پنجشنبه, ۱۷ رمضان ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۳/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
حفاری جوبایدن روی صخره و بنّائی آن در هوا!  تبصره­ی در مورد مقاله جوبایدن: «برای چه امریکا باید مجدداً رهبری نماید؟»
بسم الله الرحمن الرحيم

حفاری جوبایدن روی صخره و بنّائی آن در هوا! تبصره­ی در مورد مقاله جوبایدن: «برای چه امریکا باید مجدداً رهبری نماید؟»

(ترجمه)

بحران­های فراوانی سراسر جهان را فرا گرفته است که مرکزش امریکا از آن استثنا نیست؛ از جمله می­توان به بحران­های هم‌چو فکری، اقتصادی، اخلاقی، معنوی و صحی اشاره نمود. دیگر این­که آشوب­های تکان دهندۀ مالی از نگونسار شدن و افت شهرت و عظمت ابرقدرت جهان پر آوازه‌تر نبوده است. شکوه و هیبت امریکا و اخلاقیات آن به نهایت پستی خود رسیده است. نه تنها این بلکه امریکا شر و بلایی شده که مورد انتقاد تمام قاره­ها قرار گرفته است.

حتی اوضاع داخلی امریکا را اگر دقت نماییم؛ خواهیم دید که شگاف طبقاتی بین اقشار جامعه وسعت یافته است تا جائی­که قشر متوسط جامعه در ما بین دو قشر ثروتمند و فقیر نیست و نابود گشته است. صدای نژادپرستانه و نژادپرستان بالا گرفته است تا در اذهان تصویر طفل سیاه‌پوستی را که در قفس است و به عنوان بازیچه‌ای به دست فرزندان داده می­شود تا با آن سرگرمی نمایند، خاطر نشان سازد! ناگفته نماند که در آنجا احساس و عواطف، در قدم نخست بخاطر عدم عدالت و ثانیاً به خاطر عدم وجود عاطفه­ی مردمی از میان رفته است و این بیانگر احساس حاکم در جامعه امروزی امریکا به شمار می­رود.

با وجود این­که هر دو حزب: جمهوری­ خواهان و دیموکرات­ها از عمق این بحران­هایی‌که تمام عرصه­ها و زمینه­های زندگی را در امریکا و تمام کشورهای غربی فرا گیر شده است، آگاه هستند، بازهم دیموکرات­ها و در رأس آن جوبایدن در تلاش اند تا برای رسیدن به هدف خود، مجدداً بازی را آغاز نمایند و سعی بر این دارند که بازی را به تنهایی خود به پیش ببرند و بر این باور هستند که جهان در هر صورت نیاز به رهبری دارد و در این راستا کسی مستحق­تر و شایسته­تر از امریکا وجود ندارد؛ با آنکه وضعیت جهانی امریکا متزلزل شده است. اما سراسر جهان نیاز به رهبری دارد که برای­‌شان گوش فرا دهد و همه شان را در برگیرد و لو رهبری باشد که مصالح و منافع‌شان را محقق نسازد! این در حالی‌ست که جهان در زمان ترامپ یک دورۀ از حیاتش را در قلدری بسر برده است. هم‌چنین باورمند هستند که جهان نیاز به یک رهبری دارد که به سخنان‌شان گوش فرا دهد و وعده­ها نماید و سخنان دلشینی ایراد نماید! رهبریی باشد، که مردم جهان پیرامونش گرد آیند؛ اگرچه با چوب و هویچ باشد! چنین رهبریی اگر کسی حامی آن هم نباشد؛ بازهم از سوی جهان کنونی که در آن بسر می­بریم، مورد تایید قرار گرفته و از آن پذیرایی به عمل خواهد آمد.

اما جوبایدن در تلاش است که از دو نکته مهم چشم‌پوشی نموده و آن‌ها را نادیده بگیرد:

نخست: امریکا به اعمال زیادی پرداخته است که مختص به جمهوری خواهان و دیموکرات­ها نبوده، بلکه انجام این اعمال سیاست اساسی و اصلی امریکا نزد هردو حزب بشمار می­رود. دشمنی امریکا خاص با مسلمانان بوده و هدفش جانب­داری از یهود خبیث در فلسطین می­باشد. آیا بارک اوباما زادۀ حزب بایدن نیست؛ همان­که سال­ها علیه سوریه یکی پی دیگری پلان‌ریزی می­کرد و پلان­هایش را همواره تغییر می­داد؟ آیا هدف رهبری دیموکرات­ها در مصر سقوط دادن مرسی نبود؟ مثال­ها از جنایت‌های دیموکرات­ها بسیار است که مجال نام بردن از همۀ آن­ها وجود ندارد. پس جوبایدن از کدام رهبری سخن می­زند؟!

ثانیاً: بایدن بسیار تلاش می­ورزد تا ضرر استراتیژیکی وارده به مبدأ سرمایه‌داری و افکار آزادی ناشی از آن را، پنهان نماید. فروپاشی بزرگی‌که سراسر غرب و در رأس آن امریکا را فراگیر شده است، همان فروپاشی و اضمحلال اساسات تمدن و فرهنگ می­باشد. لذا جوبایدن به کسی می­ماند که روی صخره حفاری می­کند و یا کسی می­ماند که وعدۀ آب آوردن را از صحرای سوزان و آتشین می­دهد!

دو چیزی‌که باید مسلمانان بدان توجه نموده و با اهمیت بشمارند:

نسخت: این­که زمان برپایی اسلام و تمدن آن و زمان روی کار آمدن دولت خلافت راشده بر منهج نبوت فرا رسیده است و تنها خلافت می­تواند که جهان را رهبری درست نماید و به جهانیان؛ خیر و رحمت، سعادت و امنیت بار آورد.

ثانیاً: مسلمانان باید بدانند که دیموکرات­ها، جمهوری خواهان، ترامپ یا بایدن، بوش یا کلینتون و یا هم بارک اوباما؛ همه این­ها دو روی یک سکه اند؛ همه این­ها دشمنان امت اسلامی و دشمنان عقیده اسلامی می­باشند. تنها تفاوتی‌که دارند اینست که جمهوری خواهان بدون این­که چاقو را پنهان کنند، ما را به قتل می­رسانند و دیموکرات­ها بر عکس.

این یک چیز مهم و حیاتی بشمار می­رود که دشمن خود را به هریک از دو حالت شناسایی نموده و واقعیت آن را دریابیم و ساده لوح نباشیم تا در دام مکر و فریب شان گیر آییم.

نویسنده: دکتور فرج ممدوح

مترجم: محمد مزمل

 

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه