جمعه, ۱۸ رمضان ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۳/۲۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

آیا بشار واقعاً برنده جنگ سوریه است؟

(ترجمه)

خبر

استیفن دی مستورا نماینده ی ویژه ی سازمان ملل در یک نشست خبری در قزاقستان بیان داشت: «باید گفتگوها را با گروه های شورشی در سوریه متوقف کرد و حالا وقت آن فرا رسیده که گروه های مخالف درک کنند که ناکام جنگ طولانی شش و نیم ساله ی سوریه بوده اند.» به گفته ی وی، این پیام برای جناح های مخالف کاملاً واضح است؛ اگر آن ها می خواستند درین جنگ پیروز شوند، بدون شک این توان را نداشتند و در نهایت به صلح تن خواهند داد. اگر کسی این اظهارات را با واقعیت موجوده بررسی نماید، در خواهد یافت که برای داخل شدن در مناطق سوریه باید راه طولانی را بپیماید.

تبصره

از زمان سقوط شهر حلب در ماه جنوری ۲۰۱۷م، بشار اسد اعلام نمود که با وارد نمودن ضربه ی سنگینی به گروه های شورشی به پیروزی نایل شده ایم. مردم این شهر همراه با گروه های مخالف دولت که قبلاً توسط ترکیه حمایه ی تسلیحاتی می شدند، متأسفانه این بار تنها گذاشته شدند. با سپری نمودن ماه ها محاصره ی طولانی، ساکنین و مخالفین در این منطقه، چاره ای جز پذیرفتن شرایط بشار اسد و حامیان وی، به ویژه زمانی که ترکیه در اساسی ترین شرایط دست از حمایت آن ها برداشت، نداشتند. از هنگام محاصره ی شهر ادلیب، این شهر یگانه منطقه ای بود که در دسترس جنگجویان مخالف دولت قرار داشت.

هنگامی که بشار اسد به پیروزی موقت در شهر حلب دست یافت، نباید از این حقیقت چشم پوشی کرد که این رژیم برای کنترول سرتاسری شهر دمشق به کمبود نیروی مسلح مواجه گردید. اگر دقیق بررسی گردد، از زمان سقوط شهر حلب شیوه جنگ تغییر کرده و مربوط به این رژیم می شود که چگونه منافع اش را در چنین شرایط تحکیم می کند.

بیشترین نبردها از هنگام سقوط شهر حلب، میان نیروی SDF ترکی و داعش در مناطق رقه و دَیرالزور اتفاق افتاده است. درین نبردها بعضی نظامیان سوری ارتش را ترک و شمار زیاد آن ها به مرگ مواجه گردیدند که روی این دلیل، آن ها به کمک نیروهای نظامی ایران و روسیه نیاز پیدا کردند. اگر  به این وضعیت دقیق دیده شود، اصلاً امکان ندارد که رژیم سوریه کنترول سرتاسری را در این سرزمین کسب کرده باشد و این خود دلالت بر عدم پیروزی رژیم بشار اسد می کند. ضمناً رژیم سوریه برای برنده شدن درین جنگ، اکثریت نیروی خود را نیز از دست داده است.

در ماه می ۲۰۱۷م، یک توافق نامه میان کشورهای روسیه، ایران، ترکیه و گروه های مخالف دولت به امضاء رسید تا حقیقت این جنگ معلوم گردیده و بتوانند همه ی آن ها به یک راه حل مناسب برسند. هم چنان در چهارمین بار کنفرانس آستانه مبنی بر امنیت مناطق جنگ زده موافقه صورت گرفت تا این که ساحات ناامن و جنگی به ساحات امن تبدیل شده و در مرزهای این مناطق کمر بند های امنیتی و پوسته های نظامی ساخته شوند که از وارد شدن افراد ملکی غیر مسلح، موترهای حامل کمک های بشر دوستانه و ادامه پیشرفت های اقتصادی اطمینان حاصل گردد.

تمام این مناطق توسط ایران، ترکیه و روسیه کنترول خواهند شد. ازین اقدام، واضح دیده می شود که رژیم سوریه قادر به تحکیم مناطق در سرتاسر سرزمین نبوده و هم چنان توانایی مقابله و جنگ را در مقابل گروه های مخالف دولت از دست داده است. این بدین معنی است که رژیم سوریه یک بار دیگر بعضی مناطق قلمرو خود را از دست خواهد داد. اگر عمیقاً دیده شود، علت نگرانی قدرت های جهانی و منطقوی بالای سوریه و فراهم کردن حمایت سیاسی برای بشار اسد، دسترسی و کنترول مناطق سوریه توسط آن ها است. لهذا برای پیروز گردانیدن وی از هیچ نوع حمایت و کمک در این زمینه دریغ نمی ورزند.

حقیقت امر این است که استیفن دیمستورا نماینده ی ویژه سازمان ملل، نتوانست که برای سوریه راه حل سیاسی را جویا شود. راه حل های سیاسی که در آستانه، ژینو و ریاض برای حل این معضله اتخاذ گردیده بود، بر ختم شورش ها و حفظ رژیم در دمشق دلالت می کرد؛ اما در همه این نشست ها هیچ یکی از نماینده های گروه های مخالف دولت خواسته نشده بود، به همین دلیل تمام جلسات و گفتگوها به ناکامی انجامید. در حقیقت قدرت های جهانی بعد از حمایت همه جانبه ی نیم دهه ای از رژیم بشار اسد، از پیدا نمودن راه حل واقعی برای مردم سوریه عاجز مانده است.

با در نظر داشت همه کوشش ها و تلاش های قدرت های جهانی برای خاموش نمودن انقلاب سوریه، حالا بدین نتیجه می رسیم که آن ها قادر به کنترول و حل کردن مشکلات نبوده و نخواهند بود.

نویسنده: عدنان خان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

دیگر نباید چرندیات خصمانه ترامپ را تحمل کرد! Featured

  • نشر شده در پاکستان

از دوستی با قدرت های خارجی که دشمنان سرسخت اسلام و مسلمین اند، رو گردانیده و به کمک کسانی بشتابید که در دشمنی با این قدرت ها قرار دارند!

(ترجمه)

مقامات کنونی پاکستان باید بلا فاصله توسط افسران مخلص نیروهای مسلح این سرزمین کنار گذاشته شوند تا شر و ضرر بیشتر که در دوستی با امریکا متوجه مسلمانان می گردد، جلوگیری شوند.

قبل از سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل در ۲۱ سپتمبر سال جاری که مطابق با تمام اهداف مهم سیاست خارجی امریکا برای پاکستان بود، شهید خاقان عباسی نخست وزیر پاکستان، پیش از شورای روابط خارجی امریکا(CFR) اعلام کرد: «ما با ایالات متحده امریکا متعهد هستیم و هم چنان با آن ها تعهد می کنیم تا هر گونه اختلافاتی را که پیش می آید بر طرف کنیم.» پاکستان به اندازه کافی در هماهنگی با دولتی قرار دارد که نه تنها دشمن سرسخت اسلام و مسلمانان است؛ بل دیگران را نیز در این زمینه همکاری می کند. دوستی با امریکا آتش فتنه را از طریق معرفی ارتش و اطلاعات خصوصی اش در پاکستان شعله ور ساخته است که عملیات پرچم نادرست، بمب گذاری و قتل را برای اهداف بیشتر منطقه ای امریکا فراهم کرده است.

این امر نشان دهنده بهره برداری از نیروهای مسلح غیور پاکستان در عملیات برای تأمین امنیت عساکر بزدل امریکایی از مقاومت طالبان مسلح در افغانستان می باشد. این تضمین کننده بهره برداری فعلی از اطلاعات زیرکانه ما در برقراری یک توافق سیاسی در افغانستان به منظور تحت پوشش قرار دادن این سرزمین برای ادامه حضور امریکا در آستانۀ یگانه قدرت هسته ای مسلمان در جهان است. دوستی با امریکا باعث شده است که پاکستان امنیت حضور وی را در افغانستان تضمین کند، در حالی که دولت پاکستان و امریکا هر دو، حضور هند در این کشور را تقویت می کنند و از تجاوز وحشیانه آن به مسلمانان کشمیر اشغال شده حمایت می کنند.

رژیم پاکستان ادعا می کند که تلاش دارد تا بدیلی دیگری را در عوض حاکمیت امریکا پیدا کند؛ در حالی که هماهنگی با قدرت خارجی دیگر که دشمن اسلام و مسلمانان باشد و دیگران را در دشمنی با اسلام همکاری نماید، اصلاً راه حل نیست. چین از جمله کشورهای است که در دشمنی با ترکستان شرقی قرار داشته و مسلمانان این دیار را از گرفتن روزه ماه مبارک رمضان، رفتن به مسجد و گذاشتن ریش باز می دارد. چین از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی حامی رژیم میانمار و حتی از استبدادگرانی که مسلمانان روهینگیایی را قتل عام می کنند، می باشد. با توجه به دهلیز اقتصادی چین و پاکستان(CPEC) که قبلاً مالکیت منابع کلیدی چینایی  ایجاد کرد، نه تنها که نقش مؤثری در این زمینه بازی نمی کند؛ بل باخت این بازی را نشان می دهد.

پیش از این، CPEC علاوه بر قرض های عظیم قدرت ها وسازمان های استعماری، پاکستان را حتی بیشتر در قرض ها خارجی غرق کرده است.  از طریق CPEC، این رژیم وابستگی خود را به واردات و تلاش ها، چینایی نشان داده است که بیشتر باعث آسیب زدن به کشاورزی و صنعت محلی در پاکستان می شود. پس چرا مسلمانان باید از یک سوراخ دوبار گزیده شوند و وابسته به کشورهای کفری خارجی باشند، آیا یک بار بس نبود؟

ای مسلمانان پاکستان! مسلمان هرگز نباید توقع امنیت و رفاه را در دوستی با قدرت های خارجی که در دشمنی با اسلام و مسلمانان هرگز کوتاه نمی آیند، داشته باشد و از دیگران به این کار طلب استعانت کند؛ زیرا الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

[ممتحنه: ٩]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه های تان بیرون راندند، یا به بیرون ‌راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است.

مسلمانان هرگز نمی توانند در هماهنگی با قدرت های متخاصم از اهل کتاب و یاهم مشرکین توقع خیر داشته باشند؛ چون هر توقعی از آن ها به شر و ضرر مسلمانان تمام می شود. الله سبحانه وتعالی در این مورد می فرماید:

﴿مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾

[آل عمران: ١٠٥]

ترجمه: کافران اهل کتاب، و(هم چنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی الله(سبحانه وتعالی) خیر و برکتی بر شما نازل گردد؛ در حالی که الله(سبحانه وتعالی) رحمت خود را به هر کس بخواهد اختصاص می دهد و الله(سبحانه وتعالی) صاحب فضل بزرگ است.

بنابر این، زمان آن فرا رسیده است که مسلمانان با تأسیس دوباره خلافت بر منهج نبوت به این فرهنگ دوستی با قدرت های کافر خارجی پایان دهند. دولت اسلامی، یگانه دولتی است که با یک پارچه کردن دولت های فعلی مسلمانان زیر حاکمیت خلافت و ایجاد حمل و نقل، ارتباطات و روابط هسته ای در بین سرزمین های پهناور و پر منابع اسلامی، قدرت را برای امت اسلامی فراهم می کند. علاوه بر وابستگی به فن آوری و سرمایه گذاری خارجی، خلافت اسلامی خود به شدت در ایجاد یک صنعت سنگین وقوی از جمله در تولید موتور، ماشین آلات سنگین و اسلحه به طوری که اقتصاد به وجه احسن سری پای خود ایستاده شود و ظرفیت رهبری جهان را داشته باشد، سرمایه گذاری هایی را خواهد کرد.

در واقع، اگر کشوری کوچکی به اندازه کوریای شمالی می تواند در مقابل چرندیات مغرضانه ترامپ اعلام مبارزه کند، بدون شک اگر آفتاب خلافت طلوع کند، توانایی آن را دارد که قدرت تمام امت مسلمه را زیر تسلط خود قرار دهد. بنابراین، همین اکنون یک جا با حزب التحریر بپا خیزید و از برادران، پدران و پسران تان در نیروهای مسلح پاکستان برای بر پایی دوباره خلافت بر منهج طلب نصرت کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

هجرت پیامبر صلی الله علیه وسلم؛ قصه غار، عنکبوت و کبوتر نه؛ بلکه دولت، رهبری و امامت است

(ترجمه)

خبر

روز پنج شنبه ۲۱ سپتمبر ۲۰۱۷م اول ماه محرم سال ۱۴۳۹هـ.ق است.

تبصره

بسیاری از علماء، خطباء و مدرسین در شروع هر سال جدید هجری، در مورد مسئله هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم از مکه به مدینۀ منوره از زوایای مختلفی صحبت می کنند؛ اما بسیاری از آنان از واقعیت این رویداد و تغییراتی که این حادثۀ بزرگ برای امت به بار آورده، بدور بوده و بی خبر اند.

بدون شک واقعۀ هجرت زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم مشابهت زیادی به روزگار ما دارد؛ در آن زمان دو قدرت بزرگ؛ فارس و روم، بود و عرب چیزی نداشت. قبایلی بودند که اکثر اوقات به گردش و مهاجرت در صحراها می رفتند و بسا اوقات به خاطر آب می جنگیدند. مکۀ مکرمه که بنام "ام القری" یاد می شد، بنیاد و پایگاه بت پرستی بود. درست هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم پس از آن صورت گرفت که پیشنهادات فریبنده ای برای آن حضرت صلی الله علیه وسلم، صورت گرفت. چنان چه برایش قدرت، ثروت و همه چیز پیشنهاد گردید؛ ولی آن حضرت این پشنهادات را رد کرده و مسیر رسالت و ابلاغ اش را ادامه داد، او در برابر این پیشنهادات، برای کاکایش گفت:

«يا عم، والله لو وضعوا الشمس في يميني، والقمر في يساري على أن أترك هذا الأمر حتى يظهره الله، أو أهلك فيه، ما تركته»

ترجمه: ای کاکا! قسم به الله(سبحانه وتعالی) اگر آفتاب را در دست راستم و مهتاب را در دست چپم بگذارند تا از دعوت خود دست بردارم، هرگز بر نخواهم داشت تا این که الله(سبحانه وتعالی) این دین را غالب سازد، یا درین راه نابودم گردم.

این شرایط قبل از هجرت بود، طوری که مکه دیگر بستر مناسبی برای دعوت پیامبر صلی الله علیه وسلم نبود، پس مناسب بود که دعوت ازین شهر و ازین جامعه به شهر و جامعۀ دیگری که بستر مناسبی برای این دعوت بوده و مردم آن را حمایت کنند، انتقال داده شود که یقیناً آن جا مدینۀ منوره بود.

واقعیت مکه در آن روز، با واقعیت امروز ما از این قرار است: امروزه دولت اسلامی وجود ندارد؛ چنان چه در مکه وجود نداشت. طغیان و ستم حکومت های طغیانگر و ستم پیشه(امریکا، روسیه و چین) گلوی بشریت را گرفته، چنان چه در آن زمان، فارس و روم چنین بودند. هم چنان دولت های ضعیف و بی اراده امروزی به رهبری حکام مزدور؛ مانند قبایل عرب آن زمان می باشد. دولت یهود در سرزمین مبارک فلسطین، امروز نقش قبایل یهود مدینۀ منوره دیروز را بازی می کند.

امروز دعوت گران مخلص و باتقوی از فرزندان این امت بزرگ، مردانی هستند که مهم ترین هدف امت را حمل می کنند؛ چنان چه رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب بزرگ اش، این امر مهم را حمل نموده و برای رسیدن به این هدف، قربانی های بزرگ دادند و هرگز شکنجه و ظلم ظالمین و... موانع مانع راه شان نگردید؛ پس چیزی که به آن زمان مشابهت دارد، این است که دعوت گران امروزی طریقه رسول الله صلی الله علیه وسلم را به خاطر تغییر اوضاع جاهلیت و اساس گذاری پایه های دولت اسلامی تعقیب می کنند، دولتی که تحقق حق، عدالت و خیر و برکت و... نعمات را همراه دارد.

چیز دیگری که به آن زمان مشابهت دارد، این است که امروزه همه کشورهای کفری بر حاملین مخلص دعوت فشار وارد می کنند، و هم چنان آن هایی که فریب ثقافت غربی را خوردند، عرصه را بالای دعوت گران تنگ ساختند. دقیقاً این دعوتگران مثل حضرات عمار و یاسر و خبیب و بلال و... رضی الله عنهم اند. هرچند که شکنجه و فشار بالای دعوت گران می آورند؛ ولی این دعوت گران با نزدیک بودن به دولت خلافت راشده بر منهج نبوت خوشحال اند؛ چنان چه این حادثه بین رسول الله صلی الله علیه وسلم و قبایل اوس و خزرج اتفاق افتاد. این قبایل(اوس و خزرج) که به دست حضرت مصعب بن عمیر رضی الله عنه در مدینه مسلمان شدند و سپس به خاطر نصرت و یاری رسول الله صلی الله علیه وسلم و دعوتش شتافتند. در نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند تا دعوت آن حضرت را به دیار خودشان به خاطر تأسیس دولت اسلامی انتقال دهند تا آن که مدینۀ منوره را به قدوم رسول الله صلی الله علیه وسلم منور ساختند و آن را پایتخت دولت اسلامی قرار دادند.

در جریان مقایسه بین گذشتۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحابش از مهاجرین(آن هایی که حاملین دعوت) بودند و انصار (آن هایی که اهل قوت و نیرو بودند) و بین کسانی که امروزه به خاطر برپایی دولت اسلامی و عزت دین اسلام کار می نمایند(حاملین دعوت) و کسانی که از مسلمانان توانمندی در جهان اسلام دارند(اهل قدرت و نصرت) از افسران ارتش ها و رهبران جوامع در جهان اسلام، درین میان کاملاً واضح می شود که عناصر تأسیس دولت مشابهت کاملی به زمان مکی دارد، و یقیناً ما نشانه های تغییر را به صورت واضح مشاهده می کنیم و نشانه های طلوع سپیده دم صبح پیروزی را به اذن الله سبحانه وتعالی نزدیک می بینیم. پس ای اهل قوت و نیرو، شما یاران دین الله سبحانه وتعالی هستید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ

[صف: ۱۴]

ترجمه: ای مؤمنان! ياران(دين) الله باشيد، همان گونه كه عيسی پسر مريم به حواريون گفت: چه كسانی از ياران من برای(ياور دين) الله خواهند بود؟ حواريون گفتند: ما جملگی ياران(دين) الله خواهيم بود.

بلی، نصرت و یاری دعوت بالای شما فرض است، برای تان جایز نیست که نصرت دین الله سبحانه وتعالی را ساعتی به تعویق اندازید، بدانید که برای شما جایز نیست که زنده گی و ترس از ظلم ظالمین را بر نصرت دین الله سبحانه وتعالی ترجیح دهید. عاملین به سوی خلافت راشده را نصرت و یاری کنید و انصار امروز باشید؛ مانند این که اهل مدینه انصار دیروز بودند. این افتخار بزرگ نصیب چه کسی خواهد شد و به دست چه کسی عزت اسلام و مسلمین به دست خواهد آمد؟ چه کسی از شما برای جلب رضایت پروردگار پیروز خواهد شد و چه کسی با صادقین خواهد بود؟ الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾

[مائده: ۱۱۹]

ترجمه: در روز قيامت الله(سبحانه وتعالی) می گويد: امروز روزی است كه تنها درستی كردار و درستی گفتار راستگويان( در دنيا، هم اينك در عقبی) بديشان سود می رساند. برای آنان باغ هایی(از بهشت) است كه در زير درختان آن جويبارها روان اند.

نویسنده: رولا ابراهیم از ولایه سوریه

ادامه مطلب...

نسل کشی مسلمانان روهینگیا پیوسته خلای اخلاقی دموکراسی را نشان می دهد

(ترجمه)

خبر

دفتر نماینده گی پناهنده گان سازمان ملل به روز جمعه ۸ سپتمبر سال جاری اعلام نمود که حد اقل ۲۷۰ هزار مسلمانان روهینگیایی در دو هفته گذشته از زیر یوغ استبداد دولت راخین در میانمار فرار کرده اند تا از خون ریزی و قتل عام شان که توسط نظامیان مسلح بودایی در این منطقه صورت می گیرد، رهایی یابند که این تقریباً معادل یک سوم حصه مسلمانان روهینگیا در میانمار است.

بر اساس آمار سازمان ملل، تا حال ده ها هزار تن از مسلمانان به دلیل میزان خشونت هایی که با آن روبرو هستند، از این کشور فرار کرده اند. یانگی لی، گزارشگر ویژه سازمان ملل در حقوق بشر برای میانمار به روز جمعه گفت: «از ۲۵ اگست به این سو حداقل هزار تن در نتیجه خشونت ها کشته شده اند.» هم چنان وی تأکید نمود که این رقم به احتمال زیاد ناچیز است. در کنار این مرگ و میرها توسط رژیم میانمار و تروریست های بودایی، رسانه ها نیز گزارش داده اند که ده ها تن از زنان و کودکان روهینگیایی که می خواستند، از زیر بار خشونت ها توسط قایق به بنگله دیش فرار نمایند، غرق شده اند.

یک تن از نگهبانان مرزی بنگله دیش به CNN گفته است که به روز چهارشنبه ۶ سپتمبر تنها ۸ تن از اجسادی را در ساحه ی بنگله دیش از کنار رودخانۀ ناف دریافت کرده اند که نیمی از آن ها را کودکان تشکیل می دهند. گزارشات نشان می دهد که ماین گذاری های زمینی در مسیر فرار پناهنده گان روهینگیایی توسط نظامیان میانمار در مرزهای این کشور با بنگله دیش به طور جدی تعدادی از کودکان را زخمی کرده است.

تبصره

علی رغم شواهد روشن در مورد مبارزۀ وحشیانه ی نسل کشی و پاکسازی قومی توسط ارتش خون خوار میانمار علیه مسلمانان روهینگیا، آن سان سوچی رهبر بالفعل میانمار، عروسک غربی و قهرمان دموکراسی، مکرراً از خشونت علیه مسلمانان در این کشور انکار نموده و گفته است: «وضعیت آن گونه که بسیار بد به نظر می رسد، نیست.» او هم چنین تلاش کرده است که این قتل عام غیرنظامیان بی گناه مسلمان را با پوشش جعلی تحت نام مبارزه علیه تروریست ها توجیه کند. در همین حال، انجام چنین فجایع مرگ بار و درد بر انگیز برای رژیم خون خوار میانمار و دولت های دموکراتیک، جزء یک تجارت معمولی چیزی بیش نیست. دولت های دموکراتیک به رغم مشارکت شان در خون ریزی مسلمانان توسط رژیم میانمار، به حمایت از سوچی، برخاسته و از هرگونه کمکی دریغ نمی کنند، ارتباط شان را با این رژیم رد نموده و طوری نشان می دهند که گویا هیچ گونه رابطه ای در نسل کشی مسلمانان روهینگیا توسط رژیم خون خوار و مستبد میانمار ندارند.

همه این ها یک بار دیگر چهره ی زشت واقعی نظام دموکراتیک دست ساخته بشر را نشان می دهند و آن گاه که منافع شان در معرض خطر قرار گیرند، ظلم و سلاخی مسلمانان بی گناه را نادیده می گیرند. این نشان دهنده خلای نظام کاذب است که خود را به عنوان قهرمان حقوق بشر معرفی می کند. این در حالی است که  کشتار جمعی هم زمان مسلمانان، تخریب کل روستاها و اخراج بیش از یک چهارم حصۀ نفوس(یک میلیون غیرنظامی بی گناه) از خانه های شان طی یک یا دو هفته به دلیل مبارزۀ وحشیانه و خشونت علیه شان، به عنوان یک واقعیت ناخوشایند که نباید منافع سیاسی و اقتصادی نظام خون خوار میانمار را در معرض خطر قرار دهد، به نمایش گذاشته می شود.

حتی استفاده از اصطلاح "نسل کشی" یا "پاکسازی قومی" توسط آن دسته از سیاست مداران و رهبرانی که از این نظام دموکراتیک حمایت می کنند، پشت پرده ی سیاسی داشته و بر اساس منافع سیاسی استوار می باشد؛ در حالی که واقعیتی که باید در نظر گرفته شود، نادیده گرفته می شود.

امروزه دولت های دموکراتیک در جهان این قتل های عام را می بینند، فریاد زنان و فرزندان بی گناه را می شنوند و پا روی پا گذاشته بی عدالتی های عجیب و غریب و استبدادهای گوناگون را که از دیدن آن مو در بدن راست می شود، نظاره می کنند و با کمال بی حیایی طوری تظاهر می کنند که گویا خیر و خیریت باشد و اصلاً چیزی را ندیده اند. ایشان بر اساس عقیده ای که نسبت به ایدیولوژی غیر انسانی سرمایه داری دارند، نمی خواهند زنده گی بی گناهان را که روزانه قتل عام می شوند، نجات دهند. با این حال، آن ها ادعا می کنند که دموکراسی نظام متمدن است و نظام اسلامی-که حفاظت از انسان و ارزش های انسانی را از زیر بار این گونه جنایات و ظلم استبدادگران از واجبات اش می باشد- نظام وحشی و بربریت است. سبحان الله!

هر نظامی که وجدان اخلاقی آن با پول خریداری شد، هرگز نظام خوبی برای حاکمیت بر مردم نخواهد بود. در واقع، دموکراسی نظامی است که بر اساس دروغ استوار و با حق آشکارا در تناقض قرار دارد؛ زیرا در این نظام دروغ، بی عدالتی و وعده های دروغین برای مردم، ثابت نموده است، این نظام نظامی نیست که باعث رفاه و آسایش بشریت باشد. حقیقتاً که این جهان نیازمند نظامی است که دارای وجدان اخلاقی باشد تا از چنین جنایات وحشتناک علیه بشریت مبراء بوده و امور زنده گی و کرامت انسانی را بالاتر از هرگونه منفعت سیاسی و اقتصادی قرار دهد.  

حقیقتاً این امت نیازمند نظامی است که تأمین کننده منافع و ارزش های اسلامی باشد. دولتی که رهبر آن مکلف است تا از خون، مال و جان مسلمانان حفاظت کند. دولتی که نظام اسلامی آن  پناهگاه زنده گی با ارزش و حقوق کامل شهروندی اسلامی را به مؤمنان مظلوم بدون توجه به این که از کجا می آیند فراهم خواهد کرد. این دولت جزء دولت خلافت بر منهج نبوت چیزی دیگری نمی تواند باشد.  الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا...﴾

[نور: ٣٩]

ترجمه: کسانی که کافر شدند، اعمال شان هم چون سرابی است در یک کویری که انسان تشنه از دور آن را آب می پندارد؛ امّا هنگامی که به سراغ آن می آید چیزی نمی‌یابد...

نویسنده: نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

امیر حزب التحریر

عالم اصول فقه؛ شیخ عطا بن خلیل ابورشته، امیر حزب التحریر

(ترجمه)

 

رئیس دیوان مظالم حزب التحریر به تاریخ 11 صفر سال 1424هـ.ق مصادف با 13 اپریل 2003 میلادی اعلام نمود که انجنیر و عالم اصول فقه «عطا بن خلیل ابورشته»-ابو یاسین- به صفت امیر حزب التحریر انتخاب گردید. شیخ عطا که توجه زیادی به دعوت دارد، حزب را به بهترین وجه ممکن اداره می‎کند و توانایی‎ها و شادابی جوانان حزب را در پیش برد دعوت به بهترین صورت به کار می‎گیرد و بسیار امیدوار است که الله سبحانه وتعالی وی را به جانب نصرت و پیروزی هدایت و یاری نماید.

مختصری از  زندگی نامه امیر حزب:

عطا بن خلیل بن احمد بن عبدالقادر خطیب ابورشته بوده، به گمان اغلب در سال 1362هـ.ق برابر با 1943م در خانواده‎ای متدین در قریه کوچک(رعنا) از مربوطات الخلیل سرزمین فلسطین چشم به جهان گشود. او در حالی که هنوز کودک بود شاهد اشغال فلسطین توسط دولت یهودیان به کمک انگلیس و خیانت سران عرب در سال 1948م بود. سپس به همراه خانواده اش به کمپ‎های آواره گان در نزدیکی شهر الخلیل نقل مکان نمود.

تعلیمات ابتدایی و متوسطه را در کمپ یاد شده به پایان رسانید و شهادت نامه نخست‎اش موسوم به (مترک اردنی) را در سال 1960م از لیسه عالی حسین بن علی در شهر الخلیل بدست آورد. سپس شهادت نامه دوم و نهایی موسوم به (التوجیهی المصری) را در سال 1961م از مکتب ابراهیمی در شهر قدس شریف کسب نمود. پس از آن وی در سال 1961-1962م شامل دانشکدۀ انجنیری پوهنتون قاهره-مصر شده و دیپلوم لیسانس خود را در سال 1966م در رشته انجنیری ساختمانی (سیول) بدست آورد. پس از فراغت از دانشگاه؛ چند سال به صفت انجنیر در شماری از کشورهای عربی مشغول کار بود. ابورشته کتابی نیز در بخش انجنیری شهری زیر عنوان «الوسیط فی حساب الکمیات و مراقبة المبانی و الطرق»؛ یعنی: محاسبه متوسط مقادیر و مراقبت از ساختمان‎ها و سرک‎ها تألیف نمود.

وی در جریان تعلیمات متوسطه و در نیمه قرن بیستم با حزب التحریر همراه شد. او شکنجه و فشارهای فراوانی را برای اعلای کلمه الله در زندان‎های ظالمان متحمل گردید و در تمام بخش‎های تنظیمی و اداری حزب فعالیت نمود تا این‎که الله متعال خواست تا مسئولیت امارت حزب سر از تاریخ 11 ماه صفر 1424هـ.ق برابر با 13 اپریل 2003م بر دوش وی گذاشته شود و او پیوسته از الله متعال می‎خواهد تا وی را در حمل این بار سنگین کمک و یاری نماید.

عطا بن خلیل ابورشته در علوم اسلامی کتاب‎های ذیل را تألیف نموده است:

1-       تفسیر سوره بقره زیر عنوان (التیسیر فی أصول التفسیر)؛

2-       تحقیقاتی در اصول فقه (تیسیر الوصول إلی الأصول)؛

3-       شماری از جزوه‎ها؛

4-       بحران‎های اقتصادی، واقعیت و راه حل‎های آن از نظر اسلام؛

5-       جنگ جدید صلیبی در جزیره و خلیج؛

6-       سیاست صنعتی شدن و ساختن دولت صنعتی.

حزب تا کنون کتاب‎های زیر را در زمان امارت وی منتشر نموده است:

أ‌-         امور ضروری در تشکیل نفسیه اسلامی؛

ب‌-      قضایای سیاسی سرزمین‎های اشغال شده مسلمانان؛

ت‌-      اصلاح و توسعه کتاب مفاهیم سیاسی؛

ث‌-      اساسات تعلیمات سیستماتیک در دولت خلافت؛

ج‌-       دستگاه‎های دولت خلافت در حکم و اداره؛

از جمله فعالیت‏‎های قابل توجهی که در زمان امارت شیخ عطا صورت گرفته این است که حزب به تاریخ 28 رجب 1426هـ.ق برابر با 2 سپتمبر 2005م نداء عامی را به مناسبت سالروز دردناک سقوط خلافت که هشتاد و چهار سال پیش از آن روز اتفاق افتاده بود، خطاب به مسلمانان جهان سر داد. حزب فریاد این نداء را آن روز پس از نماز جمعه در میان گروه‎های مسلمانان جهان بلند نمود، فریادی که از شرق در کرانه‎های اقیانوس آرام-از اندونیزیا شروع- تا غرب در سواحل اقیانوس کبیر سر داده شد؛ این نداء تأثیر شگفت انگیزی داشت. به علاوه آن؛ حزب فعالیت‎های همه‎گانی دیگری نیز برای بلند نمودن صدای حق انجام داده که شامل کنفرانس‎ها، مظاهره‎ها، سمینارها و سایر موارد می‎گردد.

سال‎های که از زمان امارت امیر فعلی حزب می‎گذرد مملو از خیر و برکت بوده که از الله سبحانه وتعالی می‎خواهیم آن را گسترش و افزایش بخشد. هم‎چنین نشانه‎های نصرت الهی به خواست او تعالی و به رهبری امیر فعلی بالای حزب در حال درخشیدن است و با تمام وجود آرزومندیم زمان فعلی همان زمانی باشد که الله متعال در آن اجازه نصرت را عنایت فرموده است.

از جمله صفات برجسته‎ای امیر جلیل القدر حزب که می‎توان به آنها اشاره کرد: زهد، تقوا، جدیت و پای‎بندی به احکام شریعت، فقاهت و دانش وی است. امیر حزب قبلاً در بخش‎های مختلف رهبری حزب مسئولیت داشته، به ویژه سخنگوی رسمی، معتمد (مسئول ولایت) عضو دفتر امیر قبلی. کار کردن در بخش‎های یاد شده به امیر حزب توانایی بیشتر داده تا حزب را با درک کامل از جزئیات کاری هر بخش و فعالیت‎ها و پیگیری درست امور رهبری نماید. از همین رو است که جوانان حزب در جریان فعالیت‎های شان در سراسر جهان تصور می‎کنند که شخص امیر در همه جا با آنان حضور داشته و حتی در جریان جزئیات کاری شان قرار دارد و همین ویژه‏گی است که به وی فرصت داده تا از توانایی‎های جوانان حزب به بهترین وجه ممکن در راه دعوت استفاده نماید.

شیخ عطا همواره از الله سبحانه وتعالی می‎خواهد وی را کمک و یاری نماید تا امانتی را که بر دوشش گذاشته شده به گونه‎ای که الله و رسولش صلی الله علیه وسلم دوست دارند حمل نموده و در این کار پایدار باقی بماند. هم‎چنان امیدوار است الله متعال نخستین سنگ بنای خلافت راشدۀ ثانی را با دستان وی پایه گذارد نماید؛ بیشک او تعالی شنوا و استجاب کننده است.

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: تظاهرات جوانان حزب التحریر در قریه "بابکه" در پیوند به رد کنفرانس آستانه، مداخله ترکیه و ارتش وطنی

  • نشر شده در ویدیوها
نظم حزب التحرير / ولاية سوريا مظاهرة رفضا لمؤتمر الأستانة والتدخل التركي والجيش الوطني في بلدة بابكة في ريف حلب الغربي.
 
الجمعة، 02 محرم الحرام 1439هـ الموافق 22 أيلول/سبتمبر 2017م
ادامه مطلب...

ولایه سوریه: سخنرانی ابو مصعب شامی به هدف رد کنفرانس آستانه و پروژه وطنی در یکی از مساجد شهر ادلب

  • نشر شده در ویدیوها

كلمة الشيخ أبو مصعب الشامي في أحد مساجد مدينة إدلب رفضا لمؤتمر الأستانة والمشروع الوطني.


الأربعاء، 29 ذو الحجة 1438هـ الموافق 20 أيلول/سبتمبر 2017م

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: گردهمایی حزب التحریر- ولایه سوریه در شهر ادلب به هدف رد کنفرانس آستانه و پروژه وطنی

  • نشر شده در ویدیوها
نظم حزب التحرير / ولاية سوريا وقفة في مدينة إدلب رفضا لمؤتمر الأستانة والمشروع الوطني.
 
الأربعاء، 29 ذو الحجة 1438هـ الموافق 20 أيلول/سبتمبر 2017م
ادامه مطلب...

ولایه سوریه: تظاهرات حزب التحریر – ولایه سوریه در منطقه "دانا" در پیوند به رد کنفرانس آستانه، مداخله ترکیه و ارتش وطنی.

  • نشر شده در ویدیوها
نظم حزب التحرير / ولاية سوريا مظاهرة رفضا لمؤتمر الأستانة والتدخل التركي والجيش الوطني في بلدة الدانا في ريف إدلب.
 
الجمعة، 02 محرم الحرام 1439هـ الموافق 22 أيلول/سبتمبر 2017م
ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه