پنجشنبه, ۰۴ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۰۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

صلوات تلمودی در اقصی؛ فریاد جدیدی برای صلاح‌الدین!

(ترجمه)

خبر:

وب‌سایت الجزیره گزارش داد که تعداد زیادی از شهرک‌نشینان یهودی صبح روز ۲۳/۷/۲۰۲۴ به صحن‌های مسجدالاقصی یورش بردند تا صلوات تلمودی بخوانند. این خبر تحت عنوان "۱۸۴ شهرک‌نشین امروز به صحن‌های الاقصی یورش بردند" منتشر شد.

تبصره:

وحشی‌گری‌های رژیم یهود هم‌چنان بیداد می‌کنند، افراد بی‌دفاع را در غزه با وحشیگری بی‌سابقه می‌کشند، جوانان مجاهد را در جنین و طولکرم و دیگر مناطق کرانه باختری شکنجه می‌دهند، در قدس فساد می‌کنند و درصحن‌های مسجد الاقصی با وقاحت تمام یورش می‌برند؛ اما این خبر به‌طور گذرا منتشر می‌شود!

یورش‌ها به الاقصی دیگر صدایی ندارد و کشتارها در غزه نیز بازتابی ندارد. آیا امت اسلام خوابیده است؟! آیا به صحنه‌های قتل و ذبح و خون عادت کرده‌اند؟! آیا یورش به الاقصی توسط اینان که به عنوان برادران میمون‌ها و خوک‌ها شناخته می‌شوند، به خبری عادی تبدیل شده که خون‌ها برای آن نمی‌جوشد؟!

اگر یهود پیش از این جنگ، در طرح‌های‌شان برای تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی پیش می‌رفتند تا آن را مانند مسجد ابراهیمی کنند، اکنون پس از تنهاگذاشتن و یاری نکردن امت و سکوتش در برابر جنایات یهود بر غزه، به هدف‌شان نزدیک‌تر شده‌اند و طمع‌شان بیشتر شده است. اگر امت و ارتش‌هایش، علماء و همه نیروهای زنده‌اش به فکر الاقصی نیفتند، دیگر بعد از آن گریه و ناله سودی نخواهد داشت.

مسلمانان مخلصی‌که در ارتش‌های اردن، مصر، الجزایر و دیگر سرزمین‌ها هستند، در انتظار چه می‌باشند؟ آیا اجساد و جنازه‌های سوخته شما را به حرکت نمی‌آورد؟! آیا برای مسرای رسول الله ﷺ حرکت نمی‌کنید و نمی‌سوزید؟!

چه چیزی نیاز است تا از اطاعت حکام ظالم و خائن دست بکشید و حرکتی انجام دهید که رضایت الله سبحانه وتعالی و رسولش را به دست آورید و شما را قهرمان دنیا و آخرت نماید؟ و تا روز قیامت منادی از آسمان در شأَن شما نداء دهد: چه کسی مسجد الاقصی را از چنگ یهود آزاد کرد؟ یا این‌که می‌خواهید الله سبحانه وتعالی به شما بگوید:  چه کسی مسرای رسولم را خوار کرد و اجازه داد دشمنانم آن را به پلیدی بکشند؟!

ای افسران ارتش‌های امت اسلامی! آیا می‌خواهید مسجدالاقصی به دیسکوتیکی برای مغضوب علیهم تبدیل شود؟! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ [توبه: 13]

ترجمه: آیا با گروهی‌که پیمان‌های خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی‌کنید؟! در حالی‌که آن‌ها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند؛ آیا از آن‌ها می‌ترسید؟! با این‌که الله سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!

نویسنده: بیان جمال

21 محرم 1446 هـ.ق.

27 جولای 2024 م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

سخنرانی نتانیاهو در کنگره امریکا؛ هراس و درخواست کمک -که جسارت و تکبر را آشکار می‌سازد!

(ترجمه)

خبر:

در 24 جولای، نتانیاهو در کنگره امریکا سخنرانی کرد و با استقبال گرمی روبرو شد. اعضای کنگره به همان شکلی که به رٶسای جمهور امریکا در مهم‌ترین سخنرانی‌های‌شان کف می‌زنند، او را تشویق کردند. سخنرانی او شامل نکات بسیاری بود که حول محور جنگ جاری در غزه و تأکید بر این‌که این جنگ، جنگ مشترک امریکا ورژیم یهود)اسرائیل (و حتی جنگ تمام غرب و تمدنش علیه اسلام است، می‌چرخید. نتانیاهو این جنگ را مبارزه با تروریسم و وحشی‌گری نامید. او گفت؛ اسرائیل هم‌چنان متحد بی‌‌بدیلی به امریکا باقی خواهد ماند و امریکا باید به حمایت‌های خود از اسرائیل ادامه دهد تا بتوانند پیروزی نهایی و مطلق را بر حماس و تروریسم به دست آورند.

تبصره:

این سخنرانی در امریکا توجه زیادی را به خود جلب کرد. آنچه در این سخنرانی درباره پیوند میان امریکا و  رژیم یهود(اسرائیل) و دشمنی آن‌ها با منطقه و اسلام بیان شد و همراه با تشویق مکرر اعضای دو مجلس بود، معانی و دلالت‌های مهم و تاریخی داشت. در این سخنرانی نتانیاهو با چرچیل، نخست‌وزیر بریتانیا، که سه بار در دوران جنگ جهانی دوم به این کنگره سخنرانی کرده بود، همتا قرار گرفت و  سخنرانی نتانیاهو چهارمین آن به شمار می‌آید؛ زیرا این سخنرانی به مناسبت جنگی بود که امریکا و اسرائیل  علیه غزه انجام می‌دهند. جنگی‌که پیش چشم  کشورهای دیگر غربی و عربی حدود 10 ماه است که جریان دارد، و این نشان‌دهنده نتایج بزرگ و خطرناک این جنگ برای نظام جهانی است.

 بنابراین، این سخنرانی مشابه سخنرانی‌های سالانه «وضعیت اتحاد» درباره وضعیت ایالات متحده امریکا بود که رئیس‌جمهور امریکا در یک جلسه مشترک در ساختمان کنگره به مجلس‌های سنا و نمایندگان ارائه می‌دهد.

هدف از بیان دلالت‌های مهم این سخنرانی و جزئیات آن، خطر این جنگ به اسرائیل و سپس به نفوذ امریکا در منطقه است که تقریباً یک سال از آن می‌گذرد. چنانچه با وجود انواع حمایت‌های سیاسی و نظامی امریکا، این جنگ در جهان تحت نام شکست اسرائیل در نابودی کامل حماس و دستیابی به پیروزی مطلق عنوان می‌شود، که خود این موضوع به نوبه خود، شکستی به امریکا نیز محسوب می‌شود و تمایلات کسانی را که به این منطقه چشم طمع دوخته اند و یا به دنبال کسب نفوذ و یا هم تغییر وضعیت هستند برمی‌انگیزد تا برای آن برنامه‌ریزی کنند. این مسئله نگرانی‌های امریکا و اسرائیل را نسبت به پیامدهای این اقدامات، بر وجود رژیم یهود(اسرائیل) و نظام جهانی را افزایش می‌دهد. میزان این خطرات چنین سخنرانی‌های را توجیه می‌کند؛ همانطور که سخنرانی نتانیاهو به خطرات و میزان آن‌ها اشاره دارد.

در مورد آنچه درباره مخالفت برخی از اعضای کنگره و شخصیت‌های سیاسی برجستۀ امریکا، با این سخنرانی گفته می‌شود، باید گفت که میزان این مخالفت‌ها در مقایسه با حامیان این سخنرانی نسبتاً کم است. در اصل این میزان از مخالفت‌ها در امریکا در مواقع رقابت‌های داخلی طبیعی است؛ به‌ویژه در مسئله‌ای به این اهمیت و این وخامت. اگرچه مشخص است که چنین گرایشی علیه دولت نتانیاهو وجود دارد؛ حتی اگر کمتر از گرایش حمایتی از او باشد طبیعی است که گرایش به کنار گذاشتن این رژیم وجود داشته باشد؛ زیرا شکست آن در این جنگ نشان‌دهنده به پایان رسیدن توانایی‌های آن در حفظ منافع امریکا به‌طور مطلوب است.

بنابراین، این استقبال از نتانیاهو و گرمی که با آن روبرو شد، پاسخی به این گرایش و پیامی به جهان  است که این امر از طرف امریکا ممکن نیست و اطمینانی به اسرائیل برای ادامه حمایت و این‌که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد. هم‌چنین این‌که شکست اسرائیل در غزه با گذشت تقریباً یک سال دلایلی دارد که نیاز به افزایش حمایت از آن دارد؛ نه ترک آن، و این‌که او متحدی است که امریکا نمی‌تواند از آن بی‌نیاز باشد.

رژیم یهود در واقع بزرگ‌ترین حامل هواپیماهای جنگی و بزرگ‌ترین انبار تسلیحات نظامی امریکا برای مبارزه با گرایش اسلام سیاسی در حال ظهور است و این جنگ تأیید کرده که به‌طور قوی در منطقه ریشه دارد و تهدیدی برای غرب و تمدن آن و هژمونی غرب و امریکا، در منطقه است.

بنابراین، دیدیم که این معانی محور عبارات نتانیاهو بود و دیدیم که نمایندگان و سناتورهای امریکا با اشتیاق به آن کف می‌زدند. این سخنرانی با جزئیات آن دلیلی بر بحران مشترک امریکا و رژیم یهود به‌خاطر ثبات غزه و مبارزان آن بود و نشان‌دهنده این بود که امریکا هم‌چنان از اسرائیل برای سرکوب غزه و دستیابی به آنچه که «روز بعد» نامیده می‌شود، حمایت می‌کند.

 برای تأیید آنچه گفته شد، برخی از عباراتی را که نتانیاهو با فخر گفته و کنگره برای آن کف زده است، ارائه می‌کنم که نشان‌دهنده بحران مشترک و هدف مشترک و تداوم روابط قوی امریکا و رژیم خونخوار یهود است.

نتانیاهو گفت که جنگ جاری در غزه یک نبرد تمدنی سرنوشت‌ساز است که نتیجه آن تثبیت نظم جهانی موجود یا نابودی آن را تعیین می‌کند. او گفت: «ما در یک تقاطع تاریخی هستیم و خاورمیانه در حال جوشش است و نبرد میان تمدن‌ها نیست؛ بلکه بین وحشی‌گری و تمدن است… ایالات متحده و اسرائیل باید باهم بایستند و وقتی این کار را انجام دهیم، پیروز خواهیم شد و آن‌ها شکست خواهند خورد.» او ایران و نمایندگان آن را به‌عنوان منبع تروریسم و خطری در منطقه  به غرب و امریکا توصیف کرد؛ به این معنا که باید آن را نابود کرد و نمایندگان آن را از بین برد. او گفت: «ایران می‌داند که باید ابتدا بر خاورمیانه مسلط شود تا بتواند با ایالات متحده مقابله کند... اگر دست اسرائیل بسته شود، ایالات متحده هدف بعدی خواهد بود.»

او بر لزوم ایجاد یک ائتلاف اسرائیلی عربی آمریکایی علیه ایران تأکید کرد و گفت: «اسرائیل و ایالات متحده می‌توانند ائتلافی در خاورمیانه برای مقابله با تهدیدات ایران تشکیل دهند... به دوستانم در خاورمیانه می‌گویم که ایران منبع همه تروریسم و هرج‌ومرج است و به دنبال تحمیل اسلام رادیکال است... منتظر ائتلاف جدیدی در خاورمیانه هستم که ادامه توافقات ابراهیم باشد... وقتی اسرائیل برای جلوگیری از توسعه سلاح‌های هسته‌ای ایران اقدام می‌کند، از خود و امریکا محافظت می‌کند... باید از تمام کشورهایی که صلح با اسرائیل را می‌پذیرند دعوت کرد تا به ائتلاف ما بپیوندند.»

نتانیاهو برای شکست خود در جنگ به‌خاطر گستردگی میدان‌های نبرد و نیاز به حمایت بزرگتر، بهانه آورد. او گفت: «وقتی با حماس و حزب‌الله و حوثی‌ها می‌جنگیم، با ایران می‌جنگیم... پیروزی در جلو چشمان ماست و شکست حماس ضربۀ محکمی به محور تروریسم ایرانی خواهد بود.» خطاب نتانیاهو،اصرار بر انجام یک اقدام گسترده بین‌المللی برای این هدف است و حمایت داخلی مجلس‌های کنگره را به خود جلب می‌کند.

علاوه بر موارد فوق، مهمترین نکته‌ای که نتانیاهو در سخنرانی‌اش بطور غیر مستقیم و بدون تصریح به آن اشاره کرد، موضوع وجود رژیم سفاک یهود و توانایی آن در انجام وظیفۀ حفظ منافع امریکا در منطقه بود.

این‌که امریکا در ابتدای جنگ، دولت نتانیاهو را ملزم به نابودی حماس کرد؛ چون بلینکن، وزیر خارجه‌اش گفت؛ نابودی حماس یک تعهد است که باید این رژیم انجام دهد. ناتوانی در این امر، رهبران رژیم یهود را وادار کرد که مکرراً تأکید کنند که آن‌ها جنگ را تا دستیابی به پیروزی کامل ادامه خواهند داد، یعنی انجام دستور امریکا و انجام تعهدات خود، صرف‌نظر از هزینه‌های انسانی و خساراتی‌که به آن‌ها وارد می‌شود و بدون توجه به فشارهای داخلی یا خارجی. این همان چیزی بود که نتانیاهو در این سخنرانی مجدداً تأکید کرد و با آن خطر عدم پاسخگویی به درخواستش برای افزایش حمایت را برای رژیم و امریکا به‌طور مشترک واضح سازد. نتانیاهو گفت: «اسرائیل عقب‌نشینی نخواهد کرد و ما تا دستیابی به پیروزی مبارزه خواهیم کرد و این تعهد ماست... ما به جنگ ادامه خواهیم داد تا پیروزی کامل و فراگیر را محقق کنیم... اجازه نمی‌دهم که جنگ در غزه به پایان برسد تا زمانی‌که اهداف آن محقق شود... من اینجا آمده‌ام تا به شما اطمینان دهم که ما پیروز خواهیم شد. جنگ ما جنگ شماست و دشمنان ما دشمنان شما هستند و پیروزی ما پیروزی ایالات متحده است... اسرائیل هم‌چنان متحدی باقی خواهد ماند که ایالات متحده نمی‌تواند از آن صرف‌نظر کند... من از ایالات متحده می‌خواهم که ابزارهای لازم برای پایان دادن سریع‌تر به مأموریت را به ما بدهد.»

نباید در تفسیر سخنرانی نتانیاهو، میزان فخرفروشی و حجم دروغ‌های آشکار آن را نادیده گرفت. اگر جهان عادت کرده که دروغگوترین و مغرورترین فردِ عالَم رئیس جمهور امریکا باشد و کسی در این زمینه بر او پیشی نگیرد؛ مگر رئیس جمهور بعدی، باید بدانند که نتانیاهو در این خصوص از تمام رؤسای جمهور امریکا پیشی گرفته است.

هرچند میزان فخرفروشی و غرور کاذب قدرت در این سخنرانی زیاد باشد؛ اما به کسی‌که در پاراگراف‌های این متن و اوضاع دقت کند، آشکار است که در آن ترس و وحشت چندین برابر این فخرفروشی و غرور وجود دارد و نالۀ درخواست کمک و فریاد استغاثه نیز چندین برابر آن است. پیروزی تنها صبر یک ساعت است.

﴿ وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِن تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا [نساء: 104]

ترجمه: و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج می‌بینید، آن‌ها نیز همانند شما درد و رنج می‌بینند؛ ولی شما امیدی از الله دارید که آن‌ها ندارند و الله دانا و حکیم است.

نویسنده: محمود عبد الهادي

22 محرم 1446 هـ. ق.

یکشنبه 28 جولای 2024 م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

رژیم حسینه در خوش‌خدمتی به انگلیس و محافظت از رژیم نظامی میانمار مسلمانان روهینگیا را قتل عام و درگیر جنگ نیابتی می‌نماید!

(ترجمه)

صدها عضو محافظت از سرحدات (BGP) و ارتش میانمار بار دیگر به دلیل جنگ‌های شدید میان گروه شورشی و نیروهای نظامی میانمار در ایالت راخین(اراکان)، بخاطر پناهگاه امن به بنگلادیش فرار‌کردند. )منبع: داینک جاناکانتا، ۱۲ جولای۲۰۲۴( رژیم حسینه با ارسال دوباره اعضای قاتل رژیم نظامی که واضحاً فرار نموده اند، ارتش این رژیم را دوباره تقویت می‌کند. بدین ترتیب نیروهای قاتل رژیم نظامی -که دستان‌شان با خون مسلمانان روهینگیایی آلوده است- از سرزمین ما من‌حیث ساحه امن استفاده می‌نمایند تا شورشیان را مهار نمایند. علاوه بر آن سه کشتی نظامی با تجهیزات سنگین و گلوله‌های خمپاره‌ای در آب‌های جزیره سینت مارتین بنگلادیش جابجا شدند تا با ارتش اراکان -که ائتلافی از گروه‌های قومی مسلح در آن کشور است- بجنگند و صدها مهمات سنگین و گلوله‌های خمپاره‌ای که از این کشتی‌ها شلیک شده اند، موجب وحشت در سراسر این جزیره گردیده است.  )منبع: روزنامه آز تایم، ۱۴ جون ۲۰۲۴(

مرد جوانی بنام علی جوهر هنگام برگشت از جزیره سینت مارتین در یک کشتی ماهی‌گیری از خاک میانمار مورد اصابت گلوله قرار‌گرفت. (منبع: تلویزیون یانوما، ۱۳ جون ۲۰۲۴( به تاریخ ۱۶ ماه جون سال ۲۰۲۴ روابط داخلی خدمات عامه بنگلادیش (ISPR) طی اعلامیه‌ای بیان داشت: «نظامیان میانمار عملیات مشترکی را علیه نیروی اراکان در ایالت راخین با توجه به زدوخوردهای داخلی جاری در میانمار، راه‌اندازی می‌کنند. این برخورد میان نیروی نظامی میانمار و نیرو‌های اراکان باعث شده تا بدون کدام تفکیک بالای کشتی‌های بنگلادیش در بخش‌های مرزی و ورودی دریای نف گلوله باری صورت بگیرد.» در چنین وضعیت، حکومت تمامی نقل و انتقالات راه خشکه را با جزیره مهم سینت مارتین قطع نموده، باشنده‌گان جزیره را محصور کرده و نیروی نظامی را در اطراف ساحه جزیره سینت مارتین بخاطر محافظت عامه جابجا نموده که در نتیجه آن کمبود شدید غذا و دارو احساس می شود. در حقیقت حکومت این وضعیت را بخاطر ایجاد ساحه امن به نیروی دریایی حکومت نظامی بخاطر سرکوب گروه‌های مسلح میانمار به میان آورده است. با وجود انتقاد کارشناسان نظامی و امنیتی بازهم حکومت نیروی دریایی و گارد ساحلی را ظاهراً بخاطر نظارت بر حرکات کشتی‌های میانمار ارسال نمود که حالا در جزیره سنت مارتین دایمی شدند و تحرک عادی مردم دوباره به حالت اول برگشت نکرده است.

بنابرین، حسینه در خدمت به بادارش، انگلیس درگیر جنگ نیابتی در محافظت از رژیم مورد حمایت انگلیس گردیه که مسلمانان روهینگیا را قتل عام و با امت مسلمه خیانت می‌کند.

ای مردم! قراری‌که شما قبلاً  شاهد بودید، رژیم حسینه مسلمانان روهینگیا را که از اثر جنگ داخلی بیجا شده بودند دوباره عقب زد؛ اما اعضای نیروهای محافظت از سرحدات (BGP)، قاتلین مسلمانان را که از میانمار بخاطر حمله جنگجویان فرار کردند، به عقب نه راند؛ بلکه آن‌ها را  به اساس مشوره کارشناسان امنیتی و قانون خودخوانده بین‌المللی زندانیان جنگی دانست. رژیم حسینه بالای رژیم نظامی فشار وارد نکرد تا مسلمانان روهینگیا را دوباره بپذیرد؛ بلکه این نیروی قاتل را با گُل‌ها خوش آمدید گفت و بدون کدام تأخیر آن‌ها را به کشورشان باز گرداند تا ارتشِ رژیم نظامی را دوباره تقویت کند. الله سبحانه وتعالی  می فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾ [توبه: 123]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! با كافرانی بجنگيد كه به شما نزديك‌ترند و بايد كه (در جنگ) از شما شدّت وحدّت (و جرأت و شهامت) ببينند و بدانيد كه الله (ياری و لطفش) با متقیان است.‏

بنابر این، رژیم حسینه در خوش‌خدمتی به انگلیس رژیم نظامی مورد حمایه‌اش را کمک کرده و اقتدار خود را در خطر انداخته و منافع برادران و خواهران مسلمان روهنگیایی ما را کنار می‌گذارد.

ای مردم! شما می‌دانید که رژیم نظامی مورد حمایه انگلیس در میانمار -که به شکل دسته‌جمعی مسلمانان روهنگیایی را در اراکان به بیجا شدن وادار کرد- به شکل سیستماتیک دهه‌هاست که با ایجاد اختلافات مذهبی توسط کشیشان تندرو بودایی بر مسلمانان حمله‌ور می‌شوند، خانه‌ها را آتش زده، مردان روهینگیایی را کشته، اطفال را ذبح نموده، بالای زنان تجاوز کرده و خانه‌ها را تاراج و قتل عام را در بین مردم به راه انداخته اند؛ اما رژیم حسینه رژیم نظامی میانمار را با محاصره کردن میلیون‌ها مسلمان روهینگیایی تحت نام پناهگاه از مقاومت‌شان محافظت می‌کند. با خواست الله سبحانه وتعالی این مردم جاهل بودایی در حال حاضر درگیر اختلافات نژادی شده اند و در دام استراتیژِی جغرافیایی آمریکا گیر آمده اند. هم چنان بدلیل تضاد منافع کفار و نیز خشم مردم، راج حسینه خائن در پرتگاه سقوط قرار دارد.

﴿وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِير﴾ٍ [شوری:٣٠]

ترجمه: هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید و بسیاری را نیز عفو می‌کند!

 

ای مردم! الله سبحانه وتعالی قرارد دادن زندگی و دارایی مردم این سرزمین را به دستان حکام احمق منع قرار داده است:

﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا﴾ [نساء: ٥]

ترجمه: اموال خود راکه الله وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید.

از طرف دیگر، پیشنهاد ایجاد رابطه با ارتش اراکان توسط مزدوران امریکا، گروه (BNP) منافع جیوپولوتیک آمریکا را هرچه بیشتر تأمین خواهد کرد. رسول‌الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«وَإِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: بدون شک امام سپر است که از عقب آن جنگ شده و به او پناه برده می شود.

تنها راهی‌که سبب اقتدار این سرزمین  و احیای  دوباره مسلمانان روهینگیایی می‌شود، اینست که اراکان را با خاک بنگلادیش یکجا سازیم. بنابرین شما باید هرچه زودتر به تأسیس خلافت بر منهج نبوت به رهبری حزب‌التحریر دست بکار شوید و شدیداً از افسران ارتش بخواهید تا بخاطر این هدف به حزب‌التحریر را نصرت دهند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ [انفال:٢٤]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید الله میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگلادیش

 ۸ محرم ۱۴۴۶ه.ق.

 ۱۴ جولای ۲۰۲۴م.

مترجم: منیب تقوی

ادامه مطلب...

ازبیکستان و حزب‌التحریر

(ترجمه)

خبر:

روز جمعه 2024/07/05  دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر کمپاینی را برای حمایت از برادران مظلوم ما در ازبیکستان تحت عنوان: وا امتا؛ فریاد زندانیان عقیدتی در ازبیکستان را برگزار کرد.

تبصره:

در مورد دعوت حزب‌التحریر در ازبیکستان صحبت‌های زیادی وجود دارد.  از آغاز تا گسترش  علیه دعوت‌گران و فداکاری‌ها و موقف‌ها... اما حداقل می خواهم در مورد این خبر موارد زیر را تبصره نمایم:

اول) اگر گسترش شدید فکر حزب‌التحریر در ازبیکستان نمی‌بود، با این حجم از دستگیری و شکنجه مواجه نمی‌شدند؛ چرا که جسد یک مرده نمی‌جنگد.

دوم) اگر امروز از ازبیکستان نام برده می‌شود، به کشتار اندیجان اشاره می‌کند که در آن بازداشت شدگان و خانواده‌های‌شان با گلوله‌های واقعی کشته شدند و در آسفالت دفن شدند؛ اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برید، از زندان‌ها و جوشاندن زندانیان با آب تا شهادت یاد می‌کنید؛ همانطور که در مورد عثمانوف رحمه‌الله اتفاق افتاد، دندان کشیدن، آویزان کردن با سیخ در هوا، تزریق ایدز به زندانیان، خفگی با سلسه، جلوگیری از نوزاد شیرخوار از مادر و ... را ذکر کرد.

اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برم، سخنان خانم اناباطخان رحمه‌الله به نوه‌هایش را یادآور می‌شوم که آنان را به صبر در حمل پیام دعوت توصیه می‌کرد و می‌گوید: «با استراحت راحت نخواهید شد.»

و یادآور جواب جوان کم سن و سال می‌شوم که یک خبرنگار خارجی به او گفته بود: «شما اعلامیه‌های حزب‌التحریر را به قیمت 20 دلار پخش می کنید؟» آن جوان با اطمینان پاسخ داد و گفت: «من 100 دلار به شما می دهم و از شما دعوت می‌کنم که اعلامیه‌های حزب‌التحریر را پخش کنید.»

از جوانی یادآور می‌شوم که فقط برای گرفتن غذای روزانه مغازه‌اش را باز می‌کرد و وقتی به دستش مقدار قوت رسید، به همین بسنده کرد و رفت تا کار حمل دعوت را انجام دهد...

سوم) ابتلاء و آزمایش سنتي است كه الله سبحانه وتعالی در آيات متعددی آن را بیان کرده است؛ چنانچه الله متعال می‌فرمايد:

﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ﴾ [عمران: 186]

ترجمه: به طور مسلم از لحاظ مال و جان خود مورد آزمایش قرار می‌گیرید.

این وضعی انبیاء، رسولان، اصحاب و کسانی بود که به نیکی از آن‌ها پیروی کردند.

«لَقَدْ كَانَ مَنْ قَبْلَكُمْ وَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَتُحْفَرُ لَهُ الْحُفْرَةُ، ثُمَّ يُوضَعُ فِيهَا ثُمَّ يُوضَعُ الْمِنْشَارُ عَلَى رَأْسِهِ، ثُمَّ يُمْشَطُ بِأَمْشَاطِ الْحَدِيدِ مَا دُونَ عَظْمِهِ فَمَا يَصْرِفُهُ ذَلِكَ عَنْ دِينِهِ»

ترجمه: قبل از شما کسانی بودند که برای آن‌ها گودالی کنده می‌شد، سپس در آن قرار می‌گرفت و اره بر سر او  می‌گذاشتند، سپس با شانه‌های آهنی، آنچه را که روی استخوانش بود شانه می‌کردند و او از دینش منصرف نمی‌شد.

و این حالت امروز در مورد جوانان حزب‌التحریر به طور عام و مسئولان آن‌ها به طور خاص صدق می‌کند.

چهارم) درد برطرف می‌شود و ثواب می‌ماند؛ انشاءالله و رسول الله صلی الله علیه و سلم گفتند: «...وَيُؤْتَى بِأَشَدِّ الْمُؤْمِنِينَ ضُرًّا وَبَلَاءً فَيُقَالُ: اغْمِسُوهُ غَمْسَةً فِي الْجَنَّةِ، فَيُغْمَسُ فِيهَا غَمْسَةً فَيُقَالُ لَهُ: أَيْ فُلَانُ، هَلْ أَصَابَكَ ضُرٌّ قَطُّ أَوْ بَلَاءٌ؟ فَيَقُولُ: مَا أَصَابَنِي قَطُّ ضُرٌّ وَلَا بَلَاءٌ»

ترجمه: و او را با سخت‌ترین آزار و آزمایش مؤمنان می‌آورند و گفته می شود: او را در بهشت فرو برید، ای فلانی آیا تا به حال بلایی سر شما آمده است؟ می‌گوید: هیچ بلایی سرم نیامده است.

این در مورد آخرت و در مورد این دنیا، افکار ناامیدی در لحظات پریشانی، اندوه و وقفه، خود منادی آرامشی قریب‌الوقوع است.

﴿حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا﴾ [یوسف: 110]

ترجمه: ای پیامبر! یاری ما را دور از خویشتن مدان، یاری ما به شما نزدیک و پیروزی‌تان حتمی است.

پنجم) روزی در آخرت می‌رسد که ستمگرِ متکبر از کرده خود پشیمان می شود.

﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ * مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ﴾ [ابراهیم: 42-43]

ترجمه: و (ای رسول ما) هرگز مپندار که الله از کردار ستمکاران غافل است؛ بلکه (کیفر) ظالمان را به تأخیر می‌افکند تا آن روزی که چشم‌ها(یشان) در آن روز خیره و حیران است.  (در آن روز سخت آن ستمکاران) همه شتابان و هراسان سر به بالا کرده و چشم‌ها واله مانده و دل‌هایشان به دهشت و اضطراب است.

اما در این دنیا، همان طور که با حمزه البسیونی افسر زندان نظامی در دوران جمال عبدالناصر که به شکنجه زندانیان معروف بود، اتفاق افتاد؛ طوری‌که با سیخ‌های آهنی پیشانی او را سوراخ کرد، گردنش را پاره کرد و سمت راستش را تقسیم کرد تا این‌که شانه‌اش از بقیه بدنش جدا شد.

سرانجام دومین آفتاب خلافت راشده بر منهج نبوت طلوع می‌کند؛ هرچند کافران و ستمگران و مستکبران از آن متنفر باشند و سپس ظلم و ظلمات با نور و عدالت اسلام از بین می‌رود. ای مسلمانان، شما را به این ندا فرا می‌خوانیم!

نویسنده: جابر أبو خاطر

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

فرق میان هجرت و پناهندگی!

(ترجمه)

خبر:

در روز‌های اخیر تمام مسلمانان هر یک به شیوه‌ی خود آغاز سال جدید هجری قمری را در سراسر جهان جشن گرفتند.

تبصره:

ممکن است برخی بپرسند در بین هجرت و پناهندگی چه ارتباطی وجود دارد؟ سوال مشروعی است؛ زیرا از لحاظ انگیزه‌ها، دلایل و اهداف فرق‌های زیادی بین این دو وجود دارد؛ اما هردو به معنی ترک نمودن سرزمین و اقارب و رفتن به دیار غربت است که هر سرزمینی سبک‌های زندگی متفاوتی دارند و باعث می‌شود انسان احساس غربت و وحشت کند. لیکن تفاوت‌های بسیاری در نحوه‌ی برخورد میزبانان با هریک از این دو (مهاجر و پناهجو) وجود دارد که محور بحث و توجه ما همین است.

همانا صحابه‌ی کرام به مدینه منوره هجرت کردند و گرامی‌ترین سرزمین الله سبحانه وتعالی را به سوی الله ترک کردند؛ سرزمینی‌که مایه‌ی فخر و عزت‌ آنان و محل تعالی روح‌‌شان بود، تا جایی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره‌ی آن سرزمین فرمودند:

«وَاللهِ إِنَّكِ لَخَيْرُ أَرْضِ اللهِ وَأَحَبُّ أَرْضِ اللهِ إِلَيَّ وَلَوْلَا أَنَّ أَهْلَكِ أَخْرَجُونِي مِنْكِ مَا خَرَجْتُ»

ترجمه: به الله قسم که تو بهترین و محبوب‌ترین سرزمین الله (سبحانه وتعالی) نزد من هستی؛ اگر اهالی تو مرا از تو (مکه) بیرون نمی‌کردند هرگز از تو خارج نمی‌شدم.

اما در مقابل، استقبال انصار از مهاجرین بعد از این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم بین آن‌ها پیوند برادری ایجاد کردند؛ به گونه‌ای بود که گویی فرشتگانی در لباس انسان بودند. آن‌ها این فرموده الله سبحانه وتعالی را در خود تجسم کرده بودند:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ [حجرات: ۱۰]

ترجمه: جز این نیست که مٶمنان برادرند.

هم‌چنین رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره‌ی آن‌ها فرمودند:

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ...»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است.

انصار تمام دارایی خود با مهاجرین تقسیم کردن؛ تا جایی‌که می‌خواستند زنان خود را طلاق داده و به عقد مهاجرین درآورند. این اتفاق در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشریت و در هیچ تمدنی رخ نداده است.

در آن سوی صحنه تصویری کاملاً متفاوت از این صفحه زرین و درخشان را مشاهده می‌کنیم که مردم یمن، سوریه، سودان و قبل از آن‌ها بسیار از مسلمانان زیر بمباردمان طیاره‌ها و آتش توپ‌خانه‌ها و گلوله‌ها مهاجرت کردند و در حالت سرگردانی به دنبال امنیت و آرامش به نزد همسایگان مسلمان خود رفتند؛ اما باوجود این‌که مسلمان بودند و به سوی مسلمانانی پناه برده بودند که دین‌شان همان دین صحابه، پیامبر‌شان همان پیامبر صحابه و برادری‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان‌شان ایجاد کرده بود، هنوز برقرار بود؛ ولی نگاه و رفتار به آن‌ها کاملاً متفاوت از زمان صحابه بود. به آن‌ها به عنوان پناهندگان خارجی نگریسته شده و بسیاری از سرزمین‌های اسلامی مرز‌های خود را بروی آن‌ها بستند و سرزمین‌هایی‌که مرز‌های خود را به صورت رسمی بر آن‌ها باز کردند، ورودشان را به قدری سخت و پیچیده کردند که اکثریت آن‌ها مجبور شدند خطرات سفر را بپذیرند و از راه‌های ناهموار عبور کنند که برخی جان خود را در این راه‌ها از دست دادند. برخی سرزمین‌ها آن‌ها را در خارج از شهرها حبس کردند و اردوگاه‌های پناهندگان را ایجاد کردند که در بسیاری از موارد حداقل امکانات زندگی کرامت‌آمیز را نداشتند و همیشه تهدید به اخراج می‌شدند و به آن‌ها گفته می‌شد که  اگر از این اردوگاه‌ها خارج شوند یا قوانین مهاجرتی را که برای آن‌ها تعیین شده بود نقض کنند، اخراج خواهند شد!

همه‌ی این‌ها فقط به این دلیل است که به آن‌ها به عنوان خارجی نگریسته شد؛ نه به عنوان فرزندان این سرزمین؛ بنابراین دین و همسایگی شفاعت آن‌ها را نکرد!

سوال این‌جاست که چرا این تفاوت فاحش در رفتار این‌ها و انصار وجود دارد؟!

در حالت اول نگاه به آن‌ها به عنوان مسلمان بود و مسلمان یقیناً برادر مسلمان است؛ بنابراین اساس نگاه‌شان اسلام بود.

اما در حالت دوم (رفتار مسلمانان فعلی) به آن‌ها به عنوان بیگانه‌های خارجی پناه‌جویی بود که اهل آن سرزمین نیستند؛ بنابراین اساس نگاه‌شان ملیت بود.

ملیت‌گرایی به حدی بد است که میان مسلمانان تفرقه انداخته و وحدت‌شان را از بین می‌برد. این چیزی است که استعمارگر کافر با تعیین مرزها بین سرزمین‌های اسلامی به آن دست یافت و آن‌قدر مقدس شده است که گویی الله متعال به آن امر کرده! او سبحانه وتعالی در کلام حمید خود می‌فرماید:

﴿إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ﴾ [انبیاء: ۹۲]

ترجمه: [گفتيم:] اين است امّت شما كه امّتى يگانه است و من پروردگارتان هستم، پس مرا بپرستيد.

و این ملیت‌گرایی باعث شده که مسلمانان پشت یکدیگر را خالی کنند! این غزه است که اکنون در خون غلتیده؛ در حالی‌که چهارطرف آن را مسلمانان احاطه کرده است؛ ولی هیچ کس به فریاد‌های آنان پاسخی نمی‌دهند! در حالی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«المُسْلِمُ أخُو المُسْلِمِ، لا يَظْلِمُهُ، ولا يَخْذُلُهُ، ولا يَحْقِرُهُ» (أخرجه مسلم عن أبي هريرة)

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، به او ظلم نمی‌کند، پشتش را خالی نمی‌کند و او را تحقیر نمی‌کند.

ملیت‌گرایی باعث شد که نظام‌های کفری اداره امور عامه را به دست بگیرند؛ در ملیت‌گرایی هیچ نظام اقتصادی، حکومتی یا اجتماعی وجود ندارد...

پس از خروج استعمار از سرزمین‌های اسلامی، به اطراف خود نگاه کردیم و چیزی جز نظام‌های کفری نیافتیم. برخی به سرمایه‌داری، برخی به سوسیالیزم و برخی دیگر به ترکیبی از این دو روی آوردند. همۀ این‌ها بدین خاطر بود که ملیت‌گرایی اندیشه‌ای برای تنظیم امور زندگی نیست؛ بلکه یک ارتباط عاطفی و غریزوی است که به وطن‌پرستی مربوط می‌گردد.

آیا وقت آن نرسیده که به خود بیاییم، به کتاب الله سبحانه وتعالی و هدایت پیامبرمان صلی الله علیه وسلم باز گردیم و خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت را که الله سبحانه وتعالی برای ما  وعده داده و حبیبش صلی الله علیه وسلم بشارت آن را داده است اعلان کنیم؟!

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

امانت چگونه ضایع می‌گردد؟

 (ژباړه)

امام بخاری رحمه الله از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

‏«إِذَا ضُيِّعَتْ الْأَمَانَةُ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: إِذَا أُسْنِدَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ»

ترجمه: چون امانت ضایع ساخته شود، انتظار قیامت را بکش. گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم! امانت چگونه ضایع می‌گردد؟ فرمود: هر گاه امور به غیر اهلش (نا اهلان)سپرده شود انتظار قیامت را بکش.

کرمانی گفت: مراد از "امر" تمام امور متعلق به دین از قبیل امارت، خلافت، و افتاء، قضاء وغیره می‌باشد. هم‌چنان کرمانی می‌گوید: لفظ اسند الامر الی غیر اهله" یعنی این‌که الله سبحانه وتعالی تعیین حکام را امانتی بر عهده بندگانش قرار داده و بر آنان فرض گردانیده که حکام خود را نصیحت و محاسبه کنند. بنابراین، بر مسلمانان شایسته و سزاوار است که امور خود را به اهل دین بسپارند؛ زیرا  اگر پیشبرد امور خود را به غیر اهل دین بسپارند، امانتی را که الله سبحانه وتعالی به آن‌ها سپرده ضایع کرده است.

ما در زمانی زندگی می‌کنیم که زمام امور، با وجود این‌که موضوعی بس اساسی است به حکام خائنی سپرده شده که اهلیت آن را ندارند و ما همه روزه با آن‌ها سر و کار داریم. این افراد لیاقت حکومت‌داری را ندارند؛ زیرا توسط کفار استعمارگر تعیین شده و بر مسلمانان سلطه یافته‌اند، انواع شکنجه‌ها را بر مسلمانان روا داشته و بر کفر آشکار حکم می‌کند؛ حال آن‌که این حکام مزدور از پس یک کار ساده بر نمی‌آیند و حاکم‌نما و مردنماهایی هستند که امانت توسط آنان ضایع شده و خیانت جای امانت را اشغال کرده است.  حاکمیت آن‌ها کسانی را می‌پذیرند که راضی هستند، به نوبۀ خود بخشی از بدی‌های آنان باشند و افرادی هم‌چون علماء، عالم‌نماها، مفتی‌ها و قضاتی وجود دارند که از آن‌ها پیروی نموده و از حاکمیت‌شان خوشنود هستند و هیچ کدام از اعمال ناروای‌شان را محکوم و نکوهش نمی‌کنند.

این اشخاص به الله سبحانه وتعالی، رسول الله صلی الله علیه وسلم و مسلمانان خیانت کرده‌اند و به امانتی که به ایشان سپرده شده است آگاهانه خیانت کرده‌اند. آن‌ها کسانی هستند که آیات الله سبحانه وتعالی را به سخره گرفته و مفهوم کلام الله متعال را تحریف کردند و گمراهانی هستند که امانت علم و حکم را ضایع کردند.

امانت هرگز بر زمین بر نمی‌گردد، مگر این‌که امر (حکومت)  به اهلش یعنی اهل دین سپرده شود ؛ کسانی‌که به سوی برپایی خلافت بر منهج نبوت دعوت می‌کنند؛ خلافتی‌که خیانت را از بین برده و امانت را ایجاد می‌کنند.

بار الها،  خلافت را زودتر برپا گردان و ما را از جمله لشکریان مسلمانانی قرار بده که شاهد حاکمیت آن باشند!

ادامه مطلب...

با یوناما الفتّ با دعوت‌گران مسلمان شدّت؟! Featured

دفتر معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) به تاریخ 9 جولای سال جاری گزارشی را به نشر رساند که در آن عمل‌کرد 3 ساله‌ای حکومت افغانستان در مورد «حقوق بشر» بررسی شده است. در این گزارش 30 صفحه‌ای، یوناما بر فعالیت  وزارت امر به معروف و نهی از منکر شدیداً حمله نموده، و کارکردهای آن را ناقض «حقوق بشر» خوانده است. در گزارش به مواردی همچو تحمیل حجاب، ممنوعیت زنان از حضور در فلم‌ها، الزام زنان به سفر با محرم، جلوگیری از تجلیل روز عاشقان، امر به نماز جماعت، تعزیرات... اشاره صورت گرفته که از دید یوناما ناقض «حقوق بشر» و خلاف «آزادی» می‌باشد.

ما گزارش یوناما را حمله‌ی صریح بر احکام و ارزش‌های اسلامی می‌دانیم و آن را شدیداً محکوم می‌کنیم. این گونه حملات بر اسلام و فتنه‌اندوزی در جامعه در حالی صورت می‌گیرد که یوناما در افغانستان دفتر رسمی دارد و مسوولین آن توأم با پروتوکول با مقامات حکومتی دیدار می‌کنند، و حتی نیروهای امنیتی نظام حاکم از جان کارمندان و دفاتر رسمی آن با تدابیر بالا حفاظت می‌کنند.

متأسفانه موقف نظام حاکم در مقابل این گزارش بسیار ضعیف بوده و زمانی‌که نسخه‌ی ابتدایی این گزارش به وزارت امر بالمعروف و نهی از منکر می‌رسد این وزارت به بسیار خون‌سردی خود را در مقابل یوناما پاسخ‌گُو دانسته و به حملات و توهین این سازمان به نرمی پاسخ می‌دهد که این پاسخ‌های دفاعی با گزارش نیز ضمیمه شده است. در واقع یوناما ترویج کننده‌ای ارزش‌های لیبرال و تأمین کننده منافع امریکا در افغانستان است و این نهاد تلاش دارد با نشر چنین گزارش‌ها هویت اسلامی مجاهدین را زیر تاثیر خود قرار دهد.

یوناما با بی‌شرمی حکم امر بالمعروف را ظلم و خلاف حقوق بشر می‌داند، ولی موقف حکومت در برابر آنها مدارا و مصلحت است. اما وقتی حزب‌التحریر به حکم امر بالمعروف عمل می‌کند، با دعوت‌گران حزب به شدّت برخورد می‌شود و تحت نام «تفرقه و فتنه‌اندوزی» به زندان‌ انداخته شده و مورد شکنجه قرار می‌گیرند. حکومت چرا در مقابل توهین‌های یوناما موقف ضعیف گرفته، اما در مقابل خواست‌های شرعی حزب التحریر به سرکوب دست می‌زند؟

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ [الفتح:29]

محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند

چشم پوشی از فعالیت خطرناک یوناما و سایر سازمان های بین‌المللی در افغانستان بخاطر بعضی از منافع مادی، اشتباه بس بزرگ سیاسی بوده که عواقب زیبان‌بار را در پی دارد. حُکام افغانستان می‌بایست نسبت به ملل متحد، ماموریت‌ها و نهادهای وابسته به آن  موقف شدید و صریح داشته باشند. چون این نهادها لانه‌های جاسوسی و ابزارِ سیاسی قدرت‌های غربی می‌باشند که فعالیت آن‌ها ضد اسلام و مسلمانان بوده و باید هرچه زودتر متوقف گردند.

وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ [البقره:120]

يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر اين كه از آئين (تحريف شده ايشان) پيروى كنى. بگو: تنها هدايت الهى هدايت است. و اگر از خواستها و آرزوهاى ايشان پيروى كنى، بعد ازآن‌كه علم و آگاهى يافته‌اى هيچ سرپرست و ياورى از جانب خدا براى تو نخواهد بود.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

نظام میرضیایف در ازبیکستان و از سرگیری روش کریموف در تعقیب شباب حزب‌التحریر و دشمنی با اسلام

(ترجمه)

"نهادهای امنیتی ازبیکستان 23 عضو حزب‌التحریر را مجدداً بازداشت کرده‌اند و دادگاهی برای آن‌ها در تاریخ ۹ می سال جاری به اتهام همان جرم‌هایی‌که در زمان حکومت ظالمانۀ کریموف محکوم و از سال 1990 و 2000م تا مدت 20 سال زندان بودند برگزار کردند. با وجود ادعاهای زیادی‌که میرضیایف در سال‌های گذشته مطرح و اظهار داشت که مخالف با شکنجه و خشونت در برابر زندانیان بوده و در راه تثبیت آزادی افکار و  مبارزه با بازداشت خودسرانه قرار دارد؛ اما  رفتار نظام ازبیکستان زیر رهبری وی در این روزها نشان می‌دهد که وی مخالف با اسلام و هر کسی‌که به آن دعوت کند بوده و در تعقیب شباب حزب‌التحریر با روش‌های سرکوبی و وحشی که سابقه‌ای دارد، مانند سلف جنایتکارش کریموف، پیش می‌رود."

نظام میرضیایف به توقیف نوجوانان به صورت خودسرانه و با روش‌های وحشیانه و غیرانسانی پرداخته و آن‌ها را تحت شکنجۀ شدیدی قرار داده و آن‌ها را مجبور به اعتراف به تهمت‌های ساختگی کرده و با قراردادن کیسه‌های پلاستیکی بر سر آن‌ها‌، فشارهای سختی را وارد کرده است. این نظام نوجوانان را برای امضا به اعتراف‌هایی از قبل آماده‌شده مجبور ساخته و با آوردن همسران شان به دفتر و تجاوز بر آن‌ها تهدیدشان کرده است و با احضار پسر یکی از آن‌ها که در خارج از کشور درس می‌خواند، از طریق سفارتخانه و با آوردن پسر یکی دیگر از جوانان به دفتر امور داخلی برای کسب امضای اجباری بر اعتراف به نوعی دیگر تهدید کرده و برای رسیدن به مقصدش حتی متمسک به وصل‌کردن جریان الکتریکی و یا برقی به این نوجوانان شده است. هم‌چنین 16 نوجوان جدید در مناطق تاشکند، آندیجان، حوقان، کرشی و سمرقند دستگیر و به تاشکند آورده شده و به اتهاماتی مرتبط به استفاده از خشونت و ترور مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند!

اتهام تروریسم و استفاده از خشونت علیه شباب حزب‌التحریر به وضوح افترا و دروغ است؛ زیرا حزب‌التحریر و شباب آن نه خشونت می‌کنند و نه هم ترور و از زمان تأسیسش در سال ۱۹۵۳م تاکنون هیچ گونه سابقه‌ای مبنی بر خشونت و ترور ندارد. شباب حزب‌التحریر این کار را به خاطر ترس از رژیم‌ها یا تلاش برای همرای با رژیم‌های سرکوب‌گر انجام نمی‌دهند، بلکه به خاطر عبودیت و بندگی به الله سبحانه وتعالی وطریقه از سرگیری زندگی اسلامی انجام می‌‌دهند؛ روش فکری‌سیاسی که منهج پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم بوده است.

بنابراین، هیچ یک از رژیم‌های سرکوب‌گر و پولیسی در سرزمین‌های اسلامی و حتی در غرب، علی‌رغم تلاش‌های مکررشان نتوانسته‌اند اتهام تروریسم یا خشونت علیه حزب‌التحریر و شباب آن را اثبات کنند. اما این بغض و نفرتی است که از دل‌های حکام جنایت‌کار سرچشمه گرفته و آن‌ها را وادار به تکذیب چشمان و گوش‌های شان می‌کند تا به دنبال انتقام از پروژه و برنامۀ آیندۀ اسلام؛ خلافت بر منهج نبوت شوند.

بنابراین، حکام مسلمانان به دستور اربابان شان یعنی رهبران جنایت‌کار و استعمارگر آمریکا، بریتانیا، روسیه، فرانسه و آلمان با پروژه و برنامۀ اسلام مبارزه می‌کنند و قوانین و اصول تحریف شدۀ شان را که در جهان برایش بازاریابی می‌کنند(آزادی‌ها، دموکراسی، حقوق بشر)؛ هنگامی‌که موضوع به شباب حزب‌التحریر می‌رسد نادیده گرفته و زیر پا می‌کنند.

بازگشت میرضیایف به سیاست‌های سرکوب، بازداشت و شکنجه به روش کریموف، نشان از اجرای خواسته‌ها و سیاست‌های رهبران استعماری روسیه و آمریکاست و این‌که حکام ما، همان‌طور که همیشه بوده‌اند قدرت تصمیم‌گیری نداشته و هیچ چیزی در اختیار نداشته و از استعمارگر پیروی کرده و مزدوریش را می‌کنند.

ما در حزب التحریر، نظام میرضیایف را هشدار می‌دهیم که از بازگشت به سیاست‌های وحشی‌گرانه و سرکوبی کریموف علیه اسلام و دعوت‌گرانش دست‌بردار شود؛ زیرا این مسیر جنایت‌کاران بوده که هیچ نفعی برای شان نخواهد رساند؛ جز این‌که خشم مردم را برای شان جلب کرده و به نابودی شان سرعت می‌بخشد.

لذا امت اسلامی هر لحظه در حال نزدیک شدن به روزی است که در آن از زیر یوغ استعمار آزاد گشته و به شریعت پروردگارش بر می‌گردد و آن را دستور و قانون زندگی خود قرار می‌دهد. امروزه امت اسلامی از هر زمان دیگری برای دستیابی به اهداف و آرزوهایی خود نزدیک‌تر است. میرضیایف باید فوراً شباب ما را آزاد و از تعقیب دعوت‌گران و مخالفت با اسلام منصرف شود و از سلفش، عبرت بگیرد!

بنابر این، عاقبت و سرانجام نیک از برای متقیان است، هرچند که همۀ ملت کفر جمع شوند. الله سبحانه وتعالی معین و نصرت‌دهندۀ دین خود است، گرچه این نصرت دیر آید.

‏‏﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ‏[مجادله: 21]

ترجمه: ‏الله چنين مقدر كرده است كه من و پيامبرانم قطعاً پيروز می‌گرديم. بی‌گمان الله نيرومند چيره است.

برگرفته از شماره503جریده الرایه

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

جمعه، 29 ذوالحجه 1445ه.ق. مطابق به 5 / 7/ 2023م.

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

آیا می‌خواهید با اطاعت از این حکام؛ الله سبحانه وتعالی را به خشم آوریم؟!

(ترجمه)

خبر:

واعظ کویتی سالم الطویل می‌گوید: «در مورد اطاعت از ولی الأمر نیاز به صحبت بیشتر است.»  (منبع: یوتیوب)

تبصره:

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از الله (با پیروی از قرآن) و از پیامبر (الله محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید؛ چرا که الله قرآن را نازل، و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

ای شیخ!  اولاً به خاطر خودت از الله بترس و ثانیاً به خاطر مسلمانان، که الله سبحانه وتعالی از تو درباره میراثی‌که از رسول الله صلی الله علیه وسلم به ارث برده‌ای می‌پرسند. هیچ دانای واقعی نیست که نداند این اولیای امور اولیای اموری نیستند که اطاعت از آن‌ها واجب باشد؛ پس آیه می‌گوید: ﴿وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾  یعنی از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند)، اگر می‌خواهید تحت کلمه منکم صد خط بکشید، ولی از این حکامی‌که از ما طلب اطاعت می‌کنید از ما نیستند، نه ما از آن‌ها هستیم، نه آن‌ها ما را دوست دارند و نه ما آن‌ها را دوست داریم و آن‌ها را نفرین می‌کنیم؛ زیرا آن‌ها از الله و شریعت او دور هستند. لذا شرط در اطاعت از ولی الأمر تنها تطبیق شریعت الله سبحانه وتعالی بر رعیت است؛ اما اطاعت از این رویبضات بر گردن ما نیست و این‌ها اسلام را تطبیق نمی‌کنند. برعکس آن‌ها گناه و معصیت را به ما نزدیک می‌سازند، چون آن‌ها ولی الأمر و حکام گماشته شده کفار هستند. بناءً از چگونه اطاعتی صحبت می‌کنید؟

به این آیه نگاه کنید:

﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که الله قرآن را نازل و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید، این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

بلی، نظر به این دلایل است که باعث شده ما از آن‌ها اطاعت نکنیم و آن‌ها را بازخواست کنیم و حتا خواستار برکناری آن‌ها و بیعت با خلیفه‌ای باشیم که بر اساس شریعت الله حکم می‌کند. ما این موضوع را به الله و رسولش بازگردانده‌ایم.

ما به این درک رسیده‌ایم که این حکام ترسی از الله  سبحانه وتعالی ندارند و تطبیق دین الله در حکومت‌داری‌شان جای نیست؛ پس می‌خواهید که با اطاعت از این حکام، الله سبحانه وتعالی بر ما خشم بگیرد؟

نویسنده: سوزان المجرات

مترجم: پارسا امیدی

4  جولای 2024

ادامه مطلب...

استغفار امت بابت گناهی‌که بخاطر سکوت در برابر حاکمان خود مرتکب شده

(ترجمه)

از انس بن مالک رضی‌الله عنه روایت است که از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که می‌فرمودند:

«قال اللَّه تعالى: يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَا دَعوْتَني وَرَجوْتَني غَفَرْتُ لَكَ عَلى ما كَانَ مِنكَ ولا أُبَالِي، يا ابنَ آدم، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُكَ عَنَانَ السماء، ثم اسْتَغْفَرْتَني غَفَرتُ لَك، يَا ابْنَ آدَم، لَو أَتَيْتَني بِقُرابٍ الأَرْضِ خطايا، ثُمَّ لَقِيْتَني لا تُشْرِكُ بِي شَيْئًا، لأَتَيْتُكَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً». (رواه الترمذي)

ترجمه: الله متعال می فرمايد: ای فرزند آدم! تا وقتی‌که مرا بخوانی و به من اميدوار باشی، همۀ گناهانی را که از تو صادر شده، می‌بخشم و (به گناهانت) اهميت نمی‌دهم. ای فرزند آدم! اگر گناهانت به اندازه‌ای بزرگ و زياد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می بخشم و (به گناهانت) توجه نمی کنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بيايی و با من ملاقات کنی که به پُریِ زمين گناه کرده‌ای، ولی هيچ چيز و هيچ کس را شريکم نکرده باشی، من با همين اندازه مغفرت و آمرزش نزدت خواهم آمد.

این حدیث شریف از امیدبخش‌ترین احادیثی است که در سنت پیامبر گرامی صلی‌الله علیه وسلم آمده است. در آن دعوت به خوش‌بینی و مغفرت فراوان از جانب الله متعال وجود دارد. پس گناهکاران از کثرت خطاها و گناهان خود ناامید نشوند و از طلب بهشت و نجات از آتش جهنم باز نمانند. رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«حولها ندندن، أي حول سؤال الجنة والنجاة من النار، فمن كثرت ذنوبه وغفل عنها حتى فاقت العدد والإحصاء فعليه بالاستغفار»

ترجمه: دربارهٔ آن زمزمه می‌کنیم، یعنی دربارهٔ خواهش بهشت و نجات از آتش جهنم. پس کسی‌که گناهانش بسیار شده و از آن‌ها غفلت کرده تا حدی‌که تعداد گناهانش از حساب و شمار فراتر رفته باشد، باید به استغفار بپردازد.

هم‌چنین حضرت عایشه رضی‌الله عنها از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«طوبى لمن وجد في صحيفته استغفارا كثيرا»

ترجمه: خوشا به حال كسى‌كه در نامۀ اعمالش، استغفار بسيار وجود داشته باشد.

بزرگ‌ترین گناهان و معاصی در این روزها چیست؟! چقدر مردم به استغفار و طلب رضای الله متعال نیاز دارند؟! در جوامع مسلمانان امروزی در هر ساعت و در هر دقیقه چقدر اعمال منکر و ناشایست انجام می‌شود؟! بر مسلمانان و بر این امتی که گرفتار حکام فاسد و علمای درباری شده‌اند روزی نمی‌گذرد مگر این‌که مسلمانان در خیابان‌ها و بازارها، در زندگی عمومی و خصوصی، در بانک‌های ربوی و نهادهای دولتی، در ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و مؤسسات و در هر مکان مرتکب حرام می‌شود.

همه منکراتی‌که امت اسلام گرفتار آن شده از یک موضوع اساسی نشأت گرفته و آن عدم وجود حاکم مسئولیت‌پذیری است که امت را بر اساس کتاب و سنت رهبری کند. بنابراین موجودیت تمام منکرات مرتبط به موجودیت منکر بزرگ است و آن وجود حکامی است که بر اساس کفر و قوانین آن حکم می‌راند. این اتفاق پس از سقوط دولت خلافت به وقوع پیوست؛ دولتی‌که مسلمانان حدود چهارده قرن در زیر سایه آن زندگی کردند و بر اساس قرآن و سنت پاک رسول الله صلی الله علیه وسلم برآنان حکم می‌شد. امروز بر امت اسلامی واجب است که تعالی خود را بازیابد و بابت گناه سکوت در برابر حاکمانش در نزد پروردگار خویش استغفار کند و با کار و تلاش همراه با کسانی‌که مخلصانه برای بازگرداندن دین به عنوان دولت فعالیت می‌کنند به استغفار خود مفهوم ببخشد.

پروردگار! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت نورانی گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه