پولیس بودند.

-          در اکتوبر 2016م موتور سکلیتی را در منطقۀ ینی بوسنای شهر استانبول انفجار داد که 10 تن تلفات به جا گذاشت.

-          در نومبر 2016م موتر بمب گذاری شده ای را در مقابل دروازۀ ورودی ساختمان ولایت اضنه در جنوب ترکیه انفجار داد که تعدادی غیر نظامی را کشته و ده ها تن دیگر را مجروح نمود.

-          به تاریخ 10 دسمبر 2016م دو انفجار را در منطقۀ بشیکتاش انجام داد که منجر به قتل 44 تن، که بیشتر آنان افراد پولیس بودند و جراحت حدوداً 200 تن دیگر گردید.

-           به تاریخ 17 دسمبر 2016م صفحۀ عربی زبان سی ان ان با نشر خبری از یک انفجار در ترکیه چنین گفت: «در بیانیه ای که از جانب نیروهای مسلح ترکیه منتشر گردیده گفته شده که روز شنبه بر اثر انفجار یک موتر بمب گذاری شده در نزدیکی دانشگاه ارجیس ولایت قیصریه در وسط ترکیه، 13 تن به شمول غیر نظامیان کشته و 48 تن دیگر زخم برداشته اند. منابع امنیتی گفته اند که این موتر درنزدیکی دروازۀ ورودی دانشگاه ارجیس و دقیقاً در کنار یک موتر سرویس انفجار داده شده که شماری از نظامیان را پس از ختم دورۀ کاری و سپری نمودن رخصتی آخر هفته شان انتقال می داد. دسته های پولیس و تیم های نجات فوراً به محل حادثه اعزام گردیده و مقتولین و زخمیان را زیر تدابیر شدید امنیتی به شفاخانه ها منتقل نمودند.»

خ‌-     با در نظرداشت معلومات فوق می توان به پس زمینۀ سیاسی گروه عقاب های آزادی کردستان پی برده و آن را به گونۀ زیر جمع بندی نمود:

پس از آن که جمیل بیک به تاریخ 20.12.2014م اعلام نمود که کنار گذاشتن سلاح برای آنان به معنی مرگ است، حزب کارگران کردستان به رهبری "بیک" شروع به اعمال خشونت آمیز نمود تا این که این اعمال به تاریخ 12.7.02015م به اوج خود رسید. چنان چه سیستم جوامع کردستان KCK به رهبری بیک رسماً اعلام نمود که آتش بس با حکومت اردغان به پایان رسید. گروه عقاب ها یا TAK نیز در یک خط متوازی شروع به اعمال مادی برعلیه منافع حیاتی حکومت ترکیه، به ویژه امنیتی، نمود تا این که دو عملیات اخیر به تاریخ های 10.12.2016 و 17.12.2016م اتفاق افتاد.

این بدان معنی است که به گمان اغلب گروه عقاب های آزادی در هماهنگی با خط مشی بیک در حرکت می باشد و می دانیم که خط مشی بیک در حال حاضر هماهنگ است با خط مشی اروپا، به ویژه انگلیس که تلاش دارند حکومت اردغان وابسته به امریکا را مختل نمایند.

د‌-       اظهارات بیک، که یکی از پایه گذاران حزب کارگران کردستان می باشد، گمان های فوق را تقویت می کند؛ چنان چه وی به تاریخ 15 مارچ 2016م در اظهاراتی به نشریۀ تایمز انگلیس گفت: «ما در پی سقوط دادن حاکمیت اردغان و حزب عدالت و توسعه می باشیم، زیرا تا زمانی که اردغان و حزب اش از صحنه کنار نروند، هرگز در این کشور دموکراسی حاکم نخواهد شد.» این خبر را تلویزیون بی بی سی به تاریخ 15.3.02016م منتشر نمود.

کلیگدار اغلو رئیس حزب مردم جمهوری خواه، که از مزدوران انگلیس می باشد، نیز در هفتاد و دومین دور برگزاری کنفرانس اتحادیۀ اتاق های تجارت ترکیه یا TOBB در انقره پایتخت ترکیه گفت: «چیست این نظام ریاستی که در ترکیه حاکم است؟ یک نفر صحبت می کند و تمام ترکیه در برابر وی ساکت نشسته است. هرگز نمی توان نظام ریاستی را بدون خونریزی در این کشور تطبیق نمود.» (منبع: سایت tna24 2016.05.13)

ذ‌-       از شواهد فوق بر می آید که در پس انفجارهای اخیر استانبول انگلیس قرار دارد. انگیزه های انگلیس از دست زدن به چنین اقداماتی را می توان در مسائل زیر جمع بندی نمود:

ایجاد اوضاع متشنج و عدم استقرار نظام وابسته به امریکا در ترکیه، انگلیس می خواهد دامنۀ تلاش های کودتای اخیر را که مزدوران اش به راه انداخته بودند کشانیده و آن را تداوم بخشد. بدون شک آنان می دانند که تغییر دادن حاکمیت موجود در ترکیه کار آسانی نیست، زیرا اردغان توانسته پایه های مستحکمی را برای امریکا در این کشور بسازد، اما ممکن است بتوانند با ایجاد تشنج و عدم استقرار بالای نظام تأثیر گذاشته و این پایه ها را متزلزل نمایند.

این یک بعد قضیه بوده و بعد دیگر آن این است که نظام پارلمانی را انگلیس توسط مزدور اش مصطفی کمال، پس از سقوط دادن خلافت در سال 1924م، در ترکیه تهداب گذاری نمود و این بدان معنی است که در حقیقت پدر روحانی نظام پارلمانی در ترکیه، انگلیس می باشد. بناً اردغان و از پشت اش امریکا می خواهند دروازۀ نظام پارلمانی را برای همیشه بسته و آن را به نظام ریاستی تبدیل نموده سپس صلاحیت های بیشتری را برای رئیس جمهور تفویض نمایند. اما انگلیس با نظام ریاستی موافق نیست، چنان چه قبلاً اشاره کردیم که کلیگدار اغلو رئیس حزب مردم جمهوری خواه، که از مزدوران انگلیس می باشد در اظهاراتی گفته بود: «هرگز نمی توان نظام ریاستی را بدون خونریزی در این کشور تطبیق نمود.» سپس نشریۀ ترکی موسوم به "صباح" مقاله ای را زیر این عنوان منتشر نمود: "او به پارلمان، مردم و سیاست توهین می کند" اشارۀ این نشریه به اظهارات رئیس حزب مردم جمهوری خواه "کلیگدار اوغلو" بود که گفته بود: «هرگز نمی توان نظام ریاستی را بدون خونریزی تطبیق نمود.» (منبع: ترکیه پوست 13.5.02016)

خلاصه این که انگلیس در پی آن است تا با راه اندازی کشتار و انفجارهائی که وابسته گان اش، به شمول گروه عقاب های آزادی کردستان، انجام می دهند، با یک تیر دو نشان را هدف قرار دهد:

  1. ایجاد عدم استقرار در نظام وابستۀ ترکیه به امریکا؛
  2. قرار گرفتن در برابر تلاش های اردغان برای جایگزین کردن نظام ریاستی با نظام پارلمانی.

اما این که تصور می شود این اعمال منجر به ایجاد منطقۀ مستقل خواهد شد، باید گفت که چنین کاری، حد اقل در آینده های نزدیک، بعید به نظر می رسد.

در اخیر باید خاطر نشان نمود این که: آن چه بسیار درد آور و مایۀ تأسف است، این است که خون مسلمانان، نه به خاطر اسلام و امت اسلامی، بلکه در جهت تحقق منافع کفار استعمارگر ریختانده می شود! اما با وجود همه باید در نظر داشت که این امت، امت خیر و برکت است و به خواست الله متعال پس از این زمین خوردن ها مجدداً به پا خاسته و پس از این شکست ها یک بار دگر پیروز خواهد شد.

تاریخ این امت شاهد گویای این مدعاست؛ چه کسی تصور می کرد امت اسلامی پس از جنگ هایی که با صلیبیان و سپس تتار داشت، مجدداً به پا خیزد؟! تتاری که بغداد، پایتخت خلافت را به ویرانه ای مبدل نمود و آب صاف و روشن دریای دجله را با خون و رنگ دوات کتاب های مسلمانان تبدیل به رنگ سرخ و سیاه نمود! چه کسی تصور می نمود مسلمانان پس از آن همه تلفات و خساراتی که در برابر صلیبیان و تتار متحمل گردیدند، یک بار دیگر به پا خاسته و موفق شوند، قسطنطنیه را، با آن همه عظمت اش، فتح نمایند؟!

نباید فراموش نمود که الله سبحانه و تعالی همواره مردانی در کمین نشسته دارد که هرگز در برابر مشکلات ناامید نشده و سر خم نمی کنند و هرگز در برابر ظلم و ستم، احساس ترس و وحشت ننموده و خاموش و بی پروا نمی نشینند و تا رسانیدن حق به حقدار و برپائی مجدد خلافت راشده و استحکام پایه های آن، هرگز احساس آرامش و آسوده گی نخواهند نمود.

زبان حال این مردان را می توان در این آیت مبارکه به خوبی درک نمود، آن جا که الله سبحانه و تعالی می فرماید:

مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا

[احزاب: 23]

آری راست است که الله متعال برای هر چیزی اندازه ای تعیین نموده و سرانجام، آن را در جایگاه خود اش قرار خواهد داد.

إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا

[طلاق: 3]

الله فرمان خود را به انجام می رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است!

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه