پنجشنبه, ۱۷ رمضان ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۳/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

به گلوله بستن جوان فلسطینی توسط نیروهای دولت یهود

(ترجمه)

خبر:

به گزارش هارتز، هفتۀ گذشته یک جوان فلسطینی بعد از آن که دو پایش همراه با یک دست اش به گلوله بسته شد، حالا در شفاخانه با زخم های شدید دست و پنجه نرم می کند. محمد قدومی روز سه شنبه در نزدیکی مرز کرانۀ غربی مصروف جمع آوری چوب سوخت بود که نیروهای اشغالگر دولت یهود بالای او آتش باری کردند. قدومی به شفاخانۀ میر در کفار سبا انتقال داده شد و عملیات طولانی را پشت سر گذراند، پس از آن وضعیت وی بهبود یافت؛ مگر هنوز هم در حالت وخامت به سر می برد. (منبع: دیدبان شرق میانه)

تبصره:

چنین است بی رحمی اشغال صهیونیستی، پدر قدومی گفت که پسر ۱۳ ساله اش یکی از چهار جوانی بود که در برابر موانع در پهلوی خانۀ شان در قریۀ جایوس قدم می زدند. او افزود: «او در استقامت مانع بود، چهار جوان در آن جا بود و عساکر در زیر درختان زیتون ایستاده بودند. آن ها در استقامت مانع رفتند، عساکر می توانستند که قدومی را دستگیر کنند؛ مگر آن ها سه بار بالایش آتش باری کردند.»

پدر وی تأکید کرد که قدومی تلاش عبور به خاک تعیین شدۀ این دولت را نکرده  برخلاف آن چه که عساکر ادعا می کنند و نه هم این جوانان به طرف عساکر سنگ پرتاب کرد؛ چون آن ها از نظرشان دور بودند. عدالت عمیقاً به تمسخر گرفته شده است، این که اردوی صهیونیست گفته که ما مراحل قانونی در مورد پرتاب سنگ از طرف این جوان مجروح شده را به بررسی می گیریم.

اردوی دولت صهیونیستی از دیر زمانی متهم بر تطبیق برنامۀ "فلج سازی" علیه مردم فلسطین در کرانۀ غربی است. گزارشی که از طرف مرکز منابع بدیل به نشر رسیده، دریافته است که در شش ماه اول ۲۰۱۶م، از جمله ۸۶ تن فلسطینیان که تنها در بثلیهم به گلوله بسته شده اند، حد اقل ۳۰ تن آن در پا و یا زانو زده شده است. مردم عام آن ها نیز در تشویق چنین اعمال علیه جوانان فلسطینی شهره اند. فلسطینیان در شهرهای بزرگ کرانۀ باختری از مقامات شین بت که در میان دیگران به نام های "کپیتان نیدال" و " کپیتان عماد" مشهور اند، یاد آور می شوند. آن ها به صورت منظم جوانان را در صورت عدم توافق با سربازان یهودی، تهدید به خنثی سازی می کنند.

ما می پرسیم، تا چه وقت ارتش مسلمانان ضعیف و بسته می مانند. فرمانبردار در برابر حکام شریری که آن ها را با نمایش هایی بی مورد قدرت، آن ها را مستعمره نگهداشته، تانک ها و جت هایی را که تنها علیه مسلمانان بی گناه با اجابت از پلان های متحدین غربی شان استفاده می شوند، به نمایش می گذارند.

همزمان با افزایش تکالیف امت، رشد سیکولریزم و جریانات اصلاح طلبی امت و ارتش های مسلمان باید به شکل گسترده به خاطر مکلفیت های شان برخیزند؛ باید بدانند که تنها راه تغییر اینست تا باطل با همۀ مظاهر آن؛ از قبیل: سیکولریزم، دموکراسی و نشنلیزم محو شود. دعا و صدقه بهتر است؛ اما هیچ گاهی برای دعوت و جهاد فی سبیل الله بدیل قرار گرفته نمی تواند. غفلت در مورد دعوت و جهاد دلیل حقارت ما شده است.

«إذَا ضَنَّ النَّاسُ بِالدِّينَارِ وَالدِّرْهَمِ، وَتَبَايَعُوا بِالْعِينَةِ، وَاتَّبَعُوا أَذْنَابَ الْبَقَرِ، وَتَرَكُوا الْجِهَادَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَنْزَلَ اللَّهُ بِهِمْ بَلَاءً، فَلَا يَرْفَعُهُ حَتَّى يُرَاجِعُوا دِينَهُمْ.»

(رواه احمد)

ترجمه: اگر مردم دینار و درهم را اندوخته و به اساس العینه( نوعی از تجارت مشابه به ربا) تجارت کنند و دم های گاو را تعقیب کرده، جهاد در راه الله سبحانه وتعالی را ترک کنند، الله سبحانه وتعالی بالای شان حقارت را نازل می کند و تا زمانی دور نخواهد شد تا این که به دین شان بر نگردند.

نویسنده: ملیحه حسن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

 

ادامه مطلب...

قرار گرفتن اردوغان در پهلوی دشمنان اسلام، به معنای تحقیر نمودن مسلمانان است

خبر

به نقل از شبکه خبری سکای نیوز عربی، به روز پنجشنبه بتاریخ ۳ اگست ۲۰۱۷م در خبری که به نشر رسیده است چنین آماده است: «مولود جاووش اغلو وزیرخارجه ترکیه پس از دیدار اش با همتای چینی خود "وانگ لی"، وعده جلوگیری از هرنوع گزارش علیه چین در رسانه های ترکیه را داده و تأکید کرده است کشورش در رابطه به امنیت چین به اندازه ای امنیت خود نگران است. وی افزوده است : ما بر این باور هستیم که امنیت چین امنیت ما است، و اجازه نخواهیم داد که هرگونه فعالیتی در ترکیه چین را هدف قرار دهد، علاوه بر آن هرگونه اقدامات لازم را برای جلوگیری از هر نوع گزارش مطبوعاتی علیه چین،  اجرا خواهیم کرد.»

تبصره

دولت جنایت کار چین ظلم خود را علیه مسلمانان ادامه داده که در نتیجه هزارها تن از مسلمانان ایغور ترکستان شرقی از محل سکونت خویش خارج شده جان ها و دین شان را نسبت به ظلم و ستمی که دولت مجرم چین علیه آنان انجام  می دهد در خطر دیدند، از این رو آنان به ترکیه فرار کرده تا در پهلوی برادران دینی خود در امن و امان بسر ببرند، مگر متأسفانه آنان بدون  این که خوش آمدید گفته شوند، به گونه ی تأسف بار، نظام خائن ترکیه آنان را به دولت چین تسلیم نموده و از هرگونه خیزش در برابر دولت چین که بالای آنان ظلم می کند و سرزمین شان را اشغال کرده است، ممانعت کرد.

ترکیه و حاکم آن(اردوغان) مدعی است که مسلمانان مظلوم را مورد حمایت قرار می دهد، ولی در حقیقت در ظلم علیه آنان شریک است، ظالمین را در ظلم و ستم شان یاری کرده، به خصوص در ظلمی که علیه مسلمانان ایغور در حال حاضر جریان دارد، شریک است.

ترکیۀ سیکولر در روابط اسلامی میان مسلمانان کدام ارزش را دارا نمی باشد، اساس اعمال این دولت سیکولر منفعت بوده و سیکولریزم اساس دولت و نظامش است، پس این کشور در هر جایی که مسلمان ها مورد اهانت قرار گرفته و تحقیر شوند شانه خالی می کند؛ مثال این نوع ظلم ها، همین حالت مسلمانان ایغور و قرار گرفتن اردوغان در پهلوی چین علیه آنان می باشد. هم چنان در سوریه حلب را به روسیه و نظام بشار اسد تسلیم نمود، مسلمان های جزیره قرم را تنها گذاشت و در پهلوی روسیه قرار گرفت، و نیز آذربایجان را به تنهایی گذاشته و به ارمنیا تسلیم نمود.

نویسنده: عثمان طه

 

ادامه مطلب...

موقف ما در قبال فتنه و جنگ موجود افغانستان چه باید باشد؟

  • نشر شده در سیاسی

حوادث این روزهای افغانستان قلب هر مسلمانی را به لرزه در می‌آورد. صحنه‌های از خون‌ریزی، ویرانی، حملات انفجاری و انتحاری، جنازه‌های کودکان و زنان و جوانان، خانه‌های ویران شده، حال و احوالِ این روزهای افغانستان است. ما هر روز شاهد کشتار سیل آسیای مردم تحت نام‌های گوناگون می‌باشیم: گروهی تحت نام نیروهای دولتی کشته می‌شوند، گروهی تحت نام مخالفین دولت و طالبان قربانی می‌گردند، تعدادی تحت نام نیروهای خیزش به قتل می‌رسند و گروهی تحت نام مردم عام در این جنگ کثیف، به رگ‌بار گلوله بسته می‌شوند. جنگی که در آن پیر و جوان، بدون تفکیک به قربانگاه می‌روند و رُخ در نقاب خاک می‌کشند.

وضعیت کنونی که جبراً تحمیل می‌گردد انسان را وا می‌دارد که از خود عکس‌العمل نشان دهد و به یکی از جهات بپیوندد و برای حفظ جان و مالش تلاش کند. در این میان، ما با چند دسته از مردمی مواجه هستیم که دارای موقف‌گیری‌های مختلف اند: تعدادی‌ها با استفاده از وضعیت وخیم موجود، ماهی‌گیری می‌کنند و در تلاش تضمین منافع شان می‌باشند و وضعیت نابسامان موجود را نردبانی برای کسب قدرت و ثروت می‌پندارند. تعدادی دیگری، در قبال وضعیت موجود موقف احساساتی را در پیش گرفته و دست به خشونت کورکورانه می‌زنند. تعدادی‌ها از روی ضعف، سکوت نموده و به وضعیت موجود تن می‌دهند. گروهی دیگری از روی ناگزیری، جبراً مجبور می‌شوند که دست به سلاح برده تا از جان و مال و کیان خویش دفاع کنند. گروهی دیگری از مردم، راه مهاجرت را در پیش گرفته و به امید رسیدن به یک زندگی خوب، خطرات رفتن به اروپا را به جان پذیرفته؛ که تعدادی شان در راه کشته و غرق شده یا بالای ناموس شان تجاوز صورت می‌گیرد، و تعدادی دیگری که به اروپا می‌رسند ذوب جوامع غربی گردیده و ارزش‌های اسلامی در زندگی شان رنگ می‌بازد. گروهی دست به ایجاد ائتلاف‌ها و محورهای سیاسی می‌زنند تا باشد قدرت از دست رفته‌ای خویش را باز یابند.

اما راستی موقف ما در این وضعیتِ پر از فتنه و فساد چه باید باشد؟

هر نوع موقف‌گیری ما در این همچو وضعیت وخیم باید بسیار دقیق، سنجیده و حساب شده باشد. به خصوص موقف‌گیری رهبران با رسوخ و متنفذین قومی و سیاسی که مردم از آن‌ها حمایت می‌کنند و موقف شان باعث کشانیدن تعدادی از مردم به یک سمت می‌گردد. چون از یکسو موقف‌گیری یک مسلمان در قبال اوضاع جاری جواب اُخروی دارد و از سوی دیگر، هر نوع موقف‌گیری خطا، باعث ریختن آب در آسیاب دشمن می‌گردد.

برای اتخاذ موقف درست و شرعی، اسلام برای ما تعلیم داده است که مسلمانان باید حکم عمل خود را بدانند، بدون دانستن حکم عمل نباید عملی را انجام دهند. بدین لحاظ، در زمان فعلی اولاً ما نیاز به درک درست نصوص قرآنی و حکم شرعی در قبال وضعیت موجود داریم و در قدم دوم بایست شناخت دقیق از جوّی موجود سیاسی داشته باشیم، تا بدانیم که اسلام در زمان فعلی اتخاذ کدام موقف را از ما خواسته است تا بدین‌ترتیب بتوانیم مسیر خویش را روشن کنیم و جای‌گاه خویش را در تعاملات موجود سیاسی به درستی درک نماییم. چنان‌چه پیامبر در پرتوی نصوص و تحلیل شرایط، موقف خویش را در قبال اقوام و وضعیت موجود سیاسی آن زمان اعلام می‌نمود.

با این گفته‌ها، جنگ خانمانسوزی که امروز در افغانستان جریان دارد و گروه‌های مختلف بنام‌های گوناگون در آن نقش‌آفرینی دارند، نسخه‌ای است که امریکا برای این سرزمین پیچانیده است. هدف امریکا در افغانستان ایجاد یک نظام ضعیف، شکننده و دست نشانده می‌باشد که در داخل این نظام، رقابت‌های داخلی موج بزند و این رقابت‌ها توسط رهبران دست نشانده به میان مردم انتقال یابد، تا مردم، زمام‌داران و رهبران قومی و سیاسی درگیر رقابت‌های قومی، زبانی، سمتی و لسانی گردند و طراح اصلی این سیاست کثیف را نبینند و دشمن (امریکا و ناتو) را دوست و ناجی تصور نمایند.

 این حالت مصروفیت، باعث گردیده تا مردم نتوانند گذشته‌ی خویش را به تحلیل گیرند که کی‌ها تحت نام کدام پروسه‌ها در گذشته ما را ضربه زد و تضعیف نمود؟ و نمی‌توانند تصویر روشن از آینده داشته باشند و در آیینه‌ی شفاف وضعیت آینده را به تماشا بنشینند. چون هدف امریکا استفاده از افغانستان برای اهداف استراتژیک اش می‌باشد، پس لازمه‌ی این سیاست، مصروف ساختن مردم و رهبران در درگیری‌های روزمره، موقتی، پیش‌پا افتاده و سطحی می‌باشد تا از یکسو مردم را تشنه خون یکدیگر سازند و از سوی دیگر رهبران و متنفذین را بجان هم انداخته و در نتیجه به حذف فزیکی آنان اقدام نمایند.

یکی از این موارد، بازی سقوط و گرفت ولسوالی‌ها است. در این اواخر، طالبان تعدادی از ولسوالی‌ها را در افغانستان تصرف نموده و پس از چندی دو باره از دست شان به دولت می‌افتد. این بازی سقوط و گرفت، باعث گردیده تا در این میان مردم عام بیشترین ضربه را متحمل شوند. درگیری دولت و طالبان باعث کشته شدن مردم عام  و مختل ساختن زندگی روزمره آنان گردیده است.

این‌جا نیاز است تا مکث کنیم که کی‌ها از همچو حملات نفع می‌برند، در حالی‌که قربانی این جنگ، عسکر امریکایی اشغالگر نه؛ بلکه  مردم عام و غریب می‌باشند. این حملات باعث لکه‌دار شدن نام اسلام و ایجاد تفرقه و نفاق در میان مردم می‌گردد. نتیجه‌ی این کار، مردم را به نقطه‌ی قرار می‌دهد که از گروه‌های که تحت نام داعیه خدمت به اسلام کار می‌کنند، منزجر شده و باعث بی اعتمادی، ترس و دلهره می‌گردد. در ضمن، این حالت باعث نفرت مردم از گروه‌ها شده و مردم را به آجنداهای غربی نزدیک‌تر می‌سازد و جبهه غرب را قوی‌تر ساخته و برای حضور آن‌ها توجیه بیشتر ایجاد می‌کند.

 حالت هرج و مرج کنونی این ادعای غرب را واقعاً تصدیق می‌دارد که افغانستان را تروریست‌ها تصرف نموده و بر آن تسلط دارد. پس حضور غرب در افغانستان برای نابودی این تروریست‌هاست. این حالت، باعث تداوم ترور و وحشت گردیده و ماشین "جنگ با تروریزم" ـ که در حقیقت جنگ علیه اسلام و مسلمانان است ـ را قوی‌تر می‌سازد و بیشتر به چرخ در می‌آورد. تأسف‌بار این است که: رهبران و مردم ما بجای پرداختن به نسخه اصلی وحشت و دیدن گندیدگی آب در بالاها (امریکا)، همواره در جوی‌بارهای پایین و حوادث پیش‌پا افتاده، قربانی شده‌اند.

دولت، طالبان و تعدادی از نیروهای خیزش مردمی هر کدام نفع خود را در این وضعیت بغرنج جستجو می‌کنند. اما فراموش می‌کنند که بزرگترین نفع را از این جنگ خانمانسوز امریکا می‌برد و پیروزی‌های کوچکی که آنان آن را موفقیت بزرگ تعریف می‌کنند، باعث تداوم وضعیت موجود و آب انداختن در آسیاب اشغال امریکا در افغانستان می‌گردد. حتی آن‌های که جبراً جنگ بالای شان تحمیل می‌گردد و برای دفاع دست به سلاح می‌برند، به نحوی امریکایی‌ها از جنگ مشروع آن‌ها سوء استفاده می‌کند و با وخیم جلوه دادن وضعیت موجود برای افزایش نیروهایش زمینه سازی می‌کند.

بدترین سناریوی وضعیت موجود این است که قاتل و مقتول، ظالم و مظلوم هر دو منحیث مسلمان شناخته می‌شوند: چه مردم و گروه‌های که جبراً برای دفاع از خود دست به سلاح می برند، و ناخواسته وارد این معرکه می‌گردند، و چه طرف‌های دخیل دیگر در جنگ که بحیث قاتل چهره نمایی می‌کنند. پس ضرورت است تا یکبار سر در گریبان خویش فرو برده و بیاندیشیم که ما چه مدت دیگر از سوی این نظام‌های خاین و باداران شان فریب بخوریم. این شایسته نیست که مسلمان از یک سوراخ دو بار گزیده شود. چنان‌که مجاهدین افغانستان در درگیری‌های دهه هفتاد شمسی برعلیه یکدیگر جبهه گرفتند، و خون یکدیگر را برای رسیدن به قدرت به زمین ریختند و در نتیجه‌ی رقابت‌های داخلی شان، هرج و مرج سیاسی در کشور بمیان آمد و در نهایت باعث حضور امریکا در افغانستان گردید.

پس نیاز جدی داریم تا موقف‌گیری ما در زمان فعلی فتنه و فساد بسیار دقیق و برخاسته از مبداً اسلام باشد و چه بسا که این کار بسیار مشکل و نیاز به رهبران حکیم و مدبر دارد. چنان‌چه، در تاریخ اسلام ما نمونه‌های فراوانی داریم که در آن موقف‌گیری و طرف واقع شدن بسیار مشکل بوده است. چنان‌چه، قضیه خوارج، اختلاف میان حضرت علی با حضرت عائشه و بسیاری از واقعات دیگر را از این دست سراغ داریم که طرف واقع شدن و اتخاذ موقف را بسیار مشکل ساخته؛ به‌خصوص برای رهبران مردمی و سیاسی که طرف واقع شدن شان وزنه‌ی خاصی به یک طرف می‌بخشد و مرگ و زندگی هزاران تن را رقم می‌زند.

هدف این نیست که ما دست زیر الاشه بنشینیم و وضعیت موجود را تماشا کنیم و برای تغییر وضعیت موجود راه مبارزه را در پیش نگیریم، بلکه هدف این است تا حق را بشناسیم، و در تمامی جبهات از حق دفاع کنیم ولو که در تضاد با منافع شخصی، گروهی، سمتی و بخشی از عملکرد گذشته‌ی ما قرار داشته باشد. شامل شدن در نظم موجود سیاسی(دولت افغانستان) و تلاش برای اصلاحات و قدرت گرفتن در این نظام های ستم‌گر ما را از حق دور می‌سازد و موقف‌گیری ما را در قبال قضایای موجود متزلزل و در بسا موارد شریک جرم نظام‌های فعلی و باداران شان قرار می‌دهد.

در ضمن، آن‌های که امروز در کنار امریکا به قدرت و ثروت رسیده‌اند و موقف‌گیری‌های عجیب و غریب علیه ارزش‌های دینی و مردمی دارند، بدانند تا زمانی‌که امریکا از شما منحیث مهره در معادلات سیاسی استفاده می‌نماید، شما قدرت دارید، اما زمانی‌که تاریخ مصرف تان به اتمام رسید، جای تان زباله‌دان کثیف است و روسیاه تاریخ و مردم خواهید بود.

بناءً، از زیبایی‌ها اسلام این است ک مسلمان را زیرک، با تدبیر و بادقت تربیه می‌کند و وی را با سلاح دانش و آگاهی (وعی) سیاسی مجهز می‌سازد که هر قدمش سنجیده و هر تصمیم‌اش با حکمت باشد. زیرا اسلام می‌خواهد پیروانش مدل و الگوی برتر برای جهانیان باشند. اسلام نسلی را تربیه کرده و می‌کند که سیاست جهان را براساس صداقت و فضیلت به پیش می‌برند، موقف‌گیری شان براساس مبدأ اسلام می‌باشد، نه براساس واقعیت‌های موجود و هوای نفس.

متوجه باشیم که به هر آجندا و راه حل سیاسی که چنگ می‌زنیم باید از مبدأ اسلام نشأت کرده باشد و هر گاه این آجندا و راه حل برگرفته شده از اسلام نباشد حتماً متأثر از امریکا و غرب است و نمی‌تواند برای ما منحیث چراغ راه و الگو قرار گیرد. چون در تناقض اساسی با ارزش‌ها و افکار اساسی زندگی ما قرار می‌داشته باشد. چه بسا امروز گروه‌های شیطانی زیادی شکل گرفته‌اند که نمی‌توانند آجندا و راه حل سیاسی مبدأیی ارایه کنند و تغییری را به نفع اسلام و بهبود زندگی مردم رقم بزنند.

برادران عزیز به حق که وقت آن فرا رسیده که عزت و اهمیت خون خود و برادران مسلمان تان را بدانید و بخاطر منافع پیش‌پا افتاده –که شما آن را بزرگ فکر می‌کنید ـ آن را نریزید و نگذارید که خون شما بقای استعمار را تضمین کند. ارزش خون یک مسلمان بالاتر و باارزش‌تر از خانه کعبه است و این ارزش را تنها در زیر سایه دولت خلافت راشده ثانی خواهید دانست. جایی‌که خون‌ها برای سربلندی اسلام ریخته می‌شود و بهترین باغ‌ها را که چشم ندیده، گوش نشنیده و در ذهن خطور نکرده، الله سبحانه و تعالی برای شهیدان تزئین نموده است.

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

شماره ۱۴۲ جریده "الرایة" به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

 

(ترجمه)

در این شماره می خوانید:

  • سخن هفته: ای مسلمانان! دموکراسی پاسدار حکومت داریی است که باعث بر افروخته شدن غضب، الله متعال میگردد؛ زیرا الله متعال می فرماید:

﴿وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾

[مائده: ۴۵]

ترجمه:و كسی كه بدانچه الله نازل كرده است حكم نكند(اعم از قصاص و غيره) او و امثال او ستمگرانند.

دموکراسی پاسدار محروم بودن مردم از حقوق شرعی شان و از ثروت های سرزمین شان است، و الله متعال می فرماید:

﴿كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ﴾

[حشر: ۷]

ترجمه: اين بدان خاطر است كه اموال تنها در ميان اشخاص ثروت مند شما دست بدست نگردد(و نيازمندان از آن محروم نشوند).

دموکراسی حامی و طرفدار پیمان بستن با دشمنان اسلام و مسلمین است، و الله متعال می فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾

[مائده: ۵۱]

ترجمه: ای مؤمنان! يهوديان و مسيحيان را به دوستی نگيريد(و به طريق اوّلی آنان را به سرپرستی نپذيريد). ايشان برخی دوست برخی ديگرند(و در دشمنی با شما يكسان و برابرند). هركس از شما با ايشان دوستی ورزد(و آنان را به سرپرستی بپذيرد) بی گمان او از زمره ايشان بشمار است. و شكّ نيست كه الله افراد ستمگر را(به سوی ايمان) هدايت نمی كند.

دموکراسی وصیت کننده ای است بر تنها رها کردن مسجدالاقصی، فلسطین وغیره سرزمین های اسلامی اشغال شده، و الله متعال می فرماید:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾

[انفال: ۷۲]

ترجمه: اگر از شما در(حفظ) دين(خود) كمك و ياری خواستند، كمك و ياری بر شما واجب است.

پس دموکراسی را دور اندخته، کاخ و قلعه اسلام عظیم را که همانا برپایی و تأسیس خلافت بر منهج و روش نبوی است، بنا کنید.

  • سرمقاله: فریب دادن مسلمانان توسط غرب استعمارگر و قضیه بازگشت خلافت؛
  • تهدیدهای حفتر(فرمانده نظامی لیبیا) به کشتی های ایتالیایی... میان حقیقت و دورغ؛
  • انقلاب شام؛ گام وسیع در مسیر، درک و آگاهی فرهنگی نزد امت؛
  • کسی که بر ملل متحد اعتماد می کند؛ مانند: کسی است که بر ایمن بودن گوسفندان در موجودیت گرگ اعتماد دارد؛
  • نتیجه مداخله امریکا در مذاکرات، تشدید حالات نظامی در شرق اوکراین است؛
  • چرا امریکا ناگهان در برخورد با کوریای شمالی، سبک و اسلوب خود را نیکو(خوب) کرد؟
  • حزب التحریر اسکاندیناوی: تظاهرات را جهت نصرت به مسجدالاقصی برگزار کرد؛
  • آیا این که مسلمانان کافران استعمارگر را بد می بیند، به تهمت مبدل گردیده است که حکومت المغرب آن را محاسبه نماید؟!
  • انگیره های استمرار و دوام جنگ بین المللی در یمن؛
  • سازمان آزادی بخش فلسطین، مجلس ضرار(زیان رسانیدن) است، که منهدم ساختن آن لازم است نه پیشی گرفتن در داخل شدن در آن!
  • امنیت کامل تحت سایه خلافت بر منهج و روش نبوت تأمین می گردد نه با پیروی از برنامه های دولت های استعمارگر؛
  • سخنی از معامله سری بزرگ جهت پایان بخشیدن جنگ در یمن؛
  • کجاست سازمان همکاری اسلامی در دفاع از شرافت قدس و مسجدالاقصی؟!

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

آیا از این بیشتر چیزی دیگری می تواند ارتش سرزمین های اسلامی را وادار به حمایت از مسجدالاقصی کند؟!

(ترجمه)

خبر:

حمله اخیر یهودیان با کشته شدن سه فلسطینی و بستن دروازه ی مسجدالاقصی بر روی نمازگذاران روز جمعه، با نصب دروازه های آهنین و کمره های امنیتی و بی حرمتی به بیت المقدس انجامید. تمام مسلمانان در سراسر جهان خواستار از بین بردن تدابیر امنیتی ستم گرانه ی یهود از الاقصی و از محوطه ی آن هستند. خبر اخیر این که دروازه های امنیتی و کمره های امنیتی زمانی براداشته شد که تظاهرات مردم بیت المقدس به خشونت گرایید.

تبصره:

برداشتن دروازه های امنیتی و کمره های مخفی، از دروازه ی مسجدالاقصی کفایت نمی کند. تجاوز اخیر دولت یهود تأثیر گسترده ای را بالای مردم قدس و تمام سرزمین های اسلامی داشته که منتج به خوف و هراس در بین آن ها گردیده است. دولت های یهودی احساس می کنند که هتک حرمت و فشارهای بین المللی بر مسلمانان سراسر جهان و فشارهای بین المللی بالای نتنیاهو، باعث آوردن سهولت، زیر نام پروتوکول امنیتی گردیده است.

این شورش قلب امت را نیرو بخشیده و آن ها تلاش جدی می کنند تا الاقصی را از محاصره یهودیان آزاد سازند. اهمیت این تظاهرات به دولت یهود آشکار است. مخالفت کردن با این رژیم جنایتکار یکی از شاخص های ضعف حاکمان سرزمین های اسلامی است تا جایی که به کشورهای غربی ارزش آن واضح بوده و توانستند که فشاری زیادی را بالای نتنیاهو برای به پایان بخشیدن محاصره بیت المقدس بیاورند. تنها شاه عربستان سعودی و محمود عباس پایان بخشیدن محاصره را فتح خواندند.

پرسش این جاست که ارتش سرزمین های اسلامی کجا هستند؟ آیا این ها مانند فیل در داخل خانه به سر می برند؟ یقیناً خبر این عمل دهشتناک و بدنام دولت یهود علیه بیت المقدس و آن هایی که در مخروبه ها زنده گی می کنند، این پرسش را مطرح کرده است. منابع خبری و رسانه های اجتماعی صحنه های ظلم را در منابع شان انعکاس دادند و همه از آن با خبر اند. خبرهای صحنه ظلم یهودی ها بالای مردم بی گناه فلسطین در تمام جهان از طریق منابع خبری و رسانه های اجتماعی به نشر رسید و این باعث گردید که واقعیت های اصلی ظلم یهود بالای مردم بی گناه فلسطین،که اشغال مسجدالاقصی را نپذیرفته، به مردم دنیا آشکار گردد و به اشغال و تکتیک های آن خاتمه داده شود. این درحالیستمسجدالاقصی و مردم مسلمانش با صدای بلند از امت و منابع قدرت آن ها طلب حمایت می کنند. ارتش سرزمین های اسلامی در سراسر جهان، باید قدم برداشته و پاسخ گریان های مردم مظلوم الاقصی و فلسطینی های  زنج دیده را بدهند.

ما چطور ارتش با قدرت جهانی را داشته باشیم و نتوانیم اقصای اشغال شده را که برای قرن ها در تصرف دولت یهود اشغالگر است، نجات دهیم؟ زمانی که ما مردمی داشته باشیم که شهادت در راه اسلام را بر زنده گی ترجیح داده و اگر فرصت برای شان داده شوند، می خواهند خود را برای آزادساختن مسجدالاقصی فدا کنند.

ما تنها عساکر، فرماندهان و متخصصینی داریم که دنیا را دوست دارند و وفادار به رهبران خاین خود هستند، در عوض این که آن ها باید از محاسبه الله سبحانه وتعالی که برای قرن ها مسجدالاقصی در تصرف یهودیان بوده و به آن بی حرمتی کنند و این سرزمین مبارک را با جابجا ساختن صهیونیست ها ملوث کرده اند، خوف داشته باشند؛ به حمایت آن ها می پردازند. با ارتش تان تمام شهرک های اشغالی آن ها را ویران و محاصره سرزمین مقدس را بشکنید؛ اما با این همه سرمایه یی که ما داریم، آن ها خواهران ما را به بسیار گستاخی تجاوز می کنند!

در روز حساب، سرک ها و سنگ ها شاهد خون برادران و خواهران ما خواهند بود. آیا شما با وجود اردوگاه های چندید میلیونی و سلاح های پیشرفته، از الله سبحانه وتعالی دور شده اید؟ کجاست محبت شما با الله سبحانه وتعالی و دین تان؟ پسران و دختران جوان شما علیه تجاوز این یهودیان مظاهره می کنند و این جوانان کلمات حق را علیه متجاوزینی می گویند که بدون شک آن ها ستون فقرات اجداد شجاع خود را دارند. آن ها با پشت خالی و زبان تیزشان شعارهای  گزنده را علیه اشغالگران و رژیم های دست نشانده ی آن ها سر می دهند و آن ها صدای گیرای قدس هستند. آن ها توانمندی آن را دارند که رژیم های دست نشانده را از نتایج پنهانی فرمان های تحمیل شده ی شان به وحشت بیندازند؛ اما شما را چه شده است؟

نظامیان مسلمان باید صفحه تاریخ خود را بازنگری کرده و دست بندهایی که در دست آن ها زنگ زده اند، آن ها را شکستانده و به گفتار خود جامه عمل بپوشانند. این رژیم های بی جرأت و بزدل را رها کنید و سلاح های خود را به حمایت از برادران یمنی، سوری و افغان ها به طرف دشمن حقیقی و غاصبین سرزمین اسراء و معراج نشانه گیرید. شما نظامیان مسلمان، ماهیت و هویت یهود را از بین برده و سرزمین مبارک فلسطین و مردم آن را از چنگ آنان آزاد کرده و یک قدم جلو بردارید تا امت بتواند از آزادی مکمل الاقصی لذت برده و تمام فلسطینی هایی که یک پارچگی شان را از دست داده اند، دوباره به دست آورند که در نتیجه ۵۲ سرزمین مسلمانان را از ظلم و برده گی، با این شجاعت خود آزاد خواهید کرد.

الله سبحانه وتعالی شما و امت را سربلند خواهد کرد، امت در پهلوی شما خواهند ایستاد و شما را در دنیا و آخرت ستایش خواهند کرد. ملایکه شما را ستایش خواهند کرد و الله سبحانه وتعالی شما را در جنت جای بلند خواهد داد که تمام مخلوقات شما را ببینند و شاهد باشند. پس از این چه عزت دیگری را می خواهید؟

نویسنده: منل بدر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه