شنبه, ۱۰ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۲۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
مسجدالأقصی و طرح یهودسازی قدس؛ مسئولیت مسلمانان چیست؟!
بسم الله الرحمن الرحيم

مسجدالأقصی و طرح یهودسازی قدس؛ مسئولیت مسلمانان چیست؟!

(بخش سوم)

(ترجمه)

پس از آنکه مسلمانان سرزمین رومیان را از سرزمین شام و اولین مرکز کلیسای شرقی را در شهر قدس در زمان عمر فاروق رضی الله عنه فتح کردند، کینه­توزی و نفرت در قلوب شان پدیدار گشت، هم‌چنان باقی ماند و هر لحظه منتظر فرصت بودند تا به سرزمین­های مسلمانان علی الخصوص به شام و قدس حمله کنند. مسیحیان از جو حاکم و نیز از برخی شرایط حاکم بر قرون وسطی در اروپا و سرزمین­های مسلمانان استفاده‌جویی نمودند تا از آن­ها به عنوان محرک و دافع در جنگ­های خود استفاده کنند.

در حقیقت عوامل و اسبابی‌که سبب وجود تعدد و فزونی عواملی‌که صلیبیان را وادار به این جنگ­ها در سرزمین­های اسلامی نموده، باید گفت که عامل اصلی و اساسی این جنگ­ها؛ همان چیزی­ست که پروردگار صاحب عزت فرموده است:

﴿وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَٰبِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَٰنِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِىَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرُ (بقره: 109)

ترجمه: بسياري از اهل کتاب، از روی رشک و حسدی‌که در وجودشان ریشه دوانده است، آرزو دارند، اگر بشود شما را بعد از پذیرش ایمان بازگردانند (به جانب کفر و به حال سابقی که داشتید!) با این که حقانیت (اسلام و درستی راهی که برگزیده اید، از روی خود کتاب­های آسمانی شان) برای شان کاملا روشن گشته است. پس گذشت نمائید و چشم پوشی کنید تا الله (سبحانه وتعالی) فرمان دهد (که در برابر شان چه کار کنید). بی گمان الله (سبحانه وتعالی) بر هر چیز تواناست.

و نیز فرموده است:

﴿وَ لَا يَزَالُونَ يُقَٰتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَٰعُوا﴾ (بقره: 217)

ترجمه: پیوسته با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از آئین­تان برگردانند.

و نیز فرموده است:

﴿إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ﴾ (ممتحنه: 2)

ترجمه: اگر بر شما دست یابند، دشمن شما می­گردند و دست تعدی بسوی تان دراز می­کنند و زبان را در حق شما به بدی می‌گشایند و آرزو می­کنند که کاش می­شد کافر شوید!

بنابر این، کینه و عداوت علیه اسلام و مسلمانان اولین عامل و محرک حقیقی این جنگ­های شیطانی­ست و این به وضوح در سخنرانی پاب اوربان دوم، معروف­ترین کسی‌که اولین جنگی صلیبی را راه‌اندازی نمود، قابل مشاهده است، آنجا که در یکی از سخنانش مسیحیان را مورد خطاب قرار داده و گفت: «قلوب تان را از پلیدی کینه­توزی پاک سازید و به درگیری­های بین تان پایان دهید و راه حرم مطهر را به پیش گیرید و این سرزمین را از این جنس پلید بگیرید و شما مالک آن هستید...» علاوه بر این اسباب و عوامل، اسباب و انگیزه­های زیاد دیگری هم است که مؤرخان آن را بیان داشته اند که در کل می­توان به دو نوع؛ اسباب(داخلی وخارجی) خلاصه نمود که هر یک فروع خود را داراست. اسباب و عوامل داخلی به شکل بسیار مختصر قرار ذیل است:

1-      درگیری­هایی حاکم در اروپا که قبل از جنگ­های صلیبی اول در سرزمین شام (1202-1095) رخ داد. این درگیری­ها تحت عنوان درگیری­های مذهبی بین فرقه­های مسیحی و فرقه­های سیاسی ظهور نمود. درگیری­های مذهبی در بین فرقه­های مسیحی رخ داد که منجر به هزاران قربانی شد و اما درگیری­های سیاسی در بین ملوک و پادشاهان اروپا و هم‌چنین در بین سربازان جنگجو و رقیب بر سر تقسیم سرزمین­ها از یک جهت و بین آن­ها و پادشاهان از جهت دیگر اتفاق افتاد و مردم اروپا به سمت نظامی روی آوردند تا سرانجام تصویر شخصیت بزرگوار به یک تصویر شوالیه جنگجوی مبدل شد. اروپا بر اساس این درگیری­های سیاسی و فرقه­ای شگل گرفت و به بخش­های متنازع داخلی تقسیم شد و در بخش­های غیر داخلی نیز درگیری­های بمیان آمد. و هرج ومرج کلی در این سرزمین­ها متنازع و ستیزه جو حاکم شد. در بعضی از سرزمین­ها پادشاهان و سلاطین سیطره کلی خود را از دست دادند، مثل فرانسه؛ به گونه که پادشاه آن در زمان سلطنت سلسله کارونگین در سال 987م. به طور کامل کنترل کشور را از دست داد و قدرت به دست امیران طوایفی افتاد و پادشاه فقط به یک تصویر بدون هیچ گونه نفوذ سیاسی مبدل گشت و دولت پارچه پارچه و به چند امیرنشین تقسیم شد که هر یک لشکر خاصی داشت؛ لذا تفکیر و اندیشه روی این مسئله بود که توجه جنگجویان و دشمنان به مکان دیگری سوق داده شود تا که از این درگیری­ها رهایی یابند و راه آن اینست که باید این سربازان و جنگجویان مصروف جنگ­ در خارج از کشور باشند.

2-          تمایل برخی از پاپ­ها و پاشاهان اروپا برای اتحاد کلیساهای شرقی و غربی و پایان دان به وضعیت درگیری موجود در بین شان؛ به گونه که اروپا سال­ها شاهد جنگ­ و تفرقه بود، همان جنگ­های که در سال 1054م بین شرق یونان و غرب لاتین شروع شد، یا هم آنچه که به انشعاب کلیسای کاتولیک رومی و کلیسای ارتدوکس شرقی معروف است. روم از طریق جنگ علیه سرزمین­های اسلامی آرزوی اتحاد دو کلیسا را در سر می­پروراند، همانگونه که قبلاً آرزوی اتحاد سرزمین­های اروپایی را در سر می­پروراند.

3-      اسباب دینی صلیبی: اسباب دینی که مربوط به جنگ­های صلیبی بود، برخی از آن‌ها متعلق به داخل اروپا بود که محتوای آن را مسئله کفاره گناهان و اعمال ناشایست تشکیل می­داد، مخصوصاً برخی از کشیشان و راهبانی که کلیسا را به فساد کشانده بودند و این سعی شان بخاطر رهایی از مسیحیان و اماکن دینی و برخی از آن اسباب مربط به تأمین مسیر زائران مسیحی و اماکن زیارت بیت المقدس بود. برخی از اسباب نیز شامل انتقام کشتار مسیحیان از مسلمانان به ویژه ترکان سلجوقی پس از جنگ ملاذ کرد بود(463ه. /1071م)؛ اتفاقی‌که در تأدیب صلیبیان و دور کردن شان از سرزمین­های اسلامی برای سال­های سال مشهور و معروف است. در این معرکه و جنگ هزاران شوالیه و مردان کلیسای شرقی نابود شدند؛ طوری­که با وجود وضعیت انشعاب و پراکندگی از کلیسای غربی کمک و امدادخواهی کردند.

4-      اسباب اقتصادی: مربوط به جاه­طلبی­­های شوالیه­ها و پادشاهان مبنی بر مسلط شدن بالای اماکن جدید در سرزمین‌های اسلامی بود تا منبع مالی برای حمایت از کشورهای اروپایی باشد. اروپا به دلیل جنگ و نزاع و تسلط روحانیون و کلیسا و هم‌چنین به دلیل بیماری­های مهلکی که آن را فرا گرفته بود؛ شرایط اقتصادی سختی را تجربه کرد. بنابر این، پاپ­ها و پادشاهان شوالیه­ها را تشویق می­کردند تا برای فتح مناطق جدید و غارت ثروت­ها آماده شوند.

مسیحیان صلیبی از وضعیت پراکندگی و جنگ­هایی‌که در سرزمین­های اسلامی حاکم بود، مخصوصاً بعد از مرگ شیردلاور آلپ ارسلان، حاکم دولت سلجوقی ترکیه ومؤدب مسیحیان در ملاذ کرد استفاده جویی کردند. در این وقت بود که انبوهی از مسیحیان و پادشاهان شان علیه اسلام برای نخستین جنگ صلیبی متحد شدند. این امر همزمان با جنگ­های تحت نام بازیابی اندلس و مصیبت­های از قبیل تفکک و تفرق بود که سرزمین­های اسلامی را فراگیر شده بود.

نخستین حملات و جنگ­های صلیبی علیه سرزمین­های اسلامی آغاز شد و مسیحیان بر این امر اتفاق نمودند و با وجود رقابت­ها و اختلافات مذهبی و سیاسی با هم متحد شدند. امپراطور الکسیوس اول پس از جنگ ملاذ کرد به نداء فریادخوانی کلیسای غربی در روم جواب مثبت داد و پاپ اوربان دوم نیز به این دعوت لبیک گفت و در سال 1095م. کنفرانس شورای کلیسایی را در شهر کلرمون برگزار نمود. وی در آن کنفرانس، خواهان آزادسازی اماکن مقدسه از دست مسلمانان شد و جنگجویان را به آغاز سفر غفران بزرگ تشویق کرد. پاپ اوربان آرزو داشت که کلیسای شرقی و غربی را تحت پرچم واتیکان در روم متحد سازد و این همان چیزی بود که در حقیقت اتفاق افتاد، زیرا صلیبیان در آنَ واحد به سمت آسیای صغری حرکت کردند و چندین جنگ بین آن‌ها و سلجوقیان رخ داد که در آن ابتداء صلیبیان شکست خوردند، سپس صفوف خود را مجدداً تنظیم نمودند و از وضعیت تفکک و تفرق سلاجقه استفاده جویی کردند و آنان را در جنگ ضورلیم در سال 1097م شکست دادند، سپس جنگ­های صلیبی از قسطنطینیه بسوی انطاکیا و سواحل شام در سال 1098م تغییر مسیر داد و صلیبیان آن­ها را اشغال کردند؛ سپس به قدس مبارک حمله کردند و آن را در ژوئیه 1099م تقریباً بعد از ده روز محاصره به رهبری گادفری فرانسوی اشغال نمودند. در زمان محاصره تقریبا بیشتر اطراف و اکناف شهر را در یک بمباران وحشیانه ویران کردند، هیچ چیزی از آن بمباران جان سالم بدر نبرد، حتی اماکن عبادی مسیحیان. و در آن مدت قتل عام هولناکی را راه‌اندازی کردند که زنان، کودکان و سالمندان و همه افراد شهر را هدف قرار داند و چندین روز هتک حرمت آن را حلال شمردند و فساد بزرگی را بر پا کردند. بنابر گفته مؤرخان؛ هیچ چیزی از این کشتار وحشتناک جان سالم بدر نبرد، حتی باشندگان مسیحی و یهودی. این امر، مفکوره نجات اماکن مقدس و فراخوانی نجات مسیحیان از شرارت مسلمانان را رد و نفی می­کند؛ چرا که مسیحیان در بین مسلمانان از همه بیشتر در امنیت و آرامش بسر می­بردند.

غصب بیت المقدس به ویژه مسجدالأقصی مبارک محرکی بود که مسلمانان را در این سرزمین بسوی وحدت در برابر این صلیبیون سوق داد تا اولین قبله از دو قبله و سومین مسجد از کثافت و پلیدی شان رهایی یابد. جهاد در تمام مدت اشغال آن ادامه داشت وحتی یک لحظه هم آرام نگرفت، تا سر انجام با پیروزی زنگی­ها و ایوبیان در جنگ حتین در سال 1187م به اوج خود رسید و راه را بسوی آزادسازی قدس و مسجدالأقصی هموار کرد.

در اینجا، باید که به چند موضوع مهم در مورد غصب مسجدالاقصی و اطراف آن از بیت المقدس و نیز در مورد آزادسازی آن بدست رهبران بزرگ چه در دوران جنگ­­های صلیبی و چه بعد از آنان در زمان جنگ­های مغولی درنگ نمود و آن را به بحث گرفت.

این چیزی­ست که اگر الله سبحانه وتعالی بخواهد در بخش بعدی به بیان آن خواهیم پرداخت.

نویسنده: حمد طبیب

مترجم: محمد مزمل

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه