جمعه, ۱۷ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۲۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

فلسطین: پیامی از مسجد "اهل فلسطین هر گز به غیر از الله سر تعظیم فرو نمی برند و لو که حکومت آنان را سرکوب نماید!"

  • نشر شده در ویدیوها

سخنرانی هفته وار دكتور مصعب ابو عرقوب عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحرير ولایه سرزمین مقدس (فلسطين)
جمعه، 21 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 09 مارچ 2018م

ادامه مطلب...

حَبلُ‌المـَتین (7): در جستجوی آرامش و خوشحالی- از چشم‌انداز اسلام (2)

  • نشر شده در سیاسی

            نگاه اسلام به آرامش و خوشحالی

پروفیسور ریچارد لایارد، نویسنده کتاب پر آوازۀ خوشحالی در اخیر تحقیقات خود برای بیرون رفت از بحران نارضایتی در زندگی پیشنهاد می‌کند که یکی از مهم‌ترین عوامل خوشحالی و رسیدن به آرامش، داشتن مجموعه‌ای از ارزش‌های پایدار و ثابت و مهم‌تر از آن، داشتن هدف در زندگی می‌باشد.

 نکتۀ جالب این جاست که اساساً اسلام، از هدف زندگی آغاز می‌شود. در جهان‌بینی اسلامی، رسیدن به آرامش از طریق پاسخ دادن به اساسی‌ترین سوالات زندگی بدست می‌آید. پاسخ به سه سوال اساسی: از کجا آمده‌ام؟ برای چه آمده‌ام؟ و کجا می‌روم؟ هر نوع پاسخ غلط و عدم قناعت بخش به این سوالات، منجر به ایجاد اضطراب در زندگی فرد می‌گردد. اما زمانی‌که یک فرد پاسخ درست، عقلی و قناعت بخش به این سوالات دریافت کند، منجر به آرامش ذهنی و اطمینان قلبی وی گردیده و فرد به سکینت دست می‌یابد.

اسلام میکانیزم‌های جالبی را در زندگی برای پیراونش ترسیم کرده که با درک این میکانیزم‌ها و تطبیق آن بسیاری از مشکلات روانی انسان برطرف می‌گردد:

1- قضا و قدر: مفهوم قضا و قدر یکی از مفاهیم اساسی عقیده اسلامی بوده که توسط آن یک مسلمان درک می‌کند که بسیاری از مسائلی در زندگی وجود دارند که نمی‌توان آن‌ را کنترول کرد. در حقیقت، انسان در دو دایره زندگی می‌کند که بالای یکی آن، که دایره اعمال است تسلط دارد؛ ولی بالای دایره دیگری، که بنام دایره حوادث یاد می‌گردد، تسلط ندارد.

 در دایرۀ زندگی‌ای که فرد بالای آن تسلط ندارد، زمانی است که حادثۀ رخ می‌دهد که خارج از کنترول فرد است و آن را دفع کرده نمی‌تواند. در این مورد، عقیدۀ اسلامی برای ما تعلیم داده که خیر و شرّ همه از جانب الله سبحانه و تعالی است و در مورد بمیان آمدن حادثه نباید تشویش و نگرانی کرد یا عاقبت خیر و شرّ آن را تعین نمود. این مسأله باعث می‌گردد که بسیاری از مسائلی که باعث نگرانی و تشویش یک فرد در زندگی می‌شود، از بین برود. و شخص در باره مسائلی که در آن کنترول ندارد، یا حادثۀ که بالای وی اتفاق افتیده یا در آینده چه چیزی بالای وی اتفاق می‌افتد؟ یا چرا مثل سایر اشخاص ثروتمند یا دارای مقام نیست؟ و امثالهم، تشویش نمی‌کند.

 پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده است: «اگر حادثه (گزندي) به تو رسيد، نگو: اگر چنين مي‌كردم ، چنين و چنان مي‌شد، اما بگو: قضای الله سبحانه و تعالی بود و هرچه خواست انجام داد، زيرا « اگر» دروازۀ نفوذ شيطان را مي‌گشايد».

برای غرب، این یک مشکل بسیار عظیم است چون مفکوره غالب در غرب، مفکوره مادی است و به این نظر هستند که حالات و حوادث را آن‌ها می‌توانند کنترول کنند، یا بسیاری از نتایج و دست آوردها را به تلاش خود شان نسبت می‌دهند. مثلاً می‌گویند: اگر فرد در زمانش انتخاب مناسب ‌داشته باشد می‌تواند به چنین دستاوردها دست یابد. البته این مفکوره درست نیست، زیرا بسیاری از مردم با وجود این‌که بیشترین تلاش را انجام می‌دهند باز هم به ناکام مواجه می‌شوند. پس در صورت‌ عدم موجودیت مفهوم قضا و قدر، این ناکامی منجر به تشویش و نارضایتی عمیق در زندگی فرد می‌شود؛ که این حالت، زندگی فرد را از داخل می‌پوسد و به ورطه‌ی نابودی می‌کشاند.

2- مفهوم ثروت و مقام: با توجه به نفوذ و حاکمیت نظام سرمایه‌داری بر جهان، مفاهیم و مفکوره‌های مرتبط به ثروت و سرمایه در عصر ما اهمیت زیادی دارد. البته این نکته باید واضح شود که بسیاری از تحقیقاتی که در مورد نارضایتی در این نوشته بدان اشاره شده مربوط به ثروت اند که این طور فهم نگردد که هدف نوشته تائید برخی از مفکوره‌های دیگری در جهان می‌باشد که ثروت را ذاتاً شرّ می‌پندارند.

بلکه موضوع محوری، بحث بالای دیدگاه متفاوت اسلام در قبال ثروت است. اسلام داشتن ثروت را محکوم نکرده و آن را شرّ نپنداشته؛ بلکه مفکوره‌ها و دیدگاه مربوط به ثروت را اصلاح ساخته است. در واقع، اسلام ثروت را مایه‌ی امتیاز نمی‌داند، اما کسانی را که همّ و غمّ و تمرکز اصلی زندگی شان را جمع‌آوری ثروت قرار داده‌اند و از آخرت غافل می‌باشند مورد حمله قرار داده و محکوم نموده.

‏در نصوص اسلامی، در مورد ثروت بحث‌های زیادی شده است. طوری‌که، یکی از موارد عقیدۀ اسلامی در مورد ثروت است که می‌گوید رزق از جانب الله سبحانه و تعالی است و سبب ندارد. یعنی، امکانات، سهولت‌ها، مادیات و ثروت رزقی است که از جانب الله سبحانه و تعالی تعیین گردیده و برای فرد می‌رسد و تلاش فرد هیچ تأثیری بالای کمی و زیادی آن ندارد. البته چنین فهم نگردد، چون رزق تعین است پس فرد برای کسب رزق تلاش نکند، بلکه تلاش برای طلب رزق نیز یک حکم شرعی است و فرد باید برای طلب نفقه‌اش تلاش کند. اما اسلام از لحاظ فکری و روانی این مشکل را حل کرده است.

در ضمن، اسلام در برابر حسادت و بخل هُشدار داده و این دو صفت باعث تولید نارضایتی عظیم و باعث قطع رابطه فرد با حالتش می‌گردد. طوری‌که فرد نمی‌تواند نعمت‌هایش را بشمارد چون احساس می‌کند که بسیاری از چیزی‌های که دیگران دارند وی از آن بی‌بهره است.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مورد حسد و رقابت‌های مبتنی بر ثروت فرموده‌اند: «مراقب حسد باشید، حسد كردار نيك انسان را مي‌خورد آنچنان كه آتش هيزم را مي‌خورد» همچنان در حدیثی دیگر فرموده‌اند: «به کسی که پایان‌تر از شما است، بنگرید وبه کسی ننگرید که بالاتر از شما است. این کار سزاوار‌تر است که نعمت خدا را کم و حقیر نشمارید». [این لفظ مسلم است]

3- تعبیر خوب و مثبت: اسلام بالای تعبیر یک مسلمان بحث‌های زیادی دارد و به نحوی خوش‌بینی و مثبت‌گرایی را برای پیروانش تأکید نموده است و به این هدف بعضی از اساسی‌ترین تعبیرات را برای انسان گذاشته تا انسان بتواند در پرتوی این اساسات، خویشتن را از تعبیرات منفی دور نماید. تعبیراتی از قبیل: عدم تعیین خیر و شرّ در حوادث، رزق و اجل سبب ندارد، داشتن گمان خوب در مورد الله سبحانه و تعالی، داشتن خوف و رجاء در زندگی، و این‌که هر حادثۀ که بالای مؤمن واقع می‌‌شود در نهایت به خیر وی تمام می‌گردد.

 در کنار این، اسلام بالای ارزش‌های داخلی انسان‌ تأکید کرده که اساساً هر انسان مطابق به ارزش‌های داخلی خود تعبیر می‌کند و اگر این ارزش‌های داخلی نادرست باشند، حوادث را تعبیر سوء نموده و موارد مثبت را نیز منفی تصور می‌کند و نیمه خالی گیلاس را می‌بیند.

 نکتۀ جالب این‌جاست که اسلام برخلاف مبداء غرب انسان‌ها را به گمان خوب و نیک در مقابل یکدیگر نیز تشویق می‌کند و این حالت باعث کاهش کینه‌ها و کدورت‌ها گردیده و رقابت‌های اقتصادی و اجتماعی را در جامعه کمرنگ می‌سازد. امروزه مشکل بزرگ غرب مشکل بی‌اعتمادی است و اساس اعتماد بالای تعبیر خوب می‌چرخد و انسان غربی نمی‌تواند خود را از تعبیرات منفی آزاد سازد، چون مفکوره غرب وی را به بخل و حسادت و رقابت با دیگران تشویق می‌کند.

5-  عدم دل‌بستگی به زندگی دنیا: اگر کسی هدف زندگی را درک کند، در می‌یابد که زندگی دنیا بسیار کوتاه و زودگذر است و وقت زیادی برای زندگی کردن نیست که دنیا وی را مجذوب و دلبسته‌ی خویش گرداند. البته این بدین معنی نیست که ما در زندگی به راهبان و زاهدهای هندویی مبدل گردیم که به دنیا پشت نموده‌اند، بلکه هدف این است که دل‌ها و قلب های ما وابسته به دنیا نگردد و توجه و تمرکز اصلی ما از آخرت به دنیا معطوف نگردد.

فراموش کردن اینکه زندگی در دنیا مؤقتی است باعث می‌گردد که اگر حالات و حوادث به شکلی که ما می‌خواهیم به پیش نرود، یا در زندگی دچار زیان و نقصان گردیم یا جدی گرفتن مسائلی که در درازمدت [آخرت] زیاد مهم نیستند باعث تشویش و اضطراب و نگرانی بیش از حد می‌گردد.

الله سبحانه و تعالی در مورد حقیقت زندگی این دنیا فرموده است:

«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»[حدید: 20]
 بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به يكديگر و فزون‌جويى در اموال و فرزندان است.

همچنان، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای ما توصیه نموده:«مانند یک انسان غریب (بیگانه) و رهگذر زندگی کنید».

در نهایت، با در نظرداشت موارد ذکر شده، مفاهیم و ارزش‌های اسلامی به بهترین شکل انسان را به آرامش و سکینت می‌رساند، لیکن با این تفاوت که برای انسان تذکر می‌دهد که آرامش واقعی و حقیقی جز در جنت در دنیا میسر نمی‌گردد، پس بیهوده دنبال کسب آرامش دایمی نگردید.

پس ضرور است تا خود را از تأثیر فرهنگ غرب آزاد ساخته و از دویدن‌های بی‌جا عقب مقام، ثروت و کسب مناسب سیاسی بپرهیزیم تا بتوانیم به هدف بزرگ‌تر زندگی که همانا کسب رضایت الله سبحانه و تعالی است برسیم. اما مانع بزرگی که در این راه وجود دارد همانا مفکوره‌ها و مفاهیمی که در طول زمان کسب کرده‌ایم. این مفاهیم نمی‌گذارند تا خود را از این دور باطل خارج سازیم؛ بلکه این افکار ما را در دام و زندانِ محبوس ساخته که از آینده ترس و اضطراب شدید داریم، و در مورد مسائلی که هیچ‌گاهی قادر نیستیم آنها را خنثی سازیم نگران هستیم و این حالت زندگی را به بُن‌بست می‌کشاند.

فراموش نباید کرد که راه حل اساسی برای تغییر این وضعیت، ایجاد یک فضا واقعی تحت چتر ارزش‌های اسلامی است تا امت بتواند در چنین فضا خود را از ارزش‌های گندیدۀ دموکراسی آزاد ساخته و با تطبیق ارزش‌های اسلام که مملو از ارزش‌های انسان دوستی، مثبت‌گرایی، خوش‌بینی توأم با رجاء می‌باشد؛ یکبار دیگر سکینت، خوشحالی، شکوت و جلال را همچو گذشته‌های طلایی به سرزمین‌های دردمند اسلامی به ارمغان آورده و با حمل این ارزش‌ها به سایر ملل، جهان را از دام ارزش‌های پوچ و اژدهای خون‌خوار سرمایه‌داری ـ دموکراسی نجات دهند. فرارسیدن چنین روزی در نظر کسی که انتظار آن را دارد نزدیک است.

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: "اوامر الله سبحانه و تعالی فقط و فقط برای تطبیق است!"

چکیده مصاحبۀ دفتر مطبوعاتی حزب التحرير ولايه سوريه با استاد منير ناصر عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحرير ولایه سوريه تحت عنوان :

"اوامر الله سبحانه و تعالی فقط و فقط برای تطبیق است!"
چهارشنبه، 19 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 07 مارچ 2018م

ادامه مطلب...

فلسطین: تفسیر آیت36 سورۀ مبارکۀ آل عمران

آيت 36 سورۀ مبارکۀ آل عمران: "فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَىٰ..."

ارایه کنننده: شيخ يوسف مخارزة (أبو الهمام)
سه شنبه، 20 جمادى الأولى 1439هـ مطابق با 06 فبروری 2018م

ادامه مطلب...

شیوههای پنهانی در تلاش تخریب شاگردان؛ با استفاده از فعالیتهای مافوق درسی در فلسطین!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

گرایش وحشیانه‌ای که در حال حاضر در فلسطین شکل گرفته، با فعالیت‌های مافوق درسی ذیل در وزارت معارف فلسطین باجوانان، محدود نمی‌شود:

-رقابت‌های مختلط مباحثه‌یی در چندین شهر برای لیسه‌ها، که بیشتر قریه‌های کوچک را هدف قرار می‌دهد.

-اشتراک هزاران شاگرد به خاطر اعتراض در برابر موافقتنامۀ "بالفور" در مارادون.

-برگزاری رقص مختلط دابکا در دانشگاه امریکایی-عرب در شهر جنین، دانشگاه القدس در شهر ابو دیس و دانشگاه ملی النجاه در شهر نابلوس که در آن  شاگردان بی‌شماری از چندین شهر برای نشان دادن فعالیت‌های مافوق درسی، جمع می‌شوند.

-برگزاری رقص مختلط دابکا در کوچه‌های رام‌الله به پاس القدس و زندانیان فلسطینی در زندان‌های دولت یهود.

-استخدام مربی‌های مرد برای تیم ورزشی دختران، که دور از نظر و در لباس نامناسب به سفر می‌روند(یخن قاق و شلوار).

-اردوگاه‌های مختلط شبانه برای ناظرین فلسطینی.

امریکا و سایر کشور‌های اروپایی، میلیون‌ها دالر را بالای نظام تعلیمی در فلسطین و سایر بلاد  اسلامی به مصرف می‌رسانند. در فرجام این مقاله لیست کوچکی از آدرس‌های است که اتفاقاتی اخیر در سراسر فلسطین را نشان می‌دهد.

-دختران خوردسال با پوشیدن ثاب(لباس عنعنوی فلسطین) دابکا انجام داده و تمرین و ترغیب می‌شوند تا در رویداد‌ها، رقابت‌ها و اجتماعات عامه دابکا بکنند؛ مگر بعضی‌ها استدلال می‌کنند که دختران جوان اند و اگر با پسران کوچک رقص و آواز بخوانند، مشکلی ندارد.

-دختران و پسران تنها به انجام رقص دابکا در محلات عنعنوی، جداگانه و محصور در مراسم خاص تمرین داده نمی‌شوند، بلکه آن‌ها آموزش می‌بینند و وادار ساخته می‌شوند تا این رقص مختلط را در محضر عام به نماینده‌گی از فلسطین انجام دهند. آیا میراث فلسطین برضد هویت اسلامی است؟! رقصیدن، آواز خواندن و نمایشات رقص دابکا سرگرمی تجارتی بوده و اجتماعات در رام‌الله، هبرون، نابلوس و سراسر شهرهای فلسطین با عکس‌برداری با مقامات طبقۀ ذکور حکومتی، که در چندین شبکۀ خبری فلسطینی به یک دید عام تبدیل شده، همه‌وهمه تحت نام فعالیت‌های مافوق مکتبی صورت می‌گیرد تا برای شاگردان فرصت‌های فوق را به وجود بیاورند.

-عادی سازی اختلاط جنسیتی(فعالیت‌های مختلف مافوق درسی مانند: نمایشنامه یا ارکسترسازی که هردو جنسیت را مجبور به اختلاط و تقابل کرده و این کار را به یک امرعادی مبدل سازد، یا هم اجرای رقص دابکا در مقابل حاضرین خیالی در تالار تحت نور نمایشی روی صحنه بصورت مختلط، تا همۀ جهان آنان را تماشا کنند) در حالی‌ست که وزارت معارف فلسطین لاف از پیشرفت می‌زند و معلوم نیست که به معیار چی کسانی چنین اظهار نظر می‌کند؟ بدون شک که با ارزش‌های اسلامی از قبیل عفت، حفاظت و احکام شرعی این‌گونه پیشرفت برابری ندارد. چنین چیزها با معیار‌های غربی سازگاری داشته و فرمایشات شان را به بسیار دقت تعقیب می‌کند تا هدف اساسی نصاب تعلیمی فلسطین را بدست بیاورند و اسلام را از زنده‌گی اطفال مسلمان دور سازند.

-بخش دیگری از فعالیت‌های مافوق درسی تشویق دختران به ورزش‌های رقابتی تحت نام این‌که دختران هم حق بازی و اشتراک  در ورزش‌های رقابتی و تفریحی را دارند، می‌باشد. سوال این جاست که چرا چنین فعالیت‌ها طبق احکام الهی برای‌شان مد نظر گرفته نمی‌شود؟ چرا باید دختران مسلمان مجبور شوند تا در محلۀ عام به شلوار و یخن قاق ظاهر شوند؟ یا این‌که بدون نظارت مخصوص برای رقابت‌ها به سفر برده شوند و در برابر تماشاچیان بازی کنند؟ یا با لباس نامناسب یک‌جا با مردان در مرادون به دوِش بپردازند؟

جِبریل راجوب رئیس قبلی نیرو‌های امنیتی ضد شورش در مصاحبه‌اش با تلویزیون "اسراییلی" با سخنان مبهم‌اش بیان داشت:  «برای آن‌ها کدام یک خوب‌تر خواهد بود، این‌که دختران ما شلوار به تن کنند یا این‌که دختران ما حجاب کنند؟ و یا شلوار به تن کرده فوتبال بازی کنند؟» لکنت در بیانیه‌اش باید امواج غضب را در امت ایجاد کند.

﴿يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ

[تحریم : ۶]

ترجمه: ای مؤمنان! خود و خانوادۀ خویش را از آتش دوزخی برکنار دارید که افروزینۀ(هیزوم) آن انسانها و سنگها است؛ فرشتگانی بر آن گمارده شده اند که خشن و سختگیر، زورمند و توانا هستند. از الله(سبحانه وتعالی) در آنچه بدیشان دستور داده است، نافرمانی نمیکنند و همان چیزی را انجام میدهند که بدان مأمور شده اند.

چرا اطفال امت عمداً تخریب می‌شوند؟ چرا این تخریب از سن حساس پنچ سالگی شروع می‌شود؟ چرا این قدر توجۀ گستاخانه بالای جوانان صورت می‌گیرد؟ این‌همه آیا بخاطری‌ست تا جوانان ما موضوعات حیاتی امت را کار خودشان ندانند؟ آیا این‌همه بخاطری‌ست تا آن‌ها قهرمانان، رقاصان و خوانندگان را به عوض محمدالرسول الله صلی الله علیه وسلم و صلاح الدین ایوبی، که فلسطین را از دست اشغالگرایان آزاد کرد، الگوی خود قرار بدهند؟ و یا می‌خواهند نصیبه بنت خطاب را که در غزوۀ احد دوشادوش پیامبر صلی الله علیه وسلم جنگید، به عوض هنرپیشه‌ها برای دختران ما به حیث الگو معرفی کنند؟

این که دختران ما با اشتراک‌شان در ورزش‌های گروهی از فوتبال گرفته تا مارادون، اندام و موهای خود را به نمایش قرار می‌دهند، نیز بحثی است که جوانان ما را با ارزش‌های سیکولریستی در آینده آماده می‌سازد. بعضی‌ها انتقاد می‌کنند که ما منحیث مسلمان نباید در اجازه دادن به دختران خود در بارۀ اشتراک‌شان در ورزش بسیار از احساسات کار بگیریم؛ چنین برداشت از این سخن، که اسلام ورزش را منع نکرده، درست نمی‌باشد. اسلام استثمار دختران، انتخاب مربی مرد برای دختران، نظارت مردان از کار دختران، پوشش لباس غیراسلامی دختران و پرداختن به رقابت‌ها در پهلوی مردان را ممنوع می‌داند و این موارد کاملاً از آن‌چه که دختران به طور طبیعی در فضایی که با احکام اسلامی در تناقض نباشد، به ورزش بپردازند، مجزا می‌باشد. این چنین دید باعث می‌شود تا حتی در تمامی ارزش‌های اسلامی مشکل تراشی صورت گیرد و اسلام بزرگ را به دین انجام عبادات تشریفاتی در محدودۀ خانه‌های‌شان که اگر خواستند اسلام را مراعات و اگر نخواستند مراعات نکنند جلوه دهند.

پسران ما تحت تأثیر افکاری قرار داده می‌شوند که از اختلاط‌شان با دختران هیچ نوع محافظت و شرم نداشته باشند و با آیندۀ خطرناک که از اثر همین روابط حرام شکل می‌گیرد، روبرو هستند. ضرور نیست بالای چنین چیزی شک کنیم چراکه ما انفجار جوامع را در ممالک سیکولر می‌بینیم و می‌شنویم.

جوانان فلسطینی باید تربیۀ اسلامی شوند؛ زیرا، آنان تحت اشغال دولت یهود و ادارۀ فلسطینی، که با تمام نیرو مفکورۀ بوجود آمدن دو دولت و زنده‌گی عادی را در تعادل با اشغالگرایان فضاگیر می‌سازد، قرار دارند. پرورش اطفال ما باید در محور عقیدۀ اسلامی بچرخد، چرا که فلسطین به فاتحانی هم‌چو محمد فاتح، مفکرینی هم‌چو امام شافعی و حامل دعوتی هم‌چو مصعب ابن عمیر رضی الله تعالی عنهم ضرورت دارد. جوانان مسلمان در کشته شدن مردم فلسطین و سرزمین‌های اسلامی توسط استعماگرایان باید احساس اندوه کنند، آن‌ها باید به خروش بیایند؛ نه این‌که رقص دابکا کنند و کسی برای‌شان شعر دکلمه کند؛ در حالی که سربازان دولت یهود از طریق وسایل زرهی‌شان به مشاهدۀ آنان می‌نشینند.

وزارت معارف درپشت پرده می‌خواهد که موضوع فلسطین و قدس را به مرور زمان از اذهان نسل‌های آینده پاک سازد تا روابط را با رژیم صهیونیستی عادی ساخته و جامعه‌ای را که از افکار اسلامی  تحت عنوان‌های مختلف از درجۀ  ابتدایی الی درجۀ عالی دور شده باشد، به طرف سیکولریزم سوق دهد و به قضایا از دید "چرا نی، زنده‌گی یک‌بار است" یا "ما دید‌های فردی خود را داریم، ضرور نیست محدود شویم" نظر اندازند. آزادی‌های فردی فوق الذکر جامعه‌ای را که به اساس عقیدۀ مردم‌اش شکل یافته و معیار عمل در آن حلال و حرام بوده نه هوی نفس و منافع شخصی، مثل جامۀ جنده تکه و پارچه می‌سازد.

افکار جوانان مسلمان باید به اساسات درست اسلامی تربیت داده و از انحراف فکری بدور نگهداشته شوند. راهکار‌های پنهانی یا همان "دروس" و نصاب تحت حمایت غربی، که به جدیت توسط وزارت معارف فلسطین به اجراء گرفته می‌شود، اگر ما منحیث والدین به اخلاق اطفال خود متوجه نباشیم، امروز و فردای اطفال ما را تباه می‌سازد. ما باید نقش قاطع در ساختن جوانان و مخلصین خود داشته و از تصویر بزرگی که در دور ساختن افکار اسلام از اطفال ما در صنف‌های درسی‌شان وجود دارد، باید آگاه باشیم.

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

[نور: 19]

ترجمه: بی‌گمان کسانی که دوست می دارند گناهان بزرگی(هم‌چو زنا) در میان مؤمنان پخش گردد، ایشان در دنیا و آخرت شکنجه و عذاب دردناکی دارند. الله(سبحانه وتعالی) میداند(عواقب شوم و آثار مرگ‌بار اشاعه فحشاء را) و شما نمیدانید.

نویسنده: منال بدر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

خلافت اسلامی در ۳ مارچ ۱۹۲۴م سقوط کرد Featured

(ترجمه)

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: به تحقیق امام(خلیفه) سپری است که شما از عقب آن می‌جنگید و به او پناه می‌برید.

در تاریخ اسلام و مسلمانان، 3 مارچ سیاه‌ترین و مصیبت‌بارترین روز به شمار می‌رود. این روز روزی‌ست که در آن مصطفی کمال اتاترک مزدور، خلافت اسلامی را ملغی نموده و از این طریق به اربابان انگلیس خود خدمتی بزرگی را انجام داد.  بعد از وفات پیامبر اکرم ﷺ خلافت اسلامی برای ۱۳۰۰ سال دیگر سپر و نماد وحدت مسلمانان بود. در طول این ۱۳۰۰ سال، خلافت اسلامی پیام اسلام را از طریق دعوت و جهاد به اطراف و اکناف مختلف دنیا رسانید و همواره مدافع مظلومین در همه‌ی اطراف و اکناف دنیا بود. دولت خلافت اسلامی، که اساسش اسلام و اوامر الله سبحانه و تعالی بود، علم و هنر را به بلندترین قله‌ها رسانید. این دولت هرگونه توهینی را به اسلام و پیامبر بزرگوارش ﷺ خط سرخ خود دانسته و همواره از آن‌ها حفاظت نمود. اما وقتی این دولت مقتدر سقوط کرد، تطبیق اسلام، انتقال آن به دیگر سرزمین‌ها توسط دعوت و جهاد و اتحاد مسلمانان از بین رفت. بعد از سقوط خلافت اسلامی، مسلمانان و دیگر مردم مظلوم دنیا سپری نداشتند و توهین به پیامبر اسلام ﷺ از طرف دشمنان اسلام  نیز شایع شد.

اسلام و مسلمانان در طول تاریخ‌شان هیچ‌گاهی به اندازه‌ی ۹۴ سال اخیر و بعد از سقوط خلافت اسلامی مظلوم و زیر پا افتاده نبوده اند. امروزه خون مسلمانان در کشمیر، فلسطین، برما، افغانستان، عراق، افریقال مرکزی و حال در سوریه همانند حیوانات ذبح شده‌ای مسلخگاه‌ها ریخته می‌شود. آیا این حوادث به خاطری است که ما ثروت، منابع، نیرو‌های مسلح و یا اسلحه مورد ضرورت و یا هم تانگ‌ها، راکت‌ها و یا هم جیت‌های جنگی را در اختیار نداریم؟ نخیر، ما همه‌ای این‌ها را داریم؛ بلکه ما قدرت اتومیی استیم که توانایی مقابله با هر دشمنی را داریم، اما خلافت نداریم تا مسلمانان را زیر یک بیرق جمع کرده و پاسبان، محافظ و حامی مسلمانان در مقابل دشمنان‌شان باشد. رسول اکرم ﷺ می‌فرماید :

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِه»

ترجمه: به تحقیق امام(خلیفه) سپری است که شما از عقب آن می‌جنگید و به او پناه می‌برید.

امروزه مسلمانان از نعمت و سپر خلافت اسلامی بی‌بهره اند و کفار به آن‌ها همانند لاشخورانی که به طعمه‌های خود حمله می‌نمایند، حمله‌ور شده اند.

ای مسلمانان پاکستان! تا هنگامی‌که ما بدون سپر خود زنده‌گی نماییم، همانند رمه‌ای بدون چوپان خواهیم بود که به آسانی در معرض حمله‌ی حیوانات وحشی قرار دارند. اسلام به مسلمانان امر می‌نماید که زیر سایه‌ی دولت واحد اسلامی زنده‌گی نمایند تا اسلام را تطبیق نموده، از مسلمانان و هر مظلومی در جهان حفاظت نموده و آن‌ها را به حقوق حقه‌ی‌شان برساند. تاریخ ۹۴ سال پسین مسلمانان، گواه صداقت این فرموده‌ی جناب رسول اکرم ﷺ بوده و ثابت ساخته است که هیچ نهادی از قبیل دولت‌های ملی، ملل متحد، جامعه‌ی جهانی و هیچ نهاد دیگری قادر به حفاطت مسلمانان و اسلام نبوده و یگانه دولت محافظ آن‌ها همانا خلافت واقعی اسلامی است و بس.

پس بر شماست که همگام با حزب التحریر این مرز‌های استعماری را از بین مسلمانان برچیده و برای تأسیس خلافت واقعی اسلامی بر منهج نبوت کار کرده و جاه و جلال گذشته‌ی مسلمانان و خود را دوباره باز گردانید.  

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ٥٥]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌ اند، وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد ساخت، همانگونه که به پیشینیان تان خلافت روی زمین را بخشید، و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت، و ترس‌شان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسق اند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر: کمپاین "حمایت از جنات بيسبالوفای اسیر!"

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در آستانۀ خشونت‌های حکومت جنایت‌کار روسیه علیه مسلمانان روسی، امروزه صدها مسلمان به دلیل فعالیت نمودن در حزب التحریر، در زندان‌های روسیه به سر می‌برند؛ حکومت روسیه این مسلمانان را دروغگویانه با استناد به فیصلۀ ننگین محکمۀ عالی روسیه، که به تاریخ ۲۰۰۳م صادر شده است-که در آن حزب التحریر را در لیست گروه‌های تروریستی گنجانیده است- به تروریزم متهم می‌نماید، و طبق این فیصلۀ بی‌سابقۀ محکمۀ روسیه، حزب سیاسی اسلامی التحریر، حزب تروریستی خوانده می‌شود. با تشدید قوانین روسیه به حق اعضای حزب التحریر و اتهامات علیه حزب، به اساس اصول قانون اساسى روسیه نه؛ بلکه به اساس قوانین تروریزم تصويب می‌شود، که مدت زمان محکومین آن حتی به ۲۰ سال حبس رسیده است.

تطبیق این قوانین به ظلم و ستم آشکارای جاری در تمامی مناطق روسیه و در شهر سانت بترسبرگ انجامیده است، طوری که ده‌ها دعوتگر را در جریان چند سال گذشته بازداشت نموده اند. در ۲۴ نومبر ۲۰۱۷م نيروهاى امنیتی روسيه همسر یک تن از دعوتگران بازداشت شده-عیسی رحیموف عضو حزب التحریر- را که به ۱۲ سال حبس محکوم است، نیز بازداشت نمودند. همسر عیسی رحیموف از اصالت روسی گذشته و مسلمان شده است، و نيز اسم‌اش را از "اللا" به "جنات بیسبالوفا" تغییر داده است. جنات بیسبالوفا به دلیل فعالیت در حزب التحریر بازداشت شده و در زندانی که در آن مجرمان به سرمی‌برند، سپرده شد؛ سپس در ماه جنوری ۲۰۱۸م مدت حبس این خواهر مان به دو ماه دیگر تمدید گردید و وی تا ۱۶ مارچ ۲۰۱۸م در زندان روسیه به سر خواهد برد و همان روز محکمۀ بعدی وی است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الآيَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ﴾

[آل عمران: ۱۱۸]

ترجمه: (نشانههای) دشمنی از دهان آنان آشكار است و آنچه در دل دارند، بزرگتر است(از بدسگالی‌هائی كه ظاهر می سازند). ما نشانههائی را (كه بتوان با آنها دشمن را از دوست باز شناخت) برای شما بيان كرديم؛ اگر اهل عقل و درايت هستيد .

بنابر این، دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با فعالیت نمودن جدی برای تأسیس دولت اسلامی برای تقبیح و رد نمودن بازداشت‌ها و رفتارهای حکومت ظالم روسیه به حق زنان عاجز مسلمان، کمپاین جهانی را تحت عنوان "حمایت از جنات بيسبالوفای اسیر!" به راه می‌اندازد.

ای مسلمانان! مایان شما را به کار و فعالیت نمودن با حزب التحریر برای تأسیس دولت اسلامی به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرا می‌خوانیم؛ این است یگانه راه درست برای کسب و بدست آوردن رضایت الله سبحانه وتعالی، و نیز با دوباره تأسیس نمودن دولت اسلامی، مسلمانان از قوانین کفار و از شر حکومت‌های ظالم راحت می‌شوند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾

[انفال: ۲۴]

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله(سبحانه وتعالی) را بپذيريد و دستور پيامبر او(صلى الله عليه وسلم) را قبول كنيد؛ هنگامی‌كه شما را به چيزى دعوت كند كه به شما زندگی(مادى و معنوى و دنيوى و اخروى) بخشد، و بدانيد كه الله(سبحانه وتعالى) ميان انسان و دل او جدائی مى‌اندازد(و می‌تواند انسان را از رسيدن به خواستها و آرزوهای دل باز دارد)، و بدانيد كه همگان در پيشگاه الله(سبحانه وتعالى) گرد آورده مى‌شويد(و به حساب و كتاب تان رسيدگى مى‌گردد).

ای بار الها! ما را کمک و مساعدت نما! خواهرمان جنات بیسبالوفا، همسرش، تمامی مسلمانان اسیر در زندان‌های ظالمین و مسلمانانی‌که در راه دعوت تحت ظلم و ستم قرار دارند، تحت مراقبت و محافظت خویش قرار بده! ای بار الها! روزی که به کمک و یاری‌ات مسلمانان دولت اسلامی را تأسیس می‌نماید، که در آن روز تمامی کسانی را که بر فرزندان امت عزیز اسلامی ظلم و ستم نموده اند مجازات می‌نماییم، فرا رسان! ای بار الها! دعای مان را بپذیر! آمین!

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه