جمعه, ۱۸ رمضان ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۳/۲۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
ای داعیان سکولاریزم اسلام کجاست که برای نابودی آن سعی دارید؟!
بسم الله الرحمن الرحيم

ای داعیان سکولاریزم اسلام کجاست که برای نابودی آن سعی دارید؟!

(ترجمه)

منی آرکو مناوی رئیس حرکت ارتش تحریر سودان، پرده از کارهایش یکسو نموده و اظهار داشت که اساس برنامه­های حرکت وی بر مفکوره جدایی دین از دولت استوار بوده و این مفکوره با دین در تضاد نبوده و مفکوره‌ای نیست که آن را غلط خواند؛ به این دلیل که اگر کمی دقت نماییم درمی­یابیم که مساحت و دایره دین فراتر از دایره دولت بوده و در حقیقت دین برای تمام بشریت است آن­هم در محدوده برداشت انسان از دین. قبل از وی عبدالعزیز الحلو در گفتگویی با«سکای نیوز» هر نوع به کارگیری از دین را جهت اهداف سیاسی به شدیدترین الفاظ رد نمود. وی تاکید ورزید که راه‌حل فقط در گرو جدایی دین از دولت بوده و خاطر نشان ساخت که در خرطوم بعضی از نخبگان سیاسی در فعالیت­های سیاسی از دین سوء استفاده نموده اند و به گمان وی همین امر سبب درگرفتن جنگ­هاست. وی برای این گفته­اش به فتاوی که تشویق به خشونت می­نماید اشاره نموده و تاکید ورزید که مفکوره جدایی دین از دولت امر مطلوبی است تا که دولت در یک سطح واحد از سوی تمام ادیان و وابستگی­های قومی قرار داشته و موقف خود را حفظ کند.

بیاناتی هم‌چو بیانات قبیح فوق در حالی­ گفته می­شود که گویا اسلام امروز حاکم است؛ در حالی­که آن­ها به علم یقین می­دانند که از زمان فروپاشی دولت اسلامی خلافت تا به امروز هیچ حاکمیت اسلامی در سودان برپا نشده است و هم‌چنین آن­ها خوب می­دانند که اسلام امروز در صحنه دولت هیچ نقشی نداشته و بطور کلی از آن جداست و حکام سرزمین­های اسلامی در تطبیق جدایی دین از دولت برای راضی ساختن و اطاعت از باداران غربی خود نهایت سعی و تلاش می­ورزند، همان بادارانی‌که هم و غم شان نشر سکولاریزم در سرزمین­های اسلامی می­باشد؛ چون­ آن­ها خوب می­دانند که اگر اسلام بطور کامل و همه­جانبه در دولت تطبیق شود و به وسیله دعوت و جهاد در جهان حمل شود؛ بزودی زود با آن­ها در مرکز سرزمین شان به مبارزه خواهد پرداخت. اما متأسفانه که کفار در خریداری رهبران و حکامی که تا هنوز نظام­های غربی را تا دم مرگ برای بدست آوردن رضایت باداران شان تطبیق می­نمایند کامیاب گشته اند.

نظام کفری سکولاریزم بعد از سقوط خلافت توسط جنایت­کار عصر، مصطفی کمال اتاترک لعنت الله علیه تا بحال در سودان و تمام سرزمین­های اسلامی حاکم می­باشد. بعد از آن­که دولت خلافت سقوط داده شد و حکام مسلمانان سکولاریزم را برگزیده اند؛ امت مسلمه تا به امروز رفاهیت و آرامش را تجربه ننموده است. تمام دولت­هایی که متعاقباً در سودان قدرت را بدست گرفته اند نظام سکولاریزم را گردانندگی نموده و در تحت چتر آن انواع سختی­ها را به مردم چشاندند که مردم از هیچ یک از آنان راضی نیستند. بلی، نظامی را گردانندگی نموده اند که انسان­ها را به فقر کشانده است و ما تا به امروز در آتش آن می­سوزیم.

طبق یکی از منابع که تشکیل حکومات سودان را احصائیه‌گیری نموده است از زمان خروج کافر استعمارگر از سودان (تعداد حکوماتی که از زمان استقلال سودان تا سال 2013م روی کار آمده است به 53 حکومت می­رسد که یا جدیداً روی کار آمده اند و یا در حکومت تعدیلی صورت گرفته است) حتی یکی از آن­ها مطابق به اسلام حاکمیت ننموده است، که در نهایت تمام مردم علیه آن­ها شورش نموده که سر انجام یا بوسیله قیام مردمی و یا هم بوسیله کودتای نظامی سقوط داده شدند.

بشریت از این نهال سکولاریزم محصولی جز فاجعه­ها و بلاهای فراگیر اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و.. برداشت ننموده است و آن­گاه که غرب دیموکراسی را بر اساس عقیده سکولاریزم و نظام اقتصادی سرمایه­داری آن برگزید، با پیشامد­های ناگوار و رسوا کننده آن در افتاد. در سطح انسانیت، جوامع غربی رنگ و صورت جنگل را به خود گرفتند که در آن قوی ضعیف را می­خورد، غنی فقیر را به بردگی می­گیرد و در اثر آن طبیعی­ست که در جوامع شاهد طبقات گوناگون آن هستی و می­بینی که انسان­ها در سطوح مختلف قرار دارند، مکاتب انواعی دارد و رستورانت­ها درجاتی متفاوت...الخ. در جوامع غربی فردی در اثر گرسنگی در روی سرک­ها و جاده­ها در حالی می­میرد که هیچ یک از افراد بدان توجهی ننموده و حتی از حالش پرسانی نمی­نمایند بر علاوه این؛ شخصی دیگری را می­یابی که بر حقوق دیگران تجاوز نموده و بر ابدان آنان می­تازد بدون این­که کسی را بیابی که وی را ملامت نموده و برایش حد و مرزی تعیین نماید.

اما از نظر اخلاقی، جوامع غربی تهی از اخلاقیات گردیده اند، که در آن­ها روسپی، تجارت فحشا و منکرات در رأس قرار دارند. مصلحت و منفعت مادی در تمام روابط جامعه حکمفرما بوده و اعمالی همچو دروغ، پیمان شکنی و فریب­کاری، منافقت و خیانت در راه بدست آوردن منفعت مادی اخلاق پسندیده و رایج بشمار می­رود و جوامع غربی در مقابل ارزش مادی طغیان­گر حاکم بر ارتباطات جامعه؛ تهی از ارزش­های انسانی، اخلاقی و معنوی می­باشد.

و اما از نظر اقتصادی، در نظام سرمایه­داری جامعه به دو طبقه تقسیم شده است؛ طبقه طفیلی حریص که بالای خون­های مردم زندگی می­کند و دیگر؛ طبقه فقیر که به خاطر بدست آوردن نان برای خود و فامیل خود با سخت­ترین مصیبت­ها دست و پنجه نرم می­نمایند، طوری­که 5 فیصد از جامعه مالک بیشتر از 90 فیصد ثروت آن هستند و در مقابل 95 فیصد از جامعه مالک 10 فیصد از ثروت آن نیستند. در اکثر جوامع ثروتمند و غنی می­بینی که کسانی در روی سرک­ها و جاده­ها زندگی نموده و تغذیه­ شان از مواد غذایی است که در زباله دان­ها می­یابند. لذا تظاهراتی را که در این اواخر در صدها شهر غربی بخاطر پایان بخشیدن به نظام سرمایه­داری راه اندازی شد و به اساسی­ترین اماکن آن مثل «وول استریت» ورود صورت گرفت چیزی نیست که ما  را شگفت انگیز نماید. و به خاطر منافع اقتصادی گروه حاکم، حرمت شکنی محرمات و ارتکاب ممنوعات حلال گردیده است. تجارت اسلحه، تجارت مواد مخدر، تجارت جنس، تجارت برده­داری، آلودگی محیط زیست، قماربازی با اموال مردم و محدویت دخل پولی که بنام بازار پول و بورص یاد می­گردد از چیزهای است که در رأس جوامع غربی قرار دارند.

اما از نظر سیاسی، سیاست جز دروغ چیزی بیش نیست؛ نزد غرب یک قاعده کلی به شمار رفته و همین قاعده دلیل بر آن است که سیاست به شکل واقعی و حقیقی آن در جوامع غربی وجود نداشته؛ دروغ گفتن به مردم و فریب دادن آنان، اشغال و استعمار سرزمین­های ضعیف، مکیدن خون­های مردم، سرقت اموال آنان و مصادره سرزمین­ها همه و همه ارزش­های است که به خاطر منافع دولت­های بزرگ جهان و منافع مادی انجام می­پذیرد.

این بود تصویر زندگی در تحت چتر نظام سرمایه­داری و نظام اقتصادی آن! حکام امروزی و انسان­های سرکشی هم‌چو آرکومناوی و عبدالعزیز الحلو در فکر انسان­های سرزمین سودان و سرزمین­های دیگر و مصلحت آنان نبوده، بلکه تنها هم وغم شان این­ست که بیاناتی هم‌چو بیانات متذکره فوق نزد باداران شان برای شان شفیع گردد تا بدین­وسیله بتوانند رضایت شان را کسب نمایند و لو به قیمت خشم الله سبحانه وتعالی تمام شود.

بشریت به آرامش و رفاهیت دست نیافته و نخواهد یافت، مگر در تحت سایه نظام ربانی که مصدر آن وحی الهی باشد، نظام آن نظام خلافت که چون تطبیق گردد؛ خلیفه آن فقیری را نخواهد یافت که مستحق زکات گردد، دیون رعیت را پرداخت نموده و هرکس که اراده ازدواج داشته باشد، زمینه آن­ را میسر ساخته و به اهل ذمه بذل و بخشش خواهد نمود و آنقدر مال افزون گردد که این مقوله مشهور را بر زبان خواهد آورد که «گندم بخرید و بر سر کوه بریزید تا که پرندگان بخورند، مبادا گفته شود که در سرزمین­های اسلامی پرنده­ای گرسنه است».

نویسنده: استاد عبدالخالق عبدون علی

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در ولایت سودان»

مترجم: محمد مزمل

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه