ولایه سودان: خطبه جمعه تحت عنوان "خلافت تاج الفروض است"
- نشر شده در ویدیوها
رایه کننده: شيخ ابراهيم عثمان (ابو خليل) سخنگوی رسمی حزب التحرير ولايه سودان
جمعه، 12 رجب 1439هـ/30 مارچ 2018م
رایه کننده: شيخ ابراهيم عثمان (ابو خليل) سخنگوی رسمی حزب التحرير ولايه سودان
جمعه، 12 رجب 1439هـ/30 مارچ 2018م
چکیده مصاحبۀ مهندس علی عبد الرحمن با دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه سوریه تحت عنوان "این تمیمیه و سیاست شرعی".
سه شنبه، 14 رجب 1439هـ / 01 اپریل 2018م
ارایه کننده: استاد انس بدر
جمعه، 12 رجب 1439هـ /30 مارچ 2018م
چکیده مصاحبۀ استاد احمد الصوفی(ابو نزار الشامی) از ولایه لبنان با تلویزیون الواقیه تحت عنوان "شبهات توجیهی برای توجیه انتخابات مجلس نمایندگان و ارتباط دادن آن با اسلام".
یک شنبه، 14 رجب 1439هـ/ 01 اپریل 2018م
سخنرانی هفتهوار دكتور مصعب ابو عرقوب عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحرير سرزمین مقدس(فلسطين)
جمعة، 12 رجب 1439هـ /30 مارچ 2018م
(ترجمه)
اگرچه عربستان سعودی پس از به قدرت رسیدن شاه سلمان، به شدت در حال سقوط در دامن امریکاست و محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، پیوسته در حال پاک سازی اردو، دفاع ملی و کاخ سلطنت این کشور از وجود عناصر وابسته به انگلیس است، اما روابط دیرین، عمیق و ریشهدار سعودی با انگلیس در تمام عرصههای زندهگی، به حاشیه زدن نقش انگلیس در عربستان سعودی را بسیار دشوار نموده، چه رسد به پایان دادن به این نقش؛ به ویژه با توجه به اینکه عربستان سعودی توسط مجموعه دولتهای کوچک خلیج احاطه شده-که با انگلیس روابط و وابستهگیهای سیاسی قوی و دیرین دارند و این دولتهای کوچک به دلیل اشتراک در شورای همکاریهای خلیج، بالای سیاستهای سعودی تأثیر مستقیم دارند؛ شوراییکه انگلیس آن را به وجود آورد تا توسط آن نفوذ خویش را در منطقه حفظ نماید.
اگر به بُعد دیگری از فشارهای سیاسی انگلیس بالای عربستان سعودی اشاره کنیم، که همانا ناکامی سعودی و امریکا در حل بحران یمن و نیاز شدید این دو به نقش انگلیس در کمک به بیرونرفت از این بحران میباشد، میتوان گفت که یکی از اهداف مهم و اساسی سفر محمد بن سلمان به انگلیس، درخواست کمک از این کشور برای تلاش در جهت پایان دادن به بنبستی است که سعودی در یمن گیر و با آن مواجه شده، یعنی بن سلمان از انگلیس میخواهد با سعودی و امریکا معامله نموده و کمک کند تا بحران یمن پایان یابد. به همین دلیل بود که سفر سه روزۀ بن سلمان به انگلیس، در تمام سطوح و عرصهها بسیار برجسته و دارای اهمیت فراوانی تلقی گردید، چنانچه توافقنامههای هنگفتی در عرصههای گوناگون و به ارزش 100 میلیارد دالر امریکایی، میان طرفین به امضاء رسید.
ترزامی نخست وزیر انگلیس به اهمیت این سفر تأکید نموده گفت: «این سفر نقطهای عطفی در تقویت روابط دو جانبۀ ما خواهد بود.» بن سلمان نیز روابط خاص میان سعودی و انگلیس را که بیشتر از 100 سال سابقه دارد، اینگونه توصیف نمود: «بدون شک رابطۀ عربستان و بریتانیا یک رابطۀ تاریخی بوده و به زمان تأسیس حکومت شاهی سعودی برمیگردد. همچنین ما منافع مشترکی داریم که به روزهای نخست روابط میان دو کشور برمیگردد و در حال حاضر روابط ما با بریتانیا بسیار گسترده و عظیم است.» وی تأکید نمود: «در روند چشماندازیکه تا سال 2030م برای عربستان سعودی در نظر گرفتهایم، لندن فرصتهای بزرگی خواهد داشت.»
ترزامی نخست وزیر انگلیس نیز از جانب خود از روابط اقتصادی موجود میان دو کشور به نیکوئی یاد نموده گفت: «روابط مشترک میان ریاض و لندن، هزاران فرصت کاری را در بریتانیا فراهم آورده و فرصتهای بزرگی را برای شرکتهای بریتانیا در سعودی باز میکند، که باعث خواهد شد کشورهای مان شکوفاتر گردد.» بوریس جان سون وزیر خارجۀ انگلیس نیز در اظهاراتی در همین زمینه گفت: «این سفر فرصتی برای استحکام بیشتر روابط ما با عربستان سعودی خواهد بود. دههاهزار فرصت کاری در بریتانیا وابسته به صادراتی است که ما به سعودی داریم؛ صادراتیکه در سال 2016م به 6.2 میلیارد پوند رسید که این رقم از سال 2010م تا کنون 41 درصد افزایش را نشان میدهد.
تبادل کالا میان انگلیس و عربستان سعودی در پنج سال گذشته به 2.3 ملیارد پوند استرلین رسید و در سال 2016م حجم تجارت کالا و خدمات به 9 میلیارد پوند رسید. همچنین لازم به ذکر است که عربستان سعودی از سال 2010م تا کنون سومین بازار بزرگ برای صادرات انگلیس تلقی میگردد و انگلیس پس از امریکا، دومین سرمایهگذار بزرگ بیرونی در سعودی تلقی میگردد. در حدود 300 پروژۀ مشترک انگلیس-سعودی عملاً فعالیت داشته و نرخ مجموعی سرمایهگذاریهای دو جانبه به 17.5 میلیارد دالر امریکایی میرسد. اقتصاد مهمترین محرک روابط سعودی و انگلیس به شمار میرود، چنانچه میزان تبادل تجاری میان دو دولت به بیش از 17 میلیارد ریال سعودی میرسد و شمار جوازهای سرمایهگذاری انگلیس در سعودی به 374 جواز و به مبلغ 3.4 میلیارد دالر امریکایی میرسد.
در پایان این سفر، از راهاندازی "مشارکت استراتیژیک" میان دو طرف خبر داده شد که به عنوان ابزاری اساسی در گفتگوی منسجم به منظور استحکام تمام عرصههای روابط دوجانبه، به شمول عرصههای اقتصادی، دفاع، امنیت، کمکهای انسانی و موارد اقلیمی و بینالمللی، از آن نام برده میشود. دو طرف توافق نمودند که به منظور تحقق این مشارکت استراتیژیک و پیگیری آن، نقشۀ عملی را در دیدارهای دیگری در جریان سال 2018م طرح و تعقیب نمایند. سعودی و انگلیس در این سفر اعلان نمودند که به منظور تحقق آنچهکه "چشمانداز 2030" نامیده شده، مشارکت درازمدتی را در عرصههای گوناگون، به شمول: ارزیابی فرصتها و سرمایهگذاریهای دوجانبه با انگلیس از طرف صندق سرمایهگذاریهای عامه، تجارت بینابین دو کشور و موارد خاص انگلیس در خصوص اولویت بخشیدن به چشمانداز 2030م از جمله: تعلیم و تدریب، مهارتها، خدمات مالی و سرمایهگذاری، فرهنگ و سرگرمی، خدمات بهداشتی و علوم زندهگی، تکنالوژی و انرژی بازیافتی و صنعت دفاع دنبال خواهند نمود.
در عین حال، یادداشت تفاهمی در خصوص فعالیت مشترک دو دولت در مورد گسترش مناهج تعلیمی و تقویت تواناییهای دفاعی نیز به امضاء رسید و انگلیس به هدف کمک به چشمانداز 2030 سعودی، انتونی سیلدون را در بخش تعلیم و مایک ریتشارد را در بخش صحت به عنوان نمایندههای خاص خود در این چشمانداز تعیین نمود. همچنین، دو طرف در خصوص فروش 48 فروند طیارۀ جنگی تایفون از طرف انگلیس برای سعودی، توافق نمودند.
خطرناکترین موردیکه دو طرف در زمینۀ امنیتی بالای آن توافق نمودند، این بود که قرار شد سعودی معلومات جاسوسی را به گونۀ "خام" و در مورد هرچیزی و هرکسی و هرحادثهای که حکومت سعودی به دست میآورد، قبل از آنکه آن را تحلیل، دسته بندی و یا فیلتر نماید ،در اختیار انگلیس بگذارد.
بدون شک، تنها مطرح نمودن و صحبت کردن در مورد چنین روابط خاص و مهمی و مرور کردن میزان سهم و دخالت انگلیس در تمام عرصههای زندهگی سعودی، که در این سفر صورت گرفت، خود به وضوح دلالتی بر این دارد که به حاشیهزدن نفوذ انگلیس در عربستان سعودی به صورت نهائی، کاری است بسی دشوار. دلالت دیگر این واقعیت این است: دولت سعودی که به صورت کامل به غرب وابسته است و از زمان تأسیس آن توسط انگلیس همواره مزدور انگلیس و امریکا بوده، این دولت هنوز تابع و وابسته به نفوذ امریکا و انگلیس میباشد و این وابستهگی تا زمانیکه این دولت برپا باشد، همچنان ادامه خواهد داشت و رقابت میان انگلیس و امریکا بر سر این "گاو شیرده" بدون یکطرفه شدن آن به نفع یک جهت، همچنان جریان پیدا خواهد نمود.
مطمئناً نفوذ امریکا و انگلیس در عربستان سعودی به صورت کامل پایان نخواهد یافت، مگر با زوال و نابودی حاکمیت آل سعود و این حاکمیت باطل نیز پایان نخواهد یافت، مگر با برپائی دولت واقعی اسلامی؛ دولت خلافت راشده برمنهج نبوت، که پایههای آن بر ویرانههای این دولت دروغین، سست بنیاد و ساخته و پرداختۀ دست استعمارگران، بناء خواهد یافت.
نویسنده: ابو حمزه خطوانی
(ترجمه)
جوانان و تحصیلکردههای پاکستان از این بابت نگران اند: حزبیکه از سال ۲۰۱۰م بدینسو پیوسته شعار تغییر سر میدهد، افراد فرصتطلب، تشنگان قدرت و سیاسیون حریص را در خود جای داده است؛ در حالیکه این جوانان و تحصیلکردهها با توجه به رویاهای نیاکان خود میخواهند، اسلام خالص را بطور کامل و جامع در این سرزمین پیاده نمایند. یکی از شواهد این امر این است: این حزب که گویا چراغ هدایت را برای تغییر بدست گرفته است، پیوسته تلاش دارد تا برای رسیدن به اهداف خود این جوانان را با نمونههای از وضعیت مدینه الهام بخشد، در حالیکه واقعیت این امر طوری دیگری است و جز این نیست که الگوبرداری از وضعیت مدینه به هدف سوء استفاده از احساسات این جوانان میباشد. اما تاریخچۀ سیاسی هفتادسالۀ پاکستان و به ویژه تاریخچۀ سیاسی هشت سال گذشتۀ پاکستان ثابت کرده است که دموکراسی جز یک نظام فاسدی بیش نیست و ما هرگز با اقتباس از همچو یک نظام فاسد نمیتوانیم به یک تغییر واقعی دست یابیم، بلکه ما همیشه توسط سیاسیون و تشنگان قدرت فریب خواهیم خورد.
روی این ملحوظ، حزب التحریر-ولایه پاکستان به جوانان این سرزمین توصیه میکند که نباید در این راستا ثباتشان را از دست داده و بر بالین افسردگی تکیه زنند؛ بلکه باید به وضعیت خود فکر کنند و از خود بپرسند که چرا ما در طول این همه مدت درحالیکه بر کشتی فاسد نظام دموکراتیک سوار بودیم، نتوانستیم تا به تغییر واقعی دست یابیم؟ چرا در همچو یک نظام فاسد افراد فاسد ارتقاء مینمایند؟ چرا شخصی برای رسیدن به قدرت بر افرادی فاسد وابسته شده و بر آنها اعتماد صورت گیرد؟ در واقع، پاسخ به این همه سوالات خیلی ساده میباشد. دموکراسی نظامی است که هیچگونه پیوندی با اسلام ندارد؛ زیرا این نظام به عوض الله سبحانهوتعالی به انسانها حق تقنین میدهد که با انجام چنین کاری اسلام کنار گذاشته میشود. به همین دلیل است، هر حرکتیکه برای تغییر واقعی از این طریق پا به عرصۀ وجود مینهد، به ناکامی میانجامد و هرچند که در این راستا تلاش به خرچ میدهد، نتیجۀ مطلوب حاصل نمیدهد. پس یگانه راه درست برای تغییر واقعی در چی چیزی نهفته است؟
یگانه راه درست در خصوص دریافت راهحل واقعی، جز تمسک جستن به سنت رسول الله ﷺ چیزی دیگری نمیباشد. روش رسول الله ﷺ در راستای آوردن تغییر واقعی، همانا راهاندازی مبارزۀ فکری و سیاسی از طریق یک حزب سیاسی و طلب نصرت(حمایت مادی) از اهل قدرت بود. رسول الله ﷺ تنها کسانی را در کتلهاش میپذیرفت که اسلام را بطور کامل و جامع میپذیرفتند. رسول الله ﷺ اصحابش را طوری آموزش و تثقیف مینمود که به یک شخصیت کامل اسلامی تبدیل میشدند. رسول الله ﷺ همراه با یاران با وفایش از طریق مبارزۀ فکری و سیاسی به شدت تمام بالای نظام و افکار کفار حمله مینمود و اسلام را به عنوان یگانه بدیل و راهحل چنانکه از طرف الله سبحانهوتعالی نازل شده بود، بدون کدام کمی و کاستی، در مقابل تمام مردم مردانهوار و بدون کدام ترس و هراسی و بخاطر ذهنیت دادن افکار عامه و جلب توجهشان به اسلام در میان تودههای مردم و در میان اهل قدرت، به معرفی میگرفت. رسول الله ﷺ هرگز با حکام عصر خود و با همپیمانان آنها سازش و تعاملی ننمودند و از قبایل گوناگون و قدرتمند عرب برای تأسیس دولت اسلامی طلب نصرت(حمایت مادی) نمودند و هنگامیکه رهبران دو قبیله: اوس و خزرج با او ﷺ توافق نمودند، ایشان با مؤفقیت کامل توانستند تا دولت اسلامی را تحت رهبری خود در مدینه تأسیس نمایند. این یگانه روش پیامبر ﷺ در راستای تغییر واقعی بود. فلهذا بر شما جوانان نیز لازم است تا با الگوبرداری از این روش پیامبر ﷺ از طریق مبارزات فکری و سیاسی خود همراه با یک حزب سیاسی کار و فعالیت نمایید و برای تأسیس خلافت راشدۀ واقعی برمنهج نبوت، از نیروهای مسلح پاکستان طلب نصرت نمایید.
حزب التحریر-ولایه پاکستان از شما جوانان میخواهد تا نسبت به این حالت مأیوس نشوید و افسردهگی را بر خود راه ندهید؛ بلکه از این تجربۀ تلخ عبرت بگیرید. انشاء الله که زمان برای احیای خلافت راشدۀ ثانی برمنهج نبوت، که همانا تغییر واقعی میباشد و ما همه در صدد آن هستیم، چندان بعید به نظر نمیرسد، بلکه زمان آن خیلی نزدیک شده است. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾
[آل عمران :١٣٩]
ترجمه: سست نشوید، غمگین نگردید و شما بهترین هستید؛ اگر واقعاً ایمان داشته باشید!
فلهذا ما از تمام شما جوانان و اقشار مختلف مردم پاکستان تقاضا مینماییم تا برای آوردن تغییر واقعی در پاکستان در کارزار فکری و سیاسی حزب التحریر اشتراک نموده و سهم فعال داشته باشید.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان
(ترجمه)
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!
ما شمارا بهعنوان اشتراککنندهگان مجمع جهانی مالی اسلامی(WIFF) که بهتاریخ ۱۸ و ۱۹ ماه مارچ سال ۲۰۱۸م توسط مرکز کراچی برای رشد مالی اسلامی به همکاری دانشگاه علوم مدیریتی لاهور(LUMS) و مرکز بینالمللی مطالعات مالی اسلامی(INCEIF) در انستیتیوت اداره و تجارت(CEIF-IBA) برگزار گردیده بود، مورد خطاب قرار میدهیم که در واقع این بازار شما خود دال بر رشد سریع امور مالی اسلامی بوده که در حال حاضر به صنعت چند میلیارد دالری مبدل شده است. ما برای شما گوشزد میکنیم که رشد امور مالی اسلامی توجه سرمایهدارهای غیرمنقاد را به خود جلب کرده و آنها در تلاش اند تا از این فرصت به حیث بازار مناسب بهرهبرداری نمایند.
سرمایهداران گمراه این را درک کردهاند که مسلمانان با توجه به اوامر و نواهی الهی، در میدان امور مالی اسلامی به پیش رفتهاند. بناءً آنها راهکارهای فاسدشان را در عقب اصطلاحات عربی پوشانده و کوشش میکنند تا سود را تحت عنوان "فایده"، بیمه را تحت عنوان "تکافل" و شرکت سهامی را تحت عنوان "مضاربت" در بازار ترویج ساخته و مسلمانان را در یک سردرگمی قرار دهند. آنها بدین جهت اینکار را میکنند تا نظام سرمایهداری را با وجود ناکامیهای آشکارش، نهادینه ساخته و از مردود شمردن آن توسط مسلمانان جلوگیری نمایند. همچنان، عمل مشابهی را در ترویج دموکراسی نیز بکار میگیرند و ادعاء دارند که دموکراسی فقط انتخابات و مشوره بوده و اسلام با آن مشکل ندارد؛ در حالیکه اساس دموکراسی قرآن و سنت را نه، بلکه بشر را مصدر حکم قرار میدهد.
برعلاوه، ما از شما تقاضا داریم و تأکید میکنیم تا از دایرۀ مالی اسلامی فراتر رفته و اسلام را به حیث بدیل عملی برای نظام سرمایهداری اتخاذ نمایید. در حال حاضر ناکامیهای نظام سرمایهداری با ارایۀ راهحلهایش، که ثروت گزاف را در نزد چندتن متمرکز میسازد، آشکار گردیده است.
اشتراک کنندههای عزیز! با کمال مهربانی بالای راهحل نظام سرمایهداری در قبال انرژی و منابع معدنی، که با دخالت چندتن این منابع عایداتی به ملکیتهای فردی مبدل شده و جامعه را از منافع آن محروم میسازد، غور نمایید. این عمل کاملاً با اسلام در تضاد است و اسلام تنها نظامی است که انرژی و منابع معدنی را ملکیت عامه دانسته، که نه دولت و نه کدام شخصی میتواند مالک آن باشد؛ بلکه فواید آن را بهتمامی اتباع خلافت تقسیم میکند. انرژی و منابع معدنی در دولت خلافت ملکیت دولت نبوده، قسمیکه در نظام کمونیستی یک اصل است و دولت میتوانند به هر قسمیکه خواسته باشد، به همان قسم نیز از منابع استفاده میکند؛ همچنان، ملکیت افراد هم نبوده قسمیکه در نظام سرمایهداری منحیث یک اصل وجود دارد و سرمایهداران بزرگ را اجازه میدهد تا همین منابع عظیم را از خود ساخته، صاحب ثروت فردی شوند و بالای ممالک غنی از منابع معدنی حملهور شوند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:
«الْمُسْلِمُونَ شُرَكَاءُ فِي ثَلَاثٍ الْمَاءِ وَالْكَلَإِ وَالنَّار»
(رواه احمد)
ترجمه: مسلمانان در سه چیز شریک اند: آب، چراگاه و آتش.
در این جا کلمۀ آتش به تمام انواع انرژی، که به حیث مواد سوخت در صنعت، ماشینآلات و کارخانهها استفاده میشوند، همچنان کارخانههاییکه از گاز و ذغال سنگ استفاده میکنند، اطلاق گردیده است. برعلاوۀ این، در حدیث دیگری پیامبر صلی الله علیه وسلم از دادن زمین شورهزار به ابیض ابن حمال، که در میان زمینهای دیگر ارزش زیادی داشت، صرف نظر کرد. بدین ترتیب، ملکیت عامه همه منابع معدنی چه جامدات باشد-مانند: ذغال، آهن، طلا- و یا مایعات باشد-مانند تیل- و یا هم گازات باشد-مانند گاز طبیعی- همه را در بر میگیرد. تمام اینها زیر عنوان ملکیت عامه قرار داشته و تنها دولت خلافت از استخراج، فروش و توزیع آن مدیریت و نظارت میکند تا اطمینان حاصل شود که هر فرد از اتباع دولت سهم مساویانه را دریافت کرده است. عایدات ملکیتهای عامه بالای اتباع منحیث حقوق فطریشان توزیع شده و در تأمین امور زندهگیشان به مصرف میرسد. درپاکستان جمع آوری مبالغ گزاف از بابت انرژی و منابع معدنی و تنظیم مصرف آن در جهت از بینبردن فقر، خودکفایی صنعت و تواناییهای زراعتی ما، کار دشواری نیست و این زمانی ممکن است که دولت خلافت این عایدات را در جهت ارایه خدمات به اتباعاش به خرچ دهد.
اشتراک کنندهگان عزیز! با کمل مهربانی به راهحل نظام سرمایهداری در جهت ساختن شرکتها نیز غور کنید که با چنین کاری دولت را از عایدات گزاف که میتواند در جهت حل مشاکل اتباعاش استفاده شود، باز میدارد. شرکت سهامی اجازه دارد تا بصورت اختصاصی سکتورهای مهم و ضروری همانند: صنایع ثقیله به مقیاس بلند، امور ساختمانی، حمل و نقل و ارتباطات عامه را در گرو خود بگیرد. تعریف شرعی شرکت در اسلام چنین است: «عقد بين اثنين فأكثر، يتفقان فيه على القيام بعمل مالي، بقصد الربح» یعنی عقد میان دو و یا چند طرف به هدف عملی کردن معاملۀ مالی به هدف کسب مفاد. بناءً این عقد یکجانبه بوده و نمیتواند، چیزیکه در شرکت سهامی وجود دارد و تنها پرداخت پول برای شریک بودن کفایت میکند و شخص شریک در امور روزمرۀ شرکت کدام نقشی ندارد. بدینگونه سهم مالی در شرکت سهامی تنها بخاطر شریک بودن است، مگر در عقد شرکت اسلامی مفاد بر اساس معاملۀ مالی تعیین میگردد و شخص شریک حق دارد تا امور روزمرۀ شرکت را اداره کرده و یا در مورد مدیریت مؤثر جهت کسب مفاد تصمیم اتخاذ کند.
از میان برداشتن شرکتهای سهامی سرمایهداری، بصورت حتمی روی شرکتهای شخصی تأثیرگذار بوده و در نبود آنها با سکتورهای متمرکز با مقیاس کمتر از حال نزدیک میشوند. شرکتهای خصوصی اساساً منابع گزافی مثل شرکتهای دولتی در دسترس ندارند. بناءً بصورت طبیعی دولت بالای این منابع عظیم عایداتی تسلط پیدا کرده و در رسیدن به امور مردم بیشتر توانمند میشود. دارایی دولت طبق رأی و اجتهاد خلیفه در امور عامه و دولت به مصرف میرسد؛ بطور مثال: خلیفه ممکن بخاطر ایجاد توازن در میان جامعه و جلوگیری از محصور ماندن پول در میان ثروتمندان، دارایی دولت را به مصرف برساند. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ﴾
[حشر: ۷]
ترجمه: این بدان خاطر است که اموال تنها در میان اشخاص ثروتمند دست به دست نگردد.
و یا ممکن خلیفه دارایی را در میان فقراء و بیچارهگان تقسیم کند، قسمیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم با اخذ خراج از قبیلۀ بنی نظیر به چنین امری مبادرت ورزید و او صلی الله علیه وسلم آن را در میان مهاجرین مکه تقسیم نمود و به انصار مدینه جز برای دو نفر از فقراء(ابو دجانه و سهل بن حنیف) که مثل مهاجرین بیچاره بودند، به کسی دیگری نبخشید و این امر در راستای اجابت از آیۀ فوق بود تا مبادا پول در میان ثروتمندان مقید بماند.
اشتراک کنندهگان عزیز! بدین جهت، در عصر ما کسانیکه اسلام را دوست دارند، تنها به بُعد مالی آن نه، بلکه به کل اسلام فکر میکنند و این امر نیازمند تأسیس خلافت است. خلافت واقعی برمنهج نبوت، کل اسلام را تطبیق و از تمرکز ویرانگر ثروت در دست چند تن جلوگیری مینماید.
وعلیکم السلام و رحمته الله و برکاته!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان
(ترجمه)
از ١٨فبروری ۲۰۱۷م بدینسو، نیروهای ظالم رژیم سوریه با حمایت نیروهای هوایی روسیه بعد از تقسیم کردن غوطۀ شرقی به سه ناحیۀ جنگی، حملات شدیدشان را آغاز کردند. در نتیجه آنها توانستند کنترول بیش از ٨٠ درصد این ساحه را که در همسایهگی دمشق پایتخت این کشور قرار دارد، بهدست بگیرند. منطقهای که از سال ٢٠١٢م بزرگترین و مهمترین پناهگاه گروههای مخالف بوده است.
دیدهبان حقوقبشر سوریه گزارش داده که در نتیجۀ حملات شدید هوایی و راکتی بالای شهر "اربین" در غوطۀ شرقی بعد از نیمهشب سهشنبه، بیش از ٢٠ غیرنظامی به شمول ١٦طفل و ٤ زن کشته و نیز دههاتن دیگر، که همه زن و طفل بودند، مجروح شدند؛ وضعیت اسفبار آنهاییکه در یک پناهگاه مکتب از ترس حملات موشکی پناه برده بودند، آن را تبدیل به پناهگاه دائمیشان کرده است. همچنین دفتر حقوقبشر "اربین" مرگ ٩٨ تن افراد ملکی را در ماۀ مارچ سال روان و در جریان بزرگترین عملیات نظامی در شهرکهای شرقی و روستاهای غوطه ثبت کرده است، که در این جریان، ده حملۀ هوایی با بمبهای بیلری انفجاری در طی نیم ساعت به ثبت رسیده است.
به گزارش دیدهبان حقوقبشر سوریه، از شروع افزایش عملیات نظامی اخیر بیش از ١٤٥٠ فرد ملکی بهشمول حدود٣٠٠ طفل کشته شدهاند. صندوق اطفال سازمان ملل(یونیسیف) گفته که آمار مرگ اطفال در مقایسه با سال گذشته، دو برابر شده است. از شروع انقلاب سوریه، هرسال آمار مرگ اطفال درحال افزایش بوده که این سازمانهای بینالمللی تمام انرژی خود را صرف ثبت این کشتهها در جدولها نموده و طوری به ثبت رساندهاند که گویا آنها انسان نیستند. این آمار و ارقام در آخر سال ٢٠١٨م بهکجا خواهند رسید؟!
شهرک اربین مثل دیگر شهرکهای غوطۀشرقی، درحالی با چنین حالت اسفباری روبرو است که حاکمان آلسعود در حال انجام معاملات برای خرید میلیونها دالر اسلحه به بهانۀ جنگ علیه "حوثیها" و مقابله علیه حملۀ ایران در منطقه میباشند. ما حاکم ترکیه را در حال تعهد برای توسعۀ عملیات "شاخۀ زیتون" در سوریه و دیگر ساحات تحت کنترول کُردها حتی در مرز عراق میبینیم.
ای اهل غوطه! ما از شما بهخاطر تحملتان از اینکه شهر در نقشۀ تعیین کردهای اردوغان برای دفاع از امنیت ملیاش سقوط نکرده معذرت میخواهیم، و ما از شما ای اطفال غوطه از اینکه خاندان آل سعود نیروهای نظامیاش را برای جنگ نیابتی که از طرف ارباباش امریکا در یمن براه انداخته معذرت میخواهیم.
ای مسلمانان! بدانید که اولین قدمها برای آزادی و رفع ظلم با آزادسازی سرزمینهایمان از دست این حکام برداشته میشود؛ سپس نهتنها که سرزمینهای اشغال شده و دیگر جاها آزاد خواهند شد، بلکه نیروی شما که توسط اردوهایتان نمایش داده میشود، از شما دفاع نموده و سهم خود را در دفاع از عزت شما و زندگی اطفالتان اداء خواهند کرد.
ما بالای آن اردوها صدا زده و از آنها میخواهیم که عزت، افتخار، پیروزی و آزادی را برای امت خود با حذف حکام و حمایت از ارزشهای دینیتان با تأسیس خلافت واقعی به ارمغان بیاورند. بدانید که اطاعت شما از این حکام دستنشانده و برنامههایشان و خاموشیتان در برابر آنچه که بالای مسلمانان در فلسطین، سوریه، افغانستان، برما وغیره جاها میگذرد، یک گناه بزرگی است که زبان از گفتن آن عاجز است. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾
[انفال: ٧٢]
ترجمه: اگر آنها از شما طلب یاری میکنند، پس شما باید یاری نمایید.
بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
وزارت دفاع افغانستان اعلام کرده که نیروی جدیدی زیر نام "ارتش محلی" تشکیل میدهد. این نیرو که تعداد آن قرار است به 36 هزار نفر برسد ظاهراً به هدف استقرار امنیت در دهات و ولسوالیهای مورد تهدید و کاهش تلفات نیروهای امنیتی افغان طرحریزی گردیده است.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان، ایجاد این نیرو را مشخصاً یک طرح امریکایی میداند که در صورت عملی شدن سودی به تأمین امنیت ندارد و باعث ایجاد درگیریهای بیشتر قومی و سمتی در آن مناطق میگردد.
ضمناً، این طرح بخوبی از دو رویی و منافقت امریکا در افغانستان پرده بر میدارد؛ چون امریکا از یکسو شعار تقویت نیروهای امنیتی افغان را سَر میدهد، ولی در میدان عمل همواره تلاش نموده تا ملیشهسازی کند. زیرا امریکا در کاهش خشونتها و ایجاد فضای امن برای مردم ناکام مانده، حالا ظاهراً تلاش دارد که توسط ملیشهسازی امنیت را برقرار سازد. در حالیکه طرح فعلی شکل دیگری از پولیس محلی (اربکی) میباشد که آن را امریکاییها در سال 2010 میلادی ایجاد کردند، اما باعث پیامدهای تلخ و ناگواری از قبیل: افزایش ناامنی، ترس و هراس، آزار و اذیت مردم، دزدی و چپاول، کشتار غیرنظامیان و بروز کینههای قومی و سمتی گردیده است.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر - ولایه افغانستان