جمعه, ۲۴ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تلویزیون الواقیه: گفت و گوی زنده" فسطاط(خیمه و شهر مرکزی) مسلمانان، یاد بود از هفتمین سال انقلاب شام"

  • نشر شده در ویدیوها

گفت و گوی زنده تلویزيون الواقيه با شيخ محترم سعيد الزعلان (أبو مصعب الشامي) تخت عنوان " فسطاط(خیمه و شهر مرکزی) مسلمانان، یاد بود از هفتمین سال انقلاب شام".
پنج شنبه، 20 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 08 مارچ 2018م

ادامه مطلب...

پیروزی امکان پذیر نیست: یک مقام پاکستانی، امریکا را به پایان جنگ با طالبان افغانستان گوشزد می‌کند

 یک مقام ارشد امنیت ملی پاکستان، در خصوص جنک جاری افغانستان به روز سه شنبه گذشته خطاب به امریکا گفت: «امریکا نباید امید برنده شدن جنگ در افغانستان را داشته باشد و باید به دنبال رسیدن به یک توافق صلح با طالبان به منظور "پایان دادن به رنج مردم افغانستان باشد". "ناصر خان جانجوا" یک‌تن از جنرالان سابق ارتش پاکستان، در مصاحبه‌ای با خبرنگاران پاکستانی چنین گفت: «بگذارید ما به دنبال خاتمه دادن جنگ باشیم، نه به فکر پیروزی آن.»

طرح امریکا و تلاش‌های نظامی و عسکری آن از بهر فشار آوردن بالای حرکت طالبان(افراط‌گرایان) در جنگ افغانستان به هدف کشانیدن آنان به پای میز مذاکره، که در حال حاضر هفده‌سال از این جنگ می‌گذرد، یک‌بار دیگر از سوی ترامپ رئیس جمهوری امریکا در تابستان گذشته تأکید شد، اما پس از سلسله فعالیت‌ها، قتل و کشتار طالبان و ضرباتی‌که داعش در سال جاری به دولت و مردم این کشور وارد کرده است، وی را در خصوص گفت‌وگوها به شک انداخته است. به نقل از وزارت خارجه امریکا، حکومت وی از روند گفت‌وگوهای صلحی‌که توسط اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان به تاریخ 28 فبروری سال جاری به طالبان منحیث حزب سیاسی، در صورتی‌که از تمردشان دست کشیده و به پروسۀ سیاسی بپیوندند، پیشنهاد گردیده است، حمایت می‌کند.

 با این حال، امریکا به طور مداوم درخواست طالبان را مبنی بر مذاکرۀ مستقیم با امریکا و خارج شدن فوری نیروهای امریکا و قوت‌های ناتو از افغانستان را  رد می‌کند. جانجوا هم‌چنان از امریکا خواسته است تا هرگونه امید پیروزی نظامی در افغانستان را از فکر خود دور کند؛ در حالی‌که گزارش‌ها چنین می‌رساند، حکومت تحت حمایت امریکا در کابل، کم‌تر از 60 درصد خاک افغانستان را در نسبت به حرکت طالبان تحت کنترول خود دارد. جانجوا گفت: «ایالات متحده قادر به بازگردانیدن 44 درصد از خاک افغانستان نیست.» او هم‌چنان در مقر امنیت ملی پاکستان گفت: «بیایید جنگ "سیاسی" را حل کنیم؛ بگذارید این‌کار را انجام دهیم، تا چه مدت می‌خواهیم جنگ و خون‌ریزی در افغانستان ادامه داشته باشد؟» (منبع: خبرگزاری واشنگتن تایمز)

یگانه راه برای پاکستان و خروج زودهنگام امریکا از افغانستان تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت می‌باشد، زیرا این یگانه راهی است که مداخله غربی‌ها در امور افغانستان و پاکستان را خاتمه داده و هردو سرزمین را وحدت می‌بخشد.

عثمان طه

ادامه مطلب...

ملیشه‌های حوثی به بازداشت اعضای حزب التحریر ادامه داده و به فامیل‌های بازداشت شده‌گان، اجازۀ ملاقات را نمی‌دهند

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

ملیشه‌های حوثی برادر ما عبدالله احمد ناجی را به سن ۳۹ سالگی در جای کارش در "زیلی" در ولسوالی دمان خدیر، ولایت تاییز بازداشت نمودند. بازداشت وی به تعقیب پخش بروشوری زیر نام "احزابی ستیزه‌جو، مردم یمن را از یک آتش به آتش دیگری برای خرسندساختن باداران استعمارگر‌شان می‌کشانند. ای مردم یمن! از آتش الله سبحانه وتعالی، پروردگار عالمیان، در این دنیا آگاه باشید" صورت گرفت. فامیل‌های بازداشت شده‌گان و والدین‌شان در صدد رهایی وی از زندان ملیشه‌های حوثی هستند؛ لیکن آن‌ها بارها وعده‌های دروغین را به فامیل‌ها و والدین‌شان در مورد رهایی آنان‌ داده‌اند. ملیشه‌های حوثی، رهایی این داعی مخلص را به تعویق انداخته‌اند، زیرا آن‌ها با وجودی‌که شعار‌های از قرآن سر می‌دهند، با آن‌هم نه از الله سبحانه وتعالی و نه هم از مردم شرم می‌کنند؛ در واقع، اعمال آن‌ها بدور از اسلام بوده و با آن کاملاً در تناقض قرار دارد.

با وجود این حقیقت، که حزب التحریر کسی را برای مبارزۀ مسلحانه و آشوب‌گری، دعوت نمی‌کند؛ دعوت حزب التحریر فقط برای توقف دادن جنگ و بازگشت مردم به شریعت اسلامی و حمل فکر و ایدیولوژی اسلامی است. حزب التحریر بخاطر تغییر جامعه هرگز دست به سلاح و یا افزار مسلحانه نمی‌زند. حزب التحریر در راستای حمل دعوت در میان مسلمانان یمن و دیگر سرزمین‌های اسلامی هرگز فرقی را بر اساس فرقه، مذهب، خاندان و یا هم منطقه قایل نمی‌شود؛ بل همۀ مسلمانان را مانند دندان‌های شانه یکسان قرار می‌دهد. این حزب کسانی را که در اسلام کوتاهی کرده و از مرز محدودیت‌های آن تخطی می‌کنند، مورد محاسبه قرار داده و هرگونه اعمال ناپسند‌شان را برای امت اسلامی افشاء می‌سازد و آن‌ها را مطابق طریقۀ پیامبر ﷺ به سوی اسلام فرامی‌خواند.

حزب التحریر از تمام احزاب می‌خواهد تا به قوانین اسلام تمسک جویند و برای احیای دولت اسلامی خلافت بر منهج نبوت، که آن‌ها را تحت پرچم واحد گرد می‌آورد، کار و فعالیت نمایند. باوجود این‌همه، ملیشه‌های حوثی، حاملین دعوت و اعضای این حزب را  دستگیر و مورد شکنجه قرار می‌دهند. کار و دعوت بسوی اسلام و تأسیس دوبارۀ خلافت بر منهج نبوت، یک جرم قابل مجازات از طریق بازداشت و دستگیری، توسط ملیشه‌های حوثی شده است. آن‌چه‌ که زشت و خشن به نظر می‌رسد، این است که ملیشه‌های حوثی خانواده‌های بازداشت شده‌گان را با آن‌ها اجازۀ ملاقات نمی‌دهند و با این حال، آن‌ها را بدون کدام محاکمه در یک جای مخفی بطور اجباری نگهداری می‌کنند. ملیشه‌های حوثی محبوسین را غذای غیرصحی می‌دهند که باعث شیوع امراض گوناگون در زندان گردیده و آن‌ها دست‌رسی کامل به ضروریات اولیۀ زنده‌گی ندارند.

این ملیشه‌های حوثی باید این را درک کنند که روزی فرا خواهد رسید که حالات تغییر خواهد خورد و فرش این  بی‌عدالتی‌ها از میان برداشته خواهد شد و همه چیز برعکس خواهد شد. آن‌ها باید تمامی بی‌گناهان و آنانی‌که ناعادلانه در قیدشان قرار گرفته‌اند، رها سازند؛ به خصوص دعوت‌گران حقیقی اسلام که هیچ سلاحی جز سلاح فکر و عقاید‌شان در مقابل این متکبرین استبدادگر ندارند، و این‌ها باید پردۀ جهالت را از مقابل چشمان‌شان دور سازند.

ملیشه‌های حوثی آن زندانیانی را از بند رها ساختند که در مبارزۀ مسلحانه علیه آن‌ها گرفتار گردیده بودند و لیکن در خصوص حمل کننده‌گان راستین حزب التحریر که سلاح آن‌ها همانا عقاید و افکار‌شان می‌باشد، غلامان حلقه بگوش استعمار را در یمن افشاء می‌سازند و پروژه‌های دروغینی را که آن‌ها ساخته و خود را در عقب آن زیر نام اسلام پنهان می‌سازند، افشاء می‌کنند، بی‌ تفاوت بوده و حتی بر ظلم و استبدادشان علیه این داعیان می‌افزایند.

فلهذا ما به ملیشه‌های حوثی در نودوچهارمین سالروز سقوط خلافت اسلامی، ۳ مارچ ۱۹۲۴م، یادآور می‌شویم و می‌گوییم که حزب التحریر به ایدیولوژی خود ثابت قدم خواهد ماند و راه حضرت محمد ﷺ را با تمام مشکلات و عدم حمایت و با وجود آزار و اذیت و دستگیری اعضای این حزب در تمام جهان، ادامه خواهیم داد تا آن‌که به هدف حقیقی خویش که همانا تأسیس دوبارۀ خلافت بر منهج نبوت است، برسیم  و این به الله سبحانه وتعالی آسان است.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه یمن

ادامه مطلب...

جماعات نمازگذار در برخی از مساجد در شهر‌های کوستی و ربک به سخنرانی‌های حزب التحریر واکنش‌های مثبت و واقع بینانه‌ نشان دادند

  • نشر شده در سودان

 (ترجمه)

حزب التحریر-ولایه سودان در پهلوی کار‍‌‌‌‌‌‌‌ها و فعالیت‌هایش با امت و در میان امت برای از سرگیری زنده‌گی اسلامی از طریق احیای خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت چهار سخنرانی متفاوت را در مساجد مختلف ایراد نمود که دو سخنرانی آن روز یک‌شنبه  بتاریخ ۴ مارچ ۲۰۱۸م  برگزار گردید. نخستین سخنرانی آن در مسجد عمر بن خطاب رضی الله عنه در بازار بزرگ شهر "ربک" پس از نماز ظهر تحت عنوان ذیل برگزار گردید:

﴿وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ﴾

[ابراهیم: 34]

ترجمه: و از هرچیز که از او(سبحانه و تعالی) خواستید برای‌تان ارزانی فرمود.

سخنرانی دوم آن پس از نماز مغرب در "مسجد خوجلی" شهر "کوستی" تحت این عنوان ذیل برگزار گردید:

"لا تزول قدما عبد يوم القيامة حتى يُسأل"

ترجمه: هیچ بنده‌ای روز قیامت قدم از قدم بر نمی‌دارد تا این‌که مورد محاسه قرار گیرد.

هردو سخنرانی توسط عبدالله عبدالرحمن یک‌تن از اعضای حزب التحریر-ولایه سودان و در عین حال امام مسجد والدین در خرطوم ایراد گردید.

سخنرانی دیگری آن به روز دوشنبه تاریخ ۵ مارچ ۲۰۱۸م در مسجد تقوا شهر ربک تحت عنوان "اسلام یگانه نظام زنده‌گی" پس از نماز ظهر برگزار گردید. و آخرین سخنرانی آن به روز سه شنبه تاریخ ۶ مارچ ۲۰۱۸م پس از نماز ظهر در مسجد عمر بن خطاب رضی الله عنه در بازار بزرگ شهر کوستی تحت عنوان "احکام بیع در اسلام" برگزار گردید. هر دو سخنرانی آخری توسط ابراهیم عثمان ابو خلیل سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان و در عین حال امام مسجد الزهرا در خرطوم  ایراد گردید.

جماعات نماز‌گذار در این مساجد در مقابل این سخنرانی‌ها به گونه‌ای واکنش نشان می‌دادند که برای بقای این امت تأکید می‌کردند، محبت‌شان را نسبت به اسلام و حاملین دعوت به اسلام و خلافت اسلامی نشان‌ می‌دادند و آرزوی زنده‌گی تحت حاکمیت دولت اسلامی خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را می‌نمودند. آن‌ها خواستار ادامۀ برگزاری چنین سخنرانی‌ها شدند تا تمام مردم باید از هم‌چو ایده‌ها و مفاهیم آگاهی یابند که تنها در کلتور و فرهنگ حزب التحریر، بزرگ‌ترین راهنمایی که هرگز به مردم دروغ نمی‌گوید، یافت می‌گردد.

ابراهیم عثمان ابوخلیل سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

در نبود خلافت، زنان با عزت سرزمین شام به تجاوز، از طرف آنانی‌که ادعای خدمت‌رسانی می‌کنند، مواجه اند!

(ترجمه)

یک گزارش جدید توسط صندوق جعیت سازمان ملل یا UNFPA اعلان کرده که زنان در کمپ‌های مهاجرین سوری از طرف مردهایی‌که به نمایندگی از سازمان ملل و نهادهای خیریۀ بین‌المللی کمک‌رسانی می‌کنند، مورد سوء استفادۀ جنسی قرار گرفته اند. این گزارش تحت عنوان "فریاد‌های از سوریه در سال ٢٠١٨م" جزئیاتی را دربارۀ چگونگی مجبور شدن زنان پناهندۀ سوری برای ارائۀ خدمات جنسی در عوض غذا از طرف سازمان ملل و سوء استفادۀ وسیع آنان در ولایات مختلف جنوب سوریه، ارائه می‌کند. گفته می‌شود، این مشکل به اندازه‌ای همه‌گیر بوده که بعضی از زنان سوری از ترس این‌که مبادا در عوض دریافت کمک بدن خود را پیشکش نمایند، از رفتن به مراکز توزیع کمک‌ها امتناع می‌کردند.

سوء استفادۀ جنسی علی‌الرغم هشدارهای داده شده به سازمان ملل و آژانس‌های کمک‌رسانی در سه سال گذشته افزایش یافته است. در ماه جون ٢٠١٥م، کمیتۀ نجات بین‌المللی(IRC) سرویی را بالای ١٩٠زن و دختر در درعا و قنطریه انجام داد که چهل درصد آن‌ها خشونت جنسی را در هنگام تلاش برای رسیدن به کمک‌ها تجربه کرده بودند. یافته‌های گزارش این سازمان در آن زمان به جلسۀ آژانس‌های سازمان ملل در اردن ارائه شده بود؛ ولی با آن‌هم خشونت علیۀ زنان پناهندۀ سوری متوقف نگردید.

دانیل اسپنسر، یک‌تن از کارمندان خیریه و ناظر کمک‌های بشر‌دوستانه به بی‌بی‌سی گفته که او به این باور است، که بعضی از سازمان‌های بین‌المللی چشم خود را بر روی سوء استفاده‌ها بسته‌اند. او هم‌چنان افزود: «سوء استفاده‌های جنسی و تجاوزات زنان و دختران نادیده گرفته شده‌اند، این مشکل به وضاحت تشخیص شده بود؛ ولی با آن‌هم به مدت هفت‌سال توسط این سازمان‌ها نادیده گرفته شد. سازمان ملل و نظام‌های فعلی قربانی شدن زنان را انتخاب کرده‌اند؛ حتی در برخی جا‌ها تصمیم گرفته شده است که اگر به منظور کمک‌رسانی به گروپ‌های بزرگ‌تری، زنان مورد خشونت و سؤ استفادۀ جنسی قرار بگیرند، اشکالی ندارد.»

خواهران باعزت ما در شام، در حالی از مرمی‌ها، بمب‌ها، قحطی‌ها و خشونت نیروهای جنایت‌کار اسد فرار کرده و مورد سوء استفادۀ جنسی آن‌هایی قرار می‌گیرند که ادعای کمک و حمایت‌شان را می‌کنند. خواهران ناامید و مظلوم ما تنها در بدترین شرایط انسانی در کمپ‌های "مرگ" زندگی نمی‌کنند، بلکه همان‌گونه که از این گزارش‌ها معلوم می‌شود، آن‌ها حتی به کمک‌‌های اساسی مثل غذا نیز بدون در معرض خطر بودن عزت‌شان دسترسی ندارند. این نه تنها  ثبوتی است در خصوص این‌که سازمان ملل ورژیم‌های جهان اسلام به‌خاطر حفظ و رفاه خواهران عزیز ما اصلاً مورد اعتماد نیستند؛ بلکه آن‌ها نیز نشان داده‌اند که حفاظت از عزت این خواهران، یک اولویت نزد‌شان نیست.

بدون شک، در نبود رهبری خلافت اسلامی هیچ امنیت و رفاه و در هیچ‌جایی برای زنان باعزت شام وجود ندارد. پس بی‌تردید هیچ دولتی به غیر از خلافت اسلامی، که توسط قوانین الله سبحانه و‌تعالی اداره‌ می‌شود، عزت و حفاظت زنان را به اندازۀ حفاظت خودش اهمیت نمی‌دهد و کسانی را که حتی با یک‌کلمه هم در برابر زنان خشونت روا بدارند، به کیفر اعمال‌شان خواهد رساند. پیامبر صلی‌الله وعلیه وسلم به حیث اولین رهبر دولت اسلامی در مدینه، تمام قبیلۀ بنی قینقاع را به‌خاطر توهین به یک زن مسلمان جلای وطن کرد. معتصم باالله خلیفۀ بزرگ عباسی، لشکر بزرگی را به‌خاطر نجات یک زن مسلمان، که مورد توهین یک سرباز رومی قرار گرفته بود، به شهر عموریۀ ترکیه و در جای قوی‌ترین قلعۀ رومی‌ها در حالی روان کرد که مرکز خلافت در آن زمان در بغداد بود. این است میراث تکرار ناشدنی از عزت زنان، که آن رهبری واقعی(خلافت اسلامی) به زنان اتباع‌اش به‌حیث مسؤلیت و وظیفه توسط رهبران‌اش برای حفاظت آن‌ها از هر آسیبی به پیش می‌برد.

فلهذا، ما از تمام مسلمانان و بخصوص آن‌هایی‌ را که الله سبحانه وتعالی از قدرت نظامی برخوردار کرده است، می‌خواهیم تا در راستای حفاظت از آبرو، عزت و رفاه زنان مسلمان به تأسیس فوری خلافت اسلامی بر منهج نبوت بپردازند. زیرا الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان‌گونه که به پیشینیان آن‌ها خلافت روی زمین را بخشید، و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت، و ترس‌شان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، تا تنها مرا بپرستند و چیزی را شریک من نگردانند، و کسانی‌که پس از آن کافر شوند، آن‌ها فاسقان‌اند.

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

چه کسی از اطفال غوطه دفاع خواهد کرد؟

(ترجمه)

در حالی‌که شما این سناریو را می‌بینید، بمب‌هایی از طرف رژیم‌های ظالم سوریه و روسیه بالای سر مسلمانان مظلوم در غوطه انداخته می‌شوند، که زبان از بیان وحشتی‌که ما در این سرزمین مبارک مشاهده می‌کنیم قاصر است. فقط در یک هفته بیش از ٥٠٠ تن به شمول ١٥٠طفل کشته شده و این آمار هر روز در حال بلند رفتن است. آن‌ها بشکل بی‌رحمانه‌ای، افراد ملکی، مردان، زنان، اطفال و نوزادان را در خانه‌ها، دوکان‌ها، مکاتب، شفاخانه‌ها، آمبولانس‌ها و بازار‌ها هدف گرفته و باعث دفن اطفال در خرابه‌های ساختمان‌ها می‌شوند. اطفال در حالی مجبور به پناه بردن به تونل‌ها، گودال‌‌ها و زیرزمینی‌ ساختمان‌ها می‌شوند که منتظر نوبت مرگ‌شان هستند. داکتران در رفت‌و‌آمد برای مراقبت از اطفال نوزاد در دستگاه‌هایی هستند که از شدت سردی هوا می‌میرند، که سرمنشی سازمان ملل این وضعیت را "دوزخی بر روی زمین" توصیف کرده است.

به علت تقریباً پنج سال محاصرۀ ظالمانۀ رژیم سوریه، غذا، موادسوخت و دارو در کم‌ترین مقدار خود قرار دارد. داکتران از دارو‌های تاریخ‌گذشته برای مداوای بیماران و زخمی‌ها کار می‌گیرند و قحطی جمعی بیشرین تعداد اطفال را متأثر ساخته است. به گزارش سازمان ملل، حدود ٢١درصد اطفال زیر سن پنج سال از سوء تغذیه رنج می‌برند.

آرزوی مادرانِ در حال مرگ اینست که قبل از مرگ اطفال‌شان، که آن‌ها را در اثر بمباردمان وحشیانه می‌بینند، حداقل با شکم سیر بمیرند. در حالی‌که مادران دیگری دعاء می‌کنند که الله سبحانه و‌تعالی روح فرزندان‌شان را قبض نماید. چرا؟! برای خلاصی از درد، از تحمل و بخاطری‌که حداقل در جنت غذا دارند. آیا می‌توانید اندازۀ رنج برادران و خواهران را تصور نمایید؟ وقتی‌که یک مادر جگر گوشه‌اش را که از تهی دل دوست دارد، ترجیح می‌دهد که بمیرد تا این‌که زنده باشد؟ زیراکه مرگ درد‌شان را متوقف می‌کند؟ یا آیا می‌توانید سطح ناامیدی را که داکتران غوطۀ شرقی بعد از این‌که طفلی را بعد از طفل زخمی دیگری‌که از بمباردمان بی‌وقفه، با گوشت‌های آویزان، چشمان نابینا و بدن‌های نازکِ تکه‌تکه شده را تداوی می‌کنند، تصور کنید؟ که دیگر هیچ جرئتی برای دایه‌گی نوزادانی را که از شکم مادرهای زخمی‌شان متولد می‌شوند، ندارند.

برادران و خواهران عزیز! ما بمب‌ها را می‌بینیم که بالای سر اطفال گرسنۀ غوطۀ شرقی می‌ریزند، در حالی‌که آن‌ها با نابودی روبه‌رو هستند. ما صف‌های پی‌هم اطفال کشته شده را در حالی‌که در کفن‌های خون آلودشان پیچیده شده‌اند، می‌بینیم. ما گریه‌های مادران غوطه را که برای مقدار اندکی غذا بخاطر سیر کردن اطفال‌شان را که از گرسنه‌گی می‌میرند، می‌بینیم، و ما نابودی کامل این سرزمین مبارک و سلاخی برادران و خواهران مان را در حالی‌که توسط قصابان اسد خنزیر و کشتار دسته‌جمعی شاید بدتر از حلب را مشاهده می‌کنیم؛ ولی بازهم با وجود این‌همه وحشت و رنج غیرقابل تصور، جامعۀ بین‌المللی، سازمان ملل و رژیم‌های جهان اسلام به تماشا نشسته و از دریای خونی‌که توسط اسد و ائتلاف جنایتکارش(این قاتلان اطفال) ریخته شده است، روی گشتانده و به ادامۀ کشتار و مجازات مجوز می‌دهند. آن‌ها تمام کنوانسیون‌های شان را در بارۀ حفاظت از حیات انسان‌ها، حقوق‌بشر و حقوق اطفال  به بازی گرفته‌اند.

بدون شک، حتی این(دوزخ زنده) هم برای بیدار کردن وجدان‌های‌شان کافی نیست. برای آن‌ها، دریای خون شکل گرفته از خون اطفال غوطه، یک قیمتی است که ارزش پرداختن برای اهداف سیاسی آن‌ها در منطقه است. بدون شک که هیچ محدودیتی در وحشی‌گریی‌که آن‌ها برای بدست آوردن اهداف خودخواهانه خود می‌خواهند، وجود ندارد.

برادران و خواهران عزیز! مطمئناً هیچ مدرک بیشتر ازین نیاز نیست تا مقدار بال پشه‌ای امید داشتن از دولت‌های خودخواه غربی، سازمان ملل و رژیم‌های جهان اسلام نشان دهیم که از امت در سوریه دفاع کنند؛ در حالی‌که آن‌ها اطفال غوطه را برای مردن رها کرده‌اند و تمام گفتگوها، به اصطلاح صلح آن‌ها، کنفرانس‌های آنان و راه‌حل‌های پیشنهاد شدۀ آنان، فقط اسد قصاب را زمان بیشتری برای ماندن، تجاوز و قتل مسلمانان داده است. چیزی‌که ما در صفحات تلویزیون از وحشت غوطۀ شرقی مشاهده می‌کنیم، بحیث منطقۀ امن، در پروسۀ صلح آستانه و کنفرانس صلح روسیه، ترکیه و ایران به همراه جامعۀ بین‌المللی شان، شناخته شده بود.

برای چنین یک امتی، چی می‌توانیم بیاوریم تا این کابوس را پایان ببخشد و از جان برادران، خواهران و اطفال مان در غوطه حفاظت نماید؟ البته ما باید به کمک‌های خیریۀ مان ادامه بدهیم و در آرزوی این‌که حداقل بخشی از آن به آنانی‌که در نیاز مبرم بسر می‌برند، برسند؛ ولی ما می‌فهمیم که کمک‌ها خونریزی را متوقف نخواهد کرد. البته ما باید به الله سبحانه وتعالی دعاء کنیم که او تعالی رژیم اسد و تمام حامیان‌اش را نابود کرده و امت را در سوریه از این قتل و کشتار و تجاوز حفظ نماید. برای این‌که لا حول و لا قوة الا باالله العلی العظیم(هیچ قدرتی غیر از الله سبحانه وتعالی نیست و او بدون شک بر همه کار‌ها قادر است)، پیامبر محبوب ما حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«والذي نفسي بيده لتأمرن بالمعروف، ولتنهون عن المنكر، أو ليوشكن الله أن يبعث عليكم عقابًا منه، ثم تدعونه فلا يستجاب لكم»

ترجمه: قسم به کسیکه نفس من در ید اوست که شما یا به معروف امر و از منکر نهی می‌کنید، یا اینکه الله(سبحانه وتعالی) به زودی عذاب خود را بر شما خواهد فرستاد؛ بعد از آن شما از وی درخواست می‌کنید و درخواست شما مستجاب نخواهد شد.

پس چیست آن معروفی‌که ما باید به آن امر کنیم و منکری‌که ما باید از آن نهی کنیم، تا ان‌شاءالله به این خونریزی پایان دهیم؟ ما باید به تشکیل فوری نظام الله سبحانه وتعالی و خلافت بر منهج نبوت امر کنیم؛ خلافتی‌که سپر امت است؛ همان‌گونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

                                                                     « إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: بی‌گمان ‌که امام(خلیفه) سپری است که از عقب آن جهاد می‌کنید و باوی محافظت می‌شوید.

و ما باید به تمام این رژیم‌های نفرت انگیز و مزدور در جهان اسلام پایان دهیم، رژیم‌هایی‌که یا خاموش اند و یا بدتر از آن ، هنوز با اسد و دیگر دشمنان دین ما در جنایات علیه امت شریک اند؛ رژیم‌هایی مثل مصر، عربستان سعودی، اردن و امارات عربی، که عوض فرستادن نیروهای شان برای دفاع از زنان و اطفال غوطه، آن‌ها را برای قتل و قحطی دادن به اطفال یمن می‌فرستند، رژیم‌هایی مثل ترکیه که به عوض استفاد از جیت‌های جنگی و توپخانه‌هایش برای حفاظت زنان و اطفال مسلمان در سوریه، از نیروهای نظامی‌اش بخاطر کشتن مسلمانان کُردی استفاده می‌کند و رژیم‌هایی مثل پاکستان که به عوض فرستادن سربازان‌اش برای جنگ علیه ظالمین و قاتلین این امت، آن‌ها را به نماینده‌گی از امریکا برای جنگ با برادران مسلمان‌اش می‌فرستد. لا حول ولا قوة الا بالله!

برادران و خواهران گرامی! آیا کدام شکی است که تنها راه بیرون کردن مسلمانان غوطۀ شرقی و سوریه از این منجلاب، همانند دیگر سرزمین‌های اسلامی، در تأسیس مجدد خلافت اسلامی می‌باشد؟ در حقیقت این دولت اسلامی است که از مقدسات زندگی انسان‌ها حفاظت می‌کند و برای مؤمنان سپری است که لشکر‌های مسلمانان را یکی می‌کند و آنان را به منظور نابود کردن این جهنم به حرکت می‌اندازد. آیا برای‌تان واضح نیست که اطفال غوطه نیاز به لشکری دارند که از خون‌شان حفاظت کند و در دل قاتلان‌شان ترس بیندازد؟

حال از شما می‌پرسم، آیا امروزه دولتی است که ارتش‌اش را برای چنین کاری سوق دهد؟ نخیر، چون در هفت سال پسین بیش از صد‌ها و هزار‌ها تن در سوریه کشته شدند، اما تاکنون ما شاهد هیچ اقدامی نبوده‌ایم. ما می‌دانیم که تنها ارتشی از مؤمنان حفاظت خواهد کرد که تحت رهبری یک دولت اسلامی مخلص به حرکت بیفتد. در حقیقت نبود خلافت است که برای ترور و قتل اطفال امت به ستمگران و قاتلان مسلمانان دست باز داده‌است. ولی باید گفت که این کار ادامه نخواهد داشت.

برادران و خواهران! اگر ما به عنوان یک امت واحد به وقت و تلاش‌های مان در امر رسیدن به راه‌حل حقیقی، یعنی تأسیس فوری خلافت اسلامی، که سبب گذاشتن نقطۀ پایان به این کابوس می‌گردد، فکر مستنیر نکنیم، شاهد قتل مکرر مسلمانان غوطه و سراسر سوریه خواهیم بود، که از یک منطقه به منطقۀ دیگر تکرار خواهد شد. طوری‌که جنایت حلب اکنون در غوطه تکرار می‌شود؛ زیرا اگر ما به تأسیس فوری آن اقدام نکنیم و در خصوص آن دیدگاه طولانی‌مدت داشته باشیم که گویا در آیندۀ دور تأسیس خواهد شد و خود را به انجام کارهای بیهوده مشغول نماییم و یاهم انرژی مان را در خدمت به غرب و پلان‌های بین‌المللی آن مصرف نماییم؛ در واقع به بن‌بستی‌که اکنون دامن‌گیر امت اسلامی گردیده است، افزوده‌ایم. فلهذا، امت اسلامی همین اکنون نیاز مبرم به خلافت اسلامی دارد؛ بناءً  باید برای تأسیس فوری آن بطور جدی اقدام نماییم.

بناءً در نتیجۀ ظلم و ستمکاری‌هایی که در غوطه شاهد هستیم، بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر کمپاینی را تحت عنوان "کی از اطفال غوطه حفاظت خواهد کرد؟" به راه انداخته‌است، که مسلمانان را مخصوصاً متنفذین امت، رسانه‌ها، دانشجویان، امامان و دیگر اشخاص، هم‌چنان آنانی‌که در ارتش‌های مسلمانان اند، به تأسیس فوری خلافت اسلامی به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم ترغیب می‌کند.

ما از شما می‌خواهیم که با به اشتراک گذاشتن این مطالب که در صفحۀ فیسبوک زن و شریعت(Women and Sheriah) قرار دارد، از این کمپاین حمایت کنید. اما مهم‌تر از همه، ما از شما می‌خواهیم تا با تمام توان تان دعوت بسوی خلافت و از سرگیری زندگی اسلامی را حمل کنید و آن را به دوستان، فامیل، افراد در ارتباط، جامعه و غیره، مخصوصاً متنفذینی‌که می‌شناسید، به شمول آنانی‌که در ارتش‌های مسلمانان قرار دارند، برسانید. هیچ سنگی را بدون تغییر رها نکنید و هیچ فرصتی را از دست ندهید. برادران و خواهران! لطفاً درنگ نکنید و همین حالا این کار را انجام دهید، تا دیگر شاهد ریختن خون امت نباشیم. پیام آخر من به مؤمنان ارتش‌های مسلمانان این است:

ای سربازان ارتش‌های مسلمانان که از قدرت نظامی برای پایان دادن به قتل‌عام مسلمانان تان برخوردار هستید! دیگر تا چه اندازه قربانی نیاز دارید تا الله سبحانه وتعالی مکلفیتی را که بر روی شانه‌های تان گذاشته است، ادا کرده و امت را از این ظلم محافظت کنید؟! آیا ترور، غم و اندوه چشمان اطفال غوطه قلب‌تان را پارچه‌پارچه نمی‌کند؟ آیا گریه‌های مادران‌شان در ذهن تان نمی‌ماند؟ آیا فکر می‌کنید که کدام عذر قابل قبولی بخاطر رها‌ کردن آنان، در برابر پروردگارتان دارید؟ شما از نسل امیران و فرماندهان بزرگی؛ چون: خالد بن ولید، صلاح‌الدین ایوبی، محمد فاتح، محمد بن قاسم وغیره هستید. بناءً چرا خودتان را با اظهار وفاداری به این مجرمان و ترسو‌هایی‌که آنان را رهبر می‌نامید، خوار و ذلیل می‌کنید-خیانت‌کارانی‌که مسلمانان را ترک می‌کنند و با دشمنان دین‌تان در مقابل امت سازش می‌کنند؟!

ای سربازان ارتش‌های مسلمان! وفاداری تان را به این خیانت‌کاران بشکنید و به امر پروردگارتان جواب دهید، تا محافظ امت شوید و نصرت و امکانات مادی تان را برای تأسیس خلافت بکار گیرید. مشتاقانه عزت انصار‌ امروزی را و این‌که جزء لشکر خلافت راشدۀ ثانی شوید، قبول کنید؛ در نتیجه شما قهرمانان امت خواهید بود و بلندترین درجات را در آخرت از آن خود خواهید کرد، الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا﴾

                                                                                                [نساء: ۷۵]                       

ترجمه: و شما را چی شده‌است که در راه الله(سبحانه وتعالی) و(برای یاری) مردان و زنان و کودکان مستضعف جهاد و قتال نمی‌کنید، آنانیکه می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر(مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از جانب خود برای ما سرپرستی قرار بده و از جانب خود یار و مدد‌کاری برای ما مقرر کن.

﴿سبحان ربک رب العزة عما یصیفون و سلام علی المرسلین والحمد لله رب‌العالمین﴾

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

تنها راه بدست آوردن از دست رفته‌های مان در نتیجۀ نبود خلافت؛ تأسیس دوبارۀ خلافت است!

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

بد‌ترین، مصیبت‌بارترین و سیاه‌ترین روز در تاریخ امت اسلامی ۳ مارچ ۱۹۲۴م است که در آن روز خلافت اسلامی توسط استعمارگران و به کمک مزدوران داخلی‌شان سقوط کرد. از بین رفتن خلافت، از بین رفتن یک دولت ملی نبود؛ بل با از بین رفتن آن حاکمیت قانون از بین رفته و رهبری اسلامی تجزیه شد و امت به پارچه‌های گوناگون تقسیم گردید. بعد از ین روز، هیچ‌گونه مصیبتی نیست که بالای امت اسلامی نیامده باشد؛ چون این امت بعد از از دست دادن خلافت اسلامی، وقار، منصب و سپر خود را از دست داده، قلمروش به شکل وحشت‌ناکی اشغال شده، اطفالش به فجیع‌ترین شکل ممکن قتل عام شده و دارایی‌هایش به یغما رفت. با از بین رفتن خلافت اسلامی، امت اسلامی از دین، قدرت سیاسی، قدرت نظامی، غنامندی اقتصادی و قدرت استراتیژیک خود به شکل رقت‌باری بی‌بهره شد.  

از بین رفتن خلافت کار یک شبه و زودهنگام دشمن نبود؛ بل آن‌ها برای ۳ قرن متمادی در خصوص جمع کردن فرش حاکمیت این دولت ابرقدرت، پلان‌گذاری و برنامه‌ریزی کردند تا بتوانند در درازمدت و با پلان‌های جامع‌شان خلافت اسلامی را سقوط دهند. دولت‌های استعماری و مخصوصاً دولت‌های غربی و کافر به خاطر فهم‌شان از قدرت خلافت، برای سالیان دراز و با تمام امکانات دست‌داشتۀ ‌شان به خاطر سقوط آن کار کردند و حالا می‌خواهند، با تمام امکانات دست‌داشتۀ شان مانع تأسیس دوبارۀ آن شوند. مهم‌ترین پلان‌های آن‌ها قرار ذیل بود:

۱- تجزیۀ سرزمین واحد اسلام به کشور‌های مختلف و جابجایی رهبران اجیر و مزدور در آن‌ها که بتوانند از طریق آن نظام‌های کفری، راه و روش زنده‌گی و افکار پلید غربی را بر امت اسلامی تحمیل نمایند.

۲- قرار دادن امت اسلامی در حالت استعمار و جنگ دایمی و روبه‌رو کردن آن‌ها با مرگ، قتل‌های عام و سرکوب است، که بزرگ‌ترین مثال آن کمک‌های مستمر و پی‌در‌پی آن‌ها به دولت یهود است که از طرف دولت‌های استعماری همانند خنجری به سینۀ امت فرو رفته است.

استعمارگران به این بسنده نکرده و راه‌های دیگری را نیز به پیش گرفتند که به واسطۀ آن باعث شوند، امت اسلامی هیچ‌گاهی نتواند به پای خود بایستد و هیچ‌گاهی باهم‌دیگر یک جا نشده و به رهبری خلافت اسلامی، که سپر آن‌هاست دست نیابند. بناءً آن‌ها دست به شایعه‌پراگنی و دروغ‌های محض می‌زنند تا بتوانند از این طریق مسلمانان را از روحیۀ خلافت‌خواهی به دور سازند. استعمارگران ادعاء دارند که خلافت اسلامی وجیبۀ مسلمانان نبوده؛ بل یک دوره‌ای از تاریخ آن‌هاست. آن‌ها همواره دست به کمپاین‌هایی زده‌اند که بتوانند به واسطۀ آن‌ها اوراق تاریخ خلافت اسلامی را سیاه جلوه داده و مسلمانان را از آن به دور سازند و بر کسانی‌که برای تأسیس دوبارۀ آن کار و مبارزه می‌نمایند، از هیچ بی‌عدالتیی دریغ نورزند.

ولی با این‌همه دسیسه‌ها، شایعه‌پراگنی‌ها و فعالیت‌های خبیثانۀ‌ شان، آن‌ها هیچ‌گاهی قادر به از بین بردن روحیۀ خلافت‌خواهی در بین امت نبوده‌اند، امت اسلامی بیش از هر وقتی حالا نبود خلافت اسلامی و اهمیت آن را احساس می‌نماید و از آن با روحیۀ قوی، ثابت و راسخ دفاع می‌نماید. کسانی‌که برای جلوگیری از تأسیس دوبارۀ خلافت اسلامی تلاش دارند، همان‌هایی اند که حتی به مزرعه‌ها و حیوانات امت اسلامی رحم ننموده و آن‌ها را به وحشیانه‌ترین شکل ممکن از بین برده‌اند. آن‌ها رهبران مزدور و دست‌نشاند‌های کفار در سرزمین اسلامی اند که به جای پیروی از اوامر الله سبحانه وتعالی از استعمارگران فرمان می‌برند و آن‌ها ابله‌هان و احمقانی اند که خود را از راه و روش اسلامی به دور ساخته و گرویدۀ فرهنگ جاهلانۀ غرب شده‌اند.

خلافت واقعی اسلامی برای مسلمانان افتخار، وقار، جاه و جلال است؛ اما این خلافت برای دشمنان اسلام تحقیر، شکست و خارِ چشم می‌باشد. با تأسیس این دولت مقتدر، سرزمین‌های اشغال‌شدۀ اسلامی دوباره آزاد شده، توده‌ها و سرزمین‌های مختلف اسلامی به امت واحد تبدیل شده و امت عزت گمشدۀ خود را دوباره خواهد یافت. این دولت، نظام استعماری و اشغال‌گران دنیا را از بین خواهد برد و در دنیا به اذن الله سبحانه وتعالی سرزمین و قدرت درجه اول بشمار خواهد رفت. با تأسیس این دولت مقتدر، عدالت اسلامی زنده‌گی همۀ انسان‌های مظلوم، اعم از مسلمان و غیرمسلمان را فرا خواهد گرفت و کسانی را که از طریق فساد نظام سرمایه‌داری همواره سرکوب شده و به بی‌عدالتی‌های بی‌نظیر رو‌به‌رو شده‌اند، به عدالت خواهد رساند. مفاد دولت خلافت اسلامی تنها مختص به مسلمانان نبوده، بل از مزایای آن غیرمسلمانان و هر رنج دیده‌ و مظلومی مستفید خواهد شد.

ای مسلمانان! خلافت اسلامی بر شما فرض است؛ بل تاج الفرایض است. بر علاوه، تأسیس دوبارۀ خلافت وعدۀ الله سبحانه وتعالی و بشارتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم است. الله سبحانه وتعالی وعدۀ خود ار تحقق خواهد بخشید و این خلافتی‌که قرار است آفتاب آن طلوع کند، به قول و بشارتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم خلافت راشدۀ ثانی و بر منهج نبوت خواهد بود.

مفکورۀ خلافت اسلامی برای مسلمانان، مفکورۀ تیوری و خیالی نیست. این دولت و آزادی امت حقیقت‌ها و وعده‌های الله سبحانه وتعالی اند که ان‌شاءالله  محقق خواهد شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرموده‌اند:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: و بعد از آن خلافت بر منهج تأسیس خواهد شد.

حزب التحریر-ولایه ترکیه

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه