جمعه, ۰۹ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
جوانب بین‌المللی و ملی داخلی کشمکش‌های إیتوپی
بسم الله الرحمن الرحيم

جوانب بین‌المللی و ملی داخلی کشمکش‌های إیتوپی

 پرسش

«شورای امنیت ملی سازمان ملل متحد، برای دسترسی به توافق بر آتش بس در منطقۀ تیگرای ایتوپی، ناکام مانده است...» (منبع: فرانس24/أ ف ب، مؤرخ 20/11/2021م). ارتش ایتوپی حوالی یک سال پیش توانست، شورش جبهۀ تحریر تیگرای را سرکوب نموده و بر این جزیره، بطور کامل مسلط شود، سپس جبهۀ تحریر تیگرای تجدید قوا نموده و بار دیگر بر این منطقه مسلط می‌شود، حتی از این منطقه پا بیرون گذاشته، آدیس آبابا پایتخت ایتوپی را مورد تهدید قرار می‌دهد؛ آیا این حوادث منشأ داخلی داشته و نتیجۀ کشمکش‌های درون ملیتی می‌باشد و یا این حوادث از کشمکش‌های بین‌المللی آب می‌خورد؟

پاسخ

برای وضاحت بیشتر پاسخ، ناگزیر باید جوانب بین‌المللی و ملی-داخلی کشمکش‌های ایتوپی و تأثیرات آن بر حوادث را مورد برسی قرار دهیم:

در نخست؛ جوانب بین المللی:

1-     از لحاظ بین‌المللی ایتوپی تحت اشغال مستقیم ایتالیا قرار داشت تا این‌که به تاج‌گذاری مجدد امپراتور هیلسلاسی در سال 1941م، به همکاری انگلیس، ایتالیا از این سرزمین بیرون رانده شد و ایتوپی تحت نفوذ انگلیس داخل شد. از آنجایی‌که امریکا از طریق تبلیغات کمونیستی چپ‌گرا و انقلاب ضابط‌های چپ‌گرا در سال 1974م به نفوذ انگلیس در این سرزمین پایان داد، از آن زمان به بعد ایتوپی تحت نفوذ امریکا در آمد. پس از کشمکش‌ها بین ضابط‌های انقلاب، در سال 1977م تحت رهبری ضابط منگیستو هیلا مریام حکومت در ایتوپی ثبات یافته، بسیاری از دریچه‌های نفوذ انگلیس در این سرزمین مسدود شد، علی رغم تغیر حکام، حکومت ایتوپی همچنان تابع امریکا باقی ماند است.

2-     منطقۀ تیگرای ایتوپی منطقۀ پیچیده‌ای محسوب می‌شود، از شمال به ارتیره و سودان، از بقیه جهات به دیگر ولایات ایتوپی تابع دولت، محدود است. بنابراین، ارائه‌ی هر حمایت نظامی قابل توجهی برای شورشی‌های این منطقه ممکن نیست، مگر از طریق مزدوران امریکا. حال می‌خواهد این حمایت‌های داخلی باشند و یا از طریق سودان و ایتوپی باشد، به این معنی که دولت‌های اروپایی در این ارتباط اگر صاحب کدام ارادۀ سیاسی هم باشند، آنان از حمایت نظامی قابل توجهی برای این منطقۀ سرکش عاجز اند. گذشته از این، رهبری جبهۀ تحریر تیگرای مخالف حکومت مرکزی در آدیس آبابا، بدور از ارتباط مستقیم با امریکا نیست. به اسثناء برخی از حمایت‌های سیاسی اروپایی از منطقۀ سرکش و برخی از اظهارات اروپایی منتقد تسلط ارتش ایتوپی بر این منطقه، در سال 2020م، کشمکش‌های بین حکومت مرکزی و جبهۀ تحریر تیگرای بدور از هر گونه دخالت قابل اهمیت اروپایی می‌باشد.

3-     اما موضوع سد النهضه که ایتوپی در سال‌های اخیر، از لحاظ بین‌المللی و منطقوی، آن را متبارز ساخته است، موضوع مرتبط به مصر و سودان می‌باشد. این درحالی‌ست که حکام مصر و سودان مزدوران حلقه بگوش امریکا می‌باشند. این مسئله که عبدالله حمدوک نخست وزیر معزول سودان مزدور انگلیس و اروپای‌ها بود، کدام تغییر در اصل مسئله وارد نمی‌کند، چون قدرت کنونی سودان هنوزهم در دست امریکا قرار دارد. به این معنی که مزدوران جدید انگلیس و اروپا در سودان ناتوانتر از آن اند که به منفعت انگلیس و اروپا، در منطقۀ تیگرای ایتوپی کدام دخالتی داشته باشند، آنان در حال حاضر به آرزوی باقی ماندن سهمی از دولت در سودان برای شان مبارزه می‌کنند؛ اما رژیم یهود از باب ایجاد نقاط ضعف و جنگجال‌هایی‌که مصر را مشغول سازد، در پشت پرده حکومت ایتوپی را به ساخت و راه‌اندازی سد النهضه تحریک می‌کند. این نیز ممکن نیست که رژیم یهود ادامه دارده  و از سیاست امریکا پاه فراتر بگذارد. به این معنی که امریکا به کشمکش‌های‌ متعلق به قضیۀ سد النهضه، بگونۀ گسترده‌ای دامن زده و آن را بر مبنای منافع خود مدیریت می‌کند.

دوم؛ جوانب درون ملیتی:

1-    از لحاظ فکری و دیگر ملاحظات، ایتوپی یک سرزمین عقب مانده به شمار می‌رود؛ علی رغم حاکمیت ضابط‌های چپ‌گرا از سال 1947م الی سال 1991م و جغجغ‌های کمونیزم، هیچ ایدیولوژی در ایتوپی جای بازننموده است. این کمونیست‌های مزدور امریکا، واقعیتی بسان واقعیت جمال عبدالناصر در مصر را داشتند. علی رغم این‌که‌ گزارشات رسمی، مسیحیان را اکثریت عنوان می‌کنند، احصائیه‌های غیررسمی، مسلمانان در ایتوپی را در حدود 60% تخمین می‌زنند. (منبع: مرکز تحقیقات الجزیرة؛ مورخ 15/4/2015م) اما به دلیل توجه‌های بین‌المللی به اعطاء صفت نصرانیت برای ایتوپی، تأثیرات اسلام در این سرزمین برجسته نبوده و بسیار کم‌رنگ می‌باشد. به این معنی که این سرزمین از هرگونه مفکوره‌ای که به وحدت بین مردم آن قوت بخشد، بدور می‌باشد.

2-     بدلیل خلای فکری و نبود مفکورۀ فعال در ایتوپی، بالای تمام جوانب زندگی سیاسی دولت، احزاب، تشکیلات، نهاد‌ها و  پیمان‌ها، عصبیت قبیله‌ای سایه انداخته و بر تمام جوانب آن از عینک نژادی نگرسته می‌شود. بنابراین، در ایتوپی عصبیت قبیله‌ای و نگرش نژادی در وازۀ فراخی برای اثرگذاری‌های سیاسی می‌باشد. از جمله دخالت نزاع ها، جنگ‌های قومی و اختلافاتی‌که بالای محدوده‌های قصبات و لایات در جریان است، از نقطه نظر نژادی ولایت ارومیه  که پایتخت ایتوپی آدیس آبابا در آن قرار دارد، مرکز بزرگ کشمکش‌های قومی در ایتوپی می‌باشد، این در حالی می‌باشد که قوم ارومی نزدیک به 40%، قوم امهره در ولایت امهارا 20%، قوم سومالی در منطقۀ اگادن 6% قوم تیگرای در منطقۀ تیگرای 5% به اضافه ده‌ها قوم بزرگ و کوچک، ساکنین ایتوپی را تشکیل می‌دهند. 

3-     برعلاوه‌ای نزاع‌هایی‌که بالای محدوده‌های مناطق و ولایات ایتوپی در جریان است، به شخص حاکم در این سرزمین نیز بگونه‌ای نگاه می‌شود که وی خود در رأس سیطرۀ نژادی در این سرزمین است؛ بطور مثال مزدور انگلیس امپراتور هایله‌سلاسی و مزدور امریکا منگیستو هایله ماریام از نژاد امهری بودند، که هریک در جریان حاکمیت طولانی مدت خویش فرهنگ قومی امهری را در این سرزمین حاکم نموده و زبان امهره را به عنوان زبان رسمی دولت تحمیل نمودند، با آن‌که آدیس آبابا در ولایت ارومیه واقع بوده و قوم ارومی که اغلبیت مسلمان اند، از این‌که در حاشیۀ مدارتاریخی جدید ایتوپی قرارداده می‌شوند، شکایت دارند. بدلیل اختلافات قومی و نظریۀ مسیحی سازی ایتوپی، قوم تیگرای علی رغم این‌که اقلیت قومی در ایتوپی را شکل می‌دهند، در سال 1991م در زمان حاکمیت ملس زیناوی در ایتوپی تا وفات وی در سال 2012م دولت را در اختیار داشتند. پس از نصب دیساوین معاوین زیناوی به عنوان نخست‌وزیر، علی رغم این‌که وی از قوم کوچک دیگری بود، تیگرای شاهرگ‌های دولت را در ارتش و سازمان امنیت ملی ایتوپی در اختیار گرفته و سطیرۀ آن بالای حکومت هم‌چنان ادامه یافت. اما پس از اعتراضات گستردۀ قوم ارومی در اطراف آدیس آبابا که در سال 2015م شعله‌ور و تا زمان استیفای دیسالین در سال 2018م ادامه داشت، آبی احمد اول از قوم ارومی به عنوان نخست وزیر جدید ایتوپی گماشته شد.

4-     نخست وزیر آبی احمد نقاط کلیدی دولتی را از تیگرایی‌ها را گرفت؛ بطور مثال در تابستان 2018م رئیس ارکان ارتش و مدیر سازمان امنیت و اطلاعات ملی را از وظیفه سبک دوش نمود، در حالی‌که هردوی آنان تیگرایی بودند و جبهۀ تحریر تیگرای این اقدام آبی احمد را یک هدف گیری نژادی عنوان نمودند، مخصوصاً این‌که تیگرایی‌های از سال 1991 بدین سوی این منصب‌های حیاتی را در اختیار داشته و برای خود از پاسداری می‌نمودند. لیکن مسئله شگفت‌آور اینست که نخست وزیر آبی احمد، این اقدامات را برای مصلحت قوم، به حایشه رانده شده از لحاظ تاریخی، ارومی نمی‌باشد، چون آبی احمد با قوم امهری هم‌پیمان می‌باشد. شاید بدلیل این‌که وی از ناحیه پدر مسلمان‌اش، ارومی بوده و از ناحیه مادر مسیحی خویش امهری و با یک زن مسیحی امهری ازدواج نموده است، مادر و همسری‌که در آن احساسات قومی متمایل به قومیت امهری ایجاد نموده اند. بنابراین، قوم ارومی بیسار زود گرایش قومی آن را احساس کرده و با توجه با این علیه آن با جبهۀ تحریر تیگرای هم پیمان شدند.

 سوم: این‌که با دقت بیشتری براین جوانب بین‌المللی و داخلی کشمکش‌های ایتوپی، به این نتیجه می‌رسیم که کشمکش‌های قومی و نژادی در ایتوپی ریشۀ اصلی حوادث داخلی می‌باشد، اما دولت‌های بزرگ و صاحب نفوذ در این سرزمین از این واقعیت سوء استفاده نموده، این حوادث را برمبنای سیاست‌ها و منافع خود جهت می‌دهند. به این معنی که این همان واقعیت کشمکش‌های ایتوپی در تاریخ جدید آن می‌باشد. اگر به سال‌های گذشته برگردیم، می‌بینیم که قوم تیگرای از زمان تأسیس جبهۀ تحریر تیگرای در سال 1975م تبارز نمود و بعد از 15 سال در سال 1991م رهبر جبهۀ تحریر تیگرای ملیس زیناوی بالای تمام ایتوپی مسلط شد؛ پس از آن زیناوی برای تضمین حق جدایی طلبی تیگرای از ایتوپی، با احتمال این‌که شاید اوضاع تغیر نموده و ادارۀ آدیس آبابا علیه تیگرای شود، اقدام به تعدیل قانون اساسی ایتوپی نمود. از جمله تعدیل ماده 39 قانون اساسی ایتوپی در سال 1995م که برمبنای آن هر ملیت از ملیت‌های ایتوپی حق  جدای غیرمشروط و رغم زدن به سرنوشت خود را دارند، اما در آن زمان تیگرایی‌ها چون دولت را در اختیار داشتند، به این ماده کدام نیاز نداشتند؛ اما همین‌که آبی احمد بر آدیس آبابا مسلط شد، بساط اقتدار این قوم برچیده شد. قرار بود که انتخابات پارلمانی در اگست 2020م برگذار شود، اما آبی احمد این انتخابات را به دلیل شیوع ویروس کرونا به تعویق انداخت، اما جبهۀ تحریر تیگرای این اقدام آبی احمد را نپذیرفته و به تنهایی در تیگرای انتخابات را برگزار نمودند، که به این ترتیب منطقۀ تیگرای در یک وضعیت عاصی‌‌گری قرار گرفته و خود را در مسیر جدای از دولت قرار داد. به دلیل تمایلات جدای طلبانۀ جبهۀ تحریر تیگرای و اقدام آن به گرفتن اردگاهای مرکزی ارتش ایتوپی در این منطقه و بدلیل رد مشروعیت این انتخاباتی‌که به تنهای در منطقه برگذار شده است، از جانب حکومت مرکزی، جنگ را در میان منطقۀ سرکش و حکومت مرکزی در 4/11/2020م شعله‌ور ساخت، که ارتش ایتوپی، به کمک ارتش اریتیره، به مدت کوتاهی و بسیار زود بالای تمام منطقۀ تیگرای و مرکز آن، شهر میکیلی، مسلط شد و جبهۀ تحریر تیگرای به کوه‌ها انتقال یافت.

چهارم: این‌که حکومت مرکزی در آدیس آبابا به گونۀ غیر مترقبه‌ای پس از چند ماه، آغاز به عقب‌نشینی نمود، طوری‌که در ابتداء خروج نیروهای ارتیره از منطقۀ تیگرای اعلان نمود، در حالی‌که هنوز آدیس آبابا به حضور ارتش ارتیره در تیگرای اعتراف ننموده بود، "نخست وزیر آبی احمد در بیانیه‌ای گفت: نیروهای ارتیره به زودی از منطقه ارتیره در شمال کشورش، خارج می‌شوند". (منبع: فرانس24؛ مؤرخ: 26/3/2021م). سپس اعلان شد که ارتش ایتوپی نیز از این منطقه خارج می‌شود. "وزیرخارجۀ ایتوپی اعلان نمود که حکومت از تیگرای بیرون می‌شود، بر این تأکید داشت که این یک تصمیم سیاسی می‌باشد." وی افزوده گفت: "پس از امروز ما مسئولیت هر آن‌چه به تیگرای اتفاق می‌افتد را نداریم." (منبع: المصری الیوم؛ مورخ 30/6/2021م). هم‌چنان طبق گزارش همین منبع، "نخست وزیر ایتوپی آبی احمد گفت: بیرون شدن ما از تیگرای باعث می‌شود که ما برای ملت تیگرای فرصتی را برای فکر همه‌جانبه در مورد قضایا بدهیم." هم‌چنان در ادامه گفت: "ما در حدود 100ملیارد (بر) در منطقۀ تیگرای به مصرف رساندیم، یعنی مبلغی‌که بیشتر از 13 چند بودجۀ سالانۀ این منطقه است، اما از این پس نمی‌خواهیم این انفاقی را که لیاقتی برای آن وجود ندارد ادامه دهیم." خروج ارتش ایتوپی از تیگرای در صورتی انجام می‌شود که حزب نخست وزیر آبی احمد در انتخابات پارلمانی 10/7/2021م به سختی توانست موفق شود، موفقیتی‌که به معنی تأیید مردمی بزرگ بر حملۀ ارتش بر تیگرای بود، اما بعد از پیروزی مطلق ارتش ایتوپی بر جبهۀ تحریر تیگرای، برای ستودن این خروج حکومت آدیس آبابا بهانه‌جویی نمود؛ حمایت از سد النهضه را اولویت عنوان می‌نماید، پس از برخی از کشمکش‌ها همراه ارتش سودان برای تسلط بر نوار مرزی و مثلثه فشقه. (منبع: القدس العربی؛ مؤرخ 2/7/2021م)

پنجم: این‌که با دقتی بیشتر در میابیم که ارتش ایتوپی در واقع توان اشغال منطقۀ سرکش را در اواخر 2020م به سهولت نداشت، اگر حمایت امریکا نمی‌بود و دلیل این حمایت امریکایی این مشارکت ارتش ارتیره با ارتش ایتوپی در جنگ‌های این منطقه است، چون ایسایاس افورکی رئیس جمهور ارتیره مذدور سابقه دار امریکای می‌باشد. هم‌چنان با دقت بیشتر در می‌یابیم که این امریکا بود که به ارتش ارتیره از تیگرای اجازۀ خروج را داد، در حالی‌که هنوز حکومت آدیس آبابا به حضور نیروهای ارتیره در تیگرای اعتراف ننموده بود، سپس اظهارات وزیر خارجه و نخست وزیر ایتوپی اشاره بر این داشته که ارتش ایتوپی از تیگرای به شکل خود رضای بیرون شده و باردیگر میدان را برای جبهۀ تحریر تیگرای خالی گذاشته است، چیزی‌که هرگز دون درخواست امریکا امکان پذیر نیست.

ششم: این‌که با تدبر بر آن‌چه در ایتوپی به وقوع پیوسته و در آینده نیز به وقوع خواهد پیوست، واضح خواهد شد که نقشه‌های امریکا برای ایتوپی و در کل شاخ افریقا تغییر نموده است:

1- این‌که از جهتی امریکا که اقدام به حمایت از حکومت آبی احمد نمود و سعودی را در پشت آن قرار داده و ابن سلمان با وی چندین تماس برقرار کرد، در ابتداء خوست با تحمیل ثبات در ایتوپی، قدرت وی را تثبیت نماید، اما بعد واضح شد که آبی احمد توان این کار را ندارد. شاید ایتلاف ارتش تحریر اورمی همرای جبهۀ تحریر تیگرای برای سرنگون‌سازی حکومت آدیس آبابا، اشارۀ روشنی بر این دارد که آبی احمد حتی در جلب حمایت قومی‌که نسب پدری‌اش به آن بر می‌گردد، ناکام بوده است. اما از جهتی دیگر ادارۀ ترامپ از حملۀ ارتش ایتوپی بر تیگرای در پایان سال 2020م حمایت کامل نمود و به مشارکت ارتش مزدور خویش رئیس جمهور ارتیره در این حمله، شکست جبهۀ تحریر تیگرای را حتمی ساخت. آن اداره از عینک رژیم یهود به این قضیه نگاه می‌نمود، رژیم یهود عینک‌اش، جانساری نخست وزیر ایتوپی آبی احمد را در نقشه‌اش برای سد النهضه که تهدید بزرگ و استراتژیک برای مصر به شمار می‌رود، می‌دید. به همین دلیل و بدلایل انتخاباتی ادارۀ ترامپ، از نقشۀ آبی احمد در ایتوپی حمایت نموده و در پایان سال 2020م وی را بالای تیگرای مسلط نمود.

2- همین‌که ادارۀ بایدن جای ادارۀ ترامپ را اشغال نمود، نقشه‌های امریکا برای ایتوپی و شاخ افریقا تغییریافت، چنانکه سیاست جدید امریکا نسبت به ایتوپی این است که این سرزمین تجزیه شود، این چیزی می‌باشد که اجازۀ ادارۀ بایدن به خروج ارتش ارتیره از تیگرای و بعد از آن خروج ارتش ایتوپی از این منطقه، دال بر آن است و به معنی این می‌باشد که  وضعیت این منطقه در معرض جدایی از ایتوپی قرار دارد. ظاهراً می‌بینیم که مقامات امریکایی، بیشتر سخن از "وحدت سرزمین ایتوپی" می‌زنند، در حالی‌که از پی‌گیری اظهارات ایشان در مورد حوادث ایتوپی هویداست که امریکا چشم به انتظار تجزیۀ کامل ایتوپی می‌باشد، با آن‌که جبهۀ تحریر تیگرای و گروهای هم‌پیمان دیگر آن چینین چیزی را علنا یادآوری ننمودند! اما موارد زیر توجه امریکا را به تجزیۀ ایتوپی تأیید می‌کند:

الف- آنچه فعلاً در ایتوپی در حال جریان است، برمبنی نقشۀ امریکا برای این سرزمین می‌باشد، 9 گروه همرای جبهۀ تیگرای بر علیه حکومت آبی احمد ایتلاف نموده اند. یکی از این گروه‌های ایتلاف کننده که پایتخت ایتوپی را مورد تهدید قرار می‌دهد،  لشکر تحریر ارومی می‌باشد. ایتلاف این‌گروه‌ها در پایتخت امریکا واشنتن صورت گرفته است. این ایتلاف که ترکیب شده از 9 گروه مخالف دولت ایتوپی می‌باشد، در تاریخ 5 نوامبر 2021م گفت: هدف آن سرنگونی حکومت نخست وزیر آبی احمد می‌باشد، حال می‌خواهد این سرنگونی بزور و یا از طریق مزاکرات و تشکیل دولت انتقالی انجام شود... رهبران گروها در واشنتن در حالی اعلان ایتلاف نمودند که رهبران افریقا و غرب برای آتش بس میان حکومت مرکزی و جبهۀ مردمی تحریر تیگرای و هم‌پیمان آن فراخوان می‌دهند. (منبع: دوچه وله آلمان؛ مورخ 5/11/2021م) اعلان ایتلاف در وشنتن نشانگر این است که امریکا این نیروهای جدایی طلب را رهبری نموده و می‌خواهد دولت آبی احمد را ضعیف سازد.

ب- مجله فورین افروز Foreign Affairsامریکایی مقاله‌ای طولانی را در مورد جنگ ایتوپی نشر نمود که درآن چنین گفته بود: «حتی اگر توقف جنگ و درگیری در ایتوپی ممکن باشد، نبود یک هویت واحد در این سرزمین، اختلافات شدید در ارتباط به کس که باید حاکم قرار گیرد و این‌که این حکومت چه گونه ادامه یابد، نجات ایتوپی را از تجزیه شدن دشوار می‌سازد.» علاوه نمود که «بدون دیدگاه قناعت بخش و مشترک، به شکل گسترده‌ای، آبی احمد نمی‌تواند مانع رشد نیروهای جدای طلب شده و باعث رشد نیروهای اتحاد و انسجام  شود.» (منبع: الجزیره نت؛ 6/11/2021م). 

هفتم: خلاصه این‌که امریکا سعی در تضعیف حکومت آبی احمد و دولت مرکزی در آدیس آبابا دارد، این امریکا است که مصیر پیروزی‌های نیروهای متمرد تیگرای و مناطق متمرد دیگر را هموار می‌سازد. تمام آنچه در ایتوپی در حال جریان است، طبق نقشۀ امریکا می‌باشد؛ نقشه‌ای که ادارۀ بایدن برای تجزیۀ ایتوپی و تقسیم آن به چند دولت کوچک برگزیده است. با آن‌که  این نقشه در مدمت زمان کوتاهی انجام نخواهد شد، اما در حال حاضر تنها نقشه‌ای می‌باشد که در توافق با حوادث جاری می‌باشد و این همان نقشه‌ای است که امریکا برای سودان داشته و برمبنای آن سودان جنوبی را از آن جدا نمود. تمام این موارد اشاره به جنایات درجه اول نهفته در طرز فکر سیاسی امریکا دارد. این‌که امریکا و نیروهای استعمارگر بین‌المللی دیگر، هیچ باکی به ریختن خون مردم در راه اجرای سیاست‌ها و تحقق منافع خود ندارند، مخصوصاً این‌که اکثرا مردم مستضعف اند که بهاء پرداخت می‌کنند. در ایتوپی اکثریت اوقات مسلمانان در قدم اول پایمال می‌شوند، مخصوصاً این‌که آنان اکثریت باشندگان ارومی می‌باشند؛ ولایتی‌که آدیس آبابا در آن قرار گرفته است و آنان بیشتر از تمام مردم و ملیت‌های ایتوپی در حایشه قرار دارند. نیروهای مختلف ایتوپی همرای باداران خود از دولت‌های کفری استعمارگر توافق نموده اند که مسلمان‌ها هیچ سهمی در دولت نداشته و وجبهۀ نصرانی بودن دولت هم‌چنان استمرار خواهد داشت. آنان با هم توافق نمودند که اسلام را در میدان‌های سیاسی در ایتوپی خاموش نگهدارند؛ با وجودی‌که درصدی بزرگ ساکنین این سرزمین را مسلمانان تشکیل می‌دهند.

افریقا همواره آزمایشگاه جنایات غربی بوده است؛ جنایاتی‌که غرب در کشتارگاه رواندا و غیره مرتکب شده است. به طور معمول مسلمانان اولین قربانیان این جنگ‌ها می‌باشند و هیچ کس توان ایستادگی در برابر این نیروهای وحشی بین‌المللی را ندار، مگر دولت اسلامی؛ دولت خلافت راشده دوم؛ دولتی‌که هدایت را میان مردم نهادینه ساخته و این‌گونه از تعصبات قومی متعفن مردم خویش را وقایه می‌نماید؛ دولتی‌که از جنایات دولت‌های بزرگ پرده برداشته و آنان را عبرتی برای عبرت گرنده گان قرار می‌دهد. این‌گونه است که دنیا طبق این فرموده الله سبحانه وتعالی متلاشی خواهد شد:

﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً...﴾ [اسراء: 81]

ترجمه: بگو: حق فرا رسيده است و باطل از ميان رفته و نابود گشته است، اصولاً باطل هميشه از ميان رفتني و نابود شدنی است...

مترجم: علی مطمئن

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه