جمعه, ۰۹ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
ناامنی‌های سیل‌آسا و خفه نمودن دولت‌ها در استخر دموکراسی
بسم الله الرحمن الرحيم

ناامنی‌های سیل‌آسا و خفه نمودن دولت‌ها در استخر دموکراسی

(ترجمه)

اصحاب رسانه، سیاستمداران و مردم، پی در پی در رسانه‌ها، وسایط نقلیه و جاهای دیگر، گفتگوی‌هایی را در مورد کشته شدن یک دانشجو و راه چارۀ اسلامی در دانشگاه‌ها، رد و بدل می‌نمایند؛ در حالی‌که این اولین حادثه از نوع خود نبوده و در زیر چتر نظام‌های دیموکراتیکی‌که در به بازی‌گرفتن زندگی، امنیت، راه‌حل مشکلات و معیشت مردم بی‌نهایت اضافه روی می‌نماید. آخرین مورد آن هم نخواهد بود. حوادث سرقت گوشی‌ها  توسط موتورسیکلت‌های بدون پلاک، تهدید و غارت مردم، جیب‌بری‌ها در وسایل نقلیه عمومی و حتی تهدید افراد در داخل خانه‌های شان، ایجاد نهایت و حشت و ارعاب در میان خانه‌های مسکونی‌، سرقت اموال مردم و همان‌طور حمل سلاح سفید (چاقو) توسط بسیاری از جوانان، به ویژه دانشجویان مدارس و دانشگاه‌ها؛  قضایا و حوادثی اند که حیات مردم را به خطر مواجه ساخته، پلیس را مجبور نموده تا برای جمع آوری موتر سیکلت‌ها اقدام کند. جدای‌ از این‌که برخی از مردم مجبور شدند موتر سیکلت‌های خویش را در خیابان‌ها علنًا بسوزانند. حال پرسش این است که آیا این حوادث در قلب پایتخت، برای نابودی دولت طرح ریزی شده است و یا یک واقعیت عادی مربوط به اقدامات فردی می‌باشد؟

چند سال پیش در ارتباط به برنامه ریزی‌های استراتژیک، برخی از مراکزی ایجاد شد که قضایای "پس از انقلاب‌های بهار عربی" و واکنش های ناشی از آن را مورد بحث و مناقشه قرار می‌داد، به ویژه در مصر، یمن، سوریه، لیبی و تنش‌هایی که تونس با آن روبرو بود؛ تا جای‌که در این میزگردها، نوشتۀ یوری بیزمینوف مأمور سابق KGB در مورد چگونگی نابودسازی یک دولت، بدون شلیک یک گلوله! و چگونه براندازی، نابودی، بی‌جاسازی و حاکمیت بر ملت‌ها، مورد بحث و مناقشه، قرار می‌گرفت. اما آن‌چه که اکنون جلب توجه می‌کند شباهت نزدیک روند نابودی دولت، با حوادثی‌ است که پس از تغییری 11 ابریل 2019  در سودان در حال وقوع است. طوری‌که مراحل نابودی با آن‌چه که کارشناسان استراتژیست، متفکران و سیاستمداران، ابراز می‌کنند، مطابقت داشته و تئوری چهار مرحله‌ای فروپاشی یک دولت و از بین بردن انسجام آن، در حال تطبیق شدن است. مرحلۀ سوم  آن که مرحله‌ای با یک دورۀ کوتاه مدتی است که به نام مرحلۀ "بحران" نامیده می‌شود، از دو ماه به شش ماه، ممکن بیشتر، طول می‌کشد. در این مرحله: هرج و مرج سیاسی، زدوخوردهای ناشی از ناامنی، جنگ‌های داخلی گسترش میابد، نهادها و سازمان‌های دولتی؛ مانند ارتش، پلیس و محاکم تضعیف شده، قانون زیرپا می‌شود. در کنار افزایش قیمت‌ها، نبود خدمات ضروری و تأمین نیازهای اولی، شیوع سریع فقر در جامعه، سیستم‌های اداری فروپاشیده، دولت آمادۀ نابودی می‌شود. اگر ما این روند را روی قضایای‌که اکنون در سودان در حال اتفاق افتیدن است، بگذاریم، آن وقت متوجه خواهم شد که این سناریو و طرح در مراحل پایانی خود است و هشدار می‌دهد که سودان به عنوان یک دولت در سمت پرت شدن در دره‌ای عمیقی روان است و این‌که این یک موضوع بسیار روشن بوده، نیاز به هیچ گونه بررسی و مناقشه ندارد.

از آن‌جای‌که امنیت یکی از نیازهای اساسی جامعه بوده و یکی از اولویت هایی است که مردم به آن نیاز دارند و دولت مکلف است آن را تأمین کند. رسول الله صلی الله علیه وسلم، همان‌طور که در الادب المفرد، در صحیح بخاری و سنن ترمیزی آمده است، چنین می‌فرمایند:

«مَنْ أَصْبَحَ مِنْكُمْ آمِناً فِي سِرْبِهِ مُعَافاً فِي جِسْمِهِ عِنْدَهُ طَعَامُ يَوْمِهِ فَكَأَنَّمَا حِيزَتْ لَهُ الدُّنْيَا» (رواه ترمیزی و ابن ماجه)

 ترجمه: کسی‌که روزاش را در حالی آغاز کند که در مسیر زندگی و رفت و آمدهایش امنیّت داشته باشد، در جسم خود بیماری‌ای نداشته باشد، سالم باشد، خوراک روزش را هم داشته باشد، وی مثل کسی است که همه‌ی دنیا را دارد.

نیز از انس بن مالک در الادب المفرد بخاری روایت است که وی می‌فرمود: رسول الله صلی الله علیه وسلم، بهترین و زیباترین مردم، جوانمردترین مردم و شجاع‌ترین مردم بودند؛ مردم مدینه در شبی دچار وحشت شدند، مردم به سمت صدا به راه افتادند، پیامبر، در پیشاپیش مردم به سمت صدا روان بوده می‌فرمودند: «لَنْ تُرَاعُوا لَنْ تُرَاعُوا/هرگز نترسید هرگز نترسید.»  در حالی‌که وی صلی الله علیه و سلم شمشیر به گردن داشته، سوار اسبی بود از ابی طلحة که آن اسپ برهنه بوده و پالان نداشت و سپس می‌فرمودند: "لَقَدْ وَجَدْتُهُ بَحْراً. أَوْ: إِنَّهُ لَبَحْرٌ/من آن را دریا یافتم و یا آن صدای دریا است".

اسلام مشتاقانه به دنبال ایجاد امنیت، آرامش و ثبات ذریعۀ احکام شرعی می‌باشد. اسلام جلو کسانی‌که امنیت و ثبات مردم را مخدوش می‌سازند، مانع می‌گذارد. بنا براین: دست دزد را قطع می‌کند. حق سبحانه وتعالی چنین فرموده است:

﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ (سوره مائده: آیه 38)

ترجمه: دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام داده‌اند، به عنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و بدانید که الله (سبحانه وتعالی) توانا و حکیم است.

اسلام برای تأمین امنیت و بازگرداند ثبات مردم، دولت به مبارزه و پیکار مکلف ساخته است؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَاداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ (سوره مائده: آیه 33)

ترجمه: کیفر آن‌های که با الله و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند، و در روی زمین اقدام به فساد می‌کنند، فقط این است که اعدام، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پای آن‌ها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمینی‌ که در آن قرار دارند، تبعید شوند. این رسوایی و ذلت آن‌ها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.

 بلی، این راهکار  حفظ وحدت سرزمین و دولت بوده، بهترین تأدیب و انضباط دهی برای کسی است که در برابر دولت یا قانون خروج می‌کند. بنابراین درمی‌یابیم که احکام اسلام بزرگ، ذریعۀ راهنمایی‌ها و قوانین زیبایش، از امنیت مردم پاسداری می‌کند. چنانچه تقوای را اساس و مبنای پایبندی به احکام قرار داده است و گفته مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست آن در امان باشند؛ اگر مسلمانی به تقوای ملتزم نبود، در آن وقت اسلام برایش مجازات‌های در نظر دارد که دولت حتماً به اجرایی آن می‌پردازد. ضرب المثل مشهوریست که "امنیت آبرو و حیثیت سلطان می‌باشد." در اواخر خلافت عثمانی یک خانوادۀ مسیحی دختر خود را گم، چادر برپا کرده و در غم و اندوه آن نشسته بودند، که شب هنگام،  کسی دروازه شان را کوبید و دخترشان به همراه پلیس کشیک شبانگاهی وارد شد! آن‌ها از بازگشت دخترشان بسیار خوشحال شده و از آن گروه پلیس تشکر کردند. پلیس به آن‌ها این را فهمانده گفت از ما تشکر نکنید، زیرا امنیت دختر شما آبرو و حیثیت سلطان است. بلی در سایۀ دولت مسلمانان یعنی خلافت، امنیت از چنین اهمیتی برخوردار است.

بدون شک اسلام مشکل امنیت را به بهترین شکل آن حل ساخته و دولت را موظف کرده است تا هرآن‌چه را می‌تواند برای تأمین امنیت مردم انجام دهد، اما دولت انتقالی سکولاری برای حل مشکلات خود بسان نابینای در شبی تار دست و پا زده و بحران‌ها یکی پس از دیگری حلقوم‌اش را فشار می‌دهند، چنان‌چه در عوض حل درست مشکل این موج سیلاآسای ناامنی، سلاح های سفید را جمع‌آوری نموده و موتورسیکلت‌های مردم را توقیف و مصادره می‌کند، با آگاهی این‌که این اقدامات قبلاً در چندین شهر از جمله  شهر نیالا در دارفور و جاهای دیگر اعمال شده و مشکل هم‌چنان درحال بدتر شدن است.

 عوامل این بحران امنیتی را می‌توان در دو نکته خلاصه کرد: 

1- فقدان مفکورۀ حفظ امنیت در نزد دولت؛ نظام سرمایه‌داری تحمیل شده در کشور برسر یک پارچه نان کشمکش راه انداخته است، هریک می‌گوید من باید آن را به دست بیاورم نه تو. نظام سرمایه‌داری درمیدان زندگی رقابت‌های راه اندازی نموده است، که در آن تمام ارزش‌ها به معامله گرفته شده و فروخته می‌شود، بلکه حتی ذریعۀ ارتش‌ها و سازمان‌های اختاپوسی خویش؛ مانند سازمان‌های بریتون وودز، بانک جهانی و صندوق بین المللی، بسان روی در یای سرخ، بالای سرزمین‌های مان رقابت استعماری راه انداخته اند؛ چیزی‌که بی‌ثباتی را در پی داشته و بی‌بندوباری امنیتی را ایجاد نموده است. این سیاست آمریکا در جهان است که برای تأمین منافع خود به ایجاد هرج و مرج می‌پردازد.

2- افزایش شبه نظامیان مسلح در داخل پایتخت با سلاح‌ها و رهبری‌های جدا از دولت، چیزی‌که نتیجۀ توافقنامه‌های منعقد شدۀ صلح با جنبش‌های مسلح بوده، یک تهدید امنیتی را شکل و از درگیری‌های بسیاری هشدار می‌دهد، مانند درگیری بالفعل منطقۀ بری. روزنامه الجریدة، به تاریخ 19/3/2021 گزارشی را به نشر رساند كه در آن فرمانده محمد علی قریشی، رئیس جبهۀ سوم (تمازج)، كه توافق نامۀ صلح جوبا را امضا كرده است، جزئیات این درگیری را با یك گروه كه خود را با "تمازج" نسبت می‌دادند، چنین بیان می‌دارد: ذریعۀ نیروی‌های تمازج به آن گروه حمله شد، در میان آنان افرادی بودن که لباس نظامی بر تن داشتند؛ وقتی سوال شد که چرا با آن‌ها درگیر شدید، آیا این اقدام تان از وظایف پلیس نیست؟ وی گفت که پلیس و استخبارات تأخیر نمودند، لذا نیروها برای حل و فصل قضیه وارد عمل شدند(چیزی‌که باعث هرج و مرج و وحشت مردم بود). وجود چندین جبۀ شبه نظامی در یک کشور یک خطر امنیتی بزرگ است. اما در اسلام  اصل این است که قدرت واحد باشد. وظیفۀ امنیت داخلی را با تمام تفصیلاتی‌که در پیش‌نویس قانون اساسی دولت خلافت که توسط حزب التحریر تهیه شده، بیان شده است. ارتش و پلیس که جزء آن است، بر عهده دارد. در ماده (70)  این قانون چنین آمده است: "ارگان یا دستگاه امنيت داخلی عبارت از اداره‌ای است که تمام امور مربوط به امنیت را رهبری و از هر آن‌چه که امنیت داخلی را تهدید می‌نماید، جلوگیری بعمل می آورد. امنيت را در تمام قلمرو دولت اسلامی توسط پوليس تأمین و جز به فرمان خلیفه به ارتش متوسل نمی‌شود، رئیس این ارگان "مدیر امینت داخلی نامیده می‌شود". این ارگان دارای شعبات فرعی ولایتی بوده که بنام ادارات امنیت داخلی یاد می‌شوند و رئیس هراداره ولایتی آن بنام فرمانده پولیس ولایت مربوطه‌اش یاد می‌گردد" .

اگر اوضاع به همین منوال تداوم یابد و مردم بر اساس اسلام برای تغییر واقعی حرکتی نکنند، بی‌تردید نقشه‌های کفار در سرزمین‌های اسلامی یکی پس دیگر تطبیق، برای شان نتیجه بخش بوده و این سرزمین از هم گسیخته را باردیگر نیز متلاشی خواهد ساخت. هیچ راهی گریزی از منجلاب این هرج و مرج ها به جز گرفتن دامن نظام اسلام وجود ندارد، نظامی‌که آن را دولت خلافت راشده که به زودی برپا خواهد شد، تطبیق خواهد کرد؛ در آن زمان است که به خلیفۀ مسلمان گفته می‌شود: "باعدالت حکومت کردی، سپس امنیت را تأمین و آسوده خوابیدی".

نویسنده: استاذ إبراهيم مشرف

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحرير-ولايه سودان

مترجم: علی مطمئن

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه