جمعه, ۲۴ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ابتکار جدید محمود عباس، یک ابتکار احمقانه در خصوص تسلیمی، غلامی و وابستگی مسلمانان فلسطینی به سازمان ملل متحد و قدرت‌های استعماری بنیان‌گذار کیان یهود و حامی آن می‌باشد

 (ترجمه)

محمود عباس رئیس جمهور فلسطین روز سه شنبه بتاریخ ۲۲ فبروری ۲۰۱۸م طرحی را به شورای امنیت سازمان ملل متحد به هدف از سرگیری مذاکرات به عنوان راه‌حلی که قابل قبولی دولت فلسطین و یهود باشد، ارائه کرد. راه‌حلی که به اشغال اکثریت مناطق این سرزمین مقدس توسط کیان یهود مشروعیت بخشیده و با غیرنظامی ساختن آن در آینده این دولت را یگانه حامی سرسخت کیان یهود بسازد و از سوی دیگر، آن را بعنوان پلی در راستای عادی سازی روابط فلسطین با کیان یهود در روشنایی بین المللی بودن قدس و معرفی اشغال دیگر مناطق آن تحت نام نیرو‌های بین المللی و جمعیت سومی قرار دهد.

با وجود ناکامی محمود عباس و دوست‌های صمیمی‌اش که سازمان ملل متحد و شورای امنیت در آوردن صلح و در راستای بکار گیری راه‌حل‌های بین المللی ناکام مانده‌اند؛  هنوز هم به بالشت وفاداری این سازمان استعمارگر، امریکای ظالم و به کشور‌های غربی بزرگترین حامی و پشتبان کیان یهود در منطقه اند، تکیه زده‌اند و حتی آن‌ها را بحیث میانجی و حاکم قبول کرده‌اند. محمود عباس هنوز هم به ریسمان تصامیم نادرست سازمان ملل متحد خود را بسته کرده است؛ در حالی‌که او می‌داند حاکمیت بلند‌ترین نقطه‌ای است که مردم جهان در عقب آن آرامش را جستجو می‌کنند. ولی او متأسفانه به این ذلت تن داده است. روی این ملحوظ، ما امور مان را به الله سبحانه وتعالی موکول می‌کنیم.

﴿كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا

 [کهف :۵]

ترجمه: چه سخن(وحشتناك و) بزرگی است که از دهان‌ آنان بیرون می‌آید؛ آنان جز دروغ و افتراء نمی‌گويند.                     ‏

آیا خلق حوادث و راه اندازی ابتکارات از طریق پیروی از تصمیماتی که حتی توسط افرادی که آن را  اتخاذ می‌کنند، مورد احترام قرار نمی‌گیرد، صورت می‌گیرد؟ اگر مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود، پس عباس چگونه می‌تواند راه‌حل ناکام سازمان مللی متحد را ادامه دهد؛ در حالی‌که  این سازمان به این امر توافق کرد که ۷۰۵ قطعنامه صادر شده توسط مجمه عمومی و ۸۶ قطعنامه شواری امنیت را در مسئلۀ فلسطین اجرا نکند؟ عباس همراه با مقامات و سازمانش باید چند بار از یک سوراخ گزدیده شوند تا عبرت بگیرند و تا چی وقت به خیانت و غدر‌شان ادامه می‌دهند؟                                                                                                        

سازمان آزادی بخش فلسطین، مقامات فلسطینی و رئیس جمهور آن مدعی اند که تصمیم ترامپ را در خصوص شناخت قدس بعنوان پایتخت کیان یهود رد می‌کنند؛ در واقع آن‌ها شرکای این جنایت اند، بلکه بدتر از آن پیشگامان این جنایت اند. آن‌ها جنگجویانی اند برای خیانت راه‌حل دو کشوری که می‌خواهند فلسطین را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کنند. آن‌ها کسانی اند که با ادعای نیابت از مردم فلسطین مشروعیت کیان یهودی اشغالگر و حق داشتن آن‌ها را در خصوص فلسطین مشروعیت بخشیدند. تمامی آنچه که اکنون جریان دارد؛ در واقع میوۀ درختی است که از روی عناد به دستان کثیف آن‌ها غرس گردیده است. و در اینجا عباس کسی هست که روند تسلیمی فلسطین را به یهود تکمیل نموده و علیه فلسطین توطئه چینی می‌کند؛ زیرا او می‌خواهد با بین المللی سازی فلسطین و افزایش نیرو‌های بین المللی در آن اشغال جدیدی را توسط یهودی‌ها به این سرزمین بیفزاید. او تأکید بر آن دارد تا موضوع اسلام را در مورد مسئلۀ فلسطین از میان بردارد و آن‌ را به سرزمین کنعان مربوط سازد، نه به حاکمیت الله سبحانه وتعالی.                                                                                                                                 

زمانی آن فرا رسیده است که امت اسلامی مداخلات سازمان‌ها، مقامات و تمام حکام فلسطینی را متوقف سازد و اظهار نماید که فلسطین یک سرزمین اسلامی است و موضوع راه‌حل آن به کسی جز امت اسلامی مربوط نمی‌شود. و باید امت اسلامی با از میان برداشتن دست نشانده‌های رژیم این سرزمین که سال‌هاست خود را در غلامی به کفار زنجیر زده‌اند، به رهبریت استبدادی شان پایان داده و خلافت راشده بر منهج نبوت را تأسیس نماید؛ زیرا با این کار فتحی بزرگی نصیب مسلمین خواهد شد و یهودیان و استعمارگران عقب‌نشینی خواهند کرد و تمام کسانی‌که در حق این سرزمین خیانت روا داشتند و آن را ضایع کردند، عزت و حرمت آن را زیر پا گذاشتند، پشیمان خواهند شد؛ ولی پشیمانی‌شان سودی به آنان نخواهد رساند.                                                                                                  

﴿وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَ قُلْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ قَرِيبًا

[اسراء: 51]

ترجمه: و می‌گویند چی زمانی خواهد بود؟ بگو شاید نزدیک باشد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر–سرزمین مقدس فلسطین

 

ادامه مطلب...

نیروهای تان را برای سرنگونی رژیم مستبد سوریه گسیل بدارید

مسلمانان در سوریه در حالی به زیر باران بمب‌ها واگذار می‌شوند که حکام پاکستان نیرو‌های ما را بخاطر کمک به شاه عربستان سعودی که در جنگ یمن بر علیه مسلمانان مزد می‌گیرد، اعزام می‌دارند

طوری‌که رژیم مستبد بشار الاسد در سوریه بارانی از بمب‌های بیرلی را بر سری مسلمانان این سرزمین فرو می‌ریزاند، و در نتیجۀ آن مساجد، شفاخانه‌ها و مکاتب همه و همه به ویرانی‌های بی‌سابقه مبدل شده‌اند و خانواده‌ها اجساد فرزندان و جگرگوشه‌های شان را با چشمان اشک آلود و دل پر غصه از یک سو به سوی دیگر انتقال می‌دهند. مسلمانان در سوریه فریاد کمک خواهی سر می‌دهند تا کسی به داد شان رسد. با این حال، حکام پاکستان انگشتان‌شان را در گوش‌های‌شان زده‌اند و از شنیدن فریاد‌های کمک خواهی مسلمانان ستم‌دیده کر شده‌اند و به عوض آن، نیروهای ما را بخاطر کمک و همکاری به غلام حلقه بگوش امریکا، شاه عربستان که دستانش با خون مسلمانان یمن آلوده شده است و بر آن‌ها زمینی و هوایی حمله می‌کند و از استبداد بر آن‌ها دست نمی‌کشد، اعزام می‌دارند.

از سوی دیگر، حکام پاکستان با کمال بی‌شرمی مسلمانان مظلوم سوریه را به جامعۀ بین المللی واگذاری می‌کنند؛ گرچه روسیه و امریکا از نظام مستبد بشار الاسد در مقابل مسلمانان مسلح که خواستار اجرای شریعت الهی اند، حمایت می‌کنند. این‌ها کسانی اند که مسلمانان را در زیر باران بمب‌ها قرار می‌دهند، ولی حکام مسلمان به صدها هزار عساکر مسلمان که نسبت به الله سبحانه وتعالی و پیامبر ﷺ مخلص و وفادار اند و مسلح با موشک‌های هستند که می‌توانند تخت سلطنت بشار را هدف قرار دهند و بخاطر مهارت‌های برتر و شجاعت بی‌مانند که دارند جهان را  به لرزه بیاورند، بخاطر تأمین منافع کفار و غلامان آن‌ها فرمان می‌دهند.

هیچ توقعی نمی‌توان از این حاکمان انتظار داشت؛ زیرا، آنان نسبت به فریاد کمک خواهی مسلمین کر و نسبت به جنایات دشمنان ما در کشمیر اشغالی، برما، افغانستان و سوریه کور شده‌اند. آن‌ها حتی به این فرمودۀ رسول الله ﷺ پشت کرده‌اند، آن‌گاه که در حال طواف در اطراف بیت الله شریف فرمود:

«مَا أَطْيَبَكِ وَأَطْيَبَ رِيحَكِ مَا أَعْظَمَكِ وَأَعْظَمَ حُرْمَتَكِ وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَحُرْمَةُ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً مِنْكِ مَالِهِ وَدَمِهِ وَأَنْ نَظُنَّ بِهِ إِلاَّ خَيْرًا.»

(ابن ماجه)

ترجمه: چقدر پاکی، چی بوی خوشی داری و چی بسا بزرگی؛ سوگند به آن‌که جان محمد در دست بلاکیف اوست، حرمت مال و خون مؤمن به نزد الله(سبحانه وتعالی) از تو بزرگ‌تر است و ما چیزی جز خیر بر مؤمن نمی‌اندیشیم.

آن‌ها نیز حتی به این فرمودۀ الله سبحانه وتعالی پشت کرده‌اند:

﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ﴾

[نساء: ٧٥]

ترجمه: چرا در راه الله(سبحانه وتعالی)، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که(به دست ستمگران) تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟!

ما از این‌گونه حکام، نافرمانی و گمراهی به اندازۀ کافی دیده‌ایم و هیچ امیدی نسبت به آن‌ها نداریم. بنابر این، تنها امید ما به کسانی است که توانائی تغییر این وضعیت شرم‌آور و نا به هنجار را دارند. بر تمام ما مسلمانان لازم است تا از پدران بزرگوار، برادران و فرزندان مان در نیرو‌های مسلح مسلمان فراخوانی نموده و از آن‌ها دعوت نماییم تا در خصوص حمایت از مسلمانان مظلوم سوریه متحد شده و برای نجات شان خاصتاً بخاطر رضای الله(سبحانه وتعالی) بشتابند. بر تمام ما مسلمانان لازم است بر آن‌ها اصرار نماییم  تا حکام مزدور و حلقه بگوش را که بزرگترین موانع در راستای پیروزی یا شهادت قرار گرفته‌اند، از سد راه‌شان بر دارند و بخاطر احیای خلافت راشده بر منهج نبوت نصرت(حمایت مالی) را فراهم کنند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

تلويزيون الواقيه: گفتگوی زنده" استرداد هويت اسلامی مفقود شده! "

  • نشر شده در ویدیوها

گفتگوی زنده تلویزيون الواقيه با شيخ محترم عصام عميرة (أبو عبد الله) عضو حزب التحرير سرزمین مقدس (فلسطين) تحت عنوان "استرداد هويت اسلامی مفقود شده!".

پنج شنبه، 06 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 22 فبروری 2018م

ادامه مطلب...

ولایه تونس: راهپیمایی در پایتخت تونس برای یاری اهل غوطه و فرا خواندن ارتش های مسلمین برای یاری اهل غوطه!

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحرير ولايه تونس رای یاری اهل غوطه و فرا خواندن ارتش های مسلمین برای یاری اهل غوطه، در مقابل مسجد جامع الفتح واقع در پایتخت تونس، راهپیمایی به راه انداخت.

جمعه، 14 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 02 مارچ 2018م

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: تظاهرات در شهرک کللی برای یاری غوطه و فرا خواندن به آغاز نمودن جبهات واقعی

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحرير ولايه سوريه برای یاری غوطه، برکناری رهبران معامله‌گر، فرا خواندن به آغاز نمودن جبهات واقعی، تقبیح و رد نمودن جنگ و درگیری میان گروه‌ها، در منطقه تل الکراه قع در حومه ادلب تظاهرات به راه انداخت.

جمعه، 14 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 02 مارچ 2018م

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: په ترمانین ښارګوټي کې د غوطې د نصرت او واقعي جګړې ته د راغوښتلو لپاره لاریونونه

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحرير ولايه سوريه برای یاری غوطه، فرا خواندن به آغاز نمودن معرکه‌های واقعی، تقبیح و رد نمودن جنگ و درگیری میان گروه‌ها، در شهرک ترمانين واقع در حومۀ ادلب تظاهرات به راه انداخت.

ادامه مطلب...

حَبلُ‌المـَتین (6): در جستجوی آرامش و خوشحالی- از چشم‌انداز غرب (1)

  • نشر شده در سیاسی

حرف‌های بجای مقدمه:

دست‌يابي به آرامش و خوشحالی يكي از خواسته‌هاي هميشه‌گي بشر بوده است و دراين راستا انسان‌ها در طول تاريخ راه‌های مختلفی را آزموده‌اند تا به آرامش دست یابند. بسیاری‌ها رسیدن به آرامش و خوشحالی را در گرو پول، ثروت، تحصیلات عالی، پیشرفت شغلی، موفقیت در تجارت و داشتن استعداد و امثالهم می‌دانند، اما به محض رسیدن به این موفقیت‌ها، هم‌چو افراد دیگر احساس شادی و رضایت خاطر از زندگی ندارند.

در واقع، این چه سرّی است که با وجود این‌که پیشرفت‌های ساینسی، صنعتی و تکنالوژیکی، سهولت‌های بی‌نظیری را در زندگی بشر بمیان آورده؛ ولی مردم دنیا با این همه امکانات بطور عجیب و بی‌سابقه‌ای بسوی افسردگی، اضطراب و بحران روحی در حرکت هستند. تا جایی‌که از آرامش و سکینت به عنوان گم شده‌ای انسان معاصر یاد می‌شود.

این بحران و اضطراب ناشی از چیست و چرا مردم بصورت گسترده با وجود امکانات زیاد خوشحال نیستند؟ در قسمت نخست این نوشته به دیدگاه‌های غرب از آرامش و خوشبختی می‌پردازیم که امروز منحیث یک دید حاکم در جهان وجود دارد. بعداً در قسمت دوم به این مسأله می‌پردازیم که اساساً خوشبختی و آرامش به چه ارتباط دارد. 

•           واقعیت نارضایتی در سطح جهان

یکی از مهم‌ترین دلایل افزایش نارضایتی در سطح جهان حاکم شدن مفکوره‌های غرب می‌باشد. بدلیل این‌که، غرب پیشرفت و رسیدن به سعادت را منحیث هدف زندگی برای انسان‌ها تعریف نموده و آن را منوط به اشباع کامل احتیاجات و غرایز انسان می‌داند. با نگاه نزدیک نسبت به طرز زندگی غربی، نمایان می‌گردد که غرب در یک تناقض عجیبی زندگی می‌کند: از یکسو مفکوره‌ها و ارزش‌های غربی، رسیدن به سعادت و آرامش را مربوط به ثروت هنگفت، مقام بلند و سهولت‌های زندگی می‌داند؛ ولی برعکس، تحقیقات معتبر خود غربی‌ها نشان می‌دهد که به هر اندازة که غرب در عرصه مادی به بلندای پیشرفت دست یافته؛ در سوی دیگر، بحران‌ اضطراب، افسردگی و نارضایتی از زندگی وسعت بیشتری پیدا نموده است.

پروفیسور ریچارد لایارد، در کتاب پرآوازه اش بنام خوشحالی، بالای افزایش مشکل غمگینی و عدم رضایت مردم در جوامع غربی به تحقیق پرداخته است. وی می‌نویسد:« در زندگی ما [غربی‌ها] یک تناقض جدّی وجود دارد. بسیاری‌ها در زندگی عاید و امکانات زیاد می‌خواهند و برای بدست آوردن آن تلاش می‌کنند. باوجودی‌که مردم در غرب روز به روز از لحاظ امکانات و سهولت‌ها مرفه‌تر می‌گردند، ولی میزان خوشحالی و رضایت خاطر شان برعکس رو به کاهش است.» او استدلال می‌ورزد که این مسأله دیگر منحیث یک معما نیست.

وی برای اثبات تحقیق‌اش بالای عاید سرانة سه کشور تحقیق نموده که به نتایج عجیبی دست یافته. طوری‌که، در نيم قرن اخير، بعد از 1950 میلادی، عاید مردم انگلیس، امريكا و جاپان سه برابر افزايش يافته و زندگي شان وضعيت مطلوبي پيدا كرده است. ستندردها و سهولت‌های زندگی شان چند برابر شده؛ طوری‌که حالا ديگر آن‌ها در مقایسه به گذشته خانه‌هاي بزرگ‌تري دارند و تکنالوژی مدرن، زندگي راحت‌تري را براي‌شان فراهم كرده است. آن‌ها وسایل لوكس و گران قیمت مي‌خرند. ولي نتايج حاصل از تحقيقات نشان مي‌دهد كه باوجود چند برابر شدن امکانات زندگی، مردم شاهد افزایش بسیار جزئی در خوشحالی اند و هیچ قابل مقایسه با رشد امکانات و ثروتی که بدست آورده‌اند نمی‌باشد. یا به تعبیر بهتر، اين امكانات رفاهي و سهولت‌های زندگی باعث افزايش احساس آرامش و خوشبختي مردم این کشورها نشده.

در کنار این، مجموعة از تحقیقات مختلفی که در مورد میزان خوشحالی در میان کشورهای جهان که دارای سطح متفاوت ستندردهای زندگی، عاید سرانه و ثروت می‌باشند، صورت گرفته نشان می‌دهد که کشورهای ثروتمند در مقایسه با کشورهای فقیر میزان خوشحالی شان کمتر است و در زندگی تشویش‌ها و اضطراب‌های بیشتری را تجربه می‌کنند.

ناگفته نباید گذاشت، شاخص‌های کلیدی که برای نشان دادن خوشحالی یا عدم خوشحالی توسط محققین غربی مورد استفاده قرار می‌گیرند همه به سرعت در دوران پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافته‌اند. این شاخص‌ها عبارت اند از: افسردگی، جرم و جنایت، اعتیاد به الکول.

به عنوان مثال: در امریکا 15 درصد مردم در سن 35 سالگی افسردگی بالینی را تجربه می‌کنند. درحالی‌که این رقم در سال 1960 میلادی به 2 درصد مردم می‌رسید. میزان مرگ و میر ناشی از اثرات مخرب اعتیاد به الکول در امریکا و تمام کشورهای اروپایی نسبت به سال 1950 میلادی دو برابر شده است. افزایش تنش‌های خانوادگی و میزان خانوادهای شکسته و از هم پاشیده که کودکان شان را بدون سرپرست ترک نموده‌اند افزایش یافته و اکنون تقریباً نصف تمام امریکایی‌ها از سن 15 به بعد با پدران اصلی خود زندگی نمی‌کنند. در سال 1950 میلادی میزان طلاق تا حدی زیادی غیر معمول بود اما حالا به سرعت افزایش یافته است.

در کنار این، در میان سال‌های 1950-1980 میلادی، میزان جرم و جنایت بطور اوسط در تمامی کشورهای غربی 300 درصد افزایش نموده است. هم‌چنان، این یک تناقض جدی در نظریات تحلیل‌گران است که فکر می‌کنند که با از بین بردن بیکاری و افزایش ثروت؛ جرم و جنایت در جامعه کاهش می‌یابد. هر چند، تا جایی از بین بردن بیکاری باعث کاهش جرم و جنایت می‌گردد، ولی اساساً راه حل اساسی برای کاهش جرم و جنایت نیست.

این تناقض بصورت عمیق غرب را مغشوش ساخته، از یک سو ادعا می‌کنند برای یک جامعه خوشحال توجهات باید به سمت کسب ثروت، رشد اقتصادی و پیشرفت معطوف گردد، در حالی‌که در سوی دیگر، نفوس غرب بصورت روز افزون بسوی آشفتگی، اضطراب و افزایش میزان افسردگی و خودکشی روان هستند. غرب بار بار از خود می‌پرسد: علت این عدم رضایت و عدم آرامش چیست و چگونه این وضعیت باید ترمیم گردد ؟ آیا این تمرکز نامتجانس برای رشد اقتصادی منحیث معیار موفقیت، قابل توجیه است یا این‌که نتایج غیر مترقبه را ببار آورده است؟ البته مفکرین غربی برای این سوالات جواب قناعت بخشی ندارند.

•           عوامل نارضایتی از چشم تحقیقات

پژوهش‌گران به تعدادی از عوامل و رفتارهایی اشاره می‌کنند که باعث نارضایتی عمیق مردم در غرب شده است:

یکم: رقابت‌های اقتصادی و اجتمادی: یکی از مهم‌ترین یافته‌های تحقیقات نشان می‌دهد که مقایسه وضعیت اجتماعی و اقتصادی با اطرافیان منجر به عدم خوشحالی و غمگینی عمیق می‌گردد. یک فرد ممکن است باوجود ثروت فراوان، کمتر احساس موفق بودن و خوشحالی کند، دلیل آن بسیار ساده است چون آن فرد به اندازه همسالان و همردیف‌های خود ثروت ندارد.

روان‌شناسان در يكي از تحقيقات‌ جالب شان از دانشجويان دانشگاه هاروارد پرسيده‌اند كدام بهتر است: پنجاه هزار دالر عاید سالانه در شرايطي كه ديگران بيست و پنج هزار دالر در سال عاید دارند، يا صد هزار دالر عاید سالانه در شرايطي كه ديگران دوصد و پنجاه هزار دالر عاید دارند؟ بيشتر دانشجويان، گزينة اول را برگزيدند و ترجيح دادند كه كمتر عاید داشته باشند به شرطی که اين عاید كم شان، از عاید ديگران و اطرافیان شان بيشتر باشد.

در حقیقت، رقابت اقتصادی و اجتماعی در قلب زندگی مدرن غربی قرار دارد. این رقابت، هم‌چشمی و مقایسه خود با دیگران باعث ناراحتي و افسردگی تعداد زیادی از انسان‌ها می‌گردد. هم‌چنان، در این مورد بعضی از مفکرین غربی به این نظر هستند که تا اندازة نابرابری اقتصادی برای نگهداشتن روحیه‌ حسادت و تلاش افراد برای رسیدن به یک سطح زندگی معقول و ضروری است. چون روحیه‌ی حسادت، حرص و بخل به خصوص برای رشد فعالیت‌های اقتصادی ضروری پنداشته می‌شود.

دوم: چرخ جمع آوری ثروت: آنانی‌که شادی و خوشحالی خویش را بر اساس مادیات استوار ساخته‌اند، ممکن است در کسب مقداری خاصی از ثروت، احساس خوشحالی و آرامش کنند؛ اما این احساس بزودی از بین می‏رود. از بین رفتن این احساس، فرد را دوباره بر می‌انگیزد که برای بدست آوردن احساس خوشی، دوباره برای کسب ثروت تلاش ورزد و این پروسه بار بار تکرار می‌گردد.

بررسی‌ها نشان داده است دارائی و مالکیت باید بهترتر و خوب‌تر شود تا عین احساس رضایت و خوشبختی را تأمین کند. این پروسه و حالت بصورت واضح حس خوشحالی را تضمین نمی‌کند و تنها فرد را در یک مسابقه دایمی برای کسب ثروت قرار می‌دهد.

این سیستم چرخ ثروت باعث شده که مردم سخت‌تر و به مدت‌های طولانی کار کنند تا عاید بیشتر بدست بیاورند، اما رضایت کمتری می‌داشته باشند. چنانچه، نیروی کار مدرن برای بدست آوردن ثروت و امکانات بیشتر؛ خانواده، صحت و زندگی خود را به خطر انداخته و حتی در اوقات فراغت خویش نیز مشغول به کار می‌باشند. حالانکه، نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که ثروت و امکانات تنها باعث 10 درصد خوشحالی در انسان می‌گردد. بدین معنی، که رسیدن به هر نوع امکانات، امیتاز، مقام، سهولت و دارائی در زندگی، تنها باعث 10 درصد خوشحالی یک فرد می‌گردد.

این‌ها نتایج برخی از تحقیقات بود که نمایان می‌سازد ریشة اصلی عدم رضایت در زندگی بر می‌گردد به یک سلسله از افکار و ارزش‌های پوچ که باعث این حالت شده است. بدین لحاظ، اولویت دادن به منافع مادی به قیمت همه چیز، دست‌یابی به منافع شخصی و ظهور فردگرایی منجر به یک جامعة شده که بصورت روز افزون بسوی خودخواهی، مادی گرایی و رقابت‌های اقتصادی و اجتماعی در حرکت است.

جای بسا تأسف و شرم است که تعدادی از مقلدین ارزش‌های غربی و شاگردان نوآموز دموکراسی و اقتصاد بازار می‌خواهند با وارد نمودن و نهادینه ساختن این ارزش‌ها در میان مردم افغانستان، رضایت خاطر و خوشحالی را از مردم ما بربایند و در عوض مردم را به طرف اضطراب و تشویش‌های روحی سوق دهند. در حالی‌که، این مفکوره‌‌های غیر انسانی منجر به بی‌اعتمادی و سوءظن وسیعی در یک جامعه گردیده و آن را از داخل می‌پوسد. در حقیقت، مفکوره‌های دموکراسی و سرمایه‌داری هم‌چو اژدهای اند که غرب و همه‌ای جهان را می‌بلعد. برماست که این اژدها را نگذاریم دهان باز کند و با ارزش‌های زهرآگینش جهان را بسوی هلاکت بکشاند.

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ [طه:124]

و هركه از ياد من روي بگرداند (و از احكام كتاب‌هاي آسماني دوري گزيند) ، (در دنیا) زندگي تنگ (و سخت و گرفته‌اي) خواهد داشت‌؛ و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم.

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

نشست «پروسه کابل»؛ یک حقیقت و هزار دروغ

  • نشر شده در سیاسی

دومین نشست «پروسه کابل» اواخر هفته گذشته با حضور 25 کشور و 3 سازمان بین المللی در کابل برگزار گردید. مبارزه مشترک با "تروریزم" و تأمین صلح در افغانستان از اهداف اصلی این نشست بود و در ضمن، حکومت افغانستان طرح صلح با شورشیان مخالف خود را به جامعه جهانی ارایه کرد.

بدون شک، صلح و آرامش آرزوی دیرینه ی هر فرد این سرزمین است. چون نزدیک به چهل سال است که مردم افغانستان در آتش جنگ و وحشت شب و روز خویش را سپری می کنند. بارها آجنداهای صلح مطرح گردیده اما آنچه مردم شاهد بوده اند، گسترش بیشتر وحشت و ناامنی نسبت به گذشته می باشد.

اما در مقطع فعلی، به راستی دولت افغانستان می تواند به وعده های خود برای آوردن صلح جامع عمل بپوشاند یا این که این نشست ها بیشتر جنبه نمایشی داشته و برای فریب اذهان عامه مورد استفاده قرار می گیرند؟

آنچه، از عملکرد دولت افغانستان در هفده سال پسین شاهد بوده ایم این است که دولت با چنین صحنه سازی ها تلاش می کند حقایق تلخ موجود در کشور را پنهان نماید، و یک امید واهی و کاذب را برای مردم ایجاد کند و چند صباحی دیگر تحت نام شیرین صلح مردم را فریب دهد.

از این رو، برای پنهان نگهداشتن حقایق تلخ این روزهای افغانستان، دولت تلاش می کند تا با به راه انداختن نشست های مختلف چهارجانبه و سه جانبه، بحث های نمادین در مورد صلح و اینک نشست دوم «پروسه کابل» و هزارها دروغ دیگر، اذهان عامه را منحرف نموده تا حقایقی که زندگی مردم را دشوار و غیر قابل تحمل ساخته پوشیده باقی بماند. اما «یک حقیقت و هزار دروغ»، درسی است که "چرچیل" به آنها آموخته است. چنانچه او (چرچیل) صدر اعظم اسبق انگلیس می گفت: "برای پنهان نگهداشتن یک حقیقت باید هزار نوع دروغ گفته شود." از این رو، عجیب نیست که شاگردان او چنین سیاستی را در پیش بگیرند.

اما حقیقتی که تلاش برای پنهان نگهداشتن آن در جریان است، جز جنگ، ناامنی و بی ثباتی چیز دیگری نیست. حقیقتی که ابزاری موثر و تخته خیز بلند برای دستیابی به اهداف منطقوی امریکا می باشد. با این وجود، در موجودیت امریکا جنگ حقیقت مسلم و غیر قابل تغییر در افغانستان خواهد بود، اما این حقیقت باید با دروغ ها و حقه بازی های سیاسی پنهان گردد تا از یک سو برای مردم امید کاذب ایجاد گردد و از سوی دیگر فرصتی باشد تا حکومت شکسته و ریخته "وحدت ملی" خود را جمع و جور کرده و تصویر مثبت از خود ارایه کند.

دولت افغانستان که به شدّت از داخل چند پارچه گردیده و تنور اختلافات سیاسی با گذشت هر روز گرمتر می گردد، و پایه های دولت لرزانتر نسبت به گذشته گردیده، بحث ها و نشست های سیاسی مقامات خارجی در افغانستان بیشتر به یک پیام تبلیغاتی می ماند که دولت کجی های داخلی اش را پنهان نماید. در حالیکه چنین نشست ها هیچ گاه زمینه ساز به میان آمدن صلح و از میان بردن جنگ و ناامنی که از دیر زمانی بدین سو سوژه گرم برای رسانه های خبری می باشد، نخواهد گردید.

در فرجام، این تناقض آشکار است، اگر استراتیژی امریکا در افغانستان تداوم جنگ و ناآرامی باشد و حکومت افغانستان وعده آمدن صلح را بدهد. چون در موجودیت جنگ، آمدن صلح غیر ممکن و تلاش برای آن جز فریب و امید واهی بخشیدن به مردم چیز دیگری نیست.  چنانچه، مردم افغانستان چنین نشست ها را بارها تجربه کرده اند که در آنها مصارف گزاف صورت گرفته و روزها تعطیل گردیده و جاده ها برروی مردم مسدود، اما هیچ کدام آنها نتیجه ی را در بر نداشته و برعکس شدت جنگ و ناآرامی بیشتر و گسترده تر از قبل گردیده است.

سهیل صالحی

ادامه مطلب...

تنش‌ها میان قضات و نمایندگان منتخب پاکستان

  • نشر شده در پاکستان

قانون الهی بهترین قانون نسبت به قوانین بشری است؛ بدین‌سان، باید زیربنای قانون اساسی ما را شکل دهد

(ترجمه)

کشمکش‌ها میان قضات و نمایندگان منتخب پاکستان پیوسته ادامه دارد و از سوی دیگر چنانچه که مردم هیچ تأثیری را در ذلت و بدبختیِ که در زندگی روزانۀ آن‌ها رونما گردیده است، نمی‌بینند، منافع‌شان را در حال نابودی قرار داده است. میان ثاقب نثار رئیس قوۀ قضائیۀ پاکستان بتاریخ ۲۰ فبروری ۲۰۱۸م گفت: «دیروز دوباره پرسیدم که چگونه قوۀ قضائیه می‌تواند با یک روند قانونی مخالفت نماید؛ در حالی‌که مجلس نمایندگان کاملاً عالی بوده و مبتنی بر قانون اساسی می‌باشد.» با این حال، نخست وزیر این کشور گفت: «نمایندگان منتخب توسط ۲۰۷ میلیون نفر به عنوان دزد، راهزن و مافیا متهم می‌شوند. گاهی اوقات تهدیدهای صورت می‌گیرد که ما(قضات) باید قوانینی را که شما "نمایندگان مجلس" تصویب کرده‌اید، ملغی نماییم.»

با این حال، با ادامۀ این تنش‌ها فساد هنوز به حال خود حکم‌فرماست، به امور مسلمین اصلاً توجهی صورت نمی‌گیرد و نسبت به حقوق و مسئولیت‌هایی که اسلام بدان‌ها فرمان داده است، بی‌احترامی صورت می‌گیرد. افزون بر ‌این، این جنگی است که مبارزه برای پیروزی با آن هیچ ارزشی ندارد؛ زیرا، قوانینی که توسط این دو قوه(قوۀ قضائیه و مجلس نمایندگان) به تصویب می‌رسد، بر اساس امیال و خواسته‌های‌شان می‌باشد و اصلاً با اسلام سازگاری ندارند. فلهذا، حتی با پیروزی قوۀ قضائیه و یا هم مجلس نمایندگان هیچ پیروزیی متوجه مسلمانان و دین‌شان نخواهد بود.

با حاکمیت دموکراسی، مسلمانان همواره طعم تلخ بدبختی و ذلت را خواهند چشید؛ زیرا، در نظام‌های دموکراتیک قوانین بر اساس هوا و هوس مردان و زنان ساخته می‌شود؛ در حالی‌که، الله سبحانه وتعالی در این مورد هشدار داده است:

﴿وَأَنِ ٱحْكُم بَيْنَهُمْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ وَٱحْذرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيْكَ

] مائده: ۴۹ [

ترجمه: و حکم کن در میان آن‌ها(اهل کتاب) به آنچه که الله(سبحانه وتعالی) فرو فرستاده است و از هوا و هوس آنان پیروی مکن و از آن‌ها بر حذر باش، مبادا تو را از برخی احکامی‌که الله(سبحانه وتعالی) نازل کرده، منحرف سازند.

در نظام اسلامی یعنی خلافت بر منهج نبوت، تمام اختلافات چی مربوط به قضاء باشد یا حکام و یا هم مجلس شوراء، تصامیم بر اساس قرآن و سنت اتخاذ می‌گردد، نه بر اساس هوا و هوس افراد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾

[نساء: ٥٩]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از الله(سبحانه وتعالی) اطاعت کنید! و از پیامبر(ﷺ) و اولو الأمر[= اوصیای پیامبر] اطاعت کنید! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به الله(سبحانه وتعالی) و پیامبر(ﷺ) بازگردانید(و از آن‌ها داوری بطلبید) اگر به الله(سبحانه و تعالی) و روز رستاخیز ایمان دارید! این(کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.

اساساً قوانین الهی شالودۀ قانون اساسی را شکل می‌دهد، از این جهت که هر کدام از قوانین آن مشتق از قرآن و سنت می‌باشد. الله سبحانه وتعالی ‌می‌فرماید:

﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾

[یوسف: ٤٠]

ترجمه: همانا حکم و قانون‌گذاری تنها از آن الله(سبحانه وتعالی) است؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است آیین پابرجا؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه