تاریخ هجری قمری :22 ذولقعده 1445
تاریخ میلادی : شنبه، 01 جون 2024م
دفتر مطبوعاتی
ولایه افغانستان
نشست دوحه 3 یک میکانیزم استعماری بوده و اشتراک در آن دارای عواقب خطرناک سیاسی میباشد
در این اواخر نمایندگان ملل متحد، دیپلوماتهای غربی و قطری بر سَر برگزاری و آجندای نشست دوحه 3 با مقامات حکومت سرپرست رایزنی دارند. این نمایندگان تلاش دارند تا با ارائه پیشنهادات و مشوقهای جذاب مقامات نظام حاکم را قناعت دهند تا در این نشست اشتراک کنند.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان نشست دوحه 3 را یک نشست استعماری بینالمللی دانسته که در آن امریکا بدنبال ایجاد میکانیزم جدید برای مداخله و تأمین منافع خود در افغانستان بوده و هرنوع اشتراک در این نشست دارای عواقب خطرناک سیاسی میباشد. چنانچه در نشست دوحه 3 نه تنها برای ادغام نظام حاکم در نظم بینالمللی کفری برهبری امریکا بسترسازی صورت میگیرد، بلکه میکانیزم جدید سیاسی برای حل بحران افغانستان نیز ارائه میگردد. اشتراک در همچو نشستها ولو که با شروطی نیز همراه باشد، زیانبار بوده و جداً از آن پرهیز گردد. در واقع، استعمارگران غربی و کشورهای منطقه هیچگاهی بدنبال حل واقعی بحران افغانستان در دو دههی اخیر نبوده، بلکه همچو نشستها میدان مشوره و رقابت قدرتهای غربی و کشورهای منطقه بر سَر منافع شان در افغانستان میباشد.
تجارب مختلف تاریخی نیز نشان داده است که چنین کنفرانسها و میکانیزمهای بینالمللی از عوامل بحران در چهل سال اخیر در افغانستان و مایهی بدبختی در سایر سرزمینهای اسلامی در چند قرن اخیر بوده که بحرانهای سیاسی را پیچیده و زمانگیر ساخته و هیچگاهی از دلِ این نشستها یک نسخهی مطلوبی بیرون نیامده که خیر امت مسلمه در آن نهفته باشد. چنانچه نتایج ناکام و زیانبار سیاسی آن در سایر قضایای بینالمللی همچو بحران سوریه، عراق، سودان، یمن نیز بوضوع قابل مشاهده میباشد.
منطق اساسی برگزاری نشستهای بینالمللی این است که قدرتهای بزرگ زمانیکه نتوانند توسط جنگ اهداف خود را برآورده سازند، پروسههای سیاسی و میکانیزمهای بینالمللی را فعال میسازند که توسط آن منافع خود را در کشور مورد نظر تأمین نمایند. بیجهت نیست که بعد از خروج ذلیلانهی نظامی امریکا از افغانستان، در دونیم سال گذشته بیشتر از 100 نشست بینالمللی و منطقوی دوجانبه و چندجانبه به ارتباط افغانستان برگزار گردیده که هدف اساسی آن سفارشهای سیاسی به نظام حاکم و تلاش برای ایجاد میکانیزم جدید مداخله در افغانستان میباشد.
در واقع راه حل اساسی و بنیادین برای حل بحران افغانستان میکانیزمهای بینالمللی استعمار نوین –که چیزی جز نسخهی امریکایی استعمار انگلیس با رنگوشکل مدرن آن نیست– نبوده، بلکه تلاش برای اقامهی دولت خلافت بر منهج نبوت میباشد. دولتی که نفوذ استعمار را در سرزمینهای اسلامی ریشهکن نموده، امت را وحدت بخشیده و همه توان و ظرفیتهایش را در جهتِ تطبیق کامل و شامل اسلام به عنوان برنامهی زندگی توحید نماید.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿آل عمران: ۱۱۸﴾
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از غير خودتان [دوست و] همراز مگيريد [آنان] از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمى ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه هايشان نهان مى دارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانههای [دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان